پشت پرده يک ترور
نويسنده: حسن رستمي
نگاهي به زمينه سازي صهيونيست ها براي جنگ 33 روزه و تحت فشار داشتن حزب الله براي خلع سلاح
تمامي گروه هاي سياسي لبنان خواهان مجازات عاملان ترور رفيق حريري هستند. حتي حزب الله لبنان و متحدانش در لبنان بارها بر کشف حقايق و مجازات عاملان اين جنايت تاکيد کرده اند.
نقطه اختلاف تمامي گروه هاي سياسي در لبنان نحوه رسيدگي به اين پرونده به دور از سياسي کاري است. در واقع انحرافات دادگاه حريري کانون اختلاف در لبنان شد. از ديد تحليگران سياسي در حالي کيفر خواست دادگاه بين المللي ترور حريري صادر شد که هنوز اين دادگاه به بررسي پرونده کساني که باعث انحراف در مسير دادگاه شدند، اقدام نکرده و همين امر سوال هاي بسياري را در مورد صلاحيت اين دادگاه در اذهان ايجاد کرده است.
اکنون اين سوال مطرح است که با گذشت شش سال از ترور رفيق حريري چه کساني از اين ترور سود بردند؟ متهم اصلي ترور کيست؟
در ابتدا انگشت اتهام به سوي مقامات ارشد سوريه نشانه رفت و دمشق را به دخالت در اين ترور متهم کردند. نتيجه آن شد که ارتش سوريه در سال 2005 خاک لبنان را که به موجب توافقنامه طائف و براي جلوگيري از وقوع جنگ داخلي در اين کشور مستقر شده بود، ترک کرد. در واقع اين اتهام پاياني بود بر حضور 29 ساله نظاميان سوريه در خاک لبنان، بر افروختن خشم عمومي عليه سوريه در لبنان، اخراج نيروهاي سوري از لبنان، انداختن مسؤوليت ترور بر دوش سوريه با هدف محکوميت بين المللي آن و تحميل تحريم هاي بين المللي بر اين کشور، تضعيف قدرت لبنان و رها کردن آن در برابر حملات رژيم صهيونيستي با خروج نيروهاي سوري از جمله اهداف اصلي طرحان اين ترور متهم کردن سوريه به دخالت در اين ترور بودند.
دکتر طلال عتريسي-استاد علوم اجتماعي دانشگاه لبنان-درگفت و گو با شبکه خبري المنار درباره دلايل سياسي بودن حکم اين دادگاه بر اين باور است که بدون متهم کردن سوريه به دست داشتن در ترور حريري امکان اخراج اين کشور از لبنان وجود نداشت.
با مطالبي که عنوان شد نمي توان گفت که سوريه از اين ترور سود برده و در آن دخالت داشته است. بنابراين بايد دنبال کساني بود که از اين ترور نفع برده اند. سعد حريري، نخست وزير سابق لبنان و پسر رفيق حريري پس از گذشت چندين سال به بي گناهي سوريه اذعان کرد. وي در گفت و گو با روزنامه فرامنطقه اي الشرق الاوسط ضمن تاييد سخنان سيد نصرالله درباره منحرف شدن اين پرونده از مسير اصلي خود و نقش شاهدان دروغين در آن گفت: «کساني هستند که تحقيقات را گمراه کردند، اينها به سوريه و لبنان و نيز به ما به عنوان خانواده حريري آزارهايي رساندند. اينها روابط بين دو کشور (سوريه و لبنان) را خراب کردند و دست به اين ترور سياسي زدند.»
سخنان حريري اشاره دارد به نقش شاهدان دروغين در پرونده ترور رفيق حريري. براساس شهادت دروغين، چهار نفر از افسران ارتش لبنان به اتهام دخيل بودن در موضوع ترور به زندان افتادند ولي سرانجام با آشکار شدن شهادت دروغ، اين افسران آزاد شدند و بي گناهي آنها ثابت شد.
اکنون اين سوال مطرح است که بعد از اتهام زدني به سوريه، طرحان اين سناريو چه اهدافي را از طرح اتهام به حزب الله دنبال مي کنند؟
به عقيده تحليل گران، هدف اصلي طراحان اين ترور خلع سلاح مقاومت است. وين مديسون-روزنامه نگار معروف آمريکايي-معتقد است ترور حريري چاشني انفجاري بود که شرايط لازم براي بحراني کردن اوضاع لبنان، يورش به سوريه و در نهايت خلاص شدن از دست مقاومت و در راس آن حزب الله را فراهم مي کند.
از نگاه تحليلگران مسائل لبنان، شکست از حزب الله در جنگ 33 روزه و انتقام از مقاومت از دلايل اصلي متهم کردن حزب الله به دخالت در اين ترور بود. رژيم صهيونيستي در سال 2006 جنگ تمام عياري را عليه حزب الله که از پايگاه منطقه اي و مردمي در لبنان برخورد بود، آغاز کرد. بهانه اين جنگ آزاد کردن دو نظامي بود ولي هدف عمده اين رژيم از به راه انداختن اين جنگ، خلع سلاح مقاومت بود.
اما صهيونيست ها در اين جنگ به هيچ يک از اهداف از پيش تعيين شده خود نرسيدند.
بنابراين بعد از جنگ، رژيم صهيونيستي خلع سلاح مقاومت را در دستور کار خود قرار داد. آمريکا از جريان 14 مارس که از هم پيمانان خود در لبنان بود خواسته بود تا با اصرار موضوع خلع سلاح حزب الله را همواره روي ميز نگه دارند و از اين طريق حزب الله را تحت فشار قرار دهند. در عرصه بين الملل نيز قطعنامه 1701 که از سوي آمريکا و فرانسه در شوراي امنيت ارائه و با اجماع اعضاي آن تصويب شد، بندي در خصوص اجراي قطعنامه 1559 داشت که يکي از مهم ترين مفاد آن خلع سلاح گروه هاي شبه نظامي در لبنان بود.
به نظر کارشناسان مسائل لبنان، آنها در تلاشند با طرح اين اتهامات مدل فکري-سياسي مقاومت را هدف قرار دهند و اين طور القا کنند که حزب الله براي پيشبرد اهداف سياسي خود به ترور متوسل مي شود. در واقع آنها جايگاه و اعتبار حزب الله را در لبنان و منطقه هدف قرار دادند تا اين جايگاه را زير سوال ببرند.
اندکي تامل در حوادث منطقه بعد از ترور رفيق حريري نشان مي دهد که اين ترور بيش از همه اهداف آمريکا و رژيم صهيونيستي را در منطقه تامين کرده است و سوريه و حزب الله بيشترين ضرر را از اين جنايت متحمل شدند.
تيري ميسان-تحليلگر و خبرنگار فرانسوي-نوامبر سال گذشته با افشاي اينکه رژيم صهيونيستي با هواپيماي بدون سرنشين و با موشک، نخست وزير لبنان را ترور کرد، فاش کرد که اين ترور با موشک ساخت آلمان و با اجراي رژيم صهيونيستي و نظارت و حمايت آمريکا انجام شد.
از همين رو بود که سيد حسن نصرالله-دبير کل حزب الله لبنان-تابستان سال گذشته پيشدستي کرد و از اين توطئه مشترک آمريکا و رژيم صهيونيستي پرده برداشت و اعلام کرد که آمريکا پس از متهم کردن سوريه و خارج کردن آن از لبنان با هدف نابودي حزب الله اکنون انگشت اتهام را به سوي اعضاي حزب الله، گرفته تا مسؤوليت ترور را به عهده حزب الله بيندازد. نصرالله مهم ترين هدف دادگاه را ايجاد فتنه يا جنگ داخلي ميان شيعه و سني دانست.
با اندکي تأمل در روند تحولات اين پرونده، برنامه ريزي دقيق و از پيش تعيين شده آمريکا و رژيم صهيونيستي براي مرحله بعد از اين ترور کاملا مشخص است، روند تحولات منطقه و اسناد موجود نشان مي دهد که اين ترور کاملا در راستاي منافع آمريکا و رژيم صهيونيستي است و اگر اين دو طرف، طراح و مجري اصلي آن نباشد، قطعا در روند اجراي آن دست داشته يا از آن اطلاع داشتند.
هفته نامه فلسطيني المنار نيز اخيرا نوشت که کيفر خواست دادگاه ترور حريري بنا به دستور تيم ويژه اطلاعات آمريکا و با هدف ضربه زدن به سوريه و سرگرم کردن حزب الله صورت گرفته است.
از ديد کارشناسان سياسي، اين دادگاه موضوع ترور رفيق حريري را به اينجا ختم نکرده و اين پرونده را براي فشار بر کشورهاي محور مقاومت بازگذاشته است. ادعاي اين سخن آنکه دانيل بلمار-دادستان دادگاه رسيدگي به پرونده ترور حريري-صدور کيفر خواست جديدي را عليه افراد ديگري در اين پرونده بعيد ندانست.
اکنون که دادگاه حريري کيفر خواست اوليه خود را صادر کرده، اين سوال پيش مي آيد که سناريوهاي بعد از اين ترور در لبنان چيست و طراحان آن چه اهدافي را براي وادار کردن دولت جديد به قبول خواسته هايشان دنبال مي کنند. به نظر مي رسد که غربي ها سه راهبرد را در اين زمينه در پيش خواهند گرفت:
1)دولت و ارتش لبنان را مجبور کنند افراد متهم را دستگير کند که اين امر زمينه درگيري و جنگ داخلي را شعله ور خواهد کرد و احتمال وقوع اين سناريو بسيار ضعيف است ولي زمينه لازم آن وجود دارد.
2)سناريوي دوم اين است که دولت لبنان اعلام کند که چنين اشخاصي وجود خارجي ندارند که اين امر زمينه فشارهاي تبليغاتي و سياسي را عليه دولت فراهم خواهد کرد و دخالت اينترپل را نيز در پي خواهد داشت.
3)دولت لبنان اعلام کند که حکم را قبول ندارد و در واقع روند بررسي آن را زير سوال ببرد؛ اقدامي که در بيانيه وزارتي «بيانيه کاري» به آن اشاره شد. در بيانيه وزارتي دولت جديد لبنان آمده است «دولت لبنان درباره دادگاه حريري نيز مصوب کرد که تمايل زيادي به آشکار شدن حقيقت در اين باره دارد و روند آن را که در اصل براي تحقق «عدالت و به دور از سياسي کاري يا انتقام گيري» تاسيس شده است، دنبال مي کند.» در صورت پافشاري دولت ميقاتي بر اين موضع، به احتمال زياد دولت اين کشور با فشارهاي سياسي و اقتصادي مواجه خواهد شد و احتمال اينکه غرب به اين گزينه براي وادار کردن دولت متوسل شود بيشتر از گزينه هاي ديگر است. به هر حال بايد ديد طراحان ترور حريري به کدام يک از سناريوهاي فوق متوسل مي شوند تا به اهداف مورد نظر خود در تضعيف مقاومت در لبنان در راستاي حمايت از متحدانشان در منطقه دست يابند. گذشت زمان بيش از بيش پرده از اين سناريوي غرب برخواهد داشت.
شاهدان دروغين
منبع: ماهنامه فرهنگي همشهري آيه- شماره 4