بایدهای زندگی (2)

هدیه دادن یکی از مصادیق بارز شادکردن است و لذا آنچه که در فضیلت شاد کردن گفتیم شامل شادکردن با هدیه نیز می‌شود و در روایات هم شاد کردن با هدیه سفارش شده است. پیامبر خدا (ص): در هر جمعه چیزی مثل میوه یا گوشت برای خانواده‌تان هدیه آورید تا از آمدن جمعه، شاد شوند. (44) پیامبر خدا (ص): هرگاه فردی از شما از مسافرت برمی گردد، با هدیه ای برای خانواده‌اش باز گردد. حتی اگر چیزی نیافت سنگی یا مشتی هیزم در توبره‌اش بیندازد زیرا همین هم آن‌ها را
پنجشنبه، 25 اسفند 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
بایدهای زندگی (2)

بایدهای زندگی (2)
بایدهای زندگی (2)


 

نویسنده : محسن خردمند
منبع اختصاصی:راسخون



 

هدیه دادن
 

هدیه دادن یکی از مصادیق بارز شادکردن است و لذا آنچه که در فضیلت شاد کردن گفتیم شامل شادکردن با هدیه نیز می‌شود و در روایات هم شاد کردن با هدیه سفارش شده است. پیامبر خدا (ص): در هر جمعه چیزی مثل میوه یا گوشت برای خانواده‌تان هدیه آورید تا از آمدن جمعه، شاد شوند. (44) پیامبر خدا (ص): هرگاه فردی از شما از مسافرت برمی گردد، با هدیه ای برای خانواده‌اش باز گردد. حتی اگر چیزی نیافت سنگی یا مشتی هیزم در توبره‌اش بیندازد زیرا همین هم آن‌ها را خوشحال می‌سازد. (45) پیامبر خدا (ص): هرگاه یکی از شما از سفر آمد برای خانواده‌اش ارمغانی بیاورد اگر چه یک قطعه سنگ باشد. (46) پیامبر خدا (ص): خداوند مردی را که هرگاه از بازار برمیگردد چیزی در آستینش می‌گیرد و برای خانواده‌اش می‌آورد و آنان از آن شاد می‌شوند دوست می‌دارد. پس خداوند به او بر فرشتگان مباهات می‌کند. (47) پیامبر خدا (ص): هر کس وارد بازار شود و هدیه ای بخرد و آن را برای خانواده‌اش ببرد همانند کسی است که برای عده ای نیازمند صدقه می‌برد و باید آن هدیه را نخست به دختران بدهد و سپس به پسران. (48)

سلام کردن
 

سلام کردن نشانه رفاقت و دوستی و سبب تداوم آن است؛ لذا سلام کردن زن و شوهر سبب زیادتر شدن محبت بوده و خود نوعی ابراز محبت است. البته انسان بایستی سلام کردن را با صدای آشکار و واضح و با رویی گشاده و با احوالپرسی خوب همراه کند تا سبب خوشحالی و ارتباط روحی و محبت شود. پیامبر خدا (ص): ای انس! هرگاه وارد خانه‌ات شدی بر خانواده‌ات سلام کن تا خیر و برکت خانه‌ات زیاد شود. (49) پیامبر خدا (ص): خطاب به انس: ای فرزندم! هرگاه به خانه‌ات در آمدی بر خود و بر خانواده‌ات سلام کن. (50) امام صادق (ع): هرگاه بر خانه‌ات وارد شدی بگو «بسم الله و بالله» و برخانواده ات سلام کن و اگر کسی در خانه نبود بگو «به نام خداوند و درود بر پیامبر او وخاندانش و سلام بر ما و بندگان صالح خداوند» اگر این را گفتی شیطان از خانه‌ات می‌گریزد. (51)

همنشینی با خانواده و غذا خوردن با آن‌ها
 

از فوائد همنشینی این است که انسان از مشکلات و نیازهای دیگران آگاه می‌شود و اُنس بیشتر با همدیگر پیدا می‌کنند و به درد همدیگر بهتر می‌رسند و در زندگی مشترک که زن و شوهر بایستی بیشترین رابطه را داشته باشند؛ همنشینی و در کنار هم بودن لازم و ضروری است، بالاخص که دور بودن باعث می‌شود انسان‌ها از لحاظ روحی هم دور بشوند و این برای قوام و استحکام خانواده مضر است. پیامبر خدا (ص): نشستن مرد در کنار خانواده‌اش، نزد خداوند متعال دوست داشتنی‌تر از اعتکاف در این مسجد من است. (52) به نقل از انس: گفتم: ای پیامبر خدا نشستن با خانواده ثوابش بیشتر است یا شنستن در مسجد؟ فرمود: یک ساعت نشستن در کنار خانواده نزد من محبوب‌تر از اعتکاف کردن در این مسجد من است. گفتم : ای پیامبر خدا! نزد شما خرج کردن برای خانواده محبوب‌تر است یا انفاق کردن در راه خدا؟ فرمود: یک درهم که مرد برای خانواده‌اش خرج می‌کند نزد من محبوب‌تر از هزار دینار است که در راه خدا انفاق می‌کند. (53) پیامبر خدا (ص): هرگاه یکی از شما حجّش را به جای آورد باید زودتر بار سفر را به سوی خانواده‌اش بربندد زیرا این کار پاداش او را بزرگ‌تر می‌گرداند (54) پیامبر خدا (ص): رهسپار شدنت به سوی مسجد و بازگشت به سوی خانواده‌ات ثواب یکسان دارند. (55) پیامبر خدا (ص): خداوند مومن را دوست دارد و زن و فرزندش را [نیز] دوست دارد. محبوب‌ترین چیز نزد خدای تعالی آن است که ببیند مرد با زن و فرزندانش بر سر یک سفره غذا می‌خورند. سپس هرگاه بر آن سفره گرد هم آیند با نظر رحمت به ایشان می‌نگرد و بیش از آنکه از جای خود پراکنده شوند آنان را می‌آمرزد (56) پیامبر خدا (ص): هرگاه مؤمن با فرزندان خود غذا بخورد به ازای هز لقمه ثواب آزاد کردن یک بنده برایش نوشته می‌شود و شهری [در بهشت] برایش بنا می‌گردد و خداوند کارنامه او را به دست راستش می‌دهد. (57) در بعض روایات سفارش شده که انسان با خانواده‌اش در نوع غذا و سیر شدن شریک باشد ومراعات حال خانواده را در انتخاب غذا بکند. امام صادق (ع): درباره این گفته خدای تعالی «و خدا بعضی از شما را در رزق و روزی بر بعض دیگر برتری داده است؛ ولی کسانی که فزونی یافته‌اند روزی خود را به بندگان نمی‌دهند تا در آن با هم مساوی باشند» روا نیست مرد چیزی از خوراکی را به خود اختصاص دهد و آن را از خانواده‌اش دریغ ورزد. (58) پیامبر خدا (ص): مومن، با اشتهای خانواداه اش می‌خورد و منافق، خانواده‌اش با میل و اشتهای او می‌خورند. (59) از جعفر بن محمد علیهما السلام از پدرش از پدرانش از پیامبر خدا (ص) نقل شده است که ایشان نهی فرمود از این که مرد خودش را سیر کند و خانواده‌اش را گرسنه بگذارد. (60)

چشم پوشی و تغافل
 

همانطور که قبلاً اشاره کردیم انسان جایز الخطا است حال اگر از یکی از زوجین خطایی سر بزند و دیگری متوجه بشود وظیفه او چیست؟ آیا بایستی سریعاً موضع گیری کند و جنجال به راه بیندازد یا راههای دیگری هم وجود دارد. یکی از راههای بسیار کاربردی در تربیت، تغافل و چشم پوشی از خطای دیگران است؛ به این صورت که انسان طوری وانمود کند تا خاطی متوجه نشود که انسان از اشتباهش مطلع شده است. پس این رفتار باعث می‌شود قبح گناه و اشتباه هنوز باقی باشد و خاطی گمان کند که از او انتظار می‌رود این عمل اشتباه را مرتکب نشود پس همیشه سعی می‌کند؛ ولو این عمل را انجام می‌دهد ولی مخفیانه باشد و چه بسا برای حفظ آبروی خود آن را ترک می‌کند اما اگر شخص خاطی به این صفت شناخته شود یعنی اینکه با دیدن این گناه از او، انسان بیننده آن را افشاء کند و به او بگوید که از اشتباهت آگاه شدم پس شخص خاطی چه بسا در نزد خودش بگوید حال که متوجه شده‌اند پس چرا از انجام آن دریغ بورزم، حال که آبرویم رفته پس بگذار تا لذت گناه را بچشم. با توجه به ین مقدمات یکی از راههای جلوگیری از ترویج گناه و اشتباه توسط انسان گناهکار، علنی نکردن خطای او و دور دانستن او از این گناه است؛ که همین حفظ احترام شخص و بزرگ و معصوم دانستن او باعث می‌شود، که حتی الامکان از افشای گناهش پرهیز کند و حتی مقدمات و زمینه های آشکار شدن را محو کند و چه بسا برای حفظ آبرویش خود عمل را هم کنار بگذارد. از همین جهت یکی از راههای مهم در برخورد با خطای انسان‌ها، تغافل و چشم پوشی است و در نظام خانواده زن و شوهر نسبت به همدیگر و نسبت به خطاهای فرزندان باید چنین رفتاری داشته باشند. نکته قابل ذکر این است که تغافل راهکاری برای جلوگیری از شیوع گناه و راهی برای حفظ حرمت و قبح گناه است. ولی در بعضی از موارد لازم است که انسان به شخص گناهکار، تذکر بدهد و او را نهی کند پس هم تغافل و هم تذکر و نهی راه‌هایی برای جلوگیری از ارتکاب بیشتر گناه هستند که انسان باید با شناخت شرایط و شخص خاطی و موارد دیگر وظیفه خود را تشخیص بدهد. آنچه که تا به حال در مورد چشم پوشی گفتیم از جنبه‌ی تربیت انسان خاطی و گناهکار بود و یک جنبه دیگر و اثر دیگری هم که برای چشم پوشی می‌باشد و این است که انسان در بسیاری از امور (مانند ظلم‌های کوچکی که به او می‌شود، دلخوری‌هایی که دیگران برای او درست می‌کنند و موارد زیادی که انسان توان مقابله را به خاطر شرایط خانواده و مصالح مختلف مانند حفظ روابط خویش و قومی و ... ندارد) می‌تواند با چشم پوشی کردن، تحمل سختی‌های وارد شده بر خود را آسان کند و به علاوه که گذشت و چشم پوشی از اشتباه دیگران، سبب محبوبیت انسان هم می‌شود. امام علی (ع): هرکه از بسیاری امور تغافل و چشم پوشی نکند، زندگی‌اش تیره می‌شود. (61) امام زین العابدین (ع) در توصیه‌اش به امام باقر (ع): بدان ای فرزندم که درستی کار دنیا به طور کلی در دو کلمه است «اصلاح امور زندگی»، همانند پیمانه پری است که دو سوم آن، توجه و هوشیاری است و یک سومش چشم پوشی؛ زیرا انسان، چشم پوشی نمی‌کند، مگراز چیزی که آن را می‌داند و متوجه آن است. (62)

قناعت
 

قناعت و اکتفا کردن به آنچه که خداوند روزی انسان کرده سبب می‌شود که در صورت تنگدستی انسان بی تابی نکند بلکه با سازگاری و تدبیر و میانه روی در مخارج سختی فقر را کاهش و فشار آن را کم کند. اما اینکه صفت قناعت را به عنوان حق زن و شوهر آوردیم؛ از این جهت است که این ویژگی مورد سفارش دین است و در زندگی، بسیاری اوقات زن و شوهر باید در صورت فقر، قناعت پیشه کنند نه اینکه ناسازگاری کنند و زندگی را تلخ کنند. پس می‌توان به عنوان یک مطلوب و عمل شایسته برای پیشبرد زندگی مشترک از آن نام برد. امام علی (ع): با نعمت ترین زندگی از آن کسی است که خداوند پاک به او قناعت بخشیده و همسری شایسته روزی‌اش کرده است. (63) امام علی (ع): قناعت، گواراترین زندگی را به همراه دارد. (64) امام علی (ع): پاک‌ترین (خوش‌ترین) زندگی در قناعت است. (65) حضرت سلیمان (ع) – از حکمت‌های ایشان- همه زندگی را- از خوش و ناخوش آن- آزمودم پس دریافتم که از آن (زندگی)، کم‌ترینش کفایت می‌کند. (66)

رضایت
 

این صفت هم باعث می‌شود که علاوه بر شیرین شدن زندگی، انسان قدرت و توان روحی پیدا کند و سختی‌ها را تحمل کند و به دیگران هم دلداری و کمک روحی کند. پس داشتن این روحیه در زندگی سبب تحمل بیشتر سختی‌ها و شیرین‌تر شدن خوشی‌ها می‌شود و لذا زن و شوهر بایستی در صدد تحصیل این صفت اخلاقی باشند تا زندگی برای آنان هدفدار و امیدوار کننده و شیرین و دوست داشتنی باشد. امام علی (ع): کسی که راضی به قضاست زندگی‌اش خوش است. (67) امام علی (ع): گواراترین زندگی از آن کسی است که به آنچه خداوند قسمت او کرده خرسند است. (68) امام علی (ع): از توصیه ایشان به فرزندش محمد بن حنفیه: هیچ ثروتی مانند خرسند بودن (راضی بودن) به روزی روزانه، فقر را از بین نمی‌برد و کسی که به قدر کفاف بسنده کند آسودگی را به چنگ آورده و در آسایش و رفاه جای گرفته است. (69)

شکیبایی زن در برابر بد اخلاقی شوهر و شکیبایی مرد در برابر بد اخلاقی همسر
 

در زندگی از جهات مختلف مشکلات و سختی‌هایی بر انسان وارد می‌شود. که بهترین عکس العمل از طرف انسان سبب می‌شود مضرات و فشارهای آن بر زندگی کمتر شود. یکی از سختی‌هایی که در زندگی ممکن است گرفتار انسان شود؛ بد اخلاقی همسر است. حال باید ببینیم که در مقابل این سوء خلق همسر چه باید کرد؛ آیا بایستی در مقابل ما هم بد اخلاقی کنیم؟ یا اینکه سریعاً از زندگی گریزان شویم؟ و یا اینکه راهکارهای دیگری هم وجود دارد! به نظر می‌رسد اولین و بهترین کار صبر و شکیبایی باشد؛ البته شاید این راه به تنهایی راه گشا نباشد لکن با شکیبایی انسان می‌تواند راههای درمان همسر را بررسی کند. صبور بودن و مدارا کردن در مقابل بد اخلاقی اولاً بر خواسته از عشق و علاقه به ادامه زندگی و پایبندی به حفظ خانواده تا جای ممکن است و ثانیاً نوعی تربیت عملی برای انسان بد اخلاق است که چگونه همسر فداکارش با بدی‌ها و ستم‌های او به خاطر او و زندگی‌اش مدارا می‌کند. پس امید می‌رود که به تدریج او را وادار به چاره جویی برای درمان خود کند و به همین دلیل است که اولین و بهترین راه مقابله با بداخلاقی را شکیبایی و صبر و مدارا دانستیم. پیامبر خدا (ص) و سلم : سه گروه از زنان اند که خداوند، عذاب قبر را از آنان بر می‌دارد و با فاطمه سلام الله علیها دختر محمد (ص) و سلم محشور می‌شوند: زنی که در برابر غیرت شوهرش شکیباست؛ زنی که در برابر بد اخلاقی شوهرش صبر می‌کند؛ و زنی که مهریه‌اش را به شوهرش می‌بخشد خداوند متعال به هر یک از این گونه زنان ثواب هزار شهید می‌دهد و برای هر یک از آنان عبادت یک سال می‌نویسد. (70) پیامبر خدا (ص): هر کس بر بد اخلاقی شوهرش صبر کند خداوند همانند پاداش آسیه، دختر مزاحم (همسر فرعون) به او عطا می‌فرماید. (71) پیامبر خدا (ص): زن باید با شوهرش در زیان و سوء و سختی و آسایش بسازد، چنان که همسر ایوب بلاکش، صبر کرد. هجده سال او را صبورانه خدمت کرد مانند بارکش‌ها او را بر پشت خود حمل کرد با آسیابان ها آسیاب می‌کرد با شویندگان، شویندگی می‌کرد، تکه نانی برایش می‌آورد و ایوب می‌خورد و خدا را شکر می‌کرد. همسرش او را در پارچه ای می‌نهاد و بر پشت خود حمل می‌نمود و این همه را از سر دلسوزی و نیکی کردن برای خدا و تقرب جستن به خداوند انجام می‌داد. (72) امام علی (ع): خداوند جهاد را بر مردان و زنان واجب کرده است. جهاد مرد بخشیدن مال و جان خویش است تا آن که در راه خدا کشته شود و جهاد زن این است که در برابر آزار و اذیت شوهرش و غیرت او صبر کند. (73) پیامبر خدا (ص): هر مردی به خاطر خدا در برابر بد اخلاقی زنش صبر کند خداوند متعال برای هر روز و شبی که در برابرش شکیبایی می‌ورزد همانند ثوابی را به او می‌دهد که به ایوب (ع) در قبال گرفتاری‌اش داد و گناه زن نیز در هر شب و روز به اندازه ریگ‌های ریگستان است. (74) پیامبر خدا (ص): همانا در بهشت درجه ای است که جز پیشوای دادگر و خویشاوند اهل صله رحم و کسی که صاحب اهل و عیال بوده و صبور باشد، کس دیگری به آن دست نمی‌یابد. (75) امام علی (ع): آگاه باشید که هر کس بر اخلاقِ زن بد اخلاق، شکیبایی ورزد و مزد این کار را از خدا بخواهد، خداوند ثواب سپاسگزاران را به او عطا می‌کند. (76) امام علی (ع): - در حکمت‌های منسوب به ایشان- جزیه مومن همان اجاره منزل اوست و عذاب او بداخلاقی همسرش. (77)

همکاری
 

از جمله کارهایی که نشانه توجه و عنایت داشتن به همسر است و همکاری کردن با او و کمک کردن به همدیگر است که خود نشانه نزدیکی روحی و هم فکر و هم دغدغه بودن زن و مرد است. چرا که اگر کسی هیچ احساس نسبت به همسرش نداشته باشد مشکلات و وظایف او را مشکل و وظیفه خود نمی‌داند؛ لذا بایستی که زن و شوهر با همکاری و مساعدت همدیگر قرابت و محبتشان را بیشتر کنند. هسمر امام قدس سره در قسمتی از بیانات در مرود رفتار امام خمینی (ره) چنین می‌گوید: «... تا وقتی که او در خانه بود نمی‌گذاشت من به زحمت بیفتم؛ و در جارو کردن خانه یا شستن لباس و کارهای منزل همکاری می‌کردند؛ و یا از بچه‌ها می‌خواستند به مادرشان کمک کنند... »(78) پیامبر خدا (ص): ای علی! به خانواده خود خدمت نمی‌کند مگر انسان راستگو یا شهید یا مردی که خداوند خیر دنیا و آخرت را برای او بخواهد. (79) پیامبر خدا (ص): خدمت تو به همسرت، صدقه است. (80) پیامبر خدا (ص): فاطمه سلام الله علیها کار پخت و پز نان و جارو کردن اتاق را برای علی (ع) تضمین کرد و علی (ع) کارهای بیرون از خانه مانند حمل هیزم و آوردن مواد خوراکی را برای فاطمه سلام الله علیها بر عهده گرفت. (81)

دعا کردن
 

دعا کردن برای دیگرن طبیعتاً از محبت به او و به یاد او بودن نشأت می‌گیرد و از طرفی هم سبب زیاد شدن محبت به او می‌شود و کدورت‌های روحی را از بین می‌برد. پس دعا کردن خود وسیله ای برای نزدیک‌تر شدن و بیشتر شدن محبت است. پیامبر خدا (ص): جبریئل نزد من آمد و گفت: ای محمد، بگو خدایا! ای صاحب نور بزرگ، ای صاحب کرسی بلند پایه، به من ببخش همچنان که به دوستانت و اهل طاعتت بخشیدی، چرا که من [نیز] مومن به تو هستم و بر تو توکل دارم انابه کننده به درگاه تو هستم و حرکتم به سوی توست. همه خوبی‌ها را برای من و زن و فرزندانم گردآور و بدی را سراسر از من و زن و فرزندانم دور بگردان تویی مهربان و بنده نواز و ابداع کننده آسمان و زمین (82) امام صادق (ع): پدرم می‌گفت: ... بار خدایا از دامنگیر شدن رنج و بدبختی و از شماتت دشمنان به تو پناه می‌برم و از ناداری و گران باری به تو پناه می‌برم، از دیدن صحنه بد در زن و اموال و فرزند به تو پناه می‌برم. (83) امام صادق (ع): اموال و خانواده خود را با این دعا نگهداری کنید و آن را بعد از نماز عشاء بگویید: «خودم را و فرزندانم را و خانواده‌ام را و اموالم را گزند هر شیطان و گزنده ای و از هر چشم بدی در پناه کلمات تام خداوند در می‌آورم.» و این تعویذ (دعایی) است که جبرییل (ع) برای حسن و حسین که درودهای خدا بر ایشان باد فراهم کرد. (84) امام صادق (ع): پدرم (ع) در دعایش می‌گفت: خداوندا مرا اصلاح فرما؛ زیرا من مهم‌ترین کس در نزد خویش ام. خداوندا فرزندانم را برایم اصلاح فرما؛ زیرا آنان دست و بازوی من هستند. خداوندا! خانواده‌ام را برایم اصلاح فرما، زیرا آنان گوشت و خون من هستند. خداوندا! جماعت برادران و خواهران و دوستداران مرا برایم اصلاح فرما؛ زیرا صالح بودن ایشان، صالح بودن من است. (85)

عذر پذیری
 

در طول زندگی مشترک که زوجین مدت زیادی از هر روز را کنار هم سپری می‌کنند بسیار اتفاق می‌افتد که خطایی از انسان سربزند و همسرش آگاه بشود. چه بسا در زندگی اتفاق می‌افتد که زن و شوهر دست حق دیگری را ادا نمی‌کنند و وظیفه خود را به درستی انجام نمی‌دهند حال باید ببینیم انسان در این هنگام چه وظیفه ای دارد؟ شخص خطاکار باید که از اشتباه و کم کاری خود معذرت خواهی کند و در صدد جبران در آید و طرف مقابل هم باید که عذر او را بپذیرد و حتی در روایات یکی از حقوق مومن بر مومن را قبول کردن عذر او و بخشیدنش، ذکر کرده‌اند. با توجه به مقدمه این بحث که گفتیم احتمال ارتکاب خطا و ادا نکردن حق بین زن و شوهر زیاد است. حال اگر روحیه عذر پذیری نباشد زندگی همواره تلخ و پرجنجال خواهد شد و زن و شوهر دائماً نقصان‌ها و اشتباهات همدیگر را به رخ هم می‌کشند؛ لذا آنچه لازمه زندگی مشترک است روحیه عذر پذیری است، که از آثار این خصلت اولاً آرامش زندگی است و ثانیاً این رفتار سبب می‌شود که همسر انسان خودش احساس کند که به کسی ظلم کرده که نسبت به او مهربان و بخشنده است پس در صدد بر می‌آید تا حداقل با جبران کردن اشتباهاتش این احساس را قدردانی کند و ثالثاً کسی که نسبت به همسرش عذرپذیر است اگر از او هم خطایی سربزند همسرش همان رفتار را نسبت به او خواهد داشت و به خودش اجازه نمی‌دهد که این اشتباه او را به رویش بیاورد. حضرت علی (ع): «رسول خدا (ص) فرمودند: برای مسلمان بر برادرش سی حق است که هیچ راه رهایی از این حقوق نیست الا اینکه آن‌ها را اداء کند یا اینکه آن مسلمان او را عفو کند. لغزش او را ببخشد، و... معذرتش را قبول کند، و ...»(86) امام صادق (ع): کسی که زیر دستانش را به خاطر خطاهای کوچک تنبیه کند نباید انتظار بزرگی و ریاست داشته باشد. (87) حضرت علی (ع): در هر حال با زن‌ها مدارا کنید و با زبان خوش با آنان سخن بگویید شاید اعمالشان را نیکو گردانند. (88) امام سجاد (ع): حق زن بر تو این است که نسبت به او مهربانی کنی زیرا زیر دست تو می‌باشد و طعام و لباسش بدهی و نادانی‌هایش را ببخشی. (89) رسول خدا (ص): زن بد، عذر شوهرش را نمی‌پذیرد و خطاهایش را نمی‌بخشد. (90)

رازداری
 

زوجین به خاطر اینکه بیشتر اوقات نزد هم هستند و به سبب اینکه در زندگی و مخارج و امور زندگی، مشترک هستند طبیعتاً از غالب اسرار و رازهای هم با خبر هستند و همان طور هم که از نام زار و سر پیاست باید مخفی باشد و صاحب آن نمی‌خواهد که آشکار شود؛ لذا لازم است که زن و شوهر اسرار همدیگر را فاش نکنند که باعث دلخوری همسر و ایجاد ناراحتی و عدم اطمینان در زندگی می‌شود و از نتایج آن کتمان اسرار از همسر است که با پیوند و وحدت و یکی شدن آن‌ها منافات داشته و عامل سرد شدن و دور شدن آنها می‌شود. پس بهترین راه کار، رازداری زن و شوهر و پوشاندن اسرار همدیگر است. حضرت علی (ع): خوبی‌های دنیا و آخرت در دو چیز جمع است راز نگه داری و دوستی با خوبان و تمام بدی‌ها در دو چیز جمع شده: فاش کردن اسرار و دوستی با اشرار. (91) پیامبر خدا (ص): از نظر مقام و منزلت، روز قیامت بدترین مردم آن مرد یا زنی است که اسرار (خانه) که به او سپرده شده را پخش و نشر می‌کند. (92)

آراستن برای همسر
 

این حق با اینکه از حقوق مشترک می‌باشد ولی به دلیل اینکه در روایات هم درباره زن و هم درباره مرد در این مورد سخن وارد شده بعلاوه اینکه نوع آراستن زن و مرد متفاوت بوده و در روایات نیز به کیفیت آراستن اشاراتی شده است توضیح این مورد را به مقاله «وظایف زن و شوهر» واگذار می‌کنیم.

پاسخ دادن به نیاز جنسی
 

درباره این حق در مقاله «پاسخ دادن به نیازهای جنسی همسر» توضیح داده‌ایم.

نتیجه
 

آنچه در پایان می‌توان به عنوان نتیجه گیری بیان کرد این است که با شناختی که از خلقت زن ومرد و طبیعت آن‌ها داریم و با بررسی این روایات فهمیده می‌شود سفارشاتی که برای مراعات حال یکدیگر به زوجین شده است در راستای برآوردن خواسته‌ها و نیازهای واقعی زوجین بوده و آن‌ها را موظف به تامین عاطفی و روحی همدیگر کرده تا اینکه محیط خانواده محیطی سازنده بوده و زوجین برای ارضای خواسته‌ها و امیال روحی خود که بایستی از راه جنس مخالف و شریک زندگی تامین شود به بیرون از منزل روی نیاورند (البته این سخن منافات ندارد که اجتماعات و کانون‌های دیگری نیز در جامعه بوده و مورد سفارش باشند مانند مساجد، چون این کانون‌ها در جهت تامین یک سری نیازها و بر طرف کننده‌ی یک سری از مشکلات دیگری هستند) و نتیجه‌ی عمل به این سفارشات محکم شدن پایه های زندگی و استقرار بیشتر نظام خانواده است. با دقت در این روایات خواهیم دید که کانون خانواده محیطی در جهت اشتراک و اتحاد زن ومرد می‌باشد و قوانین اسلام ولو به هر یک از زوجین دستورات و ملزماتی را برای مراعات طرف مقابل قرار داده است و واجب است هر کدام حق طرف مقابل را اداء کند لکن در ضمن سفارشات غیر واجب به زوجین می‌گوید، که در زندگی بایستی فراتر از قوانین و بایدها و نبایدها رفتار کنند؛ و در بسیاری از موارد پسندیده است که ایثار کنند و از حقوق خود بگذرند. مثلا از وظایف مرد وجوب نفقه دادن به زن است در حدی که در منزل پدری‌اش بوده است، و خوش اخلاقی نسبت به همسر را لازم می‌داند؛ و اینکه لازم می‌داند مهریه‌ی زن را در صورت مطالبه‌ی زن ادا کند ولی در ضمن دستورات استحبابی به مرد توسعه‌ی اقتصادی خانواده و در رفاه قرار دادن آن‌ها را سفارش می‌کند و یا در صورت تنگدستی مرد، زن را سفارش به مدارا می‌کند و همچنین در موارد بد اخلاقی مرد، زن را به سازشکاری و صبر سفارش می‌کند و بخشیدن مهریه را برای زن پسندیده می‌داند. نکته دیگری که بایستی توجه شود این است که پاداش‌ها و ثواب‌های الهی صرفاً در عبادات مصطلح و اعمالی که به عنوان عبادت شناخته می‌شود نیست بلکه دایره اعمال عبادی و مقرب وسیع بوده و شامل رفتارهای اجتماعی هم می‌شود و ثواب‌های عظیمی برای رعایت حال دیگران وعده داده شده است که البته منحصر به محیط خانواده نیست و در تمام شئون زندگی، انسان می‌تواند طبق فرامین الهی عمل نموده و با تمام رفتارهای خود به سوی خدای متعال تقرب بجوید که خود دلیل محکمی برای جامع بودن دستورات و احکام دین اسلام است.

پي‌نوشت‌ها:
 

1. بحار الانوار جلد 89، صفحه 27
2. همان، جلد 23، صفحه 124
3. روم/ 21.
4. بحارالانوار/ ج 103/ ص 228.
5. همان، ج 78/ ص 7.
6. کافی/ ج 5/ ص 320.
7. همان/ ج 5/ ص 324.
8. همان/ ج 2/ ص 470.
9. مستدرک الوسایل/ ج 14/ ص 244.
10. کافی/ ج 5/ ص 569.
11.منافقون/ 9.
12.لقمان/ 33.
13. بحارالانوار/ ج 77/ ص 100.
14. همان، ج 2/ ص 320.
15. نساء/ 19.
16. بحارالانوار/ ج 78/ ص 236.
17. همان، ج 77/ص 236.
18. کنزالعمال/ ج 3/ ص 67.
19. بحارالانوار/ ج 69/ ص 385.
20. غرر الحکم حدیث 4263.
21. همسرداری/ ص 62.
22. کنز العمال/ ج 3/ص 6.
23. عیون اخبار الرضا/ج 2/ ص 38.
24. بحارالانوار/ ج 69/ ص 117.
25. همان / ج 2/ ص 105.
26. همان / ج 2/ ص 105.
27. همان/ ج 96/ ص 118.
28. هنر همسرداری/ ص 102.
29. تحف العقول/ ص 416.
30. بحارالانوار/ ج 103/ ص 239.
31. هنر همسرداری/ ص 20.
32. دعائم الاسلام / ج 2/ ص 158.
33. کنز العمال/ ج 16/ ص 371.
34. همان، ج 15/ ص 835.
35. کافی / ج 2/ ص 643.
36. کنزالعمال/ ج 3/ ص 52.
37. همان، ج 3 /ص 51.
38. همان/ ج 3/ ص 48.
39. المعجم الکبیر/ ج 12/ ص 254.
40. عیون الحکم والمواعظ/ ص 285.
41. کنزالعمال/ج 16/ ص 379.
42. همان/ج 6/ ص 708.
43. معجم الاوسط/ج 6/ص 263.
44. من لا یحضر الفقیه/ج 1/ ص 423.
45. کنزالعمال/ ج 6/ ص 708.
46. الفردوس/ج 1/ ص 299.
47. ثواب الاعمال/ ص 239.
48. الفردوس/ج 1/ ص 263.
49. المجم الاوسط/ج 5/ ص 328.
50. تاریخ دمشق/ ج 9/ ص 342.
51. مشکلات الانوار/ ص 341.
52. تنبیه الخواطر/ ج 2/ ص 122.
53. تنیه الغافلین/ ص 342.
54. کنزالعمال/ج 5/ص 24.
55. بحارالانوار/ج 89/ ص 213.
56. تنبیه الغافلین/ ص 343.
57. همان، ص 344.
58. تفسیر القمی/ج 1/ ص 387.
59. کافی/ ج 4/ ص 12.
60. دعائم الاسلام/ج 2/ ص 193.
61. غررالحکم/ ح 9149.
62. بحار الانوار/ ج 78/ ص 188
63. غرر الحکم/ حدیث 3295
64. همان/ حدیث 933.
65. همان/ حدیث 2918.
66. حلیه الاولیاء/ ج 4/ ص 118.
67. غررالحکم/ 8011.
68. همان/ 3379.
69. نهج البلاغه/ حکمت 371.
70. ارشاد القلوب/ ص 175.
71.مکارم الاخلاق/ ج 2/ ص 462.
72. مستدرک الوسایل/ج 14/ ص 242.
73. کافی/ج 5/ ص 9.
74. ثواب الاعمال/ ص 339.
75. الخصال/ 93.
76. من لا یحضرالفقیه/ ج 4/ ص 16.
77. شرح نهج البلاغه/ ج 2/ ص 300.
78. هنر همسرداری/ ص 20.
79. بحارالانوار/ ج 104/ ص 132.
80. کنزالعمال/ ج 16/ ص 408.
81. تفسیر عیاشی/ ج 1/ ص 171.
82. بحارالانوار/ ج 98/ ص 10.
83. کافی/ج 2/ ص 526.
84. مکارم الاخلاق/ ج 2/ ص 44.
85. قرب الاسناد/ ص 26.
86. وسائل الشیعه/ ج 8/ ص 550.
87. بحارالانوار/ ج 75/ص 272.
88. همان/ ج 103/ ص 223.
89. همان/ ج 74/ ص 5.
90. بحارالانوار/ ج 103/ ص 235.
91. همان، ج 74/ ص 178.
92. هنر همسرداری/ ص 143.
 

منابع و مآخذ
1.قرآن کریم
2.ارشاد القلوب، الحسن بن ابی الحسن دیلمی، موسسه الاعلمی، چهارم، بیروت، 1398 ق.
3.بحارالانوار الجامعه لدرر اخبار الائمه الاطهار علیهم السلام؛ محمد باقر بن محمد تقی المجلسی (العلامه المجلسی)، موسسه الوفاء، روم بیروت، 1403 ق.
4.تاریخ مدینه دمشق، علی بن الحسین بن هبه الله الدمشقی (ابن عساکر)، تحقیق: علی شیری، دارالفکر، اول، بیروت، 1415 ق.
5.تحف العقول عن آل الرسول (ص)، الحسن بن علی الحرانی (ابن شعبه)، تحقیق: علی اکبرالغفاری، موسسه النشر الاسلامی، دوم، قم 1404 ق.
6.تفسیر العیاشی، محمد بن مسعود السُلمی السمرقندی (العیاشی)، تحقیق: السید هاشم الرسولی المحلاتی، المکتبه العلمیه، اول، تهران، 1380 ق.
7.تنبیه الخواطر و نزهه النواظر (مجموعه ورام)، ورام بن ابی فراس الحمدان، دارالتعاریف و دارصعب، بیروت.
8.تنبیه الغافلین، نصر بن محمد السمرقندی، تحقیق: یوسف علی بدیوی، دار ابن کثیر، اول، بیروت، 1413 ق.
9.ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، محمد بن علی بن بابویه القمی (الشیخ الصدوق)، تحقیق: علی اکبر غفاری، مکتبه الصدوق، تهران.
10.حلیه الاولیاء و طبقات الاصفیاء، احمد بن عبدالله الاصفهانی (ابونعیم)، دارالکتاب العربی، دوم، بیروت، 1387 ق.
11.الخصال، محمد بن علی بن بابویه القمی (الشیخ الصدوق)، موسسه النشرالاسلامی، چهارم، قم، 1414 ق.
12.دعائم الاسلام و ذکر الحلال و الحرام و القضایا و الاحکام، النعمان بن محمد التمیمی المغربی، (القاضی ابوحنیفه)، تحقیق: آصف بن علی اصغر فیضی، دارالمعارف، سوم، مصر، 1389 ق.
13.شرح نهج البلاغه، عبدالحمید بن محمد المعتزلی، (ابن ابی الحدید) تحقیق: محمد ابوالفضل ابراهیم، داراحیاء التراث، دوم، بیروت، 1387 ق.
14.عیون اخبار الرضا (ع)، محمد بن علی ابن بابویه (الشیخ الصدوق)، تحقیق: السید مهدی الحسینی اللاجوردی، انتشارات جهان، تهر ان.
15.عیون الحکم و المواعظ، علی بن محمد اللیثی الواسطی، تحقیق: حسین الحسنی البیرجندی، دراالحدیث، اول، قم، 1418 ق.
16.غررالحکم و دررالکلم، عبدالواحد الآمدی التمیمی، دانشگاه تهران، سوم، تهران، 1401 ق.
17.الفردوس بماثور الخطاب، شیرویه بن شهردار الدیلمی الهمدانی، تحقیق: محمد السعید بن بسیونی زغلول، دارالکتب العلمیه، اول، بیروت، 1406 ق.
18.قرب الاسناد، عبدالله بن جعفر الحمیری القمی، تحقیق: موسسه آلالبیت علیهم السلام، موسسه آل البیت، اول، قم، 1413 ق.
19.الکافی، محمد بن یعقوب الکلینی الرازی، تحقیق: علی اکبر الغفاری، دارصعب و دارالتعارف، چهارم، بیروت، 1401 ق.
20.کتاب من لا یحضرالفقیه، محمد بن علی بن بابویه القمی (الشیخ الصدوق)، تحقیق: علی اکبر الغفاری، موسسه النشر الاسلامی، دوم، قم.
21.کنزالعمال فی سنن الاقوال و الافعال، علی المتقی بن حسام الدین الهندی، تصحیح: صفوه السقّا، مکتبه التراث الاسلامی، اول، بیروت، 1397 ق.
22.مستدرک الوسایل و مستنبط المسایل، میرزا حسین النوری الطبری، موسسه آل البیت، اول، قم، 1407 ق.
23.مشکات الانوار فی غرر الاخبار، علی بن الحسین الطبرسی، تحقیق: مهدی هوشمند، دارالحدیث، اول، قم، 1418 ق.
24.المعجم الاوسط، سلیمان بن احمد اللخمی الطبرانی، تحقیق: طارق بن عوض الله و عبدالحسن بن ابراهیم الحسینی، دارالحرمین، اول، قاهره، 1415 ق.
25.المعجم الکبیر، سلیمان بن احمد اللخمی الطبرانی، تحقیق: طارق بن عوض الله و عبدالحسن بن ابراهیم الحسینی، دارالحرمین، اول، قاهره، 1415 ق.
26.مکارم الاخلاق، الفضل بن الحسن الطبرسی، (امین الاسلام)، تحقیق: علماء آل جعفر موسسه النشر الاسلامی، اول، قم، 1414 ق.
27.نهج البلاغه، من کلام الامام امیرالمومنین (ع)، جمع وتدوین:السید محمد بن الحسین الموسوی (الشریف الرضی)، ترجمه:سید جعفر شهیدی، علمی و فرهنگی، چهاردهم، تهران،1420 ق.
28.وسائل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعه، محمد بن الحسن الحر العاملی، تحقیق: موسسه آل البیت علیهم اسللام، موسسه آل البیت علیهم السلام، اول، قم، 1409 ق.
29.همسرداری، امینی ابراهیم، موسسه بوستان کتاب، بیست و چهارم، قم، 1428 ق.
30.هنرهمسرداری، صدری مازندرانی، حسن، میراث ماندگار، هشتم، قم، 1420 ق.



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.