استراتژي فتح خرمشهر
نويسنده: محمد رضا هدايت پناه
روزي که يک ملت شاد شد
تدبير پدافند در ضلع شمالي
تدبير پدافند در امتدا ساحل رودخانه کارون
تدبير پدافند در منطقه خرمشهر
در سوي ديگر مرز، صدام حسين با دقت فراوان در حال رصد اتفاقات ايران بود. تغييرات و اقدامات انجام شده به خاطر شرايط انقلابي به قدري گسترده بودند که فرماندهي نيروي زميني به يک سرهنگ سپرده شده بود و نيروي دريايي بيش از 50درصد از خدمه متخصصش را از دست داده بود. ولي اوضاع هيچ بخشي به اندازه نيروي هوايي وخيم نبود نيروي هوايي تعداد زيادي از نخبه ترين خلبانانش را از دست داده بود و ظاهرا همه چيز آماده بود و صدام تنها بايد دست دراز مي کرد و خوزستان را مانند سيبي که از درخت جدا مي کنند به چنگ مي آورد
سرانجام روز موعود فرا رسيده و ارتش عراق در31شهريور 1359يورش وسيع خود را در جبهه هايي به طول 1351کيلومتر به درون خاک ايران آغاز کرد. اما برخلاف آنچه تصورش را مي کرد با مقاومت و از جان گذشتگي مردان عرب خوزستان مواجه شد. ولي اين تمام ماجرا نبود و صدها سورتي پرواز هواپيماهاي ايراني و بمباران هاي کوبنده آنها نشان از اشتباه اطلاعاتي غرب در پيش بيني زمين گير بودن نيروي هوايي ايران بود. «همت مردم ايران زمين براي دفاع از مرزهايشان» در محاسبات بعثي ها جايي نداشت. اين لقمه خيلي بزرگ تر از دهان پر از لاف صدام بود و ارتشي که قرار بوده فرمانده آن پس از يک هفته در تهران صبحانه بخورد، بعد از يک ماه از آغاز نبرد و پس از انتقال لشگر16زرهي به خوزستان، با اشغال زميني به مساحت14000کيلومتر مربع که حتي به اندازه يک درصد خاک ايران هم نبود. در حوالي اهواز متوقف شد. عراق بازي خود را کرده بود و حالا زمان آن فرا رسيده بود تا فرزندان اين سرزمين دست به مهره شوند تا به اين لشگر بي رحم، آداب رزم آوري بياموزند.
شير خفته برمي خيزد
نوروز سال1361از راه رسيد و جوانان ايراني (متاسفانه با چند هزار شهيد) با اجراي عمليات فتح المبين، بيش از 200کيلومتر از خاک کشور را آزاد کردند. حالا خرمشهر، عروس شهرهاي حاشيه خليج فارس، تبديل به مهم ترين و استراتژيک ترين نقطه جبهه هاي جنگ شده بود. صدام که روز به روز شاهد اضمحلال در نيروهاي خود بود، براي روحيه دادن به آنها اعلام کرد که اگر ايران توانست خرمشهر (به قول صدام، محمره)را پس بگيرد، خودش کليد بصره را تقديم ايران خواهد کرد. اما در اين طرف کارف تنها يک روز بعد از پايان عمليات فتح المبين فرماندهي نيروي زميني ارتش، سرهنگ توپخانه ، علي صياد شيرازي، با توجه به روحيه جنگ آوري بالاي نيروهاي ايران و سرخوردگي شديد سربازان عراقي دستور تشکيل جلسه اي براي آماده سازي يک طرح عملياتي آفندي جديد را صادر کرد.
سرداران و نقشه ها
مثلث تدبير پدافندي دشمن
سازمان رزم عمليات بيت المقدس
مناطق آزاد شده در عمليات هاي قبلي
قرارگاه فرماندهي کربلا منطقه اي به مساحت8000کيلومتر مربع را براي طرح عملياتي کربلاي 3انتخاب کرد. سرزمين بزرگي که از شمال به رودخانه کرخه کور، از شرق به کارون، از جنوب به خليج فارس و از غرب به بصره محدود مي شد. منطقه عمليات فاقد هر گونه پستي و بلندي شاخص بود و پوشش گياهي کمي داشت که در آن هيچ عوارضي مناسبي که نيروهاي ايران بتوانند از آن به عنوان سنگر استفاده کنند وجود نداشت. اين در حالي بود که واحدهاي مهندسي عراقي علاوه برايجاد ميادين مين بزرگ، خاکريزهاي متعددي را نيز به وجود اورده بودند که نيروي زرهي و تانک هاي برتر خود را پوشش دهند.
مشکل اصلي فرماندهان پيدا کردن محل مناسب براي وراد کردن نيروها به منطقه بود. تنها معبر منطقي موجود منطقه شمالي و رودخانه کرخه کورو جناح جنوبي و شهرخرمشهر بود که عراق با هوشياري تمام در هر دوي آنها مواضع پدافندي چند لايه زده بود. خرمشهر تبديل به يک دژ نظامي شده بود و مواضع نيروي متجاوز در جنوب رودخانه کرخه به صورت چند لايه در آمده بود. تنها محلي که در آن خبري از پدافند متراکم نيروي عراق نبود. ساحل کارون بود. ساحل تنها رودخانه قابل کشتيراني ايران که البته خودش بزرگ ترين مانع طبيعي بود. کارون با عرض 200تا300متري که دارد به خودي خود غيرقابل عبور است ولي از بخت بد آب گرفتگي هاي عظيمي که لودرهاي شرکت برق منطقه اي خوزستان براي کند کردن مسير حرکت ارتش بعثي در آغاز جنگ به وجود آورده بود. بيشتر نواحي کم عرض رودخانه را پوشش مي داد و ايجاد سرپل در اين نواحي را ناممکن مي کرد. با اين اوصاف تنها محل ورود ممکن جنوب کارون خروشان بود. اين در حالي بود که نيروهاي ايراني تا پيش از اين تا به حال هيچ عمليات عبو ر از رودخانه اي را اجرا نکرده بودند. و احتمال اجراي ان براي ايران آن هم در عرض رودخانه بزرگي مثل کارون به قدري کم بود که عراق حتي زحمت ايجاد يک خط دفاعي يک لايه را هم به خود نداده بود.
بهترين انتخاب
ب-فرماندهي
اين عمليات از قرارگاه کربلا در جنوب (قرارگاه تاکتيکي مشترک نيروي زميني و سپاه پاسداران انقالب) هدايت مي گردد با توجه به اينکه:
1ـ رهبري اين عمليات سرنوشت ساز همچنان به عهده ولي عصر(عج) مي باشد، براي حفظ وحدت فرماندهي، مسؤوليت فرماندهي و هدايت اين عمليات را شخصا و با توکل به خدا برعهده مي گيرم.
2ـ چون اين جنگ و رزم در راه الله است پيروزي آن به نام الله و رزمندگان اسلام به ثبت مي رسد.
انشا الله
فرمانده نيروي زميني
سرهنگ صياد شيرازي
پس از ابلاغ اين دستور بود که طرح کلي به آرامي شکل گرفت . از ميان راه هاي ورود به دشت، عبور از کارون و غافلگيري دشمن در منطقه مرکزي انتخاب شد. از ميان دو طرح، ايجاد سرپل کوچک و بزرگ ايجاد يک سرپل وسيع در منطقه مورد قبول واقع شد. انتخاب هايي که در آن روز با شک و ترديد همراه بود پس از پايان عمليات و به دست آمدن اسناد عراقي ها، درست بودن آنها ثابت شد. در اين ميان تسلط بي نظير فرماندهي اطلاعات و عمليات سپاه، سردار پاسدار حسين باقري برمنطقه نقاط استراتژيک ارتش عراق، کليد اصلي برنامه ريزي عمليات بود. در پايان طرح کلي عمليات بيت المقدس درچهار مرحله تدوين شد و به صورت زير به يگان هاي درگير در منطقه ابلاغ شد:
مرحله اول: عبور از کارون و تصرف و تحکيم سرپل و همزمان درگير کردن دشمن در جبهه کرخه کور
مرحله دوم: عبور از سرپل و پيشروي به سوي خط مرزي، همزمان احاطه کردن خرمشهر و حلبچه و پيشروي در جبهه کرجه کور در صورت امکان يا عقب نشيني دشمن.
مرحله سوم: ادامه از خط در سمت شرق بصره و رسيدن به کرانه شرقي اروند رود در حد فاصل نشوه تا بصره.
مرحله چهارم: پدافند در ساحل شرقي اروند رود
همه چيز آماده بود و به رغم کمبود يگان هاي زرهي موجود که براي نبرد در اين منطقه بسيار ضروري اند و نيز کمبود تجهيزات عبور از رودخانه، فرماندهان تصميم گرفتند هجوم خود را آغاز کنند.
حمله
قرارگاه فتح معبر محور مرکزي عمليات را برعهده داشت و بايد با بهره برداري مناسب از وادهاي لشگر92زرهي و لشگر پياده فتح سپاه، پس از عبور از کارون در شامگاه9ارديبهشت به صورت هماهنگ با نيروهاي قرارگاه نصر نيروي عراقي موجود در منطقه را غافلگير مي کرد و پس از به دست آوردن سرپل مناسب و تثبيت آن، با حمله به جناح پشتي خطوط دفاعي عراق در کرخه نيروي متجاوز را در يک گازانبر بزرگ گرفتار و نابود مي کرد. سومين قرارگاه درگير در عمليات نيروهاي لشگر21و لشگر پياده نصر سپاه پاسداران انقلاب اسلامي بود که در قالب قرارگاه نصر وظيفه عبور از کارون در منطقه جنوبي کارون و غافلگيري دشمن در اين منطقه را به صورت هماهنگ با فتح ودر کنار آن آماده سازي مسير مورد نظر براي يورش به نيروي عراقي مستقر در شلمچه را در مرحله اول عمليات برعهده داشت.
سرانجام روز موعود فرا رسيد و نيروهاي دو قرارگاه فتح و نصر در حدود ساعت18حرکت خود به سمت غربي کارون را به وسيله قايق، پل هاي PMPو واحدهاي عبور از رودخانه خود آغاز کردند و پس از چند ساعت با استفاده از تاريکي هوا به سرعت و با اجراي فوق العاده اصل غافلگيري به نيروهاي عراقي موجود در ميدان مرکزي يورش بردند. به غير از چند مورد ناهماهنگي بين نيروهاي ارتش و سپاه قرار گاه نصر، همه چيز به خوبي مي گذشت.
پس از عبور نيروي اصلي از عرض کارون و غافلگيري دشمن در ناحيه مرکزي منطقه سرانجام عمليات بيت المقدس در ساعت0030بامداد 10ارديبهشت باصدور رمز «بسم الله الرحمن الرحيم بسم الله قاصم الجبارين يا علي ابن ابيطالب» توسط قرارگاه سرفرماندهي کربلا به صورت رسمي آغاز شد تا برگ زريني باشد در دفتر تاريخ رشادت ايرانيان و نشانه اي باشد از ارزش اين آب و خاک مقدس براي آيندگان اين مرز و بوم.
پس از دريافت دستور تهاجم، نيروي قرارگاه قدس در پناه آتش توپخانه سنگين خود و بهره گيري از غافلگيري دشمن، خود را به کرخه زد و تلاش براي عبور از رودخانه و نفوذ به درون خط پدافندي متراکم ارتش بعث را آغاز کرد. پس از يک نبرد جانانه قرارگاه قدس بخش هايي از سرپل مورد نظر را به دست آورد. وظيفه مهم تر قرارگاه قدس، سرگرم کردن توان توپخانه اي و هوايي دشمن براي سادگي عمليات دو قرارگاه ديگر بود که آن هم با موفقيت کامل انجام شد.
مرزهاي ايران و خاطره آرش کمانگير
فرار نيروهاي عراقي به قدري مفتضحانه بود که در حوالي گرمدشت، 17دستگاه تانک عراقي در يک شيار عميق سقوط کرده و روي هم افتاده بودند !ولي هيچ چيز به اندازه عقب نشيني دشمن از خاکريزهاي شمالي خود در اطراف کرخه جالب توجه نبود. موفقيت بزرگي حاصل شده بود و روحيه سربازان به شدت افزايش يافته بود. ستون هاي در حال عقب نشيني عراقي در زمين هاي باز منطقه هم طعمه فانتوم هاي اف-4نيروي هوايي و هلي کوپترهاي کبرا مي شدند.
پيش به سوي خرمشهر
ولي آنچه مردم از آن بي خبر بودند خستگي بيش از دو هفته نبرد بي امان و تلفاتي بود که پيکر سازمان رزم قواي ايران را تحليل برده بود. صدام که مي دانست سقوط خرمشهر مي تواند کار جنگ را يکسره کنده و نگاه سنگين رسانه هاي جهان را برشهر مي ديد ، هر چه در توان داشت رو کرده بود و خرمشهر را تبديل به يک دژ دفاعي کامل کرده بود. افسران فراري در صبحگاه ها تيرباران مي شدند و خود صدام را سا در منطقه و در کرانه غربي اروند جاي گرفته بود . او که حالا متوجه تهديد احتمالي بصره شده بود. به سرعت در حال تقويت نيروهاي ارتش بعث در داخل مرزهاي خودي بود. سربازان عراقي که حالا در مرزهاي خودشان مي جنگيدند، برسر غيرت آمده بودند و موضع خود را رها نمي کردند.در اين شرايط بود که قرارگاه سرفرماندهي کربلا تصميم گرفت حمله به بصره را از دستور خارج کرده و تمام نيروي خود را براي پس گرفتن خرمشهر صرف کند . به اين ترتيب، مرحله دوم عمليات عملا شکست خورد و به اهدافش نرسيد. استراحتي 10روزه آغاز شد و نيروهاي ايران با تقويت وا اضافه شدن 6هزار نفري که نيروي هوايي در يک شب از مشهد به منطقه منتقل کرده بود آماده حمله نهايي مي شد. اگر چه نبرد همچنان ادامه داشت و توپخانه و نيروي هوايي دو طرف کاملا فعال بودند.
بار ديگر زمان آن فرا رسيده بود تا فرماندهان ايراني نبوغ خود را به رخ دشمن بکشند و با پيدا کردن راهي مناسب اين دژ چند لايه را فتح کنند. عملياتهاي متعدد نيروها براي تهاجم مستقيم به شهر همگي با شکست مواجه شده بود. هر چند پيشروي هاي انجام گرفته به قرارگاه سرفرماندهي کربلا اجازه مي داد تا راه جديدي را هم براي فتح شهر بيازمايد. در طرح اوليه قرار بود تا قرارگاه نصر با تامين شلمچه تمام خرمشهر را با محاصره نيروهاي خودي در آورد و با ايجاد ترس در دل نيروهاي دشمن و متزلزل کردن روحيه آنها شهر را مجبور به تسليم کند ولي حالا که فتح شلمچه امکان نداشت، چه مي شد کرد حمله از سمت غرب، يک خودکشي واقعي بود و دو يورش قبلي نيز که در منطقه شمال در گرفته بودند با تلفات بالا و پيشروي محدودي همراه بود و در عين حال به دليل محدوديت فضا امکان مانور مناسب را از نيروها سلب مي کرد.
اول خردادماه، نيروهاي ايراني براي بيش از 20روز در حال نبرد با دشمن بودند. زمان آنرسيده بود تا سرهنگ توپخانه صياد شيرازي ثابت کند که مردم ايران از يک ذرهاز خاکشان هم نمي گذرند. طرح سرهنگ به نظر مغز متفکر سپاه سردار باقري موافق افتاد و بار ديگر در ساعت22:30شب اول خرداد سال1361بيسيم هاي دلاورمردان ايراني پس از دريافت رمز حمله يا محمد ابن عبدالله غريو صلوات و تکبير گشت و يورش ناگهاني نيروها در سه محور به سمت شرق خرمشهرو دور زدن شلمچه آغاز شد. بدون شک اين يک حمله تعيين کننده بود. عراق مانور تبليغاتي خود را براي پايان دادن به جنگ آن هم در حالي که از دست بالا برخوردار بود . آغاز کرد ه بود و مردم هم هر لحظه منتظرخبرآزادي خرمشهر بودند.
خرمشهرآزاد شد
محسن رضايي
شهيد حسن باقري
علي فضلي
غلامعلي رشيد
طراحي عمليات
پيش بيني عراق از حمله نيروهاي ايران
1) تک و عبور از رود کارون با فلش اصلي در منطقه کوت العبيد و پل هالوب و پيشروي به سمت جاده اهواز-خرمشهر و انهدام نيروي مستقر در غرب کارون
2) حمله با فلش فرعي به منطقه اهواز از محور پادگان حميد (منطقه لشکر 5سپاه سوم عراق)
3) حمله با فلش فرعي ديگر در (منطقه لشکر 6سپاه سوم عراق)
4) عبور از منطقه کوت شيخ به سمت خرمشهر
طراحي پدافند عراق
نحوه آرايش نيروهاي عراقي (سپاه سوم عراق)در برابر حمله احتمالي نيروهاي ايران
2ـ لشکر 3زرهي
3ـ لشکر 5مکانيزه
4ـ لشکر 6زرهي
5ـ لشکر 9زرهي
6ـ نيروهاي آماده براي احتياط
لشکر 10زرهي به اضافه تيپ24مکانيزه، تيپ 23پياده لشکر8. لشکر 7پياده ، تيپ32نيروي مخصوص و تيپ10زرهي
برنامه عمليات
ب ـ حمله با تلاش پشتيباني فرعي به جبهه لشکر 5مکانيزه در منطقه اهواز که نيروهاي اسلام توانستند مواضع جلويي اين منطقه را منهدم کنند. ولي به دليل مقاومت شديد توانستند به عمق مواضع رخنه کنند.
پ ـ حمله با تلاش فرعي به جبهه لشکر6زرهي در منطقه هويزه که نيروهاي ايران در اين منطقه نيز نتوانستند به عمق مواضع رخنه کننده و فقط توانستند نيروهاي خط مقدم را عقب برانند.
پس از آغاز حمله ايران، عراق وضعيت جبهه را مورد تجزيه و تحليل قرار داده و تصميمات نظامي سريعي اتخاذ مي کند . اين تصميم ها براساس يک تحليل سه گانه از وضعيت حمله نيروهاي ايران گرفته شد که عبارت بودند از: چنانچه نيروهاي ايران به پيشروي خود از خاکريزهاي مرزي ادامه دهند به تنومه در بصره و تشوه خواهند رسيد و اين به اين معني است که تمامي پل هاي شط العرب را به تصرف خود در آورده است.
نيروهاي ايران با پيشروي در پشت لشکر 5مکانيزه، لشکر9زرهي و لشکر6زرهي آنها را محاصره و اسير کرده و سرانجام سپاه سوم عراق، منهدم مي شود.
نيروهاي مستقر در خرمشهر نيز بدون درگيري به محاصره و اسارت در خواهند آمد.
ت ـ عقب کشيدن لشکر6زرهي از محور نشوه به عراق و تخليه و انهدام شهر هويزه با مواد منفجره
ث ـ عقب کشيدن لشکر 5 به شلمچه
ج ـ انتقال لشکر9به منطقه کتيبان
چ ـ تمامي لشکرهاي مزبورپس از انتقال به عقب براي مقابله با تعرض هاي احتمالي دشمن به پل هاي شط العرب آماده باشند
ح ـ افزايش نيروها و اصلاح موضع پدافندي در خرمشهر (خرمشهر در برابر نيروهاي ايران به صورت نعل اسبي قرار داشت
خ ـ صدام شخصا تصميم گرفت نبرد در داخل خرمشهر به هر قيمتي که تمام شود، انجام گيرد
منبع: دانستنيها شماره 30