روزنامه فروشي که تلويزيون را رنگي کرد

ديويد سارنف در 27 فوريه 1891 در روستايي کوچک که امروزه بلاروس ناميده مي شود، در خانواده اي تنگدست چشم به جهان گشود.استعداد ديويد از همان دوران کودکي براي خانواده آشکار شد.پدر و مادرش براي او آرزوهاي بزرگي در سر داشتند.وقتي او چهار سال بيشتر نداشت پدرش به قصد کار روستا را ترک گفت و به آمريکا مهاجرت کرد.تا شانس اش را در آنجا امتحان کند و بعد از پنج سال دوري، بالاخره ساير اعضاي خانواده نيز به آمريکا سفر کردند و در کنار پدر ماندند.با اينکه ديويد 9 سال بيشتر نداشت، اما براي تأمين امور معاش خانواده او نيز بايد کار مي کرد.او بعد از پايان ساعات مدرسه روزنامه مي فروخت.
چهارشنبه، 23 فروردين 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
روزنامه فروشي که تلويزيون را رنگي کرد

روزنامه فروشي که تلويزيون را رنگي کرد
روزنامه فروشي که تلويزيون را رنگي کرد


 






 
ديويد سارنف در 27 فوريه 1891 در روستايي کوچک که امروزه بلاروس ناميده مي شود، در خانواده اي تنگدست چشم به جهان گشود.استعداد ديويد از همان دوران کودکي براي خانواده آشکار شد.پدر و مادرش براي او آرزوهاي بزرگي در سر داشتند.وقتي او چهار سال بيشتر نداشت پدرش به قصد کار روستا را ترک گفت و به آمريکا مهاجرت کرد.تا شانس اش را در آنجا امتحان کند و بعد از پنج سال دوري، بالاخره ساير اعضاي خانواده نيز به آمريکا سفر کردند و در کنار پدر ماندند.با اينکه ديويد 9 سال بيشتر نداشت، اما براي تأمين امور معاش خانواده او نيز بايد کار مي کرد.او بعد از پايان ساعات مدرسه روزنامه مي فروخت و اگر چه پول خوبي بدست نمي آورد، اما همان مقدار ناچيز براي کمک به گذران معاش خانواده قابل اهميت بود.بعد از مدتي پدرش دچار بيماري سل شد و توان کار کردن را از دست داد و در بستر بيماري افتاد و ديويد تنها نان آور خانواده شد.او به کارهاي مختلفي روي آورد تا خانواده را از فقر و فلاکت نجات دهد، از جمله به عنوان پيک در شرکت تلگراف آمريکا مشغول کار شد و فقط در فرصت هاي اندکي که پيش مي آمد، مي توانست مطالعه کند.سرانجام مدرسه را رها کرد تا بتواند اصول کسب و کار در زمينه خطوط ارتباطي را به خوبي ياد بگيرد.او با علاقه اي که داشت الفباي مورس را ياد گرفت و به عنوان پادو در شرکت به کار ادامه داد.سرانجام به خاطر اشتياق فراوانش به فنون مخابرات و صداقت در کارش، اپراتور بي سيم شد و دوره آموزش الکترونيک را با موفقيت به پايان رساند و بعد از چند سال به عنوان اپراتور ايستگاه راديو دريايي در کشتي هاي مختلف شروع به کار کرد.در سال 1912 او پيامي را از غرق شدن کشتي تايتانيک دريافت داشت و به مدت 72 ساعت بي وقفه و لحظه به لحظه اخبار آن را به وسيله دستگاهش مخابره مي کرد که در نهايت مورد تشويق شرکت قرار گرفت.ديويد براي مدتي نيز به عنوان مدرس الکترونيک در مؤسسه اي مشغول به کار شد و با همت و پشتکاري که در آن سالها از خود نشان داد، به عنوان مدير شرکت Radio Corp انتخاب شد.
ديويد سارنف متوجه شد فناوري صنعت راديو رشته قابل ملاحظه اي دارد.او باکس موسيقي در راديو را به مافوقش پيشنهاد داد، که متأسفانه رئيس وي به ديده نو و بکرش اهميتي نداد، اما سارنف جوان تسليم شدني نبود و آنقدر در اين زمينه پافشاري و تلاش کرد تا بالاخره توانست ثابت کند ايجاد برنامه هاي سرگرم کننده همانند باکس موسيقي براي عموم مردم از طريق راديو، مي تواند بازدهي چشمگير داشته باشد.اگر چه بسياري از مديران ايستگاه راديويي با نظر او و سرمايه گذاري در اين راه مخالف بودند، اما نتوانستند، در مقابل پيشنهادش دليل منطقي بياورند و به ناچار، تغيير را پذيرفتند و با سارنف همسو شدند.او تا سال 1930 مسئول بسياري از برنامه هاي سرگرم کننده فرهنگي از راديو بود.ديويد سارنف مدتها توليد کننده ايستگاه هاي راديويي و بعد از چند سال رئيس شرکت شد و شرکت، درآمد سالانه هنگفتي از راه ايستگاه هاي جديد راديويي کسب کرد.بعد از راه اندازي موفقيت آميز موج AM سارنف با تمام موانعي که سر راهش بودو مخالفاني که هميشه سدي براي رشد و پيشرفت او بودند، سرسختانه براي رسيدن به اهدافش مي کوشيد و بعد از راديو، توجه اش به سمت تلويزيون متمرکز شد و هزينه و انرژي زيادي را صرف تحقيق و بررسي روي فناوري تلويزيون کرد.شرکت، سرمايه گذاري قابل ملاحظه اي روي تصاوير تلويزيون انجام داد و بسياري از نوآوري ها در تلويزيون توسط ديويد سارنف به مرحله ظهور رسيد.با زحمت هاي شبانه روزي آن مرد خلاق سيستمي در تلويزيون ايجاد شد که اجازه مي داد دستگاه هاي تلويزيون هم تصاوير رنگي و هم سياه و سفيد را نشان بدهند و به اين دليل فروش تلويزيون با استقبال خوبي از سوي مردم روبرو شد و او به عنوان رئيس هيئت مديره شرکت به پاس خدمت ارزنده و موفقيت هاي روز افزونش انتخاب شد.شرکت او 5400 کارمند در حال کار داشت و سالانه سودي معادل 46 ميليون دلار کسب مي کرد.شرکت به گسترش کارها زير نظر هوشمندانه سارنف ادامه داد و توانست هر نوع وسايل خطوط ارتباطي را براي کامپيوترهايي با رادارهايي عظيم توليد کند.سارنف به عنوان رئيس هيئت مديره نه تنها در امر الکترونيک راديو و تلويزيون بلکه در صداگذاري فيلم، ضبط هاي گرامافون و کامپيوترها نيز درگير بود.او دکتري افتخاري از 26 دانشگاه و جوايز از کشورهاي مختلف و مؤسسات فناوري بي شماري به خاطر ايده هاي نو و کار آفريني اش دريافت کرد.
ديويد سارنف تا سال 1967 همچنان سخت کار مي کرد، اما سرانجام به علت ناتواني جسمي بر اثر بيماري و عدم استراحت کافي مجبور شد خود را بازنشسته کند، اما با آن حال، شرکت تحت مديريت هوشمندانه و مقتدرانه او بود.
ديويد سارنف آن مرد سخت کوش جوياي هدف در سال 1971 در گذشت.در حالي که دنيا وي را به عنوان پدر تلويزيون آمريکا مي شناخت و خيلي ها معتقد بودند نقش بسيار مهم و منحصر به فردي در رشته فناوري صنعت تلويزيون و راديو به عنوان ابزار تجاري داشته است.او خدمت انسان دوستانه زيادي از طريق راه اندازي شبکه هاي راديويي انجام داد و کارمندان شرکت از او به عنوان رئيسي متواضع و فروتن ياد مي کردند.رئيسي که کار کردن در کنار او لذت بخش بود.ديويد سارنف مرد موفقي بود که فقط با اتکا به نيروي اراده و پشتکارش توانست از پله هاي موفقيت زندگي بالا برود و تأثير بسيار شگرفي بر زندگي مردم دنيا بگذارد.
منبع:نشريه خانواده، شماره 394



 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط