مقدمه:
در قرآن كريم آمده است: (يا ايها الذين قوا انفسكم و اهليكم نارا...) (تحريم/6) (اي كساني كه ايمان آورده ايد خودتان و خانواده تان را از آتش دوزخ حفظ كنيد) توجه به خانه و خانواده در همه جوانب آن نيازمند توجه به خود و ساختن معنوي و انديشه اي آن است. ( يا ايها الذين آمنو عليكم انفسكم) (مائده /105) اي كساني كه ايمان آورده ايد به خودتان بپردازيد) يكي از مسئوليت هاي روحانيت، مسئوليت در مقابل جامعه است. روحانيت بايد براي تربيت جامعه همديگر را پيدا كنند. همديگر را پوشش بدهند. حمايت كنند تا بتوانند جامعه را، خانواده ها را، افراد را تربيت كنند. ائمه معصومين (عليهم السلام) روي رفتار و عملكرد اصحاب و پيروان صديق خود دخالت مي كردند و آنها را راهنمائي مي نمودند، بدون اينكه حتي آنان درخواست كنند ما بايستي خود را به ائمه طاهرين(عليهم السلام) عرضه كنيم تا ساخته شويم و آنگاه بتوانيم ديگران را بسازيم، به خانواده ها رسيدگي كنيم و به تربيت آنها بپردازيم. در حقيقت اجتماع بزرگ از واحد كوچكي تشكيل مي شود كه همان خانواده است و هرگاه اين واحدهاي كوچك كه رسيدگي به آن آسانتر است اصلاح گردد كل جامعه اصلاح مي شود.
شرائط تحقق رسالت:
1) شاگردي كردن
اساتيد اخلاق هر كسي را به عنوان شاگر نمي پذيرفتند. انسان بايستي شرايط لازم را براي شاگردي كردن فراهم آورد. حضرت موسي (ع) به حضرت خضر(ع) گفت: اي عبد صالح من به نزد تو بيايم تا تربيت شوم. (فوجدا اعبداً من عبادنا آتيناه رحمه من عندنا و علمناه من لدنا علما* قال له موسي هل اتبعك علي ان تعلمن مما علمت رشدا) (كهف/ 65 و 66) تعليم و تربيت و كسب رشد و رشد يابي از مرحله اي به مرحله اي ديگر، حرف حضرت موسي در شاگردي خضر پيامبر است. موسي براي كسب رشد با خضر همراه شد و با او زندگي كرد. شاگر بايستي به كار استاد خود ايمان داشته باشد و گرنه تحمل نخواهد كرد.
2) حركت باليني کردن
براي تربيت خانواده ها بايد با هم حركت كنيم، با هم زندگي كنيم. بايد خانواده ها را مربيگري كنيد تا خانواده ها شما را به عنوان مربي و راشد خود بدانند. مربيگري يك كار آموزشي و تدريسي نيست. مربيگري يك حركت باليني است. يك پزشك متخصص با حضور در سر بيمار حركت باليني انجام مي دهد. دانشجويان پزشكي همراه با استاد مي آيند در بيمارستان استاد توضيح مي دهد و بيمار را نشان مي دهد و راه طبابت او را پس از تشريح بيماري عرضه مي دارد و بيمار را براي سير درمان به او مي سپارد. اينجاست كه يك دانشجوي پزشكي دكتر مي شود و اين يك حركت باليني است. روحاني براي اينكه سريع رشد كند بايد كار باليني انجام دهد و نسخه درماني بدهد. انتظار خانواده ها كار باليني است. روحانيت بايد كار باليني كند نه صرفاً كار تئوريك و نظري. تربيت رسول خدا (ص) نسبت به حضرت علي (ع) تربيت ايشان براي فاطمه و تربيت فاطمه براي تربيت حسنين و تربيت حسنين نسبت به خانواده شان الگوي حركت باليني معصومين است كه به ما عرضه شده است.
3) عاشقانه تربيت كردن:
كار تربيت خانواده ها بايد عاشقانه باشد. عشق به خدا، عشق به ولايت بايستي در وجود شما موج بزند. اگر عشق به خدا و عشق به ولايت در وجود شما آمد همديگر را يكي مي دانيد. روحانيت بايد عاشق همديگر باشند و همديگر را پوشش بدهند. اگر اين موّدت و محبت در وجود شما تحقق يافت از شما به جامعه سرايت مي كند. لازمه عشق به خدا عشق به بندگان خداست. كار تربيت خانواده ها بايد عاشقانه انجام گيرد. اگر اين عنصر عشق و محبت نباشد شما در كار تربيت موفق نخواهيد شد.
4) عبادت و خودسازي
نماز، روزه، تلاوت قرآن و ساير عبادات در ما تحول ايجاد مي كند و آدم مي شويم. ما در پرتو اين عبادات رشد مي كنيم. بعضي فكر مي كنند اگر وقت زيادي در فعاليت هاي فرهنگي صرف كنند و به جامعه و دين خدمت كنند نوعي عبادت است همان طور كه امام فرمودند(آنها كه در بسيج فعاليت مي كنند در حال عبادتند)
تصور مي كنند كه با اين عبادت ديگر نيازي به فعاليت فردي و خلوت با پروردگار نيست مي گويند عبادت با عبادت چه فرقي مي كند. گمان مي كنند اگر با كسب ثواب خدمت به خلق خدا توانستند رضايت الهي را كسب كنند ديگر لازم نيست براي نزديك شدن به خدا وقتي اختصاص داده و براي خودسازي و رشد معنوي برنامه ريزي نمايند. مرحوم شهيد مطهري(ره)، ضمن بيان خاطره اي از پدر بزرگوار خود كه نيمه شب ها براي برپائي نماز شب بر مي خواسته است، تاكيد مي كند كه فكر نكنيد اگر ساعات زيادي را براي خدمت به دين خدا و خلق خدا اختصاص داديد باعث جبران نياز معنوي شما از ارتباط و خلوت با پروردگار متعال مي شود. خير اينچنين نيست بلكه انسان بايد روزي حداقل يك ساعت براي خلوت با خداي خود اختصاص دهد. در آيه شريفه ي (يا ايها الذين آمنوا عليكم انفسكم لا يضركم من ضل اذا اهتديتم...) (مائده /105) خداوند متعال به اهل ايمان توصيه مي كند كه بر شما باد به رشد خودتان، و تاكيد مي كند كه اگر شما هدايت شويد گمراهان هيچ آسيبي به شما نمي رسانند.اگر شما در خود تحول ايجاد كنيد در خانواده ها هم تحول پديد مي آيد.
5) تهذيب از منيّت ها
مربي براي كار تربيتي خود بايستي از منيّت ها آزاد شده باشد. باور و ايمان بر حول و قوه الهي داشته باشد و بداند هيچ موثري غير از خدا نيست. تا مربي از من خود عبور نكند نمي تواند تربيت كند. اگر منيّت داشتيد و براي غير خدا خواستيد تربيت كنيد موفق نخواهيد بود. اگر مقام معظم رهبري مي تواند تربيت كند، هدايت آفريني كند و به آحاد جامعه و خانواده ها رشد بدهد براي اين است كه او از منيّت ها گذشته است. ما در جريان همراهي و شاگردي حضرت موسي و حضرت خضر اين آزاد شدن از منيّت ها و رسيدن به خدا را مي بينيم
(فأردت أن أعيبها، من خواستم)(كهف /81)
(فأردنا أن يبدلهما، من و پروردگار خواستيم) ( كهف/81)
(فأراد ربك أن يبلغا، پروردگار خواست) (كهف/82)
عبور از خود، از منيّت ها مي تواند سبب ساز عبور ديگران و تعالي آنها بشود.
طيران مرغ ديدي تو زپاي بند شهوت
بدر آي تا ببيني طيران آدميت
6) ملكه نمودن تقوا
قرآن كريم رمز و راز رستگاري و سعادت را ايمان و تقوا و پرهيز از گناهان معرفي مي نمايد (و اگر اهل كتاب ايمان مي آوردند و تقوا پيشه مي كردند، گناهان آنها را مي بخشيديم و آنها را در باغ هاي پرنعمت بهشت وارد مي ساختيم) (مائده/65) و در آيه ي ديگري افزايش تقوي را موجب نزول بركات الهي در جامعه و در بين خانواده ها دانسته است (اگر اهل شهرها و آبادي ها، ايمان مي آوردند و تقوا پيشه مي كردند به يقين، بركات آسمان و زمين را بر آنها مي گشوديم) (اعراف/96) بدين ترتيب ملاحظه مي شود و تقوي و پرهيز از گناهان موجب نزول خير و بركت الهي است و فرزند صالح، نمونه اي برجسته از اين خير و بركت و بزرگترين نعمت الهي به شمار مي آيد. در داستان حضرت موسي و شاگردي و همراهي ايشان با حضرت خضر مي خوانيم: (و اما آن ديوار از آن دو نوجوان يتيم در آن شهر بود و زيرا آن گنجي متعلق به آن دو وجود داشت و پدرشان مرد صالحي بود و پروردگار تو مي خواست آنها به حد بلوغ برسند و گنج خود را مورد بهره وري قرار دهند اين رحمتي از پروردگارت بود)(كهف/83) با دقت در آيه ي شريفه مي توان پي برد در سايه ايمان و تقوا و اعمال صالح پدر و مادر و افكار خوبي كه نسبت به ديگران داشتند به دو پيامبر موسي و خضر (عليهم السلام) دستور داده مي شود تا گنج و سرمايه اين دو نفر را حفظ كنند. هر گاه ايمان و تقواي انسان افزايش و ارتقاء يافت نوع و كيفيت مربيگري او در نهاد خانه و خانواده افزايش خواهد يافت. وقتي ايمان و تقواي انسان بالاتر مي رود محبتش به همسرش بيشتر مي شود. اين محبت از سر غريزه و شهوت نيست چرا كه محبت حيوان يك محبت غريزي و شهواني است وليكن انسان متقي محبتش به خانواده از سر ايمان و تقواست وقتي تقوا در وجود انسان استقرار يافت او در جايگاه مربي قرار مي گيرد و خدا راه و رسم تربيت را به او الهام مي نمايد.
7) اخلاص در تربيت
روحانيت براي تربيت خانواده بايستي توقع، طمع، انتظار بي جا نداشته باشد. كار او بايستي سراسر خالصانه و صادقانه باشد. دستورالعمل قرآن در اقامه تربيت در نهاد خانه و خانواده محقق نمي گردد مگر اين كه تربيت براي خدا باشد، تربيت خالصانه. اگر انسان چهل روز شيفته خدا باشد و كارهايش را براي او خالص نمايد و اين مدت را با تغذيه حلال و طاهر سپري نمايد خداوند چشمه هاي حكمت و تربيت را بر زبان و عمل او جاري خواهد كرد و اينگونه است كه كار تربيتي او كاري ماندگار و اثرگذار خواهد بود.
8) صبر و شكيبايي ورزيدن
در قرآن كريم آمده است: (وامر اهلك بالصلاه و اصطبر عليها) (طه/132) خانواده خود را به نماز امر كن و خود بر انجام آن صبور باش، صبر در تربيت بويژه تربيت ديني اساس كار است اگر بخواهيم زود به نتيجه برسيم از كار و تلاش پيگير دست خواهيم كشيد و مأيوس مي شويم اما با گوهر صبر و شكيبائي همه سختي ها در راه تربيت خود و خانواده را تحمل مي كنيم و براي رسيدن به خوشبختي و سعادت بر همه شدائد راه، صبوري مي كنيم(فأصبر صبراً جميلاً) چرا كه (فصبر ان وعدالله حق) (غافر/77)
منبع: فصلنامه قرآني کوثر شماره 40