خانواده، ‌نهاد بهينه ساز فرصت جواني از منظر قرآن و روايات (2)

مسلط شدن بر زمان با تقسيم بندي و برنامه ريزي منظم ميسر مي شود و بدين ترتيب به بركت وقت يا همان بهره مند شدن از آن افزوده مي شود چرا كه نظم موجب عدم اختلاف و به طبع موجب تسريع و تسهيل امور مي گردد. «آيات فراواني از قرآن، انسانها را به مطالعه عميق اسرار آفرينش دعوت مي كند و براي برانگيختن افكار در اين زمينه، به ذكر نشانه هاي نظم در عالم هستي مي پردازد» (جمعي از نويسندگان 1383.ص48)
سه‌شنبه، 5 ارديبهشت 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
خانواده، ‌نهاد بهينه ساز فرصت جواني از منظر قرآن و روايات (2)

خانواده، ‌نهاد بهينه ساز فرصت جواني از منظر قرآن و روايات (2)
خانواده، ‌نهاد بهينه ساز فرصت جواني از منظر قرآن و روايات (2)


 

نويسندگان: دكتر محمدرضا ستوده نيا* و اسماعيل رضايي**




 

9) نظم و برنامه:
 

مسلط شدن بر زمان با تقسيم بندي و برنامه ريزي منظم ميسر مي شود و بدين ترتيب به بركت وقت يا همان بهره مند شدن از آن افزوده مي شود چرا كه نظم موجب عدم اختلاف و به طبع موجب تسريع و تسهيل امور مي گردد. «آيات فراواني از قرآن، انسانها را به مطالعه عميق اسرار آفرينش دعوت مي كند و براي برانگيختن افكار در اين زمينه، به ذكر نشانه هاي نظم در عالم هستي مي پردازد» (جمعي از نويسندگان 1383.ص48)
(وهوالذي خلق اليل و النهار و الشمس و القمر كل في فلك يسبحون) (انبياء33:21)
و اوست آن كسي كه شب و روز و خورشيد و ماه را پديد آورده است. هر كدام از اين دو در مداري(معين) شناورند(فولادوند 1415ق. ص324) حاصل شنا كردن برخلاف جريان آب، ‌چيزي جز خستگي و بي ثمري نيست، ‌حال كه جهان هستي همه داراي نظم است كسي را به سوي كمال رشد مي دهد كه منظم باشد. «اگر براي گذران اوقات و صرف عمر، ‌برنامه اي در كار نباشد، ‌اين سرمايه هدر مي رود. تدبر و نظم به بهره وري از زمان مي افزايد و از آخرين سفارشهاي حضرت علي (سلام الله عليه) در بستر شهادت، ‌نظم در كارها، بود» (محدثي 1386.ص34). با نظم و برنامه ريزي در زندگي، مي توان از دقايق عمر خود بهتر و بيشتر استفاده نمود و بر وسعت زمان افزود.

10) مراقبه و محاسبه:
 

مراقبه و محاسبه همان تحليل برنامه ي روزانه است. تا با محاسبه كيفيت اعمال انجام شده و علت اعمال انجام نشده روند امور را در نظر داشت و مراقب اين بود كه سررشته ي انجام امور به صورت صحيح اداره شود.
«امام كاظم(سلام الله عليه) فرموده اند: كسي كه نفس خود را روزانه محاسبه نكند، ‌از ما نيست، پس اگر عمل خيري انجام داده باشد، ‌از خداوند توفيق عمل بيشتر را بطلبد، ‌و اگر گناهي كرده باشد، ‌از خدا برايش استغفار نمايد و توبه كند» (سلگي نهاوندي 1376.ج1. ص474). بهترين روش در اين كار داشتن دفتر مخصوص اين كار است. تا شخص با انجام محاسبه در هر شب به نقاط قوت و ضعف خود پي برده و درصدد جبران برآيد. و تقريباً ليست كارهاي مهم روز بعد را پيدا كند.
«حضرت علي (سلام الله عليه) مي فرمايند: ان الحازم من قيد نفسه بالمحاسبه و ملكها بالمغاضبه و قتلها بالمجاهده؛ ‌به راستي كه دورانديش كسي است كه نفس خود را به وسيله ي محاسبه دربند كشد و با غضب نمودن بر نفس، مالك آن شود و با مجاهده آن را بكشد. بر اثر دورانديشي، ‌محاسبه و مغاضبه نفس، ‌تحولاتي در نفس پديد مي آيد» (آقا جمال الدين خوانساري1366.ج2.ص558). پيامبر اسلام(ص) مي فرمايند: اذا عملت سيئه فاعمل حسنه تمحوها؛ ‌هر گاه كار زشتي را انجام دادي، كار نيكي انجام ده تا آن را نابود كند» (مجتهدي سيستاني 1386.ص260)

11) استفاده از فرصتها:
 

امام علي (عليهم السلام) مي فرمايند: (واياك والعجله بالامور قبل اوانها، ‌او التسقط فيها عند امكانها، ‌او اللجاجه فيها اذا تنكرت، او الوهن عنها اذا استوضحت، ‌فضع كل امر موقعه و اوقع كل امر موقعه)؛ در كارها پيش از رسيدن فرصت مناسب عجله مكن و آن گاه هم كه وقت مناسب و امكان عمل بود، ‌سستي نشان نده، ‌يا وقتي كه زمينه ي مناسبي براي كاري فراهم نبود در انجام آن لجاجت مكن وقتي هم كه واضح و روشن بود، ‌كوتاهي و اهمال مكن، ‌هر چيزي را به جاي خود بگذار و هر كاري را به موقع انجام بده» (دشتي1379.ص564). هر انساني در زندگي، فرصت خاصي براي موفقيت پيدا مي كند كه نبايد نسبت به آن بي تفاوت باشد و شايسته است كه وقت رسيدن فرصت مناسب براي انجام هر كاري را بداند تا به صورت بهتري از آن بهره مند گردد.
«مديريت زمان مي طلبد كه انجام كارهاي مختلف در زمان مناسب صورت گيرد نه زودتر، ‌نه ديرتر، گاهي بايد تامل و درنگ كنيم تا وقت مناسب يك كار فرا برسد چون اقدام زود هنگام آن را به نتيجه نمي رساند، ‌گاهي هم درنگ بي جا و از دست دادن فرصتهاي طلايي و امروز و فردا كردن و به تعبير روايات «تسويف» موجب هدر رفتن زمان مناسب مي شود. پيش از آنكه زمينه ها از بين برود بايد زمان شناس بود و كارهاي مفيد را در زمان و مكان خود انجام دهيد.» (محدثي 1386.ص23- 25 با تلخيص).
آيا ت قرآن نيز به انجام كارها در زمان و مكان مناسب ارج مي نهد كه به عنوان نمونه به آيات شريفه ي زير اشاره مي گردد: «و واعدنا موسي ثلاثين ليله و اتممناها بعشر فتم ميقات ربه اربعين ليله و قال موسي لاخيه هارون اخلفني في قومي و اصلح و لا تتبع سبيل المفسدين) (اعراف7: 142) و با موسي، ‌سي شب وعده گذاشتيم و آن را با ده شب ديگر تمام كرديم. تا آنكه وقت معين پروردگارش در چهل شب به سرآمد. و موسي (هنگام رفتن به كوه طور) به برادرش هارون گفت:« در ميان قوم من جانشينم باش، ‌و (كار آنان را) اصلاح كن، ‌و راه فسادگران را پيروي مكن» (فولادوند 1415ق.ص167) از آيه ي شريفه استفاده مي شود كه براي ملاقاتها بهترين روش، تعيين مكان و زمان و مدت آن است و اين خود در استفاده بهينه از وقت موثر است و «در كارها بايد مدت و اجل تعيين شود» (قرائتي 1383. ج4.ص169).

12) انجام كارها از راه صحيح آن:
 

در ميان انديشه ها و آئين هايي كه براي درست زيستن وجود دارند، ‌اين قرآن است كه تمام آياتش مصداق ورود به كارها از راه صحيح آنهاست. زيرا قرآن، كامل ترين كتاب و جامع ترين قانون انسان سازي است. به عنوان مثال آيه ي شريفه ي زير بيانگر اين مسئله است. «ولكن البر من اتقي و اتوالبيوت من ابوابها» (بقره189:2) نيكي آن است كه انسان داراي تقوي باشد، ‌و خانه ها را از در آن وارد شويد يعني لازمه تقوي اين است كه خانه ها را از در آن و به اذن اهلش وارد شويد چنانچه در آيه ديگر ميفرمايد:« لا تدخلوا بيوتا غير بيوتكم حتي تستأنسوا و تسلموا علي اهلها» (نور27:24) و ممكن است مراد نهي از آن عملي باشد كه بعضي از طوائف عرب در موقع احرام انجام مي دادند كه نقبي در مؤخر خانه ايجاد نموده و از آن داخل و خارج مي شدند.
چنانچه در مجمع از حضرت باقر(ع) روايت كرده:« كانوا اذا احرموا لم يدخلوا بيوتهم من ابوابها و لكنهم كانو ينقبون في ظهور بيوتهم اي في مؤخرها نقبا يدخلون و يخرجون منه فنهوا عن التدين بها»، و براي اين جمله معني ديگري است و آن اين است كه رسيدن به هر مقصودي راهي دارد و بايد از راه آن وارد شد و راه اخذ احكام و معارف دين، ‌اميرالمومنين و ائمه طاهرين مي باشند و هر كه طالب دين است بايد از اين در وارد شود چنان كه در حديثي كه متواتر بين خاصه و عامه است پيغمبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: انا مدينه العلم و علي بابها و لا يوتي المدينه الا من بابها؛ من شهر علمم و علي در آن و كسي به شهر وارد نمي شود مگر از در آن.

13) هماهنگي:
 

جهان هستي، ‌سراسر نظم و هماهنگي است و هر چه غير از اين باشد در حقيقت موجبات نابودي خود را فراهم مي كند و در مجموعه ي هماهنگ هستي، ‌تنها آن دسته از امور به كمال مقصود مي رسند كه هماهنگ عمل كنند، ‌قرآن به اين مورد نيز اشاره فرموده است:« فجمع السحره لميقات يوم معلوم» (شعراء38:26) پس ساحران براي موعد روزي معلوم گردآوري شدند (فولادوند 1415ق368) «منظور از اين روز معلوم، ‌همان روز زينت است، ‌كه موسي و فرعون بر سر آن اتفاق نموده، ‌آن روز را براي مسابقه در سحر، ‌معين كردند» (موسي همداني 1374 ج15.ص383.) زيرا «زمان و مكان در حركات تبليغي موثر است» (قرائتي 1383. ج8. ص311). فرعون براي مثمر ثمر بودن افكار خويش (غالب شدن بر موسي عليه السلام) زمان و مكان مناسبي را در نظر گرفت پس تعيين زمان يك برنامه بايد طوري باشد كه متناسب با برنامه بوده تا وقت صرف شده ضايع نشود.

14) سرعت عمل و استفاده از فن آوري پيشرفته:
 

بعد از برنامه ريزي و تعيين اولويت ها، ‌بايد سريعا وارد عمل شد و بين تصميم و برنامه ريزي و عمل نبايد فاصله ي زيادي بيفتد، زيرا در اين ميان، ‌به دليل فراموشي يا بي انگيزگي، ‌امكان عدم انجام كارها مي رود كه بايد با سرعت عمل از آن جلوگيري نمود. «و سارعوا الي مغفره من ربكم و جنه عرضها السماوات و الارض اعدت للمتقين» (آل عمران3: 133) و براي نيل به آمرزشي از پروردگار خود، ‌و بهشتي كه پهنايش (به قدر) آسمانها و زمين است [و] براي پرهيزگاران آماده شده است، ‌بشتابيد (فولادوند 1415ق.ص67). همانگونه كه شتافتن به سوي خدا بايد با سرعت باشد «سارعوا» كارهاي ديگر نيز بايد با سرعت انجام گردد و كسي نمي تواند تضمين كند كه براي عملي كردن افكارش تا روزهاي آينده زنده باشد.

15) بهرمندي از عمر جواني:
 

جواني بهترين دوره اي است كه مي توان خصلتهاي نادرست را از بين برد و خصايص متعالي را پرورش داد و با نشاط روحي و جسمي كه در اين دوران وجود دارد به تقويت اراده پرداخت. در تعاليم ديني براي اين فصل زيباي زندگي، جايگاه و اهميت ويژه اي قائل شده اند. از اين رو انساني كه به دنبال سعادت است بايد براي اين بخش از زندگي و عمر خويش حساب ويژه اي باز كرده و آن را به بطالت و غفلت سپري نكند.
«امام صادق(سلام الله عليه) مي فرمايند: «وهم يصطرخون فيها ربنا اخرجنا نعمل صالحا غير الذي كنا نعمل اولم نعمركم ما يتذكر فيه من تذكر وجاءكم النذير فذوقوا فما للظالمين من نصير» (فاطر 37:35) و آنان در آنجا فرياد برمي آورند:«پروردگارا، ما را بيرون بياور، ‌تا غير از آنچه مي كرديم، ‌كار شايسته كنيم.» مگر شما را (آن قدر) عمر دراز نداديم كه هر كس كه بايد در آن عبرت گيرد، ‌عبرت مي گرفت و آيا براي شما هشدار دهنده نيامد؟ پس بچشيد كه براي ستمگران ياوري نيست (فولادوند 1415ق.438) در ملامت و سرزنش جوانان غافلي است كه به سن هجده رسيده اند و از فرصت جواني خود استفاده نمي كنند» (فلسفي 1368. ج2. ص369)

16) تمركز بر كارهاي مهم و تخفيف در برخي كارها:
 

كافيست مدتي، خود و اطرافيانتان را تحت نظر بگيريد تا متوجه شويد كه اغلب انسانها به كارهاي غير ضروري مي پردازند و در اموري كه بايد آنها را تخفيف دهند، ‌بيهوده پافشاري مي كنند و با پرداختن به حاشيه وقت و فرصت خود و ديگران را تباه مي سازند و از اين امر غافلند كه بايد به انجام امور مهم همت بگمارند. «امام علي (سلام الله عليه) مي فرمايند: من اشتغل بغير المهم ضيع الاهم؛‌كسي كه خويشتن را به كارهاي غير ضروري سرگرم كند با اين عمل، ‌كارهاي ضروري خود را ضايع و تباه نموده است» (فلسفي 1368. ج2. ص371).
«چقدر خود را به كارهاي جزئي و معمولي مشغول داشته ايد تا خود را قانع كنيد كه در جزئيات دقيق هستيد در حالي كه كارهاي بسيار مفيدي را عاطل و باطل گذاشته ايد از ترس آنكه مبادا نتوانيد از عهده ي آن كارها به خوبي برآئيد؟

17) اجتناب از عوامل اتلاف وقت:
 

هر كسي خودش بيش از هر كس ديگر مي تواند تشخيص دهد وقتش را چه كساني و يا چه چيزهايي مي دزدند! به اين ترتيب بايد افراد و اموري كه موجب اتلاف وقت مي شوند و اجتناب از آنها مي تواند وقت گرانبهايش را پربارتر سازد، ‌شناسايي كند. قرآن نيز در وصف مومنان رستگار مي فرمايد:«والذين هم عن اللغو معرضون»؛ (مومنون 3:23) و آنان كه از بيهوده رويگردانند (فولادوند 1415ق.ص342)

18) ياد مرگ:
 

شايد هيچ مسأله حتمي و قطعي، ‌مانند «مرگ» نيست كه در آينده براي همه اتفاق خواهد افتاد و به تعبير قرآن هر كسي جام مرگ را خواهد چشيد. «كل نفس ذائقه الموت ثم الينا ترجعون»؛ (عنكبوت57:29) هر نفسي چشنده مرگ است، ‌آن گاه به سوي ما بازگردانيده خواهيد شد (فولادوند 1415ق.403). فرا رسيدن مرگ اغلب ناگهاني است و كسي نمي داند كه در چه زماني و كجا و به چه صورت خودهد مرد بنابراين انسان بايد يك مراقبت هميشگي و آمادگي در هر زمان فراهم آورد.

نتيجه گيري:
 

خداوند حكيمي كه براي لحظه لحظه ي عمر، رشد و سعادتي در نظر گرفته است، در كلام نوراني خويش، ‌به آن، ‌ارج والايي نهاده و به آن سوگند ياد مي كند. زيرا انسان ارزش چند روزه ي عمرش را نمي داند. پي بردن به اينكه وقت در قرآن و روايات ائمه طاهرين (عليهم السلام) داراي چنين ارزش والايي است، ‌ذهن را به تكاپو وا مي دارد تا انسان در پرتو استفاده صحيح از زمان به سعادت واقعي نائل آيد زيرا وقت شناسي پايه ي امور ديني است و مسائل دنيوي خارج از دين نمي باشد.
آنان كه لطف الهي بر قلبشان تابيده و جوياي سعادتند در هر امري مي انديشند و نداي حق شنيده اند كه: «و سخر لكم ما في السماوات و ما في الارض جميعا منه ان في ذلك لايات لقوم يتفكرون»؛ (جاثيه 13:45) و آنچه را در آسمانها و آنچه را در زمين است به سود شما رام كرد همه از اوست. قطعاً‌ در اين امر براي مردمي كه مي انديشند نشانه هايي است.
اين اشخاص، وقت خود را با نيكان مي گذرانند و در امور خود علاوه بر اينكه تجربيات خويش و ديگران را به ياد دارند، به مشورت نيز روي مي آورند. «وشاورهم في الامر»؛ (آل عمران159:3) و در كار [ها] با آنان [خردمندان] مشورت كن. افراد صالح و دقيق در استفاده از فرصتها با نوري كه از ايمان و يقين خود دارند، ‌هدف را در زندگي شناخته و در پي آنها هستند و در راه آن تلاش مي كنند «يجاهدون في سبيل الله»؛ (مائده 54:5) در راه خدا جهاد مي كنند. آنها مي دانند كه وقت بسيار ارزشمند است لذا با شور و اشتياق به مسيرشان ادامه مي دهند و در امور خود داراي نظم و برنامه اند و چون خود را بي عيب و نقص نمي پندارند، ‌هر شب اشتباهات خويش را با مراقبه و محاسبه مي نگارند و به حساب خويش مي رسند پيش از آنكه به حساب آنان رسيدگي شود.
همواره سعيشان بر آن است كه از فرصتهاي پيش آمده استفاده نمايند و مي دانند، كه افراد عاقل، فرصتها را مغتنم مي شمارند و آنها را به نفع خويش و سعادتشان استفاده مي كنند. سپس در پي كسب آگاهي و مهارت لازم براي هر امري مي روند و در كارها از راه صحيح آن وارد مي شوند. در امور اجتماعي و مسائل شخصي اشان هماهنگ هستند و كارهايشان را با سرعت عمل، ‌انجام مي دهند. در اين ميان از فن آوري پيشرفته نيز كمك مي گيرند زيرا زمان به سرعت در گذر است. افراد سعادتمند از جوانيشان بيشترين بهره را مي برند و با پربار نمودن اعمالشان افسوس دوران پيري را به دور مي افكنند. آنان كارهاي غير ضروري انجام نمي دهند و طبق آنچه پروردگارشان فرمان داده، ‌برخي امور را تسهيل مي كنند «لا يكلف الله نفسا الا وسعها»، (بقره 286:2) خداوند هيچ كس را جز به قدر توانايي اش تكليف نمي كند. اين اشخاص شناسايي كرده اند كه چه چيزهايي و چه كساني وقت آنان را مي ربايد. و با شيوه صحيح از آنان دوري مي كنند. همواره به ياد مرگ و حسابرسي روز قيامت هستند تا « ان الذين لفي خسر»(عصر 2:103) نباشند. بنابراين، ‌اين نتيجه آشكار مي گردد كه عوامل سعادتمندي، ‌اغلب در بستر زمان و استفاده ي بهينه از وقت به بار مي نشيند و نه تنها وقت عامل مهم سعادتمندي است بلكه نعمتي است كه ديگر راه هاي سعادتمندي به آن احتياج دارند كه آيات و روايات نيز اين مساله را مورد تاييد قرار مي دهد.

پي نوشت ها :
 

*استاد گروه الهيات دانشگاه اصفهان
*دانشجوي كارشناسي ارشد علوم قرآن و حديث دانشگاه اصفهان
 

منابع و مآخذ:
1- اسرار موفقيت، نشر حاذق، ‌قم 1386 ش، ‌چاپ ششم، ‌سيد مرتضي مجتهدي سيستاني
2- اطيب البيان في تفسير القرآن، ‌انتشارات اسلام، ‌تهران، ‌1378 ش، ‌چاپ دوم، ‌سيد عبدالحسين طيب
3- انوار درخشان، كتابفروشي لطفي، ‌تهران 1404 ق، ‌چاپ اول، ‌سيد محمد حسين حسيني همداني
4- برگزيده تفسير نمونه، ‌دارلكتب الاسلاميه، ‌تهران، ‌1382 ش، ‌چاپ سيزدهم، ‌احمد علي بابائي
5- تحف العقول، ‌موسسه امير كبير، تهران، ‌1382 ش، چاپ اول ابن شعبه حرّاني، ‌مترجم: احمد جنتي
6- ترجمه ارشاد القلوب، ناصر قم 1376 ش، ‌چ اول، ‌حسن بن ابي الحسن ديلمي، ‌مترجم: علي سلگي نهاوندي
7- ترجمه الحياه، دفتر نشر فرهنگ اسلامي تهران، ‌1380 ش، ‌چاپ دوم، ‌اخوان حكيمي و احمد آرام، ‌مترجم: احمد آرام
8- ترجمه تفسير الميزان، ‌دفتر انتشارات جامعه مدرسين حوزه علميه قم، قم، ‌1374 ش، چاپ پنجم، ‌سيد محمد حسين طباطبائي، ‌مترجم: سيد محمد باقر موسي همداني
9- ترجمه نهج الفصاحه، ‌انتشارات حلم، ‌قم، ‌1384، ش، چ اول، علي كرمي
10- تفسير نور، ‌مركز فرهنگي درسهايي از قرآن، ‌تهران، ‌1383 ش، ‌چاپ يازدهم، ‌محسن قرائتي
11- چگونه بر وقت و زندگي خود مسلط شويم، ‌سازمان انتشارات جاويدان، ‌بي مح، ‌1374 ش، ‌چ اول، آلن لايكين، ‌مترجم: محمد رضا طبيب زاده
12- الحديث- روايات تربيتي، ‌دفتر نشر فرهنگ اسلامي، تهران، ‌1368 ش، چاپ دوم، ‌محمد تقي فلسفي
13- الحياه دفتر نشر فرهنگ اسلامي، ‌تهران 1380 ش، ‌چ اول، ‌اخوان حكيمي و احمد آرام، ‌مترجم: احمد آرام
14- سيره نبوي «منطق عملي»، سازمان چاپ و انتشارات، ‌تهران، ‌1373 ش، چ اول، ‌مصطفي دلشاد تهراني
15- شرح غررالحكم و دررالكلم، ‌دانشگاه تهران، تهران 1366 ش، ‌چ اول، ‌عبدالواحد بن محمد تميمي آمدي، ‌شارح:آقا جمال الدين محمد خوانساري
16- صحيفه سجاديه، ‌موسسه فرهنگي قدر ولايت، ‌بي مح، ‌1382ش، چ اول، حضرت علي بن الحسين(سلام الله عليه)، ‌مترجم، غلامعلي صفايي
17- قرآن كريم، دارالقرآن كريم، ‌تهران، ‌1415 ق، ‌چ اول، ‌محمد مهدي فولادوند
18- قورباغه را قورت بده، ‌انتشارات راشين، ‌تهران، ‌1382 ش، ‌چ سيزدهم، ‌برايان تريسي، ‌مترجمان: اشرف رحماني و كورش طارمي
19- گوهر عمر، ‌بنياد پژوهشهاي اسلامي، مشهد، ‌1386 ش، ‌چ هفتم، جواد محدثي
20- معارف اسلام 1 و 2، انتشارات سمت، ‌تهران 1383 ش، ‌ج بيست و ششم، ‌جمعي از نويسندگان
21- نهج البلاغه، مشهور، ‌قم 1379 ش، چاپ اول سيد رضي (ره) مترجم: محمد دشتي
منبع: فصلنامه قرآني کوثر شماره 40



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط