وصيت نامه ي شهيد علي خاورزاده
نويسنده:آ، فردوس
و لاتحسبن الذين قتلوا في سبيل الله امواتا و بل احياء عند ربهم يرزقون.
چرا از شهادت مي ترسيد، مگر كودكي را سراغ داريد كه از پستان مادرش بترسد؟ «امام حسين (ع)»
اكنون كه با ياد خدا به جبهه آمده ام، نه براي انتقام، بلكه به منظور دينم و تداوم انقلابم و امنيت ميهنم آمده ام و خدا را به ياري مي طلبم و از او مي خواهم كه هدايتم فرمايد به آن سو و آن راهي كه خود مي داند. من به راهي قدم نهاده ام كه نتيجه اش از قبل برايم كاملاً روشن است و با ايمان به اينكه، اگر در اين ميدان كشته شدم به مقامي والا دست يافته و در راه امام حسين (ع) گام برداشته ام و اگر زنده ماندم، شاهد پيروزي بزرگي كه همان پيروزي بر كفر است، خواهم بود.
خداوندا، تو آگاهي كه تلاش و پيكار ما، نه از آن جهت است كه به قدرتي برسيم، بلكه مي خواهيم پرچم هاي دين تو را برافرازيم و در شهرهاي تو شايستگي به ارمغان بياوريم تا بندگان ستمديده ي تو امان يابند و ستمگران به كيفر خويش برسند.
اي كساني كه پس از گذشت اين همه سال و ريختن خون بهترين فرزندان اين آب و خاك، هنوز هم به خود نيامده ايد قدري تفكر كنيد، وصيت نامه ي شهدا را مطالعه كنيد، شايد شما را متحول سازد و متوجه شويد كه در چنين برهه يي از زمان و با وجود تحولاتي كه در كشور ما رخ داد، پيروي نكردن از ولايت فقيه چيزي جز ننگ و ذلت دنيوي نخواهد داشت.
برادران عزيز سعي كنيد شعائر اسلامي را حفظ كنيد و حتي المقدور در نماز جمعه ها شركت كنيد و نگذاريد خون شهدا پايمال شود. خط امام خطي است كه با هر چه شرك مبارزه خواهد كرد و تنها ماندن در اين خط است كه مي تواند قدس، اين نخستين قبله گاه مسلمين را نجات دهد.
مادرم از شما معذرت مي خواهم كه نتوانسته ام براي تان فرزند شايسته يي باشم و اميدوارم كه به بزرگواري خود مرا ببخشيد و حلال كنيد.
برادان و خواهران، بدانيد كه با شهادت عضوي از اعضاي يك خانواده، مسؤوليت آن خانواده در قبال انقلاب سنگين تر خواهد شد و با روحيه ي بالايي كه در شما سراغ دارم، از شما مي خواهم كه هميشه در خط امام و ولايت فقيه باشيد.
از تمام دوستان و آشنايان و آنهايي كه مرا مي شناسند، طلب حلاليت دارم و همه را به خدا مي سپارم.
خداوندا آخرين كلام ما در اين عالم و آخرين كلام ما در روز قيامت را، نام حسين قرار بده. خدايا ما را از حسين غافل مگردان و ما را حسيني بميران!
منبع: نشريه 7 روز زندگي شماره 83
چرا از شهادت مي ترسيد، مگر كودكي را سراغ داريد كه از پستان مادرش بترسد؟ «امام حسين (ع)»
اكنون كه با ياد خدا به جبهه آمده ام، نه براي انتقام، بلكه به منظور دينم و تداوم انقلابم و امنيت ميهنم آمده ام و خدا را به ياري مي طلبم و از او مي خواهم كه هدايتم فرمايد به آن سو و آن راهي كه خود مي داند. من به راهي قدم نهاده ام كه نتيجه اش از قبل برايم كاملاً روشن است و با ايمان به اينكه، اگر در اين ميدان كشته شدم به مقامي والا دست يافته و در راه امام حسين (ع) گام برداشته ام و اگر زنده ماندم، شاهد پيروزي بزرگي كه همان پيروزي بر كفر است، خواهم بود.
خداوندا، تو آگاهي كه تلاش و پيكار ما، نه از آن جهت است كه به قدرتي برسيم، بلكه مي خواهيم پرچم هاي دين تو را برافرازيم و در شهرهاي تو شايستگي به ارمغان بياوريم تا بندگان ستمديده ي تو امان يابند و ستمگران به كيفر خويش برسند.
اي كساني كه پس از گذشت اين همه سال و ريختن خون بهترين فرزندان اين آب و خاك، هنوز هم به خود نيامده ايد قدري تفكر كنيد، وصيت نامه ي شهدا را مطالعه كنيد، شايد شما را متحول سازد و متوجه شويد كه در چنين برهه يي از زمان و با وجود تحولاتي كه در كشور ما رخ داد، پيروي نكردن از ولايت فقيه چيزي جز ننگ و ذلت دنيوي نخواهد داشت.
برادران عزيز سعي كنيد شعائر اسلامي را حفظ كنيد و حتي المقدور در نماز جمعه ها شركت كنيد و نگذاريد خون شهدا پايمال شود. خط امام خطي است كه با هر چه شرك مبارزه خواهد كرد و تنها ماندن در اين خط است كه مي تواند قدس، اين نخستين قبله گاه مسلمين را نجات دهد.
مادرم از شما معذرت مي خواهم كه نتوانسته ام براي تان فرزند شايسته يي باشم و اميدوارم كه به بزرگواري خود مرا ببخشيد و حلال كنيد.
برادان و خواهران، بدانيد كه با شهادت عضوي از اعضاي يك خانواده، مسؤوليت آن خانواده در قبال انقلاب سنگين تر خواهد شد و با روحيه ي بالايي كه در شما سراغ دارم، از شما مي خواهم كه هميشه در خط امام و ولايت فقيه باشيد.
از تمام دوستان و آشنايان و آنهايي كه مرا مي شناسند، طلب حلاليت دارم و همه را به خدا مي سپارم.
خداوندا آخرين كلام ما در اين عالم و آخرين كلام ما در روز قيامت را، نام حسين قرار بده. خدايا ما را از حسين غافل مگردان و ما را حسيني بميران!
منبع: نشريه 7 روز زندگي شماره 83