کماندوهاي دلتافورس

ارتش آمريکا براي رسيدن به اهداف خود به هر تکنيکي متوسل مي شود. يکي از مهمترين نقشه هاي آمريکايي ها براي نفوذ بيشتر نقاط مختلف دنيا، گردآوردن گروهي از افراد خشن است که انواع آموزش هاي رزمي و جنگي را گذرانده و مهارت هاي بسياري در مبارزه دارند به نام دلتا فورس. البته اينکه آنها بسيار ماهر و ورزيده هستند، به معني موفقيت اين افراد در تمام نبردها و عملياتشان نيست؛ بلکه آنها در بسياري از ماموريت هايشان نيز با شکست مواجه
دوشنبه، 1 خرداد 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
کماندوهاي دلتافورس

کماندوهاي دلتافورس
کماندوهاي دلتافورس


 

نويسنده: ندا بهجتيان




 

نيروهاي دلتا افراد بي رحم و خشني هستند که براي به نتيجه رسيدن ماموريتشان، از هيچ جنايتي دريغ نمي کنند
 

ارتش آمريکا براي رسيدن به اهداف خود به هر تکنيکي متوسل مي شود. يکي از مهمترين نقشه هاي آمريکايي ها براي نفوذ بيشتر نقاط مختلف دنيا، گردآوردن گروهي از افراد خشن است که انواع آموزش هاي رزمي و جنگي را گذرانده و مهارت هاي بسياري در مبارزه دارند به نام دلتا فورس. البته اينکه آنها بسيار ماهر و ورزيده هستند، به معني موفقيت اين افراد در تمام نبردها و عملياتشان نيست؛ بلکه آنها در بسياري از ماموريت هايشان نيز با شکست مواجه شده اند. اين افراد سال هاي سال دوره ديده و هر لحظه آماده اند تا مبارزه کنند. آنها در هفته هاي گذشته بار ديگر به بحث داغ مطبوعات جهان تبديل شده اند، موفقيت آنها در شناسايي و ترور اسامه بن لادن دليل اين موضوع بود اما آيا اين همه اغراق درباره اين نيروها درست است يا نه؟
دلتا فورس يک گروه خشن آمريکايي است که توسط کلنل چارلز بکويت- يکي از فرماندهان ارتش آمريکا- در سال 1977 تأسيس شد. اين گروه، سال ها قبل از آن و در دهه 1970 تحت نظر نيروهاي ويژه هوابرد انگليس (اس اي اس) آموزش مي ديدند؛ اما پس از مدتي کار خود را با سرپرستي بکويت به طور مستقل آغاز کردند. نيروهاي دلتا مهارت هاي بسيار و خاصي در تکنيک هاي مختلف جنگي، نظامي، ضد شورشي و نفوذي دارند. بکويت افراد گروه دلتا را به سه دسته کوچک تر تقسيم کرد و تصميم گرفت تا به هر گروه مهارتي خاص آموزش دهد. البته اين گروه ها تمام آموزش ها را به طور کامل مي گذرانند و فقط در يکي از رشته ها مهارت هاي بيشتري کسب مي کنند. مقر اصلي نيروهاي دلتا در شمال کاروليناست که شامل تجهيزات گسترده و پيشرفته اي چون سالن هاي تيراندازي با انواع و اقسام اسلحه هاي گوناگون، سالن ورزش هاي رزمي و امکاناتي مانند استخر شنا با سکوهاي پرش به ارتفاعات مختلف و سه ديوار مخصوص صخره نوردي است. هيچ کدام از افراد نيروهاي دلتا نمي دانند چه وقت و کجا به آنها احتياج است و به همين خاطر بايد هر روز تمرينات طاقت فرسايي را انجام داده و هر لحظه منتظر اعزام به ماموريت باشند. نيروهاي دلتا مجهز به پيشرفته ترين اسلحه هايي هستند که در آمريکا وجود دارد. معمولاً کساني که به عنوان نيروهاي دلتا کار مي کنند، انسان هاي بي رحمي هستند که کشتن و جنگيدن برايشان بسيار آسان است. در بسياري از عمليات هاي آنها، با عنوان حفظ منافع آمريکا انسان هاي بي گناه زيادي کشته شده و تعداد زيادي از مردم بي خانمان مي شوند. البته لازم به ذکر است که اين گروه ويژه، هرکسي را به عنوان نيروي خود قبول نمي کند.
براي پيوستن به نيروهاي دلتا شرايطي چون سن بين 22 تا 26، تبعيت کشور آمريکا، گذراندن دوره ورزش هاي رزمي، داشتن صلاحيت و سلامت کامل براي عمليات هاي هوابرد، نداشتن سوء سابقه به خصوص در ارتش و سياست، گذراندن دوره هاي بدنسازي به طوري که در هر دو دقيقه 55 دراز و نشست زده، در 2 دقيقه 62 بار کلاغ پر رفته و در کمتر از 15 دقيقه سه کيلومتر بدوند و در آخر حداقل دو سال در نيروي ارتش فعاليت کرده و مدرک دانشگاهي در رشته هاي نظامي داشته باشند.
 
البته بايد به اين شرايط، اين را هم اضافه کرد که نيروهاي دلتا تنها از بين داوطلبان مرد انتخاب مي شوند و همچنين تنها کساني که داوطلب آمدن به اين گروه هستند مي توانند بيايند و اجباري در عضو شدن نيست. آنها پس از عضويت در دلتا هر دو سال يک بار باز هم بايد دوره هاي تکنيکي را گذرانده و هر شش ماه يک بار به طور کامل آزمايشات پزشکي را انجام داده و معاينه شوند.

تمرينات گروه دلتا
 

به طور کلي، آموزش تمرينات اوليه اين گروه به حد شش ماه زمان لازم دارد. يکي از اولين تمريناتي که نيروهاي دلتا بايد بگذرانند، چگونگي استفاده از چتر نجات و شيوه جمع کردن دست و پاهايشان هنگام پريدن است. کساني که اين آموزش ها را گذرانده و قادر هستند تا وسايل مورد نياز در عمليات را با خود به داخل هواپيما برده و از آنجا با وسايل به وسيله چتر نجات پايين بپرند، نيروهاي هوابرد ناميده مي شوند. آموزش نشانه گيري و تيراندازي شامل تمريني مي شود که در آن ابتدا يک سرباز به خانه اي که دشمن ساختگي در آن وجود دارد، شليک مي کند. پس از مدتي اين تمرين با دو سرباز و تا چهار سرباز ادامه پيدا مي کند. در مرحله آخر، سربازان با نيروهاي دشمن ادغام شده و نيروهاي دلتا بايد تشخيص بدهند کدام دشمن بوده و به آن شليک کنند و کدام يار خودي است. در تمرين بعد به سربازان آموزش داده مي شود که چطور مي توانند هر قفل و در بسته اي را شکسته و از آن عبور کنند. در اين تمرين چگونگي فرار از اتومبيلي که مورد حمله قرار گرفته يا در حمله آسيب ديده، نيز به آنها آموزش داده مي شود. اين سربازان ياد مي گيرند چطور با وسايل ساده اي که در اختيار دارند، بمب هاي دست ساز ساخته و چطور آنها را کار بگذارند. آموزش بعدي، ادغامي از روش هاي ادغامي از روش هاي اف بي اي و اف اي اي است. آنها به کمک هواپيماهاي خط هوايي دلتا، دوره هاي مربوط به هوانوردي را مي گذرانند. آنها ياد مي گيرند که چطور در هواپيما، کشتي و در شرايط مختلف گروگان بگيرند و اگر خودشان گروگان گرفته شدند براي رهايي چه کار کنند، از مشکل ترين تمرينات آنها مي توان به جنگيدن و تيراندازي از مخفيگاه و همچنين شناسايي و پيدا کردن مخفيگاه هاي اطرافشان در صورت محاصره شدن اشاره کرد. به طور کلي مي توان گفت که نيروهاي دلتا يکي از موفق ترين نظاميان دنيا در استتار کردن هستند. در آموزش هاي هوايي به اين سربازان تعليم مي دهند که در موقعيت هاي خطرناک هوايي مانند سقوط، مشکلات فني و شناسايي سيگنال هاي خطرناک و بي خطر چه کار کنند. آموزش بعدي استفاده از انواع خودرو در تمام حالات از جمله تدافعي و تهاجمي، با اسلحه و بدون اسلحه است. اين سربازان نمي توانند از هيچ يک از اين کلاس ها و آموزشها به راحتي و بدون کسب مهارت هاي لازم بگذرند؛ زيرا در پايان دوره فعاليت هاي فشرده و دشوار، زمان امتحان فرا مي رسد و هر سرباز بايد بتواند تمام تکنيک هايي را که آموخته، بدون کوچک ترين نقص و اشتباهي انجام دهد تا مجوز ورود به نيروهاي دلتا و شرکت در ماموريت ها به او داده شود. اين آموزش ها درست در رديف آموزش هاي گروهان ويژه ارتش در کشورهايي چون استراليا، انگليس، کانادا، آلمان و هلند است. تمام پرونده ها و اطلاعات خصوصي نيروهاي دلتا توسط پنتاگون به سختي محافظت مي شود. افراد دلتا بايد بدني ورزيده و نيرومند داشته باشند و چون دائم لباس هاي سنگين نظامي به تن دارند بايد انعطاف پذيري خاصي داشته و بتوانند با اين لباس هر کاري را به سرعت و بدون مشکل انجام دهند. آنها در يونيفرم، يکپارچه و شبيه به هم هستند و هيچ علامت، مشخصه و حتي اتکتي ندارند که از روي آن شناسايي شوند. يونيفرم، کلاه، کوله پشتي و حتي عينک هاي اين سربازان يکسان است که بايد هميشه بر تن داشته باشند؛ اما اجازه دارند موهاي خود را به هر شکلي که دوست دارند، کوتاه کنند. اين افراد نبايد راز دلتايي بودن خود را هيچ کجا فاش کنند؛ به همين خاطر حتي خانواده هاي بيشتر آنها نيز از اين موضوع اطلاعي ندارند. هيچ کس نبايد از نقشه ماموريت هاي سري آنها باخبر شود. دلتايي ها اگرچه عمليات هاي موفقي مانند ترور اسامه بن لادن داشتند اما موارد شکست بسيار زيادي را هم تجربه کرده اند.

عمليات پنجه عقاب
 

يکي از بزرگ ترين شکست هاي گروه دلتا بازتابي جهاني داشت، حادثه صحراي طبس بود. يک ماه از تسخير لانه جاسوسي در تهران گذشته بود که آمريکايي ها تصميم گرفتند براي آزاد کردن 53 آمريکايي در تهران، به آنجا حمله کنند. تعداد زيادي از نيروهاي دلتا براي اين ماموريت به يکي از صحراهاي آريزونا فرستاده شدند؛ جايي که از هر نظر بسيار شبيه صحراي طبس در ايران بود. سرانجام، نيروهاي دلتا 25 آوريل 1980 برابر با 5 ارديبهشت 1359 را براي انجام عمليات مناسب دانستند. آمريکايي ها تصميم گرفتند تا از سياهي شب استفاده کرده و با هواپيماهاي خود وارد ايران شوند. قرار بر اين بود که آنها در صحراي طبس فرود آمده و باقي راه تا تهران را با هلي کوپتر طي کرده، در ورزشگاه شيرودي، لباس هاي خود را تغيير داده و پس از حمله به سفارت، آمريکايي ها را آزاد کنند. پس از آن با هلي کوپتر دوباره به طبس بازگشته و با هواپيما به آمريکا بازگردند. آنها براي اين عمليات نقشه هاي زيادي کشيده بودند و حتي ناو هواپيمابر آنها از چهار ماه قبل وارد خليج فارس شده بود. اين عمليات از 132 نيروي دلتا، هشت هلي کوپتر و سه هواپيما تشکيل شده بود. اما هيچ چيز آن طور که برنامه ريزي کرده بودند پيش نرفت، قبل از برخاستن هلي کوپتر از طبس، توفان شن باعث ايجاد مشکل فني در يکي از آنها شد و به دليل نداشتن ديد کافي، با يکي از هواپيماها برخورد کرد که موجب آتش گرفتن هر دوي آنها شد و هشت نفر از نيروهاي آمريکايي در اين حادثه به شدت سوخته و کشته شدند. توفان شن آن قدر ناگهاني و شديد بود که باقي نظاميان بسيار هراسان شده و به سرعت فرار کردند. از اين عمليات فوق سري تنها چهار نفر خبر داشتند: کارتر- رئيس جمهور-، هارولد براون- وزير دفاع-، هميلتون جردن- مشاور کاخ سيفد- و برژينسکي- مشاور امنيت ملي. نام رمز اين ماموريت پنجه عقاب گذاشته شده بود اما پنجه عقاب در کوير شکسته شد.

عمليات گرنادا
 

دومين ماموريت مهم گروه دلتا، حمله به زندان ريچموند هيل در گرنادا در شرق درياي کارائيب، براي آزادي آمريکايي هايي بود که در اين زندان نگهداري مي شدند. اين زندان از سه طرف به جنگل هاي انبوه و سراشيبي هاي تند کوهپايه اي راه داشته و رسيدن به آن از هيچ طريقي امکان پذير نبود. چهارمين جهت زندان که تنها راه دسترسي به آن محسوب مي شد، گردنه اي باريک و پوشيده از درختان بلند بود. با اينکه در اين زندان هيچ مکاني براي فرود هلي کوپتر وجود نداشت، قرار بود نيروهاي دلتا با هلي کوپتر به اين زندان حمله کرده و افراد خود را نجات دهند. آنها ساعت 6:30 صبح به سمت زندان پرواز کردند؛ غافل از اينکه فراري دادن زندانيان از اين زندان آن هم در قله کوه، کاري ناممکن است. هلي کوپتري که آنها براي رفتن به زندان در نظر گرفته بودند، در دهکده اي نزديک به زندان فرود آمد و پس از سوار کردن نيروهاي دلتا قصد برخاستن داشت که به دليل مشکلات فني نتوانست برخاسته و قسمت جلويي آن دچار حريق شد. درهاي هلي کوپتر قفل شده و سرنشينان آن به سختي توانستند با شکستن پنجره ها بيرون بروند. اما ماموران زندان متوجه آتش شده و به سمت آنها آمدند و در عملياتي غافلگيرانه قصد داشتند نيروهاي دلتا را دستگير کنند که البته پس از مدتي درگيري مسلحانه بالاخره دلتايي ها توانستند فرار کرده و دست خالي به آمريکا باز گردند.

عمليات مار وحشي
 

در سوم اکتبر 1993 نيروهاي دلتا براي انجام يک ماموريت و کمک رساني به نيروهاي نظامي آمريکايي به موگاديشو، پايتخت سومالي فرستاده شدند. هدف اين ماموريت کشتن يکي از سران القاعده به نام محمد فرح عيديه بود. در نتيجه اين عمليات که قرار بود 30 دقيقه طول بکشد، به نبردي 18 ساعته تبديل شد.
شش نيروي دلتا کشته و 73 نفر از نظاميان آمريکايي مجروح شدند و دو هلي کوپتر بلک هاوک آنها نيز توسط آر پي جي هدف قرار گرفته و منهدم شد. با وجود خسارات و تلفاتي که دولت آمريکا در اين ماموريت متحمل شد اما دلتا موفق به پيدا کردن محمد فرح نشده و گروه دلتا بار ديگر با شکست از سومالي خارج شدند. اما محمد فرح بالاخره نتوانست از دست نيروهاي دلتا بگريزد و در سال 1996 در موگاديشو و طي يک عمليات مخفي ترور شد.

عمليات آزادي
 

گروه دلتا در سال 2001 وارد نبرد با گروه طالبان در افغانستان شد. هدف اصلي آنها دستگيري اسامه بن لادن بود که تا اکتبر همان سال به عنوان رئيس القاعده فعاليت مي کرد. آنها ابتدا در نظر داشتند تا ملامحمد عمر را در باند فرودگاه قندهار دستگير کنند که موفق به اين کار نشدند. گروه دلتا که تا سال 2009 هنوز موفق به دستگيري بن لادن نشده بودند، تصميم گرفتند تا فشار و تعداد عمليات خود را افزايش دهند.
آنها از پيشرفته ترين تاکتيک هاي خود در جنگ هاي شهري استفاده کردند. در جريان اين عمليات بسياري از مردم افغانستان کشته و بي خانمان شدند تا اينکه سرانجام موفق به کشتن اسامه بن لادن شدند. گروه نظامياني که اسامه بن لادن را کشتند، از بهترين و باتجربه ترين افراد گروهي به نام سيل شش بودند که از زيرگروه هاي نيروهاي دلتا به حساب مي آيند. نام آنها هرگز فاش نشد.
آنها همگي لباس فرم مشکي به تن کرده و چهره خود را نيز پوشانده بودند. از ديگر فعاليت هاي نيروهاي دلتا مي توان گروگانگيري در خط هوايي کويت در سال 1984 و از بين بردن يک گروهک کمونيستي در ويتنام در سال 1987 نام برد. افراد گروه دلتا همچنان در عراق و افغانستان مشغول انجام ماموريت هايي هستند که از طرف آمريکا به آنها داده مي شود.
منبع: نشريه همشهري سرنخ شماره98




 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط