لاينس پاولينگ (متولد28 فوريه 1901) يکي از معدود دانشمنداني بود که دوبار جايزه نوبل را برد. او در شهر پرتلند ايالت اورگون (شمال غربي ايالات متحده) زاده شد و پدرش هنري يک داروساز بود. در دبيرستان واشنگتن در پرتلند به تحصيل پرداخت و در 1922 از کالج ايالتي اورگون با مدرک کارشناسي و در 1925 از کلتک (موسسه فناوري کاليفرنيا) با مدرک دکترا فارغ التحصيل شد. او همچنين موفق شد از دانشگاه هاي هفت کشور مختلف جوايز افتخاري کسب کند.
زير عنوان: لاينس پاولينگ؛ شيميداني که مي گفت ويتامين C هوش را زياد مي کند
لاينس پاولينگ (متولد28 فوريه 1901) يکي از معدود دانشمنداني بود که دوبار جايزه نوبل را برد. او در شهر پرتلند ايالت اورگون (شمال غربي ايالات متحده) زاده شد و پدرش هنري يک داروساز بود. در دبيرستان واشنگتن در پرتلند به تحصيل پرداخت و در 1922 از کالج ايالتي اورگون با مدرک کارشناسي و در 1925 از کلتک (موسسه فناوري کاليفرنيا) با مدرک دکترا فارغ التحصيل شد. او همچنين موفق شد از دانشگاه هاي هفت کشور مختلف جوايز افتخاري کسب کند. به کمک پژوهانه هاي انجمن ملي تحقيقات در 1926- 1925 و بنياد گوگنهايم در 1927-1926، به همکاري با سه فيزيکدان مطرح زمان خود يعني آرنولد سامرفلد در مونيخ، اروين شرودينگر در زوريخ و نيلز بوهر در کپنهاگ پرداخت. از 1927 تا 1964، عضو هيات علمي کلتک بود و به عنوان استادي ماهر و سخنور اعتبار زيادي کسب کرد و با استعداد بالا و رغبت زياد به ساده سازي مباحث مي پرداخت. در 22 سال از 37 سالگي که آنجا بود، رئيس دانشکده شيمي و مهندسي شيمي بود. از 1963 تا 1967 هم پاولينگ به اتستيتو مرکز مطالعات دموکراتيک در سانتاباربارا در کاليفرنيا پيوست و سپس به عنوان پژوهشگر از 1967 تا 1969 استاد شيمي دانشگاه کاليفرنيا در سن ديه گو بود، همچنين از 1969 عضو هيات علمي دانشگاه استنفورد شد.
مرگ لاينس پاولينگ
19 آگوست (28مرداد) 1994
آرزوهاي فارغ التحصيلي تا اواسط دهه 30، پاولينگ به مباحث شيمي فيزيک، به خصوص پيکربندي فضايي مولکول ها و ارتباط آن با رفتار مولکول ها علاقمند شد. در 1939 نتايج 10 سال تحقيق در اين زمينه يعني کتاب «ماهيت پيوند شيميايي و ساختار مولکول ها و بلورها» را منتشر کرد و به خاطر تحقيق در اين زمينه و توجيه ساختار مواد پيچيده بر اساس پيوند شيميايي در 1954 برنده جايزه نوبل شيمي شد. علاقه پاولينگ به «رفتار» مولکول ها او را از شيمي فيزيک به سمت زيست شيمي و از معماري مولکول ها به کاربرد آنها به ويژه در بدن انسان سوق داد. او به مطالعه پروتئين ها و اجزاي اصلي آنها، يعني آمينواسيدها پرداخت که به عنوان اجزاي سازنده حيات شناخته مي شوند. او به بررسي ساختار ناهنجار بعضي پروتئين ها و تاثير غيرعادي آنها توجه کرد. از خلاقيت او در زمينه سنتز پادتن هاي تشکيل شده از مولکول هاي تغيير يافته گلوبولين در خون، پيشرفت زيادي در يافتن جايگزين براي پلاسماي خون حاصل شد.
در 1950 او اولين مدل از يک مولکول پروتئين را به طور رضايت بخش به دست آورد؛ کشفي که نتايج زيادي براي فهميدن کارکرد سلول زنده داشت. پاولينگ بعد از تحقيقات گسترده، مقالات موثري درباره ناهنجاري سلول هاي خوني منتشر کرد و نسبت بين ناهنجاري مولکولي و توارث، امکان وجود دلايل شيميايي براي کم هوشي و کارکرد داروهاي بي حس کننده را شرح داد. او در يکي از کتاب هايش (ماهيت پيوند شيميايي) در بخشي با عنوان «نگرش به آينده» چنين نوشته است:« ممکن است بپرسيم که مرحله بعد در جست و جو براي درک طبيعت حيات چه خواهد بود. من تصور مي کنم که اين مرحله روشن ساختن ماهيت پديده هاي الکترومغناطيسي و تاثير آنها در فعاليت ذهني و ساختار مولکولي بافت مغز خواهد بود. به عقيده من فکر کردن- به هر دو صورت هوشيارانه و غير هوشيارانه- و حافظه کوتاه مدت شامل پديده هاي الکترومغناطيس در ذهن است و برهم کنش با الگوهاي مادي (مولکولي) در حافظه بلند مدت، از طريق تجربه يا ارث ايجاد مي شوند.» چنين ديدگاهي که امروزه کاملا در محيط هاي آکادميک پذيرفته شده، در آن زمان بسيار پيشروانه بود. پاولينگ در طول جنگ جهاني دوم به کميسيون ملي تحقيقات دفاعي پيوست. کارهايي که او در اين دوره انجام داد عبارت بودند از تحقيق روي نيروي محرکه موشک، نشانگر کمبود اکسيژن در فضاي تحت فشار (نظير آنچه در زيردريايي و هواپيما وجود دارد) و جايگزيني سرم انساني براي مقاصد درماني که باعث شدند تا او از طرف رئيس جمهور وقت ايالات متحده در سال 1948 برنده مدال مريت شود. اما استفاده از بمب اتمي در لحظه هاي پاياني جنگ باعث شد تا پاولينگ جهت جديدي را انتخاب کند. به عنوان کسي که تحقيقات زيادي در زمينه ساختار هنجار و ناهنجار مولکول ها در بدن و انتقال آنها از طريق وراثت انجام داده بود، بلافاصله موضعي شديد انتقادي اتخاذ کرد و خطرناک بودن باران راديواکتيو حاصل از انفجار اتمي روي ساختار مولکولي بدن انسان را گوشزد کرد.
بمب نه، صلح
از 1946 تا 1950به عنوان عضو کميته اضطراري اينشتين (که شامل دانشمندان علوم اتمي بود) به فعاليت پرداخت و از بسياري از سازمان هاي طرفدار صلح حمايت و شروع به مبارزه عليه جنگ و تسليحات اتمي کرد. او امکان تکرار تغيير شکل مادرزادي در نسل هاي بعد در اثر کربن 14 و تشعشعات حاصل از آزمايش اتمي را بررسي کرد و به اطلاع عموم رساند. همچنين قدم هاي مهمي نظير اعتراض به توليد بمب هيدروژني، جلوگيري از گسترش سلاح هاي اتمي و ترويج منع آزمايش سلاح هاي اتمي برداشت که اولين مرحله از گسترش خلع سلاح اتمي بود. يکبار در اوايل دهه 50 و بار ديگر در اوايل دهه 60، در دوراني که ايالات متحده بدترين دوره تاريخي خود در آزادي بيان را مي گذراند (معروف به دوران مک کارتيسم) به دليل اتهام طرفداري از شوروي و کمونيسم با مشکلاتي روبه رو شد، از جمله اينکه در سال هاي قبل از 1954 براي گرفتن گذرنامه از طرف دولت با محدوديت هايي روبه رو شد. در 15 ژانويه 1958، او دادخواست معروفي را که در مخالفت با آزمايش هسته اي تنظيم شده بود و 9235 دانشمند از کشورهاي مختلف آن را امضا کرده بودند، به سازمان ملل تقديم کرد. در همان سال او کتابي با عنوان «ديگر جنگ نه!» را منتشر کرد که نه تنها اساس آن ترک استفاده و آزمايش سلاح هاي هسته اي بود، بلکه در مخالفت با خود جنگ بود. همچنين او پيشنهاد تاسيس سازمان پژوهشي صلح جهاني را در راستاي ساختار سازمان ملل جهت مبادرت به حل مشکل حفظ صلح جهاني داد. وقتي اتحاد شوروي آزمايش هاي هسته اي خود را در آگوست 1961 و پس از سه سال خودداري قدرت هاي هسته اي از سر گرفت، پاولينگ تلاشي دو چندان را آغاز کرد تا سران روسيه، آمريکا، و انگليس را براي لزوم بستن پيمان منع آزمايش هسته اي متقاعد کند. او هميشه از موضع يک دانشمند صحبت مي کرد. موضع هوشمندانه او به طور خلاصه در مجله هارپر در سال 1963 چنين منتشر شد: « گفته ام که اصول اخلاقم مرا به اين نتيجه رسانده که زبان و ضرر جنگ بايد مهار شود. هرچند باقي ماندن يا نماندن نسل بشر را نمي توان از اخلاق نتيجه گرفت، اما نتيجه گيري ام که جنگ بايد منسوخ شود از تحليل دقيق و کاملم نسبت به امور بين الملل و حقايق و تغييرات اخير جهان و به ويژه از ماهيت جنگ نشأت مي گيرد.» پيمان منع آزمايش هسته اي که بر اساس آن هرگونه آزمايش هسته اي (به غير از آزمايش زيرزميني) ممنوع است، در ژوئيه 1963 امضا شد و در 10 اکتبر همان سال اجرايي شد. در همان روز کميته نوبل با تاخير او را شايسته دريافت جايزه صلح نوبل سال 1962 اعلام کرد.
حامي ويتامينC
يکي از آخرين مطالعات پاولينگ در زمينه شيمي غذا و دارو در سال 1970 در کتابي با عنوان «ويتامين C و سرماخوردگي» منتشر شد که در آن به نحوه کنترل سرماخوردگي رايج در کشورهايي نظير آمريکا مي پردازد و توضيح مي دهد که غني سازي غذاي مردم با مقادير مناسب اسيد اسکوربيک (يا همان ويتامين C) به اين مساله کمک خواهد کرد. او روي جلد کتابش نوشته بود:« يک برنده جايزه نوبل به شما مي گويد چگونه از بيماري ها پيشگيري کنيد و تندرستي خود را به دست آوريد.» پاولينگ در اين کتاب آورده است:« با مصرف دوز بالاي ويتامين C مي توان با بيماري هايي که از بيني به بدن راه مي يابند (مانند برونشيت، سينوزيت، عفونت شش ها و مننژيت) مقابله کرد» اين نظر از لحاظ علمي و پزشکي به هيچ وجه تاييد نشد. البته او و همسرش علاقه زيادي به مصرف ويتامين C داشتند و شايد به همين دليل هر دو عمر طولاني داشتند! همچنين وي در جاي ديگري گفته است که « ويتامين C هوش را زياد مي کند.» و اين نظر نيز چندان مورد تاييد قرار نگرفت. اما اخيرا نتايج تحقيقي در اين باره نشان داده است افرادي که ويتامين C را به طور دائم و به مقدار مناسب مصرف مي کنند در مقايسه با ديگر افراد هوش به نسبت بالاتري دارند. پاولينگ همچنين در يک کنگره پزشکي درباره سيگار گفت:« من هر وقت سيگار را لاي انگشت يا کنار لب يک شخصيت مهم که تصميم او در سرنوشت ديگران موثر است مي بينم، ناراحت مي شوم زيرا بعيد مي دانم که او با منظق کامل تصميم بگيرد.» پاولينگ با دعوت نخستين کنگره جامعه شيميدانان ايران در فروردين 1354 به شيراز آمد و به ايراد سخنراني پرداخت. وقتي او مصرف زياد قند را در ايران ديد هشدار داد که مصرف زياد قند ايرانيان را به حمله قلبي تهديد مي کند. امروز بيماري هاي قلبي تبديل به يکي از مهم ترين معضلات سلامتي در ايران شده است، پاولينگ در 19 آگوست 1994 در کاليفرنيا درگذشت. منبع: نشريه دانستنيها شماره36
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.