شیطان دشمن قسم خورده
منبع :اختصاصی راسخون
چكيده :
كليد واژه : شيطان، ابليس، وسوسه، عصيان، اغوا
مقدمه :
معناي واژه شيطان و ابليس از نظر لغت و اصطلاح :
شيطان يعني دور شده از خير كه باعث انحراف مي شود و به انسانهاى بدكار و دور از حقّ نيز گفته مىشود. (1)در اصطلاح هم شیطان نامی عام است كه براي موجودات شرور به كار مي رود.(2) اما ابليس يعني موجودي که از رحمت الهی، نااميدگردیده است (3) در اصطلاح ابلیس به همان موجودي گفته مي شود كه پشت به فرمان الهي كرد و بر حضرت آدم سجده نكرد.(4)
ماهيت شيطان و ابليس(5)
1 ـ خدا در قرآن آياتي را آورده است كه در آن ابليس را از ملائكه استثناء مي كند در آيه (بقره /34) مي فرمايد: هنگامى كه به ملائكه گفتيم به آدم سجده كنيد پس سجده كردند مگر ابليس و اين استثناء دليل است كه ابليس هم جزء ملائكه بود منتهى سرپيچى كرد.
2 ـ هنگامي كه خدا دستور سجده بر ادم را داد اگر ابليس از گروه ملائكه نبود اين دستور خدا شامل او نمى شد و مى توانست بگويد: من كه از ملائكه نبودم پس دستور تو شامل من نمى شد در حالى كه چنين عذرى نياورد درمقابل اين گروه كه ابليس را از ملائكه مي دانند گروه ديگري هستند كه ابليس را از جن معرفى مى كنند. شيخ مفيد از جمله كساني است كه قائل به جن بودن ابليس است و مى گويد در اين رابطه روايات متعددي از اهل بيت وارد شده كه همه فرقيه اماميه و بسيارى از معتزله و اصحاب حديث مى باشد.(7) اما اين افراد هم براي قول خود دلائلى از قرآن دارند به اين شرح:
1 ـ در قرآن خداي متعال به طور صريح و آشكار ابليس را از جن معرفي كرده است در آيه (50/كهف) مي فرمايد : پس همه سجده كردند مگر ابليس كه از جن بود.
2 ـ ملائكه الهي همه از مقام عصمت برخوردار هستند و امكان ندارد كه خدا را نافرمانى كنند به طوريكه در آيه (6 /تحريم) آمده: آنها (فرشتگان) در چيزى كه خدا به آنها امر كند او را نافرمانى نمى كنند و آنچه كه به آن امر شده اند انجام مي دهند. و اينكه ابليس اطاعت خدا را نكرد معلوم مى شود كه از ملائكه نبود زيرا در فطرت ملائكه امكان معصيت خدا وجود ندارد .
3 ـ ابليس داراي فرزندان و اعوان است و زاد و ولد مى كند ولى ملائكه اين امكان برايشان وجود ندارد بنابراين ابليس از ملائكه نيست.
4 ـ هم در قرآن و هم در روايات جنس ملائكه را از نور معرفي كرده است در صورتي كه جنس ابليس و هم جن را از آتش معرفي كرده است در سوره اعراف آيه12 (خَلَقْتَني مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طين) آمده است. (8)حال نظر چنين است كه تصور مى كنيم با تصريح قرآن به اينكه ابليس از جن بود (سوره كهف آيه 50) ديگر جاى گفتگو باقى نمى ماند و اينكه اين آيه را اين چنين براي خود تأويل و تفسير كنيم كه ابليس در ابتدا از طائفه فرشتگان بود ولى بعد جن شد و يا اين كه بگوييم ابليس از گروهي از ملائكة الله بود كه خازن جنت بودند و لذا به آنها جن گفته مى شد و امثال اين تأويلات ناروا و بدور از فهم عرفى، براستى كه راه خطا رفته ايم و از نص قرآن به دور افتاده ايم. پس اين چنين با قاطعيت مى گوييم كه ابليس از جن بود نه از ملك ولي اين شبهه باقي مي ماند كه چگونه خطاب خداوند به ملائكه كه آدم را سجده كنند شامل ابليس هم شد در جواب بايد بگوييم كه دليل اين خطاب اين است كه ابليس با اينكه از جن بود، طبق روايات با ملائكه همراهى داشت و اين به علت كثرت عبادت او بود و يا به هر دليل ديگرى كه ما نمى دانيم، بگونه اى كه ملائكه ابليس را از خود مى پنداشتند و لذا امر الهى شامل او هم شد و اين از باب تغليب است يعني اگر تعداد افراد زيادي در يك مكان باشند و يك نفر در بين آنها غريبه بود وقتي كه آنها را صدا مي كنيم آن يك نفر را هم با بقيه مي شماريم. لفظ ابليس و شيطان دو لفظي هستند كه از نظر دستور زباني مترادف و هم معنى هستند.
شيطان در قرآن كريم :
عاقبت شيطان
شيطان دشمن انسان
استعاذه
ابزار كار شيطان
حد سلطه شيطان
تعدد شياطين
مسئله شيطان در روايات اسلامي :
خوشحالي شيطان
به خاك ماليدن بيني شيطان
رو سياهي شيطان
برنامه شيطان
ميدان شيطان
تاريخچه شيطان و ابليس (21)
فلسفه خلقت شيطان و ابليس : (25)
ديدگاه اسلام در مورد شيطان : (28)
اساساً جهان و موجودات به دو دستة خير و شر منقسم نمىگردد و اينكه آفريده اي بد است و يا نبايد آفريده مي شده است وجود ندارد چون همه چيز مخلوق ذات احديت است. اسلام نقش شيطان را در آفرينش اشياء منتفي مي كند. در اسلام اصلًا چنين انديشه اى وجود ندارد كه در نظام خلقت، موجودات نامطلوبى هست و مى بايست نباشد و چون هست پس از يك موجود پليد ناشى شده است. از نظر اسلام همة اشياء با دست قدرت خداوند به وجود آمده است و هر چه آفريده خوب و نيك آفريده است: (الذى احسن كلً شىء خلقه)(29) قلمرو شيطان از نظر اسلام تشريع است نه تكوين يعنى شيطان فقط مى تواند فرزند آدم را وسوسه كند و به گناه تشويق كند، شيطان بيش از حد دعوت كردن، سلطه و قدرتى بر انسان ندارد: (و ما كان لى عليكم من سلطانٍ الا ان دعوتكم فاستجبتم لى).(30) انسان صاحب عقل و اراده و قوة انتخاب است و اين انتخاب هنگامي ميسر است كه در مرحلة اول عقل و تشخيص باشد و در مرحله دوم دو راه ممكن در جلو انسان باشد. هركدام از اين دو ركن اگر نباشد، اختيار و انتخاب و در واقع انسانيتى دركار نيست .وسوسة نفس اماره و شيطان، شرط اختيار و انتخاب و انسانيت انسان است. همان طورى كه دعوت به خير هست والهامات خير هست، بايد وسوسة شر هم باشد تا انسان يكى از ايندو را «انتخاب» كند و گامى در راه انسانيت كه راه انتخاب و اختيار است بر دارد.
شيطان و يا جن در قرآن در عرض موجودات طبيعى است نه در عرض ملائكه و فرشتگان. ملائكه از نظر قرآن رسولان و ماموران پروردگارند و در نظام آفرينش كارگزارى مىكنند، ولى جن و شيطان هيچ نقشى دركار خلقت ندارند، از اين جهت مثل موجودات زمينى مىباشند. از اينجا مىتوان فهميد كه انديشة مخلوقات بد و ناشايست و اينكه نظام آفرينش ناقص است به هيچ وجه در انديشه هاى قرآنى راه ندارد.
محور هاي نفوذ شيطان : (31)
1- ياد و نام خدا را هميشه به ياد داشته باشيم . ذكرى كه بايد خوانده شود: (( لااله الاالله و لاحول و لاقوة الا بالله العلى العظيم )) و صلوات و تسبيح است .
2- از شر شيطان رجيم به خداي يگانه پناه ببريم .
3- در همه حال صدقه دادن را كه از برنده ترين چيزها براي نابود كردن شيطان است را فراموش نكنيم .
4- با هواي نفس مقابله كنيم .
5- هميشه دنباله رو علم و عالم باشيم .
6- خلوت نكردن با زنان نامحرم است .
7- نگهداشتن زبان از غيبت ، تهمت ، دروغ ، فحاشى ، ناسزاگويى و...
8- استغفار كردن و بازگشت به سوي خدا .
9- تداوم محافظت بر استغفار.
10- شناخت كار و گفتار شيطان .
11- دشمن ابليس لعين و شيطان رجيم بودن .
12- دورى از كارهاى شيطان و از شيطان پرستان ، مجالس كه شيطان در آن راه دارد نرفتن ، دورى از ويدئو كلوپهاى داراى مفاسد اجتماعى و دورى از مجالس رقص و عرق و ورق و غيره .
13- حرص و حسد و كبر را در خود راه ندادن .
14- دورى از هر گونه گناه .(32)
وسوسه هاي شيطاني(33)
آسيب وسوسه هاي شيطاني :
انواع وسوسه هاي شيطاني : (35)
وقتي كه انسان تصميم بر اين مي گيرد كه حق اللهي را كه بر گردنش است يعني خمس را بدهد شيطان بر سر راه او نشسته و وعده فقر به او مي دهد و مدام به انسان مي گويد كه اگرخمس مالت را بدهي ثروت تو كم شده و خود محتاج و فقير مي شوي و خودت هنوز به اين اموال احتياج داري ، اما در برابر وعده هاي شيطان خدا در قرآن نيز وعده هايي را در برابر دادن خمس داده است از جمله: آنچه در راه خدا بدهيد، خداوند جايگزين مىكند: «فهو يخلفه» (36) هر چه بدهيد گم نمىشود و آن را نزد خداوند مىيابيد.«تجدوه عنداللّه»(37) چون شيطان در مرحله اول نااميد شد و نتوانست انسان را وسوسه كند به مرحله بعد مي رود و به او مي گويد كه خمس را بده اما هنوز زمان داري و بگذار كه تمام كارهايت را بكني ، سودهايت را بدست بياوري، بعد خمس بده و مدام به انسان وعده تاخير مي دهد، قرآن در برابر اين تأخير، سفارشاتى دارد و تذكراتى مىدهد از جمله: در قرآن بارها كلمه «بغتة» بكار رفته است، يعنى ممكن است مرگ ناگهانى فرا رسد و توفيق عمل خير نداشته باشى. تاريخ افراد و اقوام و گروههايى در قرآن مطرح شده كه ناگهان گرفتار قهر الهى شدند. از ديگر وسوسه هاي شيطان اين است كه خدا مي خواسته است كه عده اي از انسانها فقير باشند و عده اي ثروتمند پس ديگر دليلي بر خمس دادن ندارد، اما اينها غافلند از اينكه اين دادن ها و گرفتن ها براي آزمايش مردم است كه افراد ثروتمند از خود سخاوت نشان دهند و افراد فقير از خود صبر نشان دهند كه اگر همه انسان ها مساوي بودند ديگر مفهوم ايثار و قناعت معنا نمي داد.گاهي شيطان از طريقي ديگر به وسوسه انسان مي آيد اينكه تو كارهاي مستحبي ديگر انجام مي دهي و ديگر نمي خواهد كه خمس بدهي در صورتي كه اگر انسان هزاران عمل مستحبي انجام دهد و يك عمل واجب از او فوت شود آن كارها اصلا به درد نمي خورد و ما بايد آنچه را كه خدا از ما مي خواهد را انجام دهيم نه آنچه را كه دلمان مي خواهد .در بعضي مواقع هم انسان فكر مي كند كه به تمام وظايفش عمل كرده است اما رفع نيازهاي مادي و معنوي مومن در حد توان از جمله وظايف مهم انسان هاست و ائمه اطهار ما هم بر روي نيكي كردن به برادران ديني تاكيد بسياري دارند و روايات متعددي در اين باره فرموده اند، خصوصاً افرادى كه فعاليت خاصى و مسئوليت مهمي را بر عهده دارند كه به واسطه آن مي توانند مشكل مردم را برطرف كنند اما متأسفانه اين گونه افراد به دليل تمركز روى يك فعاليت خاص، كم تر به اين نكته توجه دارند و از انجام اين وظيفه مهم غافل اند. اين غفلت كه در انسان به وجود مي آيد اولاً زمينه و مقدمات اوليه آن را شيطان فراهم مى كند; ثانياً اين القا و وسوسه را به ما مي كند كه تو مالي نداري كه مي خواهي آن را كمك كني ، ثالثاً در ما طوري نفوذ و رخنه مي كند كه ما نسبت به امور و نيازهاي ديگران بى تفاوت و بي خيال مي شويم; يعنى حالتى را در ما ايجاد مى كند كه با خود بگوييم به من ربطى ندارد كه ديگران نياز دارند يا ندارند، يا مى گوييم من زحمت كشيده ام و به اندازه رفع نياز خودم چيزى را به دست آورده ام، آنها هم بروند زحمت بكشند تا محتاج ديگران نباشند. از ديگر دام هاي شيطانى كه بسيار هم بر روي آن متمركز است كه انسان را بواسطه آن وسوسه كند باز داشتن او از خواندن نماز اول وقت است. نماز است كه باعث تقرب انسان به سمت خدا مي شود، نماز است كه انسان را از فساد و فحشاء باز مي دارد، ستون دين نماز است. آنچه كه باعث مي شود آدمي نمازش را از اول وقت به تاخير بياندازد قرار گرفتن انسان در محيطى است كه در آن جا عوامل انحراف و دنياگرايى زياد است به گونه اى كه آيات الهى كم تر به گوش مى رسد، موعظه كم تر است و دست رسى به استاد و مربى راهنما مشكل است و لذا باعث مي شود كه انسان به مرور زمان و به واسطه محيطي كه در آن است و از طرف ديگر وسوسه هاي شيطاني كه مدام به انسان مي رسد كاهل نماز شده و بواسطه اين كم كم زمينه كافر شدن خودش را فراهم كند .(38) از ديگر مواقعي كه شيطان براي وسوسه انسان مي آيد موقع احتضار انسان است. در هنگام احتضار شيطان با ياران خود بر بالين محتضر آماده مي شوند و سعي مي كنند كه با وسوسه هاي خود ايمان او را از بين ببرد . از امام صادق عليه السلام نقل شده است : هيچ انسانى نيست مگر اين كه در هنگام مرگ شيطان يكى از ماءمورين خود را نزد او حاضر مى كند تا وى را وسوسه كند و در دينش به شك اندازد و او را به كفر بكشانند. اين وسوسه ادامه دارد تا اين كه روح از بدن او خارج شود. اگر ((ايمان )) محتضر سست و عاريه اى باشد، شيطان به آسانى آن را از او مى گيرد و كافر از دنيا مى رود. و اگر محتضر از مؤمنان حقيقى باشد، شيطان نمى تواند بر او غالب شود و دين و ايمانش را بگيرد. سپس فرمود: هرگاه يكى از شما بر بالين شخصى از كسان خود رفتيد كه مرگش فرا رسيده است ، شهادتين را به او تلقين كنيد تا شيطان به او دست نيابد.(39) مي گويند كه انسان هنگام مرگ بسيار تشنه مي شود در اين هنگام شيطان با يك ليوان آب سرد و گوارا بر سر بالين او آماده مي شود و به او مي گويد كه اگر بگويي خدا دو تاست و محمد پيامبر خدا نيست، در اين هنگام اگر او مومن واقعي باشد به در خواست شيطان پاسخ رد مي دهد و او را نااميد مي كند ولي اگر ايمانش سست باشد به او جواب مثبت مي دهد و شيطان هم ليوان آب را شكسته و مي گويد كه من ماموريت خود را انجام دادم و مي رود. وقتى انسان از دنيا مى رود باز شيطان دست از او بر نمى دارد و سعى مى كند به هر نحوى جنازه او را آزار دهد و انتقام خود را از او بگيرد. امام صادق عليه السلام در اين باره فرمود : مرده هاى خود را هرگز تنها نگذاريد؛ زيرا شيطان با آنان بازى مى كند و به اندرونشان ضرر مى رساند.(40) دانستيم كه شيطان از همان ابتداي قرار گرفتن نطفه تا موقع مرگ، انسان را راحت نمي گذارد و مدام او را دچار وسوسه هاي خود مي كند لذا ما انسانها بايد آگاه باشيم و مواظب وسوسه هاي شيطان باشيم تا بتوانيم با ايمان كامل و راسخ از اين دنيا به جهان آخرت برويم (41) پس در كل بايد بدانيم كه وسوسه هاي شيطان ابزار و انواع مختلفي دارد كه به طور تيتروار آنها را بيان مي كنيم : گاهى از طريق ترساندن، (الشيطان يعدكم الفقر)(42) گاهى از طريق زيبا جلوه دادن، (زيّن لهم الشيطان اعمالهم)(43) گاهى از طريق وعدههاى تو خالى، (يعدهم و يمنيهم) (44) گاهى از طريق دشمنى و كينه . (يوقع بينكم العداوة و البغضاء)(45)
عجله كردن دركارها از ابزار وسوسه شيطان است مگر در چند مورد :
1- وقت نماز كه رسيد بايد عجله نمود كه وقت فضيلت آن نگذرد.
2- در دفن ميت بايد در صورت امكان عجله نمود.
3- در مورد دختر شوهر دادن در صورت امكان بايد شتاب كرد.
4- در اداى قرض بايد عجله نمود.
5- وقتى مهمان وارد خانه شد در غذا و طعام دادن به او بايد عجله نمود.
6- اگر گناهى از شخصى سرزد بايد در توبه عجله نمايد. (46)
درمان وسوسه هاي شيطاني :
غفلت از خدا سبب وسوسه شيطان :
انسان بايد بداند كه هيچ گاه نبايد از شيطان غافل شود و مطمئن شود كه با او كاري ندارد چون همان طور كه حضرت رسول فرمودند : شيطان مانند خون در رگ انسانها جاري است و اگر بخواهيم كه هواي يك ظرف را خالي كنيم بايد درون آن ظرف را از موادي پر كنيم تا هوا از آن خالي شود ، دل هم مانند ظرف است اگر ياد خدا را هميشه در دل زنده نگه داريم و خدا را شاهد بر اعمال خود بدانيم باعث كمتر شدن رنگ شيطان در دل مي شود و رسول خدا - صلى الله عليه و آله - فرمود: (ان الله يبغض الشاب الفارغ، خداوند دشمن دارد جوانى را كه بيكار باشد) .(48)
مراحل تسلط شيطان(49)
روشهاي مقابله با شيطان : (58)
مرحله اول مقابله با شيطان در زمينه اعتقادات است كه خود در چند مرحله خلاصه مي شود :
1- در ابتدا اينكه بدانيم روزي دست خداست و هميشه با اميد داشتن به فضل خدا شيطان را در القاي وسوسه ترس از روزي نا اميد مي كند.
2- ايمان و توكل بر خدا داشته باشيم مخصوصا در مشكلات كه شيطان در اين موقع دست به كار مي شود .
3- علم و دانايي نسبت به حقايق داشته باشيم و نگذاريم كه شيطان از جهل ما براي اغفال كردن ما استفاده كند.
4- انسان بايد در زمينه نگرش هاي توحيدي اش مقاوم باشد و مواظب وسوسه هاس شرك آلود و مشتت شيطان باشد .
5- نقاط قوت و ضعف خود را بشناسد چون همين استعدادها زمينه اغواي شيطان را فراهم مي كند.
6- شخص با ايمان از اينكه خدا بر تمام هستي اراده دارد اعتقاد دارد و با عقل فهيم اين حاكميت خدا را درك مي كند .
7- اينكه انسان بداندكه فكر و عمل او مطابق با اراده خداوندي و در نهايت رضايت او منجر مي شود و همين باعث مي شود كه برخلاف هواي نفس عمل كند .
8- با خواندن قران و ايجاد رابطه با بهترين منبع معرفتي راه مبارزه با القاي شيطان را فراهم كنيم .
9- مومن واقعي عمر دنيا را كوتاه و فرصت را غنيمت مي شمارد و خود را هميشه در درگاه الهي آماده مي بيند .
10- به ياد قيامت بودن و خود را هميشه در محضر خدا دانستن بهترين عامل براي مبارزه با القائات شيطان است .
مرحله دوم مقابله با شيطان اين دشمن منحرف و فريبكار در زمينه تربيتي است كه مراحل آن را بيان مي كنيم :
1- از مهم ترين مراحل اين مرحله تربيت صحيح فرزندان است كه اگر آنها با اصول صحيح و ديني پرورش پيدا كنند نيروي مقابله با شيطان را بهتر مي شناسند .
2- شخص با ايمان بايد قدرت مقابله و تسلط بر نفس را داشته باشد چون مهم ترين راه نفوذ شيطان ضعف نفس است .
3- انسان براي رسيدن به تكامل و اينكه مخالف شيطان حركت كند بايد به بندگان خدا محبت كند و به آنها كه برسد در سلام كردن پيش قدم شود كه از مبارزات با شيطان است .
4- اينكه انسان با داشتن تلاش هرگز دچار غرور نمي شود و همچنان تواضع و فروتني خود را نسبت به مردم حفظ مي كند .
5- انسان بايد در حركت زندگي شتاب و عجله كه از ترفندهاي شيطان است را نداشته باشد و هميشه با صبر و تحمل زندگي كند.
6- اخلاص در عمل داشته باشد چون باعث رشد و اعتماد اجتماعي مي شود .
7- انساني كه به دنبال حقيقت است مي داند كه داراي ضعف ها و كمبود هايي مي باشد و لذا روحيه انتقاد پذيري خود را بالا مي برد .
8- آدمي كه مدام در وسوسه هاي شيطاني اسن بايد مدام در حال استغفار و توبه باشد و از رحمت الهي نااميد نگردد .
9- از راههاي سعادت دنيا و نجات در آخرت محبت به اولياي دين است .
10- تاثير دوست و همنشين در انسان ها بسيار است پس بايد اين دقت را داشته باشيم كه با چه گساني نشست و برخواست مي كنيم .
11- در مومن خدا بايد روحيه مدارا و سازگاري و هم روحيه شكر و شپاس باشد .
12- انسان بايد الگوي انصاف و درست مصرف كردن را در زندگي داشته باشد و هيچ گاه دچار تبذير نشود كه اين خود از زمينه نفوذ شيطان در روح آدمي است .
مرحله سوم مقابله با شيطان ، رفتار ، منش و عملكرد انسان است كه خود مراحلي را دارد از جمله :
1- ذکر اهل تقوا ،2- روزه داري ،3- نماز شب(عبادت) و نماز جماعت ،4- صدقه دادن ، 5- مبارزه با شياطين و منحرف ها ، 6- قناعت ،7-پاکدامني
8- صرفه جويي ، 9- جهاد و تلاش در راه خدا ، 10- شتاب در انجام عمل خير، 11- کار و تلاش براي روزي حلال ، 12- ازدواج اسلامي ، 13- دعا،
14- عفت در کلام ، 15- تعادل در زندگي دنيايي ، 16- دوري از افراد بي اعتقاد 17- مسئول دانستن چشم و گوش ، 18- رعايت نظم در زندگي
19- رعايت بهداشت و پاکيزگي
كشته شدن شيطان بدست امام زمان : (59)
شيطان هم مانند ديگر مخلوقات خدا روزي مرگش فرا مي رسدو از اين دنيا مي رود و به سزاي اعمال خود در آن جهان برسد. حال اين سوال به ذهنمان خطور مي كند كه شيطان در كجا ، به دست چه كسي و چگونه كشته مي شود يا اينكه خودش مي ميرد ؟ در قرآن آمده : كه هنگامي كه ابليس بر حضرت آدم سجده نكرد خدا خواست كه او را مجازات كند ابليس به خدا گفت : من سالها عبادت تو را انجام دادم و به خاطر مزد آنها مرا تا روز قيامت مهلتم بده. خداوند به او فرمود: كه به تو تا وقت معلوم مهلت مي دهم . در قرآن آمده: ابليس (پدر شياطين ) به خدا عرض كرد: خدايا مرا تا روز قيامت مهلت بده خداوند فرمود: به تو تا روز وقت معلوم مهلت داده مى شود.(60) و طبق فرموده امامان وقت معلوم ظهور امام قائم (عج ) است .اما آيا شيطان خودش مي ميرد يا اين كه كشته مي شود ؟ پاسخ: ما در روايات مى خوانيم شخصى در مورد جمله (يوم الوقت المعلوم ) كه در آيه مذكور آمده از امام صادق عليه السلام سؤ ال كرد، امام عليه السلام فرمود: وقتى كه قائم ما (عج ) ظهور كند و به مسجد كوفه بيايد، در اين مسجد، شيطان به حضور آن حضرت مى آيد و زانو به زمين مى زند و مى گويد: (يا ويله من هذا اليوم ؛) (اى واي از اين روز)آنگاه امام قائم (عج ) موى پيشانى شيطان را مى گيرد و گردنش را مى زند و او را به هلاكت مى رساند، اين روز وقت معلوم، در آيه مذكوراست.(61) پس به اين طريق شيطان كشته مي شود اما اين سوال مطرح مي شود كه مردم ديگر آزادي در اراده ندارند و مانند ملائكه مجبور به اطاعت خدا مي شوند؟
پاسخ : آزادى اراده و اختيار از انسانها گرفته نمى شود، منظور از كشتن شيطان اين است كه ريشه هاى فساد و عوامل انحراف و ظلم و جور در عصر درخشان حكومت مهدى(عج) نابود مى گردد و بجاى آن عقل و ايمان حكومت مى كند، چنانكه در حديثى ديگر نيز مى خوانيم :در صحف ادريس پيامبر عليه السلام آمده: تو اى شيطان تا زمانى كه مقدر كرده ام كه زمين را در آن زمان از كفر و شرك و گناه پاك ساز، مهلت داده خواهى شد، ولى در اين زمان (بجاى تو) بندگان خالق و پاكدل و با ايمان روى كار آيند آنها را خليفه و حاكم زمين مى كنم و دينشان را استوار مى سازم، كه آنها تنها مرا مى پرستند و هيچ چيز را شريك من قرار نمى دهند در آن روز است كه تو (شيطان )و همه لشكريانت از پياده و سواره را نابود مى نمايد .(62) به اين ترتيب مى فهميم در آن زمان ديگر حناى شيطان و بچه هايش رنگ ندارد، و در برابر بندگان مخلص خدا به رهبرى حضرت حجت ( عج) همچون خفاشهائى در برابر خورشيد تابناك عالمند.
داستانهايي در مورد اغواي شيطان در انسان :
مبارزه با شيطان : (63)
شكم پرستى بزرگترين دام شيطان : (64)
تمثل شيطان : (65)
نتيجه گيري :
2.از نافرماني خداوند و عواقب تلخ وسوسه هاي ابليس عبرت بگيريم .
3.شيطان انسان را قدم به قدم منحرف ميكند ، بايد از همان قدم اول مواظبت كرد .
4.شيطان هم دستور به گناه مي دهد، هم راه توجيه آن را نشان مي دهد . فرمان به سوء و فحشا، همان دستور به گناه و فرمان افترا بستن به خدا ، دستور به توجيه گناه است .
5.گناه، ميدان را براي وسوسه هاي شيطان باز مي كند.
6.شيطان حتي خوبان را هم رها نمي كند، اما هيچ سلطه اي بر مخلصين ندارد .
7.نهايت كار شيطان وسوسه است نه اجبار، نشان دادن راه انحرافي است، نه اصرار .
8.شيطان از راه آرزوها انسان را فريب مي دهد .
9.پيروي از شيطان موجب همنشيني با او در جهنم است .
10شيطان ابتدا در فكر و روح انسان اثر مي گذارد ، سپس او را تسليم خود مي گرداند .
پينوشتها:
1. مفردات راغب ،ج1 ، ص455
2. قاموس قرآن، ج4، ص: 32
3. لسان العرب ، ج6 ، ص30
4. روح البیان، ج 8 ، ص 59
5. تفسير كوثر، يعقوب ، جعفرى ، ج1
6. توبه آغوش رحمت ،پايگاه اطلاع رساني استاد حسين
7. تفسير التبيان ج 1 ص 150
8. رجوع شود به تفسير التبيان ج 1 ص 150 و تفسير مجمع البيان ج 1 ص 190
9. برگرفته ازنرم افزار پرسمان
10. سوره مباركه حشر ، آيات 16 و 17
11. سوره مباركه يس ، آيه 60
12. سوره مباركه اعراف ، آيات 200 و 201
13. سوره مباركه مائده ، آيه 90
14. سوره مباركه ابراهيم ، آيه 22
15. سوره مباركه انعام ، آيات 112 و 113
16. سفينة البحار ، ج1 ، ص 489
17. كمال الدين ، ج2 ، ص 520
18. تحف العقول ، ص 298
19. نهج البلاغه ، ص 177
20. من لايحضره الفقيه ،ج 3 ، ص 199
21. بر بال انديشه ، پايگاه اطلاع رساني استاد حسين انصاريان
22. قال على (عليه السلام) : فَاعْتَبِرُوا بما كانَ مِنْ فِعْلِ اللهِ بِاِبْلِيسَ اذا اَحْبَطَ عَمَلَهُ الطَّويلَ وَجَهْدَهُ الْجَهيْدَ وَكانَ قَدْ عَبَدَاللهَ سِتَّةَ آلافِ سَنَة لا يُدْرى اَمِنْ سِنَىِ الدُّنْيا اَمْ مِن سِنَىِ الاْخِرَةِ ] نهج البلاغه : خطبه 192
23. نحل 99/ 100
24. تاريخ اديان و مذاهب جهان ج 2
25. نرم افزار شيطان شناسي
26. علامه طباطبايي، الميزان، ج 8، ص37
27. مرحوم کليني، اصول کافي، ج2، ص266
28. مجموعه آثار شهيد مطهرى ج 14
29. سجده/ 7
30. ابراهيم/ 22
31. 110 سرمشق از سخنان حضرت علي (ع) ، ص 157
32. حاج شيخ مرتضى احمديان ، گنجينه جواهر يا كشكول ممتاز
33. ملا احمد نراقي، معراج السعادة
34. بحار الانوار، ج 70، ص 42، و ج 63، ص 268، ح 154
35. حجة الاسلام محسن قرائتي ، خمس و زكات ، ص 45
36. سوره سبأ، آيه 39
37. سوره بقره، آيه 110
38. محمد تقی مصباح يزدی ، پندهای امام صادق (ع) به ره جويان صادق
39. لئالى ، ج 5، ص 6. من لايحضره الفقيه ، ج 1، ص 183. از چهار جلدى ها، روضة المتقين ، ج 1، ص 342.
40. من لا يحضره الفقيه ، چهار جلدى ها، ج 1، ص 200، روضه المتقين ، ج 1، ص 370.
41. نعمت اله صالحى حاجى آباد ، انسان از مرگ تا برزخ
42. بقره، 268.
43. نمل، 24.
44. نساء،120.
45. مائده، 91.
46. حاج شيخ مرتضى احمديان ، گنجينه جواهر يا كشكول ممتاز
47. بحار الانوار، ج 84، ص 249.قريب به اين مضمون
48. وسائل الشيعه، ج 12، ص 37
49. حجة الاسلام محسن قرائتي ، پرتوي از نور ، ص 446
50. طه ، آيه120
51. اعراف ، آيه201
52. ناس ، آيه 5
53. زخرف ، آيه 36
54. مجادله ، آيه 19
55. نساء ، آيه119
56. انعام ، آيه 112
57. نهج البلاغه ، خطبه 7
58. برگرفته از نرم افزار شيطان شناسي
59. محمد محمدی اشتهاردی، داستانها و پندها 5
60. سوره حجر، 37 و 38.
61. اثباة الهداة ، ج 7 ص 101.
62. بحار، ج 52، ص 384 توضيح بيشتر اينكه كشته شدن و نابود شيطان همانند كشته شدن و نابودى ما نيست ، شيطان مثل ما جسم ندارد تا كشته شود، كشته شدن او در مورد بالا همان قطع نفوذ او و مرگ حكومت و تزوير او مى باشد.
63. حجة الاسلام محسن قرائتي ، خاطرات
64. داستانهای بحار الانوار 5 ناصری، محمود
65. آية اللّه سيّد عبدالحسين دستغيب، داستانهاى شگفت
1.قرآن کریم، ترجمه: مهدی الهی قمشه ای، ناشر: به نشر، سال چاپ: 1387، نوبت چاپ: 2
2..نهج البلاغه، محمد دشتی، انتشارات قدس، چاپ دوم، 1383ش .
3.ترجمه فارسی مفردات راغب ، حسین بن محمد راغب اصفهانی، مترجم : حسین خداپرست ، ناشر: نوید اسلام ، محل نشر : قم .1389
4.قاموس قرآن ، سیدعلی اکبر قرشی بنابی ، ناشر: دار الکتب الاسلامیه ، محل نشر : تهران .1386
5.اقول الامام علی بن ابی طالب (ع) فی کتاب لسان العرب ، جعفر بهاءالدین، بازنويسي : محمد بن مکرم ابن منظور ، ناشر: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی ، محل نشر : تهران . بی تا
6.پژوهشهای قرآنی علامه شعرانی در تفاسیر مجمع البیان، روح البیان و منهج الصادقین ، سیدمحمدرضا غیاثی کرمانی، ناشر: بوستان کتاب . بی تا 7.تفسیر کوثر ، یعقوب جعفری ، ناشر: هجرت ، محل نشر : قم . بی تا
8.تفسیر تبیان ، شیخ طوسی ، زير نظر : مهدی کمپانی زارع، علی اوجبی ، ناشر: خانه کتاب ، محل نشر : قم .1375
9.مجمع البیان فی تفسیر القرآن (جلد 1 و 2) ، فضل بن حسن طبرسی ، ناشر: ناصر خسرو ، محل نشر : قم .1387
10.معراج السعاده ، احمدبن محمدمهدی نراقی ، ناشر: هاتف ، محل نشر : قم .1385
11.خمس و زکات ، محسن قرائتی ، ناشر: مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن ، محل نشر : قم .1385
12.نرم افزارهاي جامع التفاسير ، جامع الاحاديث ،گنجينه روايات نور ،ميزان الحكمه ، كتابهاي اسلامي اينترنت ،ره توشه تبليغ ، قصص ، پرسمان ، شيطان شناسي .
13.پرتوی از نور: گزیده تفسیر نور، محسن قرائتی ، ناشر: مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن ، محل نشر : قم .
14.انسان از مرگ تا برزخ ، نعمت الله صالحی حاجی آبادی ، ناشر: مهر خوبان ، محل نشر : تهران .
15. 110سرمشق از سخنان حضرت علي عليه السلام، ابوالقاسم عليان نژادي ، ناشر: مدرسه الامام علي بن ابيطالب عليه السلام، محل نشر: قم
16.بر بال اندیشه، استاد حسین انصاریان، تحقیق: علی اصغر ظهیری، ناشر: دارالعرفان، چاپ اول، پاییز 1383.
17.وسائل الشیعه، محمد بن حسن الحر العاملی. بی تا
18.ترجمه و متن کتاب من لا یحضره الفقیه ، محمدبن علی ابن بابویه، مترجم : محمدجواد غفاری ، ناشر: دار الکتب الاسلامیه ، بی تا
19.انسان از مرگ تا برزخ ، نعمت اله صالحى حاجى آبادى ، بی تا
20.مختصر اصول کافی، چهار جلد در یک جلد ، محمدبن یعقوب کلینی، عبدالصمد اسلامی ، ناشر: نصایح ، محل نشر : قم . بی تا
21.تحف العقول عن آل الرسول (ص) ، حرانی ابومحمد، مترجم : صادق حسن زاده ، ناشر: آل علی (ع)
22.ترجمه تفسیر المیزان ( دوره بیست جلدی ) ، سیدمحمدحسین طباطبائی، سیدمحمدباقر موسوی همدانی ، ناشر: جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، دفتر انتشارات اسلامی،1385
23.کمال الدین و تمام النعمه ، محمدبن علی ابن بابویه ، ناشر: طلیعه نور .1430
24.سفینه البحار و مدینه الحکم و الاثار ، عباس قمی، مترجم : علی اکبر الهی خراسانی ، ناشر: بنیاد پژوهشهای اسلامی .1382
25.پندهای امام صادق (ع) به ره جویان صادق ، محمدتقی مصباح یزدی ، ناشر: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ( ره )، بی تا
26.داستانها و پندها ، محمد محمدی اشتهاردی ، ناشر: پیام عدالت،1384
27.خاطرات حجة الاسلام محسن قرائتي ، محسن قرائتي ، ناشر: مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن .1378
28.داستانهای شگفت ، سیدعبدالحسین دستغیب ، ناشر: جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، دفترانتشارات اسلامی ، محل نشر : تهران . بی تا
29.مجموعه آثار شهيد مطهري ، مرتضي مطهري ، ناشر : انتشارات صدرا ، محل نشر : قم . بی تا
30.داستانهای بحارالانوار ، محمود ناصری ناشر: دار الهدی .بی تا
/ج