ناتوانی و سرد مزاجی جنسی زوجین
نويسنده:حسن مانیان
منبع : اختصاصي راسخون
منبع : اختصاصي راسخون
مقاله پیش رو تلخیصی است از کتاب «ناتوانی، بی میلی و سردی جنسی (پیشگیری و درمان) نوشته آرمان ساکت و محمد نامدار مقدم».
کتاب «ناتوانی، بی میلی و سردی جنسی» در 128 صفحه ارائه شده. این کتاب در هشت فصل تنظیم شده که عبارتند از: فصل اوّل: اهمیت مسائل جنسی؛ فصل دوّم: عوامل مؤثر بر روابط جنسی؛ فصل سوّم: شدّت و ضعف میل جنسی در زنان؛ فصل چهارم: چگونه مرد رویاهای تان را بیابید؛ فصل پنجم: شدّت و ضعف میل جنسی در مردان؛ فصل ششم: فعّالیت جنسی افراد سالمند؛ فصل هفتم: فعّالیت جنسی موفق؛ فصل هشتم: اختلالات میل جنسی.
البته ما در این مقاله به برخی از مباحث مهم و کاربردی این کتاب پرداخته ایم که عبارتند از: اهمیت مسائل جنسی، مهمترین علل کاهش میل جنسی، شدّت و ضعف میل جنسی در زنان، سرد مزاجی زنان، عوارض ناشی از سرد مزاجی زنان، کام روا نشدن از هم بستری، نشانه های کام روایی، شدّت و ضعف میل جنسی در مردان، عوامل مؤثر بر خستگی جنسی مرد، مراحل نزدیکی، درمان ناتوانی جنسی.
کلید واژه: مسائل جنسی، روابط جنسی، ناتوانی جنسی، سرد مزاجی، انزال، کام روا، اورگاسم.
مقدمه
در ابتدا، بنای بنده بر این بود که در مورد ناتوانی و سرد مزاجی جنسی مطالبی نوشته، به عزیزان و دوستان خود ارائه نمایم؛ زیرا به این نتیجه رسیده بودم که یکی و بلکه مهم ترین دلیل از ادله مشاجره و حتی طلاق بین زوجین، این معضل یعنی سرد مزاجی طرف مقابلشان بوده؛ که البته عده ای از ایشان به این نتیجه رسیده بودند و عده ای حتی پس از طلاق، هنوز هم ندانسته اند که علت بی میلی و بی عشقی بین خود و همسرشان و حتی دلیل اصلی طلاق چه بوده. در ثانی بنده پس از پی گیری چنین موضوعی و بررسی این کتاب، متوجه شدم که اکثر مطالبی که در این کتاب آمده بسیار مفید است و اگر هم کمی از مطالب این کتاب را در مقاله خود بیاورم، مسلماً حق مطلب را ادا نکرده ام. این بود که بنده تصمیم گرفتم تمامی مباحث این مقاله را از این کتاب برداشت کنم و این مقاله را به صورت تلخیصی از این کتاب به خوانندگان عزیز ارائه کنم. باشد که مرضی خداوند و ائمه طاهرین (ع) قرار گیرد.
اهمیت مسائل جنسی
به طور کلی می توان گفت که غریزه تمایل، ذاتی است که در مقابل انگیزه مخصوص، عکس العمل مشخص نشان می دهد. در زندگی متمدن بشری، آن طور که غریزه ما ایجاب می کند با محرک های جنسی روبرو نمی شویم. بنابر این تکامل و ایجاد زندگی جنسی در زناشویی را نمی توان به دست طبیعت سپرد، بلکه باید برای درک و پی بردن به جزئیات آن کوشش و فعالیت نمود.
میل جنسی زن و مرد فی ذاته برای برقراری ارتباط جنسی کافی نخواهد بود. تکنیک حقیقی انجام عمل جنسی، اکتسابی است یعنی بدون اطلاع قبلی و فهم مکانیسم مقاربت، اشکالات زیادی در روابط جنسی به وجود خواهد آمد. به عبارت دیگر قدرت انجام عمل جفت گیری به نحو کامل برای مرد و زن از طریق غریزه به وجود نخواهد آمد، بلکه برای ایجاد زندگی جنسی مطلوب و لذت بخش لازم است تکنیک روابط جنسی آموخته شود. منظور از تکنیک روابط جنسی، انجام دادن روابط جنسی به نحو کامل و مؤثر است. برای اجرای چنین عملی، اولاً باید مکانیسم مربوط به تشریح و فیزیولوژی عمل جنسی را فهمید. ثانیاً باید به فن عشق بازی پی برد؛ زیرا بدین وسیله می توان روابط جنسی را لذت بخش نمود.
از لحاظ جسمی عمل جنسی عبارت است از ارتباط بین دستگاه تناسلی زن و مرد. از نقطه نظر روحی و روانی طرفین باید اطلاعاتی درباره ماهیت انگیزه و نیروی جنسی، عوامل مؤثر در بروز تحریکات جنسی، تفاوت میان عکس العمل جنسی زن و مرد و همچنین اهمیت و ارزش ملایمت و مهارت در انجام امور جنسی داشته باشند.
در همین ارتباطات و تحریکات جنسی، تقریباً تمام قسمت های بدن به فعالیت می افتند. دستگاه عصبی، سیستم غددی، دستگاه عضلانی و حس-های مختلف به خصوص حس لامسه، بینایی و شامه کلاً در فعالیت جنسی نقش مهمی دارند. در موقع تحریکات جنسی علاوه بر تغییرات موضعی، تغییرات جسمی و روحی مختلفی در تمام نقاط بدن بروز می کند. نبض تند، تنفس شدید، مردمک ها گشاد، صورت برافروخته و بالأخره فعالیت عضلانی شدید می شود.
باید دانست که در روابط جنسی، جسم و روح، هر دو متأثر می شوند. برای این که روابط جنسی مطلوب و لذت بخش باشد، مرد و زن بایستی به عکس العمل جنسی یکدیگر آشنا بوده و سعی کنند که در احتیاجات جنسی خود هماهنگی به وجود آورند. به عبارت دیگر، فن جنسی را بیاموزند. فن جنسی عبارت است از موزون نمودن کیفیت روابط جنسی از لحاظ جسمی، روحی و زیبایی. روابط جنسی را نباید به عنوان یک وظیفه یا یک عمل پیش پا افتاده زناشویی تلقی نمود، بلکه باید آن را عمل مشترکی دانست که زن و شوهر بایست برای لذت بخش ساختن آن کوشش کنند. به عبارت دیگر چنانچه لذت جنسی دو جانبه باشد، برای زن و مرد به مراتب مطلوب تر خواهد بود و منظور از فن جنسی، رسیدن به چنین توازن و هماهنگی می باشد.
در روابط جنسی اتفاقی، مرد به ندرت احساسات و عکس العمل جنسی زن را در نظر می گیرد. چنین مردی اصولاً در فکر خود بوده و فقط می-خواهد میل جنسی خود را ارضاء نماید و به هیچ وجه توجهی به بیدار کردن و اقناع میل جنسی زن ندارد. بدون شک، چنین روابطی باعث می-شود که مرد اختلالات جنسی زن و مرد را درک نکند و نداند چگونه و از چه راهی با همسر آینده خود رابطه جنسی برقرار سازد، که این خود، دارای اهمیت روانی زیادی می باشد. (1)
مهمترین علل کاهش میل جنسی
شدّت و ضعف میل جنسی در زنان
سرد مزاجی زنان
علت سرد مزاجی در موارد کمی مربوط به بیماری های جسمی مانند زیاده روی در کار و فعالیت جسمانی، خستگی، بیماری قند، ضعف اعصاب و... می باشد. اما در اکثر موارد، علت آن روانی است. به همین جهت باید با در نظر گرفتن علت اصلی سرد مزاجی، نسبت به درمان آن اقدام نمود.
از آن جایی که برای تحریک زن، معمولاً مرد باید زن را وادار به عمل آمیزش نماید، لذا زنان اغلب متهم به سرد مزاجی می شوند. تحقیقات انسان شناسی این حقیقت را روشن ساخته که میل به روابط جنسی ممتد در زنان، ناشی از تمدن است.
به طور کلی، سرد مزاجی را به دودسته طبیعی و غیر طبیعی تقسیم می کنند. در سرد مزاجی طبیعی در نود درصد موارد، علت عمده سرد مزاجی ناشی گری مرد است. سرد مزاجی غیر طبیعی مربوط به خود زن بوده و بیشتر در زن هایی دیده می شود که عقاید افراطی داشته و از اینکه زن خَلق شده اند ناراضی می باشند.
سردی جنسی در خانم ها زیادتر و به صورت مختلف خودنمایی می کند. بعضی خانم ها میل و اشتهای جنسی ندارند و در بعضی ها میل جنسی زیاد بوده و زودتر تحریک می شوند ولی از عمل جنسی خیلی کم و یا هیچ لذتی نمی برند. عده ای هم اصولاً نسبت به روابط جنسی کراهت و نفرت داشته و آن را یکی از وظایف نامطبوع زناشویی می دانند. ممکن است خانمی اصولاً سرد باشد و در هیچ حالتی میل جنسی نداشته باشد و یا ممکن است سردی او موقتی و نسبی باشد که این مربوط به عوامل مختلف زناشویی می باشد. سردی مطلق و دائم، به ندرت دیده می شود. فردی که احساسات جنسی ندارد ممکن است فقط به این علت باشد که تا کنون با نوع تحریکی که در او عکس العمل به وجود آورد مواجه نشده است. در اکثر موارد، عدم عکس العمل جنسی مربوط به خاطرات قبل از ازدواج بوده و بعضی از آن ها هم مربوط به دوران طفولیت می باشند.
ممکن است سردی جنسی به علت پرورش یافتن در محیطی سرد باشد. شروع بیشتر سردی جنسی در خانم ها مربوط به تربیت جنسی غلط و عدم امکان رهایی از ترس و وحشتی است که در دوران طفولیت عارض آن ها شده است. ترس و اضطراب یکی دیگر از علل شایع سردی مزاج در خانم ها می باشد. ترس از مسائل جنسی، ترس از تمکین، ترس از درد و جراحت بدنی، آبستنی و... از جمله مواردی است که سردی مزاج را به همراه می آورد.
اگر دختری با این فکر و عقیده پرورش یابد که ارتباطات جنسی شایسته حیوان و مایه پستی مقام و یا غیر اخلاقی است، این عقیده در او نقش می بندد که مسئله جنسیت اصولاً مبتذل و هجو می باشد و مسلماً این تخیلات پس از ازدواج به آسانی از بین نرفته و چه بسا به سردی جنسی بیانجامد.
در سرد مزاجی، میل جنسی وجود دارد و تحریکات جنسی به هنگام نزدیکی لذت بخش است هیچ یک از اختلافات و مشکلات جنسی رایج تر و در عین حال تلخ تر از آن نیست که زن به هنگام نزدیکی از تمتع و لذتی که هر فرد بشری به حکم طبیعت از آن برخوردار است محروم بماند. این اختلال به قدری شایع است که اغلب، آن را غیر طبیعی نمی شمارند و برخی از زنان حالت خود را عادی تصور می کنند و تمتع جنسی را زاییده خوی حیوانی و رذالت و ناپاکی می خوانند و معتقدند که معاشقه شوهر را فقط به لحاظ اطاعت از او، تحمل می کنند و آن لذتی نمی برند و اصولاً اهمیت این امر را نیز انکار می کنند. بسیاری از زنان دانسته یا ندانسته به پرسش های پزشک پاسخ نادرست می دهند چرا که زن، اغلب سعی دارد خود را سرد مزاج نشان دهد و شکایت و گله کند که «هیچ کس به راستی مرا نشناخته و علوّ ضمیر مرا در نیافته و من از نظر اخلاقی فوق الذات دنیوی و تمتعات حیوانی هستم.»
و بالأخره بعضی از زنان حتی در وجود خود خجالت می کشند اذعان کنند که جنسیت در زندگی آن ها مؤثر است. گروهی از زنان به هنگام انزال، چنان لذت می برند که به حالت غش می افتند ولی بعد می گویند چیزی به خاطر نمی آورند و انکار می کنند که لذت جنسی برده اند؛ زیرا نمی-خواهند اعتراف کنند که تا آن حد تحت نفوذ و سلطه امور جنسی و مقهور غریزه فطری خویش شده اند. نکته دیگری که باید در نظر داشت آن است که سرد مزاجی به نسبت کشورها و اقوام و آب و هوا تغییرپذیر است. سرد مزاجی را نباید عارضه ای ساده پنداشت بلکه پدیده ای بسیار پیچیده و مرموز است و علاوه بر آن انواع و درجات گوناگون دارد. برای پی بردن به کیفیت سرد مزاجی باید علل آن را مطالعه کرد و دریافت. برای فهم مطلب، باید گفت زنی که از امور جنسی هیچ تمتعی نبرد تا کنون آفریده نشده است و هر موجود زنده، ذاتاً صاحب تمایلات شهوانی است جز آن که در بعضی از زنان نحوه بروز لذت جنسی با دیگران متفاوت است، به همین سبب نسبت به زنان دیگر، سرد مزاج به نظر می آیند و از مقاربت تمتعی نمی برند. این عارضه ناشی از آن نیست که غریزه جنسی آنان تباه شده است، بلکه طریقه ارضای آن، از راه نزدیکی نیست و روش دیگری دارد. عوامل شگفت آور، موجب سرد مزاجی زنان و در نتیجه محرومیت از لذتی است که غایت آرزوی هر زنی باید باشد.
علت عمده سرد مزاجی زن، ناشی گری مرد است. غالباً مرد است که نمی داند چگونه باید زن را برای دست یابی به اوج لذت آماده کند و این عدم آگاهی، مخصوصاً به لحاظ نقاط حساس زن و تفاوت نحوه انزال زن و مرد قابل تأمل است. مرد باید در رساندن زن به اوج لذت جنسی و انزال، هنرمندانه و با ظرافت عمل کند و از جزئیات ساختمان بدن زن مطلع باشد. بیشتر مردان، اطلاعات شان از نزدیکی، تنها دخول است و بس. البته این عمل برای حامله کردن زن کافی است ولی کمتر او را به مرحله انزال می رساند. انزال هر زنی مستلزم شرایط خاصی است که تا آن شرایط جمع نشود زن به غایت تمتع نائل نمی شود. در بعضی از زنان مالش و تحریک کلیتوریس قبل یا در حین نزدیکی برای ارضای کامل کفایت می-کند و در بعضی، این امر پیچیده تر و دشوارتر است و گاهی مستلزم کارهایی است که به ظاهر بی معنی و خنده آور جلوه می کند.
نکته مهم این است که غالب زنان هر اندازه هم سرد مزاج باشند به شرط آن که شوهر در کاوش مراکز حساس پافشاری کند به تمتع جنسی دست می یابند. گاهی کافی است که چنین نقطه ای را به هنگام نزدیکی لمس نمود تا زن بی قرار شود. البته فقط کشف این مراکز کفایت نمی کند بلکه شوهر باید دریابد که طرز رفتار با آن نقطه چگونه است. گاهی تنگ در آغوش کشیدن، زنی را بی اختیار و متمتع می کند و گاهی نوازش و ملامسه لطیف همین نتیجه را می بخشد و به راستی که در این وادی نمی توان قانونی قطعی و یک نواخت وضع کرد و در هر شخصی و هر مقام و موقعی نوعی از معاشقه، مطلوب و تأثیرگذار است.
اگر زن برای حصول انزال، احتیاج به نوع خاصی از مراقبت داشته باشد که مرد از آن گریزان است آن وقت کار مشکل می شود. معمولاً زن از ابراز این موضوع پرهیز می کند ولی هنگامی که شوهر حقیقت امر را دریافت، نباید به بهانه آن که این عمل، غیر طبیعی و غیر عادی است از آن خودداری کند، چرا که حد فاصل بین مسائل عادی و غیرعادی جنسی منوط به اوضاع و احوال خاص است.
گاهی سرد مزاجی مربوط است به یک واقعه کوچک در طفولیت، که زن آن را از یاد برده است و یا مربوط به دوران بلوغ است که برخی روان-شناسان با تجربه از راه پرسش های گوناگون به واقعیت موضوع پی می برند. معمولاً اگر در شب زفاف همه جریان نیز بر وفق مراد باشد باز زن در این شب موفق به انزال نمی شود و تا چند شب یا چند هفته پس از برداشته شدن پرده دوشیزگی، اوج لذت به او دست نمی شود. برخی از زنان تا پیش از نخستین زایمان، موفق به انزال نمی شوند. باید بدانیم که در این موارد نزدیکی را ناخودآگاه پست می شمارند و طبعاً خواستار حالت ویژه انزال که سند قاطع زن بودن و تسلیم کامل آنان است نمی باشند ولی پس از زایمان نخست، معنای واقعی رابطه جنسی را درمی یابند و از آن پس از کام روایی پرهیزی ندارند.
بسیاری از زنان، به خصوص آن ها که در طفولیت گرفتار پدرانی سخت گیر و بد خلق بوده و دائم تنبیه می شده اند، برای رسیدن به انزال محتاج به تصورات زجرکشی و آزار می باشند، یعنی تا شوهر نسبت به آن ها خشونت نکند انزال به آن ها دست نمی دهد. معمولاً چنین زنانی به علت شرم، از افشای راز درونی خویش گریزان می باشند و غالباً تمام عمر را به سکوت می گذرانند. در این زنان که آن ها را خودآزار می خوانند از مراکز مهم تحریک، ناحیه باسن و لمبرهاست ولی سایر مناطق بدن هم گاهی این خاصیت را پیدا می کنند.
گروهی از زنان عشق و الفت خاصی نسبت به مردان ضعیف النفس و مفلوک دارند و تمتعی نمی برند مگر آن که به همسر خود تقدم و برتری داشته باشند. مردان رنجور، ضعیف، نحیف و سُست اراده، جاذبه جنسی برای این گونه زنان دارند و در آغوش شوهر نیرومند لذتی نمی برند ولی از هم بستری با مردی با نیروی جنسی ناقص موفق به انزال شدید می شوند. تکاپوی ذهنی زن، ممانعت او از انزال، غیر محبوب بودن همسر و خشونت و بی محاباتی شوهر در شب زفاف منجر به دردهای حوالی لب های بزرگ و کشاله ران و سایر نقاط بدن می شود. در این مورد هیچ نوع نقص بدنی در کار نیست بلکه این دردها اعتراضی هستند که بدن به ممانعت از انزال می کند. مهمترین نشانه این حالت، سفت شدن عضلات مهبل است.
زن به ظاهر مشتاق به مقاربت است ولی ضمیر پنهان او مخالفت خود را از راه جمع کردن عضلات مهبل بروز می دهد چرا که ممکن است ذهن انسان به اشتباه بیفتد، ولی بدن هرگز دچار اشتباه نمی شود و نشانه اعتراض بدن همان درد است.
بنابر آن چه گفته شد، سرد مزاجی زنان از سه عامل کلی ناشی می شود: دسته اول: عوامل عضوی که مورد بحث ما نیست؛ دسته دوم: سردی کاذب که اغلب در نتیجه عدم اطلاع زن و شوهر از روش مقاربت و عدم هماهنگی و تحمل دو طرف است. توضیحات کامل در این باره، قضیه را روشن می کند و دستورهای لازم به طرفین اغلب اختلال را بر طرف می کند. گاهی اوقات ضعف عمومی، کم خونی و سوء تغذیه، ممکن است به سُستی قوای تناسلی و خستگی جنسی بیانجامد؛ دسته سوم: سردی حقیقی، که علت اصلی آن اختلال های عمیق روانی می باشد. در این مرحله کلیه عوامل روانی از ابتدای بلوغ تا موقع زناشویی و حتی خاطرات و تجربیات دوران کودکی بررسی می شوند، تا علل و ریشه های سرد مزاجی مشخص و با روش های روان درمانی و در صورت لزوم مصرف دارو درمان شوند. بعضی موارد ممکن است علل جسمی با علل روانی نیز همراه شوند و درمان های مکمل عضوی و روانی در این مورد مؤثر باشند. از طرف دیگر سرد مزاجی، خود ممکن است یکی از علائم و یا حتی تنها علامت افسرگی درون زا باشد که مراجعه به روان پزشک و یا روان درمان گر و درمان اختصاصی آن در مدت کوتاهی علائم سرد مزاجی را از بین می برد. (3)
عوارض ناشی از سرد مزاجی زنان
کام روا نشدن از هم بستری
بر اساس اظهارات بانوان معلوم شده که سبب سرد مزاجی نیمی از آنان همین عامل کام روا نشدن از هم بستری است. آن ها به سبب ناآشنایی همسرانشان با اصول زن داری و برقراری روابط جنسی، چه بسا هیچ مفهومی از این روابط در ذهن نداشته باشند، بلکه آن را عملی حیوانی، غیر بهداشتی و مشمئز کننده بدانند که جز اتلاف وقت ثمری ندارد.
اشکال اصلی به طرف مقابل آن ها یعنی به مرد مربوط می شود که باید وظایف خود را بداند؛ زیرا از زنان انتظار نمی رود که با این قبیل مسائل آشنا باشند و یا در جمع یکدیگر درباره آن مسائل پرسش و گفتگو کنند و تجربه بیاموزند. در حالی که مردان به راحتی می توانند در مجالس دوستانه خود از محرمانه ترین مسائل خانوادگی گفتگو کنند و پرسش هایشان را مطرح سازند. گاهی نیز مرد با آن که با شیوه های روابط جنسی آشناست، بر اثر فشار شهوت یا خودخواهی، همسر خود را در کام روا شدن یاری نمی کند و پیش از ارضای او دست از عمل زناشویی می کشد.
سردی جنسی خصیصه ای نیست که با انسان زاییده شود و تا دم مرگ باقی و برقرار بماند. فردی که احساس جنسی ندارد ممکن است فقط به این علت باشد که تا کنون با نوع تحریکی که در او عکس العمل به وجود می آورد، مواجه نشده است. اگر قدرت جنسی مرد ناکافی یا میل جنسی او کم باشد، اگر انزال، زود یا به سرعت واقع شود و مرد خود را عقب بکشد، آن وقت است که در زن تنفر و اکراهی در مقابل روابط جنسی به وجود می آید؛ یعنی یا تحریک نشده و یا محرومی های متوالی به تدریج سبب از بین رفتن احساس لذت و از بین رفتن میل جنسی او می شود. در هر حال اگر به طور متوالی او را محروم نگاه دارند پس از مدتی به هیچ وجه تمکین نخواهد کرد.
در حقیقت گذشت دوران زناشویی است که به افراد می فهماند آن چه در هر زمان می دانسته اند نسبت به تجربه های بعدی، ناقص بوده است و کمتر کسی را بدون در نظر گرفتن تجربه های بعدی می توان یافت که به خطایی که مرتکب می شود معترف باشد. به هر تقدیر باید پذیرفت که لذت نبردن از آمیزش وقتی برای مدتی طولانی ادامه یابد برای زن اخلاقی ثابت و ثانوی به وجود می آورد که همان سرد مزاجی است و معمولاً نیز با روش های دیگر نمی توان وی را به آمیزش علاقه مند ساخت؛ زیرا او به واقع از این کار خاطره شیرینی ندارد و تماس تناسلی نیز بدون تحریک و ارضاء، نه تنها علاقه ساز نیست که گاهی حتی تنفرآور است. (5)
نشانه های کام روایی
1. به طور طبیعی همان کیفیتی که در حال انزال به مرد دست می دهد باید برای زن نیز پیش آید و علامت آن احساس موج های پیاپی در سراسر بدن و ضربان و تپش بی اختیار یا انقباض در ناحیه تناسلی است. اما نباید فراموش کرد که اوج گیری و تحریک نیز طغیان و ارضاء در زن به کندی صورت می گیرد و خیلی به آرامی فرو می نشیند و پس از عمل، نیز به سکوت و سکون بیشتری نیازمند است.
2. تمایل به روابط مجدد: همین که زنی به ارتباط زناشویی رغبت نشان دهد گواه آن است که مفهوم لذت زناشویی را لاأقل تا حدودی دریافته است، چنان که بی میلی چه بسا به سبب آن است که لذت آن را درک نکرده است. (6)
پندار غلط
بسیار بی معنی است که بعضی از زنان برای آن که خود را افرادی مستقل و با اراده نشان دهند، نزد هم جنس شان خویشتن را بی نیاز از مرد و بی-علاقه به اعمال زناشویی نشان می دهند. این قبیل زنان نمی دانند که اوّلاً هم آغوشی و تمایل به آن، نشانه ضعف نیست و در حقیقت زن در این عمل مهمان دار است. دوّم این که توافق در میل جنسی با شوهر، در شادابی و تندرستی زن فوق العاده مؤثر است و سردی مزاج، اگر هم ساختگی نباشد، افتخار نیست بلکه چه بسا دلیل نقص روحی و عیب جسمی است. معمولاً زنانی که شوهران شان، به هر علت، نمی توانند با آن ها هم بستر شوند طولی نمی کشد که دچار عوارض جسمی می شوند و شادمانی و طراوت خود را از دست می دهند. سوّم، اظهار بی میلی زن، شوهر را به افسردگی روحی و بی حوصلگی یا به بی قراری رابطه جنسی در خارج حدوده خانواده گرفتار می سازد. (7)
کم رویی و حیا
اگر دختری با این فکر و عقیده پرورش یابد که ارتباط جنسی، عملی حیوانی و باعث پستی منزلت انسان و رفتاری غیر اخلاقی است و یا به طور دائم به خاطر بیان احساسات و عواطفش ملامت و نکوهش شود. این خیال باطل در ذهن او نقش می بندد که مسائل جنسی اصولاً مبتذل و پوچ هستند، و مسلماً این تخیلات پس از ازدواج نیز به سهولت از بین نخواهد رفت.
در روابط جنسی، زن نباید به هیچ وجه نقش مفعول (عنصر خون سرد و بی میل) را بازی کند. صحیح است که خانم ها میل دارند حتی عملی را که در انجام آن میل و رغبت وافر دارند به اصرار دیگران انجام دهند، با این حال عمل اشتباهی است اگر زن در مورد عمل جنسی از خود فعالیت و علاقه نشان ندهد. احساسات مردان پر شور و حرارت را، هیچ عملی بدتر از خون سردی حقیقی یا ساختگی خانم ها جریحه دار نمی سازد. این یکی از علل شایع ناهماهنگی در زناشویی است.
همان طوری که فعالیت مرد در تحریک زن سبب می شود که عکس العمل تحریکی خودش هم افزوده گردد به همان طریق علاقه و فعالیت زن هم سبب می شود که علاقه و میل شهوانی خودش زیادتر شده برای انجام روابط زناشویی آماده گردد. از جمله عوامل مشکل آفرین در زندگی زناشویی ناآشنایی هر یک از دو طرف با روحیات طرف مقابل است. هیچ گاه نمی توان انتظار داشت که بانویی بدن شناخت روحیه همسرش تقاضای وی را برآورده سازد. اما شگفت اینکه آن ها نه در صدد شناختن یکدیگر بر می آیند و نه می توانند خویشتن را به طرف مقابل بشناسانند، و این همه نیست مگر بر اثر بیگانگی با شیوه صحیح زندگی و ناآگاهی.
به هر تقدیر، همان گونه که وظیفه زن است که از روحیات خود و مردش سر در آورد، مرد نیز وظیفه دارد حالت خود را برای همسرش تشریح کند و آن چه را احساس می کند یا از آن رنج می برد برای وی باز گوید. از جمله اموری که سزاست زنان بدانند رنج ها و انگیزه هایی است که مرد (شوهر) را به سوی زن می کشاند. (8)
شدّت و ضعف میل جنسی در مردان
عوامل مؤثر بر خستگی جنسی مرد
ناتوانی جنسی
مراحل نزدیکی
1. مرحله تحریک: انگیزه یا هوس در اثر ترشح نوعی هورمون ایجاد می شود و هیچ آدمی استثناء نیست جز آن که گاهی فاقد این ترشح باشد چنان که هیچ انسانی به طور کلی فاقد اشتهاء نیست جز آن که گاهی این هوس از امور متعارف جنسی منحرف می گردد و تبدیل به نوعی بیماری می شود که شخص را از مراقبت مقاربت بی زار می کند. البته انگیزه یا هوس منشأ روانی و اجتماعی نیز دارد که برای بروز آن هماهنگی و تأثیر تمام عوامل لازم است. زنان و مردانی یافت می شوند که مثلاً از حیث انزال تندرست اند ولی برای برانگیختن هوس به محرکی غیر از آن چه معمول است نیاز دارند.
2. مرحله تثبیت: گاهی پیش می آید مردی کاملاً سالم و طبیعی که زنی را نیز بسیار خواستار است چون با او رو به رو می شود، ناکام می گردد و قادر به نعوظ نمی شود. نعوظ عبارت است از سخت شدن و راست گشتن آلت تناسلی مرد. در اثر تحریک اعصاب نعوظی، خون، جسم اسفنجی آلت را پّر می کند و سبب سفتی و سختی آن می شود. نعوظ ناکامل، بیشتر از مشکلات روحی و نیز خستگی و کسالت جسمانی ناشی می شود که با بر طرف شدن آن ها اختلال نعوظی نیز رفع می گردد. بیماری قند و بیماری های مزمن کلیوی نیز موجب از دست رفتن توانایی نعوظ می شوند.
چاقی و بیماری های ناشی از آن، فعالیت های جسمی و جنسی را کُند می کنند. مصرف مداوم مشروبات الکلی، فعالیت جنسی را کاهش می دهد و اختلال هایی در نعوظ ایجاد می کنند. مسمومیت با موادی مثل سرب، جیوه، فسفر و... نیز مشکلاتی در نعوظ پدید می آورند. مصرف تریاک و دیگر مواد افیونی، هرچند ابتدا قوای جنسی را تحریک می کنند ولی رفته رفته منجر به ضعف هوس و کم کاری دستگاه تناسلی می شوند. مثلاً نیکوتین سیگار و تنباکو در ترشحات جنسی فرد مصرف کننده تأثیرهای زیان بار بر جای می گذارد که با ترک این مواد، مشکل نیز به تدریج بر طرف می-شود. مشکلات روانی و عصبی نقش مهمی در عدم نعوظ، بازی می کنند مثلاً اگر اتاق استراحت و خواب کثیف و نامرتب و یا بستر نامناسب باشد یا محیط نامطلوب باشد گاه به ویژه بر فرد حساس چنان تأثیر می گذارد که به وی نعوظ ناقص دست می دهد. به همین دلیل باید به یاد داشت که نزدیکی، تنها امری جنسی نیست، بلکه جنبه روانی آن نیز بسیار با اهمیت است.
اگر امور نامطلوب سبب نعوظ ناقص شوند، راجع به مراقبت مردی که زنش را دوست نمی دارد چه می توان گفت؟ در چنین حالتی کوچک ترین بهانه ای چون رفتار ناشایست هم خوابه و یا سختی و ناهنجاری، کافی است که شعله هوس مرد را خاموش کند و آن گاه که زنی نسبت ناتوانی جنسی به شوهرش بدهد مرد فوراً پریشان می شود و خود را برای همیشه از تمتع جنسی محروم خواهد کرد. مرد نوعاً نسبت به مردانگی خویش بسیار حساس است و اگر کسی به او نسبت ناتوانی جنسی بدهد، آن را اهانتی عظیم می شمارد و دچار عذاب روحی می شود و چون حصول نعوظ وابسته به عمل اعصاب تناسلی است هنگامی که کس باور کرد توانایی نعوظ ندارد در اثر تلقین، واقعاً ناتوان می گردد.
3. مرحله اوج لذت جنسی یا اورگاسم: گاهی اوقات ممکن است انزال بی اختیار و بی موقع دست دهد و یا اصلاً انزال حاصل نشود. انزال زودرس نیز بیشتر وقتی دست می دهد که شخص بسیار حساس باشد و نیز کسی که سالیان دراز در اشتیاق وصال بوده است، چون سرانجام هجران به پایان برسد و وصال میسر گردد، گرفتار این عارضه می شود. اگر ناتوانی نعوظ در اثر خودداری طولانی از نزدیکی، بی کاری یا عدم تحرک، عارض شده باشد درمان آن به مراتب دشوارتر است و این کیفیت در مورد همه اعضای بدن صدق می کند که چون عضوی مدتی بی کار ماند افسرده و ناتوان می شود و توان عمل را از دست می دهد.
احتمال نارسایی نعوظ با بالا رفتن سن، افزایش می یابد ولی این پدیده همراه نتیجه اجتناب ناپذیر سال خوردگی نیست و بیماری های دیگر وابسته به سن نیز بر احتمال وقوع آن می افزایند. پریشانی بیماران و خودداری آن ها و دست اندرکاران حفظ تندرستی از بحث در امور جنسی نیز، سهمی در عدم تشخیص نارسایی نعوظ دارد. بر خلاف باور عمومی، بسیاری از نارسایی های نعوظ با درمان به موقع و مناسب با موفقیت معالجه می شوند. مردان مبتلا به نارسایی نعوظ به تشخیص و درمان وضع خاص خویش نیاز دارند. آگاهی و بصیرت بیمار، به حالت خود و میل انتظار او و همسرش، از ملاحظات مهم در انتخاب روش درمانی به شمار می رود. تخمین زده می شود که سی درصد مردها مبتلا به این اختلال هستند. انزال زودرس، در بین مردان جوان تر، با شریک جنسی جدید، و در بین کسانی که تحصیلات دانشگاهی دارند (در مقایسه با مردهای کم سواد) شایع تر است و گمان می رود به نگرانی در مورد ارضای همسر مرتبط باشد.
پاره ای از علت ها و عواملی که باعث ناتوانی جنسی می شوند از وضعیت جسمانی و ساختمان اعضای بدن سرچشمه می گیرند و پاره ای دیگر از علت ها و عوامل ناتوانی جنسی، در رفتار و عادت ها ناپرهیزی های خود شخص ریشه دارند. کسی که مادرزاد یا در اثر سانحه ای یکی از اعضای اندام جنسی خود را از دست داده، مسلماً بر او حرجی نیست و نمی توان او را سرزنش و نکوهش کرد؛ زیرا کم نیستند کسانی که هنگام تولد، دچار یک یا چد نقص جسمانی هستند. از جمله عواملی که در بروز نقص های جسمانی نوزادان مؤثرند، می توان موارد ذیل را نام برد: 1. خویشاوندی نزدیک میان زن و شوهر؛ 2. رعایت نکردن اصول بهداشتی و پزشکی در هنگام بارداری؛ 3. دعوا و نزاع های خانوادگی.
باید توجه داشت که بین قدرت جنسی و قدرت جسمی تفاوت بسیار است. ممکن است مردی دارای نیروی کافی و اندامی ورزیده باشد، ولی از لحاظ نیروی جنسی ضعیف، و برعکس افرادی باشند لاغر اندام، اما از عهده و رضایت خاطر چهار زن برآیند! تردیدی نیست که بین سکس و شخصیت انسان ارتباط مستقیم وجود دارد، و کسی که دچار ناتوانی جنسی و یا انحراف جنسی است مسلماً دچار اختلال شخصیت نیز می باشد.
قدرت جنسی یعنی به پایان رساندن یک نیاز. از جمله عواملی که در قدرت جنسی دخالت دارند عبارتند از: تمایل روحی کامل، لذت بردن، لذت بخشیدن و... بعضی از مردان قدرت لذت بردن را دارند، اما توانایی لذت بخشیدن به همسر خود را ندارند، این کیفیت را می توان عدم توانایی جنسی نسبی دانست. در بعضی موارد اختلالات و کمبودهای قوه جنسی پس از ازدواج عارض می شود. بعضی هم به امید این که این ناتوانی یا ضعف پس از ازدواج رفع شود اقدام به وصلت می کنند، در صورتی که این عمل کاملاً اشتباه می باشد. مردی که به این ضعف دچار شده است باید قبل از ازدواج مشکل ضعف جنسی را در خود درمان کند. ازدواج راهی برای درمان ضعف جنسی نیست.
ناتوانی جنسی در مردان انواع مختلف دارد. این ناتوانی اگر در رابطه با ابتلاء به مرضی نباشد یا این که از لحاظ ژنتیکی، ارثی نباشد، بیشتر جنبه روانی و حالات روحی دارد. ناتوانی جنسی در مرد عبارت است از عدم توانایی نزدیکی به همسر خود. این عدم توانایی می تواند به علل زیر باشد: 1. عوامل روحی، شرم و حیا و خجالت کشیدن؛ 2. عدم آمادگی فکری و عدم داشتن تجربه جنسی و در نتیجه دچار انزال سریع شدن؛ 3. ترس و احساس حقارت از این که زنی را که دوست دارند و به همسری انتخاب کرده اند، دچار اذیت و آزار شود؛ 4. ناتوانی در برابر همسر زیبا که او را با دید معنوی می نگرد؛ 5. انحراف جنسی و هم جنس گرایی؛ 6. خستگی از کار زیاد و سخت؛ 7. ناراحتی های عصبی، گرفتاری های روزانه، مشکلات زندگی، برخورهای نامطلوب و...؛ 8. مواد مخدر و مشروبات الکلی؛ 9. تغذیه نامطلوب، عدم رشد جسمانی کامل، کم کاری غدد تیروئید و...؛ 10. خود ارضایی دوران جوانی؛ 11. ناتوانی از لحاظ ساختمان درونی، از قبیل کمبود یک بیضه، کوچکی بیضه ها، تنبلی بیضه ها؛ 12. مورد تحقیر قرار گرفتن فرد از طرف زن به خاطر کوچکی آلت تناسلی یا سُستی کمر؛ 13. سال خوردگی.
مردی که از لحاظ جنسی سرد می باشد ممکن است هنگام مقاربت، کاملاً قادر باشد و بتوان عمل جنسی را انجام دهد، فقط اشتهای جنسی او کم بوده و می تواند ماه ها بدون لذت جنسی به سر برد. ولی مرد ناتوان ممکن است میل جنسی شدید و مداومی داشته باشد ولی قدرت نعوظ نداشته و یا اگر دارد نمی تواند آن قدر خود را نگه دارد تا دخول انجام گیرد. توانایی جنسی مرد روی هم رفته مربوط به قدرت میل جنسی یا قدرت نعوظ و بالأخره قدرت نگه داری نعوظ برای مدت کافی می باشد. اگر میل جنسی مرد کم باشد یا نتواند نعوظ کند و یا زود انزال شود، به اشکال می تواند در زندگی زناشویی ارتباط مطلوب و طبیعی به وجود آورد.
در بعضی از موارد، ناتوانی جنسی معلول کمبود هورمون ها، اختلالات موضعی اعضاء تناسلی یا عوامل سرشتی دیگری که منجر به کمبود احتیاجات و قدرت جنسی مرد می شوند می باشد. در خیلی از موارد، چه در مردها و چه در زن ها، ناتوانی جنسی ریشه های روحی دارد. افکار دوران کودکی، تعلق زیاد به مادر، ترس و اضطراب، کشمکش های روحی، مزاج عصبی، علاقه به جنس موافق و علل روحی دیگر ممکن است سبب ناتوانی جنسی در مرد شوند. عده ای تصور می کنند که عدم تناسب دستگاه تناسلی علت عمده ناسازگاری های جنسی می باشد در صورتی که این طور نبوده و فقط در موارد استثنائی ممکن است سبب اشکالات عضوی در مقاربت و یا عدم توازن جنسی شود.
شایان ذکر است که ضعف جنسی قابل درمان است ولی باید تحت نظر اطبای حاذق و ورزیده انجام گیرد؛ زیرا درمان بر حسب علت و ماهیت عارضه فرق می کند. توجه به اختلالات سرشتی، تجویز هورمون ها و ویتامین های مختلف، درمان موضعی اختلالات دستگاه تناسلی، درمان به وسیله جریان الکتریک و سایر درمان های طبی، گاهی مؤثر واقع می شوند. در بعضی موارد این درمان ها بی اثر بوده و باید به درمان های روانی متوسل شد. (11)
درمان ناتوانی جنسی
هرگاه ضعف و سُستی بر اثر ضربه دیدن کمر و به زمین افتادن و یا حمل بار سنگین باشد، باید با روغن زیتون و روغن سبز و یا روغن حیوانی خالص مخلوط با مومیائی، کمر را خوب ماساژ داده و با پارچه پشمی بست و استراحت نمود. هرگاه این ضعف و سُستی به علت سرماخوردگی باشد نیز می توان از دستور فوق استفاده نمود. اگر سُستی کمر بر اثر رطوبت محل زندگی و یا کار روزانه در داخل آب باشد، باید غذاهای ضد رطوبتی مصرف کنند. مانند: عسل و کره، نارگیل، خرما، کشمش، موز، تخم مرغ و... همچنین می توان دو مثقال دارچین و سورنجان را کوبیده، سپس آن را دم کرد و خورد. از مصرف غذاهایی مانند ماست، گوجه فرنگی، کاهو، خیار و... پرهیز نمایید.
اشخاصی که در گذشته در شهوت رانی افراط کرده، به اصطلاح باطری آن ها خالی شده و احتیاج به شارژ دوباره دارند، به دستورات زیر عمل نمایند:
- خوراکی هایی از قبیل عرق بهارنارنج، عرق بیدمشک، مربای شقاقل، کمپوت هویج، انجیر خشک، توت فرنگی، کنگر، سیر و پیاز سفید خام، باقلا پخته، گردو، خرما، پسته خام، نارگیل، بادام زمینی بو داده، شیر، نخود خشک، فلفل با شیر و شکر، عسل، تخم مرغ نیم بند، بذر شبدر، گرد وانیل، اسپند، تخم کلم، گوشت شتر، مرباجات و زعفران را مصرف نمایند. (این مواد برای تقویت آلت تناسلی و نعوظ، رفع کمر درد و ستون فقرات و سُستی اعصاب و ازدیاد شهوت نیز مفید می باشند.)
- 10 گرم شکوفه شبدر قرمز را در یک لیتر آب دم کرده با غذا بخورند.
- از جوشانده هایی مانند: 10 گرم برگ درخت زبان گنجشک، دم کرده دارچین، برگ نارنج و سنبل الطیب اتفاده نمایند.
- تخم مرغ و خرما را با روغن زیتون یا کره خالص سرخ کرده و بخورند.
- صبح ها نصف استکان عسل خالص را با آب نیسان (آب بارانی که از 23 فروردین تا 23 اردیبهشت می بارد.) مخلوط کرده و ناشتا بخورند.
تمام کسانی که دچار سُستی و ضعف و ناتوانی جنسی هستند بایستی از خوردن غذاهایی که طبیعتی سرد و مرطوب دارند اجتناب نمایند. مصرف زیاد نمک طعام، علاوه بر این که از دید چشم می کاهد، شهوت را نیز کم می کند. همچنین کاهو، تخم کاهو، آب جو، شاهدانه، گیاه رازک، آب انار، عرق کاسنی و کافور شهوت مردان را کم می کند. کسانی که به ناتوانی جنسی مبتلا هستند بهتر است به دستورات زیر عمل نمایند: 1. سراسر پشت و کمر را هرچند گاه با گل سرخ و دارچین مخلوط با روغن کرچک بمالند یا مومیائی اصل را با روغن زیتون آب کنند و پشت و کمر را ماساژ دهند و گرم نگه دارند. 2. اطراف بیضه و آلت تناسلی را با روغن نارگیل مخلوط با مومیائی ماساژ دهند. (12)
نتیجه گیری
مباحثی که در این مقاله به آنها پرداخته شد و نتایجی که از این مقاله عاید ما می گردد به شرح ذیل می باشد:
1. «سرد مزاجی» اصطلاحی پر مصرف است اما به ندرت در معنای صحیح خود به کار می رود، چنان که امروزه با شنیدن اصطلاح سرد مزاجی مجموعه ای از بی میلی جنسی، تحریک نشدن، لذت نبردن از نزدیکی و نقص تکامل روانی جنسی در زن استنباط می شود در حالی که این استنباط کاملاً نادرست است. «سرد مزاجی» عبارت است از ناتوانی زن در رسیدن به اوج لذت جنسی. سرد مزاجی در زن، معادل ناتوانی جنسی در مرد بوده و به معنی کاهش و یا از بین رفتن تمایلات جنسی در زن می باشد.
2. علت سرد مزاجی در موارد کمی مربوط به بیماری های جسمی مانند زیاده روی در کار و فعالیت جسمانی، خستگی، بیماری قند، ضعف اعصاب و... می باشد. اما در اکثر موارد، علت آن روانی است. به همین جهت باید با در نظر گرفتن علت اصلی سرد مزاجی، نسبت به درمان آن اقدام نمود.
3. عارضه ناتوانی جنسی معمولاً در مردان پدید می آید و به طور کلی عبارت است از عدم توانایی مرد در بارور کردن زن به نحوی که قادر به تولید مثل و بقای نسل نباشد.
4. میل جنسی زن و مرد فی ذاته برای برقراری ارتباط جنسی کافی نخواهد بود. تکنیک حقیقی انجام عمل جنسی، اکتسابی است یعنی بدون اطلاع قبلی و فهم مکانیسم مقاربت، اشکالات زیادی در روابط جنسی به وجود خواهد آمد.
5. در ارتباطات و تحریکات جنسی، تقریباً تمام قسمت های بدن به فعالیت می افتند. دستگاه عصبی، سیستم غددی، دستگاه عضلانی و حس-های مختلف به خصوص حس لامسه، بینایی و شامه کلاً در فعالیت جنسی نقش مهمی دارند. در موقع تحریکات جنسی علاوه بر تغییرات موضعی، تغییرات جسمی و روحی مختلفی در تمام نقاط بدن بروز می کند. نبض تند، تنفس شدید، مردمک ها گشاد، صورت برافروخته و بالأخره فعالیت عضلانی شدید می شود.
6. میل جنسی زن در عرض یک ماه کم و زیاد می شود. معمولاً تمایل جنسی زن چند روز پیش از قاعدگی و یا بلافاصله پس از شروع آن افزایش می یابد؛ و یا بسیاری از زنان در دوره حاملگی شاید به سبب توجه زیاد به جنین خود و مسائل دوره بارداری کمتر به مسائل جنسی گرایش دارند، بهتر است شوهر از دوره های تشدید یا کاهش میل جنسی با خبر باشد و تا حد امکان روابط جنسی را با این مواقع هماهنگ کند.
پي نوشت ها :
1. ناتوانی، بی میلی و سردی جنسی، صص 7- 9
2. همان، ص 39
3. همان، صص 42- 47
4. همان، صص 47- 48
5. همان، صص 49 و 50
6. همان، ص 50
7. همان، صص 52 و 53
8. همان، صص 53 و 54
9. همان، ص 77
10. همان، صص 82 و 83
11. همان، صص 84- 90
12. همان، صص 91 و 92
ساکت و نامدارمقدم، آرمان و محمد، ناتوانی، بی میلی و سردی جنسی: پیش گیری و درمان، انتشارات واژیران، چاپ دوّم، مشهد، 1380ش.
/ع