کارکردهاي مثبت و منفي رسانه در تبديل مداح به ستاره
نويسنده: سمانه مهرپرور
اسطوره سازي رسانه اي و مداحان ديني
رسانه ملي؛ پيشتاز اين ماجرا
در نظريات مربوط به رسانه ها، نظريه برجسته سازي به اين موضوع مي پردازد که رسانه با انتخاب محتواي پيام، مخاطب را به سمت دريافت پيام هاي خاصي ترغيب مي کند و در مراحل بعدي اين مخاطب است که با انتخاب رسانه در معرض دريافت پيام هاي خاص قرار مي گيرد و درباره موضوعات برجسته شده توسط رسانه مي انديشد و ذهنش را درگير پيام هاي گزينشي مي کند. دونالد شاو در اين باره معتقد است: تأثير رسانه ها بر شناخت و نگرش مردم و تعيين اولويت هاي ذهني آنان، از طريق انتخاب و برجسته سازي بعضي از رويدادها و چهره هايي است که بر آگاهي و اطلاعات مردم تأثير مي گذارند و تعيين کننده اين است که مردم درباره چه کسي فکر کنند.
انحصار رسانه اي مداحان؛ خوب يا بد
امروزه آن کساني که پيامي براي مردم دارند؛ چه پيام رحماني، چه پيام شيطاني بهترين وسيله اي که در اختيار مي گيرند، وسيله هنر است. استفاده از تلويزيون، هنر است انواع و اقسام شيوه هاي هنري را به کار مي گيرند براي اينکه بتوانند يک پيام باطل را به شکل حق به ذهن ما منتقل کنند. بنابراين هنر اينقدر اهميت پيدا کرده است منتها ما مسلمان ها و به خصوص ما شيعيان امتيازي داريم که ديگر مليت ها و اديان اين امتياز را به قدر ما ندارند و آن عبارت است از اجتماعات ديني که به شکل روبه رو، چهره به چهره، نفس به نفس تشکيل مي شود که اين را در جاهاي ديگر دنيا و در اديان ديگر کمتر مي شود پيدا کرد.
ماجراي مدح خواني و ستايشگري مداحان ما از اين باب است؛ استخدام هنر براي انتقال مفاهيم والا و باارزش که تا اعماق جان مخاطب نفوذ کند. اين يک وسيله است، اين يک ابزار بسيار با ارزش است. ابزار است اما آنقدر اين ابزار وزن پيدا مي کند که گاهي به قدر خود محتوا اهميت پيدا مي کند. چون اگر نباشد، محتوا قابل انتقال به دل ها نيست. مداحي شما از اين قبيل است. هر چه هنرمندانه تر باشد، از ابزار هنر، از صوت خوش، حنجره ي خوب برخوردار باشد بهتر است و هر چه محتوا آموزنده تر باشد، براي مخاطب قابل فهم تر باشد، درس آموزتر باشد، از جهت مديريت فکري مخاطبنان تازه تر و با طراوت تر باشد، ارزشش بيشتر است. البته با توجه به همان مطلبي که اول عرض کرديم، يعني در چارچوب تعاليم و معارف اهل بيت (عليهم السلام).»اما سپهر رسانه اي با فردي سازي مفهوم مداح اين گزينه را به خود اختصاص داده و کيفيت ارتباط مداح با مخاطب را تحت الشعاع قرار مي دهد. از طرفي گزينش ناصحيح مداحان در برنامه هايي که از رسانه هاي ملي پخش مي شود، باعث چهره سازي هاي کاذب عده اي مي گردد و دسته اي ديگر بي دليل و گاهي به اشتباه کنار گذاشته مي شوند؛ مسئله اي که در حال حاضر به وفور ديده مي شود و بيشتر افرادي که برنامه هايشان از صدا وسيما پخش مي شود، در تهران حضور دارند اين در حالي است که در شهرستان ها به ويژه شهرهاي مذهبي، از مداحان و سخنرانان توانمند بسيار قابلي برخورداريم. آنچه مورد تاکيد است اين است که اگر تلويزيون چارچوب ها و معيارهاي صحيح و درست يک برنامه سوگواري را رعايت نکند، بدآموزي هاي بسياري را در بطن جامعه تزريق مي نمايد. بدين ترتيب به دليل فراگير بودن رسانه ها، الگوهايي که با دين و سنت ما همخواني و سازگاري ندارند، وارد جامعه خواهند شد.
تدابير نيک رسانه اي
اسطوره شدن برخي مداحان در ميان مردم و تاکيد بر حضور آنان در برنامه هاي مذهبي مانند مراسم دعاي کميل يا ندبه، اعياد ديني، ايام سوگواري محرم و صفر و... نشان دهنده تقدس آييني است که دور کيم در مباحث جامعه شناسي دين آن را متذکر شده. بنابر عقيده اين جامعه شناس، تکريم و تقدسي که فرد را احاطه کرده نمادي از اهميت اجتماعي آن در جوامع مدرن است. دور کيم مدعي است چنانچه احساسات شديد گروهي به ايده يا موضوعي تعلق گيرد و اين احساسات در قالب اعمال اجتماعي و باورهاي صريح نشان داده شوند، در اينجا شاهد پديده اي کاملاً ديني هستيم. با توجه به نظرات دور کيم در فرهنگ جامعه ايراني، مقولات مذهبي از اهميت وافري برخوردارند و مردم در مراسم مذهبي با شور و هيجان نسبت به اجراي آن تلاش مي کنند. در اين صورت نقش مداحان ديني حساس جلوه مي کند و اين مسئله در مورد افرادي که در ميان مردم داراي اسم و رسم و شهرت بيشتري هستند با شدت بيشتري همراه است.
امروزه کمتر تريبوني به اندازه مداحي توانسته ميان مردم تاثيرگذاري و فراگيري داشته باشد و اين يک فرصت بي بديل در جهت ترويج فرهنگ اسلامي است و مداحان به عنوان گزينه انتخابي که توسط رسانه به مردم معرفي مي شوند، با توجه به فعاليت در زمينه ديني، به بعضي از افراد موثر در ميان مردم تبديل مي شوند. اين بدين معناست که مداح مي تواند با ايجاد انگيزه و رشد احساسات معنوي مخاطبان و ترغيب آنها بر مبناي باورهاي ديني در جهت شکوفايي فرهنگ ديني گام بردارد.
تاثير عاطفي برمخاطبان و ترغيب و تهييج رواني آنان نيازمند شرايط رواني ويژه اي است که به نظر مي رسد با ارتباطات مستقيم شخصي و صميمانه امکان تحقق بيشتري داشته باشد. چنانچه تاريخ رسانه هاي ديني ايران نشان از کارکرد ارشاد به عنوان کارکرد اصلي آنها مي دهد. حتي علي رغم استفاده زياد از اين کارکرد در رسانه هاي ارتباط جمعي، مشاهده مي شود که بيشتر محتوا و شکل ارائه پيام، انعکاس همان چيزي است که در ارتباطات سنتي اتفاق مي افتد.
بنابراين رسانه ملي به عنوان عنصري تاثيرگذار با معرفي افراد خالص در قالب مداحان مورد توجه مردم، مي تواند فرهنگ ديني جامعه را به سمت تعالي و کمال هدايت کند.
رسانه، مداح و مردم
منبع: نشريه همشهري آيه شماره 8