دنياي آرام شطرنج هم خالي از اتفاقات پرهيجان و شگفت انگيز نيست
شطرنج يکي از مشهورترين بازي هاي استراتژيکي جهان است. در اين چالش فکري، دو بازيکن مقابل يکديگر قرار مي گيرند و در محيطي آرام و با تمرکز کامل به رقابت مي پردازند تا يکي ديگري را مات کند و شاه مهره هاي او را از صفحه بيرون براند. بازيکن بايد تمام حواسش به صفحه چهار خانه و حرکت مهره هاي رقيب باشد تا هيچ فرصتي را از دست ندهد. غول هاي اين بازي که به خاطر استعداد قوه تشخيص بالا و حرکت هاي تاکتيکي خود به افسانه تبديل شده اند، کم نيستند. هر کدام سبک بازي خاص خود و شخصيتي متفاوت دارند و هر کدام در طول تاريخ فعاليت حرفه اي شان، بازي هاي استثنايي و زيبايي را خلق کرده اند. آنها از کشورهاي مختلف و با پيشينه اي متفاوت پا به دنياي شطرنج گذاشته اند از جوان ترين تا پيرترينشان همه يک بعد مشترک داشتند و آن عشق به شطرنج و روياي قهرماني در مسابقات جهاني شطرنج است. گاهي در اين دنياي شگفت انگيز هم اتفاقات جالبي مي افتد که به دنياي آرام و پر تفکر شطرنج و شطرنج بازان رنگ و بويي هيجان انگيز و تحرکي غيره منتظره مي بخشد.
بازي زندگي يا مرگ
اوسيپ سامويلويچ برنستاين، در سال 1882 و در امپراطوري روسيه به دنيا آمد. او يکي از با استعدادترين قهرمانان دنياي شطرنج بود. برنستاين مدرک دکترا در رشته حقوق داشت و به عنوان وکيل مالي براي شرکت هاي بزرگ کار مي کرد. شطرنج را در کودکي آموخت و علاقه زياد به شطرنج داشت. سال 1902 در مسابقات شطرنج آلمان شرکت کرد و برنده شد. از آن به بعد هم موفقيت هاي بسياري در اين عرصه کسب کرد و فيده (فدراسيون جهاني شطرنج) به علت پيروزي هاي پي در پي و بازي هاي درخشانش سرانجام لقب استاد بزرگ بين المللي را به او اعطا کرد.
سال 1918- پس از پايان جنگ جهاني اول و زماني که روسيه درگير جنگ هاي داخلي بود- اوسيپ روسيه را به مقصد فرانسه ترک کرد. نزديکي بندر ادسا (جنوب اوکراين امروزي) بود که توسط چکا، پليس مخفي بلشويک ها دستگير شد و به زندان افتاد و به خاطر اينکه مشاور قانوني بانکداران بسيار بود، به تيرباران محکوم شد. جوخه آتش به صف شدند و اوسيپ به همراه ديگر متهمان مقابل جوخه قرار گرفتند. افسر ارشد براي آخرين بار فهرست متهمان را مرور کرد. او نام برنستاين را شناخت و از او پرسيد که آيا واقعا قهرمان شطرنج هست يا خير و براي اثبات حرفش به او پيشنهاد بازي داد.
اگر برنستاين در مدت زمان داده شده پيروز مي شد، آزادش مي کردند و اگر مي باخت يا بازي با تساوي به پايان مي رسيد، او را مي کشتند. اوسيپ برنستاين که خود را در چند قدمي مرگ مي ديد، پيشنهاد را پذيرفت و در يک بازي سخت و سرنوشت ساز، بالاخره موفق شد افسر ارشد را شکست دهد و حکم آزادي اش را دريافت کرد. او سپس با يک کشتي انگليسي خودش را به فرانسه رساند و تا آخر عمرش آنجا زندگي کرد.
مقصر: تلفن همراه
سريع ترين راه ممکن مات کردن حريف و برنده شدن در بازي شطرنج به جاي کيش و مات، «کيش و احمق» نام دارد که طي آن تنها با دو حرکت مي توان بر رقيب چيره شد و او را مات کرد. در حقيقت اين نوع برد در برابر شخصي صورت مي گيرد که از بازي شطرنج هيچ چيز نمي داند. اين برد در بازي هاي واقعي به ندرت پيش مي آيد، چون حتي ضعيف ترين رقبا هم کمي مقاومت مي کنند. اما بازي هايي هم هستند که در مدت زمان کوتاهي، به کوتاهي همين دو حرکت به اتمام مي رسند و خواسته يا ناخواسته به کيش و مات شدن يکي از رقبا ختم مي شوند.
يکي از کوتاه ترين بازي هاي شطرنج، تصميمي دوطرفه و خواسته اي بود که ميان استاد بزرگ شطرنج روبرت هوبنر آلماني و کنت روگوف 19 ساله، برنده مسابقه جهاني دانش آموزي شطرنج به ثبت رسيد. اين مسابقه در شهر گراتس اتريش برگزار شد. هوبنر و رقيب 19 ساله اش پشت صفحه شطرنج مشستند.
هوبنر اولين مهره خود را هنوز به زمين نگذاشته بود که تلفن همراهش زنگ خورد و او مي بايست به خاطر کار بسيار فوري اي که پيش آمده بود هرچه زودتر به خانه مي رفت؛ به همين خاطر پيشنهاد اتمام هرچه سريع تر بازي را داد و به نوعي کنار کشيد. رقيبش اين پيشنهاد را پذيرفت؛ اما داوران مسابقه اصرار داشتند که حداقل چند حرکت بايد براي به اتمام رسيدن مسابقه انجام بگيرد. به همين دليل دو رقيب بازي بچه گانه و ساده اي را ارائه دادند و روگوف، برنده اعلام شد. بعدها داروان مقررات جديدي وضع کردند و طبق اين مقررات کسي اجازه نداشت با خودش تلفن همراه به بازي بياورد و از دو بازيکن خواستند پس از عذرخواهي از جامعه شطرنج بازها در مسابقه ديگري حاضر شوند و بازي واقعي و منصفانه اي ارائه دهند. روگوف روز مقرر به مسابقه آمد و عذرخواهي کرد؛ اما هوبنر در محل حاضر نشد. مسابقه شروع شد و بعد از گذشت نيم ساعت هوبنر هنوز در محل مسابقه حضور نداشت و بدين ترتيب روگوف برنده اعلام شد.
< تلفن همراه تا به حال براي بازيکنان زيادي دردسر آفرين بوده. بنا بر مقررات فيده (فدراسيون جهاني شطرنج و برگزارکنندگان مسابقه بين المللي) اگر تلفن همراهي طي مسابقه زنگ بخورد بازيکن صاحب آن از سالن اخراج شده و از ادامه بازي محروم مي شود. اين اتفاق در سال 2009 در مسابقات قهرماني اروپا بر سر قهرمان بلغاري، الکساندر دلشود آمد؛ در طول بازي تلفن همراهش زنگ خورد و طبق مقررات بازي از ادامه دادن محروم و از دور مسابقات حذف شد.
شطرنج همزمان
بعضي از افرد توانايي خارق العاده اي در کنترل کردن چندين بازي به طور همزمان دارند و قادرند در يک مدت زمان مشخص با چندين و چند رقيب مسابقه دهند. در سال 1922 خوزه کاپابلانکا از قهرمانان طراز اول شطرنج با 103 نفر به طور همزمان مسابقه داد و 102 تا از اين بازي ها را برنده شد و در يک بازي ديگر به تساوي رسيد اما آخرين رکورد بازي هاي شطرنج همزمان در سال 2010 به نام استاد بزرگ اکرايني الاصل، آليک گرشون در کتاب رکوردها ثبت شد. اليک 30 ساله بيش از 18 ساعت و نيم با 523 نفر به طور همزمان بازي کرد و با 454 پيروزي و 58 تساوي در مقابل 11 باخت موفق شد 86 درصد از امتيازات بازي ها را کسب کند. آخرين رکورد متعلق به مرتضي محجوب، استاد شطرنج ايران بود که در تابستان 2009 و با حضور 500 شطرنج باز در تهران برگزار شد، اما آليک با امتياز بالاتري رکورد محجوب را از آن خود کرد و نام خود را در کتاب رکوردهاي گينس به ثبت رساند. به گفته آليک که سابقه قهرماني جوانان در سال 1992 را در کارنامه خود دارد او از همان ابتدا مي دانست که نامش در کتاب رکوردها خودنمايي خواهد کرد؛ يا به عنوان رکوردشکن يا به عنوان اولين کسي که هنگام بازي جان باخته! براي برگزاري مسابقه ميزهاي تودر تويي در سالني بزرگ چيده شدند. اين هزار توي شطرنج، چيزي بيشتر از 500 متر طول داشت و استاد بزرگ براي هر حرکت مي بايست نيم کيلومتر راه مي رفت تا به ميز اول برسد و مهره اي را حرکت دهد و اين امر به همراه گرماي طاقت فرساي 30 درجه اي تابستان کار را براي او دشوار تر مي کرد. در اين مصاف سخت، کوچک ترين فرد شرکت کننده پنج سال و بزرگ ترينشان 84 سال داشت که تا آخرين دقايق بازي از مهره هايشان دفاع مي کردند؛ از فلسطين گرفته تا انگلستان و روسيه شطرنج بازان بسياري براي شرکت در اين مسابقه آمده بودند. اولين کسي که توانست استاد بزرگ شطرنج را در رويارويي شکست دهد، پسر 15 ساله به نام جاناتان امير بود که 2000 يورو هزينه کمک تحصيلي دريافت کرد. اما همه شطرنج بازان اين استعداد را ندارند. آنها شايد در زمينه شطرنج بتوانند حرفه اي عمل کنند اما اين دليل نمي شود بر اينکه در بازي هاي «شطرنج همزمان» هم بدرخشند، در ميان قهرمانان بزرگ شطرنج روبرت ويد، با 30 دانش آموز 14 ساله روسي مسابقه داد و تنها 20 مسابقه را برد و 10 تا را واگذار کرد. البته احسان قائم مقامي از ايران نيز در مسابقه همرمان با 604 نفر و کسب امتياز 97/5 رکوردار بازي هاي همزمان شد.
بازي روي 64 خانه سياه و سفيد
يکي از جالب ترين اتفاقات در بازي شطرنج، شركت در چندين بازي همزمان و کسب رکورد است. شطرنج نوعي چالش و ورزش ذهني است که در آن، احتمالات غير قابل شمارش زيادند و بازيکن بايد از حضور ذهن و قدرت تفکر و تحليل بالايي برخوردار باشد تا بتواند در بازي هاي همزمان عکس العمل مناسب روي هر صفحه ارائه دهد. اين واقعه جالب به يک جشنواره در دنياي شطرنج تبديل شده و هرچند سال يک بار يکي از شهرهاي دنيا ميزبان برگزاري «بزرگ ترين جشنواره شطرنج همزمان» مي شود تا نامي ميان شطرنج و شطرنج دوستان از خود بر جاي بگذارد و همچنين رکوردي در کتاب رکوردهاي گينس به نام خود ثبت کند. در اين جشنواره که مانند يک نمايشگاه است، ميزهاي شطرنج در 64 مربع بزرگ با رنگ آميزي سياه و سفيد، يکي در ميان و به عنوان خانه هاي صفحه شطرنج چيده مي شوند. در بدو ورود به بازيکنان و داوطلبان شرکت در اين جشنواره تي شرت و کلاه هايي سياه و سفيد هديه داده مي شود که در طول بازي بايد به تن کنند. اگر از بالا به صحنه جشنواره نگاهي بيندازيد صفحه اي بزرگ را مشاهده خواهيد کرد که بي شباهت به صفحه شطرنج نيست. در اين جشنواره هر ساله از يکي از قهرمانان جهان به عنوان مهمان افتخاري دعوت مي شود تا در آن شرکت کند و قهرمان اول جهان ميان ميزها قرار گيرد و با يک بازي نمايشي همزمان با چند بازيکن،جشنواره را افتتاح مي کند. سال 2005 «جشنواره بزرگ شطرنج همزمان» در کوبا و با 13500 بازي کننده برگزار شد و در سال 2006 مکزيک، رکورد کوبا را در هم شکست و جشنواره را با 14000 هوادار شطرنج برگزار کرد. آناتولي کارپف هم به عنوان مهمان افتخاري در جشنواره حاضر شد. رکورد بزرگ ترين واقعه تاريخ شطرنج، مدتي طولاني در دستان مکزيک باقي ماند: چرا که سال 2010 هند با برگزاري جشنواره اي در شهر احمدآباد با 20هزار شرکت کننده و حضور ويسواناتان آناند گوي رکورد را از مکزيک ربود. ويسواناتان که خود اهل هندوستان و قهرمان فعلي جهان است، به شدت از اين واقعه استقبال کرد. او از اين روز به عنوان بهترين روز عمرش يادمي کند. حضور افتخاري ويسواناتان و ملاقات با مقام اول قهرماني شطرنج در اين جشنواره اميد تازه اي براي شطرنج بازان هندي بود.
شطرنج چشم بسته
بازي شطرنج از جمله بازي هاي ذهني اي است که بازيکن بايد به صفحه چشم بدوزد و حتي يک ثانيه هم غفلت نکند تا بتواند تصميم درستي در حرکت دادن مهره ها بگيرد. حالا تصور کنيد مجبور باشيد با چشم بسته شطرنج بازي کنيد! چنين کاري شايد در وهله اول غيرممکن به نظر برسد، اما شطرنج بازان بسياري موفق شده اند رکوردهاي جالبي در اين زمينه کسب کنند در اين بازي دو قهرمان با چشم هاي بسته پشت صفحه شطرنج قرار مي گيرند و در حالي که حرکات را در ذهنشان تجزيه و تحليل مي کنند، نفر سومي به عنوان ميانجي حرکات را روي صفحه پياده مي کند. اين کار تمرکز و حافظه بالايي نياز دارد تا شطرنج باز که صفحه و حرکات مهره ها را نمي بيند بتواند در ذهنش تمام حرکات را ضبط کند. شطرنج چشم بسته سال ها مانند يک معماي پيچيده براي عوام پر رمز و راز بود تا اينکه نوشتن حرکات و ثبتشان روي کاغذ باب شد و کمي از پيچيدگي قضيه کم کرد. امروز ما مي دانيم که شطرنج بازان حرفه اي قادرند حتي با دو حرف و نوشتن علامت هاي اختصاري، بازي کرده و مسائل سخت شطرنج را حل کنند. شطرنج چشم بسته زماني پيچيده تر شد که تعدادي از قهرمانان تصميم گرفتند آن را با شطرنج همزمان ترکيب کنند يعني يک شطرنج باز با چشماني بسته همزمان با چندين نفر مسابقه بدهد و اگر بتواند کنترل تمام بازي ها را به درستي در دست بگيرد، برنده اعلام مي شود. الکساندر آلخين، يکي از قهرمانان شطرنج است که توانست اولين رکورد بازي هاي شطرنج چشم بسته را از آن خود کند. او براي اولين بار در بيمارستان نظامي روسيه در تارنوپول با چشمان بسته و به طور همزمان با پنج نفر شطرنج بازي کرد و پس از آن بر تعداد رقيبانش افزود تا اينکه در سال 1924 در نيويورک با بازي در مقابل 26 نفر و نتيجه 16 برد، 5 باخت و 5 تساوي در 12 ساعت بازي شطرنج با چشمان بسته رکوردي به نام خود ثبت کند. در سال 1925 او خود رکوردش را در بازي همزمان 28 رقيب و 22 برد، 3باخت و 3 تساوي شکست و نامش را ماندگار کرد، رکوردار بعدي جورج کولتانوسکي است که در سال 1937 در ادينبرگ مقابل 34 بازيکن قرار گرفت و طي 13 ساعت بازي با 24 پيروزي و 10 باخت نام خود را ميان رکورداران در کتاب گينس جاي داد. پس از او يانوش فلش و ميگوئل ناجدورف مدعي شدند رکورد کولتانوسکي را در هم شکسته اند. ناجدورف با 45 بازي در سال 1947 و فلش با 50 بازي در سال 1960؛ اما اين رکوردها از طرف گينسي ها پذيرفته نشد و کولتانوسکي در راس بازي هاي شطرنج چشم بسته همزمان باقي ماند.
سفيد قدرتمند
اکثر شطرنج بازان آمتور مهره هاي سفيد را بيشتر اكثر شطرنج بازان آماتور مهره هاي سفيد را بيشتر دوست دارند و ترجيح مي دهند در نقش سفيد بازي را آغاز کنند. اين علاقه فقط ميان آماتورها نيست، بلکه گاهي مي بينيم استادان بزرگ شطرنج هم به رنگ سفيد تمايل بيشتري دارند و يور وارن آدامس- يکي از بزرگ ترين استادان آمريکايي- نويسنده و نظريه پرداز شطرنج بود که در سال 1948 مقام اول مسابقات قهرماني آمريکا را کسب کرد او علاقه شديدي به رنگ سفيد داشت و سفيد را رنگ شانس مي دانست. آن قدر به اين رنگ علاقه داشت که سرانجام مرد سفيد نام گرفت. کتابي هم در زمينه شطرنج نوشته که در آن از تئوري شروع بازي با مهره هاي سفيد دفاع مي کرد. علاقه او به اين رنگ به دنياي حرفه اي او هم رسيده بود؛ کتاب «با سفيد بازي کن و برنده شو» در سال 1939 به چاپ رسيد. در اين کتاب وارن آدامس ادعا مي کرد تمام بازي هايي که با رنگ سفيد و حرکت مهره سرباز به عنوان اولين حرکت آغاز مي شود، به پيروزي ختم مي شود او معتقد بود بازي با مهره سفيد قدرت خاصي به بازيکن روي صفحه شطرنج مي دهد. اما جالب است بدانيد که او خودش هيچ گاه در بازي هايي که با رنگ سفيد آغاز مي کرد برنده نمي شد. در سال 1940 در مسابقات آمريکا شرکت کرد و تمام بازي هايي را که در آن با مهره هاي سفيد بازي مي کرد به رقيب واگذار مي کرد. در عوض در تمام بازي هايي که با مهره هاي سياه انجام داد توانست به راحتي رقيبانش را مغلوب کند و برنده شود. وارن آدامس اگرچه به رنگ سفيد اعتقاد داشت؛ اما هيچ وقت نتوانست نظريه سفيد را که ارائه داده بود، به اثبات برساند.
امضا و رکورد زني
آناتولي کارپوف يکي از بزرگ ترين مردان عرصه شطرنج و قهرمان سابق جهان در جشنواره بزرگ «شطرنج همزمان»، سال 2006 در مکزيک به عنوان مهمان افتخاري حضور داشت. او در اين حضور در کتاب گينس رکوردي به نام خود بر جاي گذاشت، رکورد عجيب امضا دادن. او طي مسابقه مجبور شد 1951 نسخه از کتابي را که ديويد ليادا در مورد زندگي او نوشته بود براي طرفدارانش امضا کند و با اين حرکت رکورد بيشترين امضايي را که تا به حال يک فرد مشهور داده است از آن خود کرد. رکورد دار قبلي اين مقام بيل کولن ايرلندي بود که در سال 2005، 1484 نسخه از کتابش با نام «سيب هاي طلايي» را امضا کرد. کارپوف پس از امضا کردن 1951 نسخه از امضا کردن دست کشيد، چرا که خسته شده بود و دستش هم ديگر درد مي کرد اما دليل اصلي اين بود که 1951، سال تولدش بود. او پس از کسب رکورد اعلام کرد امضا کردن اين تعداد نسخه کتاب و شش ساعت نشستن بدون وقفه، حتي از سخت ترين و طولاني ترين بازي هاي شطرنج هم برايش سخت تر بود.
شطرنج بوکس
گري گاسپاروف هميشه مي گفت شطرنج نوعي شکنجه ذهني است. اين جمله معروف سال ها سر زبان بسياري از شطرنج بازان و شطرنج دوستان بود تا اينکه در سال 1992، انکي بيلال، کارتونيست معروف اهل يوگسلاوي در يکي از کتاب هايش به نام «استواي سرد» شطرنج و ورزش بوکس را به يکديگر ربط داد و همين جرقه اي بود براي نوع جديدي از اين ورزش. در سال 2001 هنرمند هلندي ايپه روبينگ، تصميم گرفت ايده بيلال را در دنياي ورزش پياده کند، يعني ترکيبي از ورزش بوکس به همراه شطرنج! اين رشته جديد ترکيبي نوعي آزمايش قدرت بدني و ذهني است که در آن شرکت کنندگان متناوباً بعد از نبرد بوکسينگ، به دور از دغدغه هاي رينگ بايد شطرنج بازي کنند و شخص برنده کسي است که رقيبش را درون رينگ ناک اوت يا روي صفحه شطرنج کيش و مات کند. 11 راند دارد که معمولا با يک بازي شطرنج چهار دقيقه اي شروع مي شود و همين منوال ادامه دارد تا 11 راند به پايان برسد. اين نوع ورزش اگرچه ابتدا عجيب به نظر مي رسيد؛ ولي از محبوبيت خاصي برخوردار شد تا جايي که سازماني به اين منطور شکل گرفت. طبق شعار تبليغاتي سازمان بوکسينگ و شطرنج، «جنگ و نزاع روي رينگ به پايان مي رسد؛ اما نبرد روي صفحه همچنان ادامه دارد.» اولين دور مسابقات شطرنج و بوکس در سال 2002 و در آمستردام برگزار شد و خود روبينگ، اولين کسي بود که مقام قهرماني در اين رشته را کسب کرد. شطرنج-بوکس از پرطرفدارترين ورزش هاي ترکيبي دنياي امروز است و تاکنون چندين تورنمنت بين المللي در اين رشته در کشورهاي مختلف برگزار شده است.
انسان در برابر ماشين
بازي هاي شطرنج هاي کامپيوتري متنوعي که امروز مي بينيم، از دستاوردهاي عصر تکنولوژي هستند. اما جالب است بدانيد ايده نرم افزارهايي که قادرند در برابر انسان شطرنج بازي کنند، اولين بار توسط ميخائيل بوتوينيك- شطرنج باز نامدار روس- مورد بررسي قرار گرفت. او 15 سال تمام (سال هاي 1948 تا 1963) مقام جهاني قهرماني شطرنج را در دست داشت و يکي از اولين کساني بود که به شطرنج به عنوان يک علم و ورزش ذهني نگاه مي کرد و از بنيانگذاران آناليز مدرن شطرنج بود. اگرچه پروژه اختراع برنامه کامپيوتري او به جايي نرسيد ولي راه را براي مطالعات بيشتر باز کرد. در سال 1985، تعدادي از دانشجويان دکترا، فنگهسيونگ هسو، موراي کامپبي و توماس انانتارامان موفق شدند کامپيوتري اختراع کنند که به نوعي قدرت تفکر داشت و قادر بود در برابر انسان شطرنج بازي کند. اين سيستم کامپيوتري گسترده تر شد و سرانجام کامپيوتري با نام ديپ بلو توليد شد. ديپ بلو قدرت عجيبي در شطرنج بازي کردن داشت و بالاخره افسانه کامپيوترهاي شطرنج باز به حقيقت پيوست. در سال 1996 گري کاسپاروف، از مردان طراز اول دنياي شطرنج مقابل اين کامپيوتر قرار گرفت و در کمال تعجب موفق شد قهرمان شطرنج را در شش نبرد مهيج شکست دهد. اگرچه گري کاسپاروف در چند بازي ديگر با اين ماشين توانست ديپ بلو را مغلوب کند يا بازي را با نتيجه مساوي به پايان برساند اما حتي يک باخت هم کافي بود تا ديپ بلو را به شهرت برساند. پيروزي هاي گري کاسپاروف مخترعان ديپ بلو را نااميد نکرد. آنها باز هم زير نظر شرکت آي بي ام، روي اين دستگاه کار کردند و کامپيوتر جديدي ساختند که قادر بود در هر ثانيه 200 ميليون موقعيت روي صفحه را تجزيه و تحليل کند. کامپيوتر جديد بار ديگر موفق شد گري کاسپاروف را با اختلاف امتياز قابل توجهي شکست دهد. بعد از اين شکست ها که براي گري قابل درک نبود او کامپيوتر آي بي ام را به تقلب محکوم کرد و در خواست بازي برگشت داشت، اما مسئولالن آي بي ام نپذيرفتند و کاسپاروف را بازنده اعلام کردند. کار روي نرم افزارهاي کامپيوتري ادامه داشت و قهرمانان ديگري مانند ولاديمير کرامنيک هم در برابر اين ماشين هاي پيچيده شکست خوردند. بازي هاي کامپيوتري، امروز به يکي از اجزاي اصلي دنياي شطرنج و آموزش هاي شطرنجي تبديل شده اند و هر کدامشان به راحتي مي توانند لقب استاد بزرگ شطرنج را از آن خود کنند.
ترک، ماشين شطرنج باز
ترک، ماشين مکانيکي اي بود که در قرن هجدهم مي توانست به راحتي با انسان ها شطرنج بازي کند. ولفگانگ ون کمپلن در سال 1770 ماشين ترک را اختراع کرد. اين ماشين همانند ماکت بزرگي بود که يک مجسمه با پوشش مردم ترکيه به عنوان رقيب در يک طرف ميز نسشته بود. درهاي ماشين که باز مي شدند چرخ دنده ها و مهره هاي بسياري به چشم مي خوردند که دست مکانيکي مجسمه را حرکت داده و بازي را اداره مي کردند. ماشين ترک در زمان خودش يک نابغه به حساب مي آمد که تمام رقبايش را به راحتي شکست مي داد و ناپلئون بناپارت و حتي بنجامين فرانکلين هم شانس خود را در بازي با اين ماشين امتحان کردند و به راحتي شکست خوردند. اين ماشين مکانيکي و ساده حتي قادر بود پيچيده ترين حرکات شطرنج را هم بازي کند و عکس العمل مناسبي در موقعيت هاي حساس ارائه دهد. ماشين ترک در زمان خود مانند يک معماي پيچيده بود تا اينکه سال ها بعد در يک آتش سوزي نابود شد و اينجا بود که راز آن آشکار شد. داستان ماشين شطرنج يک حيله بود تمام مدت يک شطرنج باز حرفه اي درون جعبه قرار داشته که همه حرکات شطرنج را کنترل مي کرده. ون کمپلن حتي درون جعبه محفظه اي قرار داده بود که شطرنج باز درون آن مخفي شود و تمام چرخ دنده ها و مهره نمايشي بودند. اين ماشين اگرچه واقعا قادر به بازي نبود اما توانايي بالايي در فريب دادن ذهن افراد داشت، طوري که حتي باهوش ترين افراد مانند بناپارت را هم که روزي با همين هوش و ذکاوت به امپراطوري بزرگ تبديل شده بود به راحتي فريب داد، بدون اينکه خودش متوجه باشد چه کلاهي بر سرش رفته.
منبع: نشريه همشهري جوان شماره 312