علم اقتصاد متعارف و خودگروی لذت گرایانه(3)

آدم اسمیت(1) در کتاب ثروت ملل(2) که در سال 1776 منتشر شد، با اثرپذیری از دیوید هیوم، به بررسی نقش محوری پیروی از «نفع شخصی» در شکل دهی فعالیت های اقتصادی پرداخت
دوشنبه، 13 شهريور 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
علم اقتصاد متعارف و خودگروی لذت گرایانه(3)
علم اقتصاد متعارف و خودگروی لذت گرایانه(3)

نویسنده: علی جابری



 

خودگروی و لذت گرایی در اقتصاد کلاسیک

آدم اسمیت(1) در کتاب ثروت ملل(2) که در سال 1776 منتشر شد، با اثرپذیری از دیوید هیوم، به بررسی نقش محوری پیروی از «نفع شخصی» در شکل دهی فعالیت های اقتصادی پرداخت. او در فراز مهمی از کتاب می گوید: «اگر ما توقع داریم که بتوانیم شام خود را توسط قصاب، آبجوساز و نانوا تهیه کنیم، این مسئله به خیرخواهی آنها مربوط نمی شود؛ بلکه به این مسئله برمی گردد که هر یک از آنها به دنبال نفع شخصی خودشان هستند». اسمیت این نکته را نیز بیان می کند که ما زندگی خود را مرهون انسانیت آنها نیستیم؛ بلکه مرهون «خودخواهی» و «حب ذات» آنهاییم.(3)
تحلیل گران عقاید اقتصادی بر این مسئله اتفاق نظر دارند که، آدام اسمیت تحت تأثیر اندیشمندانی مانند دکتر فرانسوا کنه،(4) فرانسیس هاچسون،(5) دیوید هیوم،(6) برناردو مندویل، (7) توماس هابز(8) و بنتام(9) بوده است.(10)
اسمیت در زمینه ی جریان طبیعی فعالیت های اقتصادی، از فلسفه ی اصالت فرد دکتر کنه الهام گرفته است که بر اساس آن، محرک اصلی فعالیت اقتصادی هر فرد را «منافع شخصی» او تشکیل می دهد. بر اساس این انگیزه، هر فردی در جامعه به دنبال منافع شخصی خود می باشد، ولی فعالیت های ناهماهنگ افرادی که به دنبال منافع شخصی خود هستند، نتایج مطلوب رفاه اجتماعی را فراهم می سازد.(11)
پیش تر بیان شد که مندویل بر این باور بود که «فواید عمومی از رذایل خصوصی ناشی می شوند»، ولی انجام دهندگان این رذایل، صرفاً به دنبال ارضای تمایلات خود هستند؛ بدون اینکه هرگز به فکر منافع اجتماع باشند. اسمیت از خودگروی افراد به «رذایل» تعبیر نمی کند و از این جهت از مندویل فاصله می گیرد؛ ولی همانند مندویل از طرفی افراد را خودگرا می داند و از طرف دیگر معتقد است که جامعه هم از این امر منتفع می شود.
اسمیت در توجیه نظریه «دست نامرئی»(12) در اقتصاد به این نکته اشاره می کند که بیشتر افراد در مبادلات اقتصادی خود، نه در اندیشه ی بهبود یا ارتقای منافع اجتماع هستند و نه توجه دارند که چنین کاری را انجام می دهند؛ بلکه آنها صرفاً به دنبال نفع خودشان هستند. با این حال، افراد با پیروی از نفع شخصی، غالباً منافع جامعه را بیش از آن وقتی که واقعاً درصدد ارتقای منافع جامعه باشند، افزایش می دهند. اسمیت در این زمینه تا آنجا پیش می رود که مدعی می شود هرگز موردی را به یاد ندارد که کار مفیدی برای جامعه، از طریق کسانی که در اندیشه ی ارتقای منافع اجتماعی هستند، انجام شده باشد.(13) بر این اساس، اسمیت با نفی هر گونه ارزشی غیر از خودخواهی، با صراحت خودخواهی را امری می داند که همه ی افعال به خاطر آن انجام می گیرد.
آنچه تاکنون از آدام اسمیت نقل شد، برداشتی از کتاب ثروت ملل اوست که بخشی از دیدگاه های اور را منعکس کرده و به واسطه ی آن وی عنوان بنیانگذار و پدر علم اقتصاد را به خود اختصاص داده است. بخش دیگر نظریه های اسمیت در کتاب اخلاقی او بنام به نظریه عواطف اخلاقی(14) آمده است که 17 سال پیش از کتاب ثروت ملل در سال 1759 منتشر شد. در این کتاب، اسمیت، احساس همدردی را عامل مهمی قلمداد می کند که به قول مینی شیرازه جامعه را حفظ می کند.(15) این نکته درست در مقابل ایده ای بود که اسمیت در کتاب ثروت ملل مطرح کرد و به تعبیری «نفی همدردی»، یعنی «خودپرستی» را حفظ کننده ی قوام جامعه قلمداد کرد.(16)
وجود این دو نگرش افراطی در این دو اثر آدام اسمیت، تحلیل گران را با نوعی تناقض مواجه کرده است. در این میان، تحلیل گرانی چون کاپلستون که بیشتر با کتاب عواطف اخلاقی و موضوع های فکری، فلسفی و هنجاری اسمیت و سروکار داشته اند، معتقدند اسمیت نظریه پردازی عاطفه گراست. از طرف دیگر، اقتصاددانان و تحلیل گران مسائل اقتصادی که عمدتاً با کتاب ثروت ملل و دیدگاه های اقتصادی اسمیت سروکار دارند، اسمیت را نظریه پرداز افراطی «پیروی از نفع شخصی» معرفی می کنند. حتی اگر نگرش فلسفی و اخلاقی اسمیت و دیدگاه عاطفه گرای اخلاقی وی به این افراد یادآور شود، با صراحت خواهند گفت این دیدگاه به مبانی ارزشی و هنجاری اسمیت برمی گردد که در جای خودش مهم و معتبر است؛ اما این نوع نگرش در زمینه ی اقتصاد و علم اقتصاد کارآیی ندارد. این افراد معتقدند اسمیت هرگز دیدگاه های اخلاقی خود را درباره ی علم اقتصاد به کار نگرفت. این همان تفسیری است که مارک بلاک،(17) یکی از طرفداران شاخص آن به شمار می آید.
در مقابل، افرادی مانند سیما،(18) شوبک(19) و آمارتیا سن(20) درصدد تعدیل و توجیه نگرش اسمیت می باشند. سیما و شوبک(21) معتقدند نفع شخصی از نظر اسمیت به مثابه «ارزش اخلاقی» است و نفع شخصی نیز تنها ارزشی است که «به خودی خود خوب»(22) به شمار می رود؛ اما اضافه می کنند که «اراده ی الهی بیشترین نفع شخصی به شمار می رود». در استدلال بر وحدت بین خودگروی و مشیت الهی از یک طرف، و رد خودپرستی(23) از دیدگاه اسمیت از طرف دیگر، سیما و شوبک معتقدند با تمایز بین دو نوع هوای نفسانی که عبارت اند از «خودگروی»(24) همانند غم و شادی، و «اجتماع گرایی»(25) همانند انسانیت و بخشش، اسمیت بر پیروی از منافع نفس(26) تأکید می کند. سیما و شوبک مدعی اند اسمیت بر توازن هواهای نفسانی تأکید دارد و بر این عقیده است که از یک طرف اهمیت منافع مذکور باید مراعات شود، و از طرف دیگر، در مواقع لازم، منافع فردی باید فدای منافع اجتماعی گردد؛ اما به نظر می رسد که دست کم به لحاظ دیدگاه اقتصادی اسمیت، می توان ادعا کرد که این نحوه ی توجیه از دیدگاه اسمیت نیز نوعی افراط گری است.(27)
همچنین آمارتیا سن به منزله ی یکی از فیلسوفان اقتصاد می کوشد تفسیر معتدلی از دیدگاه اسمیت ارائه دهد. ایشان در تلاش است تا به هر دو اثر اسمیت توجه قرار کند. «سن» با اشاره به تفسیری که معمولاً اسمیت را طرفدار «انسان اقتصادی» در «پیروی از نفع شخصی» قلمداد می کند، این نوع تفسیر را بسیار گمراه کننده می داند. به باور وی، اسمیت در کنار اصل «نفع شخصی» و «حب ذات»،(28) به اصول متمایز دیگری مانند «دیگرگرایی»،(29) «احتیاط»،(30) «همدردی»،(31) «خیرخواهی»(32) و «روحیه ی میهن پرستی»(33) نیز توجه کرده است.(34)
به رغم توجه اسمیت به مسائل اخلاقی، تفسیر و تحلیل «سن» از دیدگاه های اسمیت با ادبیات موجود در علم اقتصاد سازگاری چندانی ندارد. این نکته را می توان با اندکی تأمل در سیر تحولات اقتصادی و به ویژه مفهوم دست نامرئی در اندیشه ی اسمیت روشن کرد. اصطلاح «دست نامرئی» که توسط آدام اسمیت شکل گرفت، دال بر این است که اگر تک تک افراد جامعه در جهت منافع شخصی خود حرکت کنند، آزادی عمل فعالیت ها موجب می شود که در مجموع، جامعه نیز در جهت بهترین منافع خود قرار بگیرد و در نهایت، رفاه بیشتری برای جامعه فراهم شود. بدیهی است که در این حالت، اقتصاد نیز همواره در تعادل عمومی خواهد بود.
به نظر راثرفورد، مکانیسم «دست نامرئی» اسمیت بیشتر در کتاب نظریه ی عواطف اخلاقی وی و کمتر در کتاب ثروت ملل ایشان شکل گرفته است.(35) همچنین، کران آی ون(36) با تأکید بر شکل گیری استعاره ی «دست نامرئی» در هر دو کتاب اسمیت، تأکید می کند که اسمیت از این طریق نشان داد که سیستم ایشان نیز همانند مندویل،(37) فرگوسن(38) و هیوم(39) بر این اساس شکل گرفته است که انسان از طریق «حب نفس»(40) تحریک می شود. ایشان تأکید می کند، «حب نفس» برای اسمیت اصل و ضابطه حرکت در نظریه ی اجتماعی است؛ همانطور که جاذبه، ضابطه ی حرکت در فیزیک نیوتن است.

پی نوشت ها :

* (استادیار علمی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) دریافت: 88/10/5 ـ پذیرش:88/12/7jaberi@qabas.net)
1. Adam Smith (1390-1723)
2. An Inquiry into the Nature and Causes of the Wealth of Nations
3. Adam Smith، An Inquiry Into The Nature And Causes of The Wealth of Nations، edited by Cannon، p.14.
4. Francois Quen
5. Francis Hutcheson
6. David Hume
7. Bernard de Mandeville
8. Thomas Hobbs
9. Jeremy Bentham
10. شارل ژید و شارل ریست، تاریخ عقاید اقتصادی، ترجمه ی کریم سنجابی، ج 1، ص 87-79.
11. ر. ک. فریدون تفضلی، 1387، ص 86
12. Invisible hand
13. Monro، D. H، “Self-interest”، The New Palgrave A Dictionary Of Economics، ed. By John Eatwell، et al.، Vol. 4، pp. 298.
14. Theory of Moral Sentiments
15. پیرو و مینی، فلسفه و اقتصاد مبادی و سیر تحول نظریه اقتصادی، ترجمه مرتضی نصرت و حسین راغفر، ص 102.
16. ر.ک: همان.
17. Mark Blaug
18. Lawrence R. Cima
19. Thomas L .Schubeck
20. Amartya Sen
21. Cima Lawrence R. and Schubeck، Thomas. L، “Self-Interest، Love، and Economic Justice: A Dialogue Between Classical Economic Liberalism and Catholic Social Teaching” Journal of Business Ethics، 30،p.215-220.
22. Intrinsic value
23. Selfishness
24. Selfishness
25. Socialistic
26. Interests of self
27. زیرا، چنانکه روشن است، این نوع تفسیر از دیدگاه اخلاقی اسمیت را نمی توان با آنچه که در متون و ادبیات اقتصادی به ایشان منتسب است، قابل جمع و توجیه دانست. این در حالی است که نویسندگان مقاله هیچ توضیحی در مورد مشیت الهی مورد نظر خودشان و وحدت آن با خودگروی ارائه نکرده اند. چنانکه می دانیم، اسمیت وارث یک فرهنگی بود که در طول بیش از چهار قرن، تلاش های گسترده ای در مقابله و ضدیت با دین و متافیزیک ایجاد کرده بود. به عبارت دیگر، اسمیت وارث فرهنگی بود که در آن کاملا خدا زدائی و دین زدائی شده بود و عقل و طبیعت جایگزین خدا و قوانین الهی به شمار می رفت. مگر اینکه منظور این نویسندگان وحدت بین خودگروی و قوانین طبیعی باشد که این قوانین مظهر مشیت و اراده الهی تلقی می شوند، که در این صورت هر چند این توجیه می تواند معقول باشد، ولی نکته تازه ای نیست. زیرا که این مسئله از زمان فیزیوکراتها مطرح شده بود و مورد پذیرش اقتصاددانان قرار گرفته بود.
28. Self-love
29. Altruism
30. Prudence
31. Sympathy
32. Generosity
33. Public spirit
34. Amartya Sen، (1987)، “Rational Behavior”، The New Palgrave A Dictionary Of Economics، ed. By John Eatwell، et al.، New York: The Macmillan Press Limited، Vol. 4، p.15.
35. Donald Rutherford، Dictionary of Economics، p.239.
36. Karen I. Vaughn
37. Mandeville
38. Ferguson
39. Hume
40. Self-love

منبع: معرفت اقتصادی شماره 1

 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط