خودگروی لذت گرایانه در اقتصاد نئوکلاسیک
نگرش نئوکلاسیک ها درباره ی خودگروی را می توان امتداد نظریه های اقتصاددانان کلاسیک و نوعی احیای آن به شمار آورد. طرفداران «مکتب نئوکلاسیک» یا «مکتب کلاسیک های جدید»،(1) نه تنها بر مسئله «نفع شخصی» و اهمیت پیروی از آن تأکید دارند، بلکه آن را وارد مدل های اقتصادی نیز کردند. در علم اقتصاد متعارف نئوکلاسیکی، فرض بر این است که یک فرد عقلایی در رفتار اقتصادی خود، که در این حالت عنوان عامل(2) به او اطلاق می شود، در انجام هر کاری صرفاً از طریق «نفع شخصی» خود تحریک می شود.(3) این همان چیزی است که شومپیتر از آن به انسان «خودگروانه»(4) و «خودمحور»(5) تعبیر می کند؛ به گونه ای که عامل و کارگزار اقتصادی هرگز خود را برای منافع دیگران به زحمت نمی اندازد.(6)مطلوبیت گرایان اولیه به منزله ی پایه ریزان اقتصاد نئوکلاسیک، ایده ی خودگروی اسمیت و هیوم را دنبال کردند و کوشیدند اخلاق را بر اساس «نفع شخصی» بیان کنند. آنان معتقد بودند که دو خداوند بنتام، یعنی درد و لذت، می تواند هر فردی را مجبور کند تنها بیشترین «لذت خود» را دنبال کند. «میل» معتقد بود که خوشبختی عمومی به وسیله ی پی گیری «نفع شخصی» حاصل می شود.(7) همچنین جونز نیز بر این باور بود که «همانطور که علوم فیزیکی با روشنی کمتر یا بیشتر، پایه در اصول مکانیک دارند، اقتصاد نیز باید با ردیابی و استخراج مکانیک نفع شخصی و مطلوبیت حاکمیت یابد».(8)
مینی از «همدردی» و «نفع شخصی» در دیدگاه اسمیت به منزله ی دو میل لنگ اصلی حرکت پیکره ی اجتماع تعبیر می کند. و سپس چنین ادامه می دهد: «اقتصاددانان پس از او [اسمیت]، برای تولید میل لنگ ها، چرخ ها، و اتصال های فرعی که از راه آنها بتوان پدیده ی اقتصادی جامعه را بر پایه نفع شخصی تبیین کرد، دو قرن تمام تلاش کردند».(9)
با توجه به گرایش شدید اقتصاددانان نئوکلاسیک به ایده ی خودگروی، «ژید» از مکتب نئوکلاسک با عنوان مکتب «کام اندیشی» یاد می کند و طرفداران این مکتب را نیز «کام اندیشان» می خواند. ژید در معرفی مکتب نئوکلاسیک، صفت بارز آن را پذیرش ایده ی «لذت جویی» می داند. به نظر او، این امر از نظر بنیانگذاران آن بدیهی ترین اصلی است که می توان علم اقتصاد را بر اساس آن بنا کرد؛ زیرا متفکران این مکتب آدمی را فطرتاً جویای لذت و گریزان از زحمت می دانند. بر این اساس، انسان از هر فرصتی استفاده می کند تا اینکه حداکثر لذت را با حداقل رنج به دست آورد.(10) شومپیتر نیز در تفسیر نظر نئوکلاسیک ها با صراحت تمام(11) خودگروی را به لذت گروی مادی گرایانه ارتباط می دهد که بر اساس آن، «نفع شخصی» افراد بر اساس انتظارات عقلایی آنها از «لذت»(12) و «درد»(13) به وجود می آید.
با توجه به آنچه گفته شد، اقتصاد نئوکلاسیک رفتار انسان را «خودبینانه»،(14) «خودگرایانه»،(15) «به دنبال نفع شخصی گرایانه»(16) و «لذت گرایانه»(17) تفسیر می کند. بر این اساس، هر فردی همواره به دنبال منافع شخصی و حداکثر کردن رفاه مادی خویش است. این نوع از خود گرایی در علم اقتصاد متعارف نئوکلاسیکی، همان چیزی است که کرات(18) از آن به «خودخواهی صوری» تعبیر می کند. وی با تمایز میان خودخواهی «صوری»(19) و «واقعی»،(20) میزان سازگاری یا ناسازگاری آنها با دیگرگرایی را ارزیابی می کند. به اعتقاد او، خودخواهی صوری با دیگر گرایی متضاد و ناسازگار است؛ در حالی که این مسئله درباره ی خودگرایی واقعی صحیح نیست. وی مدعی است خودگرایی واقعی در دوران یونان باستان شکل گرفت و رشد کرد و بر اساس آن، نفع شخصی به جای اینکه دشمن «فضیلت» باشد، یک انگیزه ی شرافتمندانه تلقی می شد و در نتیجه، مصالح افراد در حد وسیعی با کارهای «نوعدوستانه»(21) کاملاً سازگار بود؛ در حالی که آنچه در علم اقتصاد معاصر حاکم است، از نوع خودخواهی صوری است؛ از این رو، هرگز نمی تواند با دیگر گرایی سازگار باشد.(22)
نتیجه گیری
علم اقتصاد در حالی در قرن هجدهم به وجود آمد که به دنبال رنسانس و نیز افکار فلسفی قرن های هفدهم و هجدهم، بستر خاصی از گرایش به طبیعت گرایی، انسان گرایی، دئیسم و نیز زدودن آثار متافیزیکی و کلامی از فلسفه فراهم شده بود. گرچه علم اقتصاد در یک بستر اخلاقی شکل گرفت و رشد کرد، این روند در قرن بیستم متوقف شد. در این میان، حتی رویکردهای اخیر برای احیای اخلاق در اقتصاد توسط متفکرانی همچون آمارتیا سن نیز نتوانسته است مشکلی را حل کند؛ زیرا این تلاش ها نیز در چارچوب همان مبانی اخلاقی صورت می گیرد که در قرن های هفدهم و هجدهم انحراف های زیادی را در مسائل معرفت شناختی، هستی شناختی، اعتقادی، انسان شناسی متحمل شد.(23)با نگاهی به سیر تحول اندیشه های اقتصادی نظریه پرداران اقتصاد کلاسیک و نئوکلاسیک می توان دریافت که اصول موضوعه «پیروی از نفع شخصی» و «حداکثر کردن» آن، چنان نقش مهمی در علم اقتصاد ایفا می کنند که بدون اصول مزبور، رفتار اقتصادی انسان حتی عقلایی نیز نخواهد بود. این ایده که از آن با عنوان «خودگروی» یاد شده است، به طور عمده توسط توماس هابز گسترش یافته است. به نظر او، پیروی از نفع شخصی آغاز انگیزش و تحریک افراد به شمار می آید و همه ی موضوع های اخلاقی به «نفع شخصی» و «لذت گرایی» برگردانده می شود. در حالی که هابز در کنار نفع شخصی، بر رعایت مصالح عمومی نیز تأکید می کرد، مندویل صرفاً بر نفع شخصی متمرکز می شود و معتقد است که جامعه صرفاً از طریق پیروی از امیال و رفتار خودخواهانه، منتفع می شود. به این منظور، دیوید هیوم، که افکارش تأثیر زیادی بر آدام اسمیت گذاشت، با تمرکز بر «خودگروی لذت گرایانه»، بیان مندویل را تکامل بخشید. هیوم نیز از یک طرف، رفتار درست را عمل بر اساس احساسات و امیال می دانست که طبیعت آن را فراهم کرده است و از طرف دیگر، دیگرگرایی و خیرخواهی را ابزاری برای رسیدن به منافع شخصی بیشتر تلقی می کرد. در این جهت، هیوم ایده ی «خودگروی لذت گرایانه» را تکمیل و آن را به منزله ی یکی از پایه های اصلی علم اقتصاد نیز به کار گرفت.
آدام اسمیت به عنوان یکی از بنیانگذاران علم اقتصاد با تأثیر از نظریه پردازانی چون دیوید هیوم، ایده ی پیروی از «نفع شخصی» را به طور خاص وارد علم اقتصاد کرد. آدام اسمیت این امر را در قالب ایده ی «دست نامرئی» که هم اکنون نیز از آن به منزله ی یک مکانیسم اقتصادی یاد می شود، به شکل روشنی تبیین کرد. بر این اساس، اگر تک ـ تک افراد جامعه در جهت منافع شخصی خود حرکت کنند، این امر به عنوانی نیرویی نامرئی موجب می شود منافع جامعه نیز در بیشترین سطح خود تأمین شود و در نهایت افراد جامعه از بیشترین رفاه ممکن برخوردار شوند. در این حالت، اقتصاد نیز همواره در تعادل عمومی خواهد بود. در این استدلال، بنا بر بیان راثرفورد، همان گونه که قانون جاذبه در فیزیک نیوتن ضابطه ی حرکت را مشخص می کند، «حب نفس» نیز بیانگر اصل و ضابطه حرکت در اجتماع است.
در ادامه نظریه های کلاسیک ها، مکتب نئوکلاسیک ها که دوران بلوغ علم اقتصاد لیبرال به شمار می آید، بر پایه و محور خودگروی لذت گرایانه بنا شده است. در این مکتب، نه تنها بر مسئله «نفع شخصی» و اهمیت پیروی از آن تأکید شد، بلکه این مسئله به صورت مدل اقتصادی نیز درآمده است. جونز، یکی از مطلوبیت گرایان نئوکلاسیک، بر این باور است «همان طور که علوم فیزیکی با روشنی کمتر یا بیشتر، پایه در اصول مکانیک دارند، اقتصاد نیز باید با ردیابی و استخراج مکانیک نفع شخصی و مطلوبیت حاکمیت یابد».
پی نوشت ها :
* (استادیار علمی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) دریافت: 88/10/5 ـ پذیرش:88/12/7jaberi@qabas.net)
1. ر.ک: فریدون تفضلی، تاریخ عقائد اقتصادی، ص 216
2. Agent
3. Alan Gilpin، Dictionary of Economic Terms، p.67.
4. Egotistic
5. Egocentric
6. C.F: Joseph A، Schumpeter، History of Economic Analysis، Great Britain: Biddles Ltd، Guildford and King’s Lynn، p.130.
7. Monro، D. H، “Self-interest”، The New Palgrave A Dictionary Of Economics، ed. By John Eatwell، et al.، Vol. 4، p.299.
8. جیمز الوی، «تاریخچه ای از علم اقتصاد در جایگاه علمی اخلاقی»، اقتصاد اسلامی، ترجمه علی نعمتی، ش 19، ص151-182.
9. مینی، پیرو و، فلسفه و اقتصاد مبادی و سیر تحول نظریه اقتصادی، ص 106.
10. شارل ژید و شارل ریست، تاریخ عقاید اقتصادی، ج 2، ص 175.
11. Joseph A، Schumpeter، History of Economic Analysis، Great Britain: Biddles Ltd، Guildford and King’s Lynn، p.130.
12. Pleasure
13. Pain
14. Egocentric
15. Self-oriented
16. Self-interested
17. Hedonistic
18. Kraut
19. Formal
20. Substantive
21. Altruistic
22. Richard Kraut، “Egoism and Altruism”، Rutledge Encyclopedia of Philosophy، edited by Edward Craig، V.3، p.240-248.
23. این تحقیق بر این عقیده است که بحث جدی تر اخلاق در مباحث اقتصادی را در صورتی می توان مطرح کرد که، بتوانیم علم اقتصاد اسلامی را بر اساس مبانی اصیل دین مبین اسلام در همه زمینه های معرفتی، هستی شناختی، اعتقادی و حقوقی بنا کنیم.
ـ تفضلی، فریدون، تاریخ عقائد اقتصادی، تهران، نشر نی، 1372
ـ جابری، علی، تجزیه و تحلیل مبانی معرفت شناختی و ارزشی علم اقتصاد متعارف و علم اقتصاد اسلامی (پایان نامه)، قم، موسسه آموزشی امام خمینی(ره)، 1388.
ـ دادگر، یدالله، درآمدی بر روش شناسی علم اقتصاد، تهران، نی 1384.
ـ ریچلز، جیمز، فلسفه اخلاق، ترجمه آرش اخگری، تهران، موسسه انتشارات حکمت 1387.
ـ ژید، شارل و شارل ریست، تاریخ عقاید اقتصادی، ترجمه ی کریم سنجابی، تهران، دانشگاه تهران، 1370، ج 1 و 2.
ـ شفیوند، جی. بی. «فرون ففدهم و هجدهم»، ترجمه محمود فتحعلی، تاریخ فلسفه اخلاق غرب، ویراسته لارنس سی. بکر، قم، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، 1378.
ـ شهریاری، حمید، فلسفه اخلاق در تفکر غرب از دیدگاه مک اینتایر، تهران، سمت، 1385.
ـ شیروانی، علی، اخلاق اسلامی و مبانی نظری آن، قم، دارالفکر 1379.
ـ صدر، محمدباقر، فلسفتنا، لبنان، بیروت، 1400 ق.
ـ فرانکنا، ویلیام کی، فلسفه اخلاق، ترجمه انشا الله رحمتی، تهران، حکمت، 1380.
ـ ـــــ، فلسفه اخلاق، ترجمه هادی صادقی با مقدمه استاد مصطفی ملکیان، قم، کتاب طه، 1383.
ـ کاپلستون، فردریک چارلز، تاریخ فلسفه (از دکارت تا لایپ نیتس)، ترجمه ی غلامرضا اعوانی، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، 1386، ج 4.
ـ ـــــ، تاریخ فلسفه (فیلسوفان انگلیسی از هابز تا هیوم)، ترجمه امیر جلال الدین اعلم، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی 1386، ج 5.
ـ مدرسی، سیدمحمدرضا، فلسفه اخلاق پژوهش در بنیان های زبانی، فطری، تجربی، نظری، و دینی اخلاق، تهران، سروش 1371.
ـ مصباح یزدی، محمدتقی، نقد و بررسی مکاتب اخلاقی، تحقیق و نگارش احمدحسین شریفی، قم، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، 1387.
ـ مک اینتایر، السدر، تاریخچه فلسفه اخلاق، ترجمه انشا الله رحمتی، تهران، حکمت، 1379.
ـ مینی، پیرو و، فلسفه و اقتصاد مبادی و سیر تحول نظریه اقتصادی، ترجمه مرتضی نصرت و حسین راغفر، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، 1375.
ـ الوی، جیمز، «تاریخچه ای از علم اقتصاد در جایگاه علمی اخلاقی»، اقتصاد اسلامی، ترجمه علی نعمتی، شماره 19، 1986، ص151-182.
ـ ـ هیوم، دیوید، تحقیق در مبادی اخلاق، ترجمه رضا تقیان ورزنه، تهران، گویا، 1377.
ـ As-Sadr، Muhammad Baqir، Our Philosophy، Translation، Introduction and Notes by Shams C. Inati، Published by Muhammadi Trust of Great Britain and Northern Ireland.
ـ Blackburn، Simon، The Oxford Dictionary Of Philosophy، New York: Oxford، 1994.
ـ Blaug، Mark، The Methodology Of Economics، London: Cambridge University Press، 1980.
ـ Cima Lawrence R. and Schubeck، Thomas L، “Self-Interest، Love، and Economic Justice: A Dialogue Between Classical Economic Liberalism and Catholic Social Teaching” Journal of Business Ethics، 2001، 30،3، PP.2123-231.
ـ Elster، Jon، “Social Norms and Economic Theory”، Journal of Economic Perspectives، 1989، Vol 3، Number 4- Pages 99-117.
ـ Gert، Bernard، “Thomas Hobbes”، The Cambridge Dictionary Of Philosophy، edited by Robert Audi، New York: Cambridge University Press، 1999، pp. 331-335.
ـ Gilpin، Alan، Dictionary of Economic Terms، London: Butterworth، 1977.
http://psychology.wikia.com/wiki/Ethical_egoism
ـ Hardin، Russell “the normative core of rational choice theory” The Economic world view، edited by Maki، UK: Cambridge University Press، 2001، PP. 57-74.
ـ http://washtenaw211.org/images/211lgform.pdf
ـ Katzner، Donald W. “Western economics and the economy of Japan” Journal of Post Keynesian Economics، 1999، Vol.21، Iss.3، PP.503-522.
ـ Kraut، Richard، “Egoism and Altruism”، Rutledge Encyclopedia of Philosophy، edited by Edward Craig، London: Rutledge، 1998، Vol. 3، pp. 240-248.
ـ Monro، D. H، “Self-interest”، The New Palgrave A Dictionary Of Economics، ed. By John Eatwell، et al.، New York: The Macmillan Press Limited، 1987، Vol. 4، pp. 297-300.
ـ Myers، Miston L، The Soul Of Modern Economic Man، Ideas Of Self-interest، Thomas Hobbes To Adam Smith، Chicago: The University Of Chicago Press، 1983.
ـ Pettit، Philip، “The Virtual reality of homo economicus” The Economic world view، edited by Maki، UK: Cambridge University Press، 2001، PP. 75-97.
ـ Roll، Eric، A History Of Economic Thought، London: Hertford and Harlow، 1954.
ـ Rutherford، Donald، Dictionary of Economics، London: Routledge، 1992.
ـ Savulescu، Julian، “Desire-Based and Value-Based Normative Reasons”، Bioethics، 1999، Vol. 13، n. 5، pp. 405-413.
ـ Schumpeter، Joseph A، History of Economic Analysis، Great Britain: Biddles Ltd، Guildford and King’s Lynn، 1994.
ـ Sen، Amartya، “Rational Behavior”، The New Palgrave A Dictionary Of Economics، ed. By John Eatwell، et al.، New York: The Macmillan Press Limited، 1987، Vol.4، pp. 68-74.
ـ Sen، Amartya، “Rationality and Social Choice” the American Economic Review، 1995، 85، 1، PP. 1-24.
ـ Sen، Amartya، “Well-Being، Agency and Freedom” The Journal of Philosophy، Vol.82، NO. 4، 1985، P.169-221.
ـ Smith، Adam، An Inquiry Into The Nature And Causes of The Wealth of Nations، edited by Cannon، New York: The Modern Library، 1937.
ـ Swedberg، Richard M، “the battle of the Methods”، The Journal of Behavioral Economics، 1990، Vol. 19، Num.2، P. 141-154.
ـ Zubair، Hasan، Maximization Postulates and Their Efficacy for Islamic Economics"، American journal of Islamic Social Sciences، 2002، Vol.19، I.3، pages 95-118.
ـ Sorell، Tom، "Thomas Hobbes" Rutledge Encyclopedia of philosophy، edited by Edward Craig، London: Rutledge، 1998، Vol.4، P.459-475.
منبع: معرفت اقتصادی شماره 1