نویسنده : دکتر قاسم صافی
شایعترین و متداولترین مواد سندی پس از اسناد مکتوب به عنوان محمل اطلاعرسانی، اسناد تصویری است که حاوی اطلاعات عمده و ارزشمند تاریخیاند و در رشتههای مختلف سیاسی، اجتماعی، تاریخی و فرهنگی، به عنوان مدرک مهم تاریخی مورد استفاده قرار میگیرند و نباید در اهمیت این میراث ارزشمند و حفظ و نگهداری آن در مجامع علمی و فرهنگی سهلانگاری کرد.
در عصر حاضر، عکس های تاریخی و تصاویر مستند، در مجامع معتبر تحقیقاتی جهان جایگاه شایسته و اصالت تردیدناپذیر خود را به عنوان یکی از ارزندهترین مدارک مسلم و موثق در حوزه تحقیقات تاریخی، مردمشناسی، جامعهشناسی و رشتههای گوناگون هنر در میان پژوهشگران باز یافته است و به عنوان بخش جداییناپذیر از اسناد زنده فرهنگی و تاریخی ملت ها، مورد توجه همگان است به طوریکه اینک در کمتر رشتهای از تحقیقات مربوط به تاریخ و میراث های فرهنگی است که عکس ها و تصویرهای قدیم، به عنوان یکی از مهم ترین مستندات و منابع اولیه ی تحقیق در شمار نیاید. حتی در مبانی نظری و تعلیمی اصول روش تحقیق، مدارک تصویری در طبقهبندی و نقد و ارزیابی منابع، جایگاهی ویژه یافته است. در تحقیقات ایرانشناسی، اسناد تصویری که نمیتوان منکر شد مهمتر از اسناد نوشتاری است و خود یک باب شده است. از یک سو، ریشه در ژرفای فهم و ادراک و احساس و اعتقاد انسانی دارد و از سوی دیگر با زبانی واقعی، مستند و قابل لمس به ثبت و ضبط نقش های شگفتانگیز عالم وجود و شکار لحظهها و حادثهها و ثبت مدارکی از حیات فرهنگ ها و ملت ها میپردازد و مجموعهای ماندگار از تاریخ و هنر هر جامعهای را به یادگار میگذارد و به مثابه ی جزئی از حافظه تاریخی فرد و جامعه با مسئولیتی سِتُرگ عمل میکند و مفسر زندگانی و حالات و روحیات اشخاص و بیانکننده ی بسیاری از مطالبی است که از لحاظ مردمشناسی و جامعهشناسی و صنعت تصویرگران، فوقالعاده معتبر است و برای ایرانشناسان و پژوهندگانی که درصدد مصور ساختن آثار خود هستند مرجعی بااهمیت است.
خوشبختانه در سال های اخیر در ایران نیز به این منبع مهم در آثار پژوهشی و آفرینشهای هنری از قبیل فیلمسازی، نمایش و پدیدههای گرافیکی و ترسیمی، توجهی فزاینده شده است به طوری که کمتر پژوهنده و هنرمند راه و رسمدان و آشنا به اصول تحقیق است که به اهمیت استفاده از عکس های تاریخی و اسناد مصور وقوف نداشته، آن را در آثار و تتبعات خود به کار نگیرد و مایه ی رونق و اعتبار کار خود نداند. بیشک آشنایی ملموس با ادوار تاریخی و تصویری در تکوین ذهنیت محققین از مؤثرترین و مفیدترین علل و موجبات خواهد بود. و به همین دلیل توجه و اعتنای به این موارد و درک نیاز جامعه فرهنگی ما، دقت مهم و شایستهای است که در تدوین و انتشار عکس های قدیمی ایران نشان داده شده و نسل امروز و فردا را با یک نگرش علمی و عالمانه روی اسناد فرهنگی، به آموزه ی عبرت های تاریخی، متوجه میگرداند. پیام نافذ و فراگیر اسناد تصویری، در انعکاس زیبایی های هستی و زشتی ها و بیعدالتی ها و جلوههای گوناگون حیات انسانی، به عنوان بخش جداییناپذیر از اسناد زنده ی فرهنگی و تاریخی ملت ها، در عصر ما مورد توجه همگان است و گاه پیام پر معنای یک پدیده ی زیبا در این اسناد در عرصه ی انتقال واقعیات، اعماق جان انسان را چنان تسخیر میکند که گویی بیننده خود ناظری بر آن واقعه بوده است.
تا چندی پیش، مورخان ناچار بودند که برای تهیه تصاویر رجال مهم از تاریخ، از خانوادههای اعیان و روحانیون یاری بخواهند و این امر برای کسی ممکن نبود. خوشبختانه در ایران، کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران در این مهم پیشگام و راهگشا بوده است. به جز آنچه از کپی عکس های تاریخی ـ که اصل آنها در خانوادههای کهن یا در مراکزی قدیمی مانند بیوتات وجود داشت ـ گردآوری کرد و فهرست آن، منتشر شد، مجموعه ی نفیسی از نسخه اصلی عکس های تاریخی خریداری کرد و با تدوین و آمادهسازی فهرست آن، کار شایسته و مستقل دیگری در معرفی یکی از معتبرترین منابع تصویری ایران انجام گرفته است. این مجموعه ی عکس که با عنوان عکس های قدیمی از رجال، مناظر، بناها و محیط اجتماعی ایران در سلسله انتشارات دانشگاه تهران، منتشر شده است، یکی از توجهبرانگیزترین مجموعهها در گنجینه ی عکسهای تاریخی ایران است و حاوی متنوعترین و دقیقترین عکس های مستند از جوانب مختلف زندگانی فرهنگی و اجتماعی قرن گذشته است و تاریخ مصور اجتماعی دورهای از تاریخ معاصر ایران را به نمایش میگذارد و اطلاعات فوری و اجمالی درباره برخی از چهرهها و موضوعات به دست میدهد و به عنوان منبع و مدرکی دسته اول و سودمند میتواند مرجع قرار گیرد و قسمتی از نیازهای اهل دانش و تحقیق را تأمین سازد و زمینه ی شناخت و معرفی بیشتر فرهنگ ایران را در ابعاد مختلف تاریخی، اجتماعی، مردمشناسی، فرهنگ عامه، و بسیاری از زمینههای دیگر پژوهشی میسر گرداند.
اکنون اگر به منظور تسریع در امر اطلاعرسانی و سرویسدهیِ سریعتر به محققان، حاصل این فعالیت ها، رایانهای شود و به عبارت دیگر استخراج اطلاعاتِ بیش از چند صد برگ سند و بیش از بیست هزار عکس شامل واژهها، موضوع ها، اعلام و سایر اطلاعات مندرج در اسناد و تهیه تصویر رایانهای (اسکن) از روی مجموعه ی انتشار یافته آن، به منظور حفظ اسناد و بالا بردن سرعت اطلاعرسانی وارد رایانه شود، مسلماً از اقدامات مفیدی است که کتابخانه باید در کنار بانک های اطلاعاتی دیگر انجام دهد مثل بانک کتاب های فارسی، بانک کتاب های غیرفارسی، بانک نشریات، بانک اسناد و عکس های چاپی، بانک فهرست مقالات فارسی، بانک سرگذشت نامهها و جز آن.
به این نکته مهم توجه داشته باشیم که عکس های تاریخی و اسناد مصور، هنگامی مفهوم مییابد و ارزش پیدا میکند که به صورتی روشن و دقیق در زمان و مکان شناسانده شود. در واقع تدوین عکس های قدیمی ایران و تهیه فهرست و انتشار آن، یکی از ضروریات برای شناخت و معرفی فرهنگ ایران در ابعاد مختلف تاریخی، اجتماعی، مردمشناسی، فرهنگ عامه و بسیاری از زمینههای دیگر پژوهشی است. هیچ ملتی نیست که تعداد عکس های قدیمی و تاریخی آن در جهان به اندازه کشور ما باشد؛ با وجودی که ما در جهان از این حیث عقب مانده بودیم و تازهترین دوربین ها را پس از مدت ها از گذشت تاریخ عکاسی آوردیم. قوم ایرانی به شهادت مدارک تاریخیشان، اولین فرهنگ و قومی است که به اسناد تصویری اهمیت داده و قبل از آنکه دنیا تکنولوژی را به کار بَرَد، در این عرصه پیشگام بوده است و این هنر در فرهنگ ملت ایران، پیشینه و ریشه ی فرهنگی دارد. در آثار مسعودی مثل مروجالذهب توصیف شده که ایرانی ها، کتابخانه خاصی در فارس داشتند و در دوره ی اسلامی هم دایر بوده که شامل اسناد تصویری بوده و اولین ملتی است که دیکشنری مصور تدوین کرده. کتاب هایی که اکبرشاه پادشاه تیموریان هند نوشته مثل خاطرات یا با برنامه یا کتاب تَزوکای بابُری، یکی از بزرگترین اسناد تصویری در تاریخ به فارسی است. یا کتاب تاریخ جهانگشای نادری که اشرف آن را مصور کرده و تمام صحنههای جنگ نادر را با هندی ها نقاشی کرده و حکایت از نقاشان همراه نادر در سفر به هند دارد. یا شخصی مثل میرزا مهدی خان منشی صاحب درّه ی نادری، نقاشان را با خود همراه کرده، و صحنهها را نقاشی کرده و مانده است. یکی از صاحبنظران تاریخ چین برای بنده نقل میکرد که برای تألیف کتاب آخرین امپراطور، تنها به چند عکس محدود دست یافتند و اساساً عکس های قدیمی این کشور کهنسال بسیار کمیاب است. سکه نیز یکی از اسناد تصویری مهم است و هم نقاشی که در تحقیقات مربوط به لباس ها و آیین ها و جز آن، استفاده میشود. اکنون، وسایل سمعی بصری نظیر ویدئو و جز آن نیز میتواند منبع تحقیقات باشد.
اما آنچه در شناسایی عکس های قدیمی حائز اهمیت و مایه ی اطمینان تواند بود، اتخاذ روش درست و قابل اعتماد در شناسایی است. علاوه بر روش های مقایسهای و تطبیقی که مستلزم زمینه فرهنگی و ذهنی لازم و تیزبینی و دقت بسیار است، مشورت و تبادلنظر با اشخاص صلاحیتدار و یاری گرفتن از صاحبنظرانی که در طبقات سنی نزدیک به زمان برداشتن عکس باشند در اولویت و اهمیت خاص قرار دارد.
و نیز باید توجه داشت که در فهرست کردن عکس ها، پذیرش روش های فرنگی تقریباً همان اشکالاتی را در عکس های ایرانی خواهد داشت که اتخاذ طبقهبندی ها و روش های کتابداری فرنگی در کتاب های اسلامی بوجود آورده است. زیرا بسیاری از موضوعات که در کدگذاری فرنگی پیشبینی شده برای موضوعات اسلامی پیشبینی نشده است و به عکس در موضوعات اسلامی مطالبی هست که در موضوعات فرنگی به آن اشاره نمیشود. ثانیاً مسائل مربوط به فهرست و طبقهبندی اسلامی به علت وجود القاب و عناوین متعدد و مخصوصاً نوع شهرت اشخاص در بین طبقات مختلف متفاوت است. مثلاً بین علما و در اصطلاح حوزه، معمولاً به جای نام شخصیت مرجع بزرگ قرن گذشته میرزا ابوالقاسم قمی لقب صاحب قوانین یا محقق قمی به کار میرفت و عامه مردم او را به اسم میرزای قمی میشناسند و در متون و مکاتبات تاریخی و سیاسی، گاه از او به عنوان میرزا ابوالقاسم گیلانی اسم برده شده است. این مسأله فقط در اعلام ایرانی وجود دارد و در اعلام خارجی چنین چیزی نیست.
همینطور بعضیها که طی زندگیشان چند لقب داشتند نزد اشخاص مختلف بر حسب القاب مختلفشان معروفند. چنان که امینالسلطان را بعضی اتابک میگویند. تازه امینالسلطان دو نفرند که هر دو نفر به یک اندازه به امینالسلطان بودن شهرت داشتهاند. میرزا علیاصغر خان امینالسلطان و آقا ابراهیم امینالسلطان (پدر وی). یا مثلاً مستوفیالممالک سه نفرند که اشتهار هر سه به عنوان مستوفیالممالک در حد مست. آقامیرزا یوسف که علاوه بر مقام وزارت دارایی، صدراعظم نیز بود، و آقا میرزاحسن که وزیر جنگ، وزیر مالیه و صدراعظم بود، و میرزاکاظم از شخصیت های دیگر.
یا مثلاً در سلسله ی خانواده ی معیرالممالک سه دوستعلی خان معیرالممالک وجود دارد که هر سه به یک اندازه مشهورند. یا مشیرالدولهها، نصرتالدولهها، ظهیرالدولهها، سپهسالارها، قوامالدولهها و غیره در این شرایط، فهرستگر و محقق باید قرائن مختلفی را در نظر داشته باشد که متوجه شود مقصود کدام یک از اینان است.
اساساً در مطالعه احوال اشخاص و رجال معاصر چند نکته قابل ذکر است که دانستن آن به شناخت افراد و حرفه ی آنان و بازشناختن اشخاص هملقب کمک میکند.
اینها مسائل و مشکلات در کار فهرستنویسی اسناد مصور تاریخ و شناخت رجال معاصر است. مسائل دیگر اینکه برای پی بردن به هویت اشخاص که عکس ها در مقاطع مختلف سنی گرفته شده مسلتزم آشنا بودن چشم است. گاه توجه تنها به پشتنویس عکس ها بدون تسلط بر آشنایی با رجال بخصوص رجال دوره ی قاجار کافی نیست به دلیل این که عکس دوره ی جوانی یک نفر ممکن است با اسمِ تنها یا لقب نامشهورِ اولیهاش ذکر شده باشد که همان شخصیت در سنین شهرت، لقب دیگری داشته باشد. مثلاً سالار لشکر که در پشت تعدادی از عکس ها فقط با دانستن اینکه سالار لشکر همان عبدالحسین فرمانفرما از رجال برجسته ی قاجارست قابل تشخیص است. یا ابوالمله که همان میرزا جوادخان سعدالدوله وزیر امور خارجه و وزیر تجارت، و وزیر مختار ایران در بلژیک باشد یا مکه ایران که همان توبان آغا فروغالدوله دختر ناصرالدین شاه و خواهر تنی فخرالدوله زن مجدالدوله و همسر میرزاعلی خان ظهیرالدوله (وزیر تشریفات، جانشین صفی علیشاه و بنیانگذار مجمع اخوت) باشد.
و با همه این تفاسیر باز در فهرستبندی عکس های تاریخی، سرانجام باید تمام القاب و عناوین عکس های دوره ی مختلف حیات یک نفر به مشهورترین ماده ارجاع داده شود و این یکی از مشکلات فهرست است.
و لذا ما عیناً نمیتوانیم روشهای فرنگی را پیاده کنیم به دلیل اینکه با مشکلات یادشده مواجهیم. ما باید همینطور که در مورد طبقهبندی کتاب های اسلامی روشهایی کم و بیش منطبق با شرایط خودمان پیدا کردهایم و پیدا خواهیم کرد. در اینجا هم تنها با توجه به ابعاد مختلف مسائل و مشکلات این کار، باید روش های خاصی تجربه شود. کاری که اینجانب در اثر اخیر خود عکس های قدیمی از رجال، مناظر، بناها و محیط اجتماعی ایران و کتاب کارت پستال های تاریخی ایران انجام داده است.
یکی از جوانب خاص در اهمیت کتاب عکس های قدیمی آن است که روشنگر فضاها و زوایایی از زیست جامعه ی ایرانی در قرن گذشته است که در هیچ مجموعه ی دیگری از عکس، بازسازی آن امکانپذیر نیست زیرا گیرندگان عکس ها، مشکل عکاسان حرفهای آن زمان را نداشتهاند که نتوانند از فضاهای خصوصی زندگی و نحوه ی زیست زنان، عکس تهیه کنند. در عین حال از لحاظ نبوغ عکسبرداری از فضاها و مناظر ایران هم، اهمیت این عکس ها بسیار قابل توجه است زیرا دوربین عکاسی در لحظههای سفر، شکار، گشت و گذار ـ همیشه، صحنهها، رویدادها و فراخنای مناظر را ثبت نموده و انسان را به اعماق و زوایای حیات در قرن گذشته رهنمون میگردد.
مرحله ی بعد: تهیه فیلم از اسناد و عکس هاست به طریقی که مورد استفاده ی علاقهمندان و مراجعان به اسناد و عکس های تاریخی باشد تا بدین ترتیب اصل عکس و سند محفوظ بماند و هر کس نیز که نیاز دارد بتواند از طریق فیلم اسناد به موضوع مورد دلخواهش دسترسی یابد. مرحله ی سوم، طبقهبندی کردن اسناد و دادن نظم و ترتیب و سرویسدهی به محققان با استفاده از روش علمی است به طوری که امکان دسترسی و استفاده از آنها به سرعت و سهولت انجام گیرد؛ مثل تهیه فهرست روی برگههای خاص به نام فهرست برگه. پس از این مرحله، آسیبشناسی و مرمت اسناد با توجه به نوع و جنس کاغذ اسناد، جوهر به کار رفته در نوشتههای اسناد و درصد آسیب های وارده، مورد توجه قرار میگیرد. در این مرحله، آن تعداد از اسناد و عکس ها که دچار آسیب شدهاند یا تشخیص داده میشوند که در معرض آسیب قرار خواهند گرفت به شیوههای سنتی و مدرن، مرمت و یاضدعفونی میشوند و آفت ها و قارچ ها را از آن میزدایند و در موارد ضروری، عمل استحکامبخشی اسناد انجام میگیرد و پوشش های مخصوص حفاظتی و بهداشتی به آنها داده میشود تا از ضایعات عکس جلوگیری شود و بر عمر اسناد افزوده شود و اصل مدرک نیز از آسیبهای احتمالی به دور ماند. باید دقت کافی شود که خطوط پشتنویسی تاریخی عکس ها و مشخصات عکاسخانهها و عکسبرداران که قرائن مهمی برای تعیین قدمت عکس و سند هستند در هر صورت، محفوظ و آسیبناپذیر بماند. آخرین مرحله، تهیه ی تصویر رایانهای و نیز طبقهبندی و تهیه ی فهرست عکس هاست به طریقی که امکان اطلاعرسانی سریع و صحیح را برای علاقمندان و مراجعان به عکس ها و اسناد ممکن گرداند که به چگونگی روش علمی این کار، پیش از این اشاره شد.
در مراکز و سازمان های آرشیوی، به جای طبقهبندیهای معمول در کتابخانهها، عمدتاً روش نمایهسازی را به کار میبرند که در واقع دارای نقشه تفصیلی از موضوع ها و محتواست و در آن، جوهره ی محتوایی اسناد به صورتی که برای استفادهکننده، دسترسپذیر باشد استخراج و ارائه میشود. آنچه در این مورد مهم است سندخوانی است که همانطور که پیش از این اشاره کردیم نیاز به تجربه و تخصص دارد. متن اسناد یا آن دسته از عکس ها که از زیرنویس و توضیحات برخوردار است گاه زیبا، گاه بدخط و گاه بسیار زیبا ولی ناخواناست و باید از متخصصان در شناسایی و دریافت کمک گرفت. و اساساً عکس ها و اسناد هم، از نظر درجه در یک سطح نیستند. بعضی اسناد عمر جاودانه دارند و بعضی عمر چند ساله و پارهای از آنها عمری کاملاً محدود دارند که پس از انقضای مدت باید از مجموعه آرشیو حذف شوند و لذا اسناد و عکس های قبل از خرید و تدوین باید توسط متخصصان موضوعی، ارزیابی و گزینش شوند سپس از روش های علمی و مدون که به بخشهایی از آن اشاره کردیم برای سازماندهی و نظم بخشیدن به آنها، استفاده گردد.
منبع: مجموعه مقالات همایش اسناد و تاریخ معاصر، آذر 1381، مرکز بررسی اسناد تاریخی
در عصر حاضر، عکس های تاریخی و تصاویر مستند، در مجامع معتبر تحقیقاتی جهان جایگاه شایسته و اصالت تردیدناپذیر خود را به عنوان یکی از ارزندهترین مدارک مسلم و موثق در حوزه تحقیقات تاریخی، مردمشناسی، جامعهشناسی و رشتههای گوناگون هنر در میان پژوهشگران باز یافته است و به عنوان بخش جداییناپذیر از اسناد زنده فرهنگی و تاریخی ملت ها، مورد توجه همگان است به طوریکه اینک در کمتر رشتهای از تحقیقات مربوط به تاریخ و میراث های فرهنگی است که عکس ها و تصویرهای قدیم، به عنوان یکی از مهم ترین مستندات و منابع اولیه ی تحقیق در شمار نیاید. حتی در مبانی نظری و تعلیمی اصول روش تحقیق، مدارک تصویری در طبقهبندی و نقد و ارزیابی منابع، جایگاهی ویژه یافته است. در تحقیقات ایرانشناسی، اسناد تصویری که نمیتوان منکر شد مهمتر از اسناد نوشتاری است و خود یک باب شده است. از یک سو، ریشه در ژرفای فهم و ادراک و احساس و اعتقاد انسانی دارد و از سوی دیگر با زبانی واقعی، مستند و قابل لمس به ثبت و ضبط نقش های شگفتانگیز عالم وجود و شکار لحظهها و حادثهها و ثبت مدارکی از حیات فرهنگ ها و ملت ها میپردازد و مجموعهای ماندگار از تاریخ و هنر هر جامعهای را به یادگار میگذارد و به مثابه ی جزئی از حافظه تاریخی فرد و جامعه با مسئولیتی سِتُرگ عمل میکند و مفسر زندگانی و حالات و روحیات اشخاص و بیانکننده ی بسیاری از مطالبی است که از لحاظ مردمشناسی و جامعهشناسی و صنعت تصویرگران، فوقالعاده معتبر است و برای ایرانشناسان و پژوهندگانی که درصدد مصور ساختن آثار خود هستند مرجعی بااهمیت است.
خوشبختانه در سال های اخیر در ایران نیز به این منبع مهم در آثار پژوهشی و آفرینشهای هنری از قبیل فیلمسازی، نمایش و پدیدههای گرافیکی و ترسیمی، توجهی فزاینده شده است به طوری که کمتر پژوهنده و هنرمند راه و رسمدان و آشنا به اصول تحقیق است که به اهمیت استفاده از عکس های تاریخی و اسناد مصور وقوف نداشته، آن را در آثار و تتبعات خود به کار نگیرد و مایه ی رونق و اعتبار کار خود نداند. بیشک آشنایی ملموس با ادوار تاریخی و تصویری در تکوین ذهنیت محققین از مؤثرترین و مفیدترین علل و موجبات خواهد بود. و به همین دلیل توجه و اعتنای به این موارد و درک نیاز جامعه فرهنگی ما، دقت مهم و شایستهای است که در تدوین و انتشار عکس های قدیمی ایران نشان داده شده و نسل امروز و فردا را با یک نگرش علمی و عالمانه روی اسناد فرهنگی، به آموزه ی عبرت های تاریخی، متوجه میگرداند. پیام نافذ و فراگیر اسناد تصویری، در انعکاس زیبایی های هستی و زشتی ها و بیعدالتی ها و جلوههای گوناگون حیات انسانی، به عنوان بخش جداییناپذیر از اسناد زنده ی فرهنگی و تاریخی ملت ها، در عصر ما مورد توجه همگان است و گاه پیام پر معنای یک پدیده ی زیبا در این اسناد در عرصه ی انتقال واقعیات، اعماق جان انسان را چنان تسخیر میکند که گویی بیننده خود ناظری بر آن واقعه بوده است.
تا چندی پیش، مورخان ناچار بودند که برای تهیه تصاویر رجال مهم از تاریخ، از خانوادههای اعیان و روحانیون یاری بخواهند و این امر برای کسی ممکن نبود. خوشبختانه در ایران، کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران در این مهم پیشگام و راهگشا بوده است. به جز آنچه از کپی عکس های تاریخی ـ که اصل آنها در خانوادههای کهن یا در مراکزی قدیمی مانند بیوتات وجود داشت ـ گردآوری کرد و فهرست آن، منتشر شد، مجموعه ی نفیسی از نسخه اصلی عکس های تاریخی خریداری کرد و با تدوین و آمادهسازی فهرست آن، کار شایسته و مستقل دیگری در معرفی یکی از معتبرترین منابع تصویری ایران انجام گرفته است. این مجموعه ی عکس که با عنوان عکس های قدیمی از رجال، مناظر، بناها و محیط اجتماعی ایران در سلسله انتشارات دانشگاه تهران، منتشر شده است، یکی از توجهبرانگیزترین مجموعهها در گنجینه ی عکسهای تاریخی ایران است و حاوی متنوعترین و دقیقترین عکس های مستند از جوانب مختلف زندگانی فرهنگی و اجتماعی قرن گذشته است و تاریخ مصور اجتماعی دورهای از تاریخ معاصر ایران را به نمایش میگذارد و اطلاعات فوری و اجمالی درباره برخی از چهرهها و موضوعات به دست میدهد و به عنوان منبع و مدرکی دسته اول و سودمند میتواند مرجع قرار گیرد و قسمتی از نیازهای اهل دانش و تحقیق را تأمین سازد و زمینه ی شناخت و معرفی بیشتر فرهنگ ایران را در ابعاد مختلف تاریخی، اجتماعی، مردمشناسی، فرهنگ عامه، و بسیاری از زمینههای دیگر پژوهشی میسر گرداند.
اکنون اگر به منظور تسریع در امر اطلاعرسانی و سرویسدهیِ سریعتر به محققان، حاصل این فعالیت ها، رایانهای شود و به عبارت دیگر استخراج اطلاعاتِ بیش از چند صد برگ سند و بیش از بیست هزار عکس شامل واژهها، موضوع ها، اعلام و سایر اطلاعات مندرج در اسناد و تهیه تصویر رایانهای (اسکن) از روی مجموعه ی انتشار یافته آن، به منظور حفظ اسناد و بالا بردن سرعت اطلاعرسانی وارد رایانه شود، مسلماً از اقدامات مفیدی است که کتابخانه باید در کنار بانک های اطلاعاتی دیگر انجام دهد مثل بانک کتاب های فارسی، بانک کتاب های غیرفارسی، بانک نشریات، بانک اسناد و عکس های چاپی، بانک فهرست مقالات فارسی، بانک سرگذشت نامهها و جز آن.
به این نکته مهم توجه داشته باشیم که عکس های تاریخی و اسناد مصور، هنگامی مفهوم مییابد و ارزش پیدا میکند که به صورتی روشن و دقیق در زمان و مکان شناسانده شود. در واقع تدوین عکس های قدیمی ایران و تهیه فهرست و انتشار آن، یکی از ضروریات برای شناخت و معرفی فرهنگ ایران در ابعاد مختلف تاریخی، اجتماعی، مردمشناسی، فرهنگ عامه و بسیاری از زمینههای دیگر پژوهشی است. هیچ ملتی نیست که تعداد عکس های قدیمی و تاریخی آن در جهان به اندازه کشور ما باشد؛ با وجودی که ما در جهان از این حیث عقب مانده بودیم و تازهترین دوربین ها را پس از مدت ها از گذشت تاریخ عکاسی آوردیم. قوم ایرانی به شهادت مدارک تاریخیشان، اولین فرهنگ و قومی است که به اسناد تصویری اهمیت داده و قبل از آنکه دنیا تکنولوژی را به کار بَرَد، در این عرصه پیشگام بوده است و این هنر در فرهنگ ملت ایران، پیشینه و ریشه ی فرهنگی دارد. در آثار مسعودی مثل مروجالذهب توصیف شده که ایرانی ها، کتابخانه خاصی در فارس داشتند و در دوره ی اسلامی هم دایر بوده که شامل اسناد تصویری بوده و اولین ملتی است که دیکشنری مصور تدوین کرده. کتاب هایی که اکبرشاه پادشاه تیموریان هند نوشته مثل خاطرات یا با برنامه یا کتاب تَزوکای بابُری، یکی از بزرگترین اسناد تصویری در تاریخ به فارسی است. یا کتاب تاریخ جهانگشای نادری که اشرف آن را مصور کرده و تمام صحنههای جنگ نادر را با هندی ها نقاشی کرده و حکایت از نقاشان همراه نادر در سفر به هند دارد. یا شخصی مثل میرزا مهدی خان منشی صاحب درّه ی نادری، نقاشان را با خود همراه کرده، و صحنهها را نقاشی کرده و مانده است. یکی از صاحبنظران تاریخ چین برای بنده نقل میکرد که برای تألیف کتاب آخرین امپراطور، تنها به چند عکس محدود دست یافتند و اساساً عکس های قدیمی این کشور کهنسال بسیار کمیاب است. سکه نیز یکی از اسناد تصویری مهم است و هم نقاشی که در تحقیقات مربوط به لباس ها و آیین ها و جز آن، استفاده میشود. اکنون، وسایل سمعی بصری نظیر ویدئو و جز آن نیز میتواند منبع تحقیقات باشد.
اما آنچه در شناسایی عکس های قدیمی حائز اهمیت و مایه ی اطمینان تواند بود، اتخاذ روش درست و قابل اعتماد در شناسایی است. علاوه بر روش های مقایسهای و تطبیقی که مستلزم زمینه فرهنگی و ذهنی لازم و تیزبینی و دقت بسیار است، مشورت و تبادلنظر با اشخاص صلاحیتدار و یاری گرفتن از صاحبنظرانی که در طبقات سنی نزدیک به زمان برداشتن عکس باشند در اولویت و اهمیت خاص قرار دارد.
و نیز باید توجه داشت که در فهرست کردن عکس ها، پذیرش روش های فرنگی تقریباً همان اشکالاتی را در عکس های ایرانی خواهد داشت که اتخاذ طبقهبندی ها و روش های کتابداری فرنگی در کتاب های اسلامی بوجود آورده است. زیرا بسیاری از موضوعات که در کدگذاری فرنگی پیشبینی شده برای موضوعات اسلامی پیشبینی نشده است و به عکس در موضوعات اسلامی مطالبی هست که در موضوعات فرنگی به آن اشاره نمیشود. ثانیاً مسائل مربوط به فهرست و طبقهبندی اسلامی به علت وجود القاب و عناوین متعدد و مخصوصاً نوع شهرت اشخاص در بین طبقات مختلف متفاوت است. مثلاً بین علما و در اصطلاح حوزه، معمولاً به جای نام شخصیت مرجع بزرگ قرن گذشته میرزا ابوالقاسم قمی لقب صاحب قوانین یا محقق قمی به کار میرفت و عامه مردم او را به اسم میرزای قمی میشناسند و در متون و مکاتبات تاریخی و سیاسی، گاه از او به عنوان میرزا ابوالقاسم گیلانی اسم برده شده است. این مسأله فقط در اعلام ایرانی وجود دارد و در اعلام خارجی چنین چیزی نیست.
همینطور بعضیها که طی زندگیشان چند لقب داشتند نزد اشخاص مختلف بر حسب القاب مختلفشان معروفند. چنان که امینالسلطان را بعضی اتابک میگویند. تازه امینالسلطان دو نفرند که هر دو نفر به یک اندازه به امینالسلطان بودن شهرت داشتهاند. میرزا علیاصغر خان امینالسلطان و آقا ابراهیم امینالسلطان (پدر وی). یا مثلاً مستوفیالممالک سه نفرند که اشتهار هر سه به عنوان مستوفیالممالک در حد مست. آقامیرزا یوسف که علاوه بر مقام وزارت دارایی، صدراعظم نیز بود، و آقا میرزاحسن که وزیر جنگ، وزیر مالیه و صدراعظم بود، و میرزاکاظم از شخصیت های دیگر.
یا مثلاً در سلسله ی خانواده ی معیرالممالک سه دوستعلی خان معیرالممالک وجود دارد که هر سه به یک اندازه مشهورند. یا مشیرالدولهها، نصرتالدولهها، ظهیرالدولهها، سپهسالارها، قوامالدولهها و غیره در این شرایط، فهرستگر و محقق باید قرائن مختلفی را در نظر داشته باشد که متوجه شود مقصود کدام یک از اینان است.
اساساً در مطالعه احوال اشخاص و رجال معاصر چند نکته قابل ذکر است که دانستن آن به شناخت افراد و حرفه ی آنان و بازشناختن اشخاص هملقب کمک میکند.
اول اینکه:
میرزا به معنی شاهزاده و لقب برای شاهزادگان دوره ی قاجار بوده است و لفظ شاهپور در این دوره ی بخصوص معمول نبوده است و برخلاف لفظ شاه که در صفویه آن را مقابل اسم درآورده و شاه اسماعیل و غیره گفتهاند در دوره ی قاجار در عقب اسم درآوردهاند. کلمه ی میرزا به اسمای غیر از شاهزادگان نیز ملحق شده و لکن در جلو اسم درآمده است و ظاهراً به این صورت امتیازی بین خانواه سلطنتی و جز آن تلقی میشده است.دوم اینکه:
در دوره قاجار دادن لقب بسیار مرسوم دربار و پادشاهان بوده و اشخاصی یک یا چندین لقب از پادشاهان دریافت میداشتهاند. همینطور بعضیها که طی زندگیشان چند لقب داشتند نزد اشخاص مختلف برحسب القاب مختلفشان معروفند مثل آنچه در مورد خانوادههای امینالسلطان، مستوفیالممالک، مشیرالدوله و معیرالممالک اشاره کردیم.سوم اینکه:
در دوره ی قاجار دو گروه بودند که مقربالخاقان گفته میشدند. یکی خواجهسرایان که معمولاً سیاهپوست و ریش سفید بوده، در اندرون حرم آمد و شد داشتهاند. دیگر اشخاصی که به حسب ضرورت وارد حرمسرا میشدهاند، مثل حکیمباشی، معیرالممالک، منشیالممالک، مُهردار مُهر همایون، مُهردار مُهر شریف نفاذ، مهر دار مهر مهر آثار، دواتدار.چهارم اینکه:
به کسی که نظم و نسق طوایل سرکار خاصه ی شریفه و دواب پیشکشی که به اسطبل خاصه میآوردهاند با او بود امیرآخور گفته میشد. و شخصی که ریشسفید کل یساولان صحبت و ایشیک آقاسیان و قاپوچیان دیوان و نسق مجلس و ترتیب مجلسنشینان و ایستادگان مجلس از اعلی تا ادنی با او بود ایشیک آقاسیباشی، نامیده میشد. و کسی که فرمانفرمای یکی از سیزده ولایت (قندهار، شروان، هرات، آذربایجان، چخورسعد، قراباغ و گنجه، استرآباد، کوه گیلویه، کرمان، مرو، شاهیجهان، قلمرو علیشکر، مشهد، دارالسلطنه قزوین) بوده است بیگلربیگی خوانده میشد.اینها مسائل و مشکلات در کار فهرستنویسی اسناد مصور تاریخ و شناخت رجال معاصر است. مسائل دیگر اینکه برای پی بردن به هویت اشخاص که عکس ها در مقاطع مختلف سنی گرفته شده مسلتزم آشنا بودن چشم است. گاه توجه تنها به پشتنویس عکس ها بدون تسلط بر آشنایی با رجال بخصوص رجال دوره ی قاجار کافی نیست به دلیل این که عکس دوره ی جوانی یک نفر ممکن است با اسمِ تنها یا لقب نامشهورِ اولیهاش ذکر شده باشد که همان شخصیت در سنین شهرت، لقب دیگری داشته باشد. مثلاً سالار لشکر که در پشت تعدادی از عکس ها فقط با دانستن اینکه سالار لشکر همان عبدالحسین فرمانفرما از رجال برجسته ی قاجارست قابل تشخیص است. یا ابوالمله که همان میرزا جوادخان سعدالدوله وزیر امور خارجه و وزیر تجارت، و وزیر مختار ایران در بلژیک باشد یا مکه ایران که همان توبان آغا فروغالدوله دختر ناصرالدین شاه و خواهر تنی فخرالدوله زن مجدالدوله و همسر میرزاعلی خان ظهیرالدوله (وزیر تشریفات، جانشین صفی علیشاه و بنیانگذار مجمع اخوت) باشد.
و با همه این تفاسیر باز در فهرستبندی عکس های تاریخی، سرانجام باید تمام القاب و عناوین عکس های دوره ی مختلف حیات یک نفر به مشهورترین ماده ارجاع داده شود و این یکی از مشکلات فهرست است.
و لذا ما عیناً نمیتوانیم روشهای فرنگی را پیاده کنیم به دلیل اینکه با مشکلات یادشده مواجهیم. ما باید همینطور که در مورد طبقهبندی کتاب های اسلامی روشهایی کم و بیش منطبق با شرایط خودمان پیدا کردهایم و پیدا خواهیم کرد. در اینجا هم تنها با توجه به ابعاد مختلف مسائل و مشکلات این کار، باید روش های خاصی تجربه شود. کاری که اینجانب در اثر اخیر خود عکس های قدیمی از رجال، مناظر، بناها و محیط اجتماعی ایران و کتاب کارت پستال های تاریخی ایران انجام داده است.
یکی از جوانب خاص در اهمیت کتاب عکس های قدیمی آن است که روشنگر فضاها و زوایایی از زیست جامعه ی ایرانی در قرن گذشته است که در هیچ مجموعه ی دیگری از عکس، بازسازی آن امکانپذیر نیست زیرا گیرندگان عکس ها، مشکل عکاسان حرفهای آن زمان را نداشتهاند که نتوانند از فضاهای خصوصی زندگی و نحوه ی زیست زنان، عکس تهیه کنند. در عین حال از لحاظ نبوغ عکسبرداری از فضاها و مناظر ایران هم، اهمیت این عکس ها بسیار قابل توجه است زیرا دوربین عکاسی در لحظههای سفر، شکار، گشت و گذار ـ همیشه، صحنهها، رویدادها و فراخنای مناظر را ثبت نموده و انسان را به اعماق و زوایای حیات در قرن گذشته رهنمون میگردد.
شیوههای ثبت و ضبط اسناد مصور
در مورد کیفیت نگهداری اصل عکس و سند، اولین گام ایجاد یک مرکز و یا مؤسسه آرشیوی و تعیین سیاستگزاری برای شناسایی است. انتخاب و سفارش وسایل آرشیوی مناسب عکس های تاریخی و اتخاذ طریقی مناسب در بایگانی و نگهداری آنها از ضروریات است و باید به این نکته اشاره کنم که مهم ترین امر در مورد عکس های قدیمی و تاریخی ایران، حفظ اسناد و نگهداری آن در مخزن مناسب و مجهز به روش های نوین علمی مانند سیستمِ اعلام خطرِ حریق و گردش هواست. پیشگیری از آسیب دیدن اسناد و فراهم آوردن شرایط فیزیکی و محیطی مناسب مثل توجه به نور، رطوبت، دما، عوامل شیمیایی و عوامل فساد و زوال از زمره ی توجهات لازم در این مرحله است. در حال حاضر، یک نوع آرشیوهایی به صورت تک عکس وجود دارد که هر عکس در یک ژاکت قرار داده میشود و این روش را بیشتر در مورد عکس های خیلی نفیس و منحصر برای جلوگیری از ساییدگی و فرسایش به کار میگیرند. نوع دیگر به طریق انباشته است که معمولاً برای عکس های مکرر و دارای درجات کمتری از اهمیت به کار گرفته میشود. نوعی نیز، آرشیوهای آلبومی نام دارد که هر بایگانی در استانداردهای خودش، آلبوم های مشخصی سفارش میدهد که این عکس ها در آن نگاهداری میشود. و گونههای مختلف دیگر هست که فعلاً وارد جزئیات آن لازم نیست بشویم و علاقهمندان میتوانند در کتاب های فنی به زبان خارجی، مطالب مورد نظر خود را پیگیری کنند.مرحله ی بعد: تهیه فیلم از اسناد و عکس هاست به طریقی که مورد استفاده ی علاقهمندان و مراجعان به اسناد و عکس های تاریخی باشد تا بدین ترتیب اصل عکس و سند محفوظ بماند و هر کس نیز که نیاز دارد بتواند از طریق فیلم اسناد به موضوع مورد دلخواهش دسترسی یابد. مرحله ی سوم، طبقهبندی کردن اسناد و دادن نظم و ترتیب و سرویسدهی به محققان با استفاده از روش علمی است به طوری که امکان دسترسی و استفاده از آنها به سرعت و سهولت انجام گیرد؛ مثل تهیه فهرست روی برگههای خاص به نام فهرست برگه. پس از این مرحله، آسیبشناسی و مرمت اسناد با توجه به نوع و جنس کاغذ اسناد، جوهر به کار رفته در نوشتههای اسناد و درصد آسیب های وارده، مورد توجه قرار میگیرد. در این مرحله، آن تعداد از اسناد و عکس ها که دچار آسیب شدهاند یا تشخیص داده میشوند که در معرض آسیب قرار خواهند گرفت به شیوههای سنتی و مدرن، مرمت و یاضدعفونی میشوند و آفت ها و قارچ ها را از آن میزدایند و در موارد ضروری، عمل استحکامبخشی اسناد انجام میگیرد و پوشش های مخصوص حفاظتی و بهداشتی به آنها داده میشود تا از ضایعات عکس جلوگیری شود و بر عمر اسناد افزوده شود و اصل مدرک نیز از آسیبهای احتمالی به دور ماند. باید دقت کافی شود که خطوط پشتنویسی تاریخی عکس ها و مشخصات عکاسخانهها و عکسبرداران که قرائن مهمی برای تعیین قدمت عکس و سند هستند در هر صورت، محفوظ و آسیبناپذیر بماند. آخرین مرحله، تهیه ی تصویر رایانهای و نیز طبقهبندی و تهیه ی فهرست عکس هاست به طریقی که امکان اطلاعرسانی سریع و صحیح را برای علاقمندان و مراجعان به عکس ها و اسناد ممکن گرداند که به چگونگی روش علمی این کار، پیش از این اشاره شد.
در مراکز و سازمان های آرشیوی، به جای طبقهبندیهای معمول در کتابخانهها، عمدتاً روش نمایهسازی را به کار میبرند که در واقع دارای نقشه تفصیلی از موضوع ها و محتواست و در آن، جوهره ی محتوایی اسناد به صورتی که برای استفادهکننده، دسترسپذیر باشد استخراج و ارائه میشود. آنچه در این مورد مهم است سندخوانی است که همانطور که پیش از این اشاره کردیم نیاز به تجربه و تخصص دارد. متن اسناد یا آن دسته از عکس ها که از زیرنویس و توضیحات برخوردار است گاه زیبا، گاه بدخط و گاه بسیار زیبا ولی ناخواناست و باید از متخصصان در شناسایی و دریافت کمک گرفت. و اساساً عکس ها و اسناد هم، از نظر درجه در یک سطح نیستند. بعضی اسناد عمر جاودانه دارند و بعضی عمر چند ساله و پارهای از آنها عمری کاملاً محدود دارند که پس از انقضای مدت باید از مجموعه آرشیو حذف شوند و لذا اسناد و عکس های قبل از خرید و تدوین باید توسط متخصصان موضوعی، ارزیابی و گزینش شوند سپس از روش های علمی و مدون که به بخشهایی از آن اشاره کردیم برای سازماندهی و نظم بخشیدن به آنها، استفاده گردد.
منبع: مجموعه مقالات همایش اسناد و تاریخ معاصر، آذر 1381، مرکز بررسی اسناد تاریخی
/ج