سازمان مجاهدین خلق (منافقین) و جنگ ایران و عراق‏ (2)

بنی‏صدر و رجوی پس از فرار از ایران در پاریس به همراه حزب دموکرات کردستان، جبهه دموکراتیک ملی ایران، شورای متحد چپ، سازمان استادان متعهد دانشگاه‏های ایران،
پنجشنبه، 13 مهر 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
سازمان مجاهدین خلق (منافقین) و جنگ ایران و عراق‏ (2)
سازمان مجاهدین خلق (منافقین) و جنگ ایران و عراق‏ (2)

 

نویسنده: رضا بسطامی



 

از تشکیل شورای ملی مقاومت تا مزدوری عراق‏

بنی‏صدر و رجوی پس از فرار از ایران در پاریس به همراه حزب دموکرات کردستان، جبهه دموکراتیک ملی ایران، شورای متحد چپ، سازمان استادان متعهد دانشگاه‏های ایران، کانون توحیدی اصناف، سازمان اتحاد برای آزادی کار و سازمان اقامه، شورای ملی مقاومت را بنیاد نهادند. بعدها، حزب کار ایران، جنبش زحمتکشان گیلان و مازندران، اتحادیه کمونیست‏های ایران (سربداران) و سازمان چریک‏های فدایی خلق نیز به آنها پیوستند. (28)
بسیاری از این سازمان‏ها، تعداد اعضایشان از انگشتان یک دست تجاوز نمی‏کرد و پس از سازمان مجاهدین، حزب دموکرات کردستان از همه شاخص‏تر بود. از همین رو، مجاهدین نقش پدر خوانده را برای شورا داشتند. سازمان به جای اصلاح اشکالات و رفع کمبودهای خود که مورد انتقاد سایر اعضای شورا بود، به ایجاد سازمان‏ها و گروه‏های تابع خود در شورا اقدام کرد، با این خیال که در عرصه افکار بین‏المللی، ترکیب گسترده‏ای از نمایندگی تمام اقشار و طبقات جامعه را که در شورا عضو هستند، به نمایش بگذارد. (29) طبق میثاقی که اعضای شورا امضا کردند، بنی‏صدر به عنوان رئیس جمهور نظام جمهوری دموکراتیک اسلامی و رجوی به عنوان نخست وزیر انتخاب شدند. نکته جالب این که آنان در حالی لفظ اسلامی را برای حکومت آینده خود برگزیده بودند که بیشتر گروه‏های عضو شورا، غیر مذهبی و لائیک بودند و حتی هنگامی که این امر موجب اعتراض اعضای شورا قرار گرفت، مجاهدین اعتراف کردند که با کنار گذاشتن لفظ اسلامی در مقابل نیروهای اسلامی کشور خلع سلاح می‏شوند. (30) آنان در مقابل اعتراضات مؤتلفینشان وعده سرنگونی سریع جمهوری اسلامی را طی دو سه ماه می‏دادند و از متحدان خود می‏خواستند که اعتراضاتشان را برای مجلس مؤسسان قانون اساسی بگذارند. (31) گذشت زمان باور متحدان رجوی را نسبت به سخنانش سست‏تر کرد تا آن جا که به گفته مهدی خانبابا تهرانی، رجوی در سال دوم عمر شورا در مقابل تعیین دوره سرنگونی جمهوری اسلامی پاسخ داد: «تا پایان سال آینده، نمی‏توانم به این سؤال جواب بدهم؛ چون، مشغول ارزیابی نیروهای خود هستیم و در میان نیروهایمان حلقه مفقوده‏ای داریم که مشغول یافتن و وصل آن به سازمان هستیم». (32) به مرور، برای همگان ثابت شد که این حلقه مفقوده در کجا پنهان است. آن حلقه مفقوده نه در میان نیروهای سازمان و نه در میان نیروهای متحد آن، که در رژیم بعثی عراق بود و رجوی قصد داشت سازمان خود را با آن پیوند دهد. رهبر سازمان از همان نخستین سال سکونت در فرانسه کوشید تا از طریق پیام‏ها و مصاحبه‏هایش به دولتمردان عراق بفهماند که او به عنوان یک نیروی اپوزیسیون می‏تواند با زیاده‏خواهی‏های عراق همراهی کند، به طوری که وی در مصاحبه خود در آذرماه سال 1360 با مجله الوطن العربی می‏گوید: «مشکل شط العرب ظاهر قضیه است. مشکل اصلی، تهدیدهای [امام] خمینی برای صدور انقلاب به خارج است که باعث بروز جنگ شده است. به نظر ما، شط العرب متعلق به عراق است». (33) مسئله مطرح کردن صدور انقلاب به منزله دلیل اصلی جنگ اتهامی بود که سازمان در تحلیل‏های سری خود در همان نخستین ماه‏های جنگ مطرح می‏کرد، اما نکته مهم در این مصاحبه، آن است که رجوی تا جایی پیش می‏رود که از تمامیت ارضی ایران چشم می‏پوشد و به طور شگفت‏انگیزی، اروند رود را با نام شط العرب متعلق به عراق می‏داند. او که امیدوار بود با حمایت بیگانگان از رهبری‏اش در جنگ داخلی پیروز شود، در مصاحبه‏ای با مجله ساوت انگلستان، خود را در نقش نیروی آلترناتیو جمهوری اسلامی تصور می‏کند و می‏گوید: «ما برای استقرار صلح بر مبنای عدم مداخله در عراق آماده‏ایم». (34) رجوی افزون بر ارسال پیام‏های محبت‏آمیز برای رژیم عراق، کوشید متحدان خود را آماده پذیرش ارتباط و همکاری با عراق کند. مجاهدین به صورت بحث‏های جداگانه این مسئله را در جلسات شورا مطرح می‏کردند و میزان موافقت و مخالفت اعضای شورا را می‏سنجیدند، اما تا زمان مقرر، اجازه ندادند که گروه‏های دیگر عضو شورا از ارتباط آنها با عراق آگاه شوند. پس از زمینه‏سازی‏های لازم، مسعود رجوی و طارق عزیز در پاریس با یکدیگر ملاقات کردند. (35)
بدین ترتیب، سازمان مجاهدین خلق به رهبری مسعود رجوی، که همه مراحل اعم از تحریم انتخابات، مخالفت قانونی، ایجاد تشنج، ضرب و شتم مخالفان و آخرالامر عملیات مسلحانه و ترورهای کور را آزموده بود، برای دستیابی به قدرت به آخرین مرحله، یعنی مزدوری بیگانگان وارد شد؛ مرحله‏ای که برگشت ناپذیرترین راه در پیشگاه خلقی بود که آنان داعیه نمایندگی‏شان را داشتند.
طی ملاقات مزبور، طارق عزیز ابراز کرد: «امیدوارم در آینده نزدیک، دوست عزیزم مسعود رجوی را در پست ریاست جمهوری یا نخست وزیری ایران ملاقات کنم». (36) اعلام این نکته بسیار آگاهانه و دیپلماتیک انجام گرفته بود. طارق عزیز درست زمانی که بنی‏صدر خود را رئیس جمهور منتخب مردم می‏دانست و به عنوان رئیس جمهور در اتاق نزدیک اتاق مذاکره نشسته بود، این حرف را می‏زد. معنی چنین سخنانی این بود که دولت عراق رجوی را منهای بنی‏صدر نیز قبول دارد و این سنگ بنای دیپلماسی جدیدی بود که از این طریق، در شورا گذاشته شد. (37)
به گزارش خبرگزاری فرانسه، در اعلامیه مشترک طارق عزیز و مسعود رجوی آمده بود که «عزیز تمایل صمیمانه عراق را به امضای قرارداد صلح با در نظر گرفتن تمامیت ارضی دو کشور، احترام به آزادی عقیده ملت‏های ایران و عراق و عدم مداخله در امور داخلی یکدیگر را به مسعود رجوی ابراز کرده است». (38) رجوی با این ملاقات خود را تنها آلترناتیو جمهوری اسلامی تصور کرد و از این زمان به بعد، مسئولیت برقراری صلح را به عهده گرفت. وی که ادعا می‏کرد ملت ایران پس از شنیدن خبر ملاقات وی با طارق عزیز فریاد خوشحالی سرداده‏اند، در فراخوان‏هایش کوشید تا از طریق اقداماتی، همچون اعتصاب کارگران صنعت نفت و کارکنان رادیو و تلویزیون، جمهوری اسلامی را به سازش با عراق مجبور کند. (39)
پس از ملاقات وی و طارق عزیز، عراق به عمده‏ترین مرکز فعالیت سازمان منافقین تبدیل شد. مسئولان سازمان از همکاری با حکومت عراق اهداف زیر را دنبال می‏کردند: نخست این که از نظر جغرافیایی، عراق با مرزهای زمینی طولانی‏ای که با ایران داشت، بهترین و آسان‏ترین مسیر برای نفوذ گروه‏های عضو سازمان به داخل ایران بود. دوم آن که، سازمان با بهره‏گیری از کمک‏های مالی و تسلیحاتی سخاوتمندانه دولت عراق می‏توانست توان مبارزاتی خود را در برابر نظام اسلامی ایران به میزان در خور توجهی افزایش دهد. از سوی دیگر، دولت عراق علاقه‏مند بود با جلب حمایت این سازمان، از شبکه فعالان و حامیان این سازمان در داخل ایران برای اجرای عملیات‏های خرابکارانه، انجام ترور شخصیت‏ها، کسب اطلاعات و اخبار از اوضاع نظامی و اقتصادی کشور و تضعیف اراده مردم برای مشارکت در جبهه‏های جنگ بهره‏برداری کند. به دنبال این سیاست، پایگاه‏های منافقین که تعداد آنها را هفده پایگاه برشمرده‏اند، در داخل خاک عراق و در نزدیکی مناطق مرزی این کشور با ایران تأسیس شد. اصلی‏ترین پایگاه آنها به نام اشرف در صد کیلومتری شمال غربی بغداد واقع شده بود. (40) بدین ترتیب، با حمایت مالی و نظامی رژیم عراق، واحدهای نظامی سازمان به سرعت سازماندهی و تجهیز شدند. براساس برآوردهای انجام شده، سازمان تعداد پانزده تا بیست هزار نیرو را در قالب ارتش به اصطلاح آزادی بخش ملی سازماندهی کرد. (41) این سازمان هم چنین، از نظر تسلیحات مکانیزه نیز توانست امکانات درخور توجهی را جمع‏آوری کند، اما با وجود این امکانات، بغیر از مرحله پایانی جنگ، موفق نشد عملیات نظامی مستقلی را علیه نیروهای ایرانی انجام دهد. در اوایل سال 1367، نیروهای سازمان با پشتیبانی ارتش عراق عملیاتی را با نام آفتاب در منطقه شوش انجام دادند که با دادن تلفات فراوانی به عقب نشینی مجبور شدند. (42)
عمده فعالیت این سازمان در خلال جنگ هشت ساله را می‏توان اعزام گروه‏هایی برای انجام عملیات‏های ترور و خرابکاری، به ویژه ترور رزمندگان و فرماندهان نظامی در داخل ایران، جاسوسی از تحرکات نظامی ایران، انجام تبلیغات مسموم از طریق رادیوی اختصاصی این گروه در عراق و نیز شایعه‏سازی برای تحت‏الشعاع قرار دادن حمایت‏های مردمی از جبهه‏ها دانست. نیروهای وابسته به سازمان منافقین حضور گسترده‏ای در کنار نیروهای عراقی داشتند و شنود مکالمات بی‏سیمی و تلفنی نیروهای ایرانی بیشتر از سوی نیروهای این سازمان صورت می‏گرفت. (43) هم چنین، آنها به عنوان نیرویی وابسته به ارتش عراق، در سرکوب قیام‏های مردمی این کشور نیز نقش مستقیمی را عهده‏دار بودند، به طوری که در سرکوب شورش کردهای شمال و شیعیان جنوب عراق سهم عمده‏ای را ایفا کردند و در این راستا، جنایت‏های بی‏شماری را مرتکب شدند. (44) آنها با اطلاعات نظامی با ارزشی، که از تحرکات نظامی نیروهای نظامی ایران و مختصات دقیق پایگاه‏های نظامی و مراکز صنعتی در اختیار ارتش عراق قرار دادند، توانستند کمک‏های ارزشمندی را برای دستیابی به اهداف نظامی رژیم بغداد به آن ارائه کنند.

عملیات مرصاد

تا پایان جنگ همکاری تنگاتنگ سازمان با عراق در همه ابعاد روندی صعودی داشت. با پذیرش قطع‏نامه 598 از سوی ایران، ادعای صلح طلبی عراق در عرصه جهانی زیر سؤال رفت و چشم‏انداز نامعلومی بر روابط دو کشور و مشخصا سازمان مجاهدین خلق (منافقین) حاکم شد. برخلاف دوره جنگ، روند امور برای این گروه ناامید کننده و حضور آن در عراق برای رژیم بعث دردسر آفرین به نظر می‏رسید؛ بنابراین، سازمان به خیال یکسره کردن کار جمهوری اسلامی به فکر عملیات نظامی گسترده افتاد تا برای آخرین بار بخت خود را بیازماید. عراق نیز که از موفقیت‏های به دست آمده به شدت مغرور شده بود و پایان جنگ را نزدیک می‏دید، در صدد برآمد تا عقب ماندگی‏های خود را در طول جنگ جبران کند و با اشغال مجدد اراضی ایران و به اسارت گرفتن نیروهای ایرانی، بتواند در پای میز مذاکرات از موضع قدرت صحبت کند، از این رو، هنگامی که حملات ارتش عراق از سوی سازمان ملل و دولت‏ها محکوم شد و داعیه صلح طلبی این کشور زیر سؤال رفت، (45) آنان به عنوان آخرین برگ برنده رژیم به کار گرفته شدند. هر چند سازمان کاملا تحت سلطه و نفوذ عراق قرار داشت، اما فعالیت نظامی‏اش علیه ایران به عنوان یک حرکت داخلی قابل توجیه بود. نکته دیگر این که یک ماه پیش از این، پس از تصرف مهران، ارتش عراق این منطقه را به نیروهای مزبور سپرده بود. (46) از سوی دیگر، مسئولان سازمان منافقین با آغاز مذاکرات صلح به ایستگاه آخر رسیده بودند و دیگر نمی‏توانستند با طرح شعار صلح طلبی خود را در افکار عمومی جهانیان به عنوان تنها طرف برقرار کننده صلح در مقابل عراق مطرح کنند. البته، وجود چنین وضعیتی پس از استقرار نیروهای سازمان در خاک عراق قابل پیش بینی بود و در واقع، آنها سال‏ها پیش از این انتحار سیاسی کرده و در این زمان، به صورت یک نیروی نظامی مزدور همچون فالانژهای لبنان درآمده بودند.
در سوم مرداد ماه سال 1367، هم زمان با آغاز حمله نیروهای عراقی از منطقه جنوب ایران، نیروهای سازمان حملات خود را علیه ایران از سمت غرب آغاز کردند. (47) آنان قصد داشتند براساس یک برنامه زمان‏بندی شده 33 ساعته با بهره‏گیری از 25 تیپ که مجموعا چهار تا پنج هزار نفر را در بر می‏گرفتند، در پنج مرحله، از شهرهای سر پل ذهاب، اسلام آباد، همدان و قزوین عبور کنند و خود را به تهران برسانند. (48) سخنگوی آنان، اهداف سازمان را از این عملیات چنین اعلام کرد: «استراتژی مجاهدین وارد آوردن هر چه بیشتر تلفات به نیروهای ایران و باز کردن راه برای یک انقلاب عمومی ضد [امام] خمینی است». (49) هم زمان در یکی از رسانه‏های غربی نیز استراتژی منافقین ایجاد منطقه آزاد شده اعلام شد تا پس از پایان جنگ با استقرار در آن منطقه، منافع حکومت ایران را تهدید کنند. (50)
رهبر سازمان که هنوز نمی‏خواست باور کند که دیگر به عنوان طرف مذاکره صلح مطرح نیست، مذاکرات صلح از سوی ایران را مصنوعی و بهانه‏ای برای اتلاف وقت اعلام کرد، از همین رو، معتقد بود که: «نباید اجازه داد رژیم ایران فرصت دیگری برای دفع‏الوقت بیابد و از امضای قرارداد صلح طفره رود». براساس تحلیل‏های سازمان، جمهوری اسلامی در پی صدور انقلاب خود بود و تنها در صورتی از این اقدام و داعیه دست بر می‏داشت که به مرز فروپاشی می‏رسید؛ موضوعی که در حال حاضر، به دلیل آن که به پذیرش صلح مجبور شده است، امکان‏پذیر می‏باشد. از همین رو، نیروهای سازمان از نقاط مختلف دنیا برای اعزام به ایران در عراق گرد هم آمدند و هم زمان، به تشکیلات درون زندان‏های ایران اطلاع داده شد که به زودی جمهوری اسلامی فرو خواهد پاشید؛ بنابراین، برای پیوستن به سازمان و ایجاد شورش در داخل زندان‏ها آماده باشند. (51) عملیات فروغ جاویدان با 25 تیپ آغاز شد. هدایت عملیات مزبور را مسعود رجوی از طریق فرماندهان محورها بر عهده داشت. در این عملیات، برای هر یک از محورها به تناسب اهمیت مأموریت یک یا دو تیپ در نظر گرفته شده بود که فرماندهان و حوزه عملیات آنها بدین قرار بود:
1) مهدی براتی، فرمانده محور اول و مسئول تسخیر اسلام آباد غرب؛
2) ابراهیم ذاکری، فرمانده محور دوم و مسئول تسخیر کرمانشاه؛
3) محمود مهدوی، فرمانده محور سوم و مسئول تسخیر همدان؛
4) مهدی افتخاری، فرمانده محور چهارم و مسئول تسخیر قزوین؛ و
5) محمد عطایی با معاونت مهدی ابریشمچی، فرمانده محور پنجم و مسئول تسخیر تهران. (52)
دولت عراق نیز در این عملیات با ادواتی از قبیل 120 دستگاه تانک، چهارصد دستگاه نفربر، نود قبضه خمپاره انداز هشتاد میلی متری، سی قبضه توپ 122 میلی متری، 150 قبضه خمپاره چهارصد میلی متری، هزار قبضه تیربار کلاشینکف، سی قبضه توپ 106 میلی متری و هزار دستگاه کامیون و خودرو آنان را یاری می‏کردند. (53) هم زمان با پیش روی نیروهای منافقین در عمق خاک ایران، برای جلوگیری از عملیات هوایی هواپیماها و بالگردهای جمهوری اسلامی، هواپیماهای عراقی پایگاه‏های شکاری نوژه همدان، وحدتی دزفول و همچنین پادگان تیپ 2 سقز و پایگاه هوانیروز در کرمانشاه را بمباران کردند. (54) یک روز بعد از حمله، یعنی در 4 مرداد ماه، نیروهای سازمان با حمایت آتش توپخانه عراق به شهرهای سرپل ذهاب، کرند و اسلام آباد غرب وارد شدند. (55) شاید در آن روز، تمام نیروهای سازمان به این یقین رسیده بودند که به زودی به تهران وارد خواهند شد، اما رؤیای آنان همچون رؤیای صدام در سال 1359 تعبیر نشد و دو روز پس از آن، عملیات نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تحت عنوان عملیات مرصاد با رمز یا علی در منطقه غرب آغاز شد. در این عملیات، سه گردان از تیپ نبی اکرم، تیپ مسلم و یک گردان از ایلام حضور داشتند. طی درگیری سختی که در منطقه چهارزبر اتفاق افتاد، بسیاری از نفرات منافقین به هلاکت رسیدند و تمام تجهیزاتشان منهدم و با بسته شدن سه راه اسلام آباد - ملاوی راه عقب نشینی نیروهای منافقین بسته شد. (56) بدین ترتیب، در روز 7 مرداد ماه، دیگر اثری از نیروهای ضد انقلاب در منطقه نبود. طی عملیات مرصاد، 1600 تا 2000 تن از مجاهدین به هلاکت رسیده و در حدود هزار نفر از آنان زخمی شدند. (57) بدین ترتیب، آخرین تیر رژیم بعثی عراق نیز به مؤثر واقع نشد و صدام بدون این که بتواند منطقه‏ای از ایران را در چنگ یک نیروی وابسته داشته باشد تا از آن طریق بتواند به ایران فشار بیاورد، مجبور شد در 15 مرداد ماه، آتش‏بس را بپذیرد. عملیات مرصاد پایانی بر یک پایان بود، چرا که سازمان سال‏ها پیش از این، دفتر خود را بسته بود و اگر رژیم عراق در این سال‏ها به آنها اجازه داد تا در پایگاه‏های خود در داخل خاک عراق باقی بمانند به دلیل همان دیدی بود که عراق به سازمان داشت؛ دیدی که با دید رژیم صهیونیستی اسرائیل به فالانژهای لبنان متفاوت نیست: نیرویی مزدور در خدمت بیگانه.

نتیجه ‏گیری‏

آخرین نکته‏ای که تعمق درباره آن بسیار اهمیت دارد این است که نقطه آغاز انحراف سازمان کجا بود و چرا افراد این سازمان به راحتی هم‏وطنان خود را به قتل می‏رسانند و با دشمن خارجی که به کشورشان حمله کرده است، همکاری می‏کنند؟ در پاسخ باید گفت که در واقع، آنچه این روند جدایی را موجب شد در ایدئولوژی سازمان نهفته بود؛ ایدئولوژی‏ای که ادعای کمال و برتری نسبت به دیگر ایدئولوژی‏ها را داشت، از همین رو، اعضای سازمان را به مطلق انگاری دچار کرد، به طوری که در این مطلق انگاری، هر کس جز خود را در مسیر باطل دیدند. التقاط در اندیشه، انحراف دیگری بود که سازمان از همان روز نخست تشکیل، بدان دچار شد؛ نکته‏ای که یکی از حمید شوکت در کتاب نگاهی از درون به جنبش چپ ایران به خوبی آن را گوشزد کرده است: «خطای دیگر مجاهدین قضیه التقاطی بودن مجاهدین در جهان بینی است که در این زمینه هم، دچار یک توهم شده‏اند و گاهی رهبری آنها با چپ ایران به گونه‏ای سخن می‏گوید که گویی مرجع گروه‏های چپ ایران نیز هست و در مورد مسائل مارکسیسم - لنینیسم یا هر مقوله دیگری دارای حق فتواست. این رفتار در برخورد با ملیون نیز دیده می‏شود. آنها در برخورد با ملیون نیز به گونه‏ای سخن می‏گویند که گویی وارث غیر مستقیم و رهبر جنبش ملی ایران هستند.
در زمینه اسلام و مسائل مذهبی هم که خود را راستین‏تر از دیگران می‏دانند. اینها همگی نشان انحصار طلبی در اندیشه مجاهدین است و امر چنان به آنها مشتبه شده که خود را وکیل و وصی جنبش‏ها و گرایش‏های سیاسی ایران می‏پندارند». (58)
البته، یادآوری این نکته نیز لازم است که وجود شخصی مانند مسعود رجوی با داشتن سابقه همکاری با ساواک در رأس چنین سازمانی، نمی‏تواند سرنوشتی بهتر را برای آن رقم بزند.
در واقع، عملیات مرصاد شلیک نهایی به سازمان بود، چرا که آنان پس از افتادن به دامان عراق از دید مردم ایران به یک طرف جنگی تبدیل شدند و فرصت هر گونه بازگشت را از خود گرفتند. امروز، سازمان مانند بیماری محتضری است که سرنوشتش به سرنوشت بیمار در حال احتضار دیگری پیوند خورده است. از همین رو، این روزها در جراید می‏خوانیم که سازمان مجاهدین با اندک طرفدارانش در عراق در پی جایی برای استقرار است.

پی‌نوشت‌ها:

28- حمید شوکت؛ نگاهی از درون به جنبش چپ ایران؛ گفت و گو با مهدی خانبابا تهرانی، پاریس: بی‏نا، بی‏تا، ص 525.
29- همان، ص 528.
30- اداره تحقیقات و بررسی‏های سیاسی وزارت ارشاد؛ پیشین؛ ص 31.
31- همان؛ ص 34.
32- منافقین و جنگ تحمیلی؛ همان؛ ص 27.
33- منافقین و جنگ تحمیلی؛ نشریه پیام انقلاب؛ سال چهارم، شماره 89 ، 1 مرداد 1362، ص 26.
34- اداره تحقیقات و بررسی‏های سیاسی وزارت ارشاد؛ پیشین؛ ص 60.
35- شوکت؛ پیشین؛ ص 35.
36- منافقین و جنگ تحمیلی؛ پیشین؛ ص 28.
37- همان؛ ص 29.
38- شوکت؛ پیشین؛ ص 49.
39- همان؛ ص 52.
40- جمال حسینی؛ «حملات تهران علیه مخالفان در عراق» ماهنامه نگاه؛ سال اول، شماره 3، خرداد 1379، ص 18.
41- اداره تحقیقات و بررسی‏های سیاسی وزارت ارشاد؛ پیشین؛ ص 65.
42- نشریه انجمن‏های دانشجویان مسلمان خارج از کشور؛ شماره 132، 19 فروردین 1367، ص 6.
43- جمال حسینی؛ پیشین؛ ص 19.
44- همان، ص 20.
45- اسماعیل منصوری لاریجانی؛ تاریخ دفاع مقدس؛ تهران: انتشارات اسلیمی، 1380، ص 237.
46- علیرضا برزگر؛ روزشمار جنگ تحمیلی عراق با جمهوری اسلامی ایران؛ تهران: سروش، 1379، ص 145.
47- محمد درودیان؛ آغاز تا پایان؛ تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، 1376، ص 210.
48- محمد درودیان؛ پایان جنگ؛ تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، 1379، ص 186.
49- درودیان؛ پیشین؛ ص 211.
50- روزنامه رسالت؛ 4 / 5 / 1367.
51- اداره کل مطبوعات و رسانه‏های خارجی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی؛ بررسی مطبوعات جهان؛ نشریه 1338 ، 26 / 5 / 1367 ، ص 52.
52- درودیان؛ پیشین؛ ص 189.
53- همان؛ ص 192.
54- همان؛ 194.
55- درودیان؛ ص 212.
56- همان؛ ص 199.
57- علیرضا برزگر؛ پیشین؛ ص 225.
58- شوکت؛ پیشین؛ ص 630.

منبع: فصلنامه مطالعات جنگ ایران و عراق سال اول، شماره اول، تابستان 1381.



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما
رضایت الهی و توصیه مقام رهبری (زیده عزه) به خانواده رئیس جمهور شهید
رضایت الهی و توصیه مقام رهبری (زیده عزه) به خانواده رئیس جمهور شهید
معنی اسم ابوالفضل و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم ابوالفضل و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
ایکس باکس بهتر است یا پلی استیشن
ایکس باکس بهتر است یا پلی استیشن
نقد و بررسی صرافی بینگ ایکس (BingX)
نقد و بررسی صرافی بینگ ایکس (BingX)
قیام ملت ایران در تشییع شهدای خدمت نشان داد ملت ایران زنده و به شعارهای انقلاب وفادار است
play_arrow
قیام ملت ایران در تشییع شهدای خدمت نشان داد ملت ایران زنده و به شعارهای انقلاب وفادار است
خداوند میخواست عزت شهید رئیسی را به جهانیان نشان دهد
play_arrow
خداوند میخواست عزت شهید رئیسی را به جهانیان نشان دهد
صدق و صفا ویژگی بارز شهید آیت الله رئیسی بود
play_arrow
صدق و صفا ویژگی بارز شهید آیت الله رئیسی بود
آخرین زیارت شهید جمهور
play_arrow
آخرین زیارت شهید جمهور
شهید رئیسی فرزند بزرگوار حوزه علمیه بود
play_arrow
شهید رئیسی فرزند بزرگوار حوزه علمیه بود
واکنش شهید رئیسی به یک نقاشی خاص
play_arrow
واکنش شهید رئیسی به یک نقاشی خاص
سخنرانی حجت‌الاسلام والمسلمین رفیعی در مراسم بزرگداشت رئیس‌جمهور شهید
music_note
سخنرانی حجت‌الاسلام والمسلمین رفیعی در مراسم بزرگداشت رئیس‌جمهور شهید
لحظۀ ورود رهبر انقلاب به مراسم بزرگداشت رئیس‌جمهور شهید
play_arrow
لحظۀ ورود رهبر انقلاب به مراسم بزرگداشت رئیس‌جمهور شهید
بهترین تولید کننده درب ضد سرقت در ایران چه شرکت‌هایی هستند؟
بهترین تولید کننده درب ضد سرقت در ایران چه شرکت‌هایی هستند؟
کرامت انسانی و تکریم دعوت‌کنندگان به حق
کرامت انسانی و تکریم دعوت‌کنندگان به حق
روایت غم‌بار امدادگر هلال احمر در مشهد از شهادت رئیس جمهور
play_arrow
روایت غم‌بار امدادگر هلال احمر در مشهد از شهادت رئیس جمهور