نویسنده: ابراهیم امینی
وظائف مردان
زن و شوهر دو رکن بزرگ خانواده هستند لیکن مرد بدانجهت که آفرینش ویژه اى دارد و از جنبه تعقلات قوى تر است رکن بزرگ وسرپرست خانواده محسوب میشود.خداوند بزرگ نیز او را به عنوان قیم و سرپرست خانواده شناخته در قرآن کریم میفرماید: مردها سرپرست زنان میباشند،زیرا خدا بعض کسان را بر بعض دیگر برترى داده است (1) .
چون بدین مقام شناخته شده طبعا وظائف سنگین تر و دشوارترى هم خواهد داشت.
اوست که میتواند با تدبیرات عاقلانه خویش خانواده را به بهترین وجه اداره کند و اسباب خوشبختى و سعادت آنان را فراهم سازد و محیطخانه را همانند بهشت برین مرتب و منظم گرداند،و همسرش را به صورت فرشته اى در آورد.
رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود:مرد سرپرست خانواده است و هر سرپرستى نسبت به زیردستانش مسؤولیت دارد (2) .
مردى که مدیر خانواده است باید بدین نکته توجه داشته باشد که زن نیز انسانى است مانند مرد.خواسته ها و آرزوها و حق حیات و آزادى دارد.باید بداند که زن گرفتن به معناى برده گرفتن نیست بلکه به معناى انتخاب شریک در زندگى و یار و مونس گرفتن است.باید به خواسته هاى درونى و آرزوهاى او نیز توجه داشته باشد.چنان نیست که مرد مالک مطلق زن و مطلق العنان باشد.زن نیز حقوقى بر گردن شوهر دارد.
خداوند بزرگ در قرآن مجید میفرماید:همانطور که زنها نسبت به شوهرانشان وظائفى دارند حقوقى هم بر گردن آنها دارند و مردان را بر آنهابرترى هست (3) .
زن دارى
چنانکه شوهردارى بزرگترین وظیفه یک بانوى خانه دار بوده درشریعت اسلام در ردیف جهاد قرار گرفته است همچنین زن دارى بزرگترین و ارزنده ترین عمل یک مرد زندار بوده راز سعادتمندى خانواده میباشد.اما زن دارى کار آسانى نیست بلکه رموزى دارد که هر کس کاملا بدانهاآشنا باشد میتواند همسرش را مطابق دلخواه به صورت یک بانوى ایده آل بلکه فرشته رحمت درآورد.
مردیکه بخواهد واقعا زن دارى کند باید اخلاق و روحیات همسرش را کاملا بدست آورد،از خواسته هاى درونى و تمایلات نفسانى او آگاه شودو بر طبق آنها برنامه زندگى را مرتب سازد. به وسیله اخلاق و رفتار خویش چنان در او نفوذ کند و دلش را بدست آورد که به خانه و زندگى دلگرم شده از روى عشق و علاقه خانه دارى کند.
زن دارى کلمه جامع و مبهمى است که احتیاج به شرح و توضیح دارد.در مباحث آینده مورد شرح و بسط قرار خواهد گرفت.
پینوشتها:
1-سوره نساء آیه 34
2-مستدرک جلد 2 ص 550
3-سوره بقره آیه 228
/ج