وقایع ماه ذی حجه [2]

در هفتم ذی حجه ی سال 114 هـ .ق پنجمین اختر تاب ناک امامت و ولایت، حضرت امام باقر (علیه السلام) توسط هشام بن عبدالملک مسموم شدند و به شهادت رسیدند. (1) گفته اند که به دستور آن ملعون،
يکشنبه، 7 آبان 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
وقایع ماه ذی حجه [2]
 وقایع ماه ذی حجه [2]

 

تألیف: گروه پژوهش های فارسی مؤسسه جهانی سبطین (علیهماالسلام)



 

هفتم ذی حجه

1- شهادت امام باقر (علیه السلام)
2- انتقال امام کاظم (علیه السلام) به زندان بصره
1- شهادت امام باقر (علیه السلام)
در هفتم ذی حجه ی سال 114 هـ .ق پنجمین اختر تاب ناک امامت و ولایت، حضرت امام باقر (علیه السلام) توسط هشام بن عبدالملک مسموم شدند و به شهادت رسیدند. (1) گفته اند که به دستور آن ملعون، زهر زیادی را بر زین اسبی مالیدند و اسب را به حضور امام باقر (علیه السلام) آوردند و اصرار کردند که آن حضرت بر آن سوار گردد. آن حضرت ناگزیر سوار شد؛ پس زهر در بدن ایشان به شدت اثر گذاشت به گونه ای که ران های امام متورم شد و سه روز در بستر افتاد و سرانجام به شهادت رسید. (2)
آن حضرت در شب شهادت، به فرزندش امام صادق (علیه السلام) فرمودند: «من امشب جهان را بدرود خواهم گفت. هم اکنون پدرم علی بن الحسین (علیهماالسلام) را دیدم که شربتی گوارا نزد من آورد و نوشیدم و مرا به سرای جاوید و دیدار حق بشارت داد». (3)
امام باقر (علیه السلام) هشتصد درهم برای تعزیه و ماتم خود وصیت فرمود که امام صادق (علیه السلام) در این باره می فرماید: «پدرم فرمود: "ای جعفر! از مال من مقداری برای ندبه کنندگان وقف کن که ده سال در منی در موسم حج بر من گریه کنند و مراسم ماتم را تجدید نمایند"». (4)
حضرت باقر (علیه السلام) در سنین کودکی در کربلا حضور داشتند و مصیبت های سنگینی که در روز عاشورا و پس از آن بر آل الله وارد شد، از نزدیک مشاهده نمودند و پس از آن هر روز که شهادت جد بزرگوارش حضرت سیدالشهداء (علیه السلام) و اسارت عمه هایشان را به یاد می آوردند، اشک بر گونه های مبارکشان جاری می شد.
2- انتقال امام کاظم (علیه السلام) به زندان بصره
در ششم ذی حجه ی سال 179 هـ .ق امام کاظم (علیه السلام) را در بند غل و زنجیر به بصره بردند و آن حضرت مدت یک سال نزد عیسی بن جعفر بن ابی منصور محبوس بودند و سپس ایشان را به بغداد فرستادند.
عیسی آن حضرت را در یکی از حجره های خانه ی خویش محبوس کرد و مشغول شادی گردید. یکی از کاتبان او که نصرانی بود می گفت: «این عبد صالح و بنده ی شایسته خدا، موسی بن جعفر (علیه السلام)، در روزهایی که در این خانه محبوس بود، چیزهایی از لهو و لعب شنید که گمان ندارم هرگز بر خاطر شریف آن حضرت خطور کرده باشد».
امام کاظم (علیه السلام) مدت یک سال در بصره محبوس بودند و بعد از آن ایشان را به بغداد بردند و نزد فضل بن ربیع زندانی نمودند. (5)

هشتم ذی حجه

1- حرکت امام حسین (علیه السلام) از مکه به سوی عراق
2- دعوت عمومی مسلم بن عقیل در کوفه
1- حرکت امام حسین (علیه السلام) از مکه به سوی عراق
در روز هشتم ذی حجه ی سال 60 هـ .ق امام حسین (علیه السلام) در پی خودداری از بیعت با یزید، مکه را به قصد کوفه ترک کرد. ایشان چهار ماه قبل از آن، از مدینه، زادگاه و محل زندگی خود به همراه جمعی از خاندانش به مکه آمده بود. در مدتی که آن حضرت در مکه بود، با استفاده از حضور تعداد زیادی از زایران خانه ی خدا در این شهر، توانست عده ی زیادی از مسلمانان را نسبت به ظلم و فساد حکومت یزید آگاه سازد. اما به دلیل دعوت های مکرر مردم کوفه از امام و هم چنین توطئه ی ترور ایشان در مکه توسط عاملان حکومت یزید، ره سپار کوفه شد. ضمن آن که ترک مکه در هشتم ذی حجه که ابتدای ایام حج است،‌ باعث جلب توجه بیش تر همگان به مخالفت امام با حکومت ستم پیشه یزید گردید. (6)
2- دعوت عمومی حضرت مسلم بن عقیل (علیه السلام) در کوفه
در هشتم ذی حجه ی سال 60 هـ .ق نماینده ی امام حسین (علیه السلام)، حضرت مسلم بن عقیل، دعوت خویش را برای مردم کوفه آشکار کرد. (7) کوفیان در ابتدا استقبال بی نظیری از حضرت مسلم (علیه السلام) کردند و جملگی با او بیعت نمودند، اما در اندک زمانی با تهدیدها و تطمیع های ابن زیاد ملعون همه ی آن ها از پیرامون مسلم متفرق شدند و ایشان را تنها و بی کس در کوچه های شهر رها کردند. تنها یک زن مؤمن آن بزرگوار را به خانه ی خویش راه داد و ایشان شب نهم ذی حجه را در خانه ی او سپری کرد. (8)

نهم ذی حجه

1- روز عرفه
2- شهادت حضرت مسلم بن عقیل (علیه السلام) و هانی بن عروه
3- وقوع سد ابواب
1- روز عرفه
روز نهم ذی حجه از اعیاد بزرگ اسلامی به شمار می رود؛ اگرچه به اسم عید نامیده نشده است. در این روز خداوند تبارک و تعالی بندگان خود را به عبادت و اطاعت خود فراخوانده و سفره ی جود و احسان خویش را برای بندگانش گسترانده است. شیطان در این روز خوار و حقیر و خشمناک است. زایران خانه ی خدا، در مراسم عظیم حج از ظهر روز عرفه در صحرای عرفات وقوف می کنند و در غروب این روز به سمت مشعرالحرام می روند و خود را برای سایر مناسک با شکوه حج آماده می سازند.
در روایتی چنین آمده است که حضرت زین العابدین (علیه السلام) در روز عرفه سایلی را دید که از مردم درخواست کمک می نمود پس به او فرمود: «وای بر تو! آیا در این روز هم از غیر خدا سؤال و کمک می کنی؟! حال آن که در روز عرفه بچه ها در شکم مادرشان هم مشمول رحمت الهی می شوند.» (9)
2- شهادت حضرت مسلم بن عقیل (علیه السلام) و هانی بن عروه
روز نهم ذی حجه ی سال 60 هـ .ق حضرت مسلم بن عقیل، نماینده ی امام حسین (علیه السلام) در شهر کوفه و نیز جناب هانی بن عروه که به حمایت از حضرت مسلم برخاسته و ایشان را در منزل خود جای داده بود، به شهادت رسیدند. (10)
مسلم بن عقیل که از شخصیت های برجسته و با تقوای زمان خویش به شمار می رفت، برای ارزیابی میزان وفاداری مردم کوفه به دستور امام حسین (علیه السلام) راهی این شهر شد؛ چرا که مردم کوفه طی هزاران نامه، از امام حسین (علیه السلام) دعوت کرده بودند. آن ها در ابتدا به گرمی از حضرت مسلم (علیه السلام) استقبال کردند اما هنگامی که عبیدالله بن زیاد بر کوفه حاکم شد، کوفیان فریب وعده های دروغین او را خوردند و همچنین به علت ترس و جهل دست از حمایت نماینده ی امام حسین (علیه السلام) کشیدند؛ از این رو، حضرت مسلم (علیه السلام) به دست عاملان ابن زیاد گرفتار شد و سرانجام در اوج غربت و مظلومیت به شهادت رسید.
در مظلومیت آن حضرت همین بس که هنگام جنگ از پشت بام ها دسته های نی را آتش می زدند و بر سر آن حضرت می ریختند؛ هم چنین زمانی که چشم ابن زیاد بر آن حضرت افتاد، زبان به جسارت بر امیرمؤمنان (علیه السلام)، امام حسین (علیه السلام) و عقیل گشود؛ در بالای دارالاماره با لب تشنه، سر از بدن نازنینش جدا کردند و بدنش را از بالای قصد به پایین انداختند؛ بعد از شهادت ریسمان به پای مبارکش بسته، در میان بازار کوفه می کشیدند. سپس بدن مبارکش را به دار زده، سر مطهرش را به دمشق فرستادند.
در دفن بدن مطهر آن حضرت دو نظر است: یکی این که جمعی از قبیله ی هانی آمدند و بدن های مطهر آن دو را دفن کردند. دیگر این که نیمه ی شب زوجه ی میثم تمار به همراهی چند نفر از جمله همسر هانی بن عروه، بدن ها را در کنار مسجد اعظم کوفه دفن کردند. (11)
- شهادت هانی بن عروه
جناب هانی از اصحاب پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و از بزرگان و خواص شیعه و مخلصان در محبت امیرمؤمنان (علیه السلام) به شمار می رفت و در جنگ های صفین، جمل و نهروان در خدمت آن حضرت بود.
وی بزرگ طایفه ی مذحج بود و در قبیله ی خود نفوذ فراوانی داشت. هنگامی که اهل کوفه پیمان خود را شکستند و بی وفایی خود را نسبت به اهل بیت (علیهم السلام) و مسلم بن عقیل ثابت کردند، جناب هانی، آن حضرت را پناه داد. پس از آن محمد بن اشعث خبیث وی و عده ای از شیعیان را دست گیر کرد.
بعد از شهادت مسلم بن عقیل (علیه السلام) و شکستن سر و بینی جناب هانی توسط ابن زیاد ملعون، آن خبیث دستور داد سر جناب هانی را در بازار گوسنفند فروشان از بدنش جدا کردند و با طنابی که به پای آن بزرگوار بسته بودند همراه با بدن جناب مسلم بن عقیل (علیه السلام) در بازار کوفه روی زمین کشیدند و سپس به دار زدند. (12)
3- روز سد ابواب
در روز نهم ذی حجه به دستور پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) همه ی درهای منازل اصحاب به طرف مسجد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بسته شد؛ جز در خانه ی امیرمؤمنان (علیه السلام) که به دستور خاص الهی آن را نبستند. (13) عده ای از اصحاب عرض کردند: «یا رسول الله! چرا همه ی درها را جز در خانه ی علی (علیه السلام) بستید؟» حضرت فرمودند: «من تابع وحی پروردگار هستم».
در روایتی دیگر آمده که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) ضمن خطبه ای فرمود: «ای مردم، خداوند متعال به موسی و هارون امر فرمود خانه هایی بنا کنند و جنب در آن خانه های بیتوته نکنند و زن ها داخل آن ها نشوند مگر هارون و ذریه ی او. علی بن ابی طالب (علیه السلام) برای من به منزله ی هارون است برای موسی. پس برای احدی از زن ها و جنب حلال نیست که به مسجد من داخل شود».
بعد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) ایستادند و فرمود: «عده ای رضایت قلبی ندارند که علی بن ابی طالب (علیه السلام) در همه وقت و هر حالتی ساکن مسجد باشد، در حالی که آن ها بیرون شده اند. به خدا قسم که من آن ها را بیرون نکرده ام و علی (علیه السلام) را من ساکن مسجد قرار نداده ام! بلکه خداوند آن ها را بیرون نموده و علی (علیه السلام) را ساکن مسجد قرار داده است. منزلت او نزد من مانند منزلت هارون نزد موسی (علیه السلام) است». سپس در ضمن فضایل علی (علیه السلام) فرمودند: «هر کس از این موضوع ناراحت است برود آن جا»؛ و اشاره به طرف شام کردند. (14)

دهم ذی حجه

1- عید سعید قربان
2- شهادت عبدالله محض و جمعی از فرزندان امام حسن مجتبی (علیه السلام)
1- عید سعید قربان
دهم ذی حجه مصادف با عید سعید قربان است. این عید فرصت بسیار خوبی است تا مؤمنان، با انجام دادن عبادات، ضمن بهره وری از فیوضات الهی به پروردگار خویش تقرب جویند.
در کتاب های ادعیه، علاوه بر بیان فضیلت و اهمیت این روز بزرگ، اعمال بسیاری مخصوص آن ذکر کرده اند؛ از جمله اعمال مستحب این روز، غسل کردن است که بر آن تأکید بسیار شده؛ هم چنین برگزاری نماز عید و قربانی کردن و تناول از گوشت قربانی و نیز خواندن دعای شریفه ندبه و دعای امام سجاد (علیه السلام) که در صحیفه ی سجادیه آمده است. (15) از این رو شایسته است در این روز انسان بدون آن که وقت خود را به بطالت بگذراند، با انجام دادن این اعمال، مورد رحمت و عنایت پروردگار خویش قرار گیرد.
عارف وارسته مرحوم میرزا جواد آقای ملکی تبریزی رحمه الله درباره ی آماده شدن برای بهره گیری از فیوضات این روز بزرگ چنین می گوید: «با شروع روز عید، مواظب باش تمامی کارهایی را انجام دهی که باعث رضایت و جلب عطوفت پروردگار است؛ خداوند باری تعالی، مالک وجود، دنیا، آخرت، زندگی و مرگ تو می باشد و نباید از عطوفت و مهربانی چنین پروردگار بزرگی غافل شد؛ زیرا ممکن است باعث محرومیت از عطایای او گردد».
«آری! در ابتدای روز، به نیت پاک نمودن قلب از اشتغال به غیر خدا، غسل کن. آن گاه الله اکبر واقعی گفته، به نیت پوشش و آرایش، با لباس تقوا و اخلاق نیکو، تمیزترین لباس های خود را پوشیده، آن گاه به جانب مصلی برو تا نماز عید را اقامه کنی». (16)
2- شهادت عبدالله محض و جمعی از فرزندان امام حسن مجتبی (علیه السلام)
در روز دهم ذی حجه ی سال 145 هـ .ق عبدالله بن حسن مثنی فرزند امام حسن مجتبی (علیه السلام) در 57 سالگی به همراه جمعی از برادران و پسرعموهای خود در زندان منصور دوانقی به شهادت رسیدند. زندان آن ها به گونه ای بود که روز و شب را تشخیص نمی دادند. برادران عبدالله محض، حسن و ابراهیم بودند. مادر این دو بزرگوار فاطمه بنت الحسین (علیه السلام) بود. فرزندان عموی وی، یعقوب، اسحاق، ابوالحسن علی العابد، عباس و عبدالله بودند.
بعضی از این بزرگواران مثل ابراهیم بن حسن زنده دفن شدند. بعضی دیگر هنگامی که داخل خانه بودند سقف را روی آن ها خراب کردند و شهید شدند. مرقد آل حسن (علیه السلام) در هاشمیه نزدیک بغداد به قبول سبعه مشهور است. (17)
منصور به خاطر عداوت خاصی که با اهل بیت (علیهم السلام) داشت، مدتی قبل از شهادت آن بزرگواران، در سال 144 هـ .ق دستور داد آل حسن (علیهم السلام) را با غل و زنجیر بر گردن و پا، بر مرکب های چموش و بدون روانداز سوار کرده، به ربذه ببرند. آنان را با این حال در مقابل آفتاب با بدن برهنه در مقابل او نگه داشتند. عبدالله محض خطاب به منصور فرمود: «آیا ما در روز بدر با اسرای شما چنین کردیم؟» این کلام بر منصور گران آمد؛ برخاست و رفت.
هنگامی که آن بزرگوار را با این حال از مدینه بیرون می بردند، امام صادق (علیه السلام) از پس پرده ای به آنان نگاه کرد و آن قدر گریست که اشک بر محاسن شریفش جاری شد و فرمود: «به خدا قسم! بعد از این جماعت حرمتی برای خداوند حفظ نکرده اند». (18)

پی‌نوشت‌ها:

1. فیض العلام: ص 110 - وقایع الایام: ص 118.
2. الخرائج و الجرائح: ج 2، ص 604 - بحارالانوار: ج 46، ص 331.
3. بحارالانوار: ج 46، ص 213.
4. کافی: ج 2، ص 495 - بصائر الدرجات: ص 141.
5. وقایع الایام: ص 120 - فیض العلام: ص 111.
6. وقایع الایام: ص 122.
7. الارشاد: ج 2، ص 66 - اعلام الوری: ج 1، ص 445.
8. وقایع الایام: ص 121.
9. مفاتیح الجنان: اعمال روز عرفه.
10. الارشاد: ج 2، ص 66 - بحارالانوار: ج 44، ص 363.
11. همان.
12. مراقد المعارف: ج 2، ص 318 - منتخب التواریخ: ص 294 - 295.
13. توضیح المقاصد: ص 30.
14. علل الشرایع: ج 1، ص 262 - تذکره الخواص: ص 46.
15. ر. ک. مفاتیح الجنان، اعمال روز عید قربان.
16. المراقبات: ص 457.
17. مراقد المعارف: ج 2، ص 15.
18. مقاتل الطالبیین: ص 144، 196.

منبع:(تاریخ نشر: 1384 ه.ش)، روز شمار تاریخ اسلام، قم، مؤسسه جهانی سبطین (علیهماالسلام)، نوبت چاپ: اول.



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.