آسیب های سیاسی در حکومت دینی(2)

مدیریت ناکارآمد و ضعیف، یکی دیگر از آفت های حکومت ها به شمار می آید. به همین دلیل، امام امیرالمؤمنین (ع) ضعیف مدیریت را عامل شتاب زا در زوال حکومت ها تلقی کرده
سه‌شنبه، 9 آبان 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
آسیب های سیاسی در حکومت دینی(2)
آسیب های سیاسی در حکومت دینی(2)

نویسنده: اکبر اسد علی زاده



 

7. ضعف مدیریت

مدیریت ناکارآمد و ضعیف، یکی دیگر از آفت های حکومت ها به شمار می آید. به همین دلیل، امام امیرالمؤمنین (ع) ضعیف مدیریت را عامل شتاب زا در زوال حکومت ها تلقی کرده.(1) و آن را یکی از عوامل چهارگانه ی زوال دولت ها می دانند. (2) ضرورت اصل تخصص در هر کاری به نیکی روشن است و تجربه ثابت کرده است که هیچ کاری بدون تخصص و تجربه ی لازم و کافی به خوبی صورت نمی پذیرد؛ زیرا ناکامی کسانی که در امور کار آمدی و تخصص کافی نداشته باشند حتمی است. اگر چنین افرادی، کاری یا برنامه ای را به انجام رسانند، به طور کلی برخلاف مقصود یا بسیار ناقص و بی فایده خواهد بود. از این رو، وجود افراد متخصص و کار آمد و در هر حرکت و برنامه ای لازم و ضروری است.
رسول خدا (ص) خطاب به ابن مسعود می فرماید:
یابن مسعود اذا عملت عملاً فاعمل بعلم وعقل، و ایاک و ان تعمل بغیر تدبر و علم، فانه جل جلاله یقول: ( ولا تکونوا کالتی نقضت غزلها من بعد قوه انکاثاً)(3)؛(4)
ای ابن مسعود! هر کاری را انجام می دهی، با دانایی و خردمندی عمل کن و از عمل بدون تدبیر و دانایی بپرهیز؛ زیرا خداوند فرموده است: همانند آن زن مباشید که رشته و بافته ی خود را پس از تابیدن، پنبه و ریش می کند.
کسانی که صلاحیت لازم برای اداره ی کشور را ندارند، هم خود و هم مردم را به زحمت و مشکلات می اندازند. امام امیرالمؤمنین (ع) می فرماید:
عشره یفتنون انفسهم وغیرهم... ومرید للاصلاح و لیس بعالم؛(5)
ده گروهند که خود و دیگران را به گرفتاری دچار می کنند... و [یک گروه از آنان کسی است که ] بدون علم [تدبیر] و صلاحیت لازم قصد اصلاح دارند و دم از اصلاح طلبی می زنند.
ضعف مدیریت و بی تدبیری در امور، آن چنان ویران کننده است و پی آمدهای ناخوش آیند به همراه دارد که در بعضی روایات هم تر از تبهکای و خیانت به شمار آمده است.
امام امیرالمؤمنین (ع) می فرماید:
ولکننی آسی ان یلی امر هذه الامه سفهاوها و فجارها فیتخذوا مال الله دولاً، و عباده خولاً (6) از این اندوهناکم که بی خردان و تبهکاران این امت، امر آنان [حکمرانی] را به دست گیرند، مال خدا را دست به دست گردانند، بندگان او را برده ی خود سازند، با صالحان بستیزند و با حضور فاسدان، برای خود جمعیت تشکیل دهد.
و امام صادق (ع) می فرماید:
ما ابالی الی من ائتمنت خائناً او مضیعاً؛ (7) تفاوتی میان این نمی بینم که کار را به دست خائن بسپارم یا شخص بی تدبیر و ناوارد.
امام صادق (ع) در این حدیث به صراحت می فرماید که «شخص ناوارد و ضعیف» با «خائن» مساوی است؛ یعنی نتیجه ی کار هر دو یکی است و هر دو، جامعه را به تباهی می کشاند و برنامه و هزینه ها را بر باد می دهند.
ایشان در روایت دیگری می فرماید:
ان من فناء الاسلام و فناء المسلمین ان تصیر الاموال فی ایدی من لایعرف فیها الحق، و لا یصنع فیها المعروف.(8)
از جمله عوامل نابودی مسلمانان، آن است که اموال در اختیار کسانی قرار گیرد که حق را در آن تشخیص نمی دهند و با آن اموال، به کار نیک نمی پردازند.
هم چنین در روایت دیگری از امام صادق (ع) می خوانیم:
من ولی شیئاً من امور المسلمین فضیعهم ضیعه الله عز و جل؛(9)
هر کس سرپرستی کاری از کارهای مسلمانان را بپذیرد و آن را [با ضعف مدیریت و بی تدبیری] تباه کند، خداوند او را تباه و نابود می گرداند.
از مجموع این روایات به دست می آید که از جمله علل نابودی و سقوط حکومت اسلامی ناکارآمدی و ضعف مدیریت است.

8. قدرت طلبی

حکومت اسلامی ماهیتاً با قدرت طلبی و برتری خواهی و خود کامگی سازگاری ندارد؛ زیرا بالاترین مقام در حکومت اسلامی امام و رهبر است، که یکی از شرایط امامت و رهبری این است که این شخصیت نباید انسان قدرت طلب و خودکامه ای باشد.
کسانی که قدرت طلب هستند، از اساس، لیاقت رهبری امت اسلامی را ندارند. از طرف دیگر، هدف از حکومت اسلامی اجرای حدود الهی و سنت های نبوی و اولیای الهی و حفظ و حراست از آن، خدمت به خلق، توجه دادن مردم به خدا، جلوگیری از زورگویان و قدرت طلبان، ستاندن حق ناتوانان از توانایان، حمایت از مظلومان، ایجاد همدلی و محبت در میان عامه ی مردم، ایجاد جامعه ی سالم و با معنویت توأم با امنیت، مبارزه با هرگونه فساد و تجاوز، جلوگیری از تضییع حقوق دیگران و...است بنابراین، مبارزه با قدرت طلبی و فزون خواهی، یکی از اهداف حکومت اسلامی است. به همین جهت، امام امیرالمؤمنین (ع) مالک اشتر را از فزون خواهی و قدرت طلبی نسبت به مسایلی که مردم در آن اشتراک دارند، برحذر داشته و می فرماید:
و ایاک والاستئثار بما الناس فیه اسوه والتغابی عما تعنی به مما قد وضح للعیون، فانه مأخوذ منک لغیرک؛(10)
بپرهیز از آن که چیزی را به خود اختصاص دهی که بهره ی همه ی مردم در آن یکسان است، و از غفلت در آن چه بدان باید توجه کنی، و در دیده ها نمایان است؛ زیرا آن چه برای خود گرفته ای برای دیگران بستان.
و در جای دیگر می فرماید:
الاستئثار یوجب الحسد و الحسد یوجب البغضه و البغضه توجب الاختلاف والاختلاف یوجب الفرقه توجب الضعف، والضعف یوجب الذل، و الذل یوجب زوال الدوله و ذهاب النعمه؛ (11)
اختصاص چیزهای نیکو به خود موجب حسد و حسد موجب دشمنی، و دشمنی باعث اختلاف، و اختلاف سبب تفرقه، و تفرقه موجب ضعف و زبونی، و [در نهایت، سبب] زوال حکومت و نعمت می گردد.

9. کارگزاران ناکارآمد و ناشایست

دولت، متشکل از مجموعه ای از افرادی است که میزان قدرت عملکرد (موفقیت و شکست حکومت) را نشان می دهد. لذا انتخاب افراد صالح و سالم و مدبر برای حکومت، حیاتی است، وباعث رشد جامعه و بالا رفتن راندمان کار و جلب نظر و اطمینان مردم است. به همین دلیل، اسلام، برای گزینش کارگزاران حکومتی حساسیت فراوان، و برای انتخاب افراد متعهد و کاردان و لایق و درست کار اهمیت ویژه ای قایل است. بر همین اساس، در روایات فراوانی بر این امر تأکید شده است.
برای نمونه، امام امیرالمؤمنین (ع) انتخاب نادرست کارگزاران را باعث ناکارآمدی دولت، و در نهایت، نابودی آن دانسته و می فرماید:
یستدل علی ادبار الدول باربع: تضییع الاصول، و التمسک بالغرور، و تقدیم الاراذل وتاخیر الافاضل؛ (12)
چهار چیز نشانه ی عقب گرد دولت هاست: تباه ساختن اصول، دست یازیدن به فریب و حیله، پیش انداختن ناکسان و فرومایگان بی اصل و ریشه، و عقب راندن افراد شایسته و لایق.
و نیز می فرماید:
تولی الاراذل والاحداث الدول، دلیل انحلالها و ادبارها؛ (13)
روی کارآمدن افراد فرومایه و پست و تازه به دوران رسیده، نشانه ی نابودی و عقب گرد حکومت و انحلال و انحطاط آن است.
امیرالمؤمنین علی (ع) در نامه ای به کارمندان گردآوری زکات فرمود:
... ولا تامنن علیها الا من تثق بدینه، رافقاً بمال المسلمین، حتی یوصله الی ولیهم، فیقسمه بینهم؛ ولا توکل بها الا ناصحاً شفیقاً، وامیناً حفیظاً؛(14)
اموال مردم را به دست کسانی بسپارید که به دین داری آنان اعتماد داشته باشید و بدانید که اموال مسلمانان را با رفق [و سلامت] می آورند و به دست ولی ایشان می رسانند تا او میان همه تقسیم کند. این اموال را به دست کسانی بسپارید که خیرخواه و مهربان و امین و مراقب باشند.
امام صادق (ع) درباره ی اهمیت تعهد و تخصص در امور اجرایی می فرماید:
ان من فناء الاسلام و فناء المسلمین، ان تصیر الاموال فی ایدی من لایعرف فیه الحق و لا یصنع فیه المعروف؛(15)
یکی از عوامل نابودی اسلام و مسلمانان، آن است که اموال در اختیار کسانی قرار گیرد که حق را در آن ها تشخیص نمی دهند و با آن ها به انجام دادن کار نیک نمی پردازند.
مسأله ی گزینش افراد شایسته چنان با اهمیت است که در بعضی روایتها، یکی از نشانه های آخرالزمان و نابودی جامعه ی بشری، سپردن کار به دست نااهلان (انسان های بی تعهد، بدون تخصص و ناشایسته ) شمرده شده است.
سقوط، انحراف، عقب ماندگی و فقر حکومت های اسلام در طول تاریخ به دلیل وجود افراد ناشایست، بی تعهد و بی ایمانی بوده است که زمامداری جهان اسلام را بر عهده داشته اند.

معیارهای گزینش کارگزاران شایسته

در آیات و روایات معصومین (ع) معیارهایی برای گزینش افراد شایسته و صالح برای خدمت در پست های مختلف بیان شده است که لازم است در این جا به آنها اشاره کنیم:

الف) آگاه ترین افراد

اولین معیاری که می توان بیان کرد، میزان علم و آگاهی کارگزار است. طبق بیان آیات و سفارش معصومین (ع)، شایسته ترین افراد برای تصاحب مدیریت در حکومت اسلامی عالم ترین و آگاه ترین افراد است.
در داستان حضرت یوسف (ع) می بینیم هنگامی که پیشنهاد سرپرستی خزانه داری مصر از سوی حضرت یوسف (ع) مطرح گشت، ایشان از جمله صفتی که بر آن تأکید کرد علم و آگاهی ایشان بود، لذا با تکیه بر این صفت گفت: (قَالَ اجْعَلْنِی عَلَى خَزَائِنِ الْأَرْضِ إِنِّی حَفِیظٌ عَلِیمٌ‌ )؛(16) مرا سرپرست گنج های این سرزمین [مصر] قرار ده؛ که نگهدارنده و آگاهم.
رسول خدا(ص) فرمود:
من استعمل عاملاً عن المسلمین وهو یعلم ان فیهم من هو اولی بذلک منه و اعلم بکتاب الله و سنه نبیه فقد خان الله و رسوله و جمیع المسلمین؛(17)
هر کس کارگزاری از مسلمانان را به کار انتخاب کند، در حالی که می داند در میان مردم مسلمان کسی که از آن کارگزار برتر و به کتاب خدا و سنت پیامبر داناتر باشد، وجود دارد، در این صورت، او به خدا، پیامبر خدا و عموم مسلمانان خیانت کرده است.

ب) امانت دار و درست کار

یکی دیگر از شرایط مهمی که در گزینش افراد برای کارگزینی به آن تأکید شده است امانت داری و درست کاری است.
در داستان حضرت موسی و شعیب (ع) هنگامی که یکی از دختران شعیب به پدر خود پیشنهاد می دهد موسی را برای سرپرستی اموال و چوپانی گوسفندشان برگزیند، به «قوت» و «امانت» موسی (ع) اشاره می کند و می گوید:
(یَا أَبَتِ اسْتَأْجِرْهُ إِنَّ خَیْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِیُّ الْأَمِینُ‌ (18)
ای پدر! او را استخدام کن؛ زیرا بهترین کسی را که می توانی استخدام کنی، آن است که قوی و امین باشد.
یکی از یاران پیامبر (ص) عرض کرد: چرا یکی از پست های مهم دولتی را به من واگذار نمی کنی؟ پیامبر (ص) دست بر شانه ی او نهاد و فرمود:
انک ضعیف وانها امانه ( والامانه ثقیله) و انها یوم القیامه خزی و ندامه الا من اخذها بحقها وادی الذی علیه فیها؛(19)
تو ضعیف هستی و این پست ها، امانت است [و امانت الهی سنگین است] و روز قیامت، مایه ی رسوایی و پشیمانی می گردد، مگر کسی که آن را به حق بگیرد و وظیفه ی خود را در باره ی آن ادا کند.
ایشان در نکوهش مدیر خیانت کار می فرماید:
من استعملناه منکم علی عمل فکتمنا مخیطاً فما فوقه کان غلولاً یاتی به یوم القیامه؛(20)
اگر فردی را در پستی گماردیم و او یک نخ یا بالاتر از آن را از ما پنهان کند؛ خیانت کار است و مالی را که در آن خیانت کرده است، هم چون زنجیری در گردن او در قیامت خواهد بود.
امام امیرالمؤمنین (ع) در نامه ی 5 نهج البلاغه، خطاب به اشعث بن قیس، استاندار آذربایجان، می نویسد:
ان عملک لیس لک بطعمه لکنه فی عنقک امانه و انت مسترعی لمن فوقک. و فی یدیک مال من مال الله عز وجل و انت من خزانه حتی تسلمه الی؛
همانا، پست استانداری برای تو وسیله ی آب و نان نبوده، بلکه امانتی در گردن توست. باید که از فرمانده و امام خویش پیروی کنی... در دست تو مالی از ثروت های خداوند بزرگ و عزیز است و تو خزانه دار آن هستی، تا به من بسپاری.

ج) ایمان، اصالت و تجربه

امام علی (ع) می فرماید:
و توخ منهم اهل التجربه والحیاء، من اهل البیوتات الصالحه، و القدم فی الاسلام المتقدمه...؛(21)
کارگزاران دولتی را از میان مردمی با تجربه و با حیا از خاندان های شایسته برگزین که در مسلمانی، سابقه ی درخشانی دارند.
ایشان در بیان دیگری می فرماید:
ثم الصق بذوی المروءات والاحساب، و اهل البیوتات الصالحه، و السوابق الحسنه؛ (22)
سپس به سراغ کسانی برو که از خانواده های نجیب و با شخصیت و اهل خانه های شایسته و خوش سابقه اند.

د) حسن سابقه

داشتن سابقه ی نیکو از شرایط مهمی است که امروزه مورد قبول همه ی مجامع و محافل جهانی است. امیرالمؤمنین علی (ع) نیز در نامه ی خود خطاب به مالک اشتر می فرماید:
شر وزرائک من کان للاشرار قبلک وزیراً، و من شرکهم فی الاثام، فلا یکونن لک بطانه، فانهم اعوان الاثمه واخوال الظلمه؛(23)
بدترین وزیران تو کسانی هستند که برای اشرار پیش از تو وزیر بوده اند. کسی که با آن ها در کارهایشان شرکت داشته است. نباید صاحب اسرار تو باشد؛ آن ها همکاران حاکمان (ظالم) و برادران ستم کارانند.

هـ ) شجاعت و قاطعیت

و) پرهیز از پذیرش شفاعت و واسطه در استخدام کارکنان ( خودداری از پارتی بازی )

امام علی (ع) فرموده است:
ولا تقبلن فی استعمال عمالک و امرائک شفاعه الا شفاعه الکفایه والامانه؛ (24)
در استخدام کارکنان و فرمانروایانت، شفاعت و سفارش کسی را نپذیر، مگر شفاعت آنان را برای شایستگی و امانت داری.

ز) خود رأی نباشد

از آن جا که خرد انسانی محدود است و نمی تواند برنامه ریزی دقیق و کامل برای حل مشکلات داشته باشد، لذا مدیر خردمند و باهوش کسی است که برای جبران کاستی ها و حل مشکلات از تجربیات و آموخته های دیگران استفاده کند.
به همین جهت، امام امیرالمؤمنین (ع) در موارد متعددی مسؤولان و کارگزاران را به بهره مندی از فکر و خرد دیگران توصیه و از استبداد رأی برحذر می دارد. چنان که می فرماید:
لاتستبد برایک؛ فمن استبد برایه هلک؛ (25) خود رأی مباش؛ زیرا هر کس مستبد در رأی باشد، نابود می شود.

ح) توانمندی

قدرت و توانمندی از دیگر شرایط گزینش مدیران حکومتی است. امام امیرالمؤمنین (ع) در نامه ی 53 خطاب به مالک اشتر برای تعیین کارگزاری می فرماید:
واجعل لراس کل امر من امورک راسلً منهم، لا یقهره کبیرها، و لا یتشتت علیه کثیرها؛
ای مالک! برای هر یک از کارهای [اجتماعی، سیاسی و اقتصادی خود]، مدیر و رییسی انتخاب کن که بزرگی و عظمت کار، او را ناتوان و مغلوب نسازد و زیادی و تراکم کار، رنجورش نکند.

ط) تواضع

از جمله اوصاف و ملاک های لازم در گزینش مدیران، فروتنی و دوری از تکبر و غرور است. امام امیرالمؤمنین (ع) خطاب به مالک می فرماید:
واحفض للرَّعیه جناحک وأبسط لهم وجهک وألن لهم جآنبک و آس بینهم فی اللحظه والنظره و الاشاره و التحیه حتی لا یطمع العظماءُ فی حیفک و لا ییأس الضُّعَفَاهُ من عدلک؛ (26)
پر و بالت را برابر رعیت بگستران و با مردم گشاده روی و فروتن باش و در نگاه و اشاره ی چشم، در سلام کردن و اشاره کردن با همگان یکسان باشد، تا زورمندان در ستم تو طمع نکنند و ناتوانان از عدالت تو مأیوس نگردند.

ی) سعه ی صدر

امام امیرالمؤمنین (ع)، سعه ی صدر را یکی دیگر از ملاک های گزینش کارگزاران دانسته و در مواردی بر آنان تأکید کرده، از جمله می فرماید:
آله الریاسه سعه الصدر؛(27) سعه صدر ابزار ریاست است.
در روایت دیگر می فرماید:
من ضاق صدره لم یصبر علی اداء حق؛ (28) کسی که سینه اش تنگ باشد توان برای انجام حق ندارد.

ک) راستی و راست گویی

رسول خدا (ص) در این باره می فرماید:
لاتنظروا الی کثره صلاتهم و صومهم و کثره الحج والمعروف، و طنطنتهم باللیل، و لکن انظروا الی صدق الحدیث و اداء الامانه؛ (29)
[برای آزمایش مردم ] به نماز و روزه و حج و نیکی کردن فراوان آنان به مردم و سرو صدای آنان در عبادت های شبانه منگرید، بلکه به راست گویی و امانتداری آنان نگاه کنید.
امام صادق (ع) نیز می فرماید:
ان الله لم یبعث نبیاً قط الا بصدق الحدیث واداء الامانه موداه الی البر و الفاجر؛ (30)
خداوند هیچ پیامبری را بر نینگیخت جز این که راست گویی و ادای امانت به نیکوکار و بدکار، در برنامه ی آموزه های او بود.
کوتاه سخن این که، گزینش افراد صالح، متعهد و کاردان برای به دست گرفتن امور دولتی از نظر اسلام بسیار لازم و ضروری است و تساهل و تخطی از آن، خیانت به اسلام و مسلمانان به شمار می رود. حضور افراد بی تعهد و ناکارآمد در رده های بالای دولتی به شکست و ضعف برنامه های دولت می انجامد و نابسامانی اقتصادی و فقر و گرانی را برای کشور به ارمغان می آورد، و زمینه را برای حضور بیگانگان و سقوط حکومت فراهم می سازد.
از این رو، در انتخاب کارگزاران حکومت اسلامی باید نهایت دقت را به کار گرفت. هر چند انسان در انتخاب کارگزاران آزاد است، ولی شرایط کارگزار اسلامی را نیز باید احراز کند.

10. ضعف نظارت بر عملکرد کارگزاران

از جمله آسیب هایی که می توان برای حکومت اسلامی بر شمرد، ضعف نظارت بر عملکرد مدیران و کارگزاران دولت است. از آنجا که دنیا دارای جاذبه ها و کشش های رنگارنگی است، لغزش آفرین است. برخی از افراد به جهت ضعف ایمان، آلوده به جاذبه های دنیا شده و دست به تخلف و ناهنجاری می زنند. به ویژه مدیران و کارکنان دولتی که بخش مهمی از اموال بیت المال را در اختیار دارند، بیش از دیگران در معرض لغزش قرار دارند. از این رو، برای جلوگیری از تخلفات احتمالی و لغزش های کارگزاران، ایجاد تشکلاتی برای نظارت بر رفتار آنان ضروری است. این موضوع البته ربطی به تجسس در احوال شخصی ندارد. از نظر اسلام، تجسس در احوال شخصی محکوم و مردود است. به همین دلیل، امام امیرالمؤمنین (ع) با نفی هرگونه تجسس در احوال شخصی بر مراقبت از مدیران و کارگزاران نظام اسلامی از طریق گروه ویژه تأکید کردند، تا مبادا در انجام وظایف خویش کوتاهی کنند و با استفاده از قدرت و امکانات به حقوق مردم تجاوز نمایند.
امام در نامه ی 53 به مالک اشتر می نویسد:
رفتار کارگزاران را بررسی نما. دیده بانانی راستگو و وفاپیشه را بر آنان بگمار که مراقبت و بازرسی پنهانی تو از کار آنان، سبب امانت داری و مهربانی با رعیت خواهد بود، و از همکاران نزدیکت سخت مراقبت کن، و اگر یکی از آنان دست به خیانت زد و گزارش دیده بانان تو هم آن خیانت را تأیید کرد به همین مقدار گواهی بسنده کن و کیفر او را با تنبیه بدنی به او برسان و آنچه از اموال که در اختیار دارد، بستان، پس او را خوار بدار و خیانتکار بشمار و طوق بدنامی برگردنش بیفکن.
این حدیث نشان می دهد. به جهت آثار بسیار ویرانگر تخلفات مدیران، امام (ع) تشکیل گروهی مؤمن، مخلص، دارای سلامت اخلاق، و عادل را برای نظارت بر عملکرد کارگزاران ضروری و بسیار مهم می داند.
لازم به یادآوری است، تنها تشکیل چنین گروهی و شناسایی افراد متخلف کافی نیست، و لازم است با آنان برخورد مناسب و شدیدی انجام گیرد. عدم برخورد با مفاسد اداری و کارگزاران، خود، آسیب دیگری برای حکومت اسلامی به شمار می آید، و آثار بسیار بدی را در جامعه به وجود می آورد که اولین آن بی اعتباری حکومت در میان مردم خواهد بود. حضرت علی (ع) با نظارت مستقیمی که به وسیله ی نیروهای اطلاعاتی خود بر امور کارگزاران داشت. در برابر هرگونه سوء استفاده ی آنان از بیت المال، واکنش نشان می داد.
روزی به امام علی (ع) گزارش دادندکه یکی از فرمانداران، با پول بیت المال برای خود زمین و املاک تهیه کرده است. امیرالمؤمنین (ع) در نامه ی تندی به او نوشت:
اما بعد، فقد بلغنی عنک امر، ان کنت قعلته فقد اسخطت ربک، و عصیت امامک واخزیت امانتک. بلغنی انک جردت الارض فاخذت ما تحت قدمیک، و اکلت ما تحت یدیک، فارفع الی حسابک واعلم ان حساب الله اعظم من حساب الناس، والسلام؛(31)
پس از درود خداوند؛ در باره ی تو، جریانی به من گزارش شده است که اگر آن را انجام داده باشی، پروردگارت را به خشم آورده ای؛ بر امامت شوریده ای و امانت [فرمانداری] خود را به رسوایی کشانده ای. به من خبر رسیده است که زمینهای آباد را ویران کرده ای و آن چه توانسته ای، به تصاحب خود در آورده ای و از بیت المال که زیر دستت بوده است، به خیانت خورده ای. بی درنگ، حساب خویش را برایم بفرست و بدان که حساب خداوند از حساب مردم سخت تر است ! والسلام.

برخورد شدید با فرماندار خیانت کار

وقتی مصقله بن هبیره به امت اسلامی و بیت المال مسلمانان خیانت کرد و دیون خود را نپرداخت، به سوی شام و نزد معاویه فرار کرد. حضرت علی (ع) نیز دستور داد خانه ی او را در کوفه خراب کنند تا مرکز توطئه گران و جاسوسان نشود. با وجود این، مصقله از شام به وسیله ی جاسوسی مسیحی، اخبار را به دست می آورد که آن شخص نیز دستگیر و مجازات شد. گفتنی است برادر او، نعیم بن هبیره از شیعیان مخلص امام علی (ع) بود.(32)

هشدار به فرماندار فارس

امام امیرالمؤمنین (ع) در نامه ی 20 نهج البلاغه به زیاد بن ابیه، فرماندار فارس، می نویسد:
به خدا سوگند یاد می کنم که اگر گزارش رسد که از غنایم و بیت المال مسلمین چیزی کم یا زیاد به خیانت برداشته ای، آن چنان بر تو سخت بگیرم که در زندگی کم بهره و بی نوا و حقیر و ضعیف شوی.(33).

توبیخ منذربن جارود عبدی

حضرت در نامه ی 71 نهج البلاغه به منذرین جارود می نویسد:
شایستگی پدرت مرا نسبت به تو گرفتار خوش بینی ساخت و گمان کردم که تو هم پیرو هدایت و شیوه ی او هستی و به راه می روی. ناگهان به من خبر دادند که تو در پیروی از هوا و هوس فروگذار نمی کنی، و برای آخرتت ذخیره ای باقی نگذاشته ای، دنیایت را با ویرانی آخرت آباد می سازی، و پیوند با خویشاوندانت را به قیمت قطع دینت برقرار می سازی.
اگر آنچه از تو به من رسیده درست باشد، شتر [بارکش] خانواده ات و بند کفشت از تو بهتر است ! و کسی که همچون تو باشد نه شایستگی این را دارد که حفظ مرزی را به او بسپارند و نه کاری که به وسیله ی او اجرا شود، یا قدرش را بالا برند و یا در امانتی شریکش سازند و یا در جمع آوری حقوق بیت المال به او اعتماد کنند. به مجرد رسیدن این نامه به سوی من حرکت کن.(34).

برخورد شدید با ابن هرمه

ابن هرمه، متولی ومراقب بازار اهواز، رشوه خواری کرد. هنگامی که این خبر به حضرت علی (ع) رسید، برای رفاعه بن شداد، حاکم اهوازی نامه ای به این مضمون نوشت:
وقتی نامه ام به دستت رسید، بی درنگ ابن هرمه را از مسؤولیت بازار عزل کن و به خاطر حقوق مردم، او را زندانی کن و همه را از این کار با خبر کن تا اگر شکایتی دارند، بگویند. این حکم را به همه ی کارمندان زیر دستت گزارش کن تا نظر مرا بدانند. در این کار نسبت به ابن هرمه نباید غفلت و کوتاهی شود، و گرنه نزد خدا هلاک خواهی شد و من نیز به بدترین صورت، تو را از کار برکنار می کنم. تو را به خدا حواله می دهم از این که در این کار، کوتاهی کنی.
ای رفاهه! روزهای جمعه، او را از زندان خارج کن و سی و پنج تازیانه بر او بزن و او را در بازار بگردان. اگر کسی از او شکایتی با شاهدی آورد، او و شاهدش را قسم بده، آنگاه حق او را از مال ابن هرمه بپرداز. سپس او را دست بسته و با خواری به زندان برگردان و بر پایش زنجیر بزن. تنها هنگام نماز، زنجیر را از پایش در آور و اگر برای او خوردنی و نوشیدنی و یا پوشیدنی آوردند، مانع نشو. به کسی اجازه نده که بر او داخل شود و راه مخاصمه و طریق نجات را به او بیاموزد. اگر به تو گزارش رسید که کسی در زندان، چیزی به او یاد داده است که مسلمانی از آن زیان می بیند، آن شخص را بزن و زندانی کن تا توبه کند و از کردار خود پشیمان شود.
ای رفاهه ! همه ی زندانیان را برای تفریح به حیاط زندان بیاور، جز ابن هرمه، مگر آن که برای جانش بیمناک باشی. در این صورت، او را با زندانیان دیگر به صحن زندان ببر. اگر قدرت بدنی دارد، هر ماه سی و پنج ضربه شلاق بر بدنش بزن و قضیه را برای من بنویس و نام جانشین او را نیز گزارش کن و حقوق ابن هرمه را قطع کن.
این گونه برخوردها نشان می دهد که امام امیرالمؤمنین (ع) با توجه به آثار مخرّب و ویرانگر فساد مالی کارگزاران، نسبت به این امر حساسیت فوق العاده ای نشان می داده و پیوسته نظاره گر کارمندان دولتی بود تا به محض دیدن یا شنیدن گزارشی از خیانت کارگزاران، بدون از دست دادن وقت و بدون توجه به سمت و نسب چنین اشخاصی، آنان را بازخواست و سرزنش کند. ایشان، حساب دقیق روز قیامت را به آنان یادآوری می کرد و اموال بیت المال را که بدان دست درازی کرده بودند، به حساب دولت بر می گرداند. افزون بر آن، با بازداشت کارمند خیانت کار، وی را به سزای کردارش می رساند و حتی گاهی بعضی افراد را برای همیشه از سمت شان عزل کرد و از مجموعه ی کارهای دولتی بیرون می راند.

11. بی برنامگی

برنامه ریزی مناسب، می تواند پایه و اساس پیشرفت در تمام زمینه های فرهنگی، دینی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و... باشد. اگر دولت اسلامی با برنامه ی مناسب و سنجیده و کارشناسی شده حرکت نماید، اولویت ها را شناسایی کند، و زمان مناسب را برای طرح ها و برنامه های خود پیش بینی نموده و تأمین بودجه نماید، و راه های دست یابی به هدف را معلوم و مشخص گرداند می تواند به بخش های عظیم آرمان های خود دست یابد، و به دنبال آن موفقیت و اعتبار بیشتری را در میان مردم کسب نماید و نظام دینی را یک نظام کارآمد و قوی نشان دهد. اما فقدان برنامه ریزی به روزمرگی و خارج شدن امور از چارچوب و هدر رفتن امکانات و اموال کشور و از بین رفتن حقوق مردم، و در نتیجه، اثبات نا کارآمدی حکومت دینی در اداره ی نظام منجر می شود. این، بزرگ ترین آفت و آسیب برای حکومت اسلامی است، و در نهایت، باعث اضمحلال و نابودی این حکومت می گردد.
امام امیرالمؤمنین(ع) درباره ی آثار بی برنامگی می فرماید:
من قعد عن حیلته اقامته الشدائد؛(35) هر کس دست از برنامه ریزی و چاره جویی بردارد، گرفتار مشکلات و سختی ها می شود.
نبود برنامه ی مناسب قبل از اقدام به کارها، سبب روی آوردن مشکلات و سختی ها می شود. وجود مشکلات در سیستم اداری کشور، به دلیل بی برنامگی است و نشان دهنده ی بی لیاقتی مدیر است و در نهایت، به ضعف حکومت و ناتوانی آن منجر می شود. به همین جهت، امام در روایت دیگر می فرمایند:
التدبیرُ قبلَ العملِ یومنُ العثارِ؛( 36).
برنامه ریزی و تدبیر امور قبل از هر کاری باعث در امان ماندن از لغزش می شود. و نیز می فرماید:
التدبیرُ قبلَ العملِ یومنکَ من الندَم؛ (37) تدبیر و اندیشه و برنامه ریزی قبل از کار، تو را از پشیمانی در امان نگه می دارد.
پیامبر اکرم (ص) در یکی از سفارش های خود به ابن مسعود آثار سوء بی برنامگی در امور را چنین یادآور می شوند:
یا بن مسعود إذا عَمِلتَ إذا عَمِلتَ عَمَلاً فَاعمَل بِعِلمٍ وَ عَقلٍ وَ إیّاک وأن تعَمَلَ عَمَلاًَ بِغَیرِ تَدَبُّرٍ فإنَّهُ - جلّ جَلاُلهُ ( ولا تکونوا کالَّتی نَقَضَت عَزلَهَا مِن بَعدِ قُوَّهٍ أنکاثاً) (38)؛(39)
ای پسرمسعود! آن گاه که کاری انجام می دهی؛ با آگاهی و عقل انجام بده و مبادا که کاری را بدون برنامه ریزی و آگاهی انجام دهی، همانا خداوند متعال می فرماید: مانند زنی نباشید که رشته های خود را پس از محکم تابیدن، واتابید.

12. ضعف امنیت

یکی دیگر از عواملی که سبب زوال دولت ها می شود، به خطر افتادن امنیت جامعه [اعم از امنیت سیاسی، روانی، اقتصادی، قضایی، اجتماعی و مدنی، فرهنگی، اخلاقی و نظامی] است. وجود امنیت برای حفظ پایه های نظام اسلامی یک امر ضروری است؛ زیرا امنیت و آرامش پایه و اساس زندگی بشری است. امنیت از نیازهای حقیقی و قطعی انسان ها و جامعه ی بشری است که انسان از بدو خلقت دنبال این امر مهم بوده و خواهد بود. حتی این مسأله بیشتر از نیازشان به آب و نان ضرورت دارد. امنیت آن چنان با اهمیت و ضروری است که در دعاهای رسیده از معصومین (ع) به عنوان نخستین مطالبه ی بنده از خداوند مطرح است. از امام حسین (ع) نقل شده است که پیامبر اکرم (ص) در نماز ظهر چنین دعا می کردند: «اللهم َّو أسئلک السعهَ والدَّعهَ والامنَ والکفایهِ والسلامه؛ (40) پروردگارا از تو گشایش و راحتی و امنیت و کفایت و سلامت، خواهانم.»
اولین خواسته ی حضرت ابراهیم (ع) از خداوند درباره ی شهر مکه، امنیت بوده است: ( وَ إِذْ قَالَ إِبْرَاهِیمُ رَبِّ اجْعَلْ هذَا بَلَداً آمِناً....)(41) پروردگار! این شهر را امن قرار ده.
به هر حال، امنیت - با تمام ابعادش - بسیار مهم و ضروری است. در واقع، حیات دولت به امنیت بستگی دارد. تمام پیشرفت های اقتصادی، اخلاقی و مادی و معنوی، همه، در گرو وجود امنیت و آرامش جامعه است. تعالی و رشد معنوی نیز بدون شک در صورت وجود آرامش روحی و روانی و اخلاقی در میان مردم امکان پذیر خواهد بود به همین دلیل، امام صادق (ع) می فرماید:
لیستِ العبادهُ معَ الخوف ِ فی دوله الباطلِ مثلَ العبادهَ والامنُ فی دوله الحقّ؛(42)
عبادت با ترس وحشت در دولت های باطل مانند عبادت در امنیت و آرامش در دولت های حق نیست.
و تزلزل وناپایداری در امنیت، موجب ناکامی حکومت و بی اعتمادی ملت خواهد شد، و به سرمایه گذاری و برنامه ریزی های بلند مدت در ابعاد گوناگون لطمه های جدی وارد می کند، و نظام اجتماعی را از هم می پاشد. ناامنی حقوق مردم را پایمال می کند و باعث می شود فساد و بی بند باری همه جا را فرا گیرد، جان و مال و ناموس مردم به خطر افتد، و در نتیجه، حکومت نابود گردد.

پی نوشت ها :

1. «من سا تدبیره تعجل تدمیره.» غررالحکم و درر الکلم، ح 8091.
2. «یستدل علی الادبار باربع؛ سوءالتدبیر، و قبح التبذیر، و قله الاعتبار، و کثره الاعتذار»؛ « چهار چیز نشانه ی پشت کردن روزگار است : تدبیر بد، تبذیر زشت، عبرت آموزی اندک و فریب خوردن بسیار.» غرر الحکم و درر الکلم، ح 8096.
3. نحل: 92.
4. ابن نصر حسن بن فضل طبرسی، مکارم الاخلاق، ترجمه: سید ابراهیم میرباقری، ج 2، ص 447، فی وصایاه لابن مسعود.
5. شیخ ابی جعفر صدوق. الخصال، ج 2، ص 203، باب 10، ح 18.
6. نهج البلاغه، نامه 62.
7. ابن شعبه حرانی، تحف العقول عن آل الرسول، برگردان: احمد جنتی، ص 427، ح 93.
8. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج 11، ابواب الفعل المعروف، باب 1، ح 1.
9. شیخ ابی جعفر صدوق، ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص 309.
10. نهج البلاغه، نامه 53.
11. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج 20، ص 345، ح 961.
12. غررالحکم و دررالکلم، ص 342، ح 7835.
13. همان، ص 345، ح 7925.
14. نهج البلاغه، نامه 25.
15. الفروع من الکافی، ج 2، ص 25، باب المعروف، ح 1.
16. یوسف: 55.
17. بیهقی، سنن بیهقی، ج 10، ص 11.
18. قصص: 26.
19. ابن مسلم قشیری، الجامع الصحیح (صحیح مسلم)، ج6، ص6.
20. همان، ج 6، ص12.
21. نهج البلاغه، نامه 53.
22. همان.
23. همان.
24. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج 20، ص 276، ح 184.
25. غررالحکم و درر الکلم، فصل اول، ح 10111.
26. نهج البلاغه، نامه 46.
27. نهج البلاغه، کلمات قصار، شماره 176.
28. بحار الانوار، ج 78، ص 90.
29. سفینه البحار، ج 1، ص 160، ماده «امن».
30. همان.
31. نهج البلاغه، نامه 40.
32.حبیب الله هاشمی الخویی، منهاج البلاغه فی شرح نهج البلاغه، چ4، ج 4، ص 240.
33. «وانی اقسم بالله قسماً صادقاً، لئن بلغنی انک خنت من فی ء المسلمین شیئاً صغیراً او کبیراً، لاشدن علیک شده تدعک قلیل الوفر، ثقیل الظهر، ضئیل الامر، والسلام.»
34. «فان صلاح ابیک غرنی منک، و ظننت انک تتبع هدیه، و تسلک سبیله، فاذا انت فیما رقی الی عنک لاتدع لهواک انفیاداً. و لاتبقی لاخرتک عتاداً. تعمر دنیاک بخراب آخرتک، و تصل عشیرتک بقطعه دینک، ولئن کان ما بلغنی عنک حقا، لجعل اهلک و شسع نعلک خیر منک، و من کان بصفتک فلیس باهل ان یسد به ثغر، او ینفذ به امر، او یعلی له قدر، او یشرک فی امانه او یومن علی جبابه فاقبل الی حین یصل الیک کتاب هذا ان شاء الله.»
35. غررالحکم ودررالکلم، ح 8471، ص 354، هم چنین حدیث های 8078 و 10630.
36. همان، ح 1482، و ح 8077.
37. بحار الانوار، ج 71، ص 338، و ج 74، ص 238.
38. نحل : 92.
39. ابی نصر حسن بن فضل طبرسی، مکارم الاخلاق، برگردان: سید ابراهیم میرباقری، ج 2، ص 447.
40. سید ابن طاوس، فلاح السائل، ص 138.
41. بقره: 126.
42. اصول کافی، ج 1، ص 334، باب نادر فی حال الغیبه، ح 1.

منبع: کتاب تبلیغات دینی در حکومت دینی

 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط