بررسی نتایج فراگیری، پذیرش و کاربرد روان شناسی اسلامی

مکتب روان شناسی اسلامی را می توان به نام مکتب روان شناسی واقع گرایانه نیز نام گذاری نمود؛ زیرا بنا به رهنمود پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم، هدف آن کشف واقعیات، آن چنان که هستند می باشد.
دوشنبه، 6 آذر 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
بررسی نتایج فراگیری، پذیرش و کاربرد روان شناسی اسلامی
بررسی نتایج فراگیری، پذیرش و کاربرد روان شناسی اسلامی

نویسنده: دکتر سید ابوالقاسم حسینی (1)



 

چکیده:

مکتب روان شناسی اسلامی را می توان به نام مکتب روان شناسی واقع گرایانه نیز نام گذاری نمود؛ زیرا بنا به رهنمود پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم، هدف آن کشف واقعیات، آن چنان که هستند می باشد.
این مکتب ساختار شخصیتی انسان را مرکب از دو عامل فطرت و شهرت می داند و معتقد است که بین این دو جریان، کشمکش دایمی وجود دارد. مغز به عنوان مرکز عقل تجربی معرفی می شود که عامل ارتباط انسان با دنیای خارج است و مجموعاً همراه با فطرت، ساختار عقلانی انسان را به وجود می آورد. بنا به نظر علّامه طباطبایی و امام خمینی (ره) تمام آموزش های اسلامی برای شکوفایی فطرت و کنترل شهوت می باشند. تأکید می شود؛ هنگامی روان شناسی اثر بخش است، که پیام های آن به صورت عملی اجرا شود.
نتایج فراگیری، پذیرش و کاربرد این مکتب را می توان به صورت زیر خلاصه نمود:
1- دست یابی به واقع گرایی در مورد حیات و روان.
2- زمینه سازی برای فهم توحید.
3- پیروی از دستورالعمل پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم برای شناخت نفس.
4- زمینه سازی برای دست یابی به بالاترین شناخت.
5- زمینه سازی برای دست یابی به فهم علوم زیستی، روان شناختی، انسانی و ادیان الهی.

دست یابی به زمینه کنترل نفس

- شناخت خویشی خویش
زمینه سازی برای شناخت دیگران و ارتباط با آن ها.
دست یابی به مکتب روان شناسی هماهنگ کننده و معیار.
ارایه سبک و روشن زندگی استاندارد.
ایجاد زمینه مناسب برای گفتگوی ادیان الهی.

مقدمه:

امام خمینی (ره) تفاوت بین جهان بینی مادی و الهی را به صورت زیر خلاصه می نماید:
"مادیون معیار شناخت در جهان بینی خویش را حس دانسته و چیزی را که محسوس نباشد از قلمرو علم بیرون می دانند و هستی را همتای ماده دانسته و چیزی را که ماده ندارد، موجود نمی دانند. قهرا جهان غیب، مانند وجود خداوند تعالی، وحی، نبوت و قیامت را یک سره افسانه می دانند. در حالی که معیار شناخت در جهان بینی الهی اعم از حس و عقل می باشد و چیزی که معقول باشد، داخل در قلمرو علم می باشد، گرچه محسوس نباشد. لذا هستی اعم از غیب و شهادت است و چیزی که ماده ندارد می تواند موجود باشد [24].
امام صادق علیه السلام می فرماید: "برای هر موضوعی که دو نفر در رابطه با آن با یکدیگر اختلاف کنند، اصلی در کتاب الهی وجود دارد، لیکن عقل های مردم به آن پی نمی برد [33].
رهنمود فوق، نشان می دهد که ما به طور قطع می توانیم اصولی را در مورد روان شناسی اسلامی از قرآن مجید بیرون بزنیم. زیرا در مورد روان شناسی، نه تنها دو نفر، بلکه میلیاردها انسان با هم اختلاف دارند.
اساس تمام بررسی های اسلامی، واقع گرایی است. این سیاست براساس رهنمود پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم شکل گرفته است که به زبان دعا می گوید: "ارنا الاشیاء کما هی: خدایا اشیا را آن چنان که هستند به ما بنمایان" [25].
روان انسان نیز یک شیء است و باید آن را چنان که هست کشف کنیم. در نتیجه "روان شناسی اسلامی یعنی شناخت روان انسان آن چنان که هست". به عبارت دیگر "روان شناسی واقع گرایانه" را می توان به عنوان مترادف با روان شناسی اسلامی به کار برد.
ما در این بررسی و تمام بررسی های خود، از این روند پیروی می کنیم و امیدوار هستیم دعای رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در مورد ما مستجاب گردد و ما بتوانیم واقعیت روان انسان را آن چنان که هست کشف و ارایه نمائیم. اگر در روش استنباط نیز اشکالی داشته باشیم در همایش های علمی که خوشبختانه اساتید حوزه و دانشگاه در آن ها حضور دارند، بررسی بیشتری انجام می شود و در اثر اصطکاک آرا به رأی صواب دست می یابیم.
اینجانب در کتاب ها و مقالات خود با تفصیل نسبی روان شناسی اسلام را معرفی کرده ام [20-9] و در این مقاله از تکرار آن ها خودداری می کنم.
بیان مسئله در ضمن همایش هایی که در طول 30 سال گذشته برگزار شده اند بعضی از همکاران مطرح می کنند: "ما در حال حاضر نمی توانیم روان شناسی اسلامی را نفی کنیم؛ زیرا اصول آن در ضمن کتاب ها و مقالاتی مطرح شده اند. در حال حاضر ما باید بررسی کنیم که آیا این اصول در فعالیت های روزمره روان شناسی و روان پزشکی "کارآیی" دارند یا خیر؟ به نظر می رسد سؤال فوق، کاملا منطقی است و من در این مقاله سعی کرده ام که نتایج استفاده از این مکتب را به طور نظری بیان کنم و چند طرح تحقیقی نیز انجام داده ام و طرح هایی نیز در دست انجام می باشند که نتایج علمی را نیز مورد تأکید قرار می دهند؛ ولی با کمک همه همکاران این فعالیت ها به غنای بیشتر مکتب؛ کمک خواهد نمود. ان شاء الله.

روش بررسی

بنا به رهنمود استاد فقید محمد باقر حکمت نیا (ره) در کشف نقطه نظرهای اسلام در علوم مختلف می توان و باید از منابع زیر استفاده کرد:

کتاب الهی

سنت شامل آموزش های پیامبر اسلام و امامان معصوم علیهم السلام.

فطرت

علوم حاکم بر جهان [21]، استاد حکمت نیا (ره) در گفتار خود بر این نکته تأکید داشت که اسناد ما باید از هر گونه اشتباه و انحراف خالی باشد و اسناد فوق همگی معصوم و خالی از هر گونه نقص، انحراف و اشتباه می باشند.

نتایج بررسی

موقعیت روان شناسی در مکتب اسلامی، یک موقعیت اصولی و کلیدی است و در نتیجه فراگیری و اهتمام به آن به عنوان یک برنامه کلیدی مورد توجه پیشوایان اسلام واقع شده است. با توجه به این که نتایج شناخت و عدم شناخت نفس، در متون اسلامی، با هم مورد بررسی قرار گرفته اند، ما هم از همین روند به صورت زیر استفاده می کنیم. باید توجه داشت که فراگیری، پذیرش و کاربرد، عملاً سه فرایند مجزا هستند که باید مورد توجه قرار گیرند و عوارض عدم فراگیری، پذیرش و کاربرد عملی روان شناسی اسلامی نیز با مرور جنبه های مثبت آن، خود به خود روشن می شوند:

دست یابی به واقع گرایی در مورد حیات و روان

هر کدام از ما بسته به موقعیت های شغلی خود با مکاتب مختلف روان شناسی و روان پزشکی در ارتباط هستیم. د حال حاضر ده ها مکتب روان شناسی در دانشگاه های ما تدریس می شوند که همه آن ها را می توان در دو گروه نیز خلاصه کرد:

1- مکتب مکانیستی حیات

در مکتب مکانیستی حیات (mechanistic approach) این اعتقاد وجود دارد که انسان و سایر موجودهای زنده چیزی جز مجموعه های ملکولی نیستند و ملکول هوش دارد و مفهوم منطق ملکولی و هوش ملکولی را مطرح می سازند [مأخذ 1، 38، 24، 5، 4].

مکتب های مدافع اصالت روان

مدافعان مکتب های اصالت روان (vitalism) و کلی گرایی (holism)، هر دو اعتقاد به وجود یک عامل غیر شیمیایی در انسان دارند و معتقدند که ملکول ها به تنهایی قادر به تنظیم فعل و انفعالات مختلف انسان نیستند [مأخذ 38، 24، 18]
در تعریف متداول علم در زمان حاضر، آن چه حسی و قابل مشاهده است، علمی است و آن چه که قابل مشاهده و حسی نباشد، علمی نیست [38]. با استفاده از تعریف فوق، متأسفانه منطق حاکم فعلی در جهان و در فضای دانشگاه های جمهوری اسلامی ایران، مکتب مکانیستی حیات است و مکتب اصالت روان به عنوان یک منطق غیر علمی مطرح می شود (زیرا روان قابل مشاهده نیست).
برای موحدان جهان پذیرش نظریه مکانیستی حیات، قابل قبول نیست زیرا این مکتب به علت داشتن تناقض های آشکار [18]، غیر منطقی و غیر عقلانی است. نظریه مکانیستی حیات هم با عقل و هم با شرع در تضاد است.
به منظور مبارزه با این عقیده غیر واقع بینانه که موجب به تباهی کشیده شدن جوامع بشری و سقوط آن ها شده است، لازم است از عقل و شروع هر دو استفاده شود و روان شناسی اسلامی این امر مهم را برعهده دارد.
مکتب روان شناسی موضوع "اصالت روان" را مورد تأیید قرار می دهد و در نتیجه این مکتب با مدافعان اصالت روان، می توانند تشریک مساعی کنند و با توجه به تناقض های نظریه مکانیستی حیات، از نقطه نظرهای خود دفاع کنند.
چنان که در تعریف روان شناسی اسلامی آمد، تعریف روان شناسی یعنی شناخت روان آن چنان که هست. چنانچه انسان به این درجه برسد، دید معقولی نسبت به خود، نسبت به خداوند و نسبت به جهان پیدا خواهد کرد. علامه طباطبایی (رض) منظور از دست یابی به رشد را که در آیه 2 از سوره 72 آمده است (یَهْدِی إلَی الرُّشْدِ) دست یابی به واقع گرایی می باشد و خلاصه آن چنین است:
"کلمه رشد به معنای رسیدن به واقع در هر نظریه است و خلاف آن، یعنی به خطا رفتن از واقع را "غی" گویند. هدایت قرآن به سوی رشد، دعوت به سوی عقاید حقه و اعمالی است که عامل خود را به دست یابی به واقع و سعادت می رساند [مأخذ 30، ج 39، ص 189].
نظریه مکانیستی حیات، اینک در مجامع علمی حاکمیت دارد. با گسترش آموزش روان شناسی اسلامی پوشالی بودن این نظریه و تناقض موجود در آن آشکار می شود.

2- زمینه سازی برای فهم توحید

در آموزش های اسلامی، روان شناسی به عنوان مقدمه ای برای شناخت توحید و پذیرش خداوند، مورد توجه قرار گرفته و پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم می فرماید: "هر کس نفس خویش شناسد، به شناخت خداوند نیز نایل آمده است" [مأخذ 34، ج 2، ص 603- مأخذ 22، ج 1، ص 114].
علی علیه السلام نیز می گوید: "در شگفتم از کسی که خود را نشناخته است، چه گونه در پی شناختن پروردگار است"؟
علامه طباطبایی بیان آن دسته از علما را که با استفاده از گفتار پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله که می فرماید "من عرف نفسه ربه: کسی که خود را بشناسد، خدا را می شناسد"، شناختن نفس را تعلیق به محال نموده اند، مردود می داند و چنین استدلال می نماید:
در روایات دیگری چنین می بینیم: "اعرفکم بنفسه اعرفکم بربه: نفس شناس ترین شما، خداشناس ترین شما است".
حدیث مزبور در حقیقت، مفهوم مخالف آیه شریفه (وَ لَا تَکُونُوا کَالّذِینَ نَسوُا اللهَ فَأنسَهُمْ أنفُسَهُمْ) : (خدا را فراموش کردند پس خدا نفسشان را از یاد آن ها برد) می باشد.
در قرآن مجید آمده است: (سَنُرِیهِمْ آیاتِنَا فِی الآفاقِ وَ فِی أنفُسِهِمْ حَتَّی یَتَبَیَّنَ لَهُمْ أنَّهُ الحَقُّ أوَلَمْ یَکْفِ بِرَبِّکَ أنَّهُ عَلَی کُلِّ شَیءٍ شَهیدٌ): به زودی نشانه های خود را در اطراف جهان و در درون جانشان به آن ها نشان می دهیم تا برای آن ها روشن شود که او (پروردگار) حقّ است. آیا کافی نیست برای روشن شدن حقانیت پرودگارت، این که او بر هر چیز شاهد و گواه است (2)، علی علیه السلام در تفسیر آیه مزبور می گوید: "المعرفه بالنفس انفع المعرفتین: از آن دو معرفت، معرفت به نفس از دیگری سودمندتر است" [مأخذ 3 ج 2 ص 25].
علامه طباطبایی (ره) دلیل بهتر بودن معرفت به نفس را نسبت به مطالعه در آیات آفاقی چنین بیان می نماید: "معرفت نفس خالی از اصلاح اوصاف و اعمال نفس نیست. زیرا در ضمن بررسی نفس، وابستگی آن به خداوند روشن می گردد و انسان در می یابد که وجود حیات، علم، قدرت، شنوایی، بینایی، و اراده او همه متکی به خداوند است و تمام صفات و افعال نفس او قطره ای از توجّهات ذات اقدس او است. توجه دقیق به این حقایق، موجب انقطاع فرد از غیر خدا و توجه به خداوند می گردد و دیگر چیزی بین او و خدایش مانع و حاجب نمی گردد و در نتیجه به میزان معرفتی که برای بشر امکان پذیر است دست می یابد".
بنابر عقیده محقق نامبرده، توجه به معرفه النفس در صورتی قابل قبول اسلام است که مقدمه ای برای شناسایی خداوند تلقی گردد. در غیر این صورت اصولا معرفه النفس کامل نخواهد بود. به طور کلی انسان باید نفس خویش را نشانه ای از خداوند بداند و آن را به عنوان نزدیکترین نشانه های پروردگار نسبت به خود تلقی نماید [مأخذ 30 ج 11 ص 327].
از طرف دیگر علامه طباطبایی (ره) اعتقاد دارد که بهترین روش دست یابی به معرفت نفس، از طریق خداشناسی است. در این مورد دستورالعملی از امام صادق علیه السلام را از کتاب تحف العقول به صورت زیر نقل می نماید که استدلالی کاملا منطقی و براساس لزوم شناسایی اصل، قبل از فرع می باشد و چنین می بینیم:
"تو نخست حاضر را می شناسی، سپس به علم او پی می بری یا علم مربوط به آن را به دست می آوری و از راه علم به او، خودت را هم می شناسی. فقر خود را به وسیله خود نمی توانی شناخت. به این ترتیب برایت علم پیدا می شود و باور خواهی کرد که آن چه در نفس تو است، نیز ملک خدا و قایم به اوست و وجود و بقایش از او است. به عبارت دیگر اثبات ذات تو همه از طریق خدا است. [مأخذ 30 ج 11 ص 298].
به این ترتیب براساس آموزش های قرآنی و تفسیر علامه طباطبایی (ره)، انسان موجودی وابسته به خدا است که در ضمن داشتن اختیار، به منظور دست یابی به رشد و جلوگیری از سقوط، موظف به مراعات دستورات مربی و پرورش دهنده خود، یعنی خداوند می باشد. در صورت مراعات کامل این دستورات که در آموزش های اسلامی به نام عبودیت نامیده می شود، امکان شکوفان شدن است،دادهای نهفته او فراهم می آید و به بالاترین مرحله رشد دست می یابد. عدم پذیرش خداوند و یا عدم انجام دستورات او به طور کلی یا جزیی، درجات مختلف شرک را تشکیل می دهد که خود ناشی از استقلال دادن به هویت نفسانی خود و فراموش کردن خداوند می باشد.

3- پیروی از دستورالعمل پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم برای شناخت نفس

پیامبر اسلام می فرماید: طلب کردن علم بر هر مرد و زن مسلمان واجب است و منظور از علمی را که فرا گرفتن آن واجب است، علم النفس می داند [مأخذ 34 ج 2 ص 603] از این دستورالعمل پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم می توان استنباط نمود که روان شناسی اسلامی زیر بنای تمام علوم می باشد. زیرا فراگیری هیچ علمی به جز علم النفس به صورت وجوبی مورد تأکید قرار نگرفته است. بنابراین، لازم است دانشجویان تمام رشته های علمی در جهان اسلام، به فراگیری این رشته بپردازند. به منظور برآوردن این نیاز، لازم است یک مرکز جهانی به پژوهش و آموزش روان شناسی اسلامی اختصاص یابد و در کلیه مراکز علمی جهان فعالیت نماید.

4- زمینه سازی برای دست یابی به بالاترین شناخت

علی علیه السلام بالاترین معرفت را، خودشناسی و بزرگترین نادانی را عدم آگاهی در مورد نفس خویش معرفی می نماید [مأخذ 3 ج 2 ص 386]. بدیهی است که در صورت اهمال در این مورد، انسان از این موقعیت، محروم می شود و در حالت جهل باقی خواهد ماند.

5- زمینه سازی برای فهم تمام علوم زیستی، روان شناختی، انسانی و ادیان الهی

علی علیه السلام می گوید: "هر کس نفس خویش را بشناسد، به بالاترین درجه هر علم و معرفت دست یافته است" [مأخذ 3 ج 5 ص 405].
از نظر آموزش های اسلامی، معرفت نفس، برترین حکمت است [مأخذ 3 ج 2 ص 419].
هیچ علم و معرفتی قابل مقایسه با معرفت نفس نیست، [مأخذ 8 ص 222].
در نتیجه بالاترین معرفت، شناسایی نفس انسان است [مأخذ 22 ج 1 ص 222].
علی علیه السلام تأکید می کند که "هرچه دانش فرد زیادتر شود، اهتمام او به نفس خویش بیشتر می شود و توان خود را در راه تربیت و اصلاح آن به کار می گیرد [مأخذ 30 ج 13 ص 639].
اینجانب در مقاله ای این جنبه را به طور نسبتاً مشروح بررسی کرده ام و نتیجه گیری نهایی بر لزوم آموزش روان شناسی اسلامی به عنوان پیش نیاز همه رشته های علمی تأکید می کند [18].
بعضی از علومی که می توانند براساس شالوده روان شناسی اسلامی تدوین و تکمیل شوند، عبارتند از:
زیست شناسی
علوم انسانی
جامعه شناسی
اقتصاد اسلامی
اصول بهداشت روانی
روان درمانی براساس روان شناسی اسلامی
مشاوره در اسلام
اخلاق اسلامی
فهم ابدیت و زندگی انسان در آن.
اصول فقه
فقه
تفسیر
حدیث
تاریخ
سیاست
ممکن است هم اکنون بعضی مطالب روان شناسی به طور جسته و گریخته در علوم فوق، مورد استفاده باشند؛ ولی یقینا با صورت فعلی، حظ آن ها از روان شناسی اسلامی کم و غیر سیستمی می باشد. پیشنهاد می شود دست اندرکاران تمام علوم زیستی، روان شناختی، انسانی و ادیان الهی، روان شناسی الهی - اسلامی را به عنوان زیر بنای رشته علمی خود انتخاب نمایند و این روند را اعلام کنند.

6- دست یابی به زمینه کنترل نفس

علی علیه السلام خود شناسی را بالاترین تعقّل می داند و اضافه می کند: "فردی که به خویشی خویش آگاهی یافت، می تواند آن را کنترل نماید و اگر آن را شناخت گمراه می شود [مأخذ 3 ج 2 ص 442].
از طریق معرفت نفس انسان به اصلاح آن و بالاترین سعادت و رستگاری دست می یابد [مأخذ 22 ج 1 ص 212].
هر کس نفس خویش نشناسد از راه نجات دور می افتد و در گمراهی و جهل فرو می رود [مأخذ 3 ج 5 ص 426].
"هر کس که خود را بشناسد مجرد شده است" [مأخذ 3 ج 5 ص 172].
علی علیه السلام اضافه می کند: "التقی رئیس الاخلاق: اساس اخلاق، کنترل نفس است". این رهنمود، نشان می دهد که بدون فراگیری روان شناسی اسلامی، امکان فهم جنبه های نظری اخلاق امکان پذیر نیست و بدیهی است که پیاده شدن اصول اخلاقی نیز، غیر ممکن است.
"هر کس نفس خود را بیشتر شناسد، از خداوند بیشتر می ترسد".
به طور خلاصه می توان گفت که حاکمیت عقل فطری بر شهوت و حاکمیت سیستم توحیدی بر سیستم های اساسی زندگی انسان، به طور طبیعی انسان را در مسیر رشد و اخلاق قرار می دهد و این نتیجه گیری ابتدایی ترین دستاورد روان شناسی اسلامی می باشد.

7- شناخت خویشی خویش

علی علیه السلام: "در شگفتم از کسی که برای گم شده خود جار می زند و از این و آن می پرسد، در حالی که خود را گم کرده و در پی یافتن خود نیست. هم اینک "شناخت خویشی خویش" در طیف بسیار وسیعی در جهان مطرح است و روان شناسی اسلامی، در این مورد دید واقع بینانه را ارایه می کند. استاد فقید رضا آراسته اعلام می دارد "جامعه شناسان معروفی مانند تالکن پارسن استاد دانشگاه هاروارد معتقدند که در این چند دهه اخیر، جنبش های اجتماعی از امور اقتصادی به امور سیاسی و بالاخره به امور انسانی یعنی جستجو در خودی خود و معنی زندگی سیر کرده است". تالکن پارسن اضافه می کند "مهمترین عنصر تمدن نوجوانان، امر مربوط به جستجوی معنی زندگی است" [2]. خوشبختانه هم اکنون بررسی خویشی خویش، در ضمن تدریس مهارت های زندگی در برنامه های دبیرستان ها قرار دارد [29]. روان شناسی اسلامی برای شناخت خویش خویش، طبیعی ترین زمینه را براساس فطرت و آموزش های الهی فراهم می آورد.

8- زمینه سازی برای شناخت دیگران و ارتباط با آن ها

علی علیه السلام می گوید: "هرکس نفس خویش را بشناسد دیگران را بهتر می شناسد و هر کس نسبت به نفس خود جاهل باشد، نسبت به دیگران جاهل تر است". "چگونه امکان شناسائی دیگران برای کسی که به نفس خویش جاهل است وجود دارد" [مأخذ 30 ج 11 ص 296].
"جاهل به نفس خویش مباش، زیرا کسی که جاهل به نفس خود باشد در حقیقت به همه چیز جاهل است". استفاده از این رهنمودها براساس اعتقاد به وجود فطرت و وجدان مشترک بین همه انسان ها است. در نتیجه عاملی که موجب خوشایند انسان می شود، برای همه انسان ها خوشایند است و عاملی که موجب ناراحتی او می شود برای همه انسان ها ناراحت کننده است. با توجه به این واقعیت، در تمام ادیان الهی دستور داده شده است، که انسان در ارتباط با مردم، خود را معیار قرار دهد [مأخذ 11 ص 224 - 222].

9- دست یابی به مکتب روان شناسی هماهنگ کننده و معیار

با یک بررسی واقع گرایانه می توان به این نتیجه رسید که انسان یک سازمان روانی (psychic apparatus) بیشتر ندارد. در طول تاریخ و در زمان معاصر، هر مکتب روان شناسی این سازمان روانی را از دیدگاه خاص خویش مورد مطالعه قرار داده است. در حال حاضر ما ده ها مکتب روان شناسی داریم که نقطه نظرهای بعضی از آن ها با یک دیگر متضادند. با توجه به این که طبق نظر امام جواد علیه السلام مطلب درست در هر موضوع یکی است و واقعیت یکی بیش نیست [مأخذ 35 ج 1 ص 28، 360]، یک مکتب روان شناسی واقع بینانه و همه جانبه می تواند کلیه ابعاد انسان را در حالت سلامت و بیماری توجیه و تفسیر کند [13].
ما معتقدیم این مکتب واقع گرایانه "مکتب روان شناسی الهی - اسلامی" است. ولی اصراری نداریم که الزاما این پیشنهاد توسط همه مکاتب روان شناسی پذیرفته شود. اگر تنها این مکاتب قبول کنند که معیار ارزیابی همه مکاتب، واقع گرایی است؛ ما به نتیجه مطلوب خود دست یافته ایم، و به نظر نمی رسد هیچ مکتبی بتواند با این پیشنهاد مخالفت کند.

10- ارایه سبک و روش زندگی استاندارد

مطالعات انجام شده در بهداشت عمومی و بهداشت روانی، نشان می دهند که 70% اختلالات پزشکی و روان پزشکی به علت سبک و روش اختصاصی انسان می باشد.
وقتی ما یک دستگاه الکترونیکی را تهیه می کنیم بلافاصله دستورالعمل استفاده از آن را از فروشنده درخواست می نماییم. با یک برداشت واقع بینانه می توانیم به این نتیجه برسیم که دستورالعمل استاندارد زندگی انسان را باید از خداوند (آفریننده انسان) درخواست کنیم.
او جلّ و علی بدون درخواست، این دستورالعمل را در اختیار ما گذاشته است. از طریق مطالعه و تدبر در آخرین دستورالعمل زندگی سالم (قرآن مجید) که به شکل دست نخورده ای به آن دسترسی داریم، لازم است پیام های کاربردی آن را کشف و در حل مشکلات فردی و اجتماعی خود مورد استفاده قرار دهیم. اینجانب با توجه به رشته شغلی خود در چندین دوره مسئولیت تدریس بهداشت روانی را در دانشگاه های مختلف کشور بر عهده داشتم و خوشبختانه توفیق یافتم که 40 اصل را با عنوان "اصول بهداشت روانی" تدوین نمایم [11]. این اصول می توانند در هر دو هدف بهداشت روانی یعنی پیش گیری از اختلالات روانی - اجتماعی و دست یابی به رشد مورد استفاده قرار گیرند. کارآیی این اصول در اهداف ذکر شده در چند پژوهش مقدماتی تایید شده است و زمینه های فراوانی برای پژوهش های گسترده نیز وجود دارد. هدف دوم بهداشت روانی (رشد) را ما می توانیم مترادف با سعادت (prosperity) معرفی کنیم. با این برداشت من اصول فوق را به عنوان قوانین دست یابی به سعادت و سبک و روش استاندارد هم معرفی می کنم. بدیهی روان شناسی اسلامی زیر بنای این اصول می باشد و در ارزیابی نتایج روان شناسی اسلامی باید به این پیشرفت نیز اشاره کرد. نکته بسیار مهم این است که مطالب ذکر شده جنبه صرفاً تخصصی در رشته های روان شناسی و روان پزشکی ندارد و لازم است به عنوان "آموزش های الزامی" در تمام دانشگاه های جهان و به تعبیر امام خمینی (رض) در دانشگاه های سراسری صدا و سیما نیز تدریس شوند [19].

11- ایجاد زمینه مناسب برای گفتگوی ادیان

در مروری که اینجانب در عهدین و انجیل برنابا داشتم، مشاهده نمودم که بسیاری از مطالبی را که ما به عنوان "اصول روان شناسی اسلامی" مطرح می کنیم، می توانیم از منابع مزبور هم بیرون آوریم. در نتیجه اینجانب در نوشته های خود معمولاً این مکتب را به عنوان "مکتب روان شناسی الهی - اسلامی" معرفی می کنم. همکاری علمای ادیان الهی با یکدیگر می توان این پیشنهاد را جامه عمل بپوشد و در نتیجه زمینه طبیعی و مناسبی برای گفتگوی ادیان نیز فراهم می شود.
بحث و نتیجه گیری مروری بر نتیجه های به دست آمده نشان می دهد که این نتایج کاملاً واقع بینانه و عقلانی می باشند؛ و حتی اگر پسوند "اسلامی" را از این مکتب حذف کنیم و فقط آن را به عنوان "مکتب روان شناسی واقع گرایانه معرفی کنیم، باز هم نتیجه گیری های فوق قابل طرح می باشند. البته انجام این کار در بعضی موارد امکان پذیر و قابل توصیه می باشد. این برنامه مخصوصا در مواردی که ما می خواهیم مطالب خود را برای افراد غیر مسلمان بیان کنیم می تواند مقداری از مقاومت ها را کم کند و در حقیقت می تواند به صورت یک نیاز برای تمام مکاتب روان شناسی معاصر و مکاتبی که در طول تاریخ علم مطرح شده اند مطرح گردد. زیرا وجود تناقض و تضاد مکاتب روان شناسی با هم، این واقعیت را بیان می کند که حداقل بعضی از آن ها صحیح نیستند. اضافه شدن منابع دینی (شامل قرآن و گفتار معصومان علیهم السلام به میزان صحت مطالب مطرح شده می افزاید و از روند "واقع گرایی" که به عنوان روش بررسی در این مقاله مورد استفاده واقع شده است؛ چیزی نمی کاهد. کمبودی که در حال حاضر جلب توجه می کند کمی تعداد پژوهش های انجام شده در مورد اثبات نتایج فوق، می باشد؛ با توجه به وقت گیر بودن تدوین اصول نظری روان شناسی اسلامی و اشتغالات دیگر مؤلف، عل رغم تمایل به گسترش این پژوهش ها، توفیق انجام پژوهش های گسترده تر فراهم نشد؛ و امیدوار هستیم با همکاری بیشتر روان پزشکان و روان شناسان این کمبود برطرف گردد.
منابع:
1. دکتر آذرنیا، نزهت و همکاران. شیمی عمومی. مدرسه عالی پارس، 1347. ص 1 - 2.
2. آراسته رضا: تجدید حیات جوانان در دوره برخورد تمدن ها. انتشارات سپاه بهداشت، 1345 ص 82.
3. آمدی، عبدالواحد بن محمد تمیمی: غرر الحکم و دررالکلم. انتشارات دانشگاه تهران، 1366.
4. دکتر تقی ارانی: پسیکولژی. ص 23- 22. (ناشر و سال انتشار ندارد).
5. آی - ای اوپارین: حیات، طبیعت و منشأ تکامل آن. انتشارات شرکت سهامی کتاب های جیبی (ترجمه هاشم بنی طرفی). ص 53 - 52.
6. جعفری: وجدان. مؤسسه مطبوعاتی اسلامی 1347.
7. جعفری: عقل و عاقل و معقول. نهضت زنان مسلمان.
8. حرانی: تحف العقول. انتشارات اسلامیه، 1400 ه ق (ترجمه غفاری) ص 222.
9. دکتر سیدابوالقاسم حسینی: بررسی مقدماتی روان شناسی اسلامی - دفتر نشر فرهنگ اسلامی - 1373 ص 198 - 40.
10. -: روان شناسی اسلامی برای دانشجویان. انتشارات دانشگاه علوم پزشکی مشهد 1380 ص 122 - 105.
11. -: اصول بهداشت روانی، بررسی مقدماتی اصول بهداشت روانی، روان درمانی و برنامه ریزی در مکتب اسلام. شرکت به نشر 1380.
12. -: اصول بهداشت روانی ج 1 - انتشارات دانشگاه علوم پزشکی مشهد، 1377.
13. -: بررسی مکتب روان شناسی اسلامی به عنوان مکتب روان شناسی واقع بینانه، معیار و هماهنگ کننده و لزوم آشنائی دانشجویان با آن. فصلنامه اصول بهداشت روانی. سال دوم. شماره 5 - 6 ص 10 - 1.
14. -: مکانیسم بروز اضطراب از دیدگاه روان شناسی اسلامی فصلنامه اصول بهداشت روانی سال دوم. شماره 8 - 7 ص 64 - 58.
15.-: مکانیسم های تضعیف فطرت و نقش آن ها در بروز جرم و انحراف های اخلاقی. فصلنامه اصول بهداشت روانی سال سوم.
شماره 10 - 9 ص 26 - 1.
16. -: زیر بناهای نظری روان شناسی اسلامی؛ تاریخچه و راه دست یابی. فصلنامه اصول بهداشت روانی شماره 18 - 17،
1382 ص 13 - 1.
17. -: مفهوم سعادت از دیدگاه روان شناسی اسلامی. نشریه حدیث زندگی. شماره 12، 1382 ص 99 - 94.
18. -: بررسی نظریه اصالت حیات به عنوان زیربنای تمام علوم زیستی، رفتاری، انسانی و ادیان الهی. چکیده مقالات نخستین همایش بین المللی گفتگوی علم و دین، 1385 ص 107.
19. -: لزوم تدوین اهداف آموزش های عمومی "روزنامه جمهوری اسلامی، شماره 30: 7970 دی ماه 1385، ص 8.
20. -: بررسی مقدماتی عرفان واقع گرایانه و پویای اسلامی به عنوان جزیی از نظام ایمانی. روزنامه جمهوری اسلامی، شماره 18، 8122 مرداد 1386.
21. حکمت نیا محمد باقر: افاضات در جلسات پزشکان. 1380 - 1370.
22. حکیمی محمدرضا، - حکیمی محمد -، حکیمی علی: الحیات. دفتر نشر فرهنگ اسلامی 1365 (ترجمه احمد آرام) ج 1 ص 216 - 211.
23. امام خمینی (ره): طلب و اراده. مرکز انتشارات علمی و فرهنگی (ترجمه سید احمد فهری) 1363، ص 7 - 153.
24. امام خمینی (ره): پیام به گورباچف رهبر شوروی سابق.
25. رازی نجم الدین: مرصاد العباد ص 30.
26. پرویز شهبازی، ناصر ملک نیا: بیوشیمی عمومی. انتشارات دانشگاه تهران 1362، ص 284 - 282.
27. صدوق: علل الشرائع. انتشارات مصطفوی ترجمه مسترحمی 1398 ه.ق. ص 20.
28. طریزی: مجمع البحرین. چاپ سنگی 1329ه. ش. ماده حکم ص 534.
29. طارمیان فرهاد، ماهجویی ماهیار و فتحی طاهر: مهارت های زندگی.
30. طباطبائی، سید محمد حسین: تفسیر المیزان. انتشارات محمدی (ترجمه ناصر مکارم). سال انتشار ندارد. ج 11 ص 316.
31. عاملی شیخ محمد بن الحسن حر: وسائل الشیعه. انتشارات اسلامیه 1382 ه.ق. (تصحیح عبدالرحیم ربانی شیرازی ) ص 164.
32. فیض الاسلام: ترجمه و شرح نهج البلاغه. انتشارات سپهر 1375 ه.ق.
33. فیض کاشانی محسن: تفسیر صافی. نشر صفا، 1363 (ترجمه محمد باقر ساعدی خراسانی) ج 1 ص 116
34. قمی عباس: سفینه البحار. انتشارات سنایی. تاریخ انتشار ندارد. ج 2 ص 603.
35. کلینی رازی ابی جعفر محمد بن یعقوب ابن اسحاق: اصول کافی. انتشارات اسلامیه (ترجمه دکتر سید جواد مصطفوی، ج 2، ص 15.
36. محمدی ری شهری: میزان الحکمه با ترجمه فارسی، سازمان چاپ و نشر دارالحدیث. چاپ ششم، 1385، ج 13، ص 6391.
37. مطهری، مرتضی: اصالت روح - 1360، ص 22 - 11.
38. Dobzhansky: the Evolution. Philosophical Issues. 1977. Pp. 474 - 493.

پی نوشت ها :

1. استاد روان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد.
2. فصلت (41)، آیه 53.
منبع: عباس نژاد، محسن؛ سیدی، حسین؛ رستمی، محمدحسن؛ (1387)، قرآن، روانشناسی و علوم تربیتی(2) (جلد اول مجموعه مقالات)، مشهد: بنیاد پژوهش های قرآنی حوزه و دانشگاه، چاپ اول..


 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.