نویسنده: محمدتقی فعالی
آیین تنتره
از نحله هایی که از فرهنگ هندویی متأثر است و دارای قدمت تاریخی زیادی نیز می باشد آیین تنتره است. (1) تنتره از شاخه های مکاتب عرفانی و رازآلود هندی است که آدمی را به استفاده از همه ی جنبه های وجودی خویش فرا می خواند. در این مکتب انسان می تواند از تمام توان مادی و معنوی به خصوص امکانات جسمی و مادی جهت کمال و تعالی استفاده کند. این روش متکی بر تجربیات شخصی است و به شدت از انزوا و گوشه گیری پرهیز دارد و معتقد است باید از تمام لذات مادی بهره جست. در آموزه های تنتره از نفی دنیا و لذائذ آن خبری نیست؛ بلکه انسان باید از آنها برای خصوصیات عالی انسانی بهره گیرد.آموزه ها: کتاب مقدس تنتره «کامه سوتره» است. بر اساس آموزه های این کتاب که بیشتر به صورت تمثیل و داستان بیان شده است، می توان گفت: (2)
یک) سیستم تنتره معقتد است که جهان از قطب های متضاد تشکیل شده است، مانند سرد و گرم، سخت و نرم، متحرک و ثبت و سفید و سیاه. میان دو قطب متضاد طبعاً کنش و واکنش هایی صورت می گیرد و این فرایند منشأ تحرک و تعالی می گردد. کشف و شناخت این فرایند باعث تعالی می شود. آیین تنتره دو قطب مهم از نظر انرژی کیهانی را یکی «شیوا» و دیگری «شَکتی» می نامد.
دو) براساس سیستم تنتریک این تضاد در انسان هم وجود دارد. نیروی شیوا در مرد و نیروی شکتی در زن ظهور می کند. لذا عالم کیهانی هم بر اساس جنسیت اداره می شود. در متون «هاتا یوگا» دو نیروی بزرگ که کاملاً جنبه ی جنسیتی دارد مطرح شده است. (3) یکی به نام «آیدا» که نیروی فکری یا هوشیاری یا منفی یا نیروی مونث است و دیگری نیروی «پینگالا» یا نیروی حیات یا نیروی جسمی، مثبت یا نیروی مذکر است. اتحادی که بین این دو نیرو ایجاد می شود، عملکرد روحی دارد و تنها این اتحاد، حقیقی است. انسان می تواند این هوشیاری کلی را بیدار کند.
سه) آیین تنتریک مقام زن را از مرد بالاتر می داند. البته مراد برتری اجتماعی نیست بلکه تنها حالت روحانی و سطح آگاهی بالاتری برای زن قائل است؛ زیرا:
اولاً؛ بیداری نیروی روحی یعنی کندالینی در بدن زن زودتر پدیدار می شود و ثانیاً؛ وقتی که مرد به عمیق ترین لایه های ذهنی می رود و بر می گردد، قادر نیست تمامی تجارب خود را به یاد آورد. در حالی که این اتفاق برای زن می افتد. یعنی زنان در یادآوری عمیق ترین لایه ها توانایی خاصی دارند.
ثانیاً؛ حالات و تجارب بیروهنی زن مانند علاقه به زیبایی و هم دردی بیشتر از مرد است. این نشان می دهد که بیداری و آگاهیِ باطن او هم سطح بالاتری دارد.
رابعاً؛ زن همیشه انتقال دهنده ی اصلی انرژی است. اما مرد تنها یک رابط است. به تعبیری شکتی (زن) خالق و شیوا (مرد) رابط است. لذا در هند در مراسم دینی معمولاً زنان فرمان می دهند.
چهار) از طریق تمریناتی می توان نیروی کندالینی را فعال ساخت و به سوی بالا و به سمت مرکز انرژی بدن هدایت کرد. این امر باعث خودشناسی و رهایی می شود، کندالینی به معنی حوض انرژی است که به آن قدرت مار هم گفته می شود. زیرا به صورت مار در کنار ستون فقرات و به صورت حلقوی قرار دارد و معمولاً خفته است. آیین تنتریک معتقد است می توان قدرت این مار را بیدار کرد تا به تدریج به سمت بالا کشیده شود و به بالاترین مرکز انرژی یا چاکرا برسد.
پنج) پیروان تنتره برای کسب تعالی به یک سلسله تمرین روی می آورند که عمدتاً به صورت دسته جمعی انجام می شود. (5) از قبیل: انجام تمرین های یوگا، خواندن اذکار مقدس، خوردن گوشت، تشریفات نوشیدن شراب، استفاده از برخی مواد نیروزا و برگزاری مراسم آمیزش جنسی به صورت دسته جمعی.
در عرفان های هندی معمولاً جسم بزرگ ترین مانع برای صعود معنوی است ولی آیین تنتریک جسم را تا حد پرستش بالا برده، آن را به معبد ساخته است. نزد آنها جسم دارای امکانات بسیار گسترده ای است که می تواند منشأ نیروهای معجزه آسا و آرام بخش و نیز سعادت ازلی بشود. مهم این که اساس آیین تنتریک بر اتحاد دو جنس بشر است و تنها از این اتحاد است که تکامل و سعادت حاصل می شود. تنتره به معنی تاروپود است و بر اساس عقیده ی مفسران، تاروپود به معنی پیوستگی و در هم تنیدگیِ دو عنصر زن و مرد در کل هستی است. جالب آنکه این ایده در آمریکا طرفداران بسیاری پیدا کرده و زمینه ساز سوء استفاده های فراوانی شده است. از دل این اعتقاد، مجاز بودن شراب، مواد مخدر، مواد نیروزا، مواد توهم زا و دیگر فسادهای اخلاقی سر برآورده است.
پینوشتها:
1. ادیان و مکتب های فلسفی هند، ج2، ص 633.
2. سوامی ساتیاناندا، توان روحی زن، ترجمه ی جلال موسوی نسب و ...، ص 47- 19؛ سوامی ساتیاسنگ آناندا، علم عناصر، ترجمه ی جلال موسوی نسب، ص 75- 43؛ اشو، تعلیمات تانترا 3، ترجمه ی هما ارژنگی، ص 229- 11؛ اشو، تعلیمات تانترا 4، ترجمه ی هما ارژنگی، ص 219- 9.
3. سوامی ساتیاناندا ساراسواتی، هاتا یوگا، ترجمه ی جلال موسوی نسب، ص 14-3.
4. سوامی ساتیاناندا ساراسواتی، توان روحی زن، ترجمه ی جلال موسوی نسب و ....، ص 24.
5. همان، ص 90- 83.
/ج