مروری بر جنگ جهانی دوم (1)

جنگ جهانی دوم (1945-1939)، همراه با چندین سال مقدمات و نیز با پیامدهای بعدی آن، پرهزینه ترین و خشونت بارترین جنگ در طول تاریخ بشری بود. بیش از 70 میلیون نفر در این جنگ شرکت کردند که نزدیک به 50 میلیون
يکشنبه، 10 دی 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
مروری بر جنگ جهانی دوم (1)
 مروری بر جنگ جهانی دوم (1)

نویسنده: دوپویی ترور نویت
ترجمه: پیروز ایزدی


 
جنگ جهانی دوم (1945-1939)، همراه با چندین سال مقدمات و نیز با پیامدهای بعدی آن، پرهزینه ترین و خشونت بارترین جنگ در طول تاریخ بشری بود. بیش از 70 میلیون نفر در این جنگ شرکت کردند که نزدیک به 50 میلیون نفر کشته شدند. اکثر جمعیت کره ی زمین در این جنگ درگیر شدند و عملیات در کلیه مناطق زمانی و در کلیه ی قاره ها صورت گرفت. این منازعه، مانند اکثر جنگ های بزرگ در واقع یک رشته جنگ های کوچک تر بود که به طور همزمان ایجاد شده بود. در اصل، تجاوز آلمان و ژاپن سر منشاء دو جنگ جهانی بود. این دو کشور در مناطق مربوط به خود شاهد درگیری های متعدد دیگری نیز بودند.
در جنگ با آلمان، شوروی بیش از همه تلفات داد. روسیه بیش از 20 میلیون نیرو را برای جنگ بسیج کرده بود که نیمی از آنان به هلاکت رسیدند. 10 تا 15 میلیون غیرنظامی روس نیز در نتیجه جنگ درگذشتند که جمع تلفات روس ها را به 25 میلیون نفر می رساند. آلمان، 14 میلیون نیرو بسیج کرده بود که از این میان 4 میلیون نفرشان به هلاکت رسیدند، به اضافه 3 میلیون نفر از غیرنظامیان که در این معرکه جان باختند. به علاوه، مقامات آلمانی 6 میلیون لهستانی و چندین میلیون نفر دیگر از غیرنظامیان سایر کشورها را نیز به قتل رساندند. از میان 50 میلیون کشته جنگ جهانی دوم، بیش از 75 درصد در نتیجه عملیات نظامی و یا اشغال و یا سیاست های نابود سازی آلمانی ها به هلاکت رسیدند. هزینه ی مالی این جنگ بر حسب دلار سال 1990، بیش از 10 تریلیون دلار آمریکا بود.

رشته عملیات نظامی

جنگ، چندین مرحله معین را پشت سر گذاشت. نخست، عملیات آلمانی ها علیه لهستان، در سال 1939 و علیه فرانسه (و کشورهای مجاور) در سال 1940، روی داد. در اواسط 1941 واقعه ی عمده عبارت بود از تهاجم آلمان به روسیه، جنگ شوروی و آلمان، همچنان تا اوایل 1945 ادامه یافت. زد و خوردها در شمال آفریقا و مدیترانه از زد و خوردهای جزئی در سال 1940، به عملیاتی خونین در ایتالیا (در 44-1943) تبدیل شد. ژاپنی ها که در دسامبر 1941 وارد جنگ شدند، یک رشته حملات در حوزه اقیانوس آرام انجام دادند. ییش از سه سال طول کشید تا ایالات متحده آنچه را که ژاپنی ها تصرف کرده بودند، باز پس گرفت. در خلال همه این عملیات، در شمال اقیانوس اطلس و اقیانوس آرام عملیات زیردریایی ها علیه کشتیرانی ادامه داشت.
تهاجم آلمان به لهستان، در سپتامبر 1939، پس از تجاوزات قبلی علیه اتریش و چکسلواکی، باعث شد تا فرانسه و بریتانیا به آلمان و متحدینش اعلان جنگ کنند. قدرت های کوچک دیگر نیز به آلمان اعلان جنگ دادند، در حالی که ایالات متحده و روسیه نیز بی طرف ماندند. اکثر امریکاییان خواستار درگیر شدن در جنگ نبودند. روسیه منتظر فرصت بهتری برای ورود به جنگ بود. به مدت شش ماه، هیچ اتفاق دیگری روی نداد، جز تهاجم روسیه به فنلاند و زد و خورد بین ایتالیا و بریتانیا در افریقا.
آلمان، در بهار 1940، دانمارک، نروژ، هلند، بلژیک و فرانسه را درنوردید. بریتانیا به کمک فرانسه آمد ولی به سرعت از قاره اروپا بیرون رانده شد. در اواخر 1940 تا اوایل 1941، آلمان و بریتانیا درگیر جنگی هوایی شدند که برای مدتی گمان می رفت مقدمه تهاجم آلمان به بریتانیا باشد. آلمانی ها 1400 هواپیما و بریتانیایی ها فقط 800 هواپیما از دست دادند و آلمانی ها توجه خود را معطوف به شرق کردند.
در بهار 1941، آلمان به بالکان حمله کرد و به سرعت یوگسلاوی و یونان را فتح نمود. نیروهای بریتانیایی که به یونان کمک می کردند، بیرون رانده شدند و آلمانی ها با عبور از دریا به شمال آفریقا رسیدند تا به متحدین متزلزل ایتالیایی خود یاری رسانند. تهاجم به بالکان، تنها مقدمه ای برای تهاجم به روسیه (در ژوئن 1941) بود. این تهاجم، روس ها را کاملاً غافلگیر نمود و منجر به یک رشته پیروزی های ویرانگر آلمانی ها شد که در اوایل 1942 به پایان رسید، در این هنگام نیروهای آلمانی که فرسوده شده بودند، در برابر مسکو و لنینگراد متوقف شدند.
در همان زمان، آلمان همچنان به بمباران های غیر مؤثر علیه شهرهای بریتانیا و تهاجم موفق تر زیردریایی ها علیه کشتیرانی بریتانیایی ها ادامه داد. نبرد بازرگانی از اواخر سال 1939 جریان داشت و برنامه ی ساخت زیردریایی های آلمان در شرف بهره برداری بود. تا سال 1943 خطر عمده برای بریتانیا، زیردریایی های آلمانی بودند، نه نیروهای زمینی یا هواپیماهای آلمان، در پایان سال 1939، بریتانیا به کمتر از 20 میلیون کشتیرانی تجاری دسترسی داشت. نبرد علیه زیردریایی های آلمان به مدت سه سال نتیجه ای در بر نداشت تا این که ایالات متحده وارد جنگ شد و توانست نیروهای ضد دریایی و توانایی عظیم کشتی سازی خود را در این جنگ به کار برد. تا پایان سال 1942، زیردریایی های آلمان در حالت دفاعی قرار گرفته بودند و مجموع ظرفیت کشتیرانی موجود به بیش از 100 میلیون تن بالغ شده بود، که از این میان 19 میلیون تن توسط آلمان و متحدینش (محور) نابود گردیده بود و 75 درصد از این آسیب ها ناشی از زیردریایی ها بود.
موفقیت نظامی آلمان در جنگ جهانی دوم (در دسامبر 1941)به اوج خود رسید. در آن ماه، ژاپن به ایالات متحده حمله کرد و این کشور را وارد جنگ ساخت و فرایندی را آغاز کرد که منجر به زوال آلمان و شکست نهایی این کشور شد.
جنگ حوزه ی اقیانوس آرام، ریشه در منازعات قبلی داشت. ژاپن، در جریان جنگ 1905-1904، کره و بخشی از منچوری را از روسیه گرفته بود. در اوایل دهه 1930 ژاپن تهاجم به بقیه چین را آغاز کرد و هر بار به یک قطعه از خاک این کشور حمله ور گردید. تنش های مداوم با روسیه، در سال 1939 منجر به زد و خوردهایی در مرز روسیه - منچوری گردید که پایان بدی برای ژاپنی ها داشت. آنگاه روسیه و ژاپن وارد مذاکره و عقد یک پیمان گردیدند. ژاپن همچنین با آلمان نیز متحد گردید. بنابراین، وقتی که فرانسه در سال 1940 سقوط کرد، ژاپن توانست مستملکات فرانسه در هند و چین را به تصرف خود درآورد. مستملکات هلند در اندونزی از حمایت بریتانیایی ها برخوردار شد و خارج از کنترل ژاپنی ها باقی ماند. بیشتر نفت مورد نیاز ژاپن از میادین نفت تحت کنترل هلند در اندونزی تأمین می گردید. به علاوه، بریتانیا و ایالات متحده دائماً به ژاپن فشار می آوردند تا تجاوز خود به چین را متوقف سازد. در اواخر سال 1941، بریتانیا، ایالات متحده و هلند، تهدید به قطع ارسال نفت به ژاپن در صورت عدم توقف تجاوزات این کشور به چین نمودند. ژاپن در دسامبر 1941، با حمله به مستملکات هلند، آمریکا و بریتانیا در حوزه اقیانوس اطلس، به این اقدام پاسخ داد. عامل مهم دیگری که به این تصمیم کمک کرد، موفقیت آلمان در برابر روسیه، بریتانیا، فرانسه و هلند بود.
نیروهای ژاپنی، مانند متّحدین آلمانی خود در ابتدا هر چه در جلو راهشان بود از بین می بردند. اما شش ماه بعد آنها در آب های خارج از جزیره میدوی شکست سختی خوردند. چهار ناو هواپیمابر از دست دادند و برتری دریایی آنها در اقیانوس آرام به سرعت از میان رفت. حتی بدون فاجعه میدوی، ژاپنی ها دچار دردسر بزرگی شده بودند. در سال 1940، ایالات متحده برنامه عمده ای را برای کشتی سازی آغاز کرد. تا اواخر 1942، نخستین ناوهای هواپیمابر سبک همراه با ناوشکن ها و رزمناوها وارد عمل شده بودند. تا سال 1945، آمریکا صاحب بیش از 100 ناو هواپیمابر به اضافه تعداد زیادی ناوشکن، رزمناو، و زیردریایی، نبردناو، شناورهای آبی - خاکی و کشتی های بازرگانی بود. ظرفیت صنعتی آمرکیا، ده برابر ظرفیّت صنعتی ژاپن بود. در درازمدت هیچ گونه رقابتی نمی توانست وجود داشته باشد. پس از میدوی، شانس دیگری برای پیروزی ژاپنی ها وجود نداشت. در حالی که ژاپنی ها خود را برای محاصره طولانی آماده می کردند، آلمان تلاش دیگری برای احیای دورنمای خود انجام داد. آلمان که در برابر مسکو و لنینگراد زمین گیر شده بود، تلاشی عمده در جنوب علیه استالینگراد، رودخانه ولگا و قفقاز صورت داد. هر سه این اهداف، بخشی از پیوند روسیه با کمک های نظامی و اقتصادی بودند که از بریتانیا و ایالات متحده می رسید. تا اواخر سال 1942، نیروهای آلمانی در حال نبرد در داخل استالینگراد و در حال پیشروی به قفقاز، به سوی میادین نفتی روسیه در دریای خزر بودند. نیروهای آلمان در استالینگراد مورد محاصره قرار گرفتند و این درحالی بود که نیروهایی که در قفقاز بودند به سرعت عقب نشینی کردند، مبادا آنها نیز مورد محاصره قرار گیرند. تلاش برای خلاصه کردن نیروهای آلمان در استالینگراد ناکام ماند و ارتش ششم که محاصره شده بود، نابود گردید. نیروهای آلمانی پیش از تهاجم بهاره روس ها دست به عقب نشینی زدند، اما به امید یک یورش دیگر به سمت شرق دوباره تجمع پیدا کردند و بازسازی شدند.
نبرد کورسک (1) در ژوئیه 1943 که بزرگ ترین نبرد زرهی تا آن تاریخ به شمار می آمد، حاصل این امر بود. آلمانی ها در این جنگ بازنده شدند. آنگاه، آلمان عقب نشینی بیست ماهه را از روسیه به سمت برلین و شکست نهایی خود را آغاز کرد. روسیه در طول جنگ با نیروهای زمینی آلمان در حال نبرد بود، اما این تنها صحنه شکست آلمانی ها نبود.
عملیات نظامی شمال آفریقا در سال 1941 که به صورت عملیات کوچک برای نجات متحد ایتالیایی آغاز شده بود، تبدیل به عملیاتی شد که فشار زیادی بر منابع در حال کاهش آلمان وارد می آورد. در اواخر 1942، نیروهای پیروزمند بریتانیا، آلمانی ها را از مرز مصر بیرون راندند و این هنگامی بود که نیروهای آمریکا در الجزایر فرود آمدند و نیروهای آلمانی را بین دو ارتش متفقین قرار دادند. آلمانی ها به سیسیل عقب نشینی کردند و متفقین سریعاً به آنجا حمله کردند. آنگاه در سال 1943 نیروهای آلمانی و ایتالیایی به سرزمین اصلی ایتالیا عقب نشینی کردند.
متفقین به ایتالیا هجوم بردند و ایتالیایی ها در اواسط 1943 تسلیم شدند. نیروهای رزمی ایتالیا، در ایتالیا و بالکان جای خود را به نیروهای آلمانی دادند که عمدتاً از پادگان های واقع در خاک فرانسه و یا از میان ارتش های تضعیف شده اعزامی به روسیه آمده بودند. نیروهای آلمانی که به سمت بالکان حرکت کرده بودند، دریافتند که دسته های پارتیزانی متعدد و سازمان یافته، نه تنها قسمت عمده ی تسلیحات ایتالیایی ها را به غنیمت گرفته اند، بلکه بسیاری از ایتالیایی ها تسلیم شده را نیز به خدمت گرفته اند. آهنگ زد و خوردها، فوراً شدت یافت و نهایتاً به زیان آلمانی ها تمام شد و یوگسلاوی به تنها کشور اشغال شده ای تبدیل گردید که توانست خود را آزاد سازد.
1943، برای ژاپنی ها نیز سال بدی بود. نیروهای دریایی، هوایی و زمینی آمریکا به استراتژی پرش از روی جزایر خود که آن را در اوت 1942 در گوادال کانال آغاز کرده بودند، ادامه دادند. نارسایی نیروهای نظامی و صنایع ژاپنی ها خود را با سلسله شکست های متوالی از 1943 تا 1944 و 1945 نشان داد نیروهای آمریکایی جزیره به جزیره پیش می رفتند و ژاپنی ها را پس از غرق کردن کشتی های جنگی و نابود کردن هواپیماهایشان دور می زدند و بسیاری از آنها را می گذاشتند تا از گرسنگی بمیرند. پیش از آنکه جنگ به پایان برسد تعداد اندکی از ژاپنی ها خود را تسلیم می کردند. جزایری که نیروهای آمریکایی تصرّف کرده بودند، به اندازه کافی بزرگ بودند تا برای بمب افکن های سنگین به عنوان فرودگاه مورد استفاده قرار گیرند. تا اواخر 1944، این بمبن افکن ها مأموریت های پرواز خود را علیه ژاپن از پایگاه هایشان در ماریان شروع کرده بودند. میلیون های غیرنظامی ژاپنی، بر اثر این حملات جان خود را از دست دادند. صنایع ژاپن بر اثر عملیات زیردریایی هایی آمریکایی علیه کشتیرانی ژاپن (90 درصد از ظرفیت آن تا 1945 نابود شده بود)، فلج شده بود. در سال 1945، مردم ژاپن در صورتی که جنگ تا 1946 به طول می انجامید با احتمال مرگ میلیون ها نفر (بر اثر قحطی) مواجه بودند.
تنها منطقه ای که در آن تجاوز ژاپنی ها موفق بود، چین بود. از اواخر دهه 1930 تا اوایل 1943، نیروهای ژاپنی عمدتاً عملیاتشان محدود به منچوری، بخش هایی از شمال چین و شهرهای ساحلی عمده بود. در سال 1943، مهندسان آمریکایی کار احداث پایگاه های هوایی در چین مرکزی را برای استفاده بمب افکن های سنگین آغاز کردند. در سال 1944، ژاپن چندین بار تلاش کرد تا این پایگاه ها را اشغال کند و تا حدودی نیز موفق بود. با این حال، نیروهای زمینی ژاپن با گسترش بیش از حد در برابر نیروهای چینی قرار گرفتند که پرتعدادتر اما ناکارآمدتر و به لحاظ سیاسی نیز دچار تفرقه بودند. همچنین بسیاری از بهترین واحدهای ژاپنی در سال های 1942 و 1944، به حوزه اقیانوس آرام اعزام شده بودند. در اواخر 1944، جنگ در چین به پایان رسید، چون هیچ یک از طرفین دارای توان کافی برای شکست دادن طرف دیگر نبود.
در ژوئن 1944، نبردهای متفقین در نرماندی به فرانسه هجوم بردند. یک ماه بعد، تهاجم کوچک تری از طریق بندر مارسی صورت گرفت. در ماه سپتامبر، نیروهای آلمانی توانستند مهاجمان را در طول مرز آلمان متوقّف سازند. در این ماه، آلمان با گردآوری آخرین نیروهای ذخیره خود، آخرین تهاجم خود را در ناحیه آردن در جنوب بلژیک صورت داد. این تهاجم نیز با شکست رو به رو شد. در ماه ژانویه، متفقین پیشروی خود را از سر گرفتند و در ماه مارس از راین عبور کردند. در اوایل ماه مه، نیرهای متفقین و روسیه، در مرکز آلمان با یکدیگر ملاقات کردند و جنگ در اروپا تقریباً به پایان رسید. پارتیزان های ناسیونالیست و ضد کمونیست که به غرب روسیه بازگشته بودند تا اوایل دهه 1950 به جنگ خود ادامه دادند.
در حوزه اقیانوس آرام، نیروهای بریتانیا و هند سرانجام نیروهای ژاپنی را تا تابستان 1945 از برمه بیرون راندند. دراوت 1945، ایالات متحده دو بمب اتمی بر ژاپن فرو ریخت. این امر باعث شد تا ژاپنی ها کلیه امیدهای خود را از دست بدهند و به سرعت تسلیم شوند. یک هفته پیش از بمباران، روس ها علیه ژاپن وارد جنگ شده و تهاجم زرهی عظیمی را به منچوری آغاز کرده بودند. نیروهای ژاپنی در آن منطقه هرگز آنقدر قوی نبودند که جنگی را آغاز کنند. (درخواست برای نیروهای تقویتی از جنوب چین و اقیانوس آرام برخی از بهترین واحدها را از منطقه دور کرده بود). نتیجه، عبارت بود از یکی از موفق ترین عملیات مکانیزه جنگ. آکادمی های نظامی روسیه هنوز از این عملیات به عنوان نمونه ای برای آنچه که یک تهاجم مکانیزه باید باشد، استفاده می کنند.

پی نوشت ها :

1- Battle of kursk

منبع: ترور نویت، دوپویی؛ (1381) تاریخ جنگ ها، پیروز ایزدی، تهران: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، دانشکده فرماندهی و ستاد معاونت پژوهش، 1381.

 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.