نویسنده: رامین رامین نژاد
حضرت لوط (علیه السلام) معاصر حضرت ابراهیم (علیه السلام) بود. نام آن حضرت در قرآن کریم 27 بار (1)، در تورات 32 بار (2)، در زبور داوود 1 بار (3)، در انجیل لوقا 3 بار (4) و در انجیل برنابا 1 بار آمده است.(5) آن دو پیامبر در دوره ی جوانی در شهر اور - مَقرِّ حکومت نمرود - اقامت داشتند و عامل دستورهای الهی در آن دیار بودند، اما چنان که در شرح زندگی حضرت ابراهیم (علیه السلام) گذشت، مردم آن شهر نه تنها دست از کفر و شرک خود برنداشته، به خدای یکتا ایمان نیاوردند، بلکه قصد جان ایشان کردند، اما خداوند، رسولان خود را از شرّ مشرکان رهانید و به سرزمین دیگری رهسپار فرمود؛ چنان که در قرآن آمده است: «خداوند لوط و ابراهیم را با هم نجات داده و به سرزمین پر برکت برای عالمیان آورد».(6) این سرزمین جدید «کنعان» بود که امروزه در محدوده ی غرب اردن و شرق فلسطین واقع شده است.(7) حضرت ابراهیم و لوط (علیهما السلام)، سال با یکدیگر همراهی و مرافقت کردند تا آن که به فرمان خداوند، ابراهیم خلیل (علیه السلام) در حبرون (الخلیل) ساکن شد و لوط نبی به سمت شرق کوچید و در حاشیه ی شرقی بَحرُ المیِّت مسکن گزید و بر مردم شهرهای «سُدوم» و «عَمورا» که قومی شریر بودند، مبعوث شد.(8)
مردم این شهرها مرتکب گناهان بزرگ و فحشا می شدند و این کار نزد ایشان ناپسند نبود. گفتار و اندرزهای مشفقانه ی حضرت لوط (علیه السلام) نیز در آن ها تأثیر نکرد و همچنان بر عصیان و کفر خویش اصرار ورزیدند، پس روزی ملائک الهی در هیبت انسان ها به دیدار لوط پیغمبر (صلی الله علیه و آله) آمدند و چون مردم شهر از ورود آنان آگاه شدند، بر درخانه ی او جمع شدند و مهمانان تازه وارد را طلب کردند. لوط (علیه السلام) قومش را ملامت کرد و فرمود: آیا شرم نمی کنید؟ ایشان مهمانان من هستند. اما آن جماعت عاصی پراکنده نشدند. آن گاه فرشتگان الهی لوط (علیه السلام) را خبر دادند که ما فرستادگان پروردگار و مأمور به عذاب و هلاک این قوم شریریم. همه ی اهل بیت خویش، مگر زن کافره ات را بردار و از این شهر خارج شو که عذاب نزدیک است. و چون لوط و خانواده اش از شهر سدوم دور شدند، صبحگاهان سنگ های متراکم نشان دار بر شهر باریدن گرفت و تمامی آن قوم هلاک شدند.(9) تورات نیز حکایت قوم لوط را تقریباً به همین گونه آورده است که «آن گاه که خداوند باران گوگرد و آتش را بر سُدوم و عموراه ... از آسمان بارانید».(10) قرآن کریم نیز پس از نقل این واقعه می فرماید: «ویرانه های سرزمین آن ها، هنوز هم بر سر راه همیشگی (مسیر کاروان ها) است».(11)
باستان شناسان، بقایای شهر سُدوم را در حاشیه ی شرقی دریاچه ی بحرالمیت شناسایی کرده اند. هنوز هم آثار برخورد اشیای آتشین با سطوح صخره ها و سنگ ها نمایان است و قلوه سنگ های سفید رنگ و عجیبی حاوی اکسید بُرنز که هیچ تناسب و سنخیّتی با خاک و زمین آن دیار ندارند، در سراسر منطقه پراکنده است و چنان است که گویا در هنگام برخورد با زمین، سطح سنگ ها و صخره ها را ذوب کرده، در آن فرو رفته اند.
در تورات آمده است که حضرت لوط نبی (علیه السلام) پس از خروج از شهر سدوم، به شهر کوچک «صوعِر» و از آن جا به کوه های مجاور رفت (12)، امّا مورّخان مسلمان از روستایی به نام «بنی نَعیم» در نزدیکی حرم ابراهیمی نام برده اند و نوشته اند که حضرت لوط پیغمبر (علیه السلام) پس از نزول عذاب بر شهر سدوم به «زُعِر» (صوعر) و از آن جا به این ناحیه آمد و هنگامی که به این موضع رسید و وعده های الهی را محقق یافت، سر به سجده نهاد و گفت: «اَیْقَنتُ انَّ وَعْدَ اللهِ حَقُّ». (یقین نمودم که وعده ی پروردگار درست است).(13) از این رو، سجده گاه او به نام «مسجد یقین» نامگذاری شد.
روستای بنی نعمی در 8 کیلومتری شمال شرقی الخلیل و در ارتفاع 951 متری از سطح دریا قرار دارد. این مکان در ابتدا آبادی بسیار کوچکی بود، پس از فتوحات اسلامی به «کَفَرْ بِریک» (14) تغییر نام داد و از زمانی که قبیله ی مسلمانان «نَعیمیّین» در جنوب فلسطین استقرار یافت و طایفه ای از آن قبیله در ناحیه ی کفر بریک ساکن شد، این روستا به آن ها منسوب گشت و تاکنون به نام بنی نعیم شناخته می شود. در سال 612 ق، اَلملکُ المُعظَّم عیسی ایوبی قریه کَفَر بِریک و زمین های اطراف آن را بر حرم ابراهیمی وقف کرد.
مزار منوّر حضرت لوط نبی (علیه السلام) در این روستا واقع گردیده است. ضریحی چوبی به ارتفاع تقریبی 2 متر و به سبک مَملوکی در وسط اتاق آرامگاه بر روی قبر مطهر قرار گرفته و با پارچه ی سبز رنگی پوشانده شده است. تابلویی در کنار ضریح مطهر دیده می شود که با خط ثلث جلی بر آن چنین نوشته اند: «هَذَا قَبْرُ لوطِ النَّبی عَلیهِ السَّلام». کف روضه ی مبارک با موزاییک های 20×20 پوشانده شده است. فضای داخلی بقعه ی مبارکه از وسعت کمی برخوردار است. دو درب چوبی قرینه در دو طرف روضه وجود دارد. در بالای یکی از درهای ورودی، سنگ تعمیر بنای حرم حضرت لوط (علیه السلام) نصب شده است که خبر از تجدید بنای بقعه در اواخر قرن هشتم هجری دارد و عبارت آن بدین گونه است:
«بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ. جَدَّدَ عِمارَه مَقامِ نَبیِّ اللهِ لُوط علیهِ السَّلام، مَوْلانا السُّلطان المَلکِ الفاروج بنِ السُّلطان المَلک الظّاهرِ بَرَقوق خَلَّد الله مُلکَهُ وَ صَلَّی الله عَلی سَیِّدنَا محمد و آله و صَحْبه وَ سَلَّم...». (به نام خداوند بخشاینده ی مهربان. بنای مدفن لوط، پیغمبر خدا - که سلام بر او باد - را سَرور ما، سلطان ملک فاروج پسر سلطان ملک ظاهر بَرَقوق [حکومت 801 - 875] - که خداوند حکومت او را پاینده دارد - مرمت کرد، و درود و سلام خدا بر سیّد ما -محمد- و خاندان او و اصحابش باد ...) (15)
در کنار حرم حضرت لوط (علیه السلام)، مسجدِ «یقین» قرار دارد و آن ابعاد 10×70 متر است. جغرافی دانان و سفرنامه نویسان مسلمان از این بقعه ی مبارکه و مسجد مجاور آن در آثارشان یاد کرده اند. از جمله ابن بطوطه (درگذشته به سال 779 ق) در سفرنامه اش چنین آورده است: «... تربت لوط (علیه السلام) در نزدیکی حرم ابراهیمی بر فراز تپه ای مُشرف به عورِ شام واقع شده است و بر روی قبرش عمارتی نیکوست با نمایی سفید رنگ... و در نزدیکی تربت لوط (علیه السلام)، مسجد یقین بر فراز تپه ی مرتفعی قرار دارد».
ابن بطوطه همچنین افزوده است که مزار فاطمه، بنت حسین بن علی (علیه السلام) در نزدیکی همین مسجد است و بر بالا و پایین قبرش دو لوح از سنگ مرمر است که با خطی زیبا بر آن نوشته اند: «بِسم الله الرحمن الرحیم. للهِ العِزَّةِ وَ البَقاءِ وَ لَهُ ما ذَرَأ وَ بَرَأَ وَ عَلی خَلقِهِ کَتَبَ الفَناءَ وَ فی رَسولِ اللهِ اُسْوَةٌ. هَذَا قَبْرُ اُمِّ سَلْمَه - فاطمه بنتِ مُحمد بن اَبی سَهلِ النَّقاش فی مِصر» و سه بیت شعر در مدح آن بانوی گرامی نوشته شده است.(16)
مؤلّف الانس الجلیل که کتابش را در سال 901 ق نگاشته است، مدفن حضرت لوط پیامبر (صلی الله علیه و آله) را چنین شرح داده است:
«و اما قبر لوط [علیه السلام] در روستایی به نام کَفَربِریک در فاصله ی یک فرسخی مسجد الخلیل است و نقل شده که در غاری به دور از مسجد قدیمی [روستا]، خانه ای هست که بیست پیامبر در آن مدفون اند و زوّار به قصد زیارت به آن جا می آیند».(17)
ابن بطوطه نیز آورده است که «می گویند در جنوب جامع اَبْیَضِ این شهر، سیصد تن از پیغمبران را دفن کرده اند».(18) اگرچه در روایت های اسلامی به مدفن حضرت لوط نبی (علیه السلام) تصریح نشده، ولی شواهد و قراین حاکی از آن است که حضرت لوط (علیه السلام) که پس از نزول عذاب بر شهر سدوم همه ی اموالش را رها کرده و از شهر خارج شده بود، نزد ابراهیم (علیه السلام) در الخلیل بازگشت؛ همان گونه که از نوجوانی یار و همراه آن حضرت بود.
لوط (علیه السلام) یکی از مظلوم ترین پیامبران است؛ چرا که قوم او نَه تنها به خداوند ایمان نیاوردند و سخنان او را به استهزا گرفتند، بلکه از شکستن حریم خانه ی آن حضرت نیز ابا نکردند.
پی نوشت ها :
1. قمر / 32، 33؛ انبیاء /73؛ صافات /133؛ عنکبوت /32.
2. تورات، سفر تکوین، 11.
3. زبور داوود، 8/83.
4. انجیل لوقا، 28/17، 29، 32.
5. انجیل برنابا، 6/80.
6. انبیاء/71.
7. تورات، سفر تکوین، 5/12.
8. همان، 12/13، 13.
9. حجر/59 - 77؛ هود / 83 -77.
10. سفر تکوین، 25/19.
11. حجر /76.
12. سفر تکوین، 22/19، 23، 30.
13. مجیرالدین حنبلی، الانس الجلیل، 160/1.
14. لغت «کفر» به معنی «روستا» و «بریک» تحریفی از یک نام رومانی است.
15. دو سطر کوتاه در پایین سنگ نبشته ناخواناست و به احتمال، تاریخ مرمّت را ذکر نموده است.
16. رحله ابن بطوطه، 94- 93.
17. مجیرالدین حنبلی، الانس الجلیل، 72.
18. رحله ابن بطوطه، 98.