شبیه سازی انسانی، واکنش ها و پیامدهای اخلاقی آن

انتشار خبر تولد نخستین انسان شبیه سازی شده از جمله مسائل جدید پزشکی مطرح شده در جهان است که بسیاری از اندیشمندان ادیان الهی و دانشمندان علوم مختلف به آن واکنش نشان داده و در رابطه با آن اظهارنظر کرده اند. به طور
دوشنبه، 25 دی 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
شبیه سازی انسانی، واکنش ها و پیامدهای اخلاقی آن
شبیه سازی انسانی، واکنش ها و پیامدهای اخلاقی آن

 

نویسندگان: غلامحسین توکلی(1)
سنا جوانمردی(2)




 
 شبیه سازی انسانی، اخلاق، کرامت انسان

چکیده:

انتشار خبر تولد نخستین انسان شبیه سازی شده از جمله مسائل جدید پزشکی مطرح شده در جهان است که بسیاری از اندیشمندان ادیان الهی و دانشمندان علوم مختلف به آن واکنش نشان داده و در رابطه با آن اظهارنظر کرده اند. به طور خلاصه شبیه سازی عبارت است از تولید موجودی مشابه نسخه اصلی به روشی غیرجنسی. امروزه بحث از شبیه سازی در کانون توجه صاحب نظران عرصه های گوناگون قرار دارد. مخالفان به کار بستن این تکنیک، دلایلی بر ضد آن اقامه می کنند. برخی از این دلایل کلامی، پاره ای فقهی و برخی اجتماعی اند. اما کسانی با نگاه اخلاقی بر آن شده اند تا شبیه سازی انسانی را از منظر اخلاقی نقد کنند. با رویکرد اخلاقی عمدتاً شش دلیل بر ضد شبیه سازی اقامه شده است: یک. مخاطرات امنیتی و سوء استفاده از انسان شبیه سازی شده. دو. بی توجهی به رفاه و ابعاد انسانی زندگی فرد شبیه سازی شده، سه. بی هویتی فرد شبیه سازی شده، چهار. نقض کرامت ذاتی انسان، پنج. ودیعه بودن جسم انسان و شش. نابودی جنین های ناخواسته. از سوی دیگر نیز طرفداران این پدیده در پاسخ به مخالفان دلایلی اقامه نموده اند که در طول این نوشتار به تفصیل بیان شده است. این که شبیه سازی چیست و چه مسائلی پیرامون آن مطرح است و چه اقداماتی در سطح جهان و مجامع بین المللی در واکنش به آن انجام شده است همه از نکاتی هستند که نوشتار حاضر به بررسی آن ها خواهد پرداخت.

آشنایی با پدیده شبیه سازی و طرح مسئله

در باب پدیده ی شبیه سازی در علوم مختلف تعاریف متعددی بیان شده است و هر کدام با زبان خود سعی در تعریف درست و دقیق این پدیده ی نوظهور دارند. در زیر نمونه هایی از این تعاریف به منظور آشنایی بیشتر، و دریافت بهتر مفهوم درست این پدیده آورده شده است.
«شبیه سازی که به آن «کلونینگ(3)» گفته می شود، از ریشه «کلون»(4) است که یک واژه ی یونانی است و معنای لغوی آن « جوانه زدن و تکثیر کردن» است. « کلونینگ» در علم زیست شناسی عبارت است از «تکثیر موجود زنده بدون آمیزش جنسی» و فعلاً به عمل کاشت جنینی در رحم اطلاق می شود که ابتدا در آزمایشگاه تولید شده باشد. و فرآیند آن به این ترتیب است که محققان ابتدا هسته های یک تخمک را با DNA سلول های دیگر جایگزین نموده، سپس تخمک بازسازی شده را در آزمایشگاه مورد مراقبت قرار می دهند تا تقسیم شده، و به جنین تبدیل شود. چنانچه جنین مزبور در رحم کاشته شود و از آن انسانی به وجود آید، شبیه سازی مولد انسان صورت گرفته است»(مهاجری، 1381، ص 1 و 2).
بنابراین در علم زیست شناسی، هر یک از موجودات جدید را کلون می گویند. کلون ها از نظر ژنتیکی (وراثت) شبیه به هم هستند و اگر تعداد آن ها زیاد باشد، تشکیل کولونی(5) می دهند. کولونی عبارت است از گروهی از ارگانیسم ها و یا گروهی از سلول ها که از یک ارگانیسم واحد بدون آمیزش جنسی تکثیر یافته باشند و به زبان ساده کلونیک عبارت است از کلون سازی؛ یعنی مشابه سازی یا دوقلو و چند قلو سازی موجود زنده بدون آمیزش جنسی(اشرفی، 1376، ص 66).
و اما اگر بخواهیم خارج از مباحث علمی و ساده تر شبیه سازی را تعریف کنیم می توانیم این گونه بگوییم که:
به زبان ساده شبیه سازی چیزی شبیه قلمه زنی در عالم گیاهان است. شباهت شبیه سازی با قلمه زدن در این است که در هر دو روش، عمل تولیدمثل، بدون انجام لقاح انجام می گیرد. در قلمه زدن، شاخه یا ریشه ای را از درخت جدا کرده و در جای دیگر می کارند و بعد از مدتی این شاخه یا ریشه، ریشه دوانده و مواد غذایی خود را از خاک می گیرد و رشد می کند (خرمی، 1382، ص 162).
از قدیم الایام برای تکثیر انواع درختان گاه بذر آن را در زمین می پاشیدند و گاه از قلمه استفاده می کردند. در این روش نیز قطعه بسیار کوچکی از بدن یک انسان را برمی دارند (غالباً قطعه ای از پوست این قلمه انسانی در آن محیط مساعد پرورش می یابد و بعد از طی دوران جنینی متولد می شود؛ در حالی که نه پدری داشته و نه مادری بلکه شبیه کسی است که آن قلمه از بدن او جدا شده است؛ آنچه گفته شد گونه ی معمول شبیه سازی است، شبیه سازی گونه های دیگری هم دارد که به اختصار به برخی از انها اشاره می کنیم:
- «شبیه سازی الکترومغناطیسی:
در این روش، سیم های ظریف و حساس از یک دستگاه اختراع شده، به نقاط خاصی از مغز شخصی که باید از او کپی برداری شود و کسی که خصوصیات به او منتقل می شود، وصل می شود. سپس این دستگاه تمام شناخت ها و علوم ذخیره شده در نزد شخص اول را کپی گرفته و تمام ذخیره های علمی موجود در مغز شخص دوم را پاک می کند تا این کپی جایگزین معلومات قبلی شود.
- راه کشت:
مغز یک انسان مرده در سر انسان زنده ای کار گذاشته می شود تا این شخص زنده در تفکراتش نسخه ای مطابق با شخص مرده باشد.
- جراحی ژنتیک:
در این شیوه سلول هایی که سالم مانده اند از عضو آسیب دیده فرد بیمار توسط جراحی ژنتیک جدا می شوند و در لوله های آزمایشگاهی بارور می شوند و بعد از آنکه به یک عضو کامل (چشم، قلب، یا ...) تبدیل شد، آن را در بدن بیمار کار می گذارند»(مهاجری، 1381، ص 4 و 5).
درباره ی انواع شبیه سازی که در اینجا نام بردیم احکام اخلاقی متفاوتی وجود دارد و هر یک از انواع شبیه سازی دارای احکام اخلاقی مخصوص خود می باشند. اما دو نوع تقسیمی که در بررسی های اخلاقی این مسئله تاثیرگذار است، عبارت است از تقسیم شبیه سازی به انسانی و حیوانی و دیگری تمایز گذاشتن میان شبیه سازی برای تولید مثل و شبیه سازی درمانی.

تاریخچه شبیه سازی

پیش از هرگونه بحث در باب چالش های حاصل از این پدیده ابتدا باید پیشینه و روند سیرتکاملی تدریجی آن را بررسی و دنبال کرد.
در واقع تاریخچه شبیه سازی به دهه ی سوم از قرن بیستم برمی گردد که اولین بار در مورد گیاهان صورت پذیرفت. با این روش، سلول گیاهی را بارور می کردند اما موفق به شبیه سازی نشدند. در سال 1960 نباتات را شبیه سازی می کردند. در سال 1993، این کار را در مورد حیوانات انجام دادند و از این راه، در ایتالیا موفق شدند گوساله هایی را تولید کنند که گرچه کاملاً شبیه به گاوی نبودند که از سلول پستان آن، کلون شده بود، اما شباهت بسیار زیادی به آن داشتند. سپس در سال 1997 پروفسور ویلموت و همکارانش این فناوری را در همانندسازی گوسفند در مؤسسه رازلین در کشور اسکاتلند به کار گرفتند و پس از 200 تجربه ی ناموفق، سرانجام موفق به تولید بره ای به نام "دالی(6)" شدند. بعدها این روش بر روی پستانداران دیگر نظیر میمون و گربه نیز انجام شد (شبیه سازی و موضع گیری دین و جامعه، ص 58).
تاکنون تمامی تلاش ها در راه شبیه سازی بر روی نباتات و حیوانات انجام گرفته شده بود و هنوز خبری از شبیه سازی انسانی نبود و موفقیتی هم در این مورد به چشم نمی خورد تا اینکه:
سرانجام در سال 2002، دکتر بریژیت بواسیله (7) مدیر شرکت امریکایی کلوناید (8) تولد نخستین انسان شبیه سازی شده را اعلام کرد. این نوزاد دختر با استفاده از سلول پوست تن زن آمریکایی 31 سال به وجود آمده و در روز 27 دسامبر 2002 با زایمان سزارین متولد شده است. کودک متولد شده را "حوا" نام گذاشتند. این کودک هنگام تولد سه کیلو و دویست گرم وزن داشت. این موسسه همچنین خبر تولد انسان های کلون شده دیگری را انتشار داد (نوری دلوئی، 1384، ص 143).
دکتر بریژیت در کتابی همانند سازی را تحقق بخش رویای همیشگی بشر، یعنی جاودانگی دانسته است. موسسه مذکور در پی فشارها و مخالفت های وسیع و درخواست افکار عمومی و دادگاه برای انجام آزمون دی ان ای روی مادر و فرزندان مورد ادعای موسسه اقدام نمود اما هیچگاه این ادعاها به اثبات نرسیده و بسیاری از دانشمندان آن را بی اساس و نوعی حقه بازی می دانند (صادقی، ص 184).
آیا این بحث به طور عینی و عملی در همین یک مورد تحقق یافته است یا نه مشخص نیست اما تولد فرزندان دیگری نیز به روش شبیه سازی محال نیست. در پی انتشار این خبر، ادعاهای دیگری نیز از جانب کشورهای مختلف اروپا و آمریکا در مورد جنین های شبیه سازی شده مطرح شد. به اعتقاد بعضی، همانند سازی انسان مدت ها پیش از اعلام عمومی آن به وقوع پیوسته است: پیشرفت سریع علم ژنتیک بشر کنجکاو را در بسیاری از زمینه ها توانا ساخته و به احتمال زیاد این انسان ها سال ها قبل متولد شده اند. اما آنچه واضح می نماید این است که نمی توان به طور دقیق تاریخ اولین شبیه سازی را مشخص کرد و فهمید که آیا تاکنون انسانی از این طریق شبیه سازی شده است یا خیر چرا که این پدیده به دلیل مخالفت های فراوانی که در پی داشته بیشتر در آزمایشگاه های مخفیانه و به دور از هرگونه اطلاع رسانی دقیقی صورت می گیرد و سعی می شود که نتایج حاصل از آن هم افشا نگردد. در هر صورت مهم آغاز این پدیده و مهم تر از آن پیامدهای حاصل از آن می باشد چرا که اگر بشر بتواند به چنین تکنیکی دست پیدا کند نتایج حاصل از آن بر تمام ابعاد زندگی انسانی تاثیر خواهد بود نتایجی که قابل چشم پوشی نیست و باید با دقت بیشتری مورد مطالعه قرار گیرد.

پی آمدهای شبیه سازی

انتشار خبر موفقیت آمیز شبیه سازی در سال 1997 م. موجی از حیرت و نگرانی های درباره ی آینده ی این تکنیک پیش کشید و متفکران حوزه های گوناگون را به خود مشغول ساخت. مهم ترین نگرانی آن بود که آیا کاربست چنین تکنیکی درباره ی انسان رواست و می توان در آینده شاهد استفاده ی گسترده ای از این دستاورد بی نظیر مهندسی ژنتیک بود، و اگر چنین شود، سرشت و سرنوشت انسان در آینده چه خواهد شد. و چه پیامدهایی در بر خواهد داشت (اسلامی، 1386، ص 56).
ریچارد هایس (9) در مقاله ای تحت عنوان فرزندان ژنتیکی بیان می کند که: با پیشرفت علم و به ویژه دانش ژنتیک گروهی از دانشمندان و متخصصان این فن برآنند که با دست کاری و به اصطلاح خودشان اصلاح ژن ها، نسل انسان های امروزی را براندازند و انسان هایی با طول عمر بیش از 200 سال و توانایی های بدنی فوق العاده در آزمایشگاه تولید کنند که از همه لحاظ نسبت به انسان های امروزی برتری داشته باشند در حالی که چشم و گوش خود را به روی عواقب وخیم آن مانند اختلافات طبقاتی بی سابقه، کشمکش ها و زد و خوردها و بدتر از همه زیر پا گذاشتن قانون برابری طبیعی انسان ها که در تمام ادیان بر آن تاکید شده و اکثر نظام های حکومتی کنونی بر پایه ی آن بنا شده است بسته اند و دولت ها هم واکنشی نشان نمی دهند (هایس، 1383، ص 88).
در واقع پی آمدهای شبیه سازی در دو بخش قابل بیان است:

پی آمدهای مثبت:

شبیه سازی، در اصل ایده ی بدی نیست؛ اینکه دانشمندان بتوانند حیوانات یا گیاهان را با کیفیت مطلوب به تولید انبوه برسانند جذاب است. با کمک محققان و مهندسان ژنتیک می توان حیواناتی را به وجود آورد که از اعضای بدن آنها برای پیوند انسان ها استفاده شود و یا از طریق جراحی ژنتیک سلول های سالم مانده از عضو آسیب دیده را به یک عضو کامل تبدیل کرد و یا از موادی که حیوانات در بدنشان تولید می کنند، در داروسازی استفاده کرد و یا به کمک شبیه سازی حیوانات، نسل گونه هایی از موجودات زنده را که در حال انقراض هستند، حفظ کرد.
موارد ذیل نمونه هایی دیگر از پی آمدهای مثبت شبیه سازی می باشند:
- پیوند عضو انسان شبیه سازی شده به کسی که از او شبیه سازی شده است، برای طولانی کردن مدت عمر شخص اصلی(ایجاد اندام یدکی).
- تداعی و ایجاد خاطره برای بازماندگان شخص اصلی که فوت کرده است.
- می توان جفت های نازا را صاحب فرزند دارای ژن های مادری یا پدری نمود.
- با به کارگیری درست فناوری کلونینگ می توان فعالیت سلول های آسیب دیده را با تکثیر سلول های جدید و جایگزین کردن آنها تجدید کرد.
- به وجود آوردن انسان های سالم برای جبران خطرهای ناشی از بیماری های ارثی نهفته در برخی ترکیب های جنسی.
- تنظیم جنس کودکان و انسان ها در آینده و ...
همانطور که می بینیم تمام پی آمدهای حاصل از همانند سازی منفی نمی باشد و انسان با استفاده از این فناوری می تواند به بسیاری از بیماری هایی که بشر را در طول قرن ها آزرده است پایان دهد.
دکتر بهاروند در این زمینه می گوید: «بخش درمانی همانند سازی هم به این صورت است که هر سلول بالقوه توان تبدیل به همه سلول های اعضاء را دارد. پس می توان در آزمایشگاه رشد را متوقف کرد و فقط به یک سلول خاص، مثلاً قلب، یا عصب، اجازه رشد داد. سلول های بنیادی که بالقوه می توانند همه چیز شوند، در آزمایشگاه برای تولید یک عضو خاص هدایت می شوند»(بهاروند، 1384، ص 8).
یکی دیگر از سایر کاربردهای مفید همانند سازی به این صورت می باشد که: ژن مورد نظرمان را از سلول یک موجود زنده خارج کنیم و در داخل سلول دیگری جای دهیم. برای مثال، ژن تولید شیر در گاو را جدا می کنیم و آن را درون سلول یک مخمر تک سلولی فعال می کنیم. در نتیجه، برای تولید شیر، نیازی به نگهداری از حیوان بزرگی با جثه ی گاو نیست. یک تک سلولی کوچک کار ترشح شیر را انجام خواهد داد. این روند در صنایع غذایی انقلاب بزرگی ایجاد می کند.
در واقع بسیاری از دانشمندان هدف از شبیه سازی را به نتیجه رساندن شبیه سازی درمانی، و استفاده ی درست و مفید از این پدیده می دانند. روشی که در آن می توان سلول هایی برای مبتلایان به بیماری های مرگبار ساخت، سلول های دیگر با تهاجم بدن بیمار مواجه نمی شوند چرا که از نظر ژنتیکی کاملاً مشابه سلول های خود فرد هستند. چند سلول از بدن فرد مبتلا به دیابت گرفته می شود و هسته ی سلول بیمار به جای هسته ی یک سلول تخم قرار می گیرد. سلول تخم حاصل در رحم زنی کاشته می شود و فردی با خصوصیات ژنتیکی شخص مبتلا به دیابت به وجود می آید. اگر به جای این کار، سلول تخم حاصل را در آزمایشگاه رشد دهیم، در میان سلول های به وجود آمده، انواعی از سلول به نام سلول های بنیادی یافت خواهند شد. سلول های بنیادی از قابلیت تبدیل به بافت های مختلف بدن برخوردار هستند. در فرد مبتلا به بیماری قند، دانشمندان سلول های بنیادی را به سلول های سازنده ی انسولین تبدیل می کنند. جایگزین کردن سلول های مذکور در بدن بیمار سبب بهبود وی خواهد شد.
«از شبیه سازی درمانی برای تولید بافت های انسانی با برخی از اندام های کامل انسان نظیر کلیه در درمان بیماران استفاده می شود»(جمعی از نویسندگان، 1386،ص 150).

پی آمدهای منفی:

«آنچه که برای دنیای امروز مسئله آفرین بوده است و به صورت معضل بزرگی درآمده است، شبیه سازی انسانی برای تولید مثل است؛ یعنی استفاده از شبیه سازی در تولید افراد با ویژگی های کاملاً انسانی. این مسئله نگرانی های اخلاقی، دینی و اجتماعی بسیاری را پدید آورده است»(جمعی از نویسندگان، 1386، ص 150).
شبیه سازی انسانی پی آمدهای منفی متعددی به دنبال دارد که به برخی از آن ها اشاره می شود:
- پی آمدهای هویتی:
انسان هایی که از این طریق متولد می شوند، فاقد هویت خانوادگی بوده، نه پدر و نه مادر و نه برادر و نه هیچ کس دیگری را جز شبیه خود ندارند. این کار تدریجاً سبب مرگ عواطف در میان انسان ها می شود، و از نظر حقوقی نیز همین مشکل فقدان هویت وجود دارد.
- پی آمدهای جسمانی:
بسیاری از پزشکان معتقدند انسان هایی که از این طریق به وجود می آیند از نظر جسمی مشکلات و کمبودهای فراوانی دارند، به خصوص اینکه تجربه نشان داده است که هرگونه انحراف از مجاری طبیعی با مشکلات متعددی همراه خواهد بود؛ مثلاً استفاده از غیر شیر مادر یا توسل به سزارین در مواردی که ضرورت ندارد، همیشه انبوهی از مشکلات را به همراه دارد.
در حال حاضر مطالعات علمی در باب شبیه سازی حیوانی نشان دهنده افزایش اختلالات در رشد حیوان شبیه سازی شده می باشد. که احتمالاً ممکن است در شبیه سازی انسانی نیز اتفاق بیافتد. همچنین به دلیل خطر بالقوه انتقال عفونی از عامل حیوانی، یا آسیب های فیزیکی ناشناخته حاصل از شبیه سازی برای سلامت انسان بسیار خطرناک می باشد. چرا که نوع انسان و شامپانزه ها که شبیه سازی می شوند از نظر ژنتیکی بسیار نزدیک هستند و این خطر سلامت انسان را دوچندان می سازد (Dinc,2003,p:241-242)
- شیوع قاچاق و تجارت اعضای بدن انسان با رواج شبیه سازی انسان:
اگر از تولید این گونه انسان ها جلوگیری نشود، دامنه فعالیت قاچاقچیان انسان از کنترل خارج خواهد شد و هر روز هزاران بچه همانند سازی شده، به منظور تهیه ی اعضاء و قطعات قابل پیوند به بدن دیگران، به وجود خواهند آمد.
- عوارض عاطفی و روانی:
فرزند شبیه سازی شده چون پدر مشخصی ندارد، به کمبودهای عاطفی و ناراحتی های روانی دچار شده، سرافکندگی و اندوه جانکاهی را تحمل می کند. بچه های یتیم، بی پدر هستند، ولی بی کس نیستند، اما این قبیل بچه ها هم بی پدرند و هم بی کس.
عوارض روانی دیگری که این پدیده به همراه دارد این است که فرزند شبیه سازی شده می داند نسخه ی اصل وی که قبل از او به دنیا آمده، در اثر بیماری فوت نموده است. او مسلماً از نظر روانی رفتار به هنجاری نخواهد داشت، زیرا دقیقاً زمان مرگ خود را می داند.
- انقراض نسل ها و تنوع آفرینش:
شبیه سازی انسان در نهایت به تولید و سیادت نسلی خاص (نژاد برتر)و انقراض گونه های دیگر بشر می انجامد. این در حالی است که نظام هستی بر تمایز و تفاوت گونه ها پایه ریزی شده، حذف تنوع در حقیقت، به معنای به خطر افتادن بقای نسل بشر می باشد (مهاجری، 1381، ص 17).
شیخ قرضاوی (مفتی مصری مقیم قطر) می گوید:‌«شبیه سازی با اصل تنوع مخلوقات که خداوند متعال نظام هستی را بر پایه آن آفریده است و در آیات قرآن مکرراً به آن اشاره کرده است، مخالف است و تنوع حکیمانه مخلوقات را از بین می برد و نظام زندگی اجتماعی و قواعد اخلاقی و حقوقی را در هم می ریزد.» از سوی دیگر اگر انسان های همشکل با خصوصیات فیزیولوژیک کاملاً مشابه (با اثر انگشت، گروه خون و «دی ان ای» واحد) متولد شوند، نظامات قانونی و حقوقی به هم می ریزد و شناسایی هویت انسان ها ناممکن می شود (همان، ص 17 و 18).
- پی آمد ابزاری و سیاسی:
شروع پرونده ی شبیه سازی، شاید در دست دانشمندان و محققان باشد، اما آینده ی آن را معادلات سیاسی و منافع فردی و گروهی رقم می زند. بسیاری از اکتشافات بشری در حال حاضر در مسیر نابودی انسان به کار برده می شود. بمب های هسته ای انبارشده در دنیا به تنهایی کافی است که ده بار زمین را نابود کند. دیوانگانی که امروزه بر جهان حکم می رانند و آرزوی جاودانگی و حاکمیت همیشگی را در سر می پرورانند، بسیارند. اگر این فن آوری به همین صورت ادامه یابد و روزی به دست یکی از دیکتاتورهای جهان بیافتد، چه اتفاقی خواهد افتاد؟‌ (همان، 18).
- پی آمدهای اخلاقی:
از نظر اخلاقی راهی را برای عدم تشکیل خانواده، عدم تحمل مشکلات آن و روی آوردن به طرق نامشروع اشباع غریزه جنسی و قناعت کردن به شبیه سازی برای کسب فرزند باز می کند، و هر زن و مرد دلخواه خود بچه ای را از بانک نطفه اختیار می کند.
مورد نام برده شده یکی از پیامدهای اخلاقی شبیه سازی می باشد در ادامه این مقاله به طور مفصل چالش های اخلاقی این پدیده خواهیم پرداخت.

واکنش های جهانی نسبت به شبیه سازی

با توجه به پیامدهایی که برای شبیه سازی برشمردیم باید دید واکنش گروه های اجتماعی، احزاب سیاسی، و ادیان مختلف در این باب به چه صورت بوده و در برابر این پدیده چگونه واکنش نشان داده و چه تصمیم هایی اتخاذ نموده اند. در مقابل شبیه سازی، مخالفت ها و اعتراضات زیادی از طرف محافل علمی-سیاسی جهان مسیحیت و جهان اسلام صورت گرفته است. که به بخش هایی از آن در چند قسمت اشاره می شود:

محافل علمی و سیاسی:

شبیه سازی از معدود موضوعاتی است که سیاستمداران و دانشمندان علوم طبیعی در حرکتی هماهنگ به مخالفت با آن پرداخته اند. در مجموع از نوامبر سال 2001، 24 کشور شبیه سازی کودکان را ممنوع کرده اند که آلمان و فرانسه، هند، ژاپن، آرژانتین، برزیل، افریقای جنوبی و انگلستان، از آن جمله هستند.
در مورد شبیه سازی نگرانی هایی در سطح جهان به چشم می خورد که از صحبت های عده ای از افراد سرشناس بین المللی کاملاً نمایان است؛ حتی برخی از مجریان شبیه سازی را به واکنش واداشته است؛ به عنوان مثال، آقای ریون در مورد احتمال پیشگیری و منع وی از انجام عملیات شبیه سازی می گوید، اگر در خشکی برای من ممکن نباشد در آب های اقیانوس های عمل شبیه سازی را به انجام خواهم رساند (دنیر، 1382، ص 153).
مراکز علمی جهان نیز با این امر مخالفت نموده اند؛ سازمان ملل متحد اعلام نموده است که از قراردادی که مانع شبیه سازی باشد حمایت می کند. دکتر «هری گریفمن» سخنگوی مؤسسه ی روسلین می گوید: شبیه سازی انسان قطعاً عملی قابل نکوهش است. «کویی شیرو ماتسورا» دبیر «یونسکو» طی بیانیه ای انجام هرگونه شبیه سازی را محکوم کرد و خواستار مقابله با این امر شد. سازمان بهداشت جهانی طی قطعنامه ای که در تجمع جهانی سالانه این سازمان به تصویب اکثریت رسید، شبیه سازی انسان از طریق تولیدمثل غیرجنسی، غیرقابل قبول خواند. دکتر «هانس برنارد وام برگ» آلمانی، شبیه سازی را نوعی بردگی می داند. مقامات آلمان نیز، بلافاصله اعلام کردند که آزمایش کلونینگ جنین انسان در آلمان، جرم علیه دولت (و در نتیجه جامعه) محسوب می شود و تا پنج سال محکومیت زندان را در پی دارد.
ژاک شیراک، رئیس جمهور فرانسه، همانند سازی انسان را یک اقدام جنایت کارانه خواند و خواستار ممنوع شدن آن در سطح جهان شد. او این عمل را مخالف حیثیت و شرافت انسانی و از نظر کشور فرانسه، محکوم دانست و از همه کشورها خواست تا با پیشنهاد فرانسه و آلمان درباره جلوگیری از شبیه سازی، همراهی کنند. (خبرنامه حقوق فناوری 1382، ص 57)
در انگلستان، برای کلونینگ انسان اجازه نامه لازم است و برای کار هیأتی از طرف دولت تعیین شده است و این هیأت نیز از صدور چنین اجازه ای، خودداری می کند. متجاوزان از این امر، به ده سال زندان محکوم خواهند شد (اشرفی، 76، ص 70). این کشور، در سال 2001 میلادی عمل شبیه سازی پژوهشی یا درمانی را قانونی اعلام کرد.
در ژاپن هرگونه تحقیق و پژوهش درباره همانندسازی انسان ممنوع است و اقدام به چنین عملی مجازات زندان تا ده سال و جریمه نقدی تا ده میلیون ین (معادل 85 هزار دلار) را در پی دارد (میرزاده، ص 48).
در هنگ کنگ، همانندسازی آدمی منع شده است و در تایوان نیز لایحه ممنوعیت آن، در شرف تصویب می باشد (سعیدی نژاد، 1381، ص 239). هماهنگونه که از گزارش های گردآوری شده نمایان است اکثر سیاستمداران و احزاب سیاسی و گروه های اجتماعی از آغاز این پروژه احساس خطر کرده و مخالفت خود را در برابر این پدیده ی نوظهور بشریت اعلام نموده و مجازات و قانون های خاصی را برای مقابله با ادامه ی آن در نظر گرفته اند.

جهان مسیحیت:

زمانی که خبر شبیه سازی انسان اعلام شد، بیشترین مخالفت ها از طرف گروهی از علمای مسیحی ابراز شد (بیم ها و امیدها، ص 36). آنان شبیه سازی انسان را دخالت در کار خدا دانستند.
کلیسای کاتولیک، مانند مسلمانان به صورت ویژه به نهادهای خانواده و شاخصه های الهی آن توجه کرده است و هرگونه کوشش در جهت شبیه سازی انسان را به طور قطعی محکوم نموده و این اقدام را غیر اصولی و خلاف کرامت انسانی می داند. نگرش کلیسای کاتولیک تفاوتی بین شبیه سازی انسان و درمان ژنتیکی نمی بیند بدین گونه هر دو را نپذیرفته و برای اینکه در مورد اخیر جنین شکل گرفته متعاقباً نابود می شود و این برخلاف ابتدایی ترین حق بشر یعنی زندگی می باشد. بنابراین، کلیسای مخالفت آشکار خود را نسبت به این موضوع اعلام کرد.
بر این اساس، انتقاد کلیسای کاتولیک به شبیه سازی انسان بیشتر ریشه ی الهی و اخلاقی داشته است که بزرگ ترین مشکل آنها از بین بردن کرامت انسانی و استفاده ی ابزاری از بشر و کاهش ارزش و نقش خانواده بوده است. اساس مخالفت کلیسای کاتولیک با شبیه سازی انسان اصولاً بخشی از مخالفت آن با سقط جنین و اتانازی (مرگ از روی ترحم) است که آن را در این حیطه مورد ارزیابی قرار دادند.
واتیکان تولید اولین نوزاد شبیه سازی شده را بیانگر نوعی باور وحشیانه دانست که فاقد اصول اخلاقی و انسانی است و شبیه سازی را نتیجه ی یک ذهنیت بی رحمانه برشمردند (خبرنامه حقوق فناوری، 1382، ص 67).
کلیسای کاتولیک روم زندگی را هدیه ای خدادادی، نه یک تولید صنعتی دانسته و شبیه سازی را مداخله در کار خدا می داند. «ریموند فلین» می گوید: تولیدمثل انسان اکنون به دست بشر افتاده است، در حالیکه این امر به پروردگار تعلق دارد (تازه های دانش 1381). بنابراین جهان مسیحی نیز با توسل به ادله و احکام دین مسیح با این امر به مخالفت برخاسته و خواستار توقف آن گردید.

جهان اسلام:

اسلام، روابط انسان ها را با یکدیگر به عنوان یک اصل زندگی مذهبی تلقی می کند و در واقع بر اساس حدیثی از قول حضرت رسول، نه دهم مذهب، روابط انسان ها با یکدیگر را شامل می شود و یک دهم آن، رابطه ی انسان با خدا. بحثی که مسلمانان در این مورد دارند، بیشتر مربوط به مشکلاتی است که با دخالت تکنولوژی در رابطه اخلاقی عاطفی مرد و همسرش و والدین با فرزندانش اثر می گذارد (ساجدنیا، 1381، ص 47).
در واقع در جهان اسلام مخالفت ها از شدت و حساسیت بیشتری با وجود آراء متفاوت برخوردار بوده است که ما نظر برخی از علمای اسلام را در دو بخش بیان می کنیم:

اهل سنت

از دیدگاه فقهای اسلامی اهل سنت شبیه سازی انسان به دلایل فقهی، اخلاقی حرام است و ادله ی متعددی را علیه آن اقامه کرده اند. آنها شبیه سازی انسان را به عنوان ابزاری برای تضعیف اعتقادات مذهبی، دخالت در آفرینش خداوندی، هتک حرمت انسان، آشفتگی زندگی خانوادگی و گسست در نسب انسانی قلمداد کرده اند.
این موضوع در اظهارات متعدد، فتاوا و استفتائات بیان شده است. سازمان های اسلامی و اشخاص مستقل مکرراً بر این موضوع تاکید کرده اند. مجمع البحوث اسلامیه دانشگاه الازهر فتوایی را صادر کرده است که بر اساس آن از سران کشورهای مختلف درخواست شده که از شبیه سازی انسان به هر شکل ممکن آن جلوگیری کنند.
شورای اروپایی افتاء و تحقیق نیز شبیه سازی انسان را حرام اعلام کرده است. همچنین اداره ی روابط العالم الاسلامیه که در مکه قرار دارد نیز شبیه سازی انسان را حرام و محکوم کرده و خواستار وضع یک قانون جهانی در مخالفت با آن شد. به علاوه در سمیناری که در مراکش در 1997 برگزار شد پیشنهادهای متعددی ارائه گردید که در یکی از آنها «منع شبیه سازی انسانی از طریق انتقال هسته ی سلول جسدی به تخمک خالی شده از هسته» توصیه شده بود.
هفته نام «المسلمون» در شماره 633، در تاریخ پنجم ذی القعده 1417ه.ق. به نقل از بن عثمین، عضو هیئت علمای سعودی می نویسد: کم ترین مجازات مبتکران بدل سازی با کلون کردن، بریدن دستان و پاهای آنان می باشد (مجازات مفسد فی الارض)؛ زیرا این کار بزرگترین فساد در زمین است. مجمع پژوهش های اسلامی دانشگاه الازهر قاهره که بالاترین مرجع دینی اهل تسنن به شمار می رود، روش شبیه سازی را حرام اعلام کرد. به گزارش شبکه تلویزیونی الجزیره در این فتوا آمده است: شبیه سازی حرام است و باید با آن مقابله کرد و با استفاده از هر وسیله ای از آن جلوگیری کرد (خرمی، 1382، ص 170).
شورای روابط اسلام و امریکا نیز اعلام کرد که کارشناسان مسائل با شبیه سازی انسان صریحاً مخالفت کرده اند، همچنین اتحادیه ی عرب و سازمان کنفرانس اسلامی اخیراً با صدور بیانیه ای مخالفت صریح خود را با پروژه شبیه سازی اعلام کردند. «مجمع بررسی های اسلامی» کسانی را که تکنولوژی شبیه سازی را بر روی انسان انجام می دهند، محارب دانسته است (همان).
سازمان اسلامی علوم پزشکی نشستی را با حضور علماء اسلامی و پژشکان متخصص در کشور مغرب برگزار کردند و در اعلامیه پنج ماده ای شبیه سازی را محکوم کردند (مهاجری، 1381، ص 12 و 13).
همانگونه که می بینیم علماء اهل سنت به اتفاق همگی شبیه سازی را حرام کرده اند و مجازات های اسلامی سنگینی را برای مقابله با این عمل در نظر گرفته اند.

علماء شیعه

در فقه شیعه در خصوص این مسئله اتفاق نظری وجود ندارد و می توان از دیدگاه های مختلفی که از رد مطلق تا پذیرش کامل آن در تغییر است، درباره ی آن بحث کرد. مخالفان شیعی شبیه سازی انسان را حرام می دانند نه به خاطر دلایل الهیاتی بلکه فقط به خاطر ملاحظات شرعی و فقهی و اجتماعی. اما همین مخالفان شبیه سازی انسان، در شرایط درمانی شبیه سازی را مجاز شمرده اند. همین تفاوت دیدگاه آنها را از دیدگاه کاتولیکی به موضع جدا کرده است. حقیقتاً، از زمانی که شیعیان مخالف شبیه سازی تحقیق و کار کردن روی آن را بر مبنای استدلال فقهی و ملاحظات اجتماعی و نه به خاطر الهیات و ایمان آن را رد کرده اند از این نظر نیز دیدگاه آنها با سنی ها نیز متمایز گردید.
مراجع عظام فعلی شیعه شبیه سازی حیوانات را بالاتفاق جایز می دانند، اما درباره شبیه سازی انسان نظرات مختلفی دارند.
هنگام بررسی سخنان و فتواهای مختلف عالمان شیعه می توان به چهار نظریه زیر دست یافت:

الف) جواز مطلق شبیه سازی انسانی:

برخی از فقها و صاحب نظران به دلیل نبود نصی خاص و روشن دلالت کننده بر حرمت شبیه سازی انسانی به استناد قاعده (کل شیء لک حلال حتی تعلم انه حرام بعینه فتدعه)(تفصیل وسائل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعه) و به استناد اصل اباحه اصیله، شبیه سازی انسانی را مجاز شمرده اند.
اگرچه شبیه سازی در مورد انسان تاکنون به مرحله عمل نرسیده است، ولیکن دلیل قوی و محکمی بر حرمت چنین تحقیقات و آزمایشاتی وجود ندارد (مجموعه آرای فقهی-قضایی/231).
سیدمحمدصادق روحانی:
تبعاتی از قبیل احتمال ابتلاء کلون ها به بیماری های جسمی و روانی، به هم خوردن نظام طبیعی خانواده و حذف شدن نقش پدر، جایگاه نامشخص نوزاد کلون شده در خانواده و کاهش تنوع ژنتیکی انسان ها در درازمدت را موجب حرمت نمی داند (صادق، ص 79).
بدین ترتیب، از نظر برخی عالمان شیعه، شبیه سازی انسانی طبق اصل اوّلی و در صورتی که با عمل محرم دیگری همراه نباشد، جایز است.

ب) جواز محدود شبیه سازی انسانی:

برخی بر اساس نصوص موجود و به استناد اصل اوّلی در این مورد، شبیه سازی انسانی را مجاز شمرده اند، اما بر این نظرند که انجام گسترده شبیه سازی انسانی مشکلاتی فراهم می آورد؛ مانند وجود افراد همانند و دشواری بازشناسی آنان از یکدیگر؛ در نتیجه، آنان حکم به جواز موردی و فردی داده و آن را در سطح کلان غیرمجاز شمرده اند.
از این منظر شبیه سازی انسانی تنها به گونه ای موردی و در سطح فردی و محدود مجاز است. آقای جواهری این نظر را پیش کشیده است. طبق دیدگاه ایشان، شبیه سازی فی نفسه و به عنوان اوّلی، اشکالی ندارد، به شرط آنکه همراه با عمل حرام دیگری نباشد؛ اما اگر این کار در سطح وسیعی صورت گیرد و بر اثر تشابه تام موجب اختلال نظام گردد، حرام خواهد بود (الاستتام و الاستنساخ، حسن جواهری/19). با این همه، به نظر وی این کار در سطح فردی اشکالی ندارد و نیازی به قول به حرمت مطلق نیست (همان/20).
بنابراین دیدگاه دوم این است که شبیه سازی انسانی در سطح محدود مجاز است و در سطح کلان می تواند حرام باشد.

ج) حرمت ثانوی شبیه سازی انسانی:

برخی از عالمان و فقهای شیعه بر این نظرند که شبیه سازی انسانی فی نفسه و به عنوان اولیه خود اشکالی ندارد و به استناد اصاله الاباحه، جایز است؛ لیکن انجام آن به مفاسدی اجتناب ناپذیر خواهد انجامید. از این رو، برای پیشگیری از مفاسد، شبیه سازی انسانی به عنوان ثانوی حرام به شمار می رود.
آقایان سید کاظم حائری، سیدصادق شیرازی و ناصر مکارم شیرازی از این نظر حمایت می کنند. سید کاظم حائری درباره شبیه سازی انسانی بر این نظر است که نفس این کار اگر موفقیت امیز باشد و با عمل حرامی همراه نگردد، به عنوان اولی جایز است، لیکن از آیه شریف: (و من آیاته ... اختلاف السنتکم و الوانکم)، در می یابیم که حکمت خداوند برای حفظ نظام بر اختلاف زبان ها و رنگ ها جریان یافته است و از آن جا که (این شبیه سازی در صورتی که به شکلی وسیع به کار گرفته شود-به دلیل عدم امکان بازشناسی خریدار از فروشنده، خواهان از خوانده در شهود، ستمگر از ستمدیده و مانند آن در عقود، ایقاعات و جنایات و غیره-حتماً به اختلال نظام می انجامد، پس لازم می آید که به سبب این لازمه باطل، این کار در سطح وسیع آن تحریم شود (ما هو رأی الشریعه الاسلامیه من عملیه الاستنساخ؟ قابل دسترسی در پایگاه البلاغ، به آدرس: www.balagh.com). پس سومین دیدگاه در میان شیعه، شبیه سازی را به عنوان اولی حلال و به عنوان ثانوی حرام می شمارد

د) حرمت اولی شبیه سازی انسانی:

در برابر سه نگارش فوق که در نهایت اصل شبیه سازی انسانی را به عنوان اولی مجاز می شمردند و تنها در دامنه یا حکم ثانوی آن تفاوت داشتند، نگرش چهارم اساساً شبیه سازی انسانی را به عنوان فعلی که فی نفسه حرام است، معرفی می کند و آن را به عنوان اولی نامشروع می داند. البته این نگرش قائلان اندکی دارد و دلایل چندانی به سود آن اقامه نشده است. در این میان تنها چند فتوای مختصر وجود دارد و سخنان کوتاه مرحوم محمدمهدی شمس الدین. از قائلان به این نگرش می توان جناب آقای جواد تبریزی را نام برد. ایشان در پاسخ به این استفتا که: (ایا مشابه سازی و تکثیر انسان در آزمایشگاه و از طریق روش های پیشرفته علمی (کلوناژ) جایز است؟) به اختصار پاسخ می دهند: (جایز نیست) (الاستنساخ، قابل دسترسی در سایت اختصاصی ایشان، به آدرس: www.amiralmomenin.net) ایشان درجای دیگری به تفصیل، نظر خود و دلایل خود را این گونه بیان می کند:
(شبیه سازی انسانی جایز نیست؛ زیرا تمایز و تفاوت میان ابنای بشر، ضرورتی است برای جوامع انسانی و متقضای حکمت خدای سبحان است. خدای تعالی می فرماید: و من آیاته خلق السموات و الارض و اختلاف السنتکم و الوانکم. همچنین می فرماید: و جعلناکم شعوباً و قبائل لتعارفوا، زیرا نظام عامّ بر آن متوقف است؛ در حالی که شبیه سازی انسانی-افزون بر آن که مستلزم محرمات دیگری مانند مباشرت ناهمجنس و نظر برعورت است-موجب اختلال نظام هرج و مرج است؛ در نتیجه، در نکاح امر میان زوجین و زن اجنبی و محرم و نامحرم خلط می شود و در همه معاملات امکان بازشناسی میان طرفین وجود نخواهد داشت و نمی توان قابل را از موجب شناخت...) (ما هو رأی الشریعه الاسلامیه من عملیه الاستنساخ؟، قابل دسترسی در سایت البلاغ، به آدرس: www.balagh.com).
بدین ترتیب، چهارمین دیدگاه در میان شیعه، مخالفت با شبیه سازی انسانی و تحریم این کار به عنوان اولی آن است. استدلال به آیه تغییر خلق و استناد به اصل عدم ملکیت انسان بر جسد خویش و در نتیجه حاکمیت اصاله الحظر در برابر اصاله الاباحه، به معنای حرمت ذاتی و به عنوان اولی شبیه سازی انسانی است. از این رو، نمی توان این دیدگاه را به دیدگاه سوم تحویل برد و گفت که این نوع مخالفت نیز به عنوان حکم ثانوی است. سخن کوتاه این که، عالمان شیعه در قبال شبیه سازی انسانی چهار موضع متفاوت اتخاذ کرده اند: برخی آن را مطلقاً جایز می دانند؛ حال آن که برخی دیگر آن را تنها در سطح فردی و به گونه ای محدود مجاز می شمردند. گروه سوم آنرا به عنوان اولی جایز دانسته، به دلیل مفاسدی که این کار در پی دارد، به عنوان ثانوی حرام می دانند. گروه چهارم اصل این عمل را به عنوان اولی حرام می شمارند و برای اثبات نظر خود به آیه تغییر خلق الله و عدم ملکیت انسان بر جسم خود استناد می کنند همان طور که دیدیم، از میان چهار دیدگاه، سه دیدگاه به نحوی مخالفت شبیه سازی انسانی بود.

چالش های اخلاقی شبیه سازی انسانی

در مورد اخلاقی یا غیراخلاقی بودن شبیه سازی انسان، بحث های زیادی صورت گرفته است. بعضی به دلیل اخلاقی از شبیه سازی دفاع می کنند اما بسیاری دیگر، به همین دلیل مخالف آن هستند. مخالفان اخلاقی شبیه سازی انسانی شش اشکال عمده و مهم برای بیان نادرستی این عمل آورده اند که در این بخش آن ها خواهیم پرداخت.
-اشکال نخست:
مخاطرات امنیتی و سوء استفاده از انسان های شبیه سازی شده.
تصور عمومی این است که با عمل شبیه سازی می توان افرادی شبیه به هم تولید کرد که از قبل برای کارهای اجتماعی خطرناک یا ضد امنیتی برنامه نویسی شده اند. البته این نگرانی وجود دارد که از طریق شبیه سازی سربازان یا کارگرانی را با اهداف سازمانی خاص یا افرادی را به هدف بهره برداری جنسی تولید کنند. برخی به همین دلیل در روایی شبیه سازی تردید کرده اند و استفاده از این تکنولوژی را خطرناک و نامطمئن دانسته اند. آیا دانشمندان می توانند اطمینان بدهند که از شبیه سازی برای کارهای غیراخلاقی سوء استفاده نخواهد شد؟(جمعی از نویسندگان، 1386، ص 151 و 152)
در واقع هنگامی که انسانی های درجه دومی به وجود آوردیم، به طور طبیعی از آن ها استفاده های ابزاری خواهیم کرد و آنان را ابزار مقاصد خود خواهیم ساخت و این با اصل غائیت انسان که بنیاد اخلاق دینی به شمار می رود، ناسازگار است. منتقدان شبیه سازی انسانی بر این نظرند که این تکنولوژی به استفاده ی ابزاری از انسان ها خواهد انجامید. از این رو، غیراخلاقی است. در نتیجه، از این نوع انسان ها می توان به عنوان ابزار بی اراده و برای کارهای پست سود جست، یا از آنان به عنوان کالاهای جنسی بهره مند شد و یا از اعضای بدنشان به مثابه قطعات یدکی سود برد.
اگر این فناوری به همین صورت ادامه یابد، چه بسا روزی در دستان دیکتاتوری بیافتد که از آن بر ضد بشر بهره بگیرد. در حال حاضر بسیاری از اکتشافات بشر برای نابودی انسان به کار گرفته می شود. بمب های هسته ای انبارشده در دنیا، به تنهایی می توانند ده بار زمین را از بین ببرد. خونخوارانی که امروز بر جهان حکومت می کنند، بسیارند و همه در آرزوی جاودانگی و حاکمیت مطلق و همیشگی هستند(اشرفی، 1376، ص 68).
- اشکال دوم:
بی توجهی به رفاه انسانی زندگی فرد شبیه سازی شده
اشکال دیگری که در مخالفت با شبیه سازی انسانی برای تولیدمثل ذکر شده است، این است که در این فرایند نقش پدر حذف می شود و با این کار آسایش و رفاه بچه شبیه سازی شده به خطر می افتد. چرا که والدین نقش بسیار مهمی در رفاه و سعادت فرزندان دارند، آنان از فرزندان خود انتظاراتی دارند، به تحصیل، بازی و امور دیگر بچه هایشان اهمیت می دهند. والدینی که به این مسائل فرزندان خود توجه نکنند و انتظارات زیادی از بچه های خود نداشته باشند، فاقد مسئولیت پذیری اخلاقی اند. در این صورت است که رفاه بچه به خطر می افتد. این مشکل در مورد بچه های شبیه سازی شده وجود دارد. علاوه بر آن هر بچه ای حق دارد همزمان از وجود پدر و مادر به طور مستقل بهره مند گردد، ولی فرد شبیه سازی شده از این حق بی بهره است و در این مورد یک فرد (تنها مادر) به طور همزمان دارای نقش های متعددی نسبت به فرد شبیه سازی شده است. این مسئله مشکلات زیادی نظیر ایجاد ابهام در روابط فامیلی و بر هم خوردن ساختار طبیعی خانواده را به بار خواهد آورد (جمعی از نویسندگان، 1386، ص 152 و 153).
- اشکال سوم: بی هویتی فرد شبیه سازی شده
اشکال دیگر این است که افراد شبیه سازی شده از ابتدا با شرایط مناسبی پا به عرصه ی وجود نمی گذارند و با مشکل بی هویتی مواجه اند. این کار را با فرزنددار شدن زود هنگام دختری می توان مقایسه کرد که نمی تواند شرایط خوب و جایگاه اجتماعی مناسبی را برای بچه اش فراهم کند. اگر وی صبر می کرد می توانست فرزندی متفاوت داشته باشد. فرزنددار شدن زنی به شیوه شبیه سازی نیز مشکل بی هویتی بچه شبیه سازی شده را به همراه دارد (همان، ص 153).
اگر از طریق شبیه سازی، فرزندانی متولد شوند، ممکن است مسئله ی نکاح و ازدواج که یک امر طبیعی است، به تدریج برچیده شود و نظام خانوادگی مختل گردد و بسیاری از زنان بی شوهر باردار شوند، یا زنی از خودش باردار شود که به ظاهر آن دو مادر و فرزند هستند؛ ولی به یک معنا دوقلو هستند. اخلاق جهانی، این عمل را نمی پذیرد؛ زیرا باعث اضمحلال نظام خانواده در جوامع بشری می شود (علیان نژادی، 1380، ص 25)
پروفسور James Q.wilson(10) در مخالفت با شبیه سازی اینگونه استدلال می کند که خویشاوندی یکی از عوامل بسیار مهم در زندگی اجتماعی انسان ها به شمار می رود که با ظهور شبیه سازی این عامل طبیعی رو به نابودی خواهد رفت و مشکلات بسیاری را برای ادامه ی حیات جوامع انسانی پدید خواهد آورد تمایل به انجام عمل جنسی جهت بچه دار شدن در میان زنان و مردان کاهش خواهد یافت و روش شبیه ساز جایگزین این عمل خواهد شد بنابراین این پدیده از روند طبیعی خود خارج شده و راه دیگری خواهد پیمود که خویشاوندی و وجود پدر و مادر در این روند معنای خود را از دست خواهد داد و همچنین شبیه سازی کمک بسیار بزرگی به پدیده ی همجنس گرایی خواهد کرد چرا که زوج های هم جنس گرا دیگر به راحتی از این طریق قادر به بچه دار شدن خواهند بود و این خود می تواند یکی از عوامل گسترش این عمل غیرطبیعی گردد و باعث کم رنگ شدن معنای خانواده جامعه و خدا در میان انسان ها گردد. (James Q.wilson,pp:103-4 Leon R.kass and)
- اشکال چهارم: نقض کرامت انسانی
برخی با این ادعا که شبیه سازی با کرامت انسانی ناسازگار است به مخالفت با آن برخاسته اند. این ادعا می تواند با چند صورت مطرح گردد. برخی دستکاری در روند طبیعی تولید مثل انسانی را ناقض شرافت انسانی می دانند؛ از این نظر شبیه شبیه سازی انسانی که به تولید انسان به شیوه ی غیرجنسی روآورده است، عملی غیراخلاقی است. دیگر مسئله، غیراخلاقی بودن کپی برداری از ژن انسانی است که به تولید انسان های همساز منجر می شود. سومین صورت طرح این مسئله اغلب با اخلاق کانتی و رویکرد وظیفه گروانه ی وی در ارتباط است. از نظر کانت نباید به انسان ها نگاهی ابزاری داشت، بلکه انسان همواره باید به عنوان غایت فی نفسه تلقی گردد. کاربرد تکنولوژی شبیه سازی، استفاده ابزاری از انسان است و این با کرامت انسان سازگار نیست. این کار منزلت انسانی را تا حد حیوانات آزمایشگاهی تنزل می دهد. از طرف دیگر از نظر اخلاقی همه ی انسان ها برابرند و نباید در این باره تبعیضی صورت گیرد، ولی شبیه سازی انسانی این امکان را فراهم می کند تا انسان ها به دو گروه درجه ی اول و درجه ی دوم تقسیم شوند. تولید انسان هایی با ویژگی های ژنتیکی خاص و برای کارهای مشخصی نظیر سربازی یا کار در کارخانه ها و امثال آن عملاً به تشکیل شهروندان درجه ی دو می انجامد، حتی اگر این کار با هدفی اخلاقی صورت پذیرد، باز هم مصداق استفاده ابزاری از انسان بوده و اخلاقاً نادرست است (جمعی از نویسندگان، 1386، ص 153 و 154).
کانت طبق قاعده رین خود بیان می کند که چنین عمل کن که مایل باشی عمل تو به قاعده ی رفتار عام تبدیل شود. اما آیا در شبیه سازی هر کسی حاضر است که این اتفاق در مورد خودش نیز اتفاق بیافتد و یا این که مایل باشد که این تکنیک در اختیار هر کسی قرار بگیرد حتی کسانی که شایستگی استفاده ی درست از این تکنیک را ندارند؟ با این اتفاق و همه گیر شدن شبیه سازی در واقع انسان تنها تبدیل به یک ابزار خواهد شد. آیا همه حاضر به قانون عام شدن این واقعه هستیم؟(kant.1978.p:54).
در واقع دلیل نقض کرامت انسانی این پدیده نقطه ثقل نقدهای اخلاقی شبیه سازی انسانی، است. در غالب آثاری که از منظر اخلاقی به مساله ی شبیه سازی پرداخته اند.
بارها شاید تعابیری چون «کرامه انسان» و «امتهان کرامه الانسان» هستیم. این نگرش معمولاً با نقد آیه ی شریفه ای آغاز می شود که در آن خداوند از گرامی داشتن انسان و شرافت بخشیدن او بر دیگر موجودات سخن می گوید. مقدمه ی بیانیه ی نهایی مجمع فقه اسلامی این گونه آغاز می شود: «خداوند انسان را در بهترین تقویم آفرید، و او را به غایت کرامت بخشید، پس فرمود: «و لقد کرمنا بنی آدم و حملناهم فی البر و البحر و رزقناهم من الطیبات و فضلناهم علی کثیر ممن خلقنا تفضیلا»[اسراء/70] مجله مجمع الفقه الاسلامی، ص 418).
- اشکال پنجم: امانت الهی بودن جسم انسانی
از جمله ادله ی اخلاقی که با رویکردی دینی در مخالفت با شبیه سازی مطرح شده است، مسئله ی امانت الهی بودن جسم آدمی است. بر اساس این دیدگاه جسم انسانی امانتی از جانب خداوند است که در اختیار آدمی قرار گرفته است و همانگونه که ما به لحاظ اخلاقی حق نداریم در ملک دیگران تصرف کنیم، نباید در بدن خود و دیگران نیز تصرف مالکانه داشته باشیم. از این نظر شبیه سازی انسانی نوع تصرف مالکانه در جسم انسانی به شمار می رود و کاری غیراخلاقی است. انسان اخلاقاً مکلف است که از جسم خویش و دیگران در کنار جان خود و دیگران به مثابه یک ودیعه مراقبت کند (جمعی از نویسندگان، 1386، ص 154).
جسد انسان ودیعه ای الهی است که به گونه ای مشروط در اختیار آدمی نهاده شده است. نصوص متعددی گویای این باور اساسی دینی است که انسان مالک جسم خود نیست. به تعبیر دیگر، جسم ما ملک دیگری است و ما اخلاقاً حق تصرف در ملک دیگری را نداریم. در جایی که ملک دیگری در اختیار ما گذاشته می شود، این مالک است که باید خود نحوه ی تصرف و دامنه ی آن را معین سازد. به همین سبب، خداوند انتحار را منع کرده است. در نتیجه، کسی حق ندارد تن خود را نابود کند. به همین سبب، شبیه سازی انسانی که نوعی تصرف مالکانه در بدن است، ممنوع و غیراخلاقی است. هنگامی که ما حق تصرف در بدن خود را نداریم، به طریق اولی حق تصرف در جسد دیگران را نخواهیم داشت. این چکیده ی استدلالی است که کسانی مانند منور انیس احمد، کارشناس مهندسی ژنتیک و سردبیر پیایند اسلامی (11)، در میان اهل سنت مطرح می کنند (اخلاق علم الاحیاء، ص 10).
- اشکال ششم: نابودی جنین های بسیار
در فرایند عملیات شبیه سازی لزوماً جنین های بسیاری از بین خواهند رفت. برای شبیه سازی باید تخمک های بسیاری را بارور ساخت و سرانجام یکی را انتخاب کرد. این کار قطعاً از بین رفتن سایر تخمک ها را در پی خواهد داشت. آیا ما اخلاقاً مجاز به این کار هستیم؟ آیا این عمل از مصادیق قتل نفس به حساب نمی آید؟ برخی این مسئله را جدی ترین اشکال اخلاقی بر شبیه سازی انسانی دانسته اند و آن را مصادیق قتل نفس آن هم در مقیاس بالا معرفی کرده اند. کلیسای کاتولیک در مخالفت با شبیه سازی بر این دلیل تاکید فراوان کرده است. (جمعی از نویسندگان، 1386، ص 155).
و البته مطمئناً پیش از تولد موفق اولین نوزاد همانندسازی شده، تعداد زیادی نوزاد ناقص به وجود آمده از بین رفته اند که دانشمندان به علت ترس از مخالفت های جهانی از اعلام خبر آن خودداری کرده اند. چرا که همانندسازی در عمل کار ساده ای نیست. برای خلق دالی گوسفند همانند سازی شده 277 مورد تلاش در مرحله ی آزمایشگاهی صورت گرفت و تنها 13 مورد آن به حاملگی گوسفند مادر ختم شد. تا این که در نتیجه یک گوسفند همانندسازی شده به دنیا آمد.
این شیوه اگر به علاج نازایی منتهی شود، نیل به مطلوب از راهی نادرست و ناشایست است. این شیوه به وجود جنین های اضافی خواهد انجامید؛ جنین هایی که در برابرشان جز مرگ یا کاشت در رحم سایر زنان، راه دیگری وجود ندارد. گزینش مرگ به معنای ایجاد زندگی برای تسلیم کردن به مرگ خواهد بود و در صورتی که در رحم زنان دیگر گذاشته شوند، مفاد آن پذیرش جنینی ناشناخته توسط زنی دیگر است؛ جنینی که در محدوده ی ازدواج به دست نیامده است (شریعتمداری، 1376، ص 120).
نصر فرید واصل این دلیل را با عبارات عاطفی خاص و جهت دار و حزن آوری تقریر می کند و بر این است که شبیه سازی انسانی موجب پیدایی جنین های دفورمه و بدقواره می شود. این حالت به احتمال قوی همین که شبیه سازی کنندگان متوجه شدند جنین شبیه سازی شده دارای ویژگی های مطلوب آنان نیست، همان طور که کالاهای فاقد ویژگی های مطلوب نابود می گردند، آنان را نابود می سازند. حال در این صورت چه کسی برای آن بیچارگان اندوهناک می شود؟ پدری که سلول را فروخته است و نمی داند که به چه سرنوشتی دچار شده؟ (العوضی، ص 439).
موارد یادشده، جزئی از دلایل طرفداران و مخالفان طرح شبیه سازی انسان از نظر اخلاقی است. شایان ذکر است که مخالفان این طرح، با اصل قضیه مخالف نیستند، ولی شیوع و پی آمدهای اصل از آن را مشکل ساز می دانند.

پاسخ های مدافعان شبیه سازی انسانی

این ها از جمله دلایل عمده ی اخلاقی بر ضد شبیه سازی انسانی به شمار می رود. اما برخی مدافعان شبیه سازی به بسیاری از این اشکالات پاسخ داده اند.

پاسخ اشکال نخست:

درباره ی امکان سوء استفاده از این فن آوری و نبود امنیت نسبت به آن چنین پاسخ داده اند که هر چند دل مشغولی های امنیتی شبیه سازی، نگرانی معقولی است، ولی ناامنی درجات و مراتب مختلفی دارد؛ مادری هم که به طور طبیعی حامل می شود امنیت خود و حتی فرزند خود را به خطر می اندازد. باید پرسید که این خطر و ناامنی به چه میزان و در چه سطحی مطرح است. بنابراین عنوان عام ناامنی نمی تواند دلیل خوبی برای مخالفت با شبیه سازی باشد. می توان با اطمینان بخشی از طرق مختلف از جمله کنترل و بازرسی های دقیق، نگرانی های موجود را نسبت به ناامن و خطرناک بودن شبیه سازی انسانی برطرف کرد (جمعی از نویسندگان، 1386، ص 155).

پاسخ اشکال دوم و سوم:

زندگی افرادی که در شرایط خاص شبیه سازی تولد یافته اند، می تواند به اندازه زندگی بسیاری از کسانی که به طور طبیعی متولد می شوند ارزشمند باشد. رشد در شرایط خاص و ویژه نمی تواند دلیل محکمی علیه شبیه سازی انسانی باشد. در این صورت باید گفت والدینی هم که در شرایط سخت اقتصادی به سر می برند و فقیرانه زندگی می کنند حق بچه دار شدن را ندارند. بچه هایی که در این شرایط پا به عرصه ی وجود می گذارند هرچند ممکن است دوران دشواری را سپری کنند، اما زندگی آن ها مانند سایر انسان ها ارزشمند است (همان، 1386، ص 156).
دو دلیل دیگر نیز در پاسخ به این اشکال بیان شده است که از این قرار است:
دلیل اول، اگر با شبیه سازی مخالفت کنیم در واقع آزادی فردی را محدود ساخته ایم. طرفداران شبیه سازی که به قواعد ایدئال لیبرالی استدلال می کنند که حق دسترسی به شبیه سازی بیان ازادی فردی می باشد در نتیجه از نظر آن ها پژوهش در زمینه شبیه سازی باید ادامه یابد.
دلیل دوم استفاده از دیدگاه فلسفی بنتام است، وی طرفدار مکتب فایده گرایی بود طبق عقاید این مکتب عمل درست عملی است که سود و فایده ی بیشتری را برای بیشترین افراد در پی داشته باشد. و از آن جایی که شبیه سازی بیشترین سود را برای بیشترین افراد می خواهد بنابراین پژوهش بر روی این هدف باید ادامه یابد (Magney,2003,p:20).

پاسخ اشکال چهارم:

موافقان شبیه سازی انسانی در پاسخ به نقض کرامت انسانی گفته اند اگر منظور از این نقض کرامت، دست کاری در روند طبیعی تولید مثل باشد، باید بین شبیه سازی انسان و شبیه سازی حیوان از این نظر تفاوتی وجود نداشته باشد، در حالیکه عموماً این تفاوت منظور شده است. علاوه بر آن، این دلیل صورت های مختلف دیگری از تولید مثل نظیر لقاح برون رحمی را نیز شامل می شود، ولی لقاح برون رحمی ناقض کرامت انسان به حساب نیامده است. اما چنانچه منظور از نقض کرامت پایین آوردن شان و منزلت انسان تا حد خوکچه های هندی یا موش های آزمایشگاهی باشد در پاسخ باید گفت: آنچه از نظر اخلاقی ناقض کرامت انسانی به شمار می رود، رعایت نکردن اصول و ضوابط اخلاقی مسئله است. امروزه اخلاقی بودن آزمایشات پزشکی روی نمونه های انسانی پذیرفته شده و برای آن ضوابطی تعریف گردیده است. استناد به امر مطلق کانت و بیان این که هرگز نباید از یک انسان استفاده ابزاری شود نیز اقناع کننده نیست، زیرا تفکیک میان موارد استفاده از انسان ها برای اهداف خودشان و استفاده های ابزاری در موارد یاد شده بسیار دشوار است (جمعی از نویسندگان، 1386، ص 157).
اما جای این پرسش هست که شبیه سازی انسانی با کرامت انسانی ناسازگار است؟ در برابر این پرسش، پاسخ روشنی در متون مربوط دیده نمی شود. غالب نوشته ها به صورتی کلی به کرامت ذاتی انسان و نقض آن در شبیه سازی انسانی اشاره می کنند. حال اگر مجاز به تحلیل و تفسیر این متون باشیم، می توانیم به سه پاسخ یا تقریر عمده دست پیدا کنیم.
تفسیر اول آن است که کرامت ذاتی انسان در نحوه ی تولید مثل او، شکل باروری و زادن او است. از این رو، هر کاری که به دستکاری و تغییر این شیوه بیانجامد و به جای روش طبیعی روشی دیگر را جایگزین سازد، کرامت انسانی را نقض کرده است. طبق این نگرش، شبیه سازی انسانی از طریق جایگزینی شیوه ی تولید غیرجنسی، کرامت انسانی را نقض کرده است (برزنجی، 1422ه.ق، ص 102).
تفسیر دوم، این می تواند باشد که کرامت انسانی در حفظ و دست ناخوردگی ترکیب ژنتیکی اوست. از این رو، هرگونه دستکاری ترکیب وراثتی انسان، نقض کرامت او به شمار می رود و از آن جا که در شبیه سازی انسانی، با ژن های انسانی بازی می شود، به همین دلیل، این کار ناقض کرامت انسانی و تحقیر آن است (عوده الله، 2003م، ص 136).
سومین تفسیر آن است که تبدیل انسان به عرصه ی آزمایشگاه و برخورد با او به مثابه موش های آزمایشگاهی ناقض کرامت انسانی است. با همین تفسیر است که دومین دلیل از دلایل حرمت شبیه سازی انسانی از نظر دبیر کل رابطه العالم الاسلامی، مساله ی دست کاری جنین و بازی با آن یاد شده است. از این رو، وی با تاکید این کار را در هیچ مرحله از مراحل جنینی جایز نمی داند (الترکی، 2003). صبری الدمرادش یکی از مفاسد شبیه سازی انسانی را این گونه برمی شمارد: «تحقیر کرامت انسانی است از طریق کاربست تجاربی بر او که بر حیوانات اعمال می شود.» (الدمرداش، 2008، ص 92).

پاسخ اشکال پنجم:

در پاسخ به ودیعه الهی دانستن جسم انسان نیز گفته شده است که مالکیت حقیقی خداوند بر تمام موجودات از جمله بر بدن انسان با مالکیت اعتباری انسان بر جسم خود و برخورداری وی از حق تصرف در آن منافاتی ندارد. اگر انسان نتواند در جسم خود هیچ گونه تصرفی کند، بسیاری از کارهای دیگر نظیر پیوند اعضا نیز باید غیراخلاقی و نادرست شمرده شوند. همچنین با تقسیم تصرفات متعارف و مشروع و تصرفات نامتعارف و غیرمشروع نیز دلیل موجهی بر قرارگرفتن شبیه سازی در زمره تصرفات نامتعارف و غیرمشروع وجود ندارد. با این حساب این نوع تصرف با اذن عام الهی توأم و منع اخلاقی نیز نخواهد داشت (جمعی از نویسندگان، 1386، ص 157).

پاسخ اشکال ششم:

به نابودی جنین های بسیار در طی عملیات شبیه سازی نیز این گونه پاسخ داده اند که تخمک های بارور شده آزمایشگاهی هنوز فاقد حد نصاب شخصیت انسانی اند و در نتیجه از شأنیت اخلاقی برخوردار نیستند؛ از این رو خاتمه دادن به ادامه حیات نباتی آن ها از مصادیق قتل نفس محترمه نبوده و کاری غیراخلاقی نیست. همچنین این مشکل در لقاح برون رحمی نیز که عموماً مشروعیت یافته است، وجود دارد. دانشمندان برای حصول اطمینان بیشتر گاهی تا چهل تخمک را بارور می سازند و در نهایت یکی را حفظ کرده، بقیه را نابود می سازند (جمعی از نویسندگان، 1386، ص 157).
برخی دلایل دیگر در دفاع از مشروعیت شبیه سازی انسانی:
در واقع انجام عمل شبیه سازی ساخت کامل یک موجود انسان به حساب نمی آید زیرا شبیه سازی تنها یک کپی برداری از موجود است و اینگونه نیست که انسان تنها اهداکننده ی ژن باشد زیرا در کلون سازی نیز مانند حالت طبیعی تولد یک انسان آنچه باعث رشد و نمو جنین و تبدیل شدن آن به یک انسان کامل می گردد محیط اطراف و جامعه ی وی می باشد که از انسان ها تشکیل شده است (D.BENATAR,PP:166)
بعضی از ویژگی ها، استعدادها و سجایای اخلاقی از ژن ها تاثیر می پذیرند. شبیه سازی انسان بالغی که ویژگی های مطلوب را دارد، می تواند به تولید کودکی با قابلیت های مشابه منجر شود؛ (شریعتمداری، 1376، ص 118). مثلاً سلول های نوابغ را بگیرند و نگهداری کنند و در هر عصر و زمانی، نوابغی تولید کنند.
در مورد زوج ناباروری که در آن مرد، به طور کامل نابارور است، شبیه سازی می تواند به تولید بچه بیانجامد. تخمک زن و سلولی از پیکره مرد با هم امتزاج می یابند و به این ترتیب، هر دو در تولید کودک دخیل می شوند. مرد، اطلاعات ژنتیکی را فراهم می سازد و زن کارخانه تولید سلول می شود. این وضعیت، بسیار اخلاقی تر از حالتی است که چنین زوج های ناباروری، از اسپرم مرد دیگری استفاده می کنند. (همان)
با شبیه سازی، حیواناتی به وجود می آیند که می توان از اعضای بدن آن ها برای پیوند انسان ها استفاده کرد یا از طریق جراحی ژنتیک، سلول های سالم مانده از عضو آسیب دیده را به یک عضو کامل تبدیل کرد و یا از موادی که حیوانات در بدنشان تولید می کنند، در داروسازی استفاده کرد (خرمی، 1382، ص 163).

جمع بندی و نتیجه گیری

مساله ی شبیه سازی یا کلونینگ از پدیده های نوظهور در عالم پزشکی می باشد و یکی از مواردی است که واکنش ها و عکس العمل های زیادی را در سراسر جهان برانگیخته. هرچند در مجموع، با اصل قضیه شبیه سازی، مخالفت نمی شود ولی به دلیل نتایج و فاسدی که از بعد اخلاقی و حقوقی و ... وجود دارد، در باب روا بودن یا نبودن آن باید با دقت و حساسیت بیشتری حکم کرد و دیدی همه جانبه انگارانه داشت.
در واقع اینگونه به نظر می رسد که بشر با تمام پیشرفت هایی که در علوم، بویژه در علم زیست شناسی داشته محال است با دانش فعلی بتواند سلول زنده ای را با تمام خصوصیاتش پدید آورد اما وی با ساخت ابزارها و اختراعات گوناگون و پیشرفتی که در طول زمان داشته نشان داده است که توان برآورده ساختن بسیاری از ایده های خود را دارد و آنچه مسلم است این است که با بیان دلایل اخلاقی و مخالفت هایی که آورده شده نمی توان جلو پیشرفت علم و دانش بشر را در این زمینه گرفت و به هر حال دیر یا زود جامعه ی انسانی با این تحولات روبه رو خواهد شد و باید در نظر داشت که پیشرفت علم و تکنولوژی فی نفسه بد نیست و این ما هستیم که باید در جهت درست و صحیح از آن استفاده کنیم و تا زمانیکه فرهنگ خود را به این سطح نرسانده ایم مسلماً موفقیت شبیه سازی بشری زیان های جبران ناپذیری را برای جامعه ی بشری به دنبال خواهد داشت. بهتر است با توجه به مشکلاتی که پیشرفت تکنولوژی تاکنون به جامعه ی بشریت وارد آورده اکنون با تدبیر و دوراندیشی بیشتری عمل می کند و در جهت ارتقاء فرهنگ و آگاهی بیشتر در استفاده ی هرچه بهتر این تکنولوژی کوشش کند. در پایان باید این نکته را یادآور شد که درست است که بسیاری نیز به طرفداری از مسئله ی شبیه سازی انسانی برخاسته اند و ادله ی زیادی که عمدتاً بیانگر فواید این کار یا بیان کننده ی «حق برخورداری از آینده ای باز است» را طرح نموده اند. ولی به نظر می رسد مهم ترین نگرانی در این باره زیانبار و مخاطره آمیز بودن آن باشد اما درست است که استفاده از این تکنولوژی ممکن است باعث پیامدهای منفی گردد اما انسان با ارتقاء سطح فرهنگ و دانش خود می تواند مقدار این پیامدها را به حداقل برساند و از فواید آن کمال استفاده را ببرد چرا که مخالفت صرف با آن نمی تواند مانع گسترش آن گردد.

پی‌نوشت‌ها:

1. استادیار گروه فلسفه غرب دانشگاه اصفهان.
2.دانشجوی کارشناسی ارشد غرب دانشگاه اصفهان(sana_javanmardi@yahoo.com.tel:09188726754)
3. cloning
4. colon
5. colony
6. Dolly
7- Brigitte Boisselier
8- colonaid
9. Richard Hayeds
10. professor of management and public policy At the University of california-Los Angeles
11. Islamica periodica

منابع تحقیق:
- البرزنجی، شاکرغنی العادلی، عملیات اطفال الأنابیب و الاستنساخ البشری فی منظور الشریعه الاسلامیه، بیروت، مؤسسه الرساله، الطبعه الاولی، 1422ه/2001م، 212 صفحه وزیری.
- الاستنساخ، قابل دسترسی در سایت به آدرس: www.amiralmomenin.net
- احمد ریاض، الاستنساخ فی میزان الاسلام، عوده الله، اردن، عمان، دار اسامه، 2003م.
- اسلامی، سیدحسن، 1386، شبیه سازی انسانی در آیین کاتولیک و اسلام، انتشارات مرکز مطالعات و تحقیق ادیان و مذاهب قم.
- اشرفی، منصور، کلونینگ از نظر اخلاقی، فصلنامه مکتب اسلام، مرداد 1376، سال 37.ش5.ص 66 تا 74.
- الدمرداش، صبری، 2008، الاستنساخ قنبله العصر، الریاض، مکتبه العبیکان(الناشر، دارالفکر الحدیث، دوله الکویت).
- العوضی، رؤیه الاسلامیه لبعض المشکلات الطیبه المعاصره.
- المرکز الستشاری للدرسات و التوثیق، الاستنساخ الجینی، اخلاق علم الاحیاء، ص 10.
- آینده ی ما در عصر پسا انسان، روزنامه آفتاب یزد، 1381/10/16.
- بهاروند، شبیه سازی انسانی موضوع شناسی و چالش های فقهی و حقوقی آن هفته نامه افق حوزه، سال چهارم شماره ی 53 (پیاپی 94)، دوشنبه 26 دی ماه 1384، ص 8.
- برزنجی، عملیات اطفال الانایب و الاستنساخ البشری فی منظور الشریعه الاسلامیه، ص 102.
- تازه های دانش، جام جم، 1381/10/22.
- تفصیل وسائل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعه، شیخ حر عاملی، قم، مؤسسه آل البیت لاحیاء التراث، 1412، ج 12/60.
- جمعی از نویسندگان(محمد تقی اسلامی، احمد دبیری، مهدی علی زاده)، اخلاق کاربردی چالش ها و کاوش های نوین در اخلاق عملی، انتشارات پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، معاونت پژوهشی: دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علیمه قم. چاپ اول پاییز 1386.
- جواهری، حسن، الاستتآم و الاستنساخ، قابل دسترسی در سایت به آدرس:
www.amiralmomenin.net
-خرمی، جواد، شبیه سازی انسان، پیامدها و عکس العمل ها، مجله ی مبلغان، ش 51، بهمن و اسفند 1382، ص 162 تا 173.
- دنیر، موسی، شبیه سازی از دیدگاه فقه اسلامی، مجله دانش پژوهان، پاییز و زمستان 1382، ش 4، ص 153.
- ساجدنیا، عبدالعزیز، دیدگاه اسلام پیرامون شبیه سازی، مجله آبادی، 1381، ش 26، ص 47.
- سعیدی نژاد، حمیدرضا، نقدی بر نظریه ی پایان تاریخ، فصلنامه ی سیاست خارجی، سال شانزدهم، شماره 1، بهار 81، ص 235.
- شبیه سازی و موضوع گیری دین و جامعه، خبرنامه حقوق فناوری، آبان ماه 1382، ش 6، ص 57.
- شبیه سازی؛ بیم ها و امیدها، آموزش معارف اسلامی، ش 49، ص 35 الی 37.
- شریعت مداری، حمیدرضا، انسان، فصلنامه حوزه و دانشگاه، شماره ی 10.
- شیرین میرزاده، موافقان و مخالفان شبیه سازی انسان، مجله ی زنان، ش 96، ص 48.
- شریعتمداری، حمیدرضا، بدل سازی انسان، فصلنامه حوزه و دانشگاه، ش 10، بهار 1376، ص 120.
- صادقی محمود، همانندسازی انسان از نظر مراجع دینی آسمانی و بررسی آن از نظر فقه اسلامی، اخلاق زیستی (بیواتیک) انتشارات سمت، چاپ دوم، 1384.
- ما هو رأی الشریعه الاسلامیه من عملیه الاستنساخ؟ قابل دسترسی در پایگاه البلاغ، به آدرس:
www.Balagh.com
- مجله مجمع الفقه الاسلامی، 1997، الدوره العاشره، الجزء الثالث.
- مجله المسلمون، 1417ق، ش623.
- مجموعه آرای فقهی-قضایی در امور حقوقی، تدوین و گردآوری مرکز تحقیقات فقهی قوه قضائیه، قم، مرکز تحقیقات فقهی، 1381، ج 1/233-234.
- مهاجری، عبدالرسول، گزارشی پیرامون شبیه سازی، دفتر مطالعات زنان، 1381، ص 1 تا 2.
- نوری دلوئی، محمدرضا، از حیوانات ترانس ژنتیک تا پستانداران کلون شده، دیدگاه های اسلام در پژشکی، معاونت پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی مشهد 1384.
- هایس، ریچارد، فرزندان ژنتیک، ماهنامه ی سیاحت غرب، سال اول، شماره ی دهم، فروردین 1383. ص 88 الی 95.
- D.BENATAR,From the Department of philosophy,university of cape Town,south Africa,cloning and ethics, Q J Med 1998,91:165-166.
- Dinc Leyla,ETHICAL ISSUES REGARDING HUNAN CLONING: A NURSING PERSPECTIVE.(Nursing Arnold) pp:238-254)
2003Arnold) pp:238-254) @ Ethics 2003 10(3) - kant,I.(1978).Foundations of the Metaphysics of Morals .The Bobbs-Merill company inc:
Indianapolis.
-Leon R.kass and James Q.wilson,washington,DC:American Enterprise Institute press,101pp.The Ethics of Human cloning, Franklin,sarah,society,Jul/Aug 1999,36,5,proQuest.pg.103.
- Magney,Alix,cloning Me,cloning you:Reflections on the Ethics of cloning for Individuals,Families and society. social Alternatives vol.22 No.1. summer 2003(pp.19-26).
Report of the council on Ethical and Judicial Affairs of the American Medical Association June 1999.

منبع: عرضه شده به همایش اخلاق سهروردی، زنجان، 1391



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط