یکم ربیع الاول
2 ـ رحلت «زینب بنت خزیمه» همسر پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله وسلم) در مدینه
3 ـ دفن بدن مطهر پیامبرگرامی اسلام (صلی الله علیه وآله و سلم)
4 ـ شهادت امام حسن عسکری (علیه السلام)
1 ـ هجرت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) از مکه به مدینه(مبدأ تاریخ اسلام)
پس از آنکه کفار قریش از جریان بیعت دوم عقبه آگاه شدند، در صدد کشتن پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله) برآمدند؛ که برای انجام دادن این توطئه، پیشنهاد ابوجهل مورد موافقت همه سران قریش واقع شد؛ لذا از هر طایفه قریشی، جوان دلیری برگزیده شد تا آنها شبانه به خانه پیامبر(صلی الله علیه و آله) حمله ور شوند و به صورت دست جمعی آن حضرت را به قتل برسانند. خداوند به وسیله جبرئیل، پیامبرخود را از این توطئه باخبر نمود و به او دستور داد تا شبانه مکه را به مقصد مدینه ترک کند . این واقعه در اول ربیع الاول سال سیزدهم بعثت اتفاق افتاد و بعدها به پیشنهاد امیرمؤمنان علی(علیه السلام) رویداد هجرت پیامبر(صلی الله علیه و آله) از مکه به مدینه را مبدأ تاریخ اسلام قرار دادند. (1)
2 ـ جریان لیله المبیت
رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در شـب اول ربیع الاول سـال سـیزده بعثت، به دستور پروردگار برای نجات از توطئه کفار قریش به جانب مدینه هجرت کرد. برای گمراه کردن کفار، امیرمؤمنان علی(علیه السلام) در بستر پیامبر(صلی الله علیه و آله) خوابیدند و بعد از آنکه جوانان قریش به منظور کشتن پیامبر (صلی الله علیه و آله) به داخل خانه آن حضرت آمدند، در کمال شگفتی با حضرت علی(علیه السلام) مواجه شدند و شکست خورده، ناکام از خانه پیامبر(صلی الله علیه و اله) خارج شدند . پس از این رویداد، این آیه شریفه در شأن امیر مؤمنان(علیه السلام) نازل شد: (وَمِنَ النّاسِ مَن یَشری نَفسَهُ ابتِغآءَ مَرضاتِ اللهِ و اللهُ رَؤُفٌ بِالعِبادِ) ؛ از مردم کسی هست که جان خویش را در راه رضایت خداوند می فروشد و خدا بر بندگان، مهربان است». (2)
در روایتی چنین آمده است: در آن شبی که امیرمؤمنان علی(علیه السلام) در بستر پیامبر(صلی الله علیه و آله) خوابید از جانب حضرت حق به جبرئیل و میکائیل خطاب رسید که من بین شما دو نفر، برادری تعیین کردم و عمر یکی از شما را بیش از دیگری قرار دادم. کدامیک از شما ایثار میکنید تا عمر طولانی از آن دیگری باشد؟ پس هر دو عمر طولانی را اختیار کردند. آن گاه خطاب آمد: «به زمین من نگاه کنید و ببینید که چگونه علیبنابیطالب(علیه السلام) حیات خویش را در راه برادرش ، رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله)، ایثار نموده و به جای او خوابیده و جان خویش را فدای او مینماید؛ پس به زمین بروید و او را از دشمنان حفظ کنید». آنها آمدند و جبرئیل بالای سر امیرمؤمنان(علیه السلام) و میکائیل سمت پاهای آن حضرت نشستند و ندا کردند: «مرحبا! چه کسی مثل تو است ای پسر ابیطالب! خداوند بر جمیع ملائکه، به تو مباهات فرمود»؛ در اینجا آیه شریفه « ومِنَ النّاسِ من یشری ....» نازل شد .(3)
3 ـ رحلت «زینب بنت خزیمه» همسر پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله) در مدینه زینب بنت خزیمه، پس از آنکه شـوهر اولـش در جنگ اُحد به شهادت رسید، سعادت ازدواج با پیامبرگرامی اسلام(صلی الله علیه و اله) را پیدا کرد که البته این ازدواج هم چند ماه بیشتر طول نکشید و در اول ربیع الاول سال چهارم هـ .ق. دار فانی را وداع گفت. شایان ذکر است که این بانوی بزرگوار از کثرت مهربانی و اطعام و صدقه بر مسکینان، فقرا و درماندگان به « اُمّ المساکین» شهرت یافته بود. (4)
4 ـ دفن بدن مطهر پیامبرگرامی اسلام (صلی الله علیه و آله)
در نیمه شب اول ماه ربیع الاول سال 11 هـ .ق. بدن پاک پیامبرعظیم الشأن اسلام، حضرت محمد بن عبدالله (صلی الله علیه و آله)، توسط امیرمؤمنان علی(علیه السلام) به خاک سپرده شد.(5) شیخ مفید مینویسد: «بیشتر مردم در دفن پیامبرخدا(صلی الله علیه و آله) حاضر نشدند و نماز بر آن حضرت نخواندند؛ چه اینکه بین انصار و مهاجر مشاجره در امر خلافت بود» .(6)
آری ! مصیبت و فاجعه غم انگیز رحلت پیامبرگرامی اسلام(صلی الله علیه و اله) از یک طرف و بی احترامی و بی توجهی مردم به مراسم تدفین آن جناب ـ بلکه مناظره و اختلافشان بر سر جانشینی پیامبر(صلی اللهعلیه و آله) ـ از طرف دیگر، دل اهل بیت آن حضرت (علیهم السلام) به خصوص امیرمؤمنان علی(علیه السلام) را سخت آزرد. اَعمَش میگوید: «پیامبرشان از دنیا رفت و مردم همّ و غمی جز انتخاب خلیفه نداشتند.عدهای میگفتند: امیر از ماست و طایفهای دیگر نیز میگفتند: امیر از ماست». (7)
عبد الله بن حسن میگوید: «به خدا سوگند ابوبکر و عمر بر پیامبر(صلی اللهعلیه و آله) نماز نخواندند و سه روز بدن مبارک آن حضرت دفن نشد ولی با این حال، اهل سقیفه مشغول کار خود بودند!» (8) امیرمؤمنان(علیه السلام) بُریده اسلمی را برای خبر کردن آنها فرستادند ولی اعتنا نکردند و بعد از دفن پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) بیعت کردن آنان هم تمام شد. (9) عایشه نیز در این باره اقراری دارد که بسیار قابل توجه است؛ او میگوید: « به خدا سوگند! ما از دفن پیامبر(صلی الله علیه و آله) با خبر نشدیم تا اینکه صدای بیل و کلنگ را در شب چهارشنبه از حجره آن حضرت شنیدم».(10)
5 ـ شهادت امام حسن عسکری (علیه السلام)
بنا بر روایتی در اولین روز ربیع الاول سال 260هـ .ق. شهادت امام حسن عسکری(علیه السلام) واقع شد. آن امام غریب در 28سالگی به دست معتمد عباسی مسموم شدند و به شهادت رسیدند و در کنار مرقد مطهر پدر بزرگوارشان امام هادی (علیه السلام) در سامرا به خاک سپرده شدند.(11)
سوم ربیع الاول
به آتش کشیدن خانه خدا توسط سپاهیان شامدر سوم ربیع الاول سال 64 هـ .ق. سپاهیان شام به فرماندهی حَصین بن نُمیر شهر مکه معظمه را محاصره کردند و با منجنیق هایی که در بلندیهای بیرون شهر نصب کرده بودند آن را هدف قرار دادند و حتی مسجد الحرام و کعـبه را نیز سنگ باران و سپس به آتش کشیدند. این محاصره تا هلاکت یزید در 14 ربیع الاول همان سال ادامه داشت. (12)
چهارم ربیع الاول
خارج شدن پیامبراسلام (صلی الله علیه وآله و سلم) از غار ثور پس از سه شبانه روزپیامبرگرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) در جریان هجرت از مکه به مدینه برای در امان ماندن از توطئه قتل سران قریش به مدت سه شبانه روز در غار ثور مخفی شدند و حضرت علی(علیه السلام) و برخی از نزدیکان پیامبر(صلی الله علیه و آله) شبانه به این غار رفت و آمد مینمودند. بالاخره پیامبر(صلی الله علیه و آله) در چهارم ربیع الاول از آن غار خارج شده، به سوی مدینه طیّبه حرکت کردند. (13)پنجم ربیع الاول
1ـ هجوم به خانه حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)2ـ وفات حضرت سکینه بنت الحسین(علیهما السلام)
1ـ هجوم به خانه حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)
همان گونه که در وقایع روز نخست ماه ربیع الاول گذشت، هنوز مراسم تدفین پیکر پاک پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله) تمام نشده بود که انصار و مهاجران در مسجد جمع شده، بر سر جانشینی پس از آن حضرت به نزاع پرداختند و خلاصه با نیرنگهای گروهی، ابوبکر بر مسند خلافت نشست و مردم جملگی با او بیعت نمودند. بدین شکل سنگ بنای غصب خلافت گذاشته شد و مسندی که مخصوص انبیا و اولیای خدا بوده و حق مسلّم معصومین(علیهم السلام) به شمار میرفت توسط کسانی که جز به طمع دنیا و حب ریاست و مقام ایمان نیاورده بودند، ظالمانه غصب شد.
در این هنگام گروهی از اصحاب پیامبر(صلی الله علیه و آله) در خانه حضرت علی(علیه السلام) تحصن و از بیعت با ابوبکر خودداری نمودند. ابوبکر که برای تقویت پایههای خلافت خویش به بیعت آنان سخت نیازمند بود عمر را به همراه گروهی به سوی آنان روانه ساخت. در حریمش آتشی افروختند قبلهگاه انبیا را سوختند
ـ خانه را با اهلش به آتش میکشم!!
عمر هنگامی که پشت در خانه حضرت زهرا (سلام الله علیها) رسید با صدای بلند فریاد زد: «یا از خانه خارج شوید و بیعت کنید یا خانه را با اهلش به آتش میکشم!» (14) به عمر گفتند که در این خانه فاطمه است؛ گفت: «اگر چه فاطمه باشد!» (15) در این هنگام بانوی بزرگوار اسلام، حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) ، آن بزرگ مدافع ولایت، پشت در خانه آمدند و فرمودند: « ای پـسر خطّاب! آیا میخواهی خانه مرا آتش بزنی؟!» عمر گفت: «آری! اینکار من از دین پدر تو محکمتر است!» (16)
سخنان آن حضرت در دل سراسر ظلمت آن دوزخیان، تأثیری نکرد؛ پس به آن خانه وحی هجوم بردند و در خانه را آتش زدند و عمر چنان لگدی به در زد که حضرت محسن (علیه السلام) ،جگر گوشه حضرت زهرا (سلام الله علیها) سقط شد. آن گاه علی (علیه السلام) را به زور برای بیعت گرفتن از خانه خارج کردند. (17)
امام صادق(علیه السلام) فرمودند: «به خدا سوگند! علی(علیه السلام) بیعت نکرد تا وقتی که دید دود آتش داخل خانهاش شده است».(18) البته آن چه از متون تاریخی برمیآید، هجوم به خانه فاطمه زهرا (سلام الله علیها) چند دفعه بوده است: ابتدا، روز اول ماه ربیع الاول و سپس، پنج روز پس از رحلت پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله) و بار سوم، هفت روز پس از رحلت آن حضرت بوده است.(19)
2ـ وفات حضرت آمنه بنت الحسین (علیهما السلام) ملقب به سکینه
حضرت آمنه بنت الحسین (علیه السلام) در پنجم ربیع الاول سال 117 هـ .ق. یعنی 56 سال پس از واقعه غم انگیز کربلا در مدینه منورّه دار فانی را وداع گفتند.(20) آن حضرت دارای اخلاقی فاضله و صفاتی حمیده، و نیز فصاحت و بلاغت در بیان بودند و در شعر و ادب مهارت داشتند. ایشان همسر پسر عموی خویش، عبد الله بن حسن(علیه السلام) شدند. امام حسین(علیه السلام) با چنین جملاتی نسبت به ایشـان و مـادر گـرامیشان، حضرت رباب(سلام الله علیها) ابراز علاقه مینمودند: لَعَمْرکَ إنّنی لأُحِبُّ دَاراً تَکونُ بِهَا سَکینه و الرُّبَابُ أُحِبُّها وَ أَبذُلُ جلَّ مالِی وَ لَیس لَعاتبٍ عِندی عِتَابٌ (21)
«به خدا سوگند! خانهای را که سکینه و رباب در آن است دوست دارم؛ آن دو را دوست میدارم و همه مالم را به آنان میبخشم و کسی در این باره نمیتواند مرا سرزنش کند». حضرت سکینه(سلام الله علیها) در کربلا حضور داشتند که پس از مصایب دشوار روز عاشورا در کنار سایر زنان، رنج سنگین اسارت را نیز به دوش کشیدند. آن حضرت سالهای آخر عمر شریفشان را در مدینه گذراندند و سر انجام در 75 سالگی در آن شهر چشم از جهان فرو بستند. صبح روز رحلتشان فرزند خواهر آن حضرت، محمد بن عبد الله ـ نفس زکیّه ـ چهار صد دینار عطر و عود خرید و پیرامون تابوت ایشان در مجمرهها سوزانید. امام سجاد(علیه السلام) یا به قولی محمدبن عبد الله بر جنازه آن حضرت نماز خواندند و ایشان را با احترام به خاک سپردند.(22)
هشتم ربیع الاول
شهادت امام حسن عسکری (علیه السلام)
بر اساس روایات مشهور، امام حسن عسکری(علیه السلام) پس از 28سال عمر پر برکت، در هشتم ربیع الاول سال 260 هـ .ق. در شهر سامرا به دست معتمد عباسی مسموم شدند و به شهادت رسیدند .(23) فضایل اخلاقی و کمالات معنوی آن بزرگوار موجب شده بود که نه تنها شیعیان و پیروان آن حضرت، بلکه عامه مسـلمانان و حـتی دشمنان نیز به عظمت ایشان، اعتراف نمایند؛ از جمله احمد بن عبید الله خاقان که دشمنی شدیدی با خاندان پیامبر(علیهم السلام) داشت.نقل شده است که میگفت: «درباره امام حسن عسکری(علیه السلام) از هر کس از منشیان، قضات و مردم پرسش میکردم، همه به نیکی از او یاد میکردند. از آن پس اهمیت او نزد من فزونی یافت؛ زیرا دوست و دشمن، دربارهاش سخن نیکو میگفتند» .(24) از آنجا که خلفای عباسی و کارگزاران حکومت آنان شنیده بودند که امامان دوازده نفرند و آخرین آنان پس از غیبت طولانی با ظهورش بساط ستمگران را برمیچیند و به حکومتهای باطل پایان میدهد ، سخت نگران بودند و به شدت همه امور امام حسن عسکری(علیه السلام) را زیر نظر داشتند و حتی آن امام معصوم را چندین بار زندانی کردند. سرانجام معتمد عباسی که از توجه روز افزون مردم به امام، شدیداً نگران شده بود و زندان کردن امام هم اثری در این باره نداشت، تصمیم به قتل آن بزرگوار گرفت و خلاصه آن امام مظلوم را با زهر مسموم کرد و به شهادت رسانید.
وقتی مردم سامرا از شهادت امام آگاه شدند، بازارها را بستند و کنار منزل آن حضرت جمع شدند و صدای شیون و گریه آنها از هر سو به گوش میرسید.(25) امام زمان(علیه السلام) پدر گرامیشان را غسل دادند و بعد از آنکه ایشان را کفن کردند، برای اقامه نماز تشریف آوردند. پیشتر جعفرـ برادر امام حسن عسکری(علیه السلام) ـ جلو رفته بود و میخواست بر بدن مبارک آن حضرت نماز بخواند همین که خواست تکبیر بگوید، امام زمان(علیه السلام) در حالی که طفلی پنج ساله بودند ردای او را کشیدند و فرمودند: «ای عمو! من برای نماز بر پدرم شایسته ترم»؛ لذا جعفر عقب آمد و امام زمان(علیه السلام) نماز خواندند و سپس ایشان را نزدیک قبر مطهر امام هادی (علیه السلام) به خاک سپردند. در این هنگام جعفر فوراً به نزد معتمد عباسی رفت و این واقعه را برای او نقل کرد و معتمد دستور داد تا همه جا را برای یافتن حضرت جست وجو کنند، اما آنها اثری از امام نیافتند.(26)
نهم ربیع الاول
1 ـ قتل عمر بن خطاب2 ـ قتل عمر بن سعد
3ـ آغاز امامت حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف
1ـ قتل عمر بن الخطاب
عمر بن الخطاب در روز نهم ربیع الاول سال 23 هـ .ق. به دست ابولؤلؤ که نامش فیروز و غلام مغیره بن شعبه بود به هلاکت رسید. ماجرای قتل چنین بود که ابولؤلؤ هنگام طلوع فجر وارد مسجد شد و قبل از تکبیر نماز صبح با خنجری که در دست داشت، ضربهای بر کتف وضربهای دیگر بر پهلوی عمر وارد ساخت که بر اثر این ضربات خلیفه نقش بر زمین شد. جماعتی از مردم جلو رفتند و وی را به خانهاش بردند.
هنگامی که عمر را به خانه بردند برایش طبیب حاضر کردند. طبیب از عمر پرسید: « چه شرابی برای تو دوست داشتنی تر است؟» عمر گفت: «نبیذ»!، لذا مقداری نبیذ تهیه کردند که وقتی خلیفه آن را خورد، از قسمتهای ضربت خورده خارج شد. از آنجا که آن شراب با خون هم رنگ بود. مشخص نشد که این مایع خون است یا نبیذ؛ لذا دوباره مقداری شیر به وی دادند؛ شیر را خورد و از محلی که ضربههای ابولؤلؤ بر بدنش وارد شده بود، خارج شد. طبیب به عمر گفت: «دیگر امیدی به زنده ماندنت نیست، هر کاری که داری انجام بده». سرانجام ضربههای ابولؤلؤ کارگر شد و عمر به قتل رسید و او را در کنار ابوبکر دفن کردند.(27)
مدت خلافت عمر، ده سال و شش ماه بود و او اولین کسی بود که خود را امیرالمؤمنین نامید! نخستین کسی که او را با این لقب غصبی در منبر خطاب کرد ابوموسی اشعری بود.(28)
عمر کسی بود که به رسول خدا صلی اله علیه وآله در بستر بیماری، نسبت هذیان داد!(29) در خانه فاطمه زهرا(سلام الله علیها)، آن خانه وحی و امامت را در جریان سقیفه به آتش کشید.(30) جگر گوشه حضرت زهرا(سلام الله علیها)ـ حضرت محسن بن علی (علیه السلام) ـ را در روز سقیفه و ماجرای بیعت گرفتن از حضرت علی (علیه السلام) به شهادت رساند؛(31) به قنفذ ملعون دستور داد تا به دختر پیامبرخدا صلی الله علیه و آله ، حضرت زهراسلام الله علیها تازیانه بزند؛
(32) قباله فدک را از حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) گرفت و به آن حضرت جسارت کرد(33). متعه حج ومتعه نساء را حرام کرد.(34) با همراهی ابو بکر سهم ذویالقربی را نداد ؛(35) به نخواندن نماز برای کسی که آب نیافته است، فتوا داد(36) و جهل خود را نسبت به احکام شریعت و معارف قرآن را یک بار دیگر برملا ساخت؛ بارها و بارها میگفت: «همه مردم از عمر داناتر و فقیهترند»!(37)
2 ـ قتل عمر بن سعد
در نهم ربیع الاول سال 67 هـ .ق. عمر بن سعد فرمانده ظالم سپاه یزید در کربلا، به دستور جناب مختار ثقفی به درک واصل شد.(38) جریان قتل به این صورت بود که عمر بن سعد با شفاعت « جعده بن هبیره » که فرزند خواهر امیرالمؤمنین (علیه السلام) بود، از مختار با این شرط که از خانهاش خارج نشود، امان نامه گرفت. ولی مختار در پی بهانهای بود تا عمر بن سعد را به قتل برساند؛ زیرا نمیتوانست ستمهای بیرحمانه او را نسبت به اهل بیت(علیهاالسلام) نادیده بگیرد؛ از این رو به مختار خبر دادند که عمر بن سعد شب گذشته در مکانی خارج از کوفه به نام «حمام» حضور داشته است. مختار که دنباله چنین بهانهای بود، فوراً به یکی از فرماندهانش به نام «ابو عُمره» دستور داد تا وی را به هلاکت برساند. ابوعُمره نیز به همراه دوازده تن از یارانش به خانه عمر بن سعد وارد شدند واو را به هلاکت رساندند و سرش را به نزد مختار آوردند. مختار هم دستور داد سر او را به حضور محمد بن حنفیه و اهل بیت امام حسین(علیهاالسلام) در مدینه بفرستند.(39)
3ـ آغاز امامت حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) پس از شهادت امام حسن عسکری (علیه السلام) در هشتم ربیع الاول سال 260 هـ .ق. حضرت بقیه الله الأعظم (علیه السلام) ، بر مسند امامت تکیه زدند. آری! نهم ربیع الاول، مصادف با آغاز امامت موعودی است که چشم همه عاشقان و شیفتگان عدالت و انسانیت به راه اوست. او خواهد آمد تا جهان را از عدل و داد پر کند؛ همان گونه که از ظلم و جور پُر شده است.
پینوشتها:
1. مصباح کفعمی: ج 2، ص 596.
2. سوره بقره: آیه 207.
3. الاحتجاج: ج 1، ص 160 - بحارالانوار: ج 19، ص 39.
4. أعلام الوری: ج 1، ص 278.
5. مسند احمد: ج 6، ص 62.
6. الارشاد: ج 1، ص 189.
7. تقریب المعارف: ص 256.
8. تقریب المعارف: ص 251.
9. مناقب آل ابی طالب علیهم السلام: ج 1، ص 206 - بحارالانوار: ج 22، ص 525.
10. مسند احمد: ج 6، ص 242.
11. الارشاد: ج 2، ص 336.
12. وقایع الایام: ص 216.
13. همان: ص 217.
14. الامامه و السیاسه: ج 1، ص 12 - تاریخ الأمم و الملوک: ج 2، ص 443 - شرح نهج البلاغه: ج 2، ص 56 - کنز العمال: ج 5، ص 651.
15. أعلام النساء: حرف فاء.
16. أنساب الأشراف: ج 1، ص 586، حدیث 1184.
17. برای مطالعه اسناد و مدارک این واقعه در کتاب های اهل سنت به کتاب «شهادت مادرم زهرا علیهاالسلام افسانه نیست» رجوع کنید.
18. تلخیص الشّافی: ج 3، ص 76.
19. ر. ک: سیاه ترین هفته تاریخ.
20. وقایع الایام: ص 218.
21. فرهنگ جامع سخنان امام حسین (علیه السلام): ص 902.
22. ریاحیان الشریعه: ج 3، ص 282.
23. الارشاد: ج 2، ص 313 - بحارالانوار: ج 95، ص 356.
24. اصول کافی: ج 1، ص 503.
25. اکمال الدین: ج 1، ص 43 - بحارالانوار: ج 50، ص 328.
26. وقایع الایام، ص 221.
27. بحارالانوار: ج 31، ص 114.
28. تتمه المنتهی، ص 25.
29. صحیح بخاری:ج 4، ص 7.
30. الامامه و السیاسه، ج 1، ص 12.
31. سیر أعلام النبلاء: ج 15، ص 578 - میزان الاعتدال: ج 1، ص 139 - لسان المیزان: ج 1، ص 406.
32. مناقب آل ابی طالب علیهم السلام: ج 3، ص 358.
33. الاختصاص: ص 181.
34. مسند احمد بن حنبل، ج 3، ص 356 - الدرّ المنثور: ج 1، ص 141.
35. مسند احمد بن حنبل: ج 1، ص 294.
36. سنن الکبری: ج 1، ص 209.
37. سنن الکبری: ج 7، ص 233 - تفسیر کشاف: ج 1، ص 514.
38. زاد المعاد: ص 244.
39. تاریخ طبری: ج 4، ص 522 - بحارالانوار: ج 45، ص 378.
/ج