سالشمار زندگانی علامه سید جمال الدین اسدآبادی

علامه سید جمال الدین حسینی اسدآبادی، از شخصیتهای ممتاز و روشنگرانی بود که در پایان قرن سیزدهم و آغاز قرن چهاردهم هجری، در دنیای اسلام و حوزه تشیع ظهور کرد. او مسلمانان و ملتهای مشرق زمین را به بیداری و قیام فرا
پنجشنبه، 28 دی 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
سالشمار زندگانی علامه سید جمال الدین اسدآبادی
سالشمار زندگانی علامه سید جمال الدین اسدآبادی

 

نویسنده: علی اکبر ذاکری




 
علامه سید جمال الدین حسینی اسدآبادی، از شخصیتهای ممتاز و روشنگرانی بود که در پایان قرن سیزدهم و آغاز قرن چهاردهم هجری، در دنیای اسلام و حوزه تشیع ظهور کرد. او مسلمانان و ملتهای مشرق زمین را به بیداری و قیام فرا می خواند. استراتژی (راهبرد) مبارزه وی، برسه اصل استوار بود.
1- بیداری شرق.
2- بازگشت به اسلام.
3- وحدت مسلمانان.
سیدجمال، برای تحقق آرمانهای الهی خویش، تلاش خستگی ناپذیری را آغاز کرد و سفرهای بسیاری به کشورهای سه قاره مهم جهان: آسیا، آفریقا و اروپا کرد. با تدریس، سخنرانی، نگارش مقاله و نشر روزنامه و مجله و تربیت شاگردان آگاه و شجاع، به موفقیتهایی دست یافت. سیدجمال الدین، برای آزادی مردم و بیداری آنان تلاش می ورزید و مصالح جهان اسلام را گوشزد می کرد. او، مردمان را به قیام و رهایی از قید وبند استعمار فرا می خواند و درصدد اصلاح وضع جوامع اسلامی و رساندن آنها به کمال و تمدن و پیشرفت بود. با انحراف و کج فهمی ها و برداشتهای نادرست از معارف اسلامی مبارزه می کرد.
سیدجمال، با حاکمان و پادشاهان نیز در ارتباط بود و در هدایت و راهنمایی آنان می کوشید، گرچه بارها از سوی آنان آسیب دید.
سیدجمال، معتقد به تشکیل توده ها بود و در راستای این مهم، انجمن وطنی را در مصر و جمعیت «عروة»را در هند، بنیان نهاد.
او، مرد مبارزه و جهاد بود. راههای گوناگون مبارزه را آزمود و تلخیها و سختیهای آن را تحمل کرد، تا ملتها را از بدبختی و ذلت نجات دهد.
جواهر لعل نهرو، نخست وزیر مصلح و آزادیخواه هند، سیدجمال الدین را بزرگترین اصلاح طلب قرن نوزدهم در مصر می دانست که نه تنها این پیشوای مذهبی درمصر، که در تمام کشورهای عربی و اسلامی اثر می گذاشت.(1)
اقبال لاهوری، او را مردی دارای بصیرت عمیق در تاریخ، اندیشه و حیات اسلامی می داند که می خواست بدون این که ارتباط خود را با گذشته مسلمانان قطع کند، از نو در احیای تفکر دینی بیندیشد و آن را مطرح کند.(2)
ارنست رنان، متفکر فرانسوی در فلسفه، او را همچون ابن رشد وبوعلی سینا می دانست.(3)
و استاد شهید مرتضی مطهری، درباره وی می نویسد:
«بدون تردید، سلسله جنبان نهضتهای اصلاحی صد ساله اخیر...بود که بیدار سازی را در کشورهای اسلامی آغاز کرد. دردهای اجتماعی مسلمین را با واقع بینی خاص بازگو نمود، راه اصلاح و چاره جویی را نشان داد»(4)
از نظر شهید مطهری سید جمال دردهای جامعه اسلامی را در محورهای ذیل تشخیص داد و به درمان آن پرداخت.
1- استبداد حکام.
2- جهالت و بی خبری توده ی مسلمانان و عقب ماندن آنها از کاروان علم و تمدن.
3- نفوذ عقائد خرافی در اندیشه مسلمانان و دور افتادن آنها از اسلام نخستین.
4- جدائی و تفرقه میان مسلمانان، به عناوین مذهبی و غیرمذهبی.
5- نفوذ استعمار غربی(5)
استاد شهید مطهری، او را به مراتب بالاتر از اقبال لاهوری می شناسد. نبوغ و بینش سیدجمال و آگاهیهای وی از مسائل مهم جهان اسلام، از برجستگی وی می داند که هیچ گاه گرفتار اشتباههای فاحش اقبال نشده است.(6)
پیش از ورود در سالشمار زندگانی سید جمال الدین نکاتی را یادآور می شوم.
1- با توجه به اسنادی که از سید جمال به جای مانده و نامه هائی که بین او و خویشانش در اسدآباد رد و بدل شده است، شکی نیست که سیدجمال ملیتی ایرانی دارد و شهرت وی به افغانی، تنها پس از سفر وی از افغانستان به مصر و عثمانی بوده است. البته سید، از روی عمد، سعی داشته درمصر و جاهای دیگر، ملیت واقعی خود را آشکار نسازد، تا بهتر بتواند به جامعه اسلامی خدمت کند.
وی، در سفر دوم خود به افغانستان ابتدا از امضای «استنبولی»و بعدها از«افغانی»استفاده می کرد.
آشنایی وی با زبان ترکی به لهجه آذربایجانی، دلیل برملیت ایرانی وی است. در خواستهای دولت ایران برای استرداد وی دلیل دیگری براین مطلب است، همچنین، گزارشهای بسیاری که از تحصیل وی در قزوین، تهران، بروجرد و نجف وجود دارد، دلیل بر این مطلب است.
2- با توجه به ملیت وی، روشن می شود که او شیعه و از فارغ التحصیلان حوزه تشیع است. سازگاری و همراهی علمای ایران با وی در دو سفر مشهوری که به ایران داشته، نامه های وی به میرزای شیرازی و علمای مشهور ایران، دلیل این پیوند است.
از آن جا که به افغانی شهرت یافته بود و بیش تر مردم افغان، حنفی بودند شاگردان وی، مانند عبده او را حنفی مذهب می دانستند، گرچه خود مجتهد بود و قائل به آزادی اجتهاد.
3) آنچه در این سالشمار آمده است خلاصه ای است از مقاله مفصلی با عنوان: «شرح حال و سالشمار زندگی سید جمال الدین، که در شماره های 59 و 60 سال دهم، 1372، مجله حوزه از صفحه 116 تا 387 آمده است، با این تفاوت که تنها مواردی یاد شده که تاریخ داشته، چه در مجله با عنوان تیتر یاد شده باشد یا در لابه لای مطالب آمده باشد.
4) آنچه خود سید در ایران، مصر و مناطق دیگر در دفترها و حاشیه کتابهای خود، یادداشت کرده، به طور معمول، به تاریخ هجری قمری است و بر همین روش شرح حال نگاران وی، در ایران و افغانستان، عمل کرده اند، اما هرآنچه که در مصر، عثمانی، پاریس، لندن، هند و...نوشته شده، به تاریخ میلادی است، از این روی، آن جا که اصل تاریخ قمری بوده با تاریخ میلادی نیز برابر شده است و جایی که اصل آن، تاریخ میلادی بوده با تاریخ هجری و از آن جا که در این برابرسازی، ماههای قمری، یکی سی روز و دیگری بیست و نه روز فرض شده، ممکن است این برابر سازیها در مواردی با واقعیت تفاوت داشته باشد.
5- از جمله منابع مهم ما کتاب«الاعمال المجهوله»، دکتر علی شلش و کتابهای میرزا لطف الله، صفات الله جمالی، دکتر محمد عماره، محیط طباطبائی، صدر واثقی، خاطرات سید جمال، و شرح حال و تلاشهای او است و نیز کتاب «مجموعه اسناد و مدارک چاپ نشده درباره سید جمال الدین مشهور به افغانی»جمع آوری و تدوین اصغر مهدوی و ایرج افشار، نشر دانشگاه تهران به سال 1342.
یادآوری: این اسناد از سالهای 1304 و 1307 ق در منزل حاج امین الضرب باقی مانده و در سال 1325 بعد از نیم قرن در اختیار محیط طباطبائی قرار گرفته است.
6- توجه به تاریخ دقیق و رخدادها و دقت در اسناد، سبب شده است که پاره ای از ناروشنیها و ناشناخته های زندگانی سیدجمال، روشن و شناخته گردد و برخی اشتباهها و لغزشها اصلاح شود، از جمله: ارسال تفسیر صافی از تهران به اسدآباد که صفات الله آن را در سال 1304 دانسته در حالیکه درسال 1282 بوده است و...
این سالشمار، گزارش مختصری است درباره ی تلاشهای فراوان سیدجمال الدین، رحمت خدا بر او باد.
$ سالشمار زندگانی سیدجمال الدین
شعبان 1254 ه/ اکتبر 1838 م: تولد سیدجمال الدین در قریه اسدآباد همدان.
1848/1264: تحصیلات در قزوین.
1850/1266: تحصیل در تهران و بروجرد.
از1850/1266تا 1854/1270: تحصیلات در حوزه علمیه نجف.
1854/1270: سفر به هند، بندر کلکته.
1856/1273: سفر به مکه و مدینه.
1858/1274: سفر به عراق.
عید غدیر/ 18 ذی حجه 20/1275 ژوئیه 1859: در بندر بمبئی هند.
1859/1276 و 1860، در بوشهر و اسدآباد.
1861/1277، در تهران به مدت شش ماه.
1862/1278: سفر به افغانستان.
1862/1279-1863، همراه دوست محمدخان.
ذی حجه 1279/ مه 1863، به حکومت رسیدن شیرعلی خان در افغانستان.
جمادلی الاولی1282/سپتامبر 1865، سفر به مشهدمقدس
16 رجب 1282/ دسامبر1865، در تهران
ذی حجه 1282/آوریل1866، ارسال تفسیر صافی برای پدر به اسدآباد.
محرم 1283/ مه 1866، حرکت به جانب مشهد.
صفر 1283/ژوئن 1866، درمشهد.
جمادی الاولی 1283/ سپتامبر 1866، در هرات افغانستان.
رجب 1283/ نوامبر 1866، در قندهار.
شعبان 1283/ دسامبر 1866، نگارش چهار خطبه در توحید و صفات الهی.
9 رمضان15/1283 ژانویه 1867، شکست سپاه شیرعلی از سپاه محمداعظم خان.
2 ذی حجه 7/1283 آوریل 1867، نگارش رساله ای در عرفان، در قندهار و امضاء با عنوان استنبولی.
جمالی الاولی 1284/ سپتامبر 1867، ترک قندهار و سفر به غزنی.
جمعه 25 جمادی الاخر 24/1284 اکتبر 1867، ورود به کابل.
جمادی الثانی 1285/ سپتامبر 1867، استنساخ دو رساله درطب.
رجب 1285/ اکتبر 1867، تصرف کابل توسط شیرعلی خان.
جمعه 13 رجب 30/1285 اکتبر 1868، در منزل سردار ذولفقار خان و سه شکوائیه از سید با امضاء جمال الدین حسینی الاستنبولی.
20 رجب 6/1285 نوامبر 1868، ترک اجباری کابل به قصد سفر حج.
16 شعبان 11/1285 دسامبر 1868، ترک هندهار و افغانستان برای همیشه.
ذی حجه 1285/ مارس 1869، ورود به بندر بمبئی در هند و دیدار با ایرانیان.
7 ذی حجه 21/1285 مارس 1869، یادداشت یادگاری محمد که بعد از هفده سال سید را دیده است.
14 ذی الحجه 28/1285 مارس 1869، یادداشت عبدالجواد خراسانی در بندر بمبئی در مسجد حاجی حسین در صفحه 33 دفتر اول سید.
14 محرم 26/1286 آوریل 1869، یادداشتی در صفحه 82 دفتر اول سید در مسجد حاجی حسین شیرازی، بندر بمبئی و دیدار سید با ایرانیان.
چهارشنبه 15 محرم 27/1286 آوریل 1869، یادداشت شعری ترکی از فضولی شاعر، درصفحه 29 دفتر سید که جناب آقا شیخ محمد فرمودند
چهارشنبه ربیع الثانی 1286/ ژوئیه 1869، در مصر در محله جمیله.
رجب 1286/ اکتبر 1869، نوشته سید در قرب جامع فاتح استنبول با امضاء جمال الدین الحسینی.
جمادی الثانیه 1287/ سپتامبر1870، معرفی سید در روزنامه «بصیرت»ترکیه.
رمضان 1287/دسامبر 1870، سخنرانی در دارالفنون به عنوان عضو انجمن معارف و تکفیر وی توسط حسن افندی.
15 محرم 1288/ آوریل 1871، در منزل حاجی بیک وهبی، ممیزاول ضربخانه. اواخرمحرم 1288/ آوریل 1871، ورود به مصر.
شنبه 13 جمادلی الاولی 31/1288 ژوئیه 1871، تاریخ تذکره و رازسفارت ایران.
1873/1290، تدریس مسائل فلسفی و عرفانی که به عنوان «الواردات»توسط عبده منتشر شد.
پنج شنبه 14 شوال 5/1290 دسامبر 1873، تدریس تلویح الاصول در قاهره و امضاء سید با عنوان، جمال الدین الحسینی الافغانی.
سه شنبه 26 شوال 17/1290 دسامبر 1873، دیداربا اهرام مصر در جیزه.
صفر 1290/ مارس 1874، گفتگو با دانشجوئی در الازهر به نام حسین.
1874/1291، آغاز تدریس اشارات ابن سینا.
محرم 1292/ فوریه 1875، یادداشت سید در تدریس فلسفه در قرب قلعه قاهره.
پنجشنبه 23 ربیع الثانی 29/1292 مه 1875، ورود به محفل فراماسونری.
رجب 1292/ اوت 1875، استنساخ رساله اقسام العلوم ابن سینا توسط امین رضا ساکن مصر برای سیدجمال.
14 ذی الحجه 11/1292 ژانویه 1876، استنساخ تفسیر ابن سینا، سوره اخلاص، فلسفه و ناس، توسط احمد عبدالغنی النجیلی الشافعی برای سید جمال.
صفر 1293/ مارس 1876، آغازتدریس حکمة العین، شاه میرک بخاری و امضاء با عنوان «جمال الدین الحسینی الکابلی».
23 جمادی الثانی 16/1293 ژوئیه 1876، استنساخ رساله ای در تحقیق «مذهب الصوفیه و المتکلمین و الحکماء المتقدمین»توسط النجیلی الشافعی برای سید جمال.
شعبان 1293/ اوت 1876، یادداشت سید در کتاب تذکره خواجه نصیرطوسی که تدریس می کرده است.
14شعبان 1293/ اوت 1876، نگارش اولین مقاله عبده در الاهرام مصر.
دوشنبه 13 شوال 1293/ اکتبر 1876، پایان یافتن تعلیقات منقول ازشرح نظام الدین نیشابوری.
ذیقعده 1293/ نوامبر1876، پایان استنساخ کتاب نصائح الحکماء.
8 محرم 24/1294 ژانویه 1877، دعوت سید به جلسه فوق العاده لژ کوکب الشرق- قاهره.
24 جمادی الثانی 6/1294 ژوئیه 1877، پایان تدریس حکمه العین.
3محرم 7/1295 ژانویه 1878، با اکثریت آراء به ریاست از کوکب الشرق برگزیده شد.
13جمادی الاولی 15/1295 مه 1878، دعوت نامه چاپی برای شرکت در جلسه لژ کوکب الشرق.
17 شعبان 16/1295 اوت 1878، دعوت نامه از لژنیل.
5 شوال 3/1295 اکتبر 1878، آخرین دعوت نامه لژ کوکب الشرق.
19 شوال 17/1295 اکتبر1878، مکتوب ایتالیایی برای شرکت در لژ اسکندریه.
ذیقعده 1295/ نوامبر 1878، ترک لژ کوکب الشرق و تشکیل حزب وطنی مصر.
9 صفر 3/1296 فوریه 1879، مکتوب فرانسه از لژ یونانی قاهره برای شرکت در جلسه.
11 صفر 5/1296 فوریه 1879، مکتوب ایتالیایی از لژ مازینی برای شرکت در جلسه.
24 صفر 18/1296 فوریه 1879، اعتراض افسران مصر به کابینه اروپائی مصر و خدیو اسماعیل.
6 رجب 26/1296 ژوئن 1879، بر کناری خدیو اسماعیل و به قدرت رسیدن توفیق پاشا.
شب 6 رمضان 24/1296 اوت 1879، دستگیری سید و اخراج وی از مصر.
8 رمضان 26/1296اوت 1879، صدور اطلاعیه دولت مصر درباره علت دستگیر و اخراج سید جمال الدین.
11رمضان 30/1296 اوت 1879، گزارش محرمانه فرانک لاسل درباره فعالیتهای سید علیه انگلیس.
4 شوال 21/1296 سپتامبر1879، توفیق پاشا کابینه شریف پاشا را منحل و ریاض پاشا را به نخست وزیری برگزید.
شوال 1296/ سپتامبر 1879، قتل نماینده سیاسی انگلیس در افغانستان و بازجوئی از سید.
19 شوال 30/1296 اکتبر 1879، گزارش خبرنگار تایمز درباره فعالیتهای سید جمال و انجمن وطنی.
شوال 1296/ اکتبر 1879، ورود سید به بندر کراچی هند.
محرم 1298/ دسامبر 1880، انتشار مجله «معلم شفیق»در حیدر آباد با کوشش سید جمال و مسئولیت محب حسین.
19 محرم 23/1298 دسامبر 1880، درخواست محمد واصل، مدرس ریاضی مدرسه اشراف اعزه حیدرآباد دکن برای رد نیچریها.
14 شوال 9/1298 سپتامبر 1881، قیام احمد عرابی پاشا در مصر.
3 صفر 25/1299 دسامبر 1881، نامه سید جمال الدین به حاج مستان مراغه ای و دفاع از علماء.
17 ربیع الاول 7/1299 فوریه 1882، تشکیل دولت جدید مصر به نخست وزیری محمود سامی بارودی.
جمادی ثانی 1299/ مه 1882، انتقال سید از حیدرآباد به کلکته.
29 شوال 13/1299 سپتامبر 1882، سرکوب قیام احمد عرابی پاشا توسط نیروهای انگلیسی و تبعید وی و محمود سامی بارودی به سریلانکا.
23 ذی حجه 8/1299 نوامبر 1882، سخنرانی جمال الدین در «البرت هال»کلکته.
8 صفر 1300/ دسامبر 1882، سید در کانال سوئز در مسیر لندن.
ربیع الاول 1300/ دسامبر 1882، ورود سید به لندن.
10 ربیع الاول 19/1300 ژانویه 1883، گزارش خبر ورود سید جمال به پاریس، توسط مجله «ابونظاره».
16 ربیع الاول25/1300 ژانویه 1883، گزارش روزنامه عربی زبان «البصیر»خلیل غانم از ورود سید به پاریس.
23 ربیع الاول 1/1300 فوریه 1883، ارسال وسائل و کتابهای سید جمال توسط ابو تراب از مصر به بوشهر.
29 ربیع الاول 8/1300 فوریه 1883، در شماره 66 سال دوم روزنامه «البصیر»مقاله ای از سید چاپ شد.
اول ربیع الثانی 9/1300 فوریه 1883، چاپ مقاله «شرق و شرقیان»سید جمال همراه با تصویر وی در مجله ابونظاره.
1 ربیع الثانی 9/1300 فوریه 1883، نامه سید از پاریس به لندن به ویلفرید بلنت و تشکر از وی.
2 ربیع الثانی 10/1300 فوریه 1883، نامه سید ابراهیم لقانی از بیروت به پاریس همراه با بیان سرگذشت خویش.
7 ربیع الثانی 15/1300 فوریه 1883، نامه سید ابراهیم لقانی از بیروت به پاریس همراه با بیان سرگذشت خویش.
9 ربیع الثانی 17/1300 فوریه 1883، انتقال سید به منزلی درکوچه 16سز.
19ربیع الثانی 1300/ اول مارس 1883، نامه سید به ابوتراب و درخواست بیان مظلومیت وی در جرائد بیروت.
21 ربیع 3/1300 مارس 1883، انتشار مقاله «انگلستان در هند ومصر»سید در البصیر.
24 ربیع الثانی 5/1300 مارس 1883،نامه دوم ادیب اسحق برای سید.
2 جمادی الاولی 12/1300 مارس 1883، نامه ابوتراب به سید جمال.
3 جمادی الاولی 13/1300 مارسی 1883، نامه ابراهیم لقانی به سید و اشاره به نامه سید به ابوتراب.
5 جمادی الاولی 15/1300 مارس 1883،اولین نامه شیخ محمد عبده به سید جمال در پاریس.
6 جمادی الاولی 16/1300 مارس 1883، نامه دیگر از لقانی به سید و درخواست ارسال مقاله شرق و شرقیان.
20 جمادی الاولی 29/1300 مارس 1883، سخنرانی ارنست رنان علیه اسلام تحت عنوان «اسلام و علم»و انتشار آن در روزنامه «ژورنال ددبا».
26 جمادی 5/1300 آوریل 1883، انتشار مقاله سید با عنوان «حق و باطل یا نتائج سیاست انگلستان در مصر»در البصیر.
8 جمادی الثانی 24/1300 آوریل، انتشار مقاله سید با عنوان «گفتاری درباره هند». در روزنامه دست چپی «لن ترانیژان».
10 جمادی الثانی 24/1300 آوریل 1883، انتشار مقاله «منافع وفاق و مهنار شقاق»سید در البصیر.
16 رجب 8/1300 مه 1883، چاپ پاسخ سید به رنان در روزنامه «ددبا».
8 شعبان 15/1300 ژوئن 1883، نامه دیگری از عبده به جمال الدین و اشاره به پاسخ وی به رنان.
اول رمضان 6/1300 ژوئن 1883، گزارش پلیس فرانسه به وزارت کشور درباره فعالیتهای سید جمال.
21 شوال 26/1300 اوت 1883، نامه دعوت امین المدنی از لیدن هلند برای شرکت سید در انجمن مستشرقین.
16 ذی القعده 19/1300 سپتامبر 1883، پاسخ منفی سید جمال به درخواست امین المدنی.
18 ذی القعده 21/1300 سپتامبر 1883، نامه دیگر امین المدنی و اشاره به پاسخ سید و سلام آقای «کارلو».
سال 1883/1300، قیام محمد احمد مهدی سودانی در سودان و تصرف شهر ابیض.
15 صفر 17/1301 دسامبر 1883، مقاله سید جمال الدین درروزنامه «لن ترانسیژن»درباره قیام مردم سودان.
ربیع الاول 1301/ ژانویه 1884، مسافرت عبده به پاریس.
29 ربیع الاول 28/1301 ژانویه 1884، نامه ابراهیم لقانی به سید جمال و رد همکاری با احمد منشاوی که سید از وی خواسته بود.
15 جمادی الاولی 13/1301 مارس 1884، انتشار نخستین شماره مجله عروة الوثقی در پاریس.
4 جمادی الثانی 31/130 مارس 1884، نامه محمد مهدی حکیم تبریزی از اسکندریه مصر مبنی بر وصول مجله.
8 جمادی الثانی 4/1301 آوریل 1884، نامه محمد بن عثمان سنوسی تونسی مسئول جمعیت اوقاف تونس و شکایت از وضع اجتماعی و ستایش از مجله عروة الوثقی و نامه دیگری در 2 رجب نوشته و مقاله ای برای چاپ درعروة فرستاده است.
18 جمادی الثانی 14/1301 آوریل 1884، نامه علی شفقتی به زبان ترکی از رم و تبریک انتشار شماره 4 عروة الوثقی.
20 جمادی الثانی 6/1301 آوریل 1884، نامه ای از محمد البکوشی در ستایش از سید و انتشار عروة الوثقی.
24 جمادی الثانی 20/1301 آوریل 1884، نامه سید به ویلفرید بلنت و معرفی شاگرد خود محمد احمد متمهدی در سودان.
شنبه 29 جمادی الثانیه 25/1301 آوریل 1884، رسیدن دو شماره اول عروة الوثقی به اسدآباد که توسط سید ارسال شده بود.
1 رجب 27/1301 آوریل 1884، اولین نامه میرزا شریف مستوفی پسر خواهر سید جمال به پاریس و اشاره به نامه و عکس سید جمال و ابوتراب که از فاس مراکش فرستاده اند.
2 رجب 28/1301 آوریل 1884، نامه سید هادی حسینی معروف به روح القدس از همدان به پاریس و اشاره به سفری که سید به تهران داشته است.
10 رجب 6/1301مه 1884، اولین نامه میرزا لطف الله پسرخواهر سید جمال و اشاره به فعالیتهای خود برای ارتباط با سید و اظهار علاقه برای سفر به پاریس و بیان کسب اطلاع از حال سید در کربلا از طریق میرزا عبدالجواد خراسانی که از هند به کربلا سفر کرده بود.
10 رجب 6/1301 مه 1884، نامه ای از محمد واصل از حیدرآباد در جواب مکتوب سید و درخواست عروة الوثقی برای عده ای از معاریف حیدرآباد.
12 رجب 8/1301 مه 1884، عبدالغفور نامه از کلکته نوشته و خواهان ترجمه عروة الوثقی است.
رجب 1301/ مه 1884، سفر جمال الدین به ایتالیا برای شرکت در بازارگاه و نمایشگاه «اکسپور زیسیون».
26 شعبان 22/1301 ژوئن 1884، نامه محمد باقر بواناتی ایرانی از لندن و تبریک انتشار عروة الوثقی.
10 رمضان 4/1304 ژوئیه 1884، پاسخ سید به نامه های اقوام به اسدآباد می رسد و از پدر و مادر خود سؤال می کند.
14 رمضان 8/1301 ژوئیه 1884، نامه سوم سید جمال و درخواست سفر به پاریس و گزارشی درباره بهائیت، سید به وی پاسخ داده و می خواهد به پاریس نرود.
15 رمضان 9/1301 ژوئیه 1884، نامه میرزا شریف به سید و بیان فوت برادر سید مسیح الله و مادرش.
1 رمضان 9/1301 ژوئیه 1884، نامه بوناتی در پاسخ به نامه سید جمال و اظهار تمایل برای سفر به پاریس.
21 رمضان 16/1301 ژوئیه 1884، رسیدن نامه ابوتراب به اسدآباد.
22 رمضان 17/1301 ژوئیه 1884، نامه عانابلنت همسر ویلفرید بلنت از لندن و توضیح درباره توطئه جاسوسی.
23 رمضان 18/1301 ژوئیه 1884، نامه بوناتی که طی اشعاری از عروة الوثقی تجلیل می کند.
شوال 1301/ ژوئیه 1884، نامه صنیع الدوله به سید و تبریک انتشار عروة الوثقی، و طی نامه ای دیگر درخواست رساله نیچریه و تاریخ الافغان.
20 ذی القعده 12/1301 اوت 1884، پاسخ نامه ابوتراب توسط میرزا شریف و خبر فوت پدر در سال قبل.
1 ذی حجه 22/1301 سپتامبر 1884، نامه حاج سیاح از ایران به پاریس و مطالبی درباره عروة الوثقی و ارتباط خود با حاکم اصفهان.
26 ذی الحجه 17/1302 اکتبر 1884، انتشار آخرین شماره عروة الوثقی.
27 ذی الحجه 18/1302 اکتبر 1884، نامه محمد واصل از حیدرآباد به پاریس و بیان اختلاف مردم مسلمان و هند و...
12 محرم 1/1302 نوامبر 1884، نامه احمد عرابی پاشا از کلمبوی سریلانکا برای عبده و درخواست عروة الوثقی.
6 ربیع الاول 24/1302 دسامبر 1884، نامه عبده از تونس به سید در پاریس درباره جمعیه عروه.
4 جمادی الثانی 1302 اول فروردین /21 مارس 1885، رسیدن دومین نامه ابوتراب به پاریس.
8 جمادی الثانی 25/1302 مارس 1885، نامه خانم بلنت به سید و بیان امکان موافقت گلادستون نخست وزیر انگلستان برای فرستادن کسی همراه نامه به خارطوم.
16 جمادی الثانی 2/1302 آوریل 1885، نامه محمد عارف منشی و مترجم دارالترجمه دربار ایران و تشکر از رسیدن رساله نیچریه و تقاضای ارسال ابونظاره و کسریهای عروة الوثقی.
19 جمادی الثانی 5/1302 آوریل 1885، نامه ابوتراب از بیروت به پاریس که چند نسخه از تاریخ افغان را به ایران برای صنیع الدوله و میرزا شریف فرستاد و از بمبئی درخواست رساله نیچریه نموده است.
8 رجب 22/1302 آوریل 1885، نامه خانم بلنت به سید درباره سودان.
اول شعبان 16/1302 مه 1885، نشر مقاله ای در شماره 36 نشریه جمهوریخواهان فرانسه درباره دیدگاههای سید درباره اتحاد اسلام.
5 شعبان 20/1302 مه 1885، مصاحبه سه ساعته روزنامه جمهوریخواهان با سید و محافظه کار انگلستان.
25 شعبان 8/1302 ژوئن 1885، سقوط دولت گلادستون و حکومت حزب محافظه کار انگلستان.
4 شوال 16/1302 ژوئیه 1885، نامه سید جمال به لندن برای مذاکره با دولت جدید انگلستان درباره سودان.
5 شوال 17/1302 ژوئیه 1885، نامه دیگری از سید برای مذاکره با دولت جدید در باب اتحاد اسلام.
7 شوال 19/1302 ژوئیه 1885، نامه خانم بلنت به سید و دعوت وی به لندن.
10 شوال 23/1302 ژوئیه 1885، ورود سید به لندن برای مذاکره در باب اتحاد اسلام و سودان.
27 شوال 10/1302 اوت 1885، نامه خانم بلنت به سید و دادن آدرس میرزا ملکم سفیر کبیر ایران در لندن.
20 ذی الحجه 21/1302 اکتبر 1885، سخنرانی سید جمال در میتینگ بزرگی که درباره هندوستان تشکیل شده بود.
23 محرم 21/1303 نوامبر 1885، ترک منزل بلنت.
اوایل صفر 1303/ دسامبر 1885، ترک لندن از سوی سید جمال.
جمادی 1303/ اوایل 1886، ترک اروپا و حرکت به جانب شرق.
16 شعبان 20/1303 مه 1886، ورود سید به بندر بوشهر.
اول رمضان 4/1303 ژوئیه 1886، کتابهای سید را که ابوتراب به بوشهر فرستاده بود صورت برداری و به تهران حمل گردید.
2 شوال 4/1303 ژوئیه 1886، تاریخ نامه خانم کاتی به سید که توسط حاج محمد رحیم صفر فرستاده بود.
9 شوال 11/1303 ژوئیه 1886، نامه دیگر خانم کاتی که سید جمال این نامه ها را باز نکرده است.
22 ذی القعده 22/1303 اوت 1886، تلگراف حاج احمد سرتیپ ازبوشهر به اصفهان مبنی بر ورود سید به ایران.
ذی القعده 1303/ اوت 1886، تلگراف اعتماد السلطنه به دستور شاه و دعوت سید به تهران.
22 صفر 1304/ نوامبر 1886، ترک اصفهان توسط سید جمال.
22 ربیع الاول 19/1304 دسامبر 1886، ورود سید جمال به تهران و سکونت در منزل حاج امین الضرب.
23 ربیع الاول 20/1304 دسامبر 1886، تلگراف حاج سیاح از اصفهان به تهران خطاب به امین الضرب.
دوشنبه اول ربیع الثانی 27/1304 دسامبر 1886، دیدار اعتماد السلطنه از سید جمال در منزل امین الضرب.
سه شنبه 2 ربیع الثانی 28/1304 دسامبر 1886، دیدار سید جمال همراه باحاج حسین امین الضرب با ناصرالدین شاه.
رجب 1304/ آوریل 1887، نامه شاه به حاج امین الضرب مبنی بر لزوم ترک تهران توسط سید جمال.
پنجشنبه 4 شعبان 28/1304 آوریل 1887، سفرسید همراه حاج امین الضرب به محمود آباد مازندران.
6 شعبان 30/1304 آوریل 1887، نامه امین الضرب و توصیه درباره میرزا لطف الله و ترک ایران توسط سید و حرکت به طرف بادکوبه.
16شعبان 10/1304 مه 1887، ورود سید جمال به مسکو و سکونت درهتل اسلاو.
21 رمضان 13/1304 ژوئن 1887، نامه امین الضرب از مسکو به امین السلطان و تجلیل وی از سید جمال.
20 شوال 13/1304 ژوئیه 1887، گزارش روزنامه مسکو گازت درباره سید جمال الدین.
27 شوال 19/1304 ژوئیه 1887، نامه محمد حسین امین الضرب از تهران به اسدآباد و گزارش سلامتی سیدجمال.
28 شوال 20/1304 ژوئیه 1887، تاریخ نامه سید به امین الضرب و بیان ملاقات خود با کائکوف خبرنگار روسی.
اوائل ذی حجه 1304/ اوت 1887، ورود سید جمال به پیترزبورگ و سکونت در «هتل پورپ»، سید دو سال در این شرح می ماند.
17 جمادی الثانی 1/1305 مارس 1888، نامه سید به حاج حسین امین الضرب و توصیه درباره ابوتراب که به ایران آمده بود.
3 شعبان 15/1305 آوریل 1888، پاسخ محمدحسین به سید جمال و قول مساعد درباره ابوتراب.
18 شعبان 30/1305 آوریل 1888، نامه سید به امین الضرب که در آن نامه ای برای امین السلطان نیز فرستاده بود.
28 ذی الحجه 5/1305 سپتامبر 1888، نامه سید به امین الضرب برای دریافت پنج هزار منات که به میرزا علی حواله کرده بود.
5 صفر 10/1306 اکتبر 1888، دو نامه از امین الضرب به سید جمال و محمد جواد درباره کمک به سید و گزارش فوت ملاعلی کنی.
2 صفر 3/1306 نوامبر 1888، پاسخ سید به امین الضرب و انتقاد از وی برای نخریدن هدیه برای کارگران راه آهن محمود آباد.
28 صفر 4/1306 نوامبر 1888، نامه محمد علی کاشانی به امین الضرب و گزارشی درباره موقعیت خوب سید جمال.
24 ربیع الاول 29/1306 نوامبر 1888، نامه امین الضرب به محمد جواد در مسکو که در آن نامه امین السلطان نیز بوده است.
18 ربیع الثانی 21/1306 دسامبر 1888، نامه محمدجواد به امین الضرب و خبر ارسال نامه امین السلطان برای سید جمال.
28 ربیع الثانی 1306/ اول ژانویه 1889، نامه سید به امین السلطان و امین الضرب از پترزبورگ.
یکشنبه 25رمضان 27/1306 مه 1889، نامه سید به امین السلطان که در راه سفر به اروپا همراه ناصرالدین شاه بود.
یکشنبه 25 رمضان 27/1306 مه 1889، دیدار سید با اعتماد السلطنه یکی از همراهان ناصرالدین شاه.
5 ذی القعده 3/1306 ژوئیه 1889،نامه سید به امین الضرب و اشاره به نامه خود با امین السلطان.
23 ذی القعده 20/1306 ژوئیه 1889، تاریخ تذکره ایرانی سید که با آن می خواست به آلمان برود.
4 شنبه 23 ذی الحجه 22/1306 اوت 1889، دیدار سید جمال الدین با ناصرالدین شاه قبل از حرکت به سالزبورگ اطریش.
24 ذی حجه 23/1306 اوت 1889، گزارش اعتماد السلطنه از امکان دیدارسید از تهران و سفر سید به فرانسه برای دیدار نمایشگاه و سفر به وین اطریش.
8 محرم 8/1307 سپتامبر 1889، ورود سید به روسیه.
20 محرم 20/1307 سپتامبر 1889، ورود سید همراه محمد جواد به مسکو و مذاکره با مسئولین روس.
1 ربیع الاول 26/1307 اکتبر 1889، بازگشت سید از پترزبورگ به مسکو و هفت روز توقف در آنجا.
1 ربیع الثانی 25/1307 نوامبر 1889، حرکت سید جمال الدین به سمت ایران و ورود بر حاج امین الضرب در محمودآباد.
یکشنبه 7 ربیع الثانی 1/1307 دسامبر 1889، ورود سید جمال به تهران و نگارش نامه ای به شاه و پاسخ مثبت شاه به سید.
دوشنبه 15 ربیع الثانی 9/1307 دسامبر 1889، نامه محمد حسین امین الضرب به پدر در بی اعتنائی شاه و نخست وزیر به سید جمال الدین.
شنبه 5 جمادی الاولی 29/1307 دسامبر 1889، نامه پسر امین الضرب به پدر در عدم دیدار نخست وزیر از سید و اینکه گفته اند تا کی خیال دارند در ایران بمانند؟
شنبه 13 جمادی الاولی 4/1307 ژانویه 1890، نامه پسر امین الضرب به پدر در قرار دیدار دوشنبه امین السلطان با سید.
سه شنبه 15 جمادی الاولی 7/1307 ژانویه 1890، دیدارسید همراه امین الضرب ثانی با شاه و گفتگو سید با او.
15 جمادی الثانی 7/1307 فوریه 1890، گزارشی از قول علاء الملک درباره فعالیتهای سید در روسیه.
پنجشنبه 22 جمادی الثانی 13/1307 فوریه 1890، دیدار اعتماد السلطنه با سید و تکدر سید از عدم دیدار امین السطان.
سه شنبه 26 رجب 18/1307 مارس 1890، دیدار سید جمال از اعتماد السلطنه.
پنجشنبه 28 رجب 20/1307 مارس 1890، امضای قرارداد واگذاری امتیاز تنباکوی ایران به مدت 50 سال به انگلستان.
28 شعبان 19/1307 آوریل 1890، دیدار مجدد اعتماد السلطنه با سید که حکایت از ارتباط خوب آن دو دارد.
رمضان 1307/ آوریل 1890، دستگیری ملافیض الله دربندی که از اندیشه های سید جمال دفاع می کرد.
16 ذی القعده 4/1307 ژوئیه 1890، نامه حاج امین الضرب به شیخ محمد حسن قمی و پیشنهاد وی برای اعزام سید به قم.
23 ذی القعده 11/1307 ژوئیه 1890، نامه شاه به امین السلطان درارتباط با اعزام سید به قم و رفتن سید به حضرت عبدالعظیم که حدود هفت ماه درآنجا بود.
23 ذی الحجه 10/1307 اوت 1890، نامه دیگر حاج امین الضرب به شیخ محمد حسن قمی در ارتباط با سید و اظهار آشنائی عالم قمی با سید در نجف هنگامی که با سید احمد کربلائی به درس حسینقلی همدانی می رفتند.
محرم 1308/ اوت 1890، «اعلان مهم »دولت ایران در شروع به کار شرکت معتبری درباره تنباکو.
محرم 1308/ اوت 1890، نامه بهائیان به ناصرالدین شاه در انتقاد از سید و اینکه در دائرة المعارف بستانی علیه آنها سخن گفته است.
پنج شنبه 26 جمادی الاولی 7/1308 ژانویه 1891، نامه شاه به امین السطان در اخراج سید از حضرت عبدالعظیم و ایران.
سه شنبه 27 ربیع الاول 11/1308 نوامبر 1890، روزنامه اختر استانبول خبر انحصار توتون را در ایران منتشر کرد.
2 جمادی الثانی 13/1308 ژانویه 1891، ورود سید به قم و حرکت او با مأمورین دولت ایران به طرف کرمانشاه.
14 جمادی اثانی 26/1308 ژانویه 1891، ورود سید به کرمانشاه و نامه ملاعلی عرب به امین الضرب در این باره.
21 جمادی الثانی 1/1308 فوریه 1891، امضای لیست کمکهای امین الضرب توسط سید که محمد علی اصفهانی در اختیار وی نهاد.
23 جمادی الثانی 3/1308 فوریه 1891، نامه سید از کرمانشاه به امین الضرب و این که مأمورین با وی بد رفتاری کردند.
دوشنبه 29 جمادی الثانی 9/1308 فوریه 1891، ترک کرمانشاه همراه دوازده سوار به مقصد خانقین.
20 رجب 20/1308 فوریه 1891، نامه سید به محمدعلی اصفهانی مبنی بر ورود خود به بغداد.
اول شعبان 11/1308 مارس 1891، سید در بغداد و کاظمین و سامراء و دیدار با میرزای بزرگ شیرازی.
شعبان 17/1308 مارس 1891، حرکت شبانه سید به طرف بصره و شش ماه توقف در آنجا.
رمضان 1308/ آوریل 1891، سخنرانی تند حاجی سید علی اکبر فال اسیری در شیراز و جلوگیری از ورود نمایندگان کمپانی رژی.
8 شوال 17/1308 مه 1891، دستگیری فال اسیری و تبعید وی به بصره و دیدار او با سید جمال و نامه سید به میرزای شیرازی.
23 شوال 1/1308ژوئن 1891، نامه سید از بصره به حاج امین الضرب و اشاره به این نکته که عده ای از مردم نجد از وی دعوت نموده اند.
1 ذی القعده 8/1308 ژوئن 1891، نامه ملاعلی عرب به امین الضرب که سید پاکتی برای آقا سید عبدالرحیم فرستاده است.
15 ذی حجه 22/1308 ژوئیه 1891، نامه سید به ملاعلی عرب و اشاره به کشته شدن میرزارضا و احتمال کشته شدن حاج سیاح.
صفر 1309/ سپتامبر 1891، نامه سید به شیخ محمد عبده در پورت سعید مصر در مسیر لندن.
ربیع الاول 1308/ اکتبر 1890، ورود سید جمال به لندن و آغاز همکاری با ملکم و گزارش ورود وی در شماره 18 روزنامه «قانون».
پنجشنبه 1 جمادی الاولی 12/1309 آذر 3/1270 دسامبر 1891، رسید فتوای تحریم تنباکوی میرزای بزرگ به تهران، و مقاله شماره 20«قانون»در تجلیل از میرزای شیرازی.
3 جمادی الاولی 6/1309 دسامبر 1891، نامه آقای محمد اصفهانی نماینده امین الضرب در مارسیسل به وی و گزارش فعالیتهای سید.
15 جمادی الاولی 18/1309 دسامبر 1891، گزارش روزنامه منچستر گاردین از پذیرایی و خطابه سید در کلوب حزب لیبرال انگلستان.
16 جمادی الاولی 19/1309 دسامبر 1891، لغو امتیاز داخله تنباکو از طرف دولت ایران.
سه شنبه 27 جمادی الاولی 30/1309 دسامبر 1892، چاپ تکفیر نامه علیه سید در روزنامه اختر استانبول.
18 جمادی الثانی 19/1309 ژانویه 1892، گزارش فرانک لاسل سفیر انگلیس در ایران در ارتباط با نامه سید جمال به میرزای شیرازی.
19 جمادی الثانی 20/1309 ژانویه 1892، لغو کلیه انحصارات دخانیات در ایران و نامه سید جمال به یازده تن از علمای مشهور ایران با عنوان «حملة القرآن».
رجب 1309/ فوریه 1892، نامه امین السطان به میرزای شیرازی برای خنثی کردن فعالیتهای سید و توهین به او.
دوشنبه 2 رجب 1/1309 فوریه 1892، انتشار اولین شماره ضیاء الخافقین در لندن.
6 شعبان 6/1309 مارس 1892، انتشار دومین شماره ضیاء الخافقین و چاپ مقاله سید با عنوان «بلاد فارس».
رمضان 1309/ آوریل 1892، نشر سومین شماره ضیاء الخافقین و اعتراض سید به دادن غرامت دولت ایران به شرکت رژی.
16 رمضان 13/1309 آوریل 1892، نامه سید محمد ابوالهدی صیادی رفاعی حسینی در دعوت سید برای سفربه عثمانی.
14 شوال 11/1309 مه 1892، گزارش سرفرانک راسل به وزارت خارجه بریتانیا و اشاره به نامه تند سید به علمای ایران که به شخص شاه توهین شده است.
9 ذی قعده 6/1309 ژوئن 1892، پاسخ سفارت انگلستان به امین السلطان درباره توقیف روزنامه ضیاء الخافقین که باید به دادگاه لندن شکایت شود.
25 ذی قعده 22/1309 ژوئن 1892، تقاضای سفیر ایران از دولت انگلستان در جلب نظر خاطر شاه ایران نسبت به تعطیلی ضیاء الخافقین.
ذی حجه 1309/ ژوئیه 1892، پنجمین و آخرین شماره ضیاء الخافقین منتشر شد و با خودداری چاپخانه انگلیس از چاپ آن تعطیل گردید.
محرم 1310/ اوت 1892، سفر سید جمال به عثمانی و فعالیتهای گسترده وی برای اتحاد اسلام.
رجب 1312/ ژانویه 1895، سه تن از یاران سید که در راه اتحاد اسلام کوشش می کردند به دولت ایران تحویل داده و کشته شدند.
26رجب 9/1313 آوریل 1896، بازگشت میرزای رضای کرمانی از عثمانی به ایران.
جمعه 17 ذی قعده 30/1313 آوریل 1896، کشته شدن ناصرالدین شاه درحضرت عبدالعظیم توسط میرزارضا.
18 ذی قعده 1/1312 مه 1895، دستگیری ایرانیان مقیم اسلامبول به اتهام شرکت در قتل شاه ایران.
10 ذی حجه 23/1313 مه 1895، آغاز مراسلات دولت ایران برای بازگرداندن سید جمال به ایران.
چهارشنبه 2 ربیع الاول 11/1314 اوت 1896، اعدام میرزا رضای کرمانی و اقامه ختم وی توسط شیخ هادی نجم آبادی در تهران.
25 رجب 30/1314 دسامبر 1896، گزارش سفارت ایران مبنی بر حال بد سید و وخیم بودن سرطان او.
سه شنبه 5 شوال 9/1314 مارس 1897، آخرین پیام سید به ایرانیان و شهادت او در دربار سلطان عبدالحمید.
محرم 1364/ دسامبر 1944، نبش قبر سید در ترکیه و بردن استخوانهایش به کابل توسط دولت افغانستان.

پی‌نوشت‌ها:

1-نگاهی به تاریخ جهان، نوشته جواهر لعل نهرو، ترجمه محمود تفضلی، ج1132/2، امیر کبیر، 1341.
2-احیای فکر دینی دراسلام، اقبال لاهوری، ترجمه احمدآرام/113، کانون نشر پژوهشهای اسلامی.
3-تاریخ فلسفه دراسلام، میان محمدشریف، ترجمه و نشر مرکز نشر دانشگاهی، ج4، 91، تهران 1370.
4- «نهضتهای اسلامی درصد ساله اخیر»مرتضی مطهری، 14، نشرعصر، قم1357.
5- «همان مدرک»-21.
6- «مقدمه ای برجهان اسلامی»جلد3، «وحی و نبوت»استاد شهید مطهری-178 انتشارات صدرا، قم.

منبع: ذاکری، علی اکبر؛ (1383) سید جمال الدین اسدآبادی و نهضت بیداری اسلامی (مجموعه مقالات)، تهران: مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.