نویسنده: جان پین سنت
مترجم: باجلان فرخی
مترجم: باجلان فرخی
واژه دمتر Demeter به معنی نگهدارنده زمین؛ تکان دهنده زمین؛ و نام پوزئیدون نیز از چنین خاستگاهی برخوردار و به معنی شوهر دا Da و دا همانند گه Ge و گایا مام خدائی پیش یونانی و خدا بانوی مادر زمین است دا به نخستین بخش نام دمتر؛ دامادر؛ که در دین یونانی خدابانوی کشاورزی و خواهر زئوس است باز میگردد بدین روایت دمتر را دختری است به نام پرسفونه Persephone که او را کورئه Kore به معنی دختر نیز مینامند. پرسفونه دختر زئوس و از آن جا که هادس hades شیدای اوست زئوس او را به همسری هادس در میآورد. گایا این ازدواج را مورد تأیید و بر سر راه او گلی قرار داد که پرسفونه به هنگام چیدن آن در دره هادس به همسر خود هادس پیوست. این گل همانا نرگس و گلی است که همانند پرسفونه در بهار شکوفا میشود و در اساطیر یونان گل نشانه ازدواج مقدس است.
توضیح عکس: پرسفونه و هادس. کلنی یونانی و لوکری Locri واقع در ایتالیا از مراکز مهم کیش پرسفونه بود. اشیاء نذری یافته شده از لوکری غالباً اشیائی است که با رازهای پرسفونه پیوند دارند و تاریخ آنها به 480 تا 450 ق. م باز میگردد. کالابریا، موزه ناسیونال.
توضیح عکس: پرسفونه یا دمتر. از نیم تنههای بزرگی که پردمته نامیده میشوند. این گونه از تندیسها در بئوشیه فراوان و نمونهای که در دلفی یافته شد شاید نمونهای نذری است. شیوه پیکرتراشی این تندیس باستانی و حالت تندیس گویای خدابانوی مادری است که در دستِ وی اناری که نماد مرگ است دیده میشود. موزه هنرهای ظریف، بوستون، ماساچوست از مجموعه پرکین.
توضیح عکس: خدابانوئی نشسته نما برتری و والائی. در این تندیس دمتر Demeter اثر Leochares و تصویری از مادرِ آرمانی جهان باستان است. خدایان یونانی همیشه به هیأت انسانی پدیدار میشوند. بریتیش میوزم لندن.
توضیح عکس: کیشِ دمتر ودختر او، کورئه یا پرسفونه در الوزیس Elcusis و سرزمینهای دیگر نیز رواج داشت. روایات دمتر بتا قهرمان فرهنگی به نام تریپتولموس Triptolemus (شاید آنکو شخم سه شیاره میزند) و کشاورزی را به مردم جهان آموخت پیوند دارد. گردونه بالداری که در این تصویر دیده میشود زمان ترسیم آن را به پیش از جنگ با ایرانیان باز میگرداند. در این تصویر سرخ فام موسوم به ماکرون Makron دمتر در جانب چپ و پرسفونه در جانب راست و هر یک مشعل و خوشهای از گندم در دست دارند و سفیرِ خویش را با ساغرریزی قبل از سفر به سفرِ فرهنگی خویش میفرستند. یونانیان مدعی آموزش کشاورزی به مردم جهان بودند. بریتیش میوزم، لندن.
هنگامی که زمین زیر پای پرسفونه دهان گشود و او را به هادس رهنمون شد پرسفونه فریادی از وحشت برآورد که دمتر صدای او را شنید و مشعل به دست؛ کاری که در مراسم آیینی کورئه کاربرد یافت؛ به جستجوی دختر خویش برآمد. دمتر به هیأت پیرزنی در آمد و در جستجو کورئه به سرزمین الوزیس رسید و دختران شهریار الوزیس او را با مهربانی پذیرا و دمتر پرستاری دموفون Demophoon برادر آنان را به عهده گرفت. دمتر بر آن بود که دموفون را جاودان سازد و هم بدین دلیل هر شب دموفون را با روغن خوشبو تدهین و او را در آتش مینهاد اما شبی مادر دموفون کودک خود را در آتش دید و با این کار امکان نامیرائی دموفون از بین رفت و دمتر پس از معرفی خویش از الوزیس به جستجوی دختر خویش رفت.
خورشید که از ماجرای ربوده شدن پرسفونه آگاه بود این راز را با دمتر در میان نهاد و دمتر از زئوس خواست کورئه را از هادس باز گرداند. زئوس ناچار بود که برای دمتر غمزده کاری انجام دهد چرا که همه نباتات از اندوه دمتر خشکیده و انسانها با ناباور شدن دیگر خدایان را قربانی نمیدادند. پس زئوس به هادس فرمان داد پرسفونه را به مادر باز گرداند و هادس چنین کرد پرسفونه اما در جهان زیرین روزه خود را شکسته و دانهای انار خورده بود و هم بدین دلیل ناچار شد که هر سال یک چهارم سال را نزد همسر خود در هادس بماند و سه چهارم سال را نزد مادر به الوزیس باز گردد. زئوس پس از بازگشت کورئه از هادس دیگر بار دمتر و پرسفونه را به المپ فرا خواند. بدین سان دیگر بار نباتات بر زمین روییدن گرفتند و دمتر؛ تریپتولموس را برای آموزش کشاورزی عازم سرزمینهای مختلف زمین کرد.
اسطوره پرسفونه خاستگاه مراسم آیینی سالیانه راز انگیز در الوزیس و بسیاری از شهرهای دیگر یونان و از بزرگترین جشنهای یونان باستان بود و هر پنج سال یک بار این جشن باشکوهی بیشتر از جشنهای سالانه و به هنگام کشت و با نام جشن الوزیس برگزار میشد این جشن با شستشو و تعمید در دریا و شاید تدهین با روغن؛ سرود خوانی و مراسم آیینی رقص و حرکات نمادین مشعلهایی که در دست داشتند و نماد رشد غلات بود انجام میشد. در این جشن راز آمیز دمتر و پرسفونه دو خدا بانوی مستقل بودند: کورئه نماد دانه غلات و هم بدین دلیل است که چهار ماه از سال را در زیر زمین و نزد هادس باز میگردد و هشت ماه را بر روی زمین نزد مادرخود زندگی میکند در این اسطوره تریپتولموس قهرمان فرهنگی و رسول دمتر و باگردونهای بالدار که بال گردونه مارهایی بالدار است به سراسر زمین سفر میکند و به مردم کشاورزی میآموزد. تریپتولموس به معنی شخم سه کاره رها شده و زمینی است که در آن دانه کشت میشود در مراسم آیین الوزیس؛ دمتر را قهرمان اسطورهای دیگری [که در روایات پسر زئوس] و در روایتی همسر دمتر است و یازیون Iasion همراهی میکند.
حضور زئوس و برادر او هادس که ساکن سرزمین سایهها است؛ در این اسطوره شاید اضافی است یکی از الفاب خوش نوای هادس؛ پلوتو Pluto به معنی غنی و این لقب از آن جاست که از شمار مردگان کم نمیشود و با گذر زمان تعداد مردگان فزونی مییابد و نام دیگر هادس؛ پلی ژمون Polydegmon به معنی گیرنده بسیاران است پسر دمتر و و یازیون نیز پلوتوس؛ به معنی غنی و نیز دارنده نخستین غله نام دارند و در روایاتی اندک از هادس به معنی گنجینه زر و سیم یاد شده است.
در اساطیر یونان تنها یک خدابانوی مردگان دیده میشود و حضور پرسفونه در جهان زیرین پیوند دو اسطوره را تسهیل میکند. رفتن کورئه به جهان زیرین نماد کشت غلات و بازگشت او نزد دمتر نماد بهار و آن چه در این روایت اضافی مینماید داستان ازدواج هادس با پرسفونه است در اساطیر یونان اما ازدواج برادر زاده با عمو اندک نیست و سرگردانی دمتر در جستجوی کورئه و امتناع وی در حضور در المپ و خشکیده شدن نباتات با عادی بودن این گونه از پیوندها شگفت انگیز است.
منبع: پین سنت، جان؛ (1387) شناخت اساطیر یونان، ترجمهی باجلان فرخی، تهران، اساطیر، چاپ دوم.
هنگامی که زمین زیر پای پرسفونه دهان گشود و او را به هادس رهنمون شد پرسفونه فریادی از وحشت برآورد که دمتر صدای او را شنید و مشعل به دست؛ کاری که در مراسم آیینی کورئه کاربرد یافت؛ به جستجوی دختر خویش برآمد. دمتر به هیأت پیرزنی در آمد و در جستجو کورئه به سرزمین الوزیس رسید و دختران شهریار الوزیس او را با مهربانی پذیرا و دمتر پرستاری دموفون Demophoon برادر آنان را به عهده گرفت. دمتر بر آن بود که دموفون را جاودان سازد و هم بدین دلیل هر شب دموفون را با روغن خوشبو تدهین و او را در آتش مینهاد اما شبی مادر دموفون کودک خود را در آتش دید و با این کار امکان نامیرائی دموفون از بین رفت و دمتر پس از معرفی خویش از الوزیس به جستجوی دختر خویش رفت.
خورشید که از ماجرای ربوده شدن پرسفونه آگاه بود این راز را با دمتر در میان نهاد و دمتر از زئوس خواست کورئه را از هادس باز گرداند. زئوس ناچار بود که برای دمتر غمزده کاری انجام دهد چرا که همه نباتات از اندوه دمتر خشکیده و انسانها با ناباور شدن دیگر خدایان را قربانی نمیدادند. پس زئوس به هادس فرمان داد پرسفونه را به مادر باز گرداند و هادس چنین کرد پرسفونه اما در جهان زیرین روزه خود را شکسته و دانهای انار خورده بود و هم بدین دلیل ناچار شد که هر سال یک چهارم سال را نزد همسر خود در هادس بماند و سه چهارم سال را نزد مادر به الوزیس باز گردد. زئوس پس از بازگشت کورئه از هادس دیگر بار دمتر و پرسفونه را به المپ فرا خواند. بدین سان دیگر بار نباتات بر زمین روییدن گرفتند و دمتر؛ تریپتولموس را برای آموزش کشاورزی عازم سرزمینهای مختلف زمین کرد.
اسطوره پرسفونه خاستگاه مراسم آیینی سالیانه راز انگیز در الوزیس و بسیاری از شهرهای دیگر یونان و از بزرگترین جشنهای یونان باستان بود و هر پنج سال یک بار این جشن باشکوهی بیشتر از جشنهای سالانه و به هنگام کشت و با نام جشن الوزیس برگزار میشد این جشن با شستشو و تعمید در دریا و شاید تدهین با روغن؛ سرود خوانی و مراسم آیینی رقص و حرکات نمادین مشعلهایی که در دست داشتند و نماد رشد غلات بود انجام میشد. در این جشن راز آمیز دمتر و پرسفونه دو خدا بانوی مستقل بودند: کورئه نماد دانه غلات و هم بدین دلیل است که چهار ماه از سال را در زیر زمین و نزد هادس باز میگردد و هشت ماه را بر روی زمین نزد مادرخود زندگی میکند در این اسطوره تریپتولموس قهرمان فرهنگی و رسول دمتر و باگردونهای بالدار که بال گردونه مارهایی بالدار است به سراسر زمین سفر میکند و به مردم کشاورزی میآموزد. تریپتولموس به معنی شخم سه کاره رها شده و زمینی است که در آن دانه کشت میشود در مراسم آیین الوزیس؛ دمتر را قهرمان اسطورهای دیگری [که در روایات پسر زئوس] و در روایتی همسر دمتر است و یازیون Iasion همراهی میکند.
حضور زئوس و برادر او هادس که ساکن سرزمین سایهها است؛ در این اسطوره شاید اضافی است یکی از الفاب خوش نوای هادس؛ پلوتو Pluto به معنی غنی و این لقب از آن جاست که از شمار مردگان کم نمیشود و با گذر زمان تعداد مردگان فزونی مییابد و نام دیگر هادس؛ پلی ژمون Polydegmon به معنی گیرنده بسیاران است پسر دمتر و و یازیون نیز پلوتوس؛ به معنی غنی و نیز دارنده نخستین غله نام دارند و در روایاتی اندک از هادس به معنی گنجینه زر و سیم یاد شده است.
در اساطیر یونان تنها یک خدابانوی مردگان دیده میشود و حضور پرسفونه در جهان زیرین پیوند دو اسطوره را تسهیل میکند. رفتن کورئه به جهان زیرین نماد کشت غلات و بازگشت او نزد دمتر نماد بهار و آن چه در این روایت اضافی مینماید داستان ازدواج هادس با پرسفونه است در اساطیر یونان اما ازدواج برادر زاده با عمو اندک نیست و سرگردانی دمتر در جستجوی کورئه و امتناع وی در حضور در المپ و خشکیده شدن نباتات با عادی بودن این گونه از پیوندها شگفت انگیز است.
منبع: پین سنت، جان؛ (1387) شناخت اساطیر یونان، ترجمهی باجلان فرخی، تهران، اساطیر، چاپ دوم.