آینه آینه، Mirror Mirror

کارگردان: تارسم سینگ. فیلم نامه: مارک کلاین، جیسن کلر براساس داستان ملیسا والاک، اقتباسی از «سفید برقی» برادران گریم. مدیر فیلمبرداری: برندن گالوین. موسیقی، آلن منکن. تدوین: رابرت دافی، نیک مور. بازیگران: جولیا
سه‌شنبه، 17 بهمن 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
آینه آینه، Mirror Mirror
آینه آینه، Mirror Mirror

نویسنده: جواد رهبر




 
کارگردان: تارسم سینگ. فیلم نامه: مارک کلاین، جیسن کلر براساس داستان ملیسا والاک، اقتباسی از «سفید برقی» برادران گریم. مدیر فیلمبرداری: برندن گالوین. موسیقی، آلن منکن. تدوین: رابرت دافی، نیک مور. بازیگران: جولیا رابرتز( ملکه). لیلی کالینز(سفیدبرفی)، آرمی همز(شاهزاده اندروالکات)، نیتِن لِین(برایتن)، مِیر وینینگهم (مارگرت)، مایکل لرنر (بارون)، شان بین (پادشاه). محصول 2012 آمریکا، 106 دقیقه.
سفیدبرفی دختر پادشاه است و مادرش موقع تولد او مرده. پادشاه که احساس می کند سفیدبرفی به مادر نیاز دارد دوباره ازدواج می کند اما ملکه جدید از همان ابتدا چشم دیدن سفیدبرفی را ندارد. وقتی نیرویی خبیث به قلمرو پادشاه حمله می کند، پادشاه به همراه سربازانش به جنگل می رود ولی هیچ وقت از این سفر بازنمی گردد. ملکه تاج و تخت پادشاه را تصاحب می کند و چون نمی خواهد در قلمرو حکومتش کسی از او زیباتر باشد، سعی می کند سفیدبرفی را از چشم مردم پنهان نگه دارد. سفیدبرفی در روز تولد هجده سالگی اش از قصر خارج می شود و می بیند که مردم به خاطر خودخواهی های ملکه در چه شرایط سختی زندگی می کنند. او در جنگل، شاهزاده اندرو الکات و همراهش را که راهزنان به آن ها حمله کرده اند و آن دو را دست و پا بسته از درختی آویخته اند نجات می دهد. در بازگشت، سفیدبرفی شهر را دچار قحطی می یابد و تصمیم می گیرد تاج و تخت را از ملکه پس بگیرد ولی در نهایت ملکه پس از ماجراهایی به خدمتکارش برایش دستور می دهد که سفیدبرفی را به جنگل ببرد و بکشد اما برایتن نمی تواند این کار را بکند و از سفیدبرفی می خواهد که فرار کند. سفیدبرفی در جنگل با هفت کوتوله آشنا می شود و تصمیم می گیرد به کمک کوتوله ها تاج و تختش را به دست بیاورد و جلوی ازدواج ملکه با شاهزاده الکات را نیز بگیرد...
آینه آینه، Mirror Mirror

نگاه:

تارسم سینگ، کارگردان 51 ساله هندی مقیم آمریکا پس از تریلر روان شناسانه سلول(2000) فیلم فانتزی ماجراجویانه سقوط(2006) و فانتزی حماسی سه بعدی نامیراها (2011) در چهارمین تجربه سینمایی اش به سراغ داستانی آشنا رفته که از همان سال های ابتدایی اختراع سینما آن قدر اقتباس شده که دیگر بعضی از عناصر اصلی آن از فرط تکرار، کلیشه شده اند: پادشاهی که نیک سیرت، ملکه ای شرور، دختری که در حقش ظلم شده، شاهزاده ای که منجی اوست و افراد دیگری که در نگاه اول به نظر نمی رسد بتوانند در پیروزی خیر بر شر کمکی به مظلومان بکنند ولی در پایان نقشی اساسی در این نبرد ایفا می کنند.
آینه آینه اقتباس وفادارانه ای از ماجرای سفیدبرفی نیست بلکه فیلمی ست فانتزی با فضای کمیک که دنیای آن گاهی حتی به هجو نزدیک می شود مهم ترین تفاوتش در مقایسه با سفیدبرفی و شکارچی (روپرت سندرز، 2012) که آن هم با الهام از داستان سفیدبرفی ساخته شده، سوای تغییرهای مربوط به شخصیت ها و داستان، همین لحن سبک و فضای کمدی فیلم است. سینگ فیلمی ساخته که بتواند مثل انیمیشن های سینمایی دیزنی و پیکسار، هر تماشاگری با هر سن و سال و سابقه ای را سرگرم کند.
آینه آینه، Mirror Mirror
در آینه آینه، مثل هر فیلم دیگری از تارسم سینگ، تصویر حرف اول را می زند. سینگ یکی از کارگردانان عصر طلایی ویدئوکلیپ سازی است. او برای برندهای معتبر تجاری هم فیلم های تبلیغاتی ساخته و یکی از منابع الهام بخش همیشگی آثار او تابلوهای نقاشی کلاسیک و مدرن است. شاید به همین دلیل تماشاگر در مواجهه با هر فیلمی از سینگ احساس می کند در مقابل تجربه بصری خاصی قرار گرفته است. با این که آینه آینه در مقایسه با فیلم های قبلی سینگ از نظر بصری کمی ساده تر به نظر می رسد ولی سینگ در ساخت آن باز هم قید تصویرسازی کامپیوتری و حرکت های نامتعارف دوربین را نزده است. قضای قدیمی داستان هم دست سینگ را باز گذاشته تا طبق عادت همیشگی اش توجه خاصی به طراحی لباس فیلم با استفاده از رنگ های تند و گرم نشان بدهد. کلاه های نامتعارف که یکی از امضاهای سینمایی سینگ است، این جا هم روی سر شخصیت های داستان دیده می شود. یکی از امتیازهای آینه آینه همین طراحی لباسش است که مثل سه فیلم قبلی سینگ، اجرای آن بر عهده ایکوایشیوکا(2012-1938)، طراح لباس سرشناس ژاپنی بوده که نام فیلم دراکولای برام استوکر(فرانسیس فورد کوپولا، 1992) هم در کارنامه اش به چشم می خورد.
آینه آینه، Mirror Mirror
یکی از انتقادهای همیشگی به آثار تارسم سینگ این بوده که انگار او با فیلم نامه های منسجم میانه خوبی ندارد. چنین نظری از میان سه فیلم قبلی سینگ بیش تر از همه درباره نامیراها صدق می کند. البته آینه آینه هم فیلم نامه ایده آلی ندارد و بعضی صحنه های آن، چه در ایده پردازی وچه در اجرا، ابتدایی از کار درآمده اند ولی سینگ در اجرای بیش تر شوخی های فیلم و خلق موقعیت های کمدی در بخش های مختلف داستان، موفق عمل می کند. یکی از جنبه های مثبت داستان فیلم، پرداخت درست و دل نشین هفت کوتوله فیلم است که سینگ سعی می کند تصویری چند بعدی از آن ها ارائه بدهد.
آینه آینه، Mirror Mirror
مثلث بازیگران اصلی آینه آینه از پس نقش های شان برمی آیند ولی ترکیب این سه نفر چندان گیشه پسند نیست. سینگ برای دو نقش اصلی، سفیدبرفی و شاهزاده، از لیلی کالینز، دختر فیل کالینز خواننده، و آرمی همر( شبکه اجتماعی و جی. ادگار) استفاده کرده که هنوز تازه کارند و نقش های اول چندانی در کارنامه سینمایی شان نیست. نقش ملکه را هم جولیا رابرتز بازی می کند که مدتی است با دوران اوج خود فاصله دارد.
به گفته تارسم سینگ، یکی از کارگردانانی که بر او تأثیر عمیقی گذاشته سرگی پاراجانوف(1990-1924)، فیلم ساز ارمنی گرجستان است. این که سینگ از جنبه های بصری سینمای خاص پاراجانوف الهام می گیرد و فیلم هایی مثل نامیراها و آینه آینه را می سازد نشان دهنده این است که می خواهد بین حوزه آثار هنری و سینمای جریان رایج، پلی بزند. فروش قانع کننده بیش تر فیلم های او نشان می دهد که تا حدی هم در این مسیر دشوار موفق بوده ولی واکنش های منتقدان به نامیراها و آینه آینه نشان می دهد که برای به دست آوردن دل منتقدان باید بیش تر از این ها تلاش کند. نقطه اوج کارنامه سینگ سقوط(2006) است؛ فیلمی درباره عشق به قصه گویی و جادوی تخیل که فیلم برداری آن طی چهار سال در 27 کشور انجام گرفت. حالا سینگ سرگرم آماده سازی مقدمات فیلمی درباره مارکوپولو است. شاید این بار با پروژه بلندپروازانه دیگری بتواند فیلمی را که در این سال ها سودایش را داشته بسازد.
منبع:ماهنامه سینمایی فیلم سال سی ام شماره 446

 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.