EPICMICKEY
EM داستانی کاملا نو را روایت می کند.داستانی که در آن بسیاری از شخصیت های دیزنی حضور دارند، با این تفاوت که دنیای EM دیگر آن دنیای کاملا شاد نخواهد بود و دقیقا به همین خاطر از واژه حماسی (Epic)در نام گذاری بازی استفاده شده است.بازی در روزهای ابتدایی خلق میکی آغاز می شود.میکی پس از بیدار شدن از خواب متوجه آینه اعجاب انگیزی می شود که همانند Portal عمل می کند و از طریق آن می تواند وارد محل کار جادوگر مشهور، Yen Sid(معروف ترین جادگر دنیای دیزنی و معلم جادوگری میکی در بسیاری از آثار)شود.دست بر قضا Yen Sid در حالی به پایان رساندن آخرین کارش است.
وی در آخرین تلاش دنیایی به وجود آورده که متعلق به شخصیت های فراموش شده است.دنیایی که همه آن ها می توانند زندگی خوب و آرامی داشته باشند.کار Yen Sid به پایان می رسد و میکی از موقعیت استفاده می کرده و شروع به رنگ آمیزی دنیای شخصیت های فراموش شده می کند.در همین حال میکی به اشتباه موجب به وجود آمدن یکی از بزرگترین دشمنان خود به نام phanatom Blot (دشمنی که در سال 1935 وارد دنیای دیزنی شد)می شود.در حالی که میکی قصد دارد با رنگ جلوی وی را بگیرد Yen Sid از خواب بیدار می شود.میکی که دستپاچه شده، دستش به تینر می خورد و دنیای زیبای جادوگر قصه را از بین می برد.میکی بیش از ظاهر شدن Yen Sid از مهلکه می گریزد و به خانه اش پناه می برد.سال ها می گذرد و میکی به بزرگترین و در عین حال محبوب ترین شخصیت انیمشن تبدیل می شود.همه چیز به خوبی پیش می رود.اما با توجه به این که هیچ وقت ماه پشت ابر نمی ماند: Phantom Blot موفق به یافتن میکی می شود و وی را به دنیای شخصیت های فراموش شده می برد (که در طول بای با نام Cartoon Wasteland شناخته می شود.)دنیایی که اکنون هیچ شباهتی به گذشته اش ندارد و نابودی همه جا را فرا گرفته است.میکی پس از ورود به CW متوجه می شود phanatom Blot باهمکاری دکتر دیوانه (The Mad Doctor)یکی دیگر از شخصیت های قدیمی دیزنی که در سال 1933 به دنیا معرفی شد قصد دزدیدن قلب وی را دارند.هرچند میکی بار دیگر موفق به فرار می شود؛اما در می یابد این دنیا زمانی بهترین مکان برای شخصیت های فراموش شده بوده که توسط برادر قدیمی و بزرگترش آسوالد (Rabbit Oswald the Lucky)اداره می شده؛ اما میکی آن را خراب کرده است و این گونه اسوالد سال ها پنهان شده تا میکی وارد این دنیا شود.اکنون وظیفه خطیری به عهده قهرمان ما است و وی باید phanatom Blot را از بین ببرد.اعتماد برادرش را جلب کند و در نهایت CW را نجات دهد.
داستان EM بی نهایت هوشمندانه نوشته شده و تقریبا برای تمامی افرادی که با میکی و دیگر شخصیت های دیزنی آشنا هستند جذاب خواهد بود.این داستان با همکاری مستقیم دیزنی نوشته شده و ایده شخصیت های فراموش شده هم در ابتدا توسط کمپانی دیزنی مطرح شده بود.بازی دارای دیالوگ ها و صحنه های سینمای (cutscene)زیادی خواهد شد.صحنه های سینمایی بای به صورت انیمیشن 2 بعدی و توسط یک استدیوی مستقل به نام powrhouse Animation studios طراحی شده اند.داستان تنها نکته هوشمندانه بازی نیست و وارن اسپکتور همانند گذشته دست به خلق یک گیم پلی مثال زدنی و متنوع زده است.CW خود به سه بخش تقسیم می شود که میکی با سفر به هر کدام از این مناطق با تجربه ای جدید رو به رو می شود.وسیله اصلی میکی در بازی قلموی نقاشی است که به وسیله آن ها توانا به از بین بردن دشمنان و حل معماها خواهد بود.قلموی میکی دارای دو رنگ سبز و آبی خواهد بود که هر کدام عملکردی کاملا متفاوت خواهند داشت.رنگ آبی در اصل رنگ نقاشی و رنگ سبز، تینر است.همان طور که رنگ باعث به وجود آمدن چیزهای جدید می شود.تینر موجب از بین رفتن شان می گردد.خوشبختانه هر کدام از این دو به راحتی می توانند جای خود را با دیگری عوض کنند و هیچ دلیلی وجود ندارد جسمی که با تینر از بین رفته با رنگ آمیزی بازنگردد.تمامی معماها و مبارزه های بازی توسط همین دو وسیله انجام می شود ودر عین پیچیدگی ساختاری ،بازی ازتجهیزات بسیار ساده ای بهره می برد.تینر و رنگ آمیزی هر دو در طول بازی بسیار موثر هستند و بازیباز باید از هر دوی این تجهیزات استفاده کند.این دو وسیله هر کدام استفاده ای متفاوت در مقاطع مختلف بازی دارند که در ادامه مقاله به آن می پردازیم.
منبع:بازی رایانه شماره39
ورود میکی به دنیای بازی
میکی شخصیتی اسطوره ای است که در چند سال اخیر خبر خاصی از وی شنیده نشده است.آخرین حضور بزرگ وی در سینما به 11 سال پیش و فیلم Fantsia 2000 برمی گردد.مطمئنا این موضوع چندان خوشحال کننده ای برای بزرگ ترین و در عین حال محبوب ترین شخصیت دنیای کارتون نیست.به همین خاطر شرکت دیزنی سال گذشته اعلام کرد آثاری متفاوت از این شخصیت خواهد ساخت که پیش از این مشاهده نشده و اولین اثر در این راستا بازی Epic Mickey (EM)است.داستان ساخت این اثر هم در نوع خودش بسیار جالب است.وارن اسپکتور در سال 2005 استدیویی به نام Junction point Studdios تاسیس کرد که متشکل از اعضای پیشین تیم ION storm(خالقان دو سری بزرگ Deus Ex و Thief)و تعدادی کارمند جدید بود.این استدیو روی چندین بازی کار می کرد و به دنبال پیدا کردن ناشر برای آثارش بود.اسپکتور از طریق دوستان خود متوجه شد که استدیویی دیزنی مایل به مذاکره با این تیم است.وارن ابتدا پیشنهاد این شرکت را جدی نگرفت زیرا به گفته خودش دیزنی علاقه ای به انتشار آثاری با درجه سنی بزرگسال نداشت.(البته باید به وی گوشزد کرد که بازی ای چون Turok با درجه سنی M توسط دیزنی منتشر شد).در اولین ملاقات ها کمپانی دیزنی از اسپکتور خواست بازی ای بر اساس میکی بسازد که با دیگر آثار پلتفرمر روز متفاوت و علاوه بر تازه بودن، برای هر سلیقه ای مناسب باشد.بالاخره در سال 2007 شرکت دیزنی استدیو (Junction point)(FP)را خریداری کرد و به همین خاطر اسپکتور و همکارانش توانستند با بسیاری از استدیوهای داخلی دیزنی چون Pixar همکاری کنند.EM داستانی کاملا نو را روایت می کند.داستانی که در آن بسیاری از شخصیت های دیزنی حضور دارند، با این تفاوت که دنیای EM دیگر آن دنیای کاملا شاد نخواهد بود و دقیقا به همین خاطر از واژه حماسی (Epic)در نام گذاری بازی استفاده شده است.بازی در روزهای ابتدایی خلق میکی آغاز می شود.میکی پس از بیدار شدن از خواب متوجه آینه اعجاب انگیزی می شود که همانند Portal عمل می کند و از طریق آن می تواند وارد محل کار جادوگر مشهور، Yen Sid(معروف ترین جادگر دنیای دیزنی و معلم جادوگری میکی در بسیاری از آثار)شود.دست بر قضا Yen Sid در حالی به پایان رساندن آخرین کارش است.
داستان EM بی نهایت هوشمندانه نوشته شده و تقریبا برای تمامی افرادی که با میکی و دیگر شخصیت های دیزنی آشنا هستند جذاب خواهد بود.این داستان با همکاری مستقیم دیزنی نوشته شده و ایده شخصیت های فراموش شده هم در ابتدا توسط کمپانی دیزنی مطرح شده بود.بازی دارای دیالوگ ها و صحنه های سینمای (cutscene)زیادی خواهد شد.صحنه های سینمایی بای به صورت انیمیشن 2 بعدی و توسط یک استدیوی مستقل به نام powrhouse Animation studios طراحی شده اند.داستان تنها نکته هوشمندانه بازی نیست و وارن اسپکتور همانند گذشته دست به خلق یک گیم پلی مثال زدنی و متنوع زده است.CW خود به سه بخش تقسیم می شود که میکی با سفر به هر کدام از این مناطق با تجربه ای جدید رو به رو می شود.وسیله اصلی میکی در بازی قلموی نقاشی است که به وسیله آن ها توانا به از بین بردن دشمنان و حل معماها خواهد بود.قلموی میکی دارای دو رنگ سبز و آبی خواهد بود که هر کدام عملکردی کاملا متفاوت خواهند داشت.رنگ آبی در اصل رنگ نقاشی و رنگ سبز، تینر است.همان طور که رنگ باعث به وجود آمدن چیزهای جدید می شود.تینر موجب از بین رفتن شان می گردد.خوشبختانه هر کدام از این دو به راحتی می توانند جای خود را با دیگری عوض کنند و هیچ دلیلی وجود ندارد جسمی که با تینر از بین رفته با رنگ آمیزی بازنگردد.تمامی معماها و مبارزه های بازی توسط همین دو وسیله انجام می شود ودر عین پیچیدگی ساختاری ،بازی ازتجهیزات بسیار ساده ای بهره می برد.تینر و رنگ آمیزی هر دو در طول بازی بسیار موثر هستند و بازیباز باید از هر دوی این تجهیزات استفاده کند.این دو وسیله هر کدام استفاده ای متفاوت در مقاطع مختلف بازی دارند که در ادامه مقاله به آن می پردازیم.
بازیسازی بزرگ خلق می شود
وارن اسپکتور (Warn spector)را می توان جزو بزرگترین بازیسازهای تاریخ دانست که دست به خلق بازی های بسیار بزرگی زده و بسیاری از المان هایی که امروزه استفاده می شود، توسط وی خلق شده است.وی در استدیوهای بزرگی چون ORIGIN systems و Looking Glass studios تا سال 1997 مشغول به کار بوده و در همان سال شبعه Austin استدیوی Ion Storm را تاسیس کرد که می توان گفت نقطه اوج کار در این استدیو رقم خورد.وی در این سال ها دوبازی بزرگ Deus EX و Thief را خلق کرد و این گونه به عنوان یکی از جاودانه ترین بازیسازها معرفی شد.اسپکتوردر سال 2005 استدیوی IP را تاسیس کرد و جالب این که در طول این چند سال روی سه بازی مختلف کار کرد که البته هر سه تقریبا در مرحله پیش تولید باقی ماندند و هیچ کدام نتوانستند به مرحله تولید برسند.اولین بازی یک اثر فانتزی بوده که به گفته اسپکتور، وی قصد ساخت آن را به مدت 15 سال داشته است.این اثر توسط اسپکتور و زنش نوشته شده و قرار بود توسط شرکت DC حمایت شود که متاسفانه تحقیق نیافت.دیگر بازی این استدیو Ninja Gold نام داشت که قرار بود به صورت مشترک توسط وی کارگردان بزرگ اکشن جان وو (John Woo کارگردان آثار شناخته شده ای چون Face off و Mission:Impossible II)ساخته شود.اما این بازی هم به خاطر نبود ناشر و درگیری کاری جان وو متوقف شد.آخرین کار اسپکتور یک اثر آینده نگرانه با تم نقش آفرینی بود که به قول خودش دنباله معنوی Dues EX به حساب می آمد.تیم IP علاقه زیادی به این بازی داشتند و کارهای زیادی برای ساخت آن انجام دادند.در همین حال بود که اسپکتور به ملاقات سران دیزنی رفت و متوجه شد دیزنی علاقه ای به انتشار بازی وی ندارند.هرچند او با پیشنهادی رو به رو شد که نتوانست آن را رد کند.دیزنی از او خواست بازی ای بر اساس شخصیت میکی موس بسازد؛ پیشنهادی که بی نهایت وی را خوشحال کرد.وی مثال جالبی در مورد ساخت بازی زده است:«اگر شما در خیابان داد بزنید من Deus Ex خلق کردم هیچ کس به شما اهمیت نمی دهد اما در عوض اگر داد بزنید من در حال ساخت بازی میکی ماوس هستم، همه به شما توجه می کنند!»البته اسپکتور در مورد آن بازی علمی تخیلی همچنان امیدوار است و می تواند IP این بازی در حال حاضر در دستان دیزنی است.یعنی ممکن است بار دیگر اسپکتور دست به خلق یک IP علمی/تخیلی دیگر بزند؟ زمان این موضوع را مشخص می کند.منبع:بازی رایانه شماره39