فقر و غنا از دیدگاه اسلام

مطالعه تعالیم اجتماعی اسلام نشان می دهد که هدف شریعت از واگذار نکردن انسان ها به حال خود و طرح نظام های اجتماعی دینی، تحقق عدالت اجتماعی و حفظ کرامت انسانی و رشد و تعالی انسان ها است.
چهارشنبه، 23 اسفند 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
فقر و غنا از دیدگاه اسلام
فقر و غنا از دیدگاه اسلام

نویسنده: دکتر مهدی عزیزان




 
مطالعه تعالیم اجتماعی اسلام نشان می دهد که هدف شریعت از واگذار نکردن انسان ها به حال خود و طرح نظام های اجتماعی دینی، تحقق عدالت اجتماعی و حفظ کرامت انسانی و رشد و تعالی انسان ها است.
وضعیت فعلی جوامع نشان می دهد که برخی کشورها گرچه در رشد و شکوفایی اقتصادی موفق بوده اند لکن در بسط عدالت به معنایی که توضیح خواهیم داد مشکل جدی دارند. برای مثال، در آمریکا در سال 1973 سهم یک پنجم خانواده های پایین جدول درآمدی، 5/5 درصد کل درآمد و سهم یک پنجم بالای جدول، 41/1 درصد کل درآمد بود و در سال 1991 سهم یک پنجم نخست به 4/5 و یک پنجم دوم به 44/2 رسید و این روند با مختصر تغییراتی ادامه دارد. (2) یعنی هرچه زمان پیش می رود
توزیع درآمدها نامتوازن تر می شود. یا طبق آمار دیگری گرچه بین سال های 1973-1994 میزان سرانه تولید ناخالص ملی آمریکا به صورت واقعی بیش از یک سوم افزایش یافته لکن متوسط دستمزدهای ناخالص برای همه شاغلینی که در پست های مدیریت نبودند، یعنی برای سه چهارم نیروی کار، 19 درصد کاهش یافته است. (3)
باز طبق آمار منتشره، بین 10-15 درصد جمعیت آمریکا (در حدود 37 میلیون نفر) زیر خط فقر قرار دارند. (4) و کشورهای دیگر اگر وضعیت بدتری نداشته باشند، بهتر از این نیستند. این در حالی است که به اعتقاد نظریه پردازان توسعه، عامل عمده این شکاف طبقاتی، فقر و بی عدالتی ناشی از ظالمانه بودن مناسبات و روابط فیمابین عوامل اقتصادی و به ویژه کار و سرمایه است. برای مثال، اقتصاد دانانی چون مایکل تودارو (5)، دیوید کلمن، فورد نیکسون، (6) و نواب حیدر نقوی، (7) توزیع ناعادلانه ثروت هایی مانند زمین، سرمایه ملی، ابزار تولید و وجود آزادی های نابرابر را عامل اصلی ناعادلانه شدن درآمدها می دانند و این در حالی است که نظام اقتصادی اسلام، در عین حال که از تمام ظرفیت های وجودی انسان ها و طبیعت برای رشد و شکوفایی مظاهر مادی استفاده می کند، با نهادینه کردن باورهای الهی و ارزش های انسانی و با اتخاذ روش ها و قوانین خاص اقتصادی، زمینه های شکاف طبقاتی و بهره کشی از انسان ها را از بین برده، رفاه عمومی را گسترش می دهد.

اسلام و عدالت اقتصادی

تعاریف مختلفی از عدالت اقتصادی از دیدگاه اسلام از سوی اندیشمندان مسلمان ارائه شده است که تا حدود زیادی به هم نزدیک اند.
به نظر می رسد، عدالت اقتصادی از دیدگاه اسلام عبارت است از رفاه عمومی و ایجاد تعادل و توازن در ثروت ها و درآمدها. (8) به این بیان که نظام اقتصادی اسلام تحقق عدالت در عرصه اقتصاد را از دو طریق دنبال می کند: از یک سو به همه افراد جامعه حق می دهد که از یک زندگی متعارف و آبرومندانه انسانی برخوردار باشند و از سوی دیگر، با اتخاذ احکام و روش هایی به دنبال متوازن کردن ثروت ها و درآمدهاست و در نقطه مقابل، هر نوع فقر و بدبختی و به وجود آمدن فاصله طبقاتی را نتیجه عدم تحقق عدالت می داند. امام صادق علیه السلام در این باره می فرماید:
اگر در میان مردمان به عدالت رفتار شود همه بی نیاز می گردند. (9)
در این بخش از رساله ابتدا برای دفع برخی شبهات، به طور گذرا دیدگاه اسلام را نسبت به فقر مورد ملاحظه قرار می دهیم تا جوابی باشد به افرادی که گمان می کنند ادیان الهی فقر را پدیده ای مقدس می دانند، سپس به بررسی دیدگاه برخی صاحبان قدرت و سرمایه که در طول تاریخ سعی کرده اند فقر را پدیده ای حتمی و ناشی از خست طبیعت و کمبود منابع طبیعی نشان دهند، می پردازیم و در نهایت، با بررسی علل و عوامل به وجود آورنده فقر و تضاد طبقاتی از دیدگاه اسلام، راه های پیشگیری و مبارزه با آن ها را بیان می کنیم.

اسلام و فقر

چه بسا کسانی که از حکمت تعالیم انبیا و وصایای آنان اطلاع چندانی ندارند، با دیدن مواردی چون دعای پیامبر اسلام صلی الله عیه و اله و سلم که فرمود: «خداوندا، روز قیامت مرا با مستمندان محشور فرما» (10) یا سفارش آن حضرت به گرامی داشتن فقرا که فرمود: «هر کس فقیر مسلمانی را گرامی دارد روز قیامت خداوند را ملاقات کند در حالی که وی راضی است.» (11) شتابزده قضاوت کرده، ادیان آسمانی را متهم به اعراض از دنیا و ترغیب افراد به فقر کنند. در حالی که از نظر صاحبان علم و اندیشه، تلخ ترین پدیده ها در کام انبیا و در مذاق شرایع فقر است، تا جایی که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در موارد زیادی فقر و تنگدستی را همسان کفر دانسته و از آن دو به خدا پناهنده می شوند (12) و در روایتی علت آن را چنین بیان می کنند:
اگر رحمت و شفقت پروردگار شامل فقرای امتم نبود چیزی نمانده بود که فقر [موجب] کفر شود. (13)
و در دعا دیگری فرمودند:
اللهم بارک لنا فی الخبز و لا تفرق بیننا و بینه، فلولا الخبز ما صلینا و لا صمنا و لا ادینا فرائض ربنا
خداوندا، نان را برای ما با برکت قرار ده، و میان ما و نان جدایی مینداز که اگر نان نباشد نه می توانیم نماز گزاریم نه روزه بداریم و نه دیگر واجبات الهی را انجام دهیم.
اصولاً چگونه فقر می تواند محبوب پیامبران باشد در حالی که به بیان قرآن، فقر و فشحا وعده شیطان، و فضل و مغفرت وعده خداوند است. (14)
و چگونه فقر می تواند محبوب پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم باشد در حالی که ایشان از حضرت ابراهیم خلیل علیه السلام چنین نقل می کنند:
پروردگارا، فقر از آتش نمرود سخت تر است. (15)
یا خود آن حضرت می گفتند:
فقر سخت تر از مرگ است. (16)
بنابراین، اگر ظاهر روایاتی غیر از مطالب مذکور است، باید با توجه به این محکمات قرآنی و روایی معنا شوند.
مطالعه تاریخ زندگی پیامبران، امامان و اولیای خدا نیز نشان می دهد که آنان اگرچه جهت تسکین آلام و کاهش پریشانی درماندگان و تهی دستان با آنان بنای رفاقت می گذاشتند و زندگی شخصی خود را در سطح فقیرانه قرار می دادند، لکن درصدد بودند با فکر و تدبیر، فقر را محو، و زندگی شرافتمندانه ای را برای همه انسان ها تدارک کنند.

فقر پدیده ای تحمیلی و عارضی

از دیر زمان صاحبان قدرت و ثروت به اشکال مختلف، با تراشیدن فلسفه های گوناگون سعی کرده اند این باور را در اذهان مردم به وجود آورند که امکانات و منابع محدود و نیازهای انسان نامحدود است. بنابراین به طور طبیعی عده ای از دسترسی به نیازمندی های زندگی محروم خواهند بود، پس پسندیده آن است که هر کس به هر آنچه طبیعت به او عطا کرده است راضی باشد و قبول کند که فقیر و گرسنه ماندن عده ای بهتر از فقر عمومی است. بنابراین، نه فقرا به دیده ظلم و خیانت به اغنیا بنگرند و نه اغنیا از حضور تهیدستان و محرومین آزرده خاطر گردند، چون مسابقه ای که یک جایزه بیشتر ندارد تنها یک نفر کامیاب خواهد داشت. (17)
خداوند متعال طی ایات متعددی، تفکر «فقر طبیعت» را باطل دانسته و ریشه همه بدبختی ها را نه در کمبود امکانات و خست طبیعت، بلکه در اعمال زشت و ظالمانه انسان ها می داند.

آیات مربوط به این موضوع را می توان در پنج مرحله تقسیم بندی کرد:

مرحله اول: خداوند متعال وعده داده است که روزی هر جنبنده ای را فراهم می کند:
هیچ جنبنده ای در زمین نیست مگر این که روزی او بر خداست. او قرارگاه و محل رفت و آمدش را می داند. همه این ها در کتاب آشکاری ثبت است. (18)
مرحله دوم: خداوند به عنوان یک سنت همیشگی اعلام نموده است که به هیچ وجه از وعده خود تخلف نمی کند:
به یقین خداوند در وعده خود تخلف نمی کند. (19)
مرحله سوم: خداوند راه کسب روزی را نشان داده و به انسان ها پیام داده است که خزاین روزی همه به دست خداست و او اندازه روزی همه را می داند:
و زمین را گستردیم و در آن کوه های ثابتی افکندیم و از هر گیاه موزون در آن رویانیدیم، و برای شما انواع وسایل زندگی در آن قرار دادیم، همچنین برای کسانی که شما نمی توانید به آن ها روزی دهید. هیچ چیزی نیست مگر این که خزاین آن نزد ماست و ما جز به اندازه معین آن را نازل نمی کنیم. (20)
مرحله چهارم: به انسان ها خبر داده است هر آن چه برای زندگی لازم دارید به اندازه فراوان آماده است:
خداوند همان کسی است که آسمان ها و زمین را آفرید و از آسمان، آبی فرستاد و با آن میوه های (مختلف) را برای روزی شما (از زمین) بیرون آورد ... و از هر چیزی که از او خواستید (نیازمند بودید) به شما داد و اگر نعمت های خدا را بشمارید هرگز آن ها را شماره نتوانید کرد. (21)
مرحله پنجم: در این مرحله خدای متعال روشن ساخت که اگر گروهی به روزی خود نمی رسند و فساد و بدبختی به وجود می آید، این نتیجه اعمال ناشایست خود انسان ها است:
فساد، در خشکی و دریا به خاطر کارهایی که مردم انجام داده اند آشکار شده است، خدا می خواهد نتیجه بعضی از اعمالشان را به آن ها بچشاند شاید (به سوی حق) بازگردند. (22)
نتیجه این که:
مطابق تعالیم اسلام و قرآن، خداوند وعده کرده است روزی انسان ها و همه موجودات را برساند و این کار را انجام داده است و هرگونه کاستی و کمبود، ناشی از اعمال و رفتار خود انسان هاست. بنابراین فقر و تنگدستی گروهی از انسان ها نه به خست طبیعت بلکه به رفتار خود آنان یا گروهی دیگر از انسان ها مرتبط است و پدیده فقر نه حقیقتی ذاتی و حتمی بلکه پدیده ای عارضی و تحمیلی است. بر همین اساس است که امام علیه السلام فرمود:
هیچ فقیری گرسنه نماند مگر آن که توانگری از دادن حق او ممانعت کرد. (23) همانا مردم جز در اثر گناه ثروتمندان، فقیر و محتاج و گرسنه و برهنه نمی شوند. (24)

علل و عوامل فقر و تضاد طبقاتی

از قرآن و روایات استفاده می شود عوامل متعددی در پیدایش فقر و کاهش روزی در جوامع انسانی نقش دارد. برخی از این عوامل اختیاری و ارادی و برخی غیراختیاری است؛ چنان که برخی مربوط به جامعه و برخی مربوط به فرد است.(25)

پی نوشت ها :

1. مقدمه و فصل اول این بخش، با بهره گیری از: موسویان، سیدعباس، عدالت، محور آموزه های اقتصادی اسلام، فصلنامه اقتصاد اسلامی، ش4، ص 35-60.
2. والدن بیو، پیروزی سیاه، ترجمه احمد سیف و کاظم فرهادی، ص 229.
3. هانس، پیتر مارتین، دام جهان گرایی، ترجمه عبدالحمید فریدی عراقی، ص 190.
4. ماکارو، دیوید، رفاه اجتماعی ساختار عملکرد، ص 207.
5. تودارو، مایکل، توسعه اقتصادی در جهان سوم، ص 173.
6. دیوید کلمن و فورد نیکسون، اقتصادشناسی توسعه نیافتگی، ص 121.
7. نقوی، نواب حیدر، اقتصاد توسعه یک الگوی جدید، ترجمه دکتر تواناییان فرد، ص 83.
8. این تعریف با مختصر تفاوتی از تعریف های شهید آیه الله صدر واستاد محمدرضا حکیمی گرفته شده است. ر.ک: سیدمحمد باقر صدر، اقتصادنا (مکتبه الاعلام الاسلامی)، ص 661-671 و محمدرضا حکیمی، الحیاه، ترجمه احمد آرام، ج3، ص 21.
9. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج3، ص 568: ان الناس یستغنون اذا عدل بینهم.
10. محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، ج3، ص 2442: اللهم احشرنی فی زمره المساکین یوم القیامه.
11. همان، ص 2446: من اکرم فقیرا مسلما لقی الله یوم القیامه و هو عنه راض.
12. همان، ص 2438: اللهم انی اعوذ بک من الکفر و الفقر، فقال رجل: ایعدلان؟ قال: نعم.
13. همان، لولا رحمه ربی علی فقراء امتی کاد الفقر ان یکون کفرا.
14. بقره(2): آیه 268: الشیطان یعدکم الفقر و یامرکم بالفحشاء و الله یعدکم مغفره منه و فضلا و الله واسع علیم.
15. محمدی ری شهری، محمد، همان، ص 2442: یا رب! الفقر اشد من نار نمرود.
16. همان، ص 2441: الفقر اشد من القتل.
17. برای بررسی این قبیل نظریات ر.ک: آربلاستر، آنتونی،ظهور و سقوط لیبرالیسم، ترجمه عباس مخبر، ص 374-390.
18. هود (11): آیه 6. و ما من دابه فی الارض الا علی الله رزقها و یعلم مستقرها و مستودعها کل فی کتاب مبین.
19. رعد (13): آیه 31. ان الله لا یخلف المیعاد.
20. حجر (15): آیات 19-21. و الارض مددناها و القینا فیها رواسی و انبتنا فیها من کل شیء موزون و جعلنا لکم فیها معایش و من لستم له برازقین و ان من شیء الا عندنا خزائنه و ما ننزله الا بقدر معلوم.
21. ابراهیم (14): آیات 32-34. الله الذی خلق السماوات و الارض و انزل من السماء ماء فاخرج به من الثمرات رزقا لکم... و آتاکم من کل ما سالتموه و ان تعدوا نعمت الله لا تحصوها.
22. روم (30): آیه 41: ظهر الفساد فی البر و البحر بما کسبت ایدی الناس لیذیقهم بعض الذی عملوا لعلهم یرجعون.
23. نهج البلاغه، ترجمه فیض الاسلام، حکمت 320: ما جاع فقیر الا بما منع غنی.
24. حکیمی، محمدرضا، همان، ج4، ص 329: ان الناس ما افتقروا و لا احتاجوا و لا جاعوا و لا عروا الا بذنوب الاغنیاء.
25. برای مطالعه بیشتر رجوع نمایید به دو مقاله در همین سایت با نام¬های « عوامل افزایش روزی» و « تقدیر رزق و اختیار انسان» از همین نویسنده.

منبع: عزیزان، مهدی، (1387)، راز رزق: عوامل افزایش و کاهش روزی، قم، نشر زمزم هدایت.

 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط