نویسنده: سید ابوالحسن علوی طباطبایی
می بینیم که هالیوود، فرجام جهان را ترسناک و مملو از وحشت و مرگ و خون ریزی و قتل عام جلوه می دهد. نبرد نهایی و جنگ آخرالزّمان او در سینمای غالب بر جهان یک جنگ اتمی بزرگ و نابودی میلیون ها تن انسان است. در بیشتر این فیلم ها آمریکا از سوی یک دشمن فرضی و خیالی به شدت مورد تهدید و هجوم قرار می گیرد و پس از آن دنیا و تمدن بشری رو به نابودی و نیستی می رود.
در همین تبلیغات وسیع و دامنه دار با نفوذ منجی، آن قشر از بشریّت مورد نظر آنها یعنی صهیونیست های مسیحی کسی جز حضرت عیسی (ع) نیست که یک حکومت هزار ساله را آغاز می کند و دشمنان غیر یهودی و غیرمسیحی همان مسلمانان خاورمیانه و اعراب هستند.
هالیوود به عبارت دیگر به ما می گوید که دنیا به پایان می رسد و چیزی جز انهدام گسترده و نابودی نسل بشر باقی نمی ماند و بازماندگان این فاجعه ی جهانی که در تلاش برای ساختن زندگی دوباره اند، به ایجاد حکومت صهیونیستی می پردازند.
ماندگاری تبلیغاتی هالیوودی برای ایجاد این ترس و وحشت ناشناخته و عظیم در دیدگاه مخاطبان ساده هدف اصلی است. سینمای غرب می خواهد تا تعابیر آخرالزّمانی ناشی از کتبی غیر آسمانی را به خورد مخاطبان دهد و اسطوره ی منجی غربی در تفکّر غربی و صهیونیسم مسیحی را به تماشاچی میلیونی تزریق کند. در این سینما بحث پایان تاریخ و برخورد تمدن ها مطرح می شود. مسئله ی منجی بسیار کم رنگ تر و بحث فرجام تاریخ پر رنگ تر شده است. در بیشتر فیلم های اکشن فضایی هالیوود تبلیغ می شود که آمریکا و نظام فرهنگی حاکم بر غرب تنها سیستمی هستند که جهان را از خطرات این چنینی حفظ می کنند. در بعضی فیلم ها نیز آمریکا در برابر ملل مسلمان می ایستد.
سردمداران آن کفر جهانی و شیطان بزرگ با سفارش مسیحیان صهیونیست می خواهند با طرح موضوعات آخرالزّمانی خود را در صف اوّل مشتاقان ظهور منجی و بازگشت و رجعت مسیح قلمداد کنند. هالیوود این موج جدید منجی محور و آخرالزّمان گرایانه ی مسلمانان را، در صف اول دشمنان خود ترسیم و تجسّم می کند و تحت پوشش و تلاش معنوی و دینی، بزرگترین جنایات را در عراق و فلسطین و اخیراً در لبنان و دیگر نقاط دنیا انجام می دهد.
ولی ماباید بدانیم که رسانه ی سینما ابزاری است که می تواند در انتقال ارزش ها و فرهنگ مورد نظر آخرالزّمانی ما یعنی «مهدوّیت» نقش بسیار مهمّی ایفا کند.
بعضی از ادیان در موضوع آخرالزّمان و ظهور منجی مشترک اند. آنها در انتظار کسی هستند که خواهد آمد و جهان را پر از عدل و عدالت و صلح و دوستی و محبّت می کند و عرصه را بر ظالمان و جبّاران و جانیان تنگ می سازد. او کسی است که قادر است عطر رفاه و امنیت جسمی و عاطفی را پراکنده سازد و حکومت الهی را گسترش دهد. در واقع راه حلّ نهایی فرجام دنیا با تکامل حکومت دینی به دست مهدی (عج) هموار می شود وایشان حکومتی را که انبیا و اولیا و ائمه ی اطهار (ع) به دنبال تحقق آن بودند، محقق می کنند.
ولی چرا در هنر و سینمای ما به امام زمان (عج) و انتظار و ظهور ایشان، آن طور که بایسته و شایسته است، پرداخته نمی شود؟! امام حاضر (عج) در زندگی فرهنگی ما در ادبیات و هنر ما غائب است. ما معتقدیم که در فرهنگ غنی شیعه، ایشان حاضر و ناظر هستند و زمین و زمان به برکت وجود شریف ایشان برقرار و استوار است و بالاخره به واسطه ی وجود حقّه ی ایشان حکومت عدل در جهان مستقر خواهد شد. خوب اگر ما به این اعتقاد خود باور داشته و پای بند باشیم و ایشان را ناظر بدانیم بایستی در جهت ظهور و فرج آن حضرت گام برداریم. چرا باید هالیوود و سینمای غرب بیش از ما به فکر سرانجام جهان و منجی آخرالزّمان باشد. فرهنگ مهدوی به ما انتظار و مید می دهد و موجب پویایی و تحرّک می شود تا آنجا که خمودی و جمود را از انسان می گیرد و انسان را همیشه آماده و زنده نگه می دارد. از ویژگی های حکومت ایشان حکومت عدل و عدالت است. امنیت در پرتو عدل شکل می گیرد و حاکم عادل و کارگزاران عادل اند که این حکومت را رهبری می کنند و آرزوی هر انسانی زندگی در چنین شرایطی است و برای تحقق آن همواره انسان مؤمن دعا می کند و رویکرد و جهت فرهنگی و هنری انتظار و فرهنگ مهدویت ترویج مقدّمات ظهور است و مبارزه با هر آنچه مانع بستر سازی آن است. امر به معروف و نهی از منکر در حوزه ی سیاسی، حوزه ی عدالت اجتماعی و حوزه ی اقتصادی، ما را به سوی سوژه ها و مضامین و موضوعات بی شماری می برد که همگی مقدّمات آخر الزمان اند. سینمای ما در بسیاری از کارکردهای خود ضعیف و ناتوان است و نتوانسته گوشه هایی از فرهنگ مهدوی را به نمایش درآورد.
سیاست گذاران سینما و فرهنگ ما به بی برنامگی و کم توجّهی متأسفانه نتوانسته اند در طول این سال ها برنامه ای مدوّن و دراز مدت و آینده نگر و کاربردی برای نسل کنونی و آینده ی ما تبیین و تعریف کنند. آنها یا سینما را نشناخته اند واز اهرم های مؤثر آن بی خبرند یا اصلاً به چنین وظیفه و کارکردی برای سنما اعتقاد ندارند.
دست اندرکاران و اصحاب هنر نیز در این مورد اهتمام لازم را نداشته اند و یا اگر معتقد بوده اند، دستشان از امکانات کار و تولید تهی بوده و بضاعت سخت افزاری نداشته اند، یا در اختیارشان گذاشته نشده است و بالاخره آنکه اساساً به سینما همچون وسیله ای برای سرگرمی و تفریح و کسب درآمد نگریسته اند.
صهیونیست ها و ایوانجلیست ها جنگ و خشونت را تبلیغ می کنند تا زنده بمانند و این از منطق و اندیشه بشری به دور است، ولی سپاه امام زمان (عج) برخلاف تبلیغات گسترده ی دشمنان اسلام و تشیعّ پیام آور خشونت و عامل خونریزی های بی رحمانه نیست. یاران ایشان از بهترین مردمان اند و مردم به دست حضرت مهدی (عج) از فتنه ها نجات می یابند و کینه در دل های مردم به الفت و مهربانی مبدّل می شود، در حالی که سینمای هالیوود در تضادّ خیر و سفیدی دیگران را مظهر شرّ و سیاهی قلمداد می کند. در بیشتر فیلم های هدف دار و حساب شده ی هالیوود ایجاد جوّ ناامنی و اضطراب و وحشت، مقدّمه ای برای پذیرش قدرت برتر و حاکمیت خشن و بی رحمانه است.
باید روح مهدویّت را در متن جامعه و غوغای زندگی و تمدّن جست و جو کرد. سینمای ایران در مجموع به غیر از برخی فیلم ها که مختصّ گیشه ساخته می شود، سینمای پاکی است ولی یک پاکی جهت دار و منبعث از یک معرفت بزرگ نیست. این ضعف ها عمدتاً ضعف نگرش و اندیشه است.
امید که در آینده ای نزدیک سینماگران قوی بیشتری پا به عرصه ی ساخت آثار متفکّرانه بگذارند و به خوبی بتوانند با مردم ارتباط برقرار کنند. بایستی در توسعه ی حوزه ی اندیشه ی سینمایی سرمایه گذاری رسمی کنیم. انقلاب ما انقلابی فرهنگی است ولی سرمایه های کشور غالباً در سایر حوزه ها هزینه می شود. ما نیاز به نوعی ممارست شوق انگیز میان نویسندگان و هنرمندان و فیلم سازان داریم تا بتوانیم به تولید چنین آثاری برسیم. به امید چنین روزی دقیقه شماری می کنیم.
1. Naclear weapons- wikipadia
2. warfare Browse
3. Atomic Bomb - Decison
4. The History of the Atomic Bomb
5. Encyclopeadie Britanica
منابع تحقیق :
1. Jerome F.shpiro Atomic Bomb cienema, Routledge 2002
2. Denis Gifford scince Fiction Film studio vista/ dutton pictureback- London 1971
3. philip stpick scien Fiction Movios octopus Books Limited London -1976
4. John Bazter science Fiction in the cinema USA-1970
5. منابع اینترنتی به ویژه دایره المعارف Wikipedia
6. شماره های مختلف نشریه ی موعود در سال های 1384 و 1385
7. هلال، رضا، مسیح یهودی و فرجام جهان (مسیحیت سیاسی و اصولگرایی در آمریکا)- مترجم قبس زعفرانی، تهران، هلال، 1383
8. پیش گویی هاو آخرالزّمان،(گردآوری) واحد پژوهش و تحقیق مؤسسه فرهنگی موعود - تهران: موعود عصر (عج)، 1385
9. نجیری، محمود،آرمگدون / نویسنده محموالنجیری، ترجمه ی رضا عبّاسپور، قبس زعفرانی - تهران، هلال 1384
10. کتاب مقدّس (عهد عتیق و عهد جدید)- انجمن پخش کتب مقدّسه- 1969- چاپ لندن
منبع: علوی طباطبایی، سید ابوالحسن، (1387)، هالیوود و فرجام جهان، تهران، نشر هلال، چاپ دوم
*صحت این نوشتار به عهده ی نویسنده بوده و سایت راسخون در این خصوص مسئولیتی بر عهده ندارد.
در همین تبلیغات وسیع و دامنه دار با نفوذ منجی، آن قشر از بشریّت مورد نظر آنها یعنی صهیونیست های مسیحی کسی جز حضرت عیسی (ع) نیست که یک حکومت هزار ساله را آغاز می کند و دشمنان غیر یهودی و غیرمسیحی همان مسلمانان خاورمیانه و اعراب هستند.
هالیوود به عبارت دیگر به ما می گوید که دنیا به پایان می رسد و چیزی جز انهدام گسترده و نابودی نسل بشر باقی نمی ماند و بازماندگان این فاجعه ی جهانی که در تلاش برای ساختن زندگی دوباره اند، به ایجاد حکومت صهیونیستی می پردازند.
ماندگاری تبلیغاتی هالیوودی برای ایجاد این ترس و وحشت ناشناخته و عظیم در دیدگاه مخاطبان ساده هدف اصلی است. سینمای غرب می خواهد تا تعابیر آخرالزّمانی ناشی از کتبی غیر آسمانی را به خورد مخاطبان دهد و اسطوره ی منجی غربی در تفکّر غربی و صهیونیسم مسیحی را به تماشاچی میلیونی تزریق کند. در این سینما بحث پایان تاریخ و برخورد تمدن ها مطرح می شود. مسئله ی منجی بسیار کم رنگ تر و بحث فرجام تاریخ پر رنگ تر شده است. در بیشتر فیلم های اکشن فضایی هالیوود تبلیغ می شود که آمریکا و نظام فرهنگی حاکم بر غرب تنها سیستمی هستند که جهان را از خطرات این چنینی حفظ می کنند. در بعضی فیلم ها نیز آمریکا در برابر ملل مسلمان می ایستد.
سردمداران آن کفر جهانی و شیطان بزرگ با سفارش مسیحیان صهیونیست می خواهند با طرح موضوعات آخرالزّمانی خود را در صف اوّل مشتاقان ظهور منجی و بازگشت و رجعت مسیح قلمداد کنند. هالیوود این موج جدید منجی محور و آخرالزّمان گرایانه ی مسلمانان را، در صف اول دشمنان خود ترسیم و تجسّم می کند و تحت پوشش و تلاش معنوی و دینی، بزرگترین جنایات را در عراق و فلسطین و اخیراً در لبنان و دیگر نقاط دنیا انجام می دهد.
ولی ماباید بدانیم که رسانه ی سینما ابزاری است که می تواند در انتقال ارزش ها و فرهنگ مورد نظر آخرالزّمانی ما یعنی «مهدوّیت» نقش بسیار مهمّی ایفا کند.
بعضی از ادیان در موضوع آخرالزّمان و ظهور منجی مشترک اند. آنها در انتظار کسی هستند که خواهد آمد و جهان را پر از عدل و عدالت و صلح و دوستی و محبّت می کند و عرصه را بر ظالمان و جبّاران و جانیان تنگ می سازد. او کسی است که قادر است عطر رفاه و امنیت جسمی و عاطفی را پراکنده سازد و حکومت الهی را گسترش دهد. در واقع راه حلّ نهایی فرجام دنیا با تکامل حکومت دینی به دست مهدی (عج) هموار می شود وایشان حکومتی را که انبیا و اولیا و ائمه ی اطهار (ع) به دنبال تحقق آن بودند، محقق می کنند.
ولی چرا در هنر و سینمای ما به امام زمان (عج) و انتظار و ظهور ایشان، آن طور که بایسته و شایسته است، پرداخته نمی شود؟! امام حاضر (عج) در زندگی فرهنگی ما در ادبیات و هنر ما غائب است. ما معتقدیم که در فرهنگ غنی شیعه، ایشان حاضر و ناظر هستند و زمین و زمان به برکت وجود شریف ایشان برقرار و استوار است و بالاخره به واسطه ی وجود حقّه ی ایشان حکومت عدل در جهان مستقر خواهد شد. خوب اگر ما به این اعتقاد خود باور داشته و پای بند باشیم و ایشان را ناظر بدانیم بایستی در جهت ظهور و فرج آن حضرت گام برداریم. چرا باید هالیوود و سینمای غرب بیش از ما به فکر سرانجام جهان و منجی آخرالزّمان باشد. فرهنگ مهدوی به ما انتظار و مید می دهد و موجب پویایی و تحرّک می شود تا آنجا که خمودی و جمود را از انسان می گیرد و انسان را همیشه آماده و زنده نگه می دارد. از ویژگی های حکومت ایشان حکومت عدل و عدالت است. امنیت در پرتو عدل شکل می گیرد و حاکم عادل و کارگزاران عادل اند که این حکومت را رهبری می کنند و آرزوی هر انسانی زندگی در چنین شرایطی است و برای تحقق آن همواره انسان مؤمن دعا می کند و رویکرد و جهت فرهنگی و هنری انتظار و فرهنگ مهدویت ترویج مقدّمات ظهور است و مبارزه با هر آنچه مانع بستر سازی آن است. امر به معروف و نهی از منکر در حوزه ی سیاسی، حوزه ی عدالت اجتماعی و حوزه ی اقتصادی، ما را به سوی سوژه ها و مضامین و موضوعات بی شماری می برد که همگی مقدّمات آخر الزمان اند. سینمای ما در بسیاری از کارکردهای خود ضعیف و ناتوان است و نتوانسته گوشه هایی از فرهنگ مهدوی را به نمایش درآورد.
سیاست گذاران سینما و فرهنگ ما به بی برنامگی و کم توجّهی متأسفانه نتوانسته اند در طول این سال ها برنامه ای مدوّن و دراز مدت و آینده نگر و کاربردی برای نسل کنونی و آینده ی ما تبیین و تعریف کنند. آنها یا سینما را نشناخته اند واز اهرم های مؤثر آن بی خبرند یا اصلاً به چنین وظیفه و کارکردی برای سنما اعتقاد ندارند.
دست اندرکاران و اصحاب هنر نیز در این مورد اهتمام لازم را نداشته اند و یا اگر معتقد بوده اند، دستشان از امکانات کار و تولید تهی بوده و بضاعت سخت افزاری نداشته اند، یا در اختیارشان گذاشته نشده است و بالاخره آنکه اساساً به سینما همچون وسیله ای برای سرگرمی و تفریح و کسب درآمد نگریسته اند.
صهیونیست ها و ایوانجلیست ها جنگ و خشونت را تبلیغ می کنند تا زنده بمانند و این از منطق و اندیشه بشری به دور است، ولی سپاه امام زمان (عج) برخلاف تبلیغات گسترده ی دشمنان اسلام و تشیعّ پیام آور خشونت و عامل خونریزی های بی رحمانه نیست. یاران ایشان از بهترین مردمان اند و مردم به دست حضرت مهدی (عج) از فتنه ها نجات می یابند و کینه در دل های مردم به الفت و مهربانی مبدّل می شود، در حالی که سینمای هالیوود در تضادّ خیر و سفیدی دیگران را مظهر شرّ و سیاهی قلمداد می کند. در بیشتر فیلم های هدف دار و حساب شده ی هالیوود ایجاد جوّ ناامنی و اضطراب و وحشت، مقدّمه ای برای پذیرش قدرت برتر و حاکمیت خشن و بی رحمانه است.
باید روح مهدویّت را در متن جامعه و غوغای زندگی و تمدّن جست و جو کرد. سینمای ایران در مجموع به غیر از برخی فیلم ها که مختصّ گیشه ساخته می شود، سینمای پاکی است ولی یک پاکی جهت دار و منبعث از یک معرفت بزرگ نیست. این ضعف ها عمدتاً ضعف نگرش و اندیشه است.
امید که در آینده ای نزدیک سینماگران قوی بیشتری پا به عرصه ی ساخت آثار متفکّرانه بگذارند و به خوبی بتوانند با مردم ارتباط برقرار کنند. بایستی در توسعه ی حوزه ی اندیشه ی سینمایی سرمایه گذاری رسمی کنیم. انقلاب ما انقلابی فرهنگی است ولی سرمایه های کشور غالباً در سایر حوزه ها هزینه می شود. ما نیاز به نوعی ممارست شوق انگیز میان نویسندگان و هنرمندان و فیلم سازان داریم تا بتوانیم به تولید چنین آثاری برسیم. به امید چنین روزی دقیقه شماری می کنیم.
پی نوشت ها :
فهرست فیلم های مستندی که مورد استفاده قرار گرفته است
1. Atomic power for peace - 10- سیاه و سفید
2- Atomic soldiers - The Desert Rock Eercise - 27 سیاه و سفید
3- Atomic Blasts: operation Greenhouse through upshot- krothole - 30 - سایه و سفید
4. 1962 pacific Nuclear Tests -22- رنگی
5. Civil Defence- Duck and cover - 9- سیاه و سفید
6. Lets Face it! - sarving a Nuclear Attack - 15سیاه و سفید
7. Naclear Devastation- Japon- 36- سیاه و سفید
1. Naclear weapons- wikipadia
2. warfare Browse
3. Atomic Bomb - Decison
4. The History of the Atomic Bomb
5. Encyclopeadie Britanica
منابع تحقیق :
1. Jerome F.shpiro Atomic Bomb cienema, Routledge 2002
2. Denis Gifford scince Fiction Film studio vista/ dutton pictureback- London 1971
3. philip stpick scien Fiction Movios octopus Books Limited London -1976
4. John Bazter science Fiction in the cinema USA-1970
5. منابع اینترنتی به ویژه دایره المعارف Wikipedia
6. شماره های مختلف نشریه ی موعود در سال های 1384 و 1385
7. هلال، رضا، مسیح یهودی و فرجام جهان (مسیحیت سیاسی و اصولگرایی در آمریکا)- مترجم قبس زعفرانی، تهران، هلال، 1383
8. پیش گویی هاو آخرالزّمان،(گردآوری) واحد پژوهش و تحقیق مؤسسه فرهنگی موعود - تهران: موعود عصر (عج)، 1385
9. نجیری، محمود،آرمگدون / نویسنده محموالنجیری، ترجمه ی رضا عبّاسپور، قبس زعفرانی - تهران، هلال 1384
10. کتاب مقدّس (عهد عتیق و عهد جدید)- انجمن پخش کتب مقدّسه- 1969- چاپ لندن
منبع: علوی طباطبایی، سید ابوالحسن، (1387)، هالیوود و فرجام جهان، تهران، نشر هلال، چاپ دوم
*صحت این نوشتار به عهده ی نویسنده بوده و سایت راسخون در این خصوص مسئولیتی بر عهده ندارد.