سه اقتدار

ماکس وبر (1864-1920) (1) جامعه شناسی را علم جامعه کنش اجتماعی می دانست. تأکید وی بر انسان واحد و کنشهای او در جامعه، دیدگاه وی را از دیگر صاحبنظران متقدم جدا می سازد. اسپنسر افکار خود را بر تطور کالبد اجتماعی که
جمعه، 6 ارديبهشت 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
سه اقتدار
 سه اقتدار

نویسنده: رحمت الله صدیق سروستانی و دیگران




 

ماکس وبر (1864-1920) (1) جامعه شناسی را علم جامعه کنش اجتماعی می دانست. تأکید وی بر انسان واحد و کنشهای او در جامعه، دیدگاه وی را از دیگر صاحبنظران متقدم جدا می سازد. اسپنسر افکار خود را بر تطور کالبد اجتماعی که به نظر وی چیزی همانند بدن موجود زنده است، متمرکز ساخته بود. نگرش مارکس به جامعه، ناشی از اشتغالات ذهنی او درباره ی تضاد بین طبقات اجتماعی در ساختارهای اجتماعی و روابط تولیدی مختلف بود. مرکز ثقل مباحث جامعه شناختی دورکیم، نظم نهادینی بود که موجب لقاء به هم پیوستگی ساختارهای اجتماعی می شود؛ اما به خلاف همه اینها کانون توجه وبر، آن معانی ذهنی بود که اشخاص به کنشهای متقابل خود در چهارچوبهای تاریخی – اجتماعی معین، می دهند. به نظر وبر، رفتارهایی که خارج از این چهارچوب و تهی از معانی فوق باشد، در قلمرو مباحث جامعه شناختی، قرار نخواهد گرفت. (2)
اگر تأکید دورکیم بر تحلیل ساختارهای اجتماعی بود، وبر تحلیل فراگردهای اجتماعی را نیز بر آن افزود. دورکیم جامعه شناسی و انسانشناسی را به هم نزدیک کرد و وبر معمار موفق بنای پل ارتباطی بین جامعه شناسی و تاریخ بود که در آن زمان بر فضای علمی آلمان تسلط داشت. در عین حال هر دو به مسائل روش شناختی نظر داشتند و در پی آن بودند تا با بهره گیری از پدیده های مذهبی، تفکر جامعه شناختی را توسعه دهند.
بهره جویی وبر از روش مقایسه ای و نقش مهمی که وی در قلمرو جامعه شناسی، مقایسه ای ایفا کرد، مایه ی رشد و رونق نظریه ی جامعه شناختی گردید. (3) وبر در مقابل فیلسوفانی ایستاد که امکان بهره گیری از روش علمی در زمینه ی پدیده اجتماعی را مردود می دانستند؛ اما، این اندیشه را تبلیغ کرد که در پژوهشهای اجتماعی، استفاده از شیوه های عینی و ذهنی ضروری است. (4)
اقتصاد و تاریخ اجتماعی آلمان در زمان وبر در فضای فکری متأثر از اندیشه های کارل مارکس تنفس می کرد. واقعیت این است که گرچه وبر سوسیالیست نبود، اما به شدت تحت تأثیر تحلیل مارکس از جامعه غربی جدید قرار گرفته بود. آلبرت سالامون (5) درست گفته است که «ماکس وبر در پیچ و خم راه سخت و طولانی مباحثه با روح کارل مارکس، جامعه شناس شد.» (6) چنین بود که وبر درصدد درک ماهیت جامعه سرمایه داری جدید برآمد و اثر عظیم و معروف خود اخلاق پروتستانی و روح سرمایه داری (7) را تدوین کرد که با کار مارکس برابری می کند. اگر مرگ زودرس او بر تلاشهایش نقطه پایان ننهاده بود، شاید دستاوردهای علمی او به مراتب از آثار ارزشمند فعلی بیشتر بود.
اعتقاد وبر به تناسب روش عملی با مطالعات اجتماعی، او را به تدوین مجموعهای از تعاریف عملی و ساختن مفاهیم قابل استفاده تشویق کرد. او برای اجتناب از اتهام، تصمیم گرفت مفاهیم مذکور را با توضیح انواع پدیده های اجتماعی طبقه بندی کند، زیرا مدعی بود چنانچه انواع پدیده های اجتماعی به دقت تعریف نشود و عناصر هر نوع با یکدیگر همساز باشد، امکان مقایسه موارد موجود با آن نوع وجود دارد. او این نوع را «نوع ایده آل» (8) نامیده است. (9)
کتاب اقتصاد و جامعه (10) نمونه ی بارزی از تلاش وبر برای ساختن نظامی ایده آل است به نظر وی نوع ایده آل، ساختی ذهنی است که به عنوان یک معیار اندازه گیری برای تعیین تشابهات و تفاوتها به پژوهنده کمک می کند. نوع ایده آل از بزرگ نمایی در عناصر خاص قابل مشاهده (واقعی) ساخته شده و منطقاً کل پیوسته و دقیقی را تشکیل می دهد که هرگز نمی توان نمونه آن را در عالم واقع پیدا کرد. این نوع چون تنها به صورت یک ایده وجود دارد، ایده آل نامیده شده است و منظور، ایده آل اخلاقی یا میانگین آماری نیست. (11)
سه دسته نوع ایده آل در سطوح مختلف تجرید، در آثار وبر قابل تفکیک است. اولین دسته، ریشه در اختصاصات تاریخی دارد. مثلاً «شهر غربی»، «اخلاق پروتستانی» یا «سرمایه داری جدید» پدیده هایی هستند که تنها در برهه ی تاریخی خاص و حوزه های فرهنگی معینی ظهور می کنند. نوع دوم، عناصر مجردی از واقعیت اجتماعی مثل مفاهیمی نظیر بوروکراسی یا فئودالیسم است که می توان آن را در چهارچوبهای فرهنگی و تاریخی متنوعی یافت. سومین دسته، از نوع ایده آل، آنهایی است که ریمون آرون آن را «بازسازیهای عقل گرایانه نوع خاصی از رفتار» (12) نامیده است. برای مثال، همه ی قضایا در نظریه ی اقتصادی در این دسته قرار می گیرد. (13)
وبر در اقتصاد و جامعه مفهوم «کنش» (14) را به عنوان نمونه ای مشخص برگزیده و معتقد است که اساسیترین مفهوم اجتماعی همین کنش است. او کنش را «هنجارگرا» می پنداشت. به بیان دیگر، او مدعی بود عکس العمل انسانها به محرکهای مختلف بازتابی مکانیکی و از پیش تنظیم شده نیست. انسانها سعی دارند رفتار خود را با دریافت ایده آلی از کنش همنوا سازند؛ بنابراین، کسی که مثلاً کالایی را از مغازه ای می خرد، یا با بچه ای بازی می کند، معیارهایی برای اندازه گیری رفتار خود دارد. پس یک نوع ایده آل خرید کردن از مغازه یا بازی کردن با بچه ها وجود دارد که موارد واقعی، نمونه ی تقریبی آن است. به هر حال وبر انواع ایده آل کنش را ساخته و می گوید بعضی کنشها متقابل به رفتار گذاشته اند و کنش مرسوم (سنتی) (15) نام می گیرد و برخی انواع دیگر آن که تحت کنترل احساسات قرار دارد، کنش عاطفی (16)، قسمتی نیز مربوط به نظام هنجاری است به طریقی که نوع معینی از کنش، صرف نظر از پیامدهای آن برای صاحب کنش یا دیگران، کنشی درست تلقی می شود و کنش عقلانی - ارزشی (17) خوانده می شود. در نوع چهارم، کنشی عمل گراست و آن را «کنش عقلانی هدفدار» (18) می نامند. همین کنش مورد توجه خاص وبر قرار گرفت، چون نوعی از کنش است که وی آن را با مهمترین نوع ایده آل یعنی مفهوم سرمایه داری جدید غربی سازگار می داند. (19)
نظریه ی وبر درباره ی چگونگی ظهور روحیه سرمایه داری در غرب – که در رساله معروف وی اخلاق پروتستانی و روح سرمایه داری مطرح گردیده – بدون تردید پر سر و صداترین اثر و اندیشه ی اوست. در اینجا وبر با مارکس درباره ی تأثیر اندیشه های مذهبی در ایجاد سرمایه داری جدید به بحث می پردازد. بر طبق این نظریه، ظهور پروتستان گرایی از عوامل عمده ظهور سرمایه داری است. البته، باید متذکر شد که وبر به دنبال تشریح وجوه متمایز سرمایه داری جدید غربی، به عنوان یک پدیده منحصر، در کتاب اقتصاد و جامعه به توضیح انواع فعالیتهای سرمایه داری پرداخته است. او معتقد است که سرمایه داری به شکلهای مختلف در طول تاریخ و در سرزمینهای مختلف، هر جا که امکان مبادله، اقتصاد و سرمایه گذاری پولی فراهم بوده، وجود داشته است؛ اما وجه تمایز سرمایه داری جدید غربی، مجموعه ای از شکلهای نهادی شده رفتار مبتنی بر تأسیس شرکتها و ماشین مبادله اوراق قرضه است. او همچنین بر نوعی خاص از ارز و ابزار لازم برای مبادله ی در اوضاع سیاسی خاص نظام سرمایه داری جدید غربی، تأکید می کند؛ (20) اما، علاوه بر همه ی شرایط یاد شده، ظهور و رشد سرمایه داری جدید غربی، به یک محرک مهم دیگر نیازمند است که وبر آن را «روح» (21) سرمایه داری می نامد؛ زیرا آنچه این نوع فعالیت اقتصادی دنیای غرب را متمایز می سازد تملک جویی و شوق زیاد به درگیری در ماجراهای اقتصادی نیست. مسلماً این عوامل مؤثرند؛ اما مگر چنین انگیزه هایی را نمی توان در فعالیتهای اقتصادی در هر زمان و مکانی یافت؟
وبر معتقد بود آنچه سرمایه داری جدید غربی را از انواع دیگر سرمایه داری متمایز می سازد بینش اخلاقی است؛ یعنی نگرشی اخلاقی نسبت به زندگی که همان روح سرمایه داری است. وبر این روح سرمایه داری را همساز با اخلاق پروتستانی (کالوینیستی) می داند. اخلاق کالوینیستی به خلاف سنتهای گذشته بر نقش مهم کار و پول، نظم و ترتیب، سرمایه گذاری و مال اندوزی - به هر طریق ممکن از جمله رباخواری - در آمرزش انسانها تأکید می کند و تلاش در راه مال اندوزی و ثروتمندی را بدون در نظر گرفتن مشروعیت ابزار آن، از نشانه های لطف آفریدگار نسبت به شخص می داند. بنابراین، اخلاق پروتستانی، همانندیهای بسیار با روح سرمایه داری جدید غرب - از جمله ریاضت گرایی، گرایشات این جهانی، تلاش، نظم و ترتیب، فردگرایی، مال اندوزی و سرمایه گذاری - دارد و این همان چیزی است که سرمایه داری جدید غرب بشدت به آن نیازمند است.
وبر در تأیید نظر خود، وضعیت بعضی کشورها را مثال می زند که هر جا فرهنگ پروتستانی موجود است سرمایه داری هم به وجود آمده و رشد کرده است و آنجا که ارزشهای کاتولیکی حکمفرما بوده، سرمایه داری رشد چندانی نداشته است؛ بنابراین، وبر چنین نتیجه می گیرد که بین مذهب و وجوهی از ساختار اجتماعی انسانی و مخصوصاً اقتصاد، رابطه ی متقابل وجود دارد. یعنی بعضی اعتقادات مذهبی می تواند در وضعیتی خاص محرک و تسهیل کننده ی فعالیتهای اقتصادی و بخشی دیگر سدّ راه فعالیتهای اقتصادی شود.
نکته مهم دیگر اینکه وبر «عقل گرایی» (22) را عنصر اساسی دنیای پیشرفته ی غربی می داند. به نظر وی انسان جدید، آنچه را قبلاً تحت سیطره ی بخت و اقبال، احساسات و قضا و قدر می دانست، به قلمرو عقل گرایی کشانده و قابل محاسبه و پیش بینی کرده است. وبر در همین زمینه از سنخیّت عقل گرایی و سازماندهی متناسب با سرمایه داری جدید، موضوع انواع اقتدار (قدرت مشروع) را مطرح کرد و سه نوع ایده آل اقتدار را بر اساس مشروعیت آنها متمایز ساخت:
1.اقتدار عقلانی - قانونی؛ (23)
2. اقتدار مردم (سنتی)؛
3. اقتدار فرهمند. (24)
در نوع اوّل، به نظر وبر اطاعت از نظامی غیر شخصی صورت می گیرد که به صورت قانون وضع شده است؛ حال آنکه در نوع دوم و سوم، اطاعت به شخص بر می گردد. عنصر عمده ی این تیپولوژی، اقتدار عقلایی است که با نظامهای سرمایه داری جدید غرب ارتباط دارد. (25)
وبر در قسمت دوم اقتصاد و جامعه به تشریح قانون و تحولات ویژگی نظامهای حقوقی می پردازد و بخصوص ارتباط نظامهای اقتصادی و نظامهای حقوقی را بررسی کرده، نشان می دهد که در طول سالها، عقلانیت قانون، رشدی تکاملی داشته است. وبر معتقد است قانون عقلانی رسمی نیز مثل سرمایه داری جدید محصول تمدن جدید غرب است و تردیدی ندارد که بوروکراسی حلقه ی اتصال بین آن دو است. (26)
وبر فعالیتهای دیوان سالارانه را علامت مشخصه ی عصر جدید و دیوان سالاری را مبتنی بر اصول عقلی می داند. به نظر وی نوع ایده آل دیوان سالاری که بخشی از انواع سازماندهی اداری است سازمانی است که در آن کارکردهای اداری مدام بر اساس مقررات انجام داده می شود. ادارات بر مبنای سلسله مراتب خاصی طبقه بندی شده و تحت مقررات غیر شخصی معینی انجام وظیفه می کنند. فضای رقابت مشخص شده و سازمان نیز اقتدار لازم برای ایفای نقش و انجام کارکرد را به هر عضو و اداره - بر اساس جایگاه هر یک در سلسله مراتب اداری - اعطا کرده است.
ایجاد چنین هماهنگی دیوان سالارانه ای بین کنشهای تعداد کثیری از اعضا، مشخصه ی بارز سازماندهی جدید است. تنها از این طریق می توان برنامه ریزیهای کلان برای اقتصاد جدید انجام داد و رهبران ممالک از همین طریق می توانند منابع قدرت سیاسی را متمرکز کنند. (27) دیوان سالاری به نظر وبر ابزار ممتازی است که می توان با آن سیاست، اقتصاد و تکنولوژی جدید را شکل داد، انواع سازماندهی بوروکراتیک، به لحاظ تکنیکی بر سایر شکلهای اداری برتری دارد، همانقدر که تولید ماشینی از تولید دستی برتر است. (28)
البته وبر خود معترف است که بزرگترین نقص نظام دیوان سالاری جدید، عدم توانایی آن در برخورد با اختصاصات فردی؛ دیگر آنکه دیوان سالاری دنیای جدید، عشق و نفرت یا هر دو ویژگی شخصی - به خصوص ویژگیهای غیرعقلانی و غیرقابل پیش بینی و احساسات را کنار زده و بی احساس و تخصّصی شده است. (29) برای مثال، به نظر وبر قاضی در عصر جدید مانند دستگاهی است که از یک طرف دادخواست و هزینه را به آن می دهند و از طرف دیگر حکم قاضی و دلایل آن را که مبتنی بر اصول مندرج در کتاب قانون است تحویل می گیرند. (30) با همه ی احوال وبر معتقد است، دیوان سالاری و عقل گرایی تقدیر محتوم انسان است و گریزی از آن ندارد.
وبر الگویی کم نظیر برای پژوهشهای جامعه شناختی ارائه داده وآراء او در باب نوع ایده آل بوروکراسی و تحلیل قشربندیهای اجتماعی مؤثرترین خدمت وی به رشد جامعه شناسی بوده است. نوع ایده آل دیوان سالاری وبر، مبنای پژوهشهای متعدد مشکلات را از گروههای منزلتی و هر دو را از احزاب سیاسی متمایز کرده است مباحث مربوط به چگونگی توزیع ارزشهای اجتماعی، ثروت، منزلت و قدرت را پیش آورده است. کار وبر در تشریح نظام اجتماعی - اقتصادی سرمایه داری به روش مطالعه مقایسه ای و استفاده از مفهوم نوع ایده آل اثری است که در پژوهشهای تاریخی و جامعه شناختی ماندنی خواهد بود.

پی نوشت ها :

1. Max Weber
2. Masters of Sociological Thought;p217
3. A Hundred Years of Sociology; p85
4. این همان نظر ویلهلم دیلتای است که: «تنها ثبت واقعیتهای اثباتی کافی نیست، درک انگیزه ها و دیدگاههای اشخاص مورد تحقیق نیز ضروری است».
5. Albert Salomon
6. Gurvitch G. and Moore W.E. (ed); "German Sociology" in Twentieth Century Sociology; 1945, p. 596
7. The Protestant Ethic and The Spirit of Capitalism
8. Ideal Type
9. Sociological Theory: Its Nature and Growth; p 179
10. Economics and Society (Wirtschaft und Gesellschaft)
11. Sociological Theory: Its Nature and Growth; p179
12. Aron ; Raymond; Main Currents in Sociological Thought; N.Y. Basic Books, Vol.2. 1967, p204
13. Masters of Sociological Thought; p 217
14. action
15. traditional
16. emotional
17. value-rational
18. purposively rational
19.Masters of Sociological Thought; p 887
20. A Hundred Years of Sociology; p85
21. Geist
22. rationalism
23. legal - rational authority
24. charismatic authority
25. Sociological Theory: Its Nature and Growth, p181
26. A Hundred Years of Sociology; pp92-93
27. Masters of Sociological Thought; pp230-231
28. Bendix, Richard & Max Weber; An Intellectual Portrait; Garden City, N.Y. Doubleday, 1960, p421
29. Ibid; pp421-422
30. Loc; cit

منبع: صدیق سروستانی، رحمت الله، ... و [دیگران]؛ (1373)، درآمدی به جامعه شناسی اسلامی، تهران: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، سازمان مطالعه و تدوین کتب انسانی دانشگاهها(سمت)، مرکز تحقیق و توسعه علوم انسانی، چاپ سوم.

 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.