مکاتبات شیخ شلتوت با مراجع شیعه درباره شناسایی اسرائیل توسط شاه

شیخ محمود شلتوت (1382-1310 ه.ق 1963-1893م) مفسر، فقیه، اصولی و ادیب بزرگ مصری و از مفاخر جهان اسلام است. او از پایه گذاران «مؤسسه همگرایی بین مذاهب اسلام»(دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیه) و صاحب
چهارشنبه، 1 خرداد 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
مکاتبات شیخ شلتوت با مراجع شیعه درباره شناسایی اسرائیل توسط شاه
مکاتبات شیخ شلتوت با مراجع شیعه درباره شناسایی اسرائیل توسط شاه

نویسنده: علی شمس




 

شیخ محمود شلتوت (1382-1310 ه.ق 1963-1893م) مفسر، فقیه، اصولی و ادیب بزرگ مصری و از مفاخر جهان اسلام است. او از پایه گذاران «مؤسسه همگرایی بین مذاهب اسلام»(دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیه) و صاحب فتوای مشهور جواز عمل بر طبق فقه و مذهب شیعه امامیه جعفری است.
شیخ محمود شلتوت از سال 1958 تا 1961 میلادی رئیس دانشگاه الازهر مصر بود و تلاش های خالصانه و مؤثری برای زدودن تفرقه و تشتت از میان اهل سنت و شیعه و تحکیم روابط بین مذاهب اسلامی کرد.
خدمات برجسته او به دین مبین اسلام و دانشگاه الازهر مصر زبانزد همه است که ذیلاً به برخی از آنها اشاره می گردد.
از مهمترین اقدام های او در هنگام ریاست بر دانشگاه الازهر، تدریس فقه شیعی در کنار فقه سایر مذاهب اسلام بود.
شیخ محمود شلتوت در روز عاشورا مراسم عزاداری سالار شهیدان حضرت حسین بن علی (ع) را در صحن الازهر برگزار کرد که نشان از عشق و محبت بسیار او به اهل بیت علیهم السلام دارد. وی درباره اشغال فلسطین و لزوم مقاومت در برابر رژیم صهیونیستی مواضع روشن و قاطعی داشت و از جمله درباره شناسایی اسرائیل توسط محمدرضا شاه پهلوی به مکاتبه با مراجع ایران و عراق پرداخت. شیخ شلتوت در پی وقایع خونین پانزدهم خرداد 1342 هجری شمسی، اطلاعیه ای صادر کرد و طی آن از تمامی مسلمانان خواست تا از علمای مجاهد ایران حمایت کنند. او در تلگرافی خطاب به محمدرضا شاه از وی خواست که دست از آزار روحانیون و علما بردارد.
ذیلاً متن مکاتبات وی درباره اعلام علنی شناسایی اسرائیل توسط شاه نقل می شود:
در پی انتشار اخباری در مطبوعات بین المللی و کشورهای عربی درباره اظهار علنی محمدرضا شاه مبنی بر شناسایی رژیم غاصب اسرائیل، در تابستان 1339 و بازتاب های گسترده بعدی آن، شیخ شلتوت اقدام دولت ایران را تقبیح و تلگرافی در این باره به قم محضر آیت الله العظمی بروجردی فرستاد(1) که ترجمه متن فارسی آن چنین است:
مکاتبات شیخ شلتوت با مراجع شیعه درباره شناسایی اسرائیل توسط شاه
بسم الله الرحمن الرحیم
درود خدا بر شما و بر همه برادران ما و برادران شما علمای شفیق ایران و تمامی کسانی که مدافع و حافظ وحدت و ائتلاف مسلمانانند. اما بعد، جنابعالی و جمیع برادران بزرگوار، خبر حزن آور این روزها را شنیده اید که شاه ایران، اسرائیل را به رسمیت شناخته است، اسرائیلی که به سرزمین فلسطین تجاوز کرده و مردم آن را آواره و حقوقشان را غصب کرده است.
مایه تأسف و تأثر همه مسلمانان جهان است که پادشاهی که خود و ملتش مسلمان است، دشمنان مسلمانان را تأیید کند و با آنان رابطه دوستی برقرار سازد. ما دو بار برای جناب شاه تلگراف فرستاده خاطر نشان کرده ایم که این اقدام وی بهانه ای برای کسانی است که خواهان قطع روابطی هستند که ما برای تقویت آن تلاش کرده ایم.
مسلماً شما نیز از این عمل متأثرید و برای محکوم کردن آن به شدت خواهید کوشید و قطعاً اقدام جنابعالی تأثیر نیکویی خواهد داشت. منتظر دریافت نامه شما.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
برادر شما، محمود شلتوت- شیخ الازهر
ولی تلگراف شیخ محمود شلتوت هنگامی به قم رسید که با کمال افسوس، حضرت آیت الله بروجردی در بستر بیماری بود و با همین بیماری از دنیا رحلت کرد.
سپس شیخ محمود شلتوت، نامه ای به نجف و خطاب به آیت الله سید محسن حکیم (متوفای 1390هق) نگاشت و از او خواست تا در این باره اقدامی نماید.(2) ترجمه نامه شیخ شلتوت به آیت الله حکیم چنین است:
بسم الله الرحمن الرحیم
برادر ایمانی ام حضرت استاد علامه سید محسن الحکیم- نجف، عراق
سلام و رحمت خدا بر شما و جمیع برادرانمان و برادرانتان علمای کشور برادر عراق و بر هر کس که برای دفاع از حق بپا خاسته و بر نگاهبانان وحدت و الفت بین مسلمین. اما بعد، حضرتعالی و همه برادران عالیقدر شما از رویداد غم انگیزی که این روزها، به وقوع پیوسته، خبر دارید و آن اعلام شناسایی جناب شاه ایران است به باند تبهکار اسرائیل که به فلسطین تجاوز کرده و اهالی آنجا را آواره ساخته و حقوق آنان را غصب نموده است. این به رسمیت شناسی، همه ما را نگران ساخت و هر مسلمانی را در شرق و غرب عالم رنجاند که چگونه پادشاه مسلمان یک ملت مسلمان، به تأیید دشمنان مسلمین پرداخته و با آنان دوستی می کند. ما دو تلگراف برای جناب شاه فرستادیم. تلگرافی نیز به قم، خدمت آقای بروجردی فرستادیم. و خطر این کار را خاطر نشان نمودیم و هشدار دادیم که ممکن است به فتنه ای لجام گسیخته انجامد. به ویژه آن که این اعلام شناسایی از پادشاهی شیعی مذهب از برادران امامیه صادر شده که ممکن است راه را بر کسانی هموار کند که دوست دارند از آب گل آلود ماهی بگیرند و موجب رنجش بین مسلمین شوند و در صدد قطع روابطی بر آیند که ما برای تقویت آن کوشیده ایم. و از این گذشته آن کار به صراحت و بی هیچ تأویلی منافات با دین هم دارد و بی تردید شما نیز مانند ما از این امر تأسف خوردید. بی تردید جنابعالی و سایر برادرانتان و برادرانمان علمای با کرامت عراق، همه تلاش خود را به کار خواهید بست که با قوت، نسبت به این تصمیم ابراز انزجار شود و شاه از آن راه بازگردد آن گونه که دولت دکتر مصدق در ایران به سال 1951 از چنان راهی رجوع کرد و به آن راه نرفت. بذل چنین تلاشی از سوی شما تأثیر فراوانی بر علمای ایران و ملت ایران دارد و بر ما هم تأثیر پسندیده ای می گذارد. چون به مردم می فهماند که ما و شما هم رزم در جهادیم و این کار موجب بلندی پرچم اسلام و تثبیت وحدت مسلمین است. اکنون منتظریم که شما شرحی از تلاش موفق و عمل صالح خویش برای ما بفرستید، خداوند شما را در کنف حمایت خویش بدارد و از برکات این عمل و سعی صالح شما، مسلمین را برخوردار کناد. والسلام علیکم و رحمه الله
برادر شما محمود شلتوت- شیخ جامع ازهر
مرحوم آیت الله سید محسن حکیم نیز پاسخی بدین شرح برای شیخ محمود شلتوت مخابره کردند(3):
مکاتبات شیخ شلتوت با مراجع شیعه درباره شناسایی اسرائیل توسط شاه
بسم الله و له الحمد
حضرت علامه جلیل القدر، شیخ محمود شلتوت شیخ جامع ازهر- قاهره
تلگراف مبارک شما را دریافت کردیم که در آن از اعلام شناسایی ایران به اسرائیل ابراز ناخرسندی کرده اید و سپاسگزار اهتمام شما به امور مسلمین شدیم و دلسوزی شما را برای تقویت روابط اسلامی بین مسلمین ستودیم و قدر نهادیم. ما از وقتی که خبر این شناسایی را دریافت کردیم انزجار شدیدمان را به مقامات ایران و به واسطه برخی از برادرانمان علمای تهران ابلاغ کردیم و خطر این موضع گیری و نفرت امت اسلامی از آن را برای ایشان روشن ساختیم و نصیحت کردیم که به تکلیف اسلامی خود عمل کنند و احساسات مسلمانان را رعایت نمایند. پاسخ رسید که ایران هیچ گونه اعلام شناسایی به اسرائیل نکرده(4) و دولت ایران قصد چنین کاری را در حال حاضر یا آینده ندارد و به قضایای مسلمین در هر جا که هستند علاقه مند است.
ما نیز ضمن انزجار از هر تصمیمی که برای تقویت کیان اسرائیل از سوی هر کس گرفته شود، انظار همه مسلمانان را به شرایط ناخوشایندی جلب می کنیم که پیرامون آنان را فرا گرفته است و همه مسلمین را به تحکیم صفوف و توحید کلمه فرا می خوانیم تا جبهه واحدی در برابر جریان های متخاصم و قوای ظلم و کفر و طغیان تشکیل دهند که دشمنان ما، محاربه با اسلام را سر لوحه همه اهتمامات خود قرار داده اند و باید دست آنان را از سرنوشت مسلمین کوتاه کنیم. ایجاد کیان اسرائیل در فلسطین تنها یک نمونه از تلاش های پرشماری است که برای لطمه زدن به اسلام و راه بستن بر پیشرفت اسلام صورت می گیرد و از این رو بر عموم مسلمین لازم است و خاصه بر دولت های قائم بر بلاد مسلمانان لازم است که به پناه اسلام باز گردند و پیرامون پرچم ظفرمند اسلام حلقه زنند که سر لوحه پیروزی و عزت آنان است و باید که تمامی تشریعات خود را از چشمه سار پرخیر و سرچشمه زلال اسلام برگیرند تا عظمت و عزت خویش را بازیابند و باید حلال اسلام را حلال و حرام اسلام را حرام شمرند و این مصیبت ها که دمار از روزگار مسلمین برآورده جز آثار سستی آنان نسبت به اسلام نیست و همه به خاطر آن است که اسلام را از اداره امور امت کنار نهاده اند و همین باعث خطر برای مسلمین شده است و آنان را تهدید به زوال می کند. در پایان استغاثه به درگاه خداوند علی قدیر می بردیم که مسلمین را در راه تقوا و هدایت متحد فرماید و دست آنان را در هر آنچه موجب رستگاری و صلاحشان است بگیرد که او سمیع و مجیب است.
و السلام علیکم و رحمه الله و برکاته
محسن الطباطبایی الحکیم
لازم به ذکر است که شاه در مرداد 1339 طی یک مصاحبه مطبوعاتی درباره شناسایی اسرائیل چنین اظهار نموده بود:« این شناسایی سابقاً صورت گرفته و امر تازه ای نیست. منتها روی جریانات روز و شاید هم از لحاظ صرفه جویی، چند سال پیش (1330) نماینده ما از اسرائیل احضار شده بود و هنوز هم برنگشته است. ولی این موضوع شناسایی چیز تازه ای نیست.»(5)

پی نوشت ها :

1-بی آزار شیرازی، عبدالکریم، شیخ محمود شلتوت طلایه دار تقریب، مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، 1379ش، ص 262.
2-مجله العرفان (احمد عارف الزین) مجلد48، حزء5 و 6، رجب و شعبان1380هق (ژانویه و فوریه 1961).
3-همان.
4-شناسایی رژیم غاصب اسرائیل توسط رژیم پهلوی از سال 1328 به صورت دو فاکتور (شناسایی عملی، محدود و غیررسمی) بود و به علت بیم از آثار سیاسی آن در ایران و جهان اسلام، هیچ گاه به صورت دوژور(رسمی و مبادله سفیر به صورت علنی) تبدیل نشد. ولی نمایندگی های دو کشور در تهران و تل آویو تا هنگام پیروزی انقلاب دایر بود و به صورت غیرعلنی بالاترین سطح روابط برقرار شده بود.
5-تقی پور، محمدتقی، ایران و اسرائیل در دوران سلطنت پهلوی، تهران، ج1، مؤسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی، 1390، ص 344.

منبع مقاله: نشریه مطالعات تاریخی، شماره 35..

 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط