یکی از اصولِ بهداشت روانی و روان درمانی که می توان از مکتب اسلام استفاده نمود، اصل نظارت خداوند بر انسان، دخالت او در امور و تصادفی نبودن رویدادها می باشد. این اصل خود بر اساس چند اعتقاد قطعی اسلامی بنا نهاده شده است. مکتب اسلام مبدأ هر حرکت و انرژی را ناشی از خداوند متعال می داند (1) و او را به عنوان پرورش دهنده ی جهانیان و انسان تلقی می نماید.(2)
بر اساس آموزشهای این مکتب هیچ رویدادی تصادفی نیست و همگی از جانب خداوند می باشند و جنبه آزمایش دارند و بطور کلی هدف از خلقت، مرگ و زندگی، آزمایش انسان است تا در عمل، افراد خود را نشان دهند.(3)
همچنین در ضمن روابط اجتماعی و طرز برخورد با یکدیگر انسانها آزموده می گردند (4) و هیچ کس از آزمایش معاف نخواهد بود به منظور جلوگیری از سقوط و هدایت بشر به سمت رشد، خداوند برای آنها اشکالاتی ایجاد می نماید تا از طریق گوشمالی دادن آنها مانع طغیان و سقوط آنها گردد.(5) بر همین اساس مشکلات و مصیبتهایی که برای بشر ایجاد می گردند همگی نوعی امتحان هستند تا در عمل افرادی که مسیر رشد و کمال را شناخته و به این اصل واقف هستند و در راه دستیابی به رشد و قرب الهی صبر و استقامت نموده و مشکلات را تحمل می نمایند، مشخص گردند و میزان ایمان آنها به منصه ظهور رسد و در نتیجه به پاداش بی حساب و کامل نایل آیند. خداوند در همه حال با انسان و انسانها است و به او از رگهایش نزدیکتر است و بر هر کار انسان نظارت می نماید و اعمال او همگی ضبط می گردند.(6)
انسان نیز موظف است که آنچنان عمل نماید که گویی خدا را می بیند. زیرا اگرچه او نمی تواند خدا را ببیند خداوند او را می بیند.(7) با وجود آنکه انسان در کارهایش مختار و مکلف است ولی الزاماً تنها اراده او در همه موارد پیاده نمی گردد، بلکه مشیت الهی در همه موارد هدایت بخش رویدادهای جهان است.(8)
انسان باید به این واقعیت توجه داشته باشد و در صورت عدم انجام آرزوها، تمایلات و نقشه هایش، دچار اضطراب و افسردگی نگردد. زیرا در مجموع کارها براساس نظر خداوند که تقدیر الهی نامیده می شود انجام می گردند. با توجه به این موضوع انسان همواره باید مشیت و تقدیرات الهی را در نظر داشته باشد و اراده خود را قطعی نداند (9) و بداند تصمیمات او در موقعی پیاده می شوند که خداوند تصویب نماید و او موظف است که پس از تصمیم گیری در هر کار، به خداوند توکل نماید و بداند که خداوند او را کافی است و از هر کس دیگر بی نیاز می نماید.(10)
نتایج عملی این اصل
1ــ توجه به کنترل و مراقبت ممتد از انسان، موجب دقت در وضع خود و جلوگیری از اعمال ضد اجتماعی می گردد. در صورتی که فرد به این موضوع کم توجه بوده و اقدام به اعمال ضد اجتماعی نماید، می توان در ضمن روان درمانی فردی و یا گروهی او را به این اصل آگاه نمود، و از ادامه اعمال ضد اجتماعی جلوگیری کرد. وقتی این آموزش با توجه دادن فرد به نتیجه فوری اعمالش با انجام مجازاتهای اسلامی و با انجام این مجازات ها در جامعه و اعلام و علنی نمودن آنها همراه باشد، می توان امیدوار بود که اعمال ضد اجتماعی در جامعه ریشه کن و یا به حداقل برسند.2ــ تلقی اعمال انسان و کارهایی که در مدارهای مختلف اجتماعی (مدار روابط خانوادگی، دوستانه، علمی و شغلی) انجام می دهد، به عنوان آزمایش، می تواند فرد را ضمن کنترل اعمال خود، به فعالیتهای مفید بیشتری وادار نماید و در نتیجه جامعه، میدانی برای مسابقه در اعمال خیر و مفید خواهد گردید.
در صورتی که فرد در این مورد دچار رکود گردیده باشد، می توان او را در ضمن روان درمانی به فعالیت و کوشش واداشت.
3ــ حوادث، بلایا و مصیبتهای مختلف را می توان توجیه نمود و فرد را به این واقعیت آگاه کرد، که این حوادث تنها با اراده خداوند به وقوع پیوسته اند و در صورت صبر و شکیبایی، پاداش غیرقابل تصور دریافت خواهد نمود و وسیله ای برای از بین بردن نتیجه گناهان او خواهد بود.
4ــ توجه به اراده خداوند و این واقعیت که نقشه های انسان، صد در صد پیاده نخواهند شد، در صورت مواجه شدن با شکست، موجب آرامش خاطر و جلوگیری از حالت اضطراب و افسردگی و حالات تهاجمی و انتقامی و خودکشی خواهد گردید. در صورتی که فرد به این واقعیت توجه ندارد و واکنشهای مرضی نشان می دهد می توان از طریق آگاهانیدن او به این اصل، مانع ادامه واکنشهای افراطی او گردید.
5ــ از طریق ایجاد توکل و پذیرش وکالت و سرپرستی خداوند در امور، می توان فرد را نسبت به داشتن حامی و پشتیبان قوی و محکم توجه داد. با داشتن چنین برداشتی حتی در صورت کشته شدن در راه انجام وظیفه الهی، هیچ گاه شکستی نخواهد داشت (11) و عدم موفقیت ظاهری می تواند وسیله ای برای خیر و پیشرفتهای دیگر او باشد.(12) البته باید توجه داشت که این برداشت در صورتی صحیح است که فرد در مسیر رشد، حرکت و به مقتضای آن، عمل می نماید، و نباید به صورت سرپوشی برای پوشانیدن اعمال و سهل انگاری او مورد استفاده قرار گیرد.
پی نوشت ها :
1- ماشاء الله لا قوه الا بالله، هر چه خدا بخواهد میشود و نیرویی جز با اتکای به خداوند نیست سورة کهف (18) آیة 39.
- ان القوه لله جمیعاً، یقینا کلیه قدرتها از آن خداست. سورة بقره (2) آیة 165.
2- لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم (اصل قطعی پذیرفته شده در اسلام).
- الحمدلله رب العالمین. سپاس خدای را که پرورش دهنده جهانیان است. سورة فاتحه (1) آیة 1.
- قل اعوذ برب الناس، سورة ناس (114) آیة 1.
3- ما اصاب من مصیبه الا باذن الله و من یؤمن بالله یهد قلبه و الله بکل شیءٍ علیم. هیچ مصیبتی جز با اجازه خداوند به کسی نرسد و هر کسی که به خدا ایمان آورد، خداوند او را هدایت مینماید و او به همه اشیاء دانا است. سورة تغابن (64) آیة 11.
- و نبلوکم بالشر و الخیر فتنه. ما شما را به وسیله رویدادهای بد و خوب میآزماییم، سورة انبیاء (21) آیة 35.
- انما اموالکم و اولادکم فتنه. قطعا اموال و فرزندان شما وسیلة آزمایش هستند. سورة تغابن (64) آیة 15.
- تبارک الذین بیده الملک و هو علی کل شیءٍ قدیر، الذی خلق الموت و الحیوه لیبولکم ایکم احسن عملا و هو العزیر الغفور: بزرگوار است خدایی که به دست اوست حکومت و او بر هر چیزی تواناست. آن که مرگ و زندگی را آفرید تا شما را بیازماید که کدام یک اعمال بهتری انجام میدهید. سورة انعام (6) آیة 1-2.
4- انما اموالکم و اولادکم فتنه. قطعا اموال و فرزندان شما وسیلة آزمایش هستند. سورة تغابن (64) آیة 15.
- تبارک الذی بیده الملک و هو علی کل شیءٍ قدیر، الذی خلق الموت و الحیوه لیبولکم ایکم احسن عملا و هو العزیر الغفور: بزرگوار است خدایی که به دست اوست حکومت و او بر هر چیزی تواناست. آن که مرگ و زندگی را آفرید تا شما را بیازماید که کدام یک اعمال بهتری انجام میدهید. سورة انعام (6) آیة 1-2.
5- فاخذناهم بالبأساء و الضراء لعلهم یتضرعون. ما آنها را در سختی و آفت در مال و جان قرار دادیم شاید تضرع و زاری نمایند و توبه و انابه نموده رستگار شوند. سورة انعام (6) آیة 42.
6- و لنبلونکم بشیء من الخوف و الجوع و نقص من الاموال و الانفس و الثمرات و بشر الصابرین، الذین اذا اصابتهم مصیبه قالوا انالله و انا الیه راجعون. اولئک علهیم صلوات من ربهم و اولئک هم المهتدون. و البته شما را به وسیله نوعی از پیشآمدها مانند ترس و گرسنگی و کم شدن مال و از بین رفتن نفوس و کم شدن خوراکیها و میوهجات آزمایش مینماییم و به صبرکنندگان بشارت ده آنها که هر گاه مصیبتی به آنها رسد گویند ما ملک خداییم و در حال برگشت به سوی او میباشیم. از جانب خداوند بر این گروه درود و رحمت خواهد بود و آنها هدایت یافتهاند. سورة بقره (2) آیة 156-157.
- انما یوفی الصابرون اجرهم بغیر حساب. به طور قطع صبرکنندگان پاداش خود را به طور کامل و بدون حساب دریافت میدارند. امام صادق (ع) از پیامبر (ص) نقل مینماید که در روز قیامت که نامه اعمال بندگان گشوده میگردند و میزان سنجش اعمال گسترده میگردد، جز اهل بلا، هر کس را برابر عملش جزا دهند. برای این گروه که در دنیا به بلایی مبتلا بودند و صبر نمودند نه نامه اعمالشان را بگشایند و نه حساب رسند بلکه اجرشان بیحساب داده شود. در این مورد امام صادق (ع) آیه فوق را به عنوان شاهد مطرح فرمود. حاج شیخ محمود یاسری- خلاصه التفاسیر قرآن، سورة زمر (39) آیة 10.
- و هو معکم اینما کنتم و الله بما تعملون بصیر. در هر کجا که باشید او با شما است و خداوند به آنچه که میکنید بینا است. سورة حدید (57) آیة 4.
- الم تر ان الله یعلم ما فی السموات و ما فی الارض، ما یکون من نجوی ثلثه الا هو رابعهم و لا خمسه الا هو سادسهم و لا ادنی من ذلک و لا اکثر الا هو معهم این ما کانوا ثم ینبئهم بما عملوا یوم القیمه ان الله بکل شیءٍ علیم. آیا نمیدانی که خدا میداند آنچه در آسمانها و زمین است در هر راز گفتن اگر سه نفر باشند، چهارمی خدا و اگر پنج نفر باشند، ششمی خدا است و در هر بیش و کمی از آن هر جا باشند، خدا با آنها میباشد و روز قیامت بر آنچه کردهاند، آنها را آگاه خواهد ساخت و البته خداوند به همه چیز دانا است. سورة مجادله (58) آیة 7.
- و لقد خلقنا الانسان و نعلم ما توسوس به نفسه و نحن اقرب الیه من حبل الورید. ما انسان را آفریدیم و آنچه را که نفس وی وسوسه مینماید میدانیم به او از رگ گردن نزدیکتر میباشیم. سورة ق (50) آیة 16.
- و کل صغیر و کبیر مستطر. و هر گناه کوچک و بزرگی که از کسی صادر گردید در نامه اعمالش نوشته شده است. سورة قمر (54) آیة 53.
- و وضع الکتاب فتری المجرمین مشفقین مما فیه و یقولون یا ویلتنا ما لهذا الکتاب لا یغادر صغیره و لا کبیره الا احصیها و وجدوا ما عملوا حاضرا و لایظلم ربک احدا. و نامه اعمال در دسترس مردم خواهد بود و مجرمین را از آنچه در آن است ترسان خواهی یافت. میگویند وای بر ما، این چه کتابی است که هیچ گناه کوچک و بزرگی را فروگزار نکرده و همه را به شمار آورده است و آنچه را که انجام دادهاند حاضر یابند و خداوند به کسی ظلم نمیکند. سورة کهف (18) آیة 49.
7- اعبدالله کانک تراه و ان کنت لا تراه فانه یریک. خداوند را چنان عبادت کن که گویی او را میبینی زیرا اگر تو او را نبینی او تو را میبیند. علی (ع).
8- قل لن یصیبنا الا ما کتب الله لنا هو مولینا و علی الله فلیتوکل المؤمنون. بگو هرگز (رویدادی) به ما نخواهد رسید مگر آنچه را که خداوند برای ما نوشته است او است ناصر و یاور ما و مؤمنان باید بر خداوند توکل نمایند. سورة توبه (9) آیة 51.
9- تذل الامور للمقادیر، حتی یکون الحتف. فی التدبیر کارها رام و پیرو احکام قضا و قدر است. به طوری که گاهی تباهی در تدبیر و پایانبینی است (چون انسان به مصالح و مفاسد و اسرار قضا و قدر آگاه نیست نبایستی به تدبیر و اندیشه خود دلبستگی داشته باشد چه بسا اندیشه سبب تباهی گردد). نهج البلاغه، فیض الاسلام، ج 6، ص 1034.
- و لاتقولن لشیء انی فاعل ذلک غدا الا ان یشاء الله. و در مورد هر کار هیچ گاه مگو که این کار را فردا خواهم کرد مگر آنکه بگویی انشاء الله (اگر خدا بخواهد) سورة کهف (18) آیة 23.
10- فاذا عزمت فتوکل علی الله ان الله یحب المتوکلین. و هر گاه در کاری تصمیم گرفتی به خدا توکل نما، زیرا خداوند توکلکنندگان را دوست دارد. سورة آل عمران (3) آیة 159.
- و توکل علی الله و کفی بالله وکیلا. و بر خداوند توکل نما و بس است خدا در کفایت مهمات، سورة احزاب (33) آیة 3.
11- قل هل تربصون بنا الا احدی الحسنیین. بگو آیا منتظرید برای ما جز یکی از دو خوبی را (چه در صورتی که بکشیم و یا کشته شویم هر دو برای ما خیر است. در صورت کشته شدن بهشت موعود و در صورت کشتن ثواب آخرت و غنیمت دنیا). سورة توبه (9) آیة 52.
12- عجبا للمؤمن لایقضی الله علیه قضاء الا کان خیرا له سره اوسائه. ان ابتلاه کان کفاره لذنبه. ان اعطاه و اکرمه قد حباه. پیامبر (ص) فرمود شگفتا خداوند بر مؤمن هیچ قضایی را اجرا ننماید، اعم از آنکه شادش نماید و یا غمیگن نماید، مگر آن که خیر او در آن است. اگر بلایش دهد کفاره گناهش باشد و اگر او را عطا نماید و گرامیش دارد به او بخشش کرده است. ابی محمد الحسن بن علی بن الحسین بن شعبه الحرافی، تحف العقول، ترجمه، غفاری، چاپ اسلامیه، 1400 هجری قمری، ص 47.