اصل نهم از اصول بهداشت روانی و درمانی که می توان از مکتب اسلام استنباط نمود، اصل آزادی و کرامت انسان بر اساس کنترل نفس می باشد. بر اساس معیارهای اسلامی و آموزشهای قرآن مجید، انسان موجودی است که از طرف خداوند به او کرامت اعطا گردیده (1) و خود او نیز موظف است همواره به این کرامت توجه داشته باشد و خود را از هر پستی در امان دارد. کرامت نفس انسان با هیچ مقام و موقعیت ظاهری هر چند مورد تمایل او باشد قابل مقایسه نیست و در حقیقت عوضی در جهان برای آن وجود ندارد. انسان از طریق حفظ کرامت نفس می تواند به آزادی دست یابد و آزادی چیزی جز حفظ نفس از بدیها و شهوات نیست (2)، هر کس کرامت نفس خود را دریابد و به آن توجه نماید امور غریزی و شهوتهای نفسانی را بی مقدار خواهد شمرد. غلبه بر شهوت که موجب قرار گرفتن فرد در راه مستقیم رشد و تکامل است، تحت عنوان تقوی در متون اسلامی تعریف شده است و در افراد متقی شهوتهای نفسانی که فرد را به سقوط می کشانند کنترل شده اند.(3) بر عکس کسی که به آسانی پیرو شهوت و خواهش نفس می گردد، شباهت زیادی به حیوانات دارد.(4) بطور کلی هیچ کرامتی مانند تقوی نیست (5) و میزان کرامت هر فرد در نزد خداوند بستگی به میزان تقوی و پرهیزگاری او دارد.(6) و به همین علت تقوی، به عنوان رئیس اخلاق تعبیر شده است.(7) صفات پرهیزکاران به صورت گسترده ای در متون اسلامی مورد توجه قرار گرفته است.
تقوی در لغت به معنی حفظ خود از آزار است (8) و بطور کلی می توان آنرا کنترل نفس از هر بدی که موجب سقوط می گردد و اقدام به هر کمالی که رشد فرد را تأمین نماید تلقی نمود.
با توجه به اینکه در هر لحظه، فرد در معرض وسوسه های نفس اماره و شیطان است که او را به بدی می خوانند، فرد متقی در صورت دریافت وسوسه ای، به خداوند توجه نموده و از مسیر رشد انحراف حاصل نمی نماید.(9) بر اساس نتایج حاصل از تقوی، پیدایش این حالت در نفس به عنوان بهترین وسیله رشد و توشه آخرت تعبیر شده است.
در آموزشهای پیامبران و پیشوایان توحید (10) به طور مکرر نسبت به ایجاد این حالت در انسان توصیه گردیده و افراد متقی به عنوان دوستان خدا تلقی شده اند که از فطرت توحید تجاوز ننموده و در نتیجه قدرت درک و جذب پیام الهی را پیدا می نمایند. این افراد علاوه بر آنکه در نظر خداوند بهترین پاداش را خواهند داشت در امور عادی نیز، کارشان به آسانی انجام می شود و راه خروج از مشکلات برای آنها گشوده می گردد.(11) به منظور دستیابی و ادامه این حالت، دستورات اکیدی در مورد محاسبه نفس در متون اسلامی جلب توجه می نماید و حتی کسی را که نسبت به محاسبه خود و مراقبت در ایجاد این حالت اقدام ننماید مسلمان نمی دانند. نکته بسیار جالبی که در آموزشهای اسلامی جلب توجه می نماید، لزوم ارضای غرایز و تمایلات نفسانی به روشهای قابل ارضای آنها به صورتی است که با دستورات الهی منافات نداشته باشد.(12) به عنوان مثال دستور ارضای تمایلات جنسی از طریق ازدواج داده می شود و تمام عوامل به منظور کمک به فرد در این راه استخدام می گردند، در این صورت ارضای تمایلات جنسی به عوض آنکه به عنوان یک گناه و عمل ضد اجتماعی درآید، به صورت یک عبادت که فرد در مقابل آن، پاداش خواهد یافت درمی آید.
نتایج عملی اعتقاد و التزام به این اصل
استفاده ای که از این اصل در روان درمانی فردی و اجتماعی می شود به قرار زیر است:1ــ چنانچه مشاهده شد بنابر آموزشهای اسلامی، فرد موقعی از کرامت نفس برخوردار خواهد بود که از هر پستی و کار زشتی خودداری نماید. با توجه به این آموزش، مخصوصاً در مواقعی که فرد در مسیر اعمال ضد اجتماعی، سقوط و یا وضع نوسانی سیر نماید، می توان و باید بر اساس این آموزش، وضع فعلی او را مورد ارزیابی قرار داد و از طریق اصلاح وضع، نسبت به دستیابی به کرامت نفس و رشد به او کمک نمود.
2ــ بر اساس آموزشهای اسلامی، انسان موقعی به آزادی دست می یابد که قدرت تملک و کنترل نفس خویش را داشته باشد. با توجه به اینکه حتی اگر این آموزش را نپذیریم، عملاً امکان ارضای کلیه تمایلات نفسانی وجود ندارد، پذیرش ارادی و بدون فشار این آموزش، موجب می گردد که فرد، راههای معقول و قابل قبول ارضای تمایلات خود را دریابد و خود را برای اعمال اجتماعی و خدمات بیشتر و در نتیجه جهشهای تکاملی در مسیر رشد و قرب به خدا آماده نماید. تعریف آزادی در این مکتب، ارضای کلیه خواستهای انسان نیست بلکه محدود کردن بُعدی از نفس است که او را به سقوط می کشاند. این بُعد نفس که در برداشتهای اسلامی به نام نفس حیوانی یا نفس امّاره خوانده می شود، در تمام طول عمر، انسان را به سمت سقوط می کشاند و ابعاد تکاملی نفس همواره با او در جنگ هستند و بر حسب اینکه کدام بُعد پیروز شود، مسیر انسان به سمت رشد و یا سقوط مشخص می گردد. بر اساس این واقعیت است که نفس حیوانی و یا اماره به عنوان بزرگترین دشمن انسان در جهان تلقی شده است، که باید نسبت به سرکوب آن اقدام نمود و این سرکوبی به نام جهاد اکبر (13) نامیده می شود. تقوی، تضعیف و سرکوبی نفس اماره و حیوانی و آزاد کردن ابعاد دیگر نفس از تهاجمات و وسوسه های او است. در این صورت ابعاد دیگر نفس قدرت و امکان حرکتهای سریع انسان را به سمت رشد پیدا می نمایند.
در آموزشهای اجتماعی و روان درمانی گروهی نیز این اصل باید به همین ترتیب مورد استفاده قرار گیرد و مفهوم آزادی واقعی روشن گردد. توضیح بیشتر در این مورد در کتاب دیگری تحت عنوان بررسی مقدماتی اصول روان شناسی اسلامی ذکر شده اند.
3ــ بر اساس این اصل، می توان برای فرد به صورت منطقی نیز استدلال نمود که در صورتی که خود را از درگیری با اعمال ضد اجتماعی و سایر امور ممنوع آزاد سازد، می تواند استعدادهای خود را در مسیر اهداف انسانی، خدمت به نوع و انجام فرامین الهی به کار برد و علاوه بر وعده های الهی، در صورت داشتن چنین روشی، پذیرش اجتماعی کاملی خواهد داشت و کارهای او به آسانی پیش خواهند رفت و زندگی بدون دغدغه ای را ادامه خواهد داد.
پی نوشت ها :
1- و لقد کرمنا بنی آدم: ما فرزندان انسان را گرامی داشتیم. سورة اسرا (17) آیة 70.
2- و اکرم نفسک عن کل دنیه و ان ساقتک الی الرغائب فانک لن تعتاض بما تبذل من نفسک عوضا و لاتکن عبد غیرک و قد جعلک الله حرا. و گرامی دار نفس خود را از هر پستی، هر چند ترا به امور دلخواه برساند زیرا هرگز به اندازه آنچه از نفس خویش صرف میکنی عوض نخواهی یافت و بنده دیگری مباش زیرا خداوند ترا آزاد آفرید. علی (ع)، نهج البلاغه، ج 5، ص 920.
3- من کرمت علیه نفسه هانت علیه شهواته: هر کس را نفس، کریم شد (خود را ارجمند داشت) شهوتهایش نزد او خوار میگردند. علی (ع)، نهج البلاغه، ج 6، ص 1284.
- فاتقی عبد ربه، نصح نفسه و قدم توبته و غلب شهوته: بنده از عذاب خداوند بپرهیزد با پند دادن خود و مقدم داشتن توبه و مسلط شدن بر شهوت خود. نهج البلاغه، ج 1، ص 144.
- در خطبه 184 نهج البلاغه علی (ع) ضمن شرح احوال متقی چنین بیان مینماید: میته شهوته. شهوتش از بین رفته است. ج 4، ص 608.
4- او منهوما باللذه سلس القیاد للشهوه، او مغرما بالجمع و الادخار، لیسا من رعاه الدین فی شیء، اقرب شیء شبها بهما الانعام السائمه. نهج البلاغه، ج 6، ص 1147.
2282- و لاکرم کالتقی: هیچ کرامتی مانند تقوی نیست. علی (ع)، نهج البلاغه، ج 6، ص 129.
5- ان اکرمکم عند الله اتقیکم: گرامیترین شما نزد خداوند پرهیزکارترین شماست. سورة حجرات (49) آیة 13.
6- التقوی رئیس الاخلاق: تقوی رئیس اخلاق است. علی (ع)، نهج البلاغه، ج 6، ص 1268.
7- تقوی از مصدر وقایه که به معنی حفظ شیء و جلوگیری از آزار و زیان است. تقوی آنست که خود را از شیء مخوف در وقایه و حفظ قرار دهیم. راغب. تقوی اسم از اتقاء و هر دو به معنی خود محفوظ داشتن و پرهیز کردن است. قاموس قرآن، ج 7، ص 236.
8- ان النفس لاماره بالسوء الا ما رحم ربی: در صورتی که خداوند رحم نفرماید نفس همواره انسان را به بدی میخواند. سورة یوسف (12) آیة 53.
- ان الذین اتقوا اذا مسهم طائف من الشیطان تذکروا. آنها که تقوی پیشه کردهاند و هر گاه وسوسهای از جانب شیطان به ایشان برسد یاد خدا میکنند و بینا میشوند. سورة اعراف (7) آیة 201.
9- و تزودوا فان خیر الزاد التقوی و اتقون یا اولی الالباب: و توشه بردارید و البته بهترین توشهها پرهیزکاری است و از نافرمانی من بپرهیزید ای صاحبان عقل. سورة بقره (2) آیة 197.
10- اوصیکما و جمیع ولدی و اهلی و من بلغه کتابی بتقوی الله و نظم امرکم و صلاح ذات بینکم فانی سمعت جد کما صلی الله علیه و آل یقول صلاح ذات البین افضل من عامه الصلاه و الصیام. شما و همه فرزندان و خانواده و هر کس که نامهام به او میرسد به تقوی و ترس از خدا و مرتب کردن و به هم پیوستن کارتان و اصلاح بین خود (روابط بین فردی) سفارش میکنم زیرا من از جد شما که درود خدا بر او باد شنیدم که میگفت اصلاح روابط بین فردی از کلیه نمازها و روزهها بهتر است. نهج البلاغه، ترجمه فیض الاسلام، ج 5، نامه 46، ص 968.
- قال امیر المؤمنین علیه السلام: قرات التورات و الانجیل و الزبور و الفرقان فخیرت من کل کتاب کلمه. من التوراه من صمت نجی و من الانجیل من قنع شبع و من الزبور من ترک الشهوات سلم من الافات و من الفرقان و من یتوکل علی الله فهو حسبه. جامع الاخبار.
- در تحف العقول در ضمن دستورات و کلمات پیامبر (ص) چنین آمده است: و قال له رجل اوصنی فقال علیه السلام: احفظ لسانک. قال یا رسول الله: اوصنی. فقال: ویحک و هل یکب الناس علی مناخرهم فی النار الا حصائد السنتهم؟ مردی به آن حضرت گفت به من سفارشی کن فرمود زبانت را نگهدار، سپس گفت یا رسول الله به من سفارش کن: فرمود: وای بر تو آیا جز این است که مردم برای آنچه با زبان دروند در دوزخ سرنگون شوند؟ ابی محمد الحسن الحرانی، تحف العقول، ص 55، ترجمه علی اکبر غفاری، کتابفروشی اسلامیه، تهران 1400 ه.ق.
11- و من یتق الله یکفر عنه سیئاته و یعظم له اجرا. و هر کس تقوای الهی را پیشه سازد خداوند بدیهایش را بپوشاند و پاداشی بزرگ به او بدهد. سورة طلاق (65) آیة 5.
- و من یتق الله یجعل له من امره یسرا. و هر که تقوای الهی را پیشه سازد خداوند کارش را آسان سازد. سورة طلاق (65) آیة 4.
- و من یتق الله یجعل له مخرجا و یرزقه من حیث لایحتسب: و هر که تقوای الهی را پیشه سازد خداوند راه خروجی (از اندوه) برایش فراهم آورد و از جایی که گمان نبرد روزیش دهد. سورة طلاق (65) آیة 2 و 3.
- عن ابی الحسن الرضا صلوات الله علیه قال: لیس منا من لم یحاسب نفسه فی کل یوم: آنکس که همه روزه به حساب خویشتن رسیدگی نکند از ما نیست.
12- اللهم اغننی بحلالک عن حرامک. خدایا، مرا به وسیله روشهای حلال و روا از اقدام به کارهای حرام بینیاز فرما.
13- اعدی عدوک نفسک التی بین جنبیک. دشمنترین دشمنان تو نفس توست که میان دو پهلوی توست (در درون تو است) کنوز الحقایق، ص 14: استاد محمد تقی جعفری، تفسیر و نقد و تحلیل مثنوی، ج 1، ص 415. به نقل از محجه البیضاء، ج 5، ص 6.
- الله الله فی الجهاد للأنفس فهی اعدی العدولکم: بر شما باد جهاد با نفس زیرا نفس، دشمنترین دشمنان شما است. مستدرک الوسائل، چاپ ایران، چاپ تهران، ج 2، ص 270، شرح مثنوی، استاد جعفری، ج 8، ص 587.