بیهقی، گزارش گر حقیقت

تاریخ بیهقی، نوشته دبیرفاضل و نویسنده قادر قرن پنجم هجری ابوالفضل بیهقی بحق از شاهکارهای نثر فارسی است و عنوان نثر مرسل عالی بر قامت رعنای آن برازنده است. این اثر گران قدر که علاوه بر آنکه موضوع خود که تاریخ و تاریخ
جمعه، 31 خرداد 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
بیهقی، گزارش گر حقیقت
بیهقی، گزارش گر حقیقت

 

پژوهشگر: علی خوشه چرخ آرانی




 
تاریخ بیهقی، نوشته دبیرفاضل و نویسنده قادر قرن پنجم هجری ابوالفضل بیهقی بحق از شاهکارهای نثر فارسی است و عنوان نثر مرسل عالی بر قامت رعنای آن برازنده است. این اثر گران قدر که علاوه بر آنکه موضوع خود که تاریخ و تاریخ نگاری است از جهت دقت و ضبط وقایع و تعهد در ادای امانت و هنرمندی خاص و به تصویرکشاندن جزئیات حوادث و نگریستن به زوایای مختلف مسائل کم نظیر و شاید بی نظیر است.
از لحاظ محتوا بر بسیاری از سنن و آداب و رسوم اجتماعی و درباری و نظامی و سیاسی نیز تاریخ بیهقی خود فرهنگی جامع است و هنگامی که این آداب و رسوم با عبارات شیوا و دقیق و نگاه تیز و کنجکاو بیهقی همراه می شود، خواننده احساس می کند که به قرون گذشته رجوع و خود شاهد جریان امور و همراه حوادث است. این امری واضح است که خواندن و مطالعه تاریخ بیهقی انسان را خسته نمی کند و ما خواندن هرصفحه ای از آن، کنجکاو و علاقه مند به خواندن صفحات بعد کشیده می شود و بی جهت نیست که به اعتقاد بسیاری از ژرف اندیشان تاریخ، از میان تاریخ نویسان ما هیچ کس به اندازه بیهقی به فنون تاریخ نویسی و آن هم نزدیک به ۱۰ قرن پیش آشنانبوده و پس از او نیز هیچ یک از تواریخی که پس از او انگاشته شده و ژرف نگری و صحت و امعان نظر و اصالت و اسلوب تاریخ نگاری به درجه و جایگاه بیهقی نرسیده است.
روش بیهقی به عنوان یک مورخ، آمیزه ای از فنون دبیری و برداشت وی از ارزشهای تاریخ نگاری است؛ وی در طول کار خود پیوسته با خوانندگانش در ارتباط است و درباره نظم و ترتیب مطالب و جایی که بدان ها اختصاص می دهد و دلایل آن را به خوانندگانش توضیح می دهد؛ جملاتی مانند «بیارم پس از این به جای خویش» و یا «بیارم پس از این شرح این قصه» و یا «چون درتاریخ بدین جای رسم این حال به تمامی شرح دهم» و... زیاد است و نشان می دهد بیهقی درحین نوشتن از توجه به نظم کار و دوراندیشی نسبت به آن چه خواهد نوشت غافل نبوده است. از این گذشته بیهقی به این مسئله اهمیت می دهد که مبادا خوانندگانش برخی نکات کتاب را اعم از این که به مطلب اصلی مربوط باشد یا نباشد، بی ربط بدانند و به همین دلیل بیهقی با وجود نبوغ ومهارت در نویسندگی و تاریخ نویسی که این توانایی گاهی موجب تفاخر می شود بسیار فروتن و متواضع است و برخلاف مسعودی که از مورخ بودن خویش اطمینان خاطر داشته است، مکررا از خوانندگان خویش به خاطر ساختمان کتاب خود و روشی که در نگارش آن به کار بسته پوزش می خواهد و «غرض من آن است که مردم این عصر را بازنمایم حال سلطنت مسعود انارالله برهانه که او را دیده اند و از بزرگی و شهامت و نفوذ وی در همه ادوات سیاست و ریاست واقف گشته اما غرض من آن است که تاریخ پایه ای بنویسم و بنایی بزرگ افراشته گردانم چنان که ذکر آن تا آخر روزگار باقی ماند، (تاریخ بیهقی، صفحه۱۱۲)
نحوه استفاده بیهقی از منابع کتاب هم حائزاهمیت است. بیهقی برای بازگوکردن سلطنت سلطان مسعود منابع معاصر را در توضیح وقایع ترجیح می دهد و به نظر می رسد که اکثر منابع مربوط به سلطنت مسعود که مورد استفاده وی بوده به وسیله خودش تهیه شده و اغلب برمبنای مشاهده عینی خود وی تنظیم شده نه به طریق استفاده از اسناد و اگر چه بیهقی قصد شمارش این اسناد را در سرداشته، اما هرگز این کار را انجام نداده است. پژوهش بسیاری از محققان نشان می دهد که بسیاری از اسنادی را که مورخان پیش از بیهقی به تاریخ خود افزوده اند مخدوش بوده و حتی خود بیهقی از این که اسناد طولانی به تاریخ خود می افزاید از خوانندگانش طلب پوزش می نماید و از آنها می خواهد تا بر او خرده نگیرند زیرا اغلب اسناد یادداشت شده زمانی که وی محبوس بوده توقیف شد و او حسرت می خورد که اگر دشمنانش این چنین نکرده بودند تاریخ او رنگ و جلوه ای دیگر داشت. «اگر کاغذ و نسخت های من به قصد ناچیز نکرده بودند این تاریخ را لونی دیگر آمدی» (تاریخ بیهقی، صفحه۴۵۴)
... نامه های حضرت خلافت و از آن خانان ترکستان و ملوک اطراف همه به خط من رفتی و همه نسخت ها من داشتم و به قصد ناچیز کردند و دریغا و بسیار دریغا که روضه رضوانی برجای نیست که این تاریخ بدان چیزی نادر شدی و نومید نیستم از فضل ایزد عز ذکره که آن به من باز رسد تا همه نبشته آید.» (تاریخ بیهقی صفحه ۲۱۱)
ارزش شواهد و نحوه ارائه آن ها نیز در تاریخ بیهقی قابل توجه است. بیهقی هنگام استفاده از مطالبی که جمع آوری کرده بود به صحت و درستی آن ها و نیز نقل آن ها کامل توجه داشت و این دو عامل را از هم جدا نمی دانست، البته معنای این سخن این نیست که تمامی مطالب از صحت کامل برخوردارند بلکه مؤید توجه بیهقی است بر لزوم صحیح بودن مدارک و این که نباید از این امر غفلت کرد. در موارد شواهد عینی هم وقتی که شاهد خود وی نبوده مصر بود که گوینده روی بر نیکویی و صحت آن داشته باشد و حتما در ادعای خود صادق باشد چنان چه ادعای راوی روشن نبوده بیهقی مدتی به تفصیل سعی می کرد که آن را طی متن ثابت کند.
به نظر می رسد که روش بیهقی چنین بوده است که وقتی مطالب مهم بود سعی می کرد که نشان دهد که منبع موجهی است و درباره مطالب کم اهمیت به ارزیابی انتقادی از منبع چندان اهمیت نمی داد. «یا از کسی باید شنید یا از کتابی خواند و شرط است که گوینده باید که ثقه و راست گوی باشد» (تاریخ بیهقی، صفحه۴۰۹)
نمی توان سخن را به پایان برد و از آهنگ و طنین خاص نثر بیهقی یاد نکرد. هر فارسی زبان در کلام بیهقی موسیقی اثربخش را حس می کند و این آهنگ موزون از یک سو به دلیل انتخاب خوب واژگان و از سوی دیگر محصول حسن تألیف کلام اوست از این رو نثروی زنده و پرتحرک و به اقتضای کلام و مقام اوج و فرودی خاص دارد و به این جهت است که گویند لحن بیهقی آرام است و سنگین و متین و عبرت انگیز.
در تأمل در تاریخ بیهقی استنباط می شود که وی بر زبان فارسی تسلط کامل داشته و این کتاب مجموعه ای از لغات غنی و ارزشمند است که در نهایت دقت و به دور از هرگونه تکلف و کلمات زاید نثر را به صورتی زدوده و خالص و رسا و شیوا جلوه گر ساخته است.
http://www.aftabir.com منبع : آفتاب



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط