کنتراپونکت آلمانی Kontrapunkt، لاتین Contrapunctus، ایتالیایی Contra-punto، فرانسه Contre Point، به زبان گفتاری، Punctus Contra Punctum: به معنی نتی در مقابل نت دیگر معنی می دهد و این شکل کار فقط مربوط به موسیقی اروپایی ست. شروع تاریخچه آن با کانتوس - فیرموس است که در دو، سه، چهار صدا به کار برده شده است. در این شکل تم نباید در همان ارزش زمانی کنترپوان اول برگردد، بلکه برای مثال نت سفید بتواند با نت سیاه و یا چنگ همراه شود. حال اگر نت های همراه حالت های مختلفی را دربرگیرد، Contra Punctus Horidus نام می گیرد. اضافه شدن خطوط صوتی، شامل دو حالت می شود:
1. خطوط در درون خود یک تناسب با مفهوم را می سازد.
2. خط دیگر صوتی باید با هارمونی مناسبی هماهنگ شود. کنترپوان در موسیقی به عنوان خط افقی، باید همیشه در ارتباط با خط عمودی مورد توجه قرار گیرد. حال اهمیت کدام بیشتر است، ملودی یا هارمونی، بستگی به خط ملودی و یا هارمونی در کنترپوان دارد.
کنتراپوان در محدوده 1000 سال است که به کار می رود و در اشکال مختلف موسیقی به تکامل رسیده است:
Organum، Faux bourdon، Motetus، Condu tus، Kanon، Ricercare و Fuge که به عنوان اوج این تکامل است. از آن گذشته با رشد خود موسیقی، اشکال دیگری هم از کنترپوان و یا به عبارتی هوموفونی (یک صدایی) استخراج شد، برای مثال Monodie که بعد از سال 1600 تغییر دیگری از کنتراپوان بود. حتی در اول نیمه قرن بیستم هم آهنگ سازان به دنبال اصوات قوی کنتراپوان بودند، چنانچه بعضی از آهنگ سازان آن را در کار خود مورد استفاده قرار دادند. به طور خلاصه آهنگ سازان جوان با نگاهی به گذشته، اصوات روشن و مشخصی را عرضه کردند، برای مثال نوع تفکر باخ، بتهوون، موتسارت و واگنر به وضوح در کار آنان قابل مشاهده است. کنتراپوان دوبل طوری است که اصوات بالایی در پایین قرار می گیرد. برای تعویض این جابه جایی می توان از فاصله اکتاو و یا فواصل دیگر بهره برد. فقط کنتراپوان نباید در فاصله پنجم قرار گیرد چون در روند ادامه با فاصله درجه چهارم، سازنده پنجم های موازی خواهد شد. کنتراپوان سوبل طوری است که سه صدا در حرکت تعویض می شود.
مونودی Monodie یونانی
به معنی آواز تنها، برای مثال موسیقی یک صدایی ملی، آواز گرگوریان و مینه زینگر است. این موسیقی در سال 1600 با ملودی مشخص همراه با آکورد مورد استفاده قرار گرفت.پیش فرم فوگ:
لغت ریچر کاره، یا ریچرکاتا از لغات ریچرکاره ایتالیایی ریشه گرفت و به معنی باز هم جست و جو کردن است. این لغت شامل یک ردیف از فرم های موسیقی شد و سرانجام به موتت برای ساز رسید.هوموفونی Heterophonie یونانی - اصوات یکسان
هوموفونی به طور مشخص در مقابل پولی فونی است. برای مثال موسیقی ملی که یک صدایی است و کرال های گرگوریان. هوموفونی در یونان هم طوری بود که صدای اصلی همراه با اصوات فرعی به صدا درمی آمد که آن را Heterophonie می نامیدند. (هترفونی یک لغت یونانی است، به معنی اصوات فرعی، افلاطون آن را تغییر آواز با ساز و تزیین یک ملودی در آواز نامید.) بسیاری از کشورهای دیگر هم به همین روال دارای موسیقی بوده اند که بعد از این دوره به رشد بعدی دست یافتند طوری که چند صدا در نظر گرفته شد، ولی نمی توان از آن به عنوان چند صدایی درست یاد کرد.پولی فونی Poly Phonie یونانی - چند صدایی
برعکس هوموفونی یا به عبارتی کنتراپوان است. موسیقی هوموفونی گذشته با امروز اختلاف زیادی دارد، به این شکل که امروزه فقط اصوات افقی را در نظر نمی گیرند، بلکه آن را با یک هارمونی مناسب به کار می برند.کنسرتو گروسو Concerto Grosso ایتالیایی کنسرت بزرگ
یک فرم از کنسرت است. در حقیقت این نام در قرن 18 برای یک فرم موسیقی در نظر گرفته شد که چند سال قبل از آن مطرح شده بود. در این شکل نوازندگان به شکل گروهی چند صدایی را اجرا می کنند. به عبارت دیگر سولیست یک گروه که در مقابل گروه دیگر یعنی کل ارکستر تحت عنوان Concertino قرار می گیرد. کنسرتینو کل تم های ارکستر را می نوازد و در کنار آن سولیست با حرکت تزیینی و پُر حرکت سازش را به صدا در می آورد و زمانی که سولیست می نوازد ارکستر ساکت است و یا به نواختن آکورد می پردازد. کنسرتینو به طور معمول شامل دو ویولن و یک باس است. گاهی هم بادی چوبی را جایگزین کرده اند که تأثیر زهی را داشته است. به خصوص از این نوع، در منوئت سینفونی کاربرد پیدا کرد. اوج کنسروتو گروسو، کرلی، ویوالدی جمینیانی است. اگرچه فرم کنسر تو گروسو در سال 1750 به شکل سینفونی درآمد، اما ذهنیت تک نواز و ارکستر به عنوان کنسرتو برای ارکستر و ساز تنها (Solo Concerto) نگه داشته شده است.کرلی سونات و کنسرتو گروسو را به ارزش بالایی رساند. سونات های او غالباً دارای چهار جمله است.
سونات Sonate ایتالیا قطعاتی برای اصوات
دو لغت سونات و کانتات با هم در نظر گرفته می شوند. قطعات چند جمله ای حدود سال 1600 شکل گرفت با عنوان سوناتا، قطعاتی برای ساز و کانتاتا Cantata برای آواز. به عبارت دیگر اصوات ساز در مقابل آواز قرار می گرفتند. کار در زمان شروع سونات، سوناتا نام گرفت و در اوایل قرن 17 به سوئیت رقص کشانده شد. سونات در اواخر قرن 17 با دو فرم در مقابل هم قرار گرفت:Sonata da chiesa سونات برای کلیسا با این جملات آهسته - سریع - آهسته - سریع (که شکل بسیاری از شیوه های موسیقی شد.)
Sonata da Camera سونات با این جملات سریع - آهسته - سریع.
(کامرا، ایتالیایی در ابتدا جایگاه موزیسین را نشان می داد، فرم ایتالیایی مثل دوئت، استیل ارکستر، سوناتادا، کامرا) بعدها هم فرم تنها و هم ترکیبی شکل گرفت. برای مثال اسکارلاتی، سونات را در یک جمله آهنگ سازی کرد. جدا شدن سونات از سوئیت به این شکل است: سوئیت تن های اصلی را به کار می گیرد، اما سونات در جملات وسطی از درجه پنجم استفاده می کند و یا نت پارالل (موازی) را با نت پایه تعویض می کند. سونات در سال 1770 اغلب با چهار جمله ساخته و الگو شد:
محتوا |
ترکیبات |
سرعت |
گام ها |
1- جمله اول: شروع کار، اتفاقات دراماتیک |
جمله سونات |
آلگرو |
تن اصلی |
2- جمله دوم: در جمله اول ماندن، تشریح و توصیف شاعرانه اصوات متأثر کننده |
فرم لید |
اندانت، اداجیو |
دومینانت یا موازی |
3- جمله سوم: منوئت، شعف و شادمانی، نیروی شیطانی |
شرتسو – تریو شرتسو: ABA فرم |
الگرو |
تن اصلی |
4- جمله چهارم: خروج از شادی |
روندو، واریاسیون، جمله سونات |
پرستو |
تن اصلی |
این نوع کار برای سینفونی و یا کوارتت زهی هم معتبر است و حتی برای فرم های کامرموزیک.
کامرموزیک Kammer Musik آلمانی، Musica da Camera ایتالیا، Musique de chamber فرانسه، Chamber Music انگلیس
در ابتدا شامل یک مفهوم عمومی در موسیقی بود، به این ترتیب که اثری برای ارکستر در سالن یا اطاقی در دربار اجرا شود. بعدها هم که موسیقی خانگی شکل گرفت، بی ارتباط با این مسئله نبود. حتی کامرموزیک بی ارتباط با موسیقی کلیسا و سالن های اپرا نیست. برای مثال کامر کانتات، کامر دوئت، آریا، سونارت تریو، سوناتادا کامرا، کنسرتو و کنسرتو گروسو و غیره. کامرموزیک در مفهوم فشرده برای حداکثر هشت تا نه ساز، سونات، تریو، کوارتت و غیره است. در واقع سبک آواز جدید که در حدود سال 1600 به کار گرفته شد، تأثیر برای فرم های سازی داشت. در مانتوا (یکی از شهرهای ایتالیا) یک مدرسه ویولن سازی تأسیس شد و مونته وردی در آنجا مورد توجه قرار گرفت، زیرا او در اثر خود ارفه (orfeo)، هنر ویولن را به خوبی نمایش داد. شخص دیگری به نام بیاجیو مارینی (Biagio Marini 1597-1655) یک اثر با تکنیک خاص عرضه کرد که به آن هم اشاره می شود. از آن گذشته او اولین شخصی بود که سونات تریو 3.Op را عرضه کرد: سونات برای دو ویولن و کنتینو.
سالامون رُسی (Salamone Rossi) هم از اولین آهنگ سازانی بود که آثار برجسته ای برای ویولن تحت عنوان سینفونی - گالیارد (Sinfonie-Gagliarde) آهنگ سازی کرد. سینفونی او غالباً کوتاه و هوموفونی است و برای دو صدای زیر و یک باس آهنگ سازی شده است. تقریباً از کارهای او به عنوان سونات های آزاد و سونات واریاسیون نام برده می شود. ناگفته نماند که بسیاری از آهنگ سازان هم به همین روش کار کردند.
در این ارتباط مسئله مهم این است که سبک نوازندگان چیره دست ایتالیایی در آلمان و اتریش تأثیر بسزایی در آهنگ سازی ویولن داشتند که همراه با عناصر پولی فونی بود.
کنتینو Continuo - ایتالیایی Basso Continuo - آلمانی Generallbass
یک مشخصه برای صدای باس است که شامل کل قطعه می شود. ابتدا برای تابولاتور ارگ در ایتالیا به کار برده شد که فقط شامل نواختن آکورد در موسیقی چند صدایی (کنترا پوان) بود. اما در قرن 17 برای آکوردهای صدای باس شماره به کار بردند. به عبارتی از اعداد برای مشخص شدن آکورد در زیر باس استفاده شد. کنتینو برای چمبالو، کلاویکورد، ارگ، عود، گیتار و... به کار گرفته شده است.
منبع : زندباف، حسن، (1387)، تاریخ و فرهنگ موسیقی جهان، تهران: شرکت انتشارات سوره مهر، سازمان تبلیغات اسلامی، حوزه هنری، مرکز موسیقی، چاپ اول1388.