پژوهشگر: حمیرا رنجبر عمرانی
یکی از عرصههایی که زنان ایران، حضور اجتماعی و تاریخی خود را ظاهرآ به صورت مستقل در طی نهضت مشروطه و بعد از آن به منصّه ظهور رساندند، انجمنها و تشکلهای زنانه بود.
متأسفانه، از همان سالهای قبل از انقلاب مشروطیت، جریان بهائیت و فراماسونری در سالهای 1259 و 1269ﻫ . ش، عدهای از متفکران و اصلاحطلبان افراطی را که درباره حقوق زنان بحث میکردند، جذب کرد. 1 حضور عناصری چون اردشیر ریپورتر جی ــ عامل شناختهشده استعمار انگلستان در ایران ــ در اولین انجمنهایی که به اسم زنان 2 تشکیل شد، اهداف و اقدامات این انجمنها را در هالهای از ابهام و احیانآ وابستگی فرو میبرد.
اولین گروه از این دست، انجمن آزادی زنان / Meeting free در سال 1278 ﻫ . ش بود. در پی رفت و آمدهای تعدادی از زنان و مردان به خارج و تماس با اروپاییان و آشنایی آنان با تمدن غرب، پایههای ایجاد این انجمن به منظور ورود زنان در فعالیتهای اجتماعی و معاشرت آنان با مردان، نهاده شد. برطبق نظامنامه آن، هر مردی به همراه زن و دختر یا یکی از بستگانش حضور مییافت. جلسات انجمن، ماهی دوبار در محلی خارج از تهران (فیشرآباد) تشکیل میشد. مذاکرات فقط در اوضاع و احوال زمان بود و سخنرانیها به عهده زنان گذاشته میشد تا علاوه بر اظهار نظرات خود، به اجتماعاتی که مردان نیز حضور داشتند، خو بگیرند. علاوه بر زنانی چون تاجالسلطنه و افتخارالسلطنه ــ دختران ناصرالدین شاه ــ صدیقه دولتآبادی، شمسالملوک جواهرکلام، گلین خانم موافق، فخرالملوک ــ دختر شیخالرئیس قاجار 3 ــ زنان خارجی چون میسیز جردن 4 و افندیه خانم در آن حضور داشتند. 5
گروه دیگر، در سال بعد 1279ﻫ . ش به نام انجمن مخدرات وطن از سوی عدهای از زنان سرشناس که مردانشان نیز بعضاً در جریانات افراطی در نهضت مشروطه فعال بودند، تشکیل شد. از اعضای سرشناس آن همسر آقا سیدکاظم رشتی، همسر یپرمخان ارمنی، همسر میرزا سلیمان خان میکده، همسر ملکالمتکلمین، دختر سپهسالار تنکابنی، بانو آغابیگم ــ دختر شیخ هادی نجمآبادی، صدیقه دولتآبادی و بانو آغا شاهزاده امین بودند که سه نفر اخیر به عنوان اعضای هیأت مدیره نیز انتخاب شدند.
دیدگاههای این انجمن ظاهراً در قالب استقلال کشور، تقویت مشروطه و جلوگیری از نفوذ خارجیان بیان شد که در پی آن خواهان جلوگیری از واردات کالاهای خارجی چون شکر و کالسکه و قرض نگرفتن از بیگانگان شدند. 6
از اقدامات مهم آنان، مقاومت و اعتراض در برابر اولتیماتوم روسیه به ایران 7 بود که با سخنرانی در جلوی مجلس، خواهان استقلال کشور و عدالت اجتماعی شدند. از زنان پرشور این جمع که اشعاری پرسوز و گداز در دفاع از مشروطه در برابر مجلس قرائت کرد، بانو زینت امین ـ دانشآموز مدرسه اناثیه شاهآباد بود.
همچنین آنان دارالایتامی تأسیس کردند که مخارج آن با برگزاری جشنی در باغ عزیز خان خواجه، تأمین شد. اداره آن به عهده زنی ارمنی نهاده شد و برای اینکه دختران مسلمان هم به آن مدرسه بروند، وی با چادر و نقاب در آنجا حضور مییافت. 8
انجمنها و گردهماییهای زنان در ایران از نظر ناظران خارجی فوقالعاده قابلتوجه بود. به همین مناسبت در سال 1285ﻫ . ش. مجله دنیای اسلام در مورد یکی از این محافل زنان نوشت: «هر چهارشنبه خانمها در این جلسه شرکت مینمایند. صحبتهای زنان حول پیشرفت و تفاهم برای قوانین عمومی و اجرای آن است و به نقش زنان در پیشرفت کشور و توسعه تجارت تأکید بسیار میشود.» 9
در سال 1286ﻫ . ش اتحادیه غیبی نسوان در تهران تأسیس شد و همانگونه که در فصل پیشین بیان داشتیم، در مورد تصویب قوانین مشروطه، اصرار و توجه خاصی داشتند و نظراتشان را توسط روزنامهها اعلام میکردند. 10 در همین سال در تبریز، کمیته زنان با شاخهای در استانبول به نام کمیته زنان ایرانی تشکیل شد. 11 از جمله فعالیتهای این کمیته، در جریان محاصره تبریز توسط قوای محمدعلی شاه در سال 1287ﻫ .ش. بود که با فرستادن تلگرامی به همتای خود در استانبول درخواست کردند تا آنها افکار عمومی جهان را از وضعیت زنان ایران مطلع سازند. کمیته زنان ایرانی در استانبول، طی تلگرامی به ملکه انگلستان و ملکه پروس، خواهان کمک آنان شدند. متن این پیام به این شرح است:
به امپراتریس آگوستا ویکتوریانئوس، کاخ نئوس (پتسدام)
کمیته زنان ایرانی در قسطنطنیه با ملاحظه خواهران خود در ایران به نام بشریت و به نام زنان ایرانی، با احترام از آن والاحضرت دعوت مینماید که با استفاده از نفوذ با کرامت خویش و با میانجیگری به خاطر خواهران، در جهت خاتمه بخشیدن به کشتار و خونریزی در ایران و ستمگری غیرقابل وصفی که از جانب قوای انتظامی و به دستور شاه بر خواهان ما اعمال میشود، اقدام نمایند.
ریاست کمیته، زهره. 12
در جواب این تگلراف از طرف سفارت آلمان در استانبول، یادداشتی به رئیس کمیته زنان ایرانی در استانبول تسلیم شد با این مضمون:
خانم!
اعلیحضرت ایمپراطوریچه، کمال تأثر دارد از مواد تلغرافی که در تاریخ 8 شهر ایلول از طرف شما به ایشان کشیده شده است، درباره فلاکت زنهای ایرانی بنده از طرف اعلیحضرت، ایمپراطوریچه مأمور شدهام که حسیات متأثرانه ایشان را جهت زنان ایرانی به رئیسه قومیته عالیه خانم تبلیغ نمایم. و ضمنآ، اعلیحضرت ایمپراطوریچه به مقامات لازمه امر دادهاند که نهایت اقتدار را به قدری که در دست ایشان هست، به کار ببرند و فلاکت زنان ایرانی را مانع شوند. باقی حسیات صمیمانه مرا قبول فرمایید.
سفیر آلمان
س. مارشال 13
از اقدامات دیگر انجمنهایی از این دست، نوشتن مکتوبی در سال 1290ﻫ .ش به زنان انگلیسی، مبنی بر تقاضای کمک آنان برای جلوگیری از تجاوزات روسها، به این مضمون:
گوش مردان اروپایی در مقابل فریادهای ما کَر شده است. آیا شما زنان نمیتوانید به کمک ما بیائید؟»
زنان انگلیسی در پاسخ میگویند: «ما حتی نمیتوانیم دولت انگلستان را وادار کنیم تا به زنان کشور خودش، آزادی سیاسی بدهد. ما هم مانند شما قدرتی نداریم تا عملکرد آنان را در مقابل ایران تغییر دهیم. 14
این جواب، نشانگر عدم شناخت این زنان از وضعیت واقعی زنان اروپایی و سرابگونه دیدن تحولاتی است که از زندگی آنان یاد میشده است. اما در عمل خودشان ]اروپاییها[ اذعان میکنند که این حقوق به آنها داده نشده است تا در جای دیگری از دنیا از آنان حمایت کنند.
گسترش فعالیتهای سیاسی، اجتماعی زنان، در مجلس شورای ملی نیز انعکاس یافت تا جایی که بخشی از مذاکرات مجلس شورای ملی در تاریخ پنجشنبه 9 صفر 1324ﻫ .ق به این امر اختصاص یافت و با صحبتهای مخالف و موافقی که انجام شد، در نهایت، نظر خاصی ابراز نشد و جمعبندی امام جمعه، حاکی از آن است که نظر خوشی نسبت به این انجمنها ندارند. 15
با وجود این، انجمنها همچنان وسعت و گسترش مییافتند. در سال 1293ﻫ. ش در کنار روزنامه شکوفه به مدیریت مریم عمید (مزینالسلطنه) انجمن شکوفه نیز تأسیس شد. و اهداف آن عبارت بود از:
1. ترویج مصرف اشیای ساخت ایران
2. ترقی صنایع هنری دختران و شاگردان مدارس
3. کسب تربیت، علم و هنر
در عرض پنج هفته از تأسیس این انجمن، پنج هزار زن به عضویت آن پذیرفته شدند. 16
در سال 1301ﻫ . ش/1923م بعد از پیروزی انقلاب کمونیستی در روسیه و گسترش تبلیغات آنان در شاخه زنان، فعالیتهایی از سوی روسها در شمال ایران صورت گرفت و در پی آن، بعد از کنگره حزب کمونیست در باکو، گروه پیک سعادت نسوان در رشت با مدیریت روشنک نوعدوست و عضویت جمیله صدیقی، سکینه شبرنگ، اورانوس پاریاب، پریرخ نویدی کسمایی، تشکیل شد. همچنین، پدرام کمالی و فرخنده نویدی کسمایی و چند تن دیگر نیز از مؤسسان این جمعیت بودند. آنان با ایجاد مجله پیک سعادت نسوان و کتابخانه، قرائتخانه، سخنرانیها و نمایشات به پیشرفت و ترقی زنان با بار فکری کمونیستی، پرداختند. 17
در سال 1303ﻫ . ش انجمنی دیگر از طرف زنان در تهران تشکیل شد که هم به جهت گستردگی فعالیت و هم به جهت شاخص بودن اعضای آن، اهمیت خاصی را داراست که همانا جمعیت نسوان وطنخواه 18 بود که به مدیریت محترم اسکندری 19 تأسیس شد و کمکهای محرمانهای را نیز از دولت دریافت میکرد. 20
محترم اسکندری درباره اهداف جمعیت و دلیل تشکیل آن نوشت، که چون در جریان مشروطه، آنچنان که باید وشاید به حقوق زنان توجه نشده، این جمعیت درصدد کسب آن حقوق میباشد. 21
نورالهدی منگنه، فخر آفاق پارسا، 22 فخر عظمی اغون (عادل خلعتبری) 23 مستوره افشار 24 از اعضای سرشناس آن بودند. جمعیت طبق اساسنامهای که از آنها باقی مانده است، پس از تأکید در حفظ شعائر و قوانین اسلام به این امور اشاره کردهاند:
http://www.iichs.orgمنبع : ایرانیان
متأسفانه، از همان سالهای قبل از انقلاب مشروطیت، جریان بهائیت و فراماسونری در سالهای 1259 و 1269ﻫ . ش، عدهای از متفکران و اصلاحطلبان افراطی را که درباره حقوق زنان بحث میکردند، جذب کرد. 1 حضور عناصری چون اردشیر ریپورتر جی ــ عامل شناختهشده استعمار انگلستان در ایران ــ در اولین انجمنهایی که به اسم زنان 2 تشکیل شد، اهداف و اقدامات این انجمنها را در هالهای از ابهام و احیانآ وابستگی فرو میبرد.
اولین گروه از این دست، انجمن آزادی زنان / Meeting free در سال 1278 ﻫ . ش بود. در پی رفت و آمدهای تعدادی از زنان و مردان به خارج و تماس با اروپاییان و آشنایی آنان با تمدن غرب، پایههای ایجاد این انجمن به منظور ورود زنان در فعالیتهای اجتماعی و معاشرت آنان با مردان، نهاده شد. برطبق نظامنامه آن، هر مردی به همراه زن و دختر یا یکی از بستگانش حضور مییافت. جلسات انجمن، ماهی دوبار در محلی خارج از تهران (فیشرآباد) تشکیل میشد. مذاکرات فقط در اوضاع و احوال زمان بود و سخنرانیها به عهده زنان گذاشته میشد تا علاوه بر اظهار نظرات خود، به اجتماعاتی که مردان نیز حضور داشتند، خو بگیرند. علاوه بر زنانی چون تاجالسلطنه و افتخارالسلطنه ــ دختران ناصرالدین شاه ــ صدیقه دولتآبادی، شمسالملوک جواهرکلام، گلین خانم موافق، فخرالملوک ــ دختر شیخالرئیس قاجار 3 ــ زنان خارجی چون میسیز جردن 4 و افندیه خانم در آن حضور داشتند. 5
گروه دیگر، در سال بعد 1279ﻫ . ش به نام انجمن مخدرات وطن از سوی عدهای از زنان سرشناس که مردانشان نیز بعضاً در جریانات افراطی در نهضت مشروطه فعال بودند، تشکیل شد. از اعضای سرشناس آن همسر آقا سیدکاظم رشتی، همسر یپرمخان ارمنی، همسر میرزا سلیمان خان میکده، همسر ملکالمتکلمین، دختر سپهسالار تنکابنی، بانو آغابیگم ــ دختر شیخ هادی نجمآبادی، صدیقه دولتآبادی و بانو آغا شاهزاده امین بودند که سه نفر اخیر به عنوان اعضای هیأت مدیره نیز انتخاب شدند.
دیدگاههای این انجمن ظاهراً در قالب استقلال کشور، تقویت مشروطه و جلوگیری از نفوذ خارجیان بیان شد که در پی آن خواهان جلوگیری از واردات کالاهای خارجی چون شکر و کالسکه و قرض نگرفتن از بیگانگان شدند. 6
از اقدامات مهم آنان، مقاومت و اعتراض در برابر اولتیماتوم روسیه به ایران 7 بود که با سخنرانی در جلوی مجلس، خواهان استقلال کشور و عدالت اجتماعی شدند. از زنان پرشور این جمع که اشعاری پرسوز و گداز در دفاع از مشروطه در برابر مجلس قرائت کرد، بانو زینت امین ـ دانشآموز مدرسه اناثیه شاهآباد بود.
همچنین آنان دارالایتامی تأسیس کردند که مخارج آن با برگزاری جشنی در باغ عزیز خان خواجه، تأمین شد. اداره آن به عهده زنی ارمنی نهاده شد و برای اینکه دختران مسلمان هم به آن مدرسه بروند، وی با چادر و نقاب در آنجا حضور مییافت. 8
انجمنها و گردهماییهای زنان در ایران از نظر ناظران خارجی فوقالعاده قابلتوجه بود. به همین مناسبت در سال 1285ﻫ . ش. مجله دنیای اسلام در مورد یکی از این محافل زنان نوشت: «هر چهارشنبه خانمها در این جلسه شرکت مینمایند. صحبتهای زنان حول پیشرفت و تفاهم برای قوانین عمومی و اجرای آن است و به نقش زنان در پیشرفت کشور و توسعه تجارت تأکید بسیار میشود.» 9
در سال 1286ﻫ . ش اتحادیه غیبی نسوان در تهران تأسیس شد و همانگونه که در فصل پیشین بیان داشتیم، در مورد تصویب قوانین مشروطه، اصرار و توجه خاصی داشتند و نظراتشان را توسط روزنامهها اعلام میکردند. 10 در همین سال در تبریز، کمیته زنان با شاخهای در استانبول به نام کمیته زنان ایرانی تشکیل شد. 11 از جمله فعالیتهای این کمیته، در جریان محاصره تبریز توسط قوای محمدعلی شاه در سال 1287ﻫ .ش. بود که با فرستادن تلگرامی به همتای خود در استانبول درخواست کردند تا آنها افکار عمومی جهان را از وضعیت زنان ایران مطلع سازند. کمیته زنان ایرانی در استانبول، طی تلگرامی به ملکه انگلستان و ملکه پروس، خواهان کمک آنان شدند. متن این پیام به این شرح است:
به امپراتریس آگوستا ویکتوریانئوس، کاخ نئوس (پتسدام)
کمیته زنان ایرانی در قسطنطنیه با ملاحظه خواهران خود در ایران به نام بشریت و به نام زنان ایرانی، با احترام از آن والاحضرت دعوت مینماید که با استفاده از نفوذ با کرامت خویش و با میانجیگری به خاطر خواهران، در جهت خاتمه بخشیدن به کشتار و خونریزی در ایران و ستمگری غیرقابل وصفی که از جانب قوای انتظامی و به دستور شاه بر خواهان ما اعمال میشود، اقدام نمایند.
ریاست کمیته، زهره. 12
در جواب این تگلراف از طرف سفارت آلمان در استانبول، یادداشتی به رئیس کمیته زنان ایرانی در استانبول تسلیم شد با این مضمون:
خانم!
اعلیحضرت ایمپراطوریچه، کمال تأثر دارد از مواد تلغرافی که در تاریخ 8 شهر ایلول از طرف شما به ایشان کشیده شده است، درباره فلاکت زنهای ایرانی بنده از طرف اعلیحضرت، ایمپراطوریچه مأمور شدهام که حسیات متأثرانه ایشان را جهت زنان ایرانی به رئیسه قومیته عالیه خانم تبلیغ نمایم. و ضمنآ، اعلیحضرت ایمپراطوریچه به مقامات لازمه امر دادهاند که نهایت اقتدار را به قدری که در دست ایشان هست، به کار ببرند و فلاکت زنان ایرانی را مانع شوند. باقی حسیات صمیمانه مرا قبول فرمایید.
سفیر آلمان
س. مارشال 13
از اقدامات دیگر انجمنهایی از این دست، نوشتن مکتوبی در سال 1290ﻫ .ش به زنان انگلیسی، مبنی بر تقاضای کمک آنان برای جلوگیری از تجاوزات روسها، به این مضمون:
گوش مردان اروپایی در مقابل فریادهای ما کَر شده است. آیا شما زنان نمیتوانید به کمک ما بیائید؟»
زنان انگلیسی در پاسخ میگویند: «ما حتی نمیتوانیم دولت انگلستان را وادار کنیم تا به زنان کشور خودش، آزادی سیاسی بدهد. ما هم مانند شما قدرتی نداریم تا عملکرد آنان را در مقابل ایران تغییر دهیم. 14
این جواب، نشانگر عدم شناخت این زنان از وضعیت واقعی زنان اروپایی و سرابگونه دیدن تحولاتی است که از زندگی آنان یاد میشده است. اما در عمل خودشان ]اروپاییها[ اذعان میکنند که این حقوق به آنها داده نشده است تا در جای دیگری از دنیا از آنان حمایت کنند.
گسترش فعالیتهای سیاسی، اجتماعی زنان، در مجلس شورای ملی نیز انعکاس یافت تا جایی که بخشی از مذاکرات مجلس شورای ملی در تاریخ پنجشنبه 9 صفر 1324ﻫ .ق به این امر اختصاص یافت و با صحبتهای مخالف و موافقی که انجام شد، در نهایت، نظر خاصی ابراز نشد و جمعبندی امام جمعه، حاکی از آن است که نظر خوشی نسبت به این انجمنها ندارند. 15
با وجود این، انجمنها همچنان وسعت و گسترش مییافتند. در سال 1293ﻫ. ش در کنار روزنامه شکوفه به مدیریت مریم عمید (مزینالسلطنه) انجمن شکوفه نیز تأسیس شد. و اهداف آن عبارت بود از:
1. ترویج مصرف اشیای ساخت ایران
2. ترقی صنایع هنری دختران و شاگردان مدارس
3. کسب تربیت، علم و هنر
در عرض پنج هفته از تأسیس این انجمن، پنج هزار زن به عضویت آن پذیرفته شدند. 16
در سال 1301ﻫ . ش/1923م بعد از پیروزی انقلاب کمونیستی در روسیه و گسترش تبلیغات آنان در شاخه زنان، فعالیتهایی از سوی روسها در شمال ایران صورت گرفت و در پی آن، بعد از کنگره حزب کمونیست در باکو، گروه پیک سعادت نسوان در رشت با مدیریت روشنک نوعدوست و عضویت جمیله صدیقی، سکینه شبرنگ، اورانوس پاریاب، پریرخ نویدی کسمایی، تشکیل شد. همچنین، پدرام کمالی و فرخنده نویدی کسمایی و چند تن دیگر نیز از مؤسسان این جمعیت بودند. آنان با ایجاد مجله پیک سعادت نسوان و کتابخانه، قرائتخانه، سخنرانیها و نمایشات به پیشرفت و ترقی زنان با بار فکری کمونیستی، پرداختند. 17
در سال 1303ﻫ . ش انجمنی دیگر از طرف زنان در تهران تشکیل شد که هم به جهت گستردگی فعالیت و هم به جهت شاخص بودن اعضای آن، اهمیت خاصی را داراست که همانا جمعیت نسوان وطنخواه 18 بود که به مدیریت محترم اسکندری 19 تأسیس شد و کمکهای محرمانهای را نیز از دولت دریافت میکرد. 20
محترم اسکندری درباره اهداف جمعیت و دلیل تشکیل آن نوشت، که چون در جریان مشروطه، آنچنان که باید وشاید به حقوق زنان توجه نشده، این جمعیت درصدد کسب آن حقوق میباشد. 21
نورالهدی منگنه، فخر آفاق پارسا، 22 فخر عظمی اغون (عادل خلعتبری) 23 مستوره افشار 24 از اعضای سرشناس آن بودند. جمعیت طبق اساسنامهای که از آنها باقی مانده است، پس از تأکید در حفظ شعائر و قوانین اسلام به این امور اشاره کردهاند:
http://www.iichs.orgمنبع : ایرانیان