بن مایه های جاویدان شعر رودکی

افسوس، اگر آن هزاران هزار شعر شعرایی همچون حنظله باد غیسی، ابوسلیک، فیروز مشرقی، شهید بلخی، رودکی سمرقندی، دقیقی طوسی، منجیک ترمذی، منطقی رازی و کسائی مروزی و جز آنها، امروز موجود و در دسترس ما بود؛ و
پنجشنبه، 24 مرداد 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
بن مایه های جاویدان شعر رودکی
بن مایه های جاویدان شعر رودکی

نویسنده: دکتر غلامرضا ستوده
استاد زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه تهران



 
افسوس، اگر آن هزاران هزار شعر شعرایی همچون حنظله باد غیسی، ابوسلیک، فیروز مشرقی، شهید بلخی، رودکی سمرقندی، دقیقی طوسی، منجیک ترمذی، منطقی رازی و کسائی مروزی و جز آنها، امروز موجود و در دسترس ما بود؛ و اگر به عقیده شادروان مهدی حمیدی شیرازی این استعدادهای شگرف شاعران توانسته بود معرضی جز دربارها پیدا کند و در قالبی جز قالب مدیحه سرایی تجلی نماید چه تصویرهای تماشایی و دقیقی از کیفیات و مناظر متنوع و گوناگون زندگانی دورانهای مختلف باقی می ماند( بهشت سخن، ص 67).
افزون بر این افسوسها، اگر مردم فارسی زبان اقتدار علمی قرون اول تا ششم هجری خود را از دست نداده بودند، امروز جامعه جهانی گنجینه ای سرشار از اندیشه های والای انسانی را دارا می بود و افقی بسیار درخشان تر از دانش و ادب در برابر بشر گشوده می گشت. و آنگاه چه جنبش و خروشی در جهان پدید می آمد و چه افکار حیات بخشی جامعه بشری را به سوی سعادت رهنمون می بود.
اگر امروز، همین مقدار باقی مانده از آثار زبان فارسی مایه افتخار و مباهات جامعه فارسی زبان شده چنانچه همه آثاری که فهرست نویسان و تذکره پردازان در کتابهای خود نام برده اند، موجود می بود مسلماً موجب فخر جامعه جهانی می شد و بشّریت می توانست بر خود ببالد که، ابنای بشر بر چه رموزی پی برده و به چه مقامی در فکر و اندیشه دست یافته اند. افزودنی بر این افسوسها بسیار است و در این مقال جای گفتن آن نیست. و ما اینک، فقط به ذکر مبانی فکری و بن مایه های جاویدان شعر پدر شعر فارسی و سلطان شاعران، رودکی سمرقندی می پردازیم.
گویند: رودکی بی تکلف و زحمتی شعر می ساخت... پیداست که چنین کسی می توانست شعر بسیار سروده باشد... اما اکنون از آن همه اشعار جز چند قطعه و قصیده که در کتب قدیم نقل شده و بعضی ابیات پراکنده که در جنگها، کتب لغت و تذکره ها آمده است چیزی در دست نیست...
غیر از منظومه کلیله و دمنه، رودکی چند منظومه دیگر به اوزان مختلف داشت که گویا هر یک داستانی بود و از آنها نیز ابیاتی پراکنده داریم و اما از قصاید و غزل های او اکنون اندکی در دست است تا مگر روزی دست حوادث دیوان گم شده او را به ما بازگرداند(تاریخ ادبیات ایران، ص 103).
رودکی کجا و کی متولد شد؟ نابینا به دنیا آمد یا بعدها از نعمت بینایی محروم شد و یا محرومش کردند؟ آیا به مکتب رفت؟ از ذوی الاوتار سازی می شناخت و آیا می نواخت؟
اینها را بسیاری از محققان تحقیق کرده و در کتابها و مقالات خود نوشته اند و شاید علاقه مندان پاسخ این سؤالات را در مقالات همین مجموعه بیابند. ولی آنچه مسلم است و همه تأیید کرده و نوشته اند این است که«چنان ذکی و تیز فهم بود که در هشت سالگی قرآن تمامت حفظ کرد و قرائت بیاموخت و شعر گفتن گرفت و معانی دقیق می گفت چنانچه خلق به وی اقبال نمودند و رغبت او زیادت شد و او را آفریدگار تعالی آوازی خوش و صوتی دلکش داده بود...»(لباب الالباب، ص 6).
رودکی بنا به تصریح سمعانی در الانساب به سال 329ه ق. در مولد خود یعنی قریه بنج درگذشت و همانجا به خاک سپرده شد. این تاریخ را از آن جهت آوردیم که زمان و دوران زندگانی پدر شعر فارسی را به خاطر داشته باشیم.
آنچه در این مقاله بیشتر مورد توجه ماست همان قرآن آموزی رودکی از اوان کودکی است تا بدان حد که قرآن را تماماً حفظ کرده و قرائت آموخته است. در این صورت قاعدتاً باید علائق دینی از طریق خانواده در وی به وجود آمده و تحت تأثیر تعالیم قرآنی قرار گرفته باشد. گرچه برخی از اشعار او از توجه به زندگی این جهانی و بهره وری از لذّات مادی حکایت دارد، ولی آنچه از چنین اشعاری مثلاً از قصیده مادر می برمی آید چنان نیست که بر اساس و بنیان فکری رودکی که همانا تفکر دینی است لطمه ای وارد آورد.
به منظور روشن کردن زوایای اندیشه و رفتار رودکی ابتدا به عنوانهایی که برخی محققان برای اشعار او انتخاب کرده اند توجه می نماییم:
1-از کتاب بهشت سخن تألیف شادروان مهدی حمیدی شیرازی:
- در بلای سخت
-مادر می
-میزبانی روزگار
-در رثای شهید
-زندگانی
-زلف تو
-زلف تو
-این جهان
-پیری
-پوپک
2-استاد خلیل خطیب رهبر از نخستین کسانی است که رساله ای درباره رودکی تدوین کرده اند؛ عنوانهایی به شرح زیر برای اشعار موجود رودکی برگزیده اند. این عنوانها اغلب کاشف از مبنای فکری شاعر در آن شعر است:
ایشان در پیشگفتار کتاب اضافه کرده اند:
«بیشتر عنوانهایی که در این کتاب برای هر قصیده یا غزل یا قطعه برگزیده شده، ‌به مناسبت مضمون آنهاست و پیش از این در جایی نیامده است».
-بهار خرم
-پند زمانه
-جهان به کام باد
-طمع ببر
- سه پیراهن یوسف
-در مرثیت شهید بلخی
-خود کرده
-توبه
-تو آنی
-بت ملوک فریب
-کردار جهان
-گل
-پیری
-عدل تو
-رهی نیک اندیش
-واجب و ناواجب
-نادان و دانا
-راه دانش
-سرای سپنج
-شادزی
-چهار چیز
-بخشودن کریم
-زندگانی و مرگ
-شادی و سوکی
-لغز قلم
-چه غم داری
-بخور و بده
-در رثای مرادی
-مهتران جهان
-جهان و جهانجوی
-وسوسه عاشقی و نماز
-تلخی زهرطلب
-سوک پیری
-جهان
گفتیم آنچه در این مقاله، بیشتر مورد توجه ماست همان قرآن آموزی رودکی است. مقصود این نیست که مثلاً نقل صریحی از قرآن در شعر رودکی ارائه دهیم. منظور این است که تأثیر مفاهیم قرآنی را در شعر این شاعر بزرگ زبان فارسی نشان دهیم.
بارزترین تأثیری که از قرآن در شعر رودکی- در همین مقدار اندکی که باقی مانده- می توان ارائه نمود، همان «قطعه راه دانش»است که از منظومه کلیله و دمنه او باقی مانده است:

تا جهان بود از سر آدم فراز
کس نبود از راه دانش بی نیاز

مردمان بخرد اندر هر زمان
راه دانش را به هرگونه زبان

گرد کردند و گرامی داشتند
تا به سنگ اندر همی بنگاشتند

دانش اندر دل چراغ روشن است
وز همه بد بر تن تو جوشن است

اگر به کشف المطالبها و تحقیقات قرآن پژوهان مراجعه کنیم، می بینیم بیشترین کلماتی که در قرآن تکرار شده و مهم ترین موضوعهایی که مورد تأکید قرار گرفته، فکر و فهم و عقل است تا علم و دانش. تا آنجا که علم و دانش یکی از ارکان سه گانه فضیلت یکی بر دیگری معرفی و شناخته شده است. «هل یستوی الذین یعلمون و الذین لا یعلمون»(آیه9، سوره زمر).
وجود اخبار و احادیثی نظیر«طلب العلم فریضه علی کل مسلم» یا «اطلبوا العلم و لو بالصین» مسلمان مؤمن را برمی انگیزد که در جستجوی علم و دانش باشند و عمر خود را در غفلت و بی خبری ضایع نکند.
در همان قصیده می وقتی خوان الوانی را برای ممدوحان خود تدارک می بیند در بیان کمال گستردگی و تنعم آن گوید:« نعمت فردوس گستردیده ز هر سو» که اشاره ای است به نعمتهای بهشتی که در قرآن به نیکوکاران وعده داده شده است.
و در ستایش دانش این بیت را دارد:

گر بگشاید زبان به علم و به حکمت
گوش کن اینک به علم و حکمت لقمان

مفهومی از فرشته و جن و شیطان در این بیت به نظر می آید:

ورچ دو صد تابعه فریشته داری
نیز پری باز و هرچ جنّی و شیطان
(آثار ابوعبدالله رودکی، ص 70)

و در جایی دیگر که می را وصف می کند، نشاط حاصل از می را در دل«دعای مستجاب»می خواند:

سحابَستی قدح گویی و، بی قطره سحابستی
طرب، گویی که اندر دل دعای مستجابستی(1)

توصیفی که رودکی از «سرای سپنج» داده، یکی دیگر از نشانه هایی است که از تأثیر مفاهیم قرآنی در شعر این شاعر بزرگ.

به سرای سپنج مهمان را
دل نهادن همیشگی نه رواست

پند گرفتن از زمانه ظاهراً برگرفته از مفهوم عبره اللناظرین است.

زمانه پندی آزادوار داد مرا
زمانه را چو نکو بنگری همه پند است

حتی در جایی که رودکی، مخاطب را به شاد زیستن با سیه چشمان و زیبارویان دعوت می کند؛ باز هم بی اعتباری دنیا را از یاد نمی برد و از نصیحت باز نمی ماند و می گوید:

نیک بخت آن کسی که داد و بخورد
شوربخت آن که او نه خورد و نه داد
(دیوان، ص 6)

و در جای دیگر آسانی و ضد آن عسرت را در زندگی از نهاده های الهی می داند و می گوید:

خدای عرش جهان را چنین نهاد نهاد
که گاه مردم شادان و، گه بُود ناشاد
(دیوان، ص 7)

مرثیه رودکی در رثای ابوالحسن مرادی بخارایی معروف است و با بیانی فلسفی اصل خلقت جسد آدمی را از خاک و بازگردیدن آن را به خاک بیان می کند با این تعبیر:

جان گرامی به پدر باز داد
کالبد تیره به مادر سپرد

آنِ مَلَک با ملکی رفت باز
زنده کنون شد که تو گویی بمرد
(دیوان، ص 8)

توجه به مبانی دینی، در آیینهای توحیدی نیز در برخی اشعار رودکی نمایان است. چنانکه در قصیده ای معروف، در ستایش ممدوح خود این بیتها را آورده است:

همچو معمّاست فخر و همت او شرح
همچو ابستاست فضل و سیرت او زند(2)

ورش به صدر اندرون نشسته ببینی
جزم بگوئی که: زنده گشت سلیمان
(دیوان، ص 43)

در قصیده «دندانیه» که سراسر بیان تأسف بر زوال کامیابیها و از دست رفتن نیروهای جوانی است به دنبال توصیف بسیار زیبایی از دندانهای دوره جوانی که اینک فرسوده شده و کمابیش ریخته است لازمه رفتار جهان را بر بنیان حقیقت اماته و احیاء چنین بیان می دارد:

جهان همیشه چنین است، گرد گردان است
همیشه تا بَود آیین، گردْ گردان بود

همان که درمان باشد به جایِ درد شود
و باز درد همان کز نخست درمان بود

کهن کند به زمانی همان کجا نو بود
و نو کند به زمانی همان که خلقان بود

بسا شکسته بیابان که باغ خرم بود
و باغ خرم گشت آن کجا بیابان بود

باور رودکی از می هرچه باشد، گویی فقط هنرهای آن را می جوید و می گوید:
«می بزرگی و شرف انسان را آشکار می کند و آزاده مرد و بنده زر خرید را از یکدیگر باز می شناساند.»(گزیده سخن پارسی، ص 18).
از داستانهای قرآن، حدیث پیراهن یوسف را در شعر خود می آورد و تصویر و تعبیری بس زیبا تحت عنوان «سه پیراهن یوسف»ارائه می دهد:

نگارینا، شنیدستم که گاه محنت و راحت
سه پیراهن سلب بوده ست یوسف را به عمر اندر

یکی از کید شد پُرخون، دوم شد چاک از تهمت
سوم یعقوب را از بوش روشن گشت چشمِ تر

رُخَم ماند بدان اول، دلم ماند بدان ثانی
نصیب من شود در وصلْ آن پیراهن دیگر
(گزیده سخن پارسی، ص 19)

نماز پذیرفتنی را نمازی عاشقانه می داند که دل نمازگزار در نماز فقط به سوی خدا باشد نه به سوی بتان طراز(3). گاهی مفهوم اگرچه عمومیت دارد، ولی کلماتی که برای ادای آن مفهوم به کار می برد برگرفته از سیاقت قرآنی است:

واجب نبود به کس بر افضال و کرم
واجب باشد هر آینه شکر نعم
(گزیده سخن پارسی، ص 22)

در قصیده معروف«مادرمی» آنجا که«مجلسی ملکانه»(4) را توصیف می کند با گلهای زیبا و خوشبو کمال جلال ‌آن مجلس و نعمتهای آن را از «نعمت فردوس»(5)مثال می آورد:

نعمت فردوس گستریده ز هر سو
ساخته کاری که کس نسازد چونان

خطیب رهبر این بیت از قصیده«مادرمی »را(6):

حجت یکتا خدای و سایه اویست
طاعت او کرده واجب آیت فرقان

اشاره ای دانسته اند به آیه کریمه:
« یا ایها الذین آمنوا اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم».(ای آنان که گرویدید خدا و رسول او و صاحبان امر خود را فرمان برید)(آیه 64، سوره النساء).
رودکی در همین قصیده(بیت 2 صفحه 34)ممدوح را در قالب فرشته تصور می نماید و گوید:

ور تو بخواهی فرشته ای که ببینی
اینک اویست آشکارا رضوان

بخشندگی و عطاهای فراوان و پیاپی ممدوح حدیث و قصه طوفان نوح را به خاطر رودکی می آورد( گزیده سخن پارسی، ص 35).

با دو کف او، ز بس عطا که ببخشد
خوار نماید حدیث و قصه طوفان

ممدوح عادل است چون مسلمان کامل است.(بیت 3، صفحه 36).
قصه یوسف و زنان مصریان در یکی از رباعیهای رودکی چنین آمده است:

یوسف رویی، کزو فغان کرد دلم
چون دستِ زنان مصریان کرد دلم

زآغاز به بوسه مهربان کرد دلم
امروز نشانه غمان کرد دلم
(گزیده سخن پارسی، ص51)

فرجام همه خاک است. مفهوم آیه «کل نفسٍ ذائقه الموت»(قرآن 21/35(الانبیاء)در تعبیری که همگان را دربرگیرد در بیتی از رودکی چنین است:

ابله و فرزانه را فرجامْ خاک
جایگاه هر دو اندر یک مَغاک
(گزیده سخن پارسی، ص 58)

داشتن و انتخاب رهبر آگاه و لزوم هدایت برای رسیدن به مقصد عالی نیز در بیتی از رودکی منعکس است:

هر که را راهبر زغن باشد
گذر او به مَرغزن باشد
(گزیده سخن پارسی، ص 58)

جشن گوسپندکشان یعنی همان عید قربان یکی دیگر از مفاهیم اسلامی است که در بیتی از رودکی انعکاس یافته:

باد بر تو مبارک و خُنشان
جشن نوروز و گوسپندکُشان
(گزیده سخن پارسی، ص 59)

همچنین در این بیت:

خجسته باد تو را عید گوسپندکشان
که تو همیشه درخت خجستگی کاری
(گزیده سخن پارسی، ص 66)

آیا این دو بیت را می توان نشانه ای از عقیده رودکی نسبت به عدم امکان رؤیت ذات حق با چشم سر دانست؟

به چشم دلت دید باید جهان
که چشم سر تو نبیند نهان

بدین آشکارت ببین آشکار
نهانیت را بر نهانی گمار
(گزیده سخن پارسی، ص 61)

قسمت دوم

شعر رودکی پشتوانه بسیاری از لغات فارسی

محققان بر این نکته اتفاق نظر دارند، که لغت فرس اسدی، کهن ترین واژه فارسی است که نسخه هایی از تحریرهای مختلف آن بر جای مانده، و همه کسانی که در دوره های بعد، فرهنگ نامه فارسی نوشته اند، اساس کار خود را کلاً بر این تحریرها نهاده و در ضبط لغات، بیان معانی و درج شواهد، بر آنها نظر داشته و از آنها اخذ و اقتباس کرده اند(لغت فرس، ص 5).
همچنین اکثر محققان لغت به این بیان اسدی طوسی اشاره کرده اند که سبب تألیفات کتاب لغت خود را چنین ذکر کرده است:
«دیدم شاعران را که فاضل بودند، ولیکن لغات پارسی کم می دانستند، و قطران شاعر کتابی کرد، و آن لغتها بیشتر معروف بودند. پس فرزندم حکیم جلیل اوحد، اردشیر بن دیلمسار النجمی الشاعر، ادام الله عزّه، از من که ابومنصور علی بن احمد الاسدی الطوسی هستم لغت نامه ای خواست، چنانکه بر هر لغتی گواهی بود از قول شاعری از شعرای پارسی...»(لغت فرس، ص 4).
حدود یک دهم شواهدی که در کتاب لغت فرس اسدی طوسی،‌ از 55 تن شاعر آمده از رودکی است. به عبارت دیگر، نزدیک 90 لغت مندرج در کتاب مزبور، شاهد از شعر رودکی دارد و این رقم تقریباً مساوی است با تعداد ابیاتی که از ملک الشعرای دربار محمود غزنوی، به عنوان شاهد برخی لغات نقل شده است.
در همین زمینه از فردوسی حدود 70 و از بوشکور نزدیک 45 و از دقیقی 35 بیت، به عنوان شاهد لغات آمده است.
فهرست لغاتی که شاهد آن از شعر رودکی در کتاب لغت فرس انتخاب شده به ترتیبی که اسدی طوسی الفبایی کرده به شرح زیر است:(عدد بعد از کلمه شماره صفحه ای از کتاب لغت فرس اسدی طوسی است)

صفحه

کلمه

صفحه

کلمه

صفحه

کلمه

93

سوسمار

59

پِچ پِچ

19

آفتاب

94

پالار

65

درواخ

21

خاور

98

نَسر

67

انجوخ

23

والا

99

غُر

70

کَروخ

24

کانا

101

کَنور

72

پژواند

25

مُروا

101

ژکور

76

اند

35

غاب

102

تیر

79

وسناذ

36

سیب و تیب

105

پیکار

80

زشت یاد

37

فرسپ

107

تُبیره

83

مانیذ

38

بوب

109

کُریز

85

نویذ

40

کَبت

110

بُراز

87

پوذ

41

فرتوت

111

کاناز

89

نَهمار

43

غوشت

112

تَز

90

خشک آمار

47

چَرخُشت

113

فلرز

91

شدکار

52

تَنج

114

بتفوز

91

سپار

53

فُرُنج

117

پشیز

92

کُیار

58

سُمچ

118

پرواز

93

زاوَر

120

ریژ

197

نان کشکین

147

پَلالَک

121

کَروژ

197

فلاخَن

149

وَیک

124

غَرس

200

باهو

154

شَفَک

125

دریواس

203

تنبکو

160

بیوگ

128

خراش

206

چاو

174

وَیل

129

آذرخش

209

آماده

176

فَرغول

130

خَلالوش

212

فرخشته

181

سیام

131

وغیش

215

فَسیله

183

بِچکَم

135

راغ

218

پالِکانه

184

بافدُم

137

ماغ

219

نَستوه

185

داهیم

139

کاغ

223

کنبوره

187

غژم

143

خاشاک

227

شاه بوی

192

غن

145

مُغاک

194

نسترن

194

زغَن

146

لک و پَک

تمام لغاتی که ذکر شد، از طریق بسیاری از فرهنگها مخصوصاً از روی لغت فرس اسدی در لغت نامه دهخدا نقل شده و علاوه بر آن هر لغت و ترکیبی که در اشعار باقی مانده و از رودکی هویت لغوی داشته نیز در لغت نامه دهخدا آمده است.
به عنوان نمونه، بیتی را که در لغت نامه دهخدا واژه شناسی، معنی و درج گردیده است، می آوریم. و پس از آن نمونه ای از لغات در حرف آ:

درنگ آر، ای سپهر چرخ وارا
کیاخن تَرت باید کرد کارا
(رودکی)

درنگ آوردن:(مص مر)آهسته شدن. // آرام گرفتن. متوقف شدن. بر جای ماندن. اقدامی نکردن. تأمل کردن. ماندن. معطل شدن.
سپهر:(اِ)// آسمان. چرخ آسمان. سپهر چرخ وار.
کیاخن. (ص، ق)آهسته. نرم. به درنگ. به رفق.
تَرت.(ص)پریشان.
آپیون.(از یونانی،اِ)اَپیون. هَپیون:

تلخی و شیرینی اش آمیخته است
کس نخورد نوش و شکر بآپیون
رودکی(لغت نامه اسدی، ص 403)

آخشیج.(اِ)عنصر. طبع. در معنی کنایی: ضدیت. مخالفت. جنگ. نزاع:

گزیده جهان ز توست بدو در جهانیان
هما را به آخشیج، همارا به کارزار
رودکی(لغت نامه اسدی، ص 19)

آذرخش.(اِ)برق. درخش. در معنی صاعقه. آتش آسمان:

نباشد زین زمانه بس شگفتی
اگر بر ما بِبارد آذرخشا
رودکی(لغت نامه اسدی، ص 208)

آذرفزا.(اِ مرکب) آتش افروز. آذرفروز. در معنی هر چه از آلات و ادوات که بدان آتش را شعله ور تیز کند. دم:

نفس را به عذرم چو انگیزد کار
چو آذرفزا آتشم تیز کرد
رودکی(احوال و اشعار، ج3، ص 1097)

آرمده. (صم/ صف)آرمیده. ساکن. در معنی با خلق خوش. که در خشم نیست:

گهی آرمده و گه آرغده
گهی آشفته و گه آهسته

آرنگ.(اِ)آرنج. مرفق. به معنی همانا. گوئی. پنداری.(آرنگ را در بیت رودکی، به معنی هرگز نیز حدس زده اند):

هرگز نکند سوی من خسته نگاهی
آرنگ نخواهد که شود شاد دل من
(رودکی)

آشکوخیدن. (مص) سکندری رفتن. از سر پنجه پا لغزیدن بی اراده و ناآگاهانه. و آن را در ستور سَرسُم رفتن گویند:

چون بگردد پای او از پای دار
آشکوخیده بماند همچنان

آشکوخد بر زمین هموارتر
همچنان چون بر زمین دشخوارتر
(رودکی)

آکیش. کیش. گویند آهنج بود یعنی باز کردن و هنج نیز گویند(فرهنگ اسدی خطی)چنگ در چیزی زده. دراز کرده. (برهان):

توشه جان خویش زود ازو بِرُبای
پیش کایَدت مرگ پای آگیش
(رودکی)

پی نوشت ها :

1-«دعای مستجاب» یادآور بخشی از آیه 60 سوره 40 قرآن است.«ادعونی استجب لکم».
2-«... باید دانست که در ازمنه بسیار کهن تفسیری برای اوستا به زبان اوستایی نوشته بودند و نمونه ای از این تفسیر در خود اوستای کنونی باقی مانده و با متن مخلوط شده است. بعدها این تفسیر را از زبان اوستایی به پهلوی ترجمه کردند... پس از تدوین اوستا... تفسیر اوستا یعنی زند به زبان پهلوی شروع شد و تدوین این تفسیر تا اواخر ساسانی مخصوصاً تا زمان مزدک طول کشید.(از لغت نامه دهخدا اوستا).
3- ص 22
روی به محراب نهادن چه سود
دل به بخارا و بتان طراز
ایزد ما وسوسه عاشقی
از تو پذیرد نپذیرد نماز
4-همان، ص 30.
5-همان، ص 30.
6-در پاورقی صفحه 32 از دیوان رودکی.

منابع تحقیق :
1-قرآن کریم.
2-اسدی طوسی، لغت فرس. به کوشش فتح اله مجتبایی و علی اشرف صادقی. تهران.
3-حمیدی شیرازی، مهدی. بهشت سخن، تهران: فردوسی، 1334.
4-خطیب رهبر، خلیل. گزینه سخن فارسی. تهران: انتشارات صفی علیشاه، 1343.
5-دهخدا. لغت نامه.
6-صفا، ذبیح الله، تاریخ ادبیات ایران. خلاصه جلد اول و دوم.
7-عوفی، محمد. لباب الالباب. به تصحیح ادوارد براون. لیدن 1324ه ق.
منبع :اکبری، منوچهر(1387)، رودکی سرآمد شاعران فارسی، تهران، خانه کتاب، چاپ دوم: 1388.

 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط