پیامدهای مکالمه تصویری (پیوست فرهنگی)

دکتر جلال غفاری، رئیس پژوهشکده مطالعات توسعه جهاد دانشگاهی، مدرس رشته مدیریت رسانه دانشگاه تهران و دبیر کمیسیون فرهنگ شورای عالی عتف(علوم، تحقیقات و فناوری) در گفتگوی تفصیلی مزایای و معایب اینترنت را
دوشنبه، 18 شهريور 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
پیامدهای مکالمه تصویری (پیوست فرهنگی)
پیامدهای مکالمه تصویری (پیوست فرهنگی)

 





 
متن مصاحبه با دکتر جلال غفاری
مضرات مکالمه تصویری همزمان، قطعاً بیشتری از منافع غیرضروری آن است

دکتر جلال غفاری، رئیس پژوهشکده مطالعات توسعه جهاد دانشگاهی، مدرس رشته مدیریت رسانه دانشگاه تهران و دبیر کمیسیون فرهنگ شورای عالی عتف(علوم، تحقیقات و فناوری) در گفتگوی تفصیلی مزایای و معایب اینترنت را در فضای مجازی برشمرده است که متن کامل آن در پی می‌آید.

با توجه به اینکه این روزها بحث راه‌اندازی اپراتور نسل سوم تلفن همراه مطرح است و با توجه به اینکه راه‌اندازی این اپراتور با مخالفت ‌هایی روبه‌رو شد، خواستیم نظر شما را درباره ی این مسأله بدانیم که آیا این نوع مخالفت ‌ها، مخالفت با تکنولوژی به حساب نمی‌ آید؟ و آیا این نوع برخوردهای سلبی با یک ابزار ارتباطی جدید کار درستی است؟

در کاربردی ترین فهم از تکنولوژی، اگر استفاده از آن در جهت منافع انسانها باشد، می‌گوییم تکنولوژی و فن‌آوری مثبت است مثل بسیاری از پیشرفت ‌های پزشکی و غیر آن و اگر در جهت منافع انسان‌ ها نباشد این تکنولوژی یک تکنولوژی منفی است مثل ساختن سلاح‌های میکروبی. برای ساخت این نوع سلاح‌ ها از بسیاری از علوم پیشرفته و فن ‌آوری ‌های جدید استفاده شده است. البته فهم دقیق ماهیت تکنولوژی نیازمند تاملات عمیق‌ تری است و در سطحی وسیع‌تر به تعداد عناوین تکنولوژی ‌ها هم، بحث موردی می ‌خواهد و فناوری رسانه ‌ای با سایر فناوری‌ ها می ‌تواند ماهیتی اساساً متفاوت داشته باشد ولی اجمالاً به صرف اینکه در یک وسیله و ابزاری از فن‌ آوری‌ های علمی روز استفاده شده است نمی ‌توان گفت که این تکنولوژی و فن‌آوری‌ ها خوب یا مقدس هستند و مخالفت با آن ‌ها مخالفت با علم است. از این منظر، ساخت سلاح ‌های میکروبی نه تنها مقدس نیست بلکه مخالف اهداف بشری و انسان ‌ها نیز هست. در بحث از فناوری‌ های رسانه ‌ای در تمام دنیا این مفروض اساسی وجود دارد که توسعه این فناوری ‌ها در سطح اجتماع و به لحاظ تأثیرات اجتماعی همواره با فرصت‌ ها و تهدیدهایی همراه است. پس بخشی از فن ‌آوری ‌ها، تکنولوژی ‌هایی هستند که هم می‌ تواند در جهت منافع انسان ‌ها و هم در جهت ضرر رساندن به آنها از آن استفاده شود. ما در اینجا یک قاعده ی عقلانی داریم که اگر یک وسیله ‌ای در مجموع، فوائدش از مضرّاتش بیشتر باشد استفاده ی از آن را معقول و منطقی می ‌دانیم و اگر در مجموع، ضررهایش بیشتر از منافعش باشد تولید آن وسیله و استفاده ی از آن کار غیر عقلانی محسوب می‌ گردد. در سیاستگذاری فرهنگی در تمام کشورها بر اساس این قاعده عقلایی تلاش می شود فرصت ‌ها جذب و تهدیدات کاهش یابد و البته بحث دیگر این خواهد بود آیا مدیریت و توسعه آن فناوری متمرکز است و نهاد و متولی آن ملی و دولتی یا وابسته به آنهاست یا توسعه غیر متمرکز و غیرقابل مدیریت دارد مثل توسعه ویدئو در ایران. اگر دقت شود ملاحظه می‌ فرمایید که اپراتورهای نسل ‌های مختلف تلفن همراه با حمایت و هدایت دولت مرکزی قابلیت توسعه دارد پس از منظر سیاستگذاری فرهنگی تفاوت ماهوی با ویدئو دارد و این امکان را بوجود می‌آورد که بر اساس قاعده عقلایی دیگری، توسعه این فناوری ‌ها زمانی اجرایی شود که فرصت‌ های فناوری بر تهدیدات ترجیح پیدا کند و البته منطق اجبار و تحمیل فناوری به جامعه مخاطب با این استدلال که آسیب ‌ها را پس از جا افتادن حل کنیم، اصلی غیر عقلایی است که می‌تواند ضررهای عمیقی و دامنه داری به جامعه تحمیل کند. این قواعد، قواعد عام و عقلی است که تمام عقلای عالم آن را قبول دارند و بر طبق آن عمل می ‌کنند و آنچه در آن اختلاف است، اختلاف بر سر مصادیق ضرر و نفع و تفاوت ارزش ‌های مورد قبول هر جامعه است. پس در قسم سوم هم اگر مضرات یک وسیله و فن‌ آوری از فوایدش بیشتر باشد در این صورت مخالفت با آن امری عقلائی و منطقی به حساب می‌آید و اتفاقاً مخالفت نکردن با آن کاری اشتباه است زیرا تکنولوژی باید در خدمت انسان باشد نه انسان در خدمت تکنولوژی. متأسفانه این رودربایستی با تکنولوژی در بسیاری از روشنفکران کشورهای جهان سوم وجود دارد که گاهی اجازه طرح پرسش‌ های منطقی از این دست را هم برنمی‌ تابند.
اما در پاسخ به سؤال دوم شما ذکر این نکته لازم است که ما باید دقت کنیم که اسیر شعار‌گرایی و یا گرفتاری در دل بعضی از مشهورات نشویم. ما نباید صرفاً به دلیل اینکه یک کاری یک نوع مواجهه سلبی است آن را بد بشماریم. یکی از برخوردهای درست انسان‌ها برای به دست آوردن منافع و دفع ضرر، مواجهه سلبی است. برای مثال اگر شما مریض شوید و بخواهید با بیماری خود مبارزه کنید، این یک مواجهه سلبی و دفاعی است نه تهاجمی. آیا این اشتباه است؟ شما برای جلوگیری از دستبرد دزدها در خانه خود را قفل می‌کنید، این یک مواجهه سلبی است آیا اشکال دارد؟ ما هشت سال برای دفاع از کشورمان جنگیدیم و دفاع کردیم. آیا صرف دفاعی برخورد کردن و هجومی حمله نکردن کار اشتباهی بوده است؟ ما به وسیله این دفاع، مملکت مان را حفظ کرده ایم. ما با برخی از برخوردهای سلبی در قبال پدیده ‌های فرهنگی از فرهنگ خود دفاع می‌کنیم و این کار درست و خوبی است و در کنار آن باید حتماً به صورت فعالانه نیز عمل کنیم. هر دو لازم است. هم مواجهه سلبی و هم مواجهه فعال. خیلی از جاها باید برخورد سلبی داشت. این مخصوص ما نیست. دشمنان ما هم در خیلی از مواقع برخورد سلبی می‌کنند. باید دقت کنیم که با این جور غلط‌ های مشهور ما را عقب نرانند که برخورد سلبی نباید باشد. مواجهه سلبی یکی از ضرورت‌ های زندگی ما است. اینکه باید مواجهه فعال داشته باشیم این حرف درستی است، این دو کنار هم هستند و هیچ کدام جای یک‌ دیگر را نمی‌گیرند و برای به ثمر نشاندن مواجهه‌ های فعال حتماً باید از مواجهه ‌های سلبی نیز استفاده کرد. به قول مولوی انسان اول باید در صدد دفع موش باشد و بعد از آن برای جمع‌آوری گندم کوشش کند زیرا اگر موش ‌ها دفع نشوند، هر چه تا شب زحمت می‌کشی و می ‌آوری یکدفعه همه آن را از بین می‌برند و زحمات شما همیشه هدر می ‌رود.

بسیاری از مراجع عظام تقلید مانند حضرات آیات مکارم شیرازی، نوری همدانی، شبیری‌ زنجانی، سبحانی و علوی گرگانی با راه ‌اندازی اپراتور نسل سوم مخالفت کرده‌اند، نظر شما دربارة این مسأله چیست؟

این سؤال شما از اساس غلط است. فتاوای فقها قابل نظرسنجی نیست. آن‌ها متخصص فن دین هستند. پنجاه سال زحمات فراوان کشیده ‌اند و نظر داده‌اند، این نوع نظرسنجی از مثل من، کاری غیر تخصصی و اشتباهی است. آیا ما سخنان یک متخصص در پزشکی را به نظرسنجی می‌گذاریم که بخواهیم سخنان متخصصین در دین را به نظرسنجی بگذاریم؟ قطعاً بهترین نظرها، نظر متخصصین است و حتماً آقایان مراجع مستندات بی‌شماری دارند و بر طبق قواعد مسلم فقهی فتوا می‌دهند و بحث‌های امثال بنده درباره ی این موضوعات کاری غیرتخصصی می‌تواند باشد لذا پیشنهاد من این است که از منظر تشریح موضوع وارد بحث شویم که در تخصص من یعنی ارتباطات و رسانه است و نه حکم شناسی که کار تخصصی فقهای معظم است.

منظور من این نبود بلکه منظورم این بود که آیا شأن مراجع این است که در این گونه مسائل وارد شوند؟ و آیا درست است که عده ‌ای بخواهند پای آقایان مراجع را به این گونه مسائل باز کنند؟

هرجا که سخن از حلال و حرام بودن چیزی باشد فقط شأن مراجع است که وارد آن شوند. اتفاقاً کسی غیر از آقایان مراجع و علمای دین شناس و اسلام شناس نمی‌توانند در مورد مجاز یا غیر مجاز بودن آن اظهار نظر کنند. آیا شأن کمیسیون تنظیم مقررات وزارت ارتباطات است که در مورد مسأله به این مهمی که تأثیر کلانی بر دین، اخلاق و ایمان جامعه می‌گذارد تصمیم ‌گیری کند و مجوز راه ‌اندازی این کار را بدهد؟ و آیا شأن وزیر ارتباطات و یا شأن وزیر ارشاد است؟ اتفاقاً اشتباه این بوده که بدون مشورت با علما و مراجع در یک مسأله فرهنگی که ارتباط مستقیم با دین مردم دارد تصمیمات خودسر گرفته ‌اند. مسئولین وزارت ارتباطات کارشناسان فنی و اجرائی‌ هستند و درباره مسائل فرهنگی و دینی تخصص ندارند و در این زمینه حتماً باید نظرات علما را جویا می‌شدند. متأسفانه ما بارها شاهد بی ‌دقتی در این گونه مسائل بوده ‌ایم. طبق قانون مصوب برنامه پنجم توسعه، گسترش اینترنت باید بر مدار اخلاق و حدود اسلامی باشد که قطعا تعیین حدود اسلامی از تخصص وزیر ارتباطات و مهندسین فنی خارج است و باید در این موارد با علماء صاحب ‌نظر مشورت شود.
من نمی‌خواستم درباره این مسأله حرف بزنم و حال که تاکید بر اظهار نظر درباره فتاوای مراجع عظام دارید، و با توجه به اظهارنظرهای شده متوجه بی انصافی‌ های در مورد این فتاوا شدم، می‌خواهم چند نکته را بیان کنم. اولاً آن روزی که فتاوای مراجع عظام تقلید را ملاحظه کردم، بسیار خوشحال شدم و دو احتمال دادم؛ یا اینکه آقایان، مشاوران بسیار خبره درباره رسانه و فناوری ‌های ارتباطی دارند و یا اینکه خودشان مطالعات گسترده‌ای در این زمینه دارند و خوشحالی دیگرم از این جهت که دین اسلام قواعد و مسلماتی دارد که در هر زمان با به کار بستن آن قواعد می‌توان به بهترین و دقیق‌ترین نظرها و راه ها رهنمون شد. نظرات آقایان تقریبا چکیده سال‌ ها تحقیق ما و محققان داخلی و خارجی ارتباطات درباره رسانه و فناوری‌ های رسانه ‌ای است. من خدا را خیلی شکر می کنم که در این مسأله پیچیده، علمای دینی و مراجع معظم پرچم دار صیانت از فرهنگ جامعه دینیِ ما هستند. دوستانی که در فضای مجازی فعالیت می‌کنند و دغدغه ‌های فرهنگی دارند از دیدن فتاوا بسیار مبتهج شدند، این نظرات حرف دل بسیاری از کارشناسان و متخصصان فضای مجازی که دغدغه دینی دارند می‌باشد.
چند نکته دقیق در فتاوای آقایان مراجع دیده می‌شود. اولاً اینکه: آقایان خواستار حذف ارتباط تصویری و اینترنت پرسرعت جهانی به صورت ارائه محتوای مدیریت نشده هستند و اگر اینترنت پرسرعت رایتل در خدمت سایت ‌های داخلی به صورت White List قرار بگیرد و مکالمه تصویری آن حذف شود نه تنها با رایتل مخالفتی نمی‌کنند بلکه به عنوان یک فن‌آوری جدید از آن حمایت نیز می‌کنند زیرا بیشترین حمایت در عرصه علم و تکنولوژی و تشویق جوانان به دست‌ یابی به دانش ‌های جدید و رسیدن به مرزهای جهانی دانش همیشه توسط مقام معظم رهبری و بعد از آن علما و مراجع بزرگوار صورت می‌گیرد.
نکته این است که علما و مراجع عظام در صورت اصلاح نشدن آن معایب با اصل راه ‌اندازی اپراتور نسل سوم مخالفت کرده ‌اند و این نکته بسیار حائز اهمیتی است. آنها تکلیف را به سمتِ مکلف نبرده ‌اند چرا که مکلفی که در این حد ایمان دارد که مسائلش را می ‌پرسد معلوم است که از این وسیله استفاده غلط نمی ‌کند. آقایان مراجع با واقع ‌بینی و اطلاع از مفاسد خانمان ‌برانداز آن، اصل راه ‌اندازی آن را مضر به حال مجموع جامعه دانسته ‌اند و این حرفِ تمام کارشناسان متدین و دلسوز فضای سایبری کشور است که از توسعه لجام گسیخته و بدون نظارت فن‌ آوری ‌های جدید ارتباطی گله ‌مند هستند. کم ترین کار مشاوره خصوصاً در سطح مدارس و خانواده ‌ها و حتی دانشگاه ‌ها درباره با فناوری ‌های نوپدید مثل اینترنت و موبایل موید انحرافات و استفاده ‌های نادرستی متعددی بوده که فرض استفاده کم با آسیب ‌های زیاد را تائید می کند، کافی است با واقع گرایی و یک مطالعه میدانی پای سخنان پدرانی بنشینید که از آسیب‌هایی که به فرزندانشان در این محیط‌ ها و بواسطه این فناوری‌ ها رسیده گله که نه، گریه می‌کنند، بررسی گزارش‌ های دادگاه ‌های خانواده اطلاعات مناسب و دقیقی را از تأثیر این فناوری‌ ها در سست شدن و از هم گسیختگی خانواده ‌ها نشان می‌دهد، با اطلاع عرض می‌کنم حتی در محیط دانشگاه ‌ها لزوماً کفه فرصت‌ها حتی در رابطه با اینترنت پررنگ‌تر نیست. قبلاً این‌ چنین بوده است که یک ابزار ارتباطی را راه می ‌انداختند و تأثیرات بسیار مخربی در جامعه به وجود می ‌آورد و بعد از آن برخی از دلسوزان و کارشناسان توصیه ‌هایی به مردم می‌کردند. این نوش ‌دارو بعد از مرگ سهراب است و چنین سیاستگذاری در صورت که امکان مدیریت بهینه تر و در جهت منافع وجود داشته باشد خطاست یا بهتر بگویم خیانت است. مراجع بزرگوار ما با تیزبینی و دقت تمام، اصل سرمنشأ را نشانه گرفته ‌اند و بحث را از دائره ی مکلفین فراتر برده ‌اند و بانیان این طرح را خطاب قرار داده ‌اند. معلوم است که استفاده درست از این وسیله هیچ مشکلی برای جامعه درست نمی ‌کند ولی تمام نگرانی علما امکان استفاده ‌های غلط از این وسیله است که می‌تواند ضررهایی که به مراتب بیشتر از فوائد آن است بر پیکر جامعه وارد سازد که همانطور که عرض کردم ما و بسیاری از متخصصین رسانه این تحلیل را با آمار و واقعیت ‌های جامعه منطبق می ‌دانیم.

به نظر شما وجود ارتباطات تصویری همزمان در رایتل چه مضراتی می‌تواند داشته باشد؟

امروز غالب محققین رسانه پذیرفته ‌اند که تکنولوژی ‌های رسانه ‌ای، بالذات دارای فرهنگ یا ارزش ‌هایی هستند. تعبیر مشهور مک لوهان که می‌گفت “رسانه، پیام است” همین پیوند را متذکر می‌شود. حال این فرهنگ و نظام ارزش ‌های یک فناوری نوپدید در جامعه ‌ای بر اساس نظام فکری و اعتقادی یک کشور مثلاً لیبرال تعارضی ایجاد نمی‌کند ولی در یک جامعه دینی با هویت مذهبی که نظام ارزش‌های اسلامی مثل روابط محرم و نامحرم و اجتناب از اختلاط نابجای مردان و زنان و حفظ حریم خصوصی خانواده و ولایت و نظارت‌ های ویژه پدر و مادر روی فرزندان تا سن ازدواج و حتی پس از ازدواج و… وجود دارد؛ ظهور یک چنین فناوری می‌تواند مخل نظام ارزشی حاکم بر جامعه باشد. ارائه گسترده ارتباط تصویری همزمان، حتی با طرح ایده امکان رد چنین ارتباطی توسط مخاطب یا امکان نظارت بر سوءاستفاده کنندگان؛ مصداق قرار دادن چاقو در دست تمام جامعه اعم از بالغ و نابالغ است. باز هم به عنوان کارشناس این حوزه عرض می‌کنم ارتباط تصویری مشکل و نیاز ارتباطی مهمی از کسی حل نمی کند ولی مستعد در ایجاد آسیب‌های جدی در سطح اجتماع است. در صورتی که امکان مکالمه تصویری روی کامپیوتر یا لپ تاپ نیز برای هر کسی که اضطرار به مکالمه تصویری همزمان داشته باشد وجود دارد. پس عقل حکم می‌کند چنین امکانی اساسا در دسترس نباشد، نه اینکه نظارت ثانویه چه توسط مخاطب چه نهادهای نظارتی ایجاد شود. سرعت ارتباط در مکالمه تلفنی تصویری مقوله حجاب را بی معنا خواهد. به عنوان مثال به این فکر کنید کسی تماس بگیرد و بچه نابالغ مادری در خانه است و مادرش حجاب ندارد و قبل از اینکه مادر بپرسد تلفن را برایم بیاور، فرزند او مکالمه تصویری را انتخاب کند و امکان تماشای تمام حریم خصوصی خانوارده را ناخواسته فراهم کند. مثال ‌هایی از این دست بسیار است. دختر نوجوانی فریب درخواست شیادی که به او اظهار عشق می‌کند را می ‌خورد و حجاب و عفاف از سر بر می ‌گیرد و یا دو دختر یا زوجی غیر مذهبی امکان مکالمه بی حجاب خودشان را بدون حساسیت در محیط ‌های عمومی فراهم کنند و فراموش نمی ‌کنیم این امکان، وساوس غریزی را هم تحریک می ‌کند که فرمود اعوذ بالله من شر الوسواس الخناس و به ما دستور داده ‌اند از فضای گناه و وسوسه‌ های شیطانی بپرهیزید که یوسف علیه و علی نبینا و آله علیه السلام فرمود و ما ابرئ نفسی ان النفس لاماره بالسوء و البته مهم تر از همه اینکه امکان سوءاستفاده‌ های تصویری گسترده تر را فراهم کردن برای لاابالی‌ ها امری است غیرعقلایی. اینها که عرض می‌ کنم مصادیق متعددی در مراجع قضایی و خانوادگی دارد. پس از منظر کارشناسی موضوع البته با دقتی به فرهنگ مذهبی و دینی جامعه عرض کردم؛ مکالمه تصویری همزمان، آسیب ‌های غیرقابل جبرانی دارد و در وضعیت فعلی، مضرات قطعاً بیشتری از منافع قطعاً کمتری انهم غیر ضروری برای جامعه مخاطبین دارد. اما در بحث اینترنت پرسرعت رایتل، امکان توسعه فرصت ‌ها در مقابل تهدیدها با تاکتیک ‌هایی در شرایط موجود فراهم است که همانطور که عرض شد طبق نظر مراجع عظام اگر اینترنت پرسرعت رایتل در خدمت سایت ‌ها به صورت White List قرار بگیرد، تشویق هم می‌کنند. والا در حالی که شرکت مخابرات خدمات اینترنت با ترافیک بیش از ۱۲۸ کیلوبایت را در ازای ارائه کارت دانشجویی و … اجازه می‌ دهد، ترافیک ۲ مگ رایتل با رویه جاری کشور در مخابرات و سایر اپراتورها تعارض دارد و البته این بحث نیاز به بحث پایه ‌ای تر درباره کلان سیاستگذاری اینترنت در ایران دارد در هر محمل و قالبی که یکی از آن‌ ها بر محمل و بستر تلفن همراه است.

در مورد سیاستگذاری اینترنت در ایران توضیح می‌ فرمایید؟

ظهور فضای مجازی و امکانات مبتنی بر دسترسی به فضای وب از دهه هفتاد به این طرف در کشور ما ایجاد شده است. در همین دوره تصمیم گرفته شد تا اینترنت را نیز به ایران وارد کنند، دوره ‏ای که سیاست گذاری در خصوص اینترنت تقریباً منفعلانه است. این فضا ادامه یافت تا سال‌ های ۸۰، ۸۱ و۸۲، که زیرساخت ‏های دسترسی به اینترنت جهانی استقرار یافت. از سال ۸۱-۸۲ به شکل جدی، به نقص محتوایی در حوزه سیاستگذاری اینترنت پی برده شد و فعالیت‌ هایی برای قانونگذاری این حوزه شروع شد. این به این معنی است که اول اینترنت را منفعلانه پذیرفتیم و سپس در سال ‌های ۸۲ – ۸۳، عده‏ای از مسئولان دلسوز که احساس خطر کردند، در شوراهای مختلف، اولین تلاش‌ ها را برای کارشناسی این حوزه آغاز نمودند. در واقع، ما همین اینترنت موجود را با منطق فعال و با نگاه فرصت محور وارد کشور نکردیم زیرا اینترنت هم یک خوبی ‌هایی دارد و هم یک بدی ‌هایی و ما متأسفانه از بدی ‌های آن به خاطر انفعال در سیاستگذاری، کم ضربه ندیده ‌ایم هرچند البته از فرصت ‌های آن نیز استفاده کرده ‌ایم. اینترنت در ایران بدون کمترین دقت سیاستگذارانه‏ ای، توسعه پیدا کرد؛ شبکه گسترش یافت و دسترسی ‌ها فراهم شد، به نحوی که اگر در سال ‌های اخیر به روستاها رفته باشید، مشاهده می‏ کنید که روستائیان نیز کاملاً دسترسی به اینترنت دارند. این در حالی است که سیاست گذاری محتوایی اینترنت، شاید در سه، چهار سال اخیر تا حدودی جدی شده است و در دهه اول توسعه اینترنت، هیچ ‏گونه فعالیت و رویکرد مدیریت فعال محتوا وجود نداشته است. بسیاری از کارشناسان نظرشان بر این است که مضرات اینترنت در ایران بیشتر از فوائد آن بوده است. حال ما در صدد این بحث نیستیم چرا که اینترنت وارد کشور ما شده‌ است، ما با توسعه افسارگسیخته و غیر ضرور اینترنت موجود مخالفیم و اولویت کشور را در توسعه شبکه ملی و بومی اطلاعات می ‌دانیم، که هم به لحاظ معماری اطلاعات و هم توجیه اقتصادی منطقی تر است. شاید کمترین نیازسنجی از عموم کاربران اینترنت، نشان دهد که ۹۵ درصد معماری گردش اطلاعات ما داخلی است و در اقشار خاص مثل نخبگان دانشگاهی ما می ‌توانیم در فضاهای مناسب و حتی بسیار بیشتر و بهینه تر از وضع موجود خدمات بدهیم. ببینید آمریکا اینترنت دارد ما هم اینترنت داریم آمریکا از طریق اینترنت ارزآوری دارد، سودهای اقتصادی کلان دارد، فرهنگ خودش را بر کشورهای دیگر به ویژه بر دشمنانش مسلط می‌کند، از طریق اینترنت به اطلاعات مهم کشورهای دیگر مخصوصاً کشورهای دشمن دسترسی پیدا می‌کند. حال بیایید ببینیم اینترنت برای ما چه به ارمغان آورده است؟ اطلاعات تمام کاربران و بسیاری از اطلاعات مهم کشور از طریق اینترنت به دست دشمنان ما می‌رسد، تسلط فرهنگ غرب بر کشور ما سهل ‌تر می ‌گردد،‌ ایمان جوانان ما که یکی از مؤلفه ‌های مهم امنیت ملی ما می ‌باشد مورد تهدید قرار می ‌گیرد و … ما به خاطر ضعف دیدگاه و مرعوب بودن نسبت به فرهنگ غرب متأسفانه مواجهه بسیار منفعلانه با اینترنت و ابزارهای ارتباطی جدید داشته ‌ایم در حالی که خیلی از کشورهای دیگر مانند فرانسه، انگلیس، آلمان،‌ روسیه و چین بسیار حساب شده‌ تر و فعال ‌تر عمل کرده ‌اند. ایران جزء بی ‌نظم‌ ترین و مرعوب‌ترین کشورها نسبت به اینترنت پنتاگون بوده است. ما در مسأله اینترنت، منافع ملی و فرهنگی خود را به هیچ وجه لحاظ نکرده ‌ایم.

آیا شما برای دسترسی به فن ‌آوریهای جدید ارتباطی و اطلاعاتی که با فرهنگ بومی ما هم ‌خوانی داشته باشند پیشنهاد کاربردی و مشخصی دارید؟

بله، ما سالهاست که از نابسامانی‌ها در فضای مجازی و وسایل ارتباطی نوین گله‌مند بوده‌ایم اما متأسفانه در فضای شیفتگی و مرعوب بودن نسبت به فرهنگ و تکنولوژی غرب گوش شنوایی برای این حرف ‌ها وجود نداشته است. با موضع‌گیری‌ های صریح آقایان مراجع این نقطه امید در دل بسیاری از متخصصین و کارشناسان فضای سایبری ایجاد شده که با صدای رساتری پیشنهادات خودشان را بیان کنند. از نظر من ورود مراجع بزرگوار به این سنخ مسائل می ‌تواند به یک نقطه عتف تاریخی در مقابله با تهاجم، شبیخون و ناتوی فرهنگی دشمن تبدیل شود و به شرط تداوم، و استقامت در تاریخ همچون نهضت تحریم تنباکو ماندگار شود.
پیشنهاد ما لبیک به یکی از خواسته ‌های مکرر و مهم مقام معظم رهبری در حوزه فرهنگ می ‌باشد که هیچ موقع به درستی به آن جواب داده نشده است. ایشان بارها از متولیان فرهنگی و مسئولان امر خواستار مقابله با تهاجم فرهنگی، ناتوی فرهنگی و شبیخون فرهنگی بوده ‌اند و ما به خوبی می‌دانیم فن ‌آوری‌ های جدید مثل ماهواره، اینترنت و موبایل از مهم‌ترین ابزار تسلط فرهنگ غرب بر کشور ما بوده است و متأسفانه ما در برخورد با آنها بسیار منفعلانه عمل کرده ‌ایم. بیست و پنج سال است که گفته می‌ شود یک روزی شبکه ‌های ماهواره ‌ای را می ‌توان بدون بشقاب دریافت کرد. ما در این بیست و پنج سال برای جلوگیری از آن چه کار کردیم؟ متأسفانه هیچ برنامه جدی و درخور برای مقابله با آن خطر جدی‌ ای که می‌ دانستیم انجام ندادیم و از سنگرهایمان عقب نشینی کرده ایم. مقام معظم رهبری در سال‏۱۳۷۸ پس از بازدید از نمایشگاه کتاب فرمودند:
“امروز سلطه ‏گران در همه جاى دنیا هرجایى به تناسب در فکر سلطه‏ ى فرهنگیند؛ این منطق درست نیست که ما بگوییم چون تا پنج سال دیگر فناورى ماهواره‏ پیشرفت خواهد کرد و بدون بشقاب هم مردم ممکن است تصاویر ماهواره‏ را بگیرند، پس از حالا جلویش را باز کنیم! آن کسى که این منطق را مطرح مى‏کند، باید بگوید براى جلوگیرى از آن، چه کار تازه ‏اى باید کرد. “
بعد فرمودند:
“دشمن فناورى را پیشرفته مى‏کند. در مقابل، شما باید فکر کنید که با تطوّر و پیشرفت فناورى ماهواره‏، چه کارهایى را مى‏ توانید انجام دهید تا از نفوذ ماهواره‏ جلوگیرى کنید. اما این استدلال، که چون دشمن پیشرفت مى‏ کند، پس ما بیاییم هر مانعى را از جلو راهش برداریم، منطقى نیست. این مانع، على ‏العجاله مانع است. مثل این است که دشمن تا مرزهاى ما پیش آمده، آن وقت بگوییم، ما که نمى ‏توانیم بیشتر از دو ساعت مقاومت کنیم، پس برویم! نه آقا! این دو ساعت را مقاومت کنید، شاید پیروز شدید. این چه حرفى است؟! قانون ممنوعیت ماهواره‏ که مجلس شوراى اسلامى، چند سال قبل از این، آن را تصویب کرد یک قانون کاملًا درست و بجا بود. حدّ اقلش این است شما توانسته ‏اید چند سال این نفوذ را به عقب بیندازید و إن شاء اللّه بازهم خواهید توانست.”
بعد تأکید به مسئولین کردند که هر کس که در کشور مسئولیتى دارد باید طبق نظر و ایمان اسلامى و احساس تکلیفى که مى‏کند، قاطع و شجاعانه و قوى قدم بردارد و تأکید کردند: از این مسئله تأثیر بر روى ذهنها و ایمانها آسان نگذرید. این کار، از مبارزه با داروى فاسد و تاریخ منقضى شده و از مبارزه با پزشک قلّابى خیلى مهم ‏تر است و این در هر جامعه ‏اى، نقطه‏ ى اساسى است.
پس ما می ‌توانستیم همان موقع یک سازمان فنی تشکیل دهیم و برای مقابله با نفوذ ماهواره برنامه‌ ریزی علمی و فنی بکنیم، اما کوتاهی کردیم. ما این کارها را در جاهای دیگر انجام داده ‌ایم. چه طور برای مقابله با کروزهای آمریکایی برنامه ‌ریزی کرده ‌ایم و موفق هم بوده‌ایم. ما پهباد فوق پیشرفته ی آمریکایی را به زمین نشاندیم ولی در مقابل ماهواره این قدر منفعل بوده ‌ایم. ناراحتی ما اینجا است که هنوز یک موشک کروز آمریکایی به ایران اصابت نکرده است ولی از ماهواره‌ های آمریکایی هزاران جور آسیب فرهنگی، اجتماعی، اخلاقی، امنیتی و خانوادگی دیده ‌ایم.
تنها پیشنهاد درست این است که ما در وسیله‌هایی که ابزار‌های فرهنگی محسوب می‌شوند و همچنین می ‌توانند ابزار تسلط فرهنگ غرب بر کشور ما گردند باید خودکفا شویم و قاعده نفی سبیل، قاعده مورد اتفاق همه فقهای عظام در تاریخ فقه شیعه است، ولن یجعل الله للکافرین علی المومنین سبیلا و لذا ما بایستی از فن‌آوری‌های اطلاعاتی و ارتباطی مطابق با فرهنگ کشور خودمان استفاده کنیم. آیا کسی از ارتش ما قبول می‌کند که بی ‌سیمش را از پنتاگون بخرد؟ پس چطور ما ابزارهای فرهنگی جوانانمان را از دشمنانمان خریداری می‌ کنیم؟! دشمنانی که بارها اذعان کرده ‌اند که برای از بین بردن فرهنگ ما و بسیاری از کشورهای مستقل دیگر صدها جور نقشه پنهان و غیر پنهان دارند. ما به یک جهاد فنی و علمی در عرصه فن ‌آوری‌ های اطلاعاتی ارتباطی نیاز داریم. اگر در این علوم مسلط نباشیم مجبوریم از ابزار دیگران استفاده کنیم ابزاری که با نیاز سنجی‌ های کشور ما ساخته نشده ‌اند بلکه با نیازسنجی ‌های مردمان، سیاست‌مداران و یا کمپانی‌ های اقتصادی کشورهای دیگر و متناسب با ارزش ‌های آن‌ ها ساخته شده ‌اند. فرهنگ ما با فرهنگ سازندگان این وسایل در تعارض و تباین است و قطعاً وسایل فرهنگی آنان نمی‌ تواند در جهت رشد و تعالی فرهنگ مردم ما قرار بگیرد. ما باید در زیرساخت، شبکه، سخت‌افزار و نرم‌ افزار خودکفا شویم. تولیدات ابزارهای اخلاق محور در کشور ما می‌تواند بازارهای خوبی در کشورهای اسلامی و شرقی داشته باشد و الگویی برای کشورهای مستقل باشد. ما یک بار برای همیشه باید این وابستگی‌ ها را قطع کنیم و با جواب به ندای مقام معظم رهبری مبنی بر مبارزه با تهاجم فرهنگی زمینه ‌هایی که باعث تسلط فرهنگ دشمنان بر ما می‌شود را از بین ببریم. ما نیازمند انقلاب اسلامی در فضای ارتباطی رسانه ‌ای و فضاهای مجازی و تمام لوازم و ابزارهای آن هستیم.
ما در بسیاری از علوم پیشرفت داشته ‌ایم. در دانش هسته ‌ای، تکثیر سلول‌های بنیادین، تولید برخی از داروهای پیشرفته، نانو و هوافضا. اما تقریباً در تنها علوم و فن ‌آوری ‌های ارتباطی رسانه‌ای که ارتباط با فرهنگ داشته است پیشرفتی جدی نداشته ‌ایم. امیدواریم با تلاش ‌هایی که در گوشه و کنار می ‌بینیم این گفتمان مقدس شکل بگیرد و خواسته مقام معظم رهبری از طریق درست آن که تسلط علمی بر ابزارهای فرهنگی است به وقوع پیوندد. نکته دیگر که من روی آن تأکید دارم این است که ما در مسیر تحقیقات، زیرساخت ‌ها و سخت‌ افزارها باید به فعالان این عرصه ‌ها و… کمک کنیم و با اعطای انواع مشوق ها به آنان، راه دست‌ یابی به این مهم را هموارتر نمائیم. معلوم است که بدون کمک دولت هیچ گاه بخش خصوصی به فکر نمی ‌افتد چرا که از رقابت با کشور‌هایی که سال ‌ها در این مسیر کار کرده ‌اند بیم دارد. مسئولین باید با کمک مشوق‌ های بسیار مسیر را هموار نمایند و نگاه شان به این مسأله یک نگاه صرفاً اقتصادی نباشد بلکه باید نگاه به این مسأله، نگاه اعتقادی، فکری، فرهنگی و امنیتی باشد. همانطور که در هزینه کردن در ساخت تجهیزات نظامی نگاه ‌های اقتصادی حاکم نیستند بلکه حکومت‌ ها بدون چشم‌ داشت ‌های اقتصادی و برای دفاع از کشورشان هزینه‌ های زیادی را متحمل می ‌شوند. البته ما اعتقاد داریم که با تولید فن ‌آوری ‌های اطلاعاتی ارتباطیِ پاک، کشور ما می‌تواند به عنوان الگویی برای کشورهای مستقل دیگر، خصوصاً کشورهای اسلامی باشد و بازار خوبی را در این کشورها از آن خود کند.
منبع:خبرگزاری فارس



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط