نویسنده: محمد کاوه
برای پیشگیری از انحرافات اجتماعی شیوه های متفاوتی از سوی کارشناسان پیشنهاد شده است که به مهم ترین آنها اشاره می شود:
1. روش آموزش مدار:
یکی از شیوه های پیشگیری که از گذشته های دور بین اندیشمندان مطرح بوده و اکنون نیز طرفدارانی دارد مبتنی بر این نظریه است که افراد، انوع رفتارها را در کنش با دیگران فرا می گیرند. این دیدگاه برای رفتار فرد چه هنجارمند باشد یا انحرافی، هیچ منشأ ژنتیکی یا فیزیولوژیکی قائل نمی شود؛ بلکه بیان می دارد که فرد در تعامل با دیگران یک سلسله ارزشها، هنجارها و رفتارها را یاد می گیرد و می پذیرد. بعضی از این افراد معتقدند که اگر در یک جامعه تعلیم و تربیت همگانی شود، به تدریج راه انجام رفتارهای انحرافی مسدود می شود.2. روش کنترل مدار:
این روش به جای توجه به علت هم نوایی افراد، بیشتر به دنبال علل نا هم نوایی و انحراف افراد بوده و معتقد است که ناهم نوایی، هنجارشکنی و کجروی افراد، در عدم کنترل اَعمال و رفتار جامعه ریشه دارد. این دیدگاه عرصه زندگی را مملو از وسوسه و فریب دانسته و زمینه و شرایط را برای رفتارهای نابهنجار مستعد می داند و مدعی است که هم نوایی مردم به این خاطر است که اَعمال و رفتار آنها توسط جامعه مهار می شود؛ به طوری که هر قدر میزان این مهار بیشتر باشد، نظارت های گوناگون از قبیل: رسمی و غیر رسمی، بیرونی و درونی، مستقیم و غیر مستقیم وجود داشته باشند و حساسیت مردم و مسئولان افزایش یابد، میزان هم نوایی مردم نیز بیشتر خواهد شد و اگر رفتار افراد از سوی جامعه کنترل و مهار نشود، هم نوایی اندکی به وجود می آید. بر اساس این دیدگاه، مهم ترین نقش خانواده در پیشگیری اعضایش از انحرافات، اعمال بیشترین نظارت بر رفتار آنهاست.3. روش عاطفی مدار:
یکی از نیازهای اساسی انسان نیاز عاطفی است. به این معنا که می خواهد مورد مهر و محبت و علاقه دیگران واقع شود. از این رو وجود رابطه عاطفی بین والدین و فرزندان مورد تأکید روان شناسان قرار گرفته است. مهر و محبت در تکوین شخصیت فرزندان نقش قابل توجهی دارد. در مقابل، محرومیت عاطفی موجب بروز اختلال، تنش و انواع انحرافات می شود. یعنی در صورتی که فرزندی از سوی والدین خود احساس بی محبتی کند، ممکن است برای جبران آن درصدد انتقام جویی بر آمده و اَعمال خطرناکی را برخلاف قانون و هنجارهای اجتماعی مرتکب شود. در این شرایط، او به خاطر کمبود مهر و عطوفت، محبت دروغین افراد خارج از خانواده را ترجیح داده و به تدریج زمینه فرار از منزل برای او فراهم می شود. اما اگر نیازهای عاطفی فرزند در محیط خانه مورد توجه قرار گیرد، او نسبت به بسیاری از اظهار محبت های ساختگی خویشتن داری می کند و از فریب آنان مصون خواهد ماند و بر اساس عقل و به دور از احساسات، جهات مثبت و منفی عمل خود را خواهد سنجید.4. روش قدرت مدار:
مطابق این روش، قدرت بهترین ابزار برای پیشگیری از انحرافات تلقی می شود و والدین در مقابل تقاضا و استدلال کودکان عقب نشینی نکرده و می کوشند تا ادعای خود را به کرسی بنشانند. در واقع از ابزار تشویق و تقویت مثبت کمتر استفاده می کنند. آنها با فرزندان خود کم تر هم دلی و هم دردی کرده و برای کنترل و پیشگیری از انحراف فرزندان، از روش ایجاد ترس و وحشت و تنبیه استفاده می کنند. از این رو هیچ تفاهمی بین والدین و فرزندانشان وجود ندارد. از طرفی دیگر، رفتار و کنش فرزندان تنها توسط معیارهای مورد قبول والدین ارزش گذاری می شود. بنابراین فرزندان موظف هستند تنها بر اساس خواسته های والدین و آن هم به شیوه ای که خود می پسندند حرکت کنند و والدین این اطاعت بی قید و شرط کودک را یک عمل خوب به حساب می آورند. خلاصه اینکه والدین در پیشگیری از انحرافات احتمالی فرزندان در آینده، فشار زیادی را بر آنها وارد می آورند که ممکن است با محرومیت فرزندان از امور مورد پسندشان یا حتی تنبیه بدنی آنان همراه باشد (معاونت اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم، 1383: 289-285).منبع :کاوه، محمد، (1391)، آسیب شناسی بیماری های اجتماعی (جلد اول)، تهران: نشر جامعه شناسان، چاپ اول 1391.