هفت سال اول زندگی – دوران امیری (3)

ممنوعیت بعضی از بازی ها از دید اسلام بدان خاطر است که خصلت طبیعی بازی را از دست داده اند و ارتباطی بین آنها و نشاط واقعی که پس از بازی باید حاصل شود، وجود ندارد.
شنبه، 4 آبان 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
هفت سال اول زندگی – دوران امیری (3)
هفت سال اول زندگی – دوران امیری (3)

 

نویسنده: راضیه محمد زاده





بازی های ممنوع

ممنوعیت بعضی از بازی ها از دید اسلام بدان خاطر است که خصلت طبیعی بازی را از دست داده اند و ارتباطی بین آنها و نشاط واقعی که پس از بازی باید حاصل شود، وجود ندارد.
برخی از بازی های ممنوعه از نظر اسلام بدین قرارند:
1-بازی هایی که در آن صدمه و لطمه ای بر خود یا فرد دیگری وارد آید مثل مشت زنی، کشتی و ....
2-بازی هایی که در آن شکنجه و آزاری بر انسانی و یا حتی حیوانی مطرح باشد، اگر چه لذت بخش باشد.
3-بازی هایی که در آن به علت محیط مختلط، گناهی صورت گرفته و یا در شرف وقوع باشد.
4-بازی هایی که در آن، از میان رفتن حیثیت و یا عرض و آبروی کسی مطرح باشد.
5-و بالاخره همه ی بازی هایی که ضررشان بیش از منفعت آنهاست و با هیجان، ترس و خوف یا شادی افراطی سبب تخدیر و بی خبری از خود یا از وظیفه گردد.

چه نوع اسباب بازی هایی باید تهیه کنیم؟

بچه در سنین مختلف دارای نیازمندی ها و سلیقه های گوناگون است.بر حسب نیاز او باید در سنین مختلف، اسباب بازی های متفاوتی در اختیارش قرار دهید.
از سه گونه اسباب بازی می توان نام برد:
الف)اسباب بازی آماده مثل عروسک، اتومبیل پلاستیکی و وسایل ساخته شده ....
ب)اسباب بازی نیمه آماده، مثل قطعات پلاستیک یا چوب که با سوار کردن آنها می توان شیئی را پدید آورد.
ج)اسباب بازی خام مثل قطعات کاغذ، پارچه، شن و ماسه که کودک بر اساس ذوق و سلیقه ی خود از آنها چیزی می سازد.
برای ایجاد اتحاد و همکاری بین دستگاه های مختلف بدن، باید از همان ماه های اول تولد، کودک را به اسباب بازی عادت داد.از اسباب بازی های مختلف زیر می توان استفاده نمود:
الف)اسباب بازی های پارچه ای نرم (مخمل -ابریشم -کتان).
ب)اسباب بازی های چوبی به صورت گلوله ای و دایره ای و حلقه مانند و غیره.
ج)اسباب بازی های پلاستیکی.
باید توجه داشت که اسباب بازی های رنگی و غیر قابل شکستن و از همه مهم تر غیر قابل بلعیدن باشند.اسباب بازی ها باید بهداشتی و تمیز باشد.
انتخاب رنگ اسباب بازی ها خیلی مهم است و بستگی به احساس کودک دارد.

از تولد تا 9 ماهگی

اشیای رنگارنگ که نگاه طفل را به خود جلب کنند وسیله ی خوبی برای سرگرم کردن اوست البته رنگ ها باید ملایم و روشن باشند.زنگوله ی دستی یا جغجغه خالی از لطف نیست.بستن چند نوار رنگارنگ به میله ی قفسه ی او به خوبی سرگرمش می کند.
تعدادی قوطی های مقوایی کوچک (البته سست نباشد که بچه بتواند با دهان و دندانش آن را بکند)، توپ پلاستیکی با رنگ روشن، توپ نرم پارچه ای به شرط آن که کرکی نباشد، عروسک پلاستیکی، اسباب بازی های شناور که روی آب قرار بگیرد و ...می تواند سرگرمی های خوبی برای کودک به حساب آیند.البته تمام اسباب بازی ها را نباید یک دفعه جلوی کودک ریخت.بلکه در طول دو سال که کودک رشد می کند به تدریج از این نوع اسباب بازی ها در اختیارش قرار دهید.تنوع در تهیه ی اسباب بازی هم باید رعایت شود چون روح کودک از چیزهای تکراری و یکنواخت خسته می شود.
برای تهیه اسباب بازی باید به نکات زیر توجه داشت:
-قیمت آن سنگین نباشد تا در صورت شکستن، خانواده از آن ضرر نبیند.
-از نوع شکستنی مثل شیشه و چینی نباشد که برای کودک خطرآفرین است.
-ذوق و سلیقه ی کودک در آن منظور گردد، نه ذوق پدر و مادر.
-جنبه ی سن و جنس رعایت شود.
-باعث تقویت فکر و رشد آن، ایجاد مهارت و توسعه ی تخیل اختراعی باشد.
برای تقویت قدرت ابتکار کودکان باید به فرزندان خود آن گونه اسباب بازی هدیه کنید که احتیاج به بازکردن، بستن و از هم جدا نمودن داشته باشند.کودکان این تمرینات را تا موقعی ادامه می دهند که کاملاً بر آن مسلط شوند.
هم چنین فرزند خود را در مقابل اسباب بازی هایی قرار دهید که احتیاج به فکر و تمرین داشته باشد.ضرورتی ندارد که کودک جزئیات یک برنامه را اجرا کند، بلکه باید به تنهایی قادر به انجام آن باشد.
-هنگام خرید اسباب بازی ابتدا آن را از جنبه ی ایمنی، نرمی و قابل شستشو، بررسی نمایید.موادی که به این اسباب بازی ها می زنند نباید مسموم کننده باشد.هر گونه اسباب بازی نرمی مناسب کودک بزرگتر از 6 ماهه است.اغلب کودکان به یک چیز به خصوص علاقه می یابند که در برخی موارد اسباب بازی نیست (مثال یک نوع پتو یا دستمالی با رنگ های شاد)و معمولاً هر جا که می روند آن را با خود همراه می برند.
-توپ های براق و لاستیکی باید از جنسی باشند که کودک به راحتی آنها را در دست گیرد استفاده از آینه ی نشکنی که کودک بتواند خود را در آن ببیند نیز مفید است.
-همچنین آویزهایی با رنگ های شاد که با هر نسیمی به حرکت در آیند، توجه کودک را جلب می کند و او را به دنیای اطرافش دقیق تر می سازد.
با استفاده از اسباب بازی های توپی شکل که صداهای خاصی از آنها شنیده می شود و با غلتاندن آنها روی زمین، کودک به دنبال کردن و در نتیجه راه افتادن تشویق می گردد.
همان طور که قبلاً متذکر شدیم استفاده از آویزهای رنگارنگ و شاد (بالای کالسکه یا تخت سفری کودک)موجب شادی و نشاط فراوان او می شود و زمانی که شما مجبورید جهت انجام کارهای منزل او را تنها بگذارید، این وسایل موجب سرگرمی او می شوند.
استفاده از جغجغه یا حلقه های لاستیکی مخصوص دندان نیز مفید است.
کودک با گاز زدن به این حلقه ها راحت تر دندان در می آورد.چنانچه آنها را در رنگ های گوناگون تهیه نمایید خود نوعی آموزش برای او محسوب می گردد.
با استفاده از لوازم خانگی که به ایمنی آنها اطمینان دارید می توانید توجه کودک را جلب کنید و لوازم تفریح او را نیز فراهم آورید.مثلاً استفاده از ماهی تابه یا قاشق چوبی در زمینه ی شناخت مواد گوناگون آموزش هایی به کودک می دهد.او می تواند به راحتی به این وسایل دهان بزند و یا صداهای بلندی با زدن آنها به یکدیگر ایجاد کند.(مثلاً زمانی که با وسیله ای سرگرم کار هستید که سر و صدای مختصری دارد می توانید آن را در اختیار کودک قرار دهید.قاشق ها بی نهایت برای کودک جالبند.او از سطح براق آنها لذت می برد و بدون هرگونه خطری قاشق را در دهان می گذارد و مدت ها سرگرم بازی با آن می شود.بهتر است وسایل بازی کودک از نظر رنگ، شکل و ماده ی سازنده متفاوت باشند مثلاً قاشق چوبی، کفگیر فلزی با رنگ روشن و ...).

هدیه

معمولاً به کودکان در نخستین سال های زندگی به مناسبت های خاص هدیه داده می شود و باید گفت که این مناسبت ها برای بزرگ سالان بیشتر از کودکان اهمیت دارد.زیرا کودکان معمولاً در سه سالگی است که برای نخستین بار به برپا داشتن جشن تولد خود یا اعیاد علاقه نشان می دهند و در سنین کم تر در انتظار این گونه حوادث نیستند و مانند کودکان بزرگ تر برای رسیدن آنها روزشماری نمی کنند.زیرا نمی توانند حادثه ای را که تاکنون به درستی شاهد آن نبوده و مفهوم روشنی از آن ندارند پیشاپیش آرزو نمایند.معمولاً کودکان در این گونه مناسبت ها هدایای بسیاری می گیرند.چنانچه حتی فرصت نمی کنند تا به هدایایی که بسته بندی آنها باز می شود توجه نمایند.حال و هوای جشن و محیط آن آنها را به خود مشغول داشته هیاهو و همهمه همه جا را پر می کند و چنان می شود که گاه حتی به محتوای جعبه ها توجهی ندارند.در چنین اوضاعی آنچه که می تواند توجه کودکان کم تر از سه سال را به خود جلب نماید پاره کردن کاغذ بسته بندی هدیه هاست علاقه شان به همین جا خاتمه می یابد.شاید عصر آن روز و یا در حوالی سر شب به سراغ یکی از اسباب بازی ها رفته و درصدد یاد گرفتن نحوه ی بکار بردن آن بر آیند اما انتخاب هدیه و نحوه ی اهدای آن به کودکان حایز اهمیتی است که می تواند اثر آن را به حداکثر ممکن برساند.

اثر حاصل از اهدای هدیه ها

شگفت آور است اگر بگوییم که تا چه حد کودکان بین هدیه ای که به آنان داده می شود و خود هدیه دهنده شباهت قایل می شوند.بارها دیده شده است که حتی پس از گذشت دو سال از آن حادثه هنوز از هدیه ای که گرفته اند صحبت می کنند و از آن چون واقعه ای که همین دیروز اتفاق افتاده است یاد می نمایند.بالعکس اگر هدیه ای را در گوشه ی کمد خود انداخته و آن را فراموش کرده باشند اهدا کننده ی آن را نیز به فراموشی سپرده اند.
غالباً هدیه نشانه ی محبت است و اگر هدیه ای در بین انبوه هدیه ها که غالباً به بهای گرانی هم خریده شده است فراموش شود، مسلماً ارزش ارتباطی آن که در واقع پیوند بین هدیه دهنده و هدیه گیرنده است نیز به فراموشی سپرده خواهد شد.پس بهتر آن است که (علی رغم اقتضای قراردادهای اجتماعی)به هنگام اهدای هدیه به کودکان، خود را نیز به وی نشان دهید تا تشخیص دهد که چه کسی آن را به وی اهدا نموده است.
هدیه ها می تواند به عنوان پاداش نیز به کار برود. مثلا ً با فرزند خود توافق کنید که اگر موفق به انجام فلان کار شد به وی هدیه خواهید داد .برای نمونه: اگر فرزند چهارساله ی شما توانست اتاق خود را به مدت چهار روز در وضع نسبتاً مرتبی نگه دارد هدیه ای را که قبلاً با پدر و مادر درباره ی آن صحبت کرده و خود آن را انتخاب نموده است خواهد گرفت.در این جا هدیه ای که در عوض کاری به کودک داده می شود موجب تشویق او به اخذ عادت هایی خواهد شد که ما برایش لازم می دانیم.البته این مطلب در صورتی است که به توانایی های وی در حال حاضر آگاهی داشته و بدانیم که انجام چنین کاری برای وی بدون کمک سایرین ناممکن نیست.این گونه دادن پاداش را می توان درباره ی برخی از فعالیت های زندگی روزمره نیز به کار برد.مثلاً برای اولین پوشیدن فرزندتان به تنهایی و تا آن جا که توانایی هایش اجازه می دهد و یا برای خوابیدنش پیش از آن که او را مجبور به رفتن به اتاق خوابش نمایید و یا برای نگذاشتن دست هایش در بشقاب غذا و غیره جایزه قایل شوید.اما به تدریج که کودک موفق به اخذ عادت های لازم و دلخواه تان می شود باید بین هدیه ها فاصله ی زمانی بیشتری قایل شوید و بیش تر بر روی پسند جامعه تأکید نمایید.مثلاً بگویید:«حالا خوب شد، دیدی، دیگر از اینکه بروی و بخوابی نمی ترسی، آفرین، عزیزم.آفرین حالا دیگر می توانی خودت به تنهایی این کار را انجام دهی».

هدیه ها چه می شود؟

برخی از اسباب بازی ها خیلی بادوام هستند و هر وقت به آنها می نگریم تصور می کنیم که نو می باشند.کودکان نیز با آنها بیشتر بازی می کنند و به تدریج که بزرگ تر می شوند برای آنها موارد استعمال متفاوتی پیدا می کنند.این گونه اساب بازی ها بسیار کمیاب است و علی رغم استحکام و ارزش معنوی خود همیشه گران هم نیست.
بهترین راه برای پیدا کردن آنها پرسیدن از دوستان است.بدین گونه که از آنها بپرسید اسباب بازی مورد علاقه فرزند آنان چیست و پس از اطلاع از آن خود نیز استحکام آن را بیازمایید.حتی می توانید آن را برای مدت کوتاهی از دوستان خود به امانت گرفته و در صورتی که مورد توجه فرزندتان نیز قرار گرفت اقدام به تهیه ی آن نمایید.اگر فرزندتان از آن خوشش آمد از او می پرسید که آیا دلش می خواهد یکی از آنها را داشته باشد و چنانچه پاسخ وی موافق بود با خودش برای پیدا کردن آن اسباب بازی به مغازه ها مراجعه نمایید.بدین گونه فرزندتان از به دست آوردن آن خوشحال خواهد شد و علاقه مند می شود که همواره با آن بازی کند.
باید به خاطر داشت که اسباب بازی های دیگری نیز وجود دارد (که متأسفانه تعداد آنها بسیار زیاد است)و اولین بار که کودک با آنها بازی می کند خراب می شود.زیرا قطعات تشکیل دهنده ی آنها به قدری مفصل و متعدد است که کودکان سه سال و نیمه و چهار ساله به تنهایی قادر به جمع آوری و نگهداری آنها نیستند و چون کارکردن قطعات کاملاً به یکدیگر بستگی دارد با گم شدن هر یک از قطعات آن، وسیله دیگر غیر قابل استفاده می شود.
در برخی از خانواده ها افراد به یکدیگر زیاد هدیه می دهند به نحوی که اسباب بازی ها روی هم انباشته می شود.و کودک خود را در میان آنها گم می کند.گاهی یکی از آنها را بر می دارد و بازی می کند و همان جا رها می سازد و بعد به سراغ دومی می رود و آن را واژگون می سازد و همین طور ادامه می دهد.این موضوع سبب نوعی اسارت برای والدین و سرچشمه ی اعتراض به آنان در برابر اتهام کودک به بی نظمی می شود.زیرا نمی توان از یک کودک دو یا سه ساله و حتی چهار ساله انتظار داشت که خود طبیعتاً اسباب بازی هایش را مرتب نماید به ویژه آنکه تعداد آنها به قدری زیاد باشد که حتی یک بزرگ سال هم در میان آنها خود را گم کند.
چنانچه احساس کردید که فرزندتان اسباب بازی های بسیار زیادی پیدا کرده است شاید بهترین راه آن است که از او بخواهید تعدادی از آنها را برای سال های آینده ی خود کنار بگذارد و یا آنها را بین سایر کودکانی که اسباب بازی کمی دارند تقسیم نماید.این احساس نوعی دوستی را به خوبی می توان از سنین سه و چهار سالگی در کودکان به وجود آورد.بدین گونه که از همین نحوه ی استدلال کاملاً ساده استفاده نمود، و به وی بگویید:«تو خیلی زیاد اسباب بازی داری و او ندارد آیا بهتر نیست که لااقل یکی از اسباب بازی هایت را به وی بدهی؟ راستی کدام یک را می خواهی به او بدهی؟»طبعاً کودک همان یکی را که خود بیشتر از همه دوست دارد به او خواهد داد.در این موقع می توان به وی برای داشتن چنین احساسی تبریک گفت و پیشنهاد نمود یکی دیگر از اسباب بازی هایش را که کم تر با آن بازی می کند و در عین حال بیشتر دوستش را خوشحال خواهد ساخت به او بدهد.
اکنوب ببینیم با سایر اسباب بازی ها چه می توان کرد.هرگز هیچ یک از اسباب بازی های فرزند خود را قبل از پرسیدن از خود وی دور نیندازید.زیرا ممکن است که او از آن اسباب بازی هرگز استفاده نکند ولی به خاطر آنکه فلان شخص آن را به وی داده است خیلی بدان علاقه داشته باشد.وانگهی اگر گاهی قصد مرتب کردن اسباب بازی های وی را نیز دارید بهتر است که این کار را با خود او انجام دهید.زیرا مسلماً از ارزشی که او برای اسباب بازی های مختلف خود قایل می شود متعجب خواهید شد و بدین وسیله به بهترین راه برای شناخت فرزند خود پی خواهید برد.

به کودکان خود چگونه هدیه بدهیم؟

نکیوترین روش آن است که آن چه کودک مایل است داشته باشد از خودش بپرسید.زیرا بدین گونه فرصت خواهید داشت تا آنچه را که کاملاً پاسخ گوی نیازها و آرزوهای اوست پیدا کنید و وسیله ای را که قادر به استفاده از آن و درک نحوه ی کار آن است تهیه نمایید.گاهی تلویزیون ها تبلیغاتی درباره ی اسباب بازی ها می کنند که در کودک مؤثر می افتد زیرا مستقیماً برای کودکان پیش بینی شده است.مثلاً اسباب بازی هایی را نشان می دهند که بسیار خوب کار می کند و بچه ها کاملاً بدانها سرگرم هستند.لذا سنین سه و چهار سالگی موقع مناسبی است که به تحریک حس انتقاد در آنها پرداخته و به اتفاق آنان به مغازه های اسباب بازی فروشی بروید و به آنها نشان دهید که چگونه این اسباب بازی های تقلبی همیشه مانند آنچه که در صفحه ی تلویزیون دیده می شود خوب کار نمی کند.
بنابراین گاهی می توانید از آنها بخواهید که با شما برای خرید هدیه ی خود به بازار بیایند و آنچه را دوست دارند انتخاب کنند و شما نیز آنها را برای انتخابی منطقی یاری نمایید.در این گونه مواقع چه بسا اتفاق می افتد که مشاهده ی اینکه تا چه حد در تصمیم خود استوار هستند و تصمیماتی منطقی اتخاذ می نمایند موجب شگفتی شما می شود.به ویژه هنگامی که بتوانید آنان را بدون توجه به خردسال بودنشان افرادی دارای حقوق مساوی با شما در دوست داشتن و قضاوت کردن و انتخاب نمودن تصور نمایید.
راه دیگر آن است که وقتی به جشن شب عید یا تولد کودکی دعوت می شوید به خاطر رعایت قراردادهای اجتماعی و همراهی با هدیه های سایرین جعبه ی شکلات و یا شیرینی و یا چیز کم ارزشی را با خود ببرید و فردای آن روز یا چند روز بعد برای دادن هدیه ای که از شما خواسته است مجدداً به دیدنش بروید و یا به خود وی برای خریدن آن به بازار بروید.بدین گونه فرصت کافی نیز خواهید داشت که با آن اسباب بازی آن قدر بازی کنید که نحوه ی استفاده از آن را یاد بگیرد.

حسادت

کودکان معمولاً دوست دارند که سعادت و خوشی شان حالت انحصاری داشته باشد و هیچ کس هم نتواند سعادت و خوشی را از آنها برباید.به هنگامی که خلاف این خواسته برایشان پدید آید تن به حسادت می دهند و راه بدخواهی را برای آن کس که چنین نعمتی را از آنان بوده است در پیش می گیرند.
حسادت یک احساس عاطفی است که درجات این احساس در افراد مختلف متفاوت است.

احادیثی چند در این زمینه
رسول خدا(ص)فرمودند:«مؤمن حالت غبطه دارد، و منافق حسد می ورزد»(1).
باز فرمودند:«حسد،خوبی ها و اعمال نیک انسان را می خورد و نابود می کند،همان گونه که آتش هیزم را فرا می گیرد و نابود می سازد»(2).
امام صادق(ع)فرمودند:«آن چه که بر امتم به جهت آن نگران و خائف هستم، این است که اموال و دارایی آنها زیاد شود، پس به خاطر آن بریک دیگر حسادت ورزند و به قتل و غارت و نزاع با هم بپردازند».و نیز فرموده اند:«برای نعمت های خداوند دشمنانی وجود دارد».پرسیدند:دشمنان نعمت های خدا چه کسانی هستند؟ فرمودند:«آنها که بر نعمت هایی که خدا به مردم می دهد، حسد می ورزند»(3).

حسادت در کودکان و بزرگ سالان

حسادت در بزرگ سالان:ریشه ی حسادت را در بزرگ سالان باید در دوران کودکی آنها جستجو کرد ولیکن بزرگ سالان به علت موقعیت اجتماعی و اهمیتی که برای روابط اجتماعی قایل هستند، این احساس را کمتر ظاهر می سازند.
حسادت در کودکان:کودکان هم بازی که با یکدیگر 1/5 تا 3/5 سال تفاوت سنی دارند نسبت به هم بیش تر حسادت می کنند.نخستین فرزندان خانواده بیشتر از فرزندان دیگر حسود هستند.کودکان باهوش تر بیشتر دچار حسادت می شوند.کودکان یک خانواده که خیلی مورد توجه و علاقه ی مادر یا پدر هستند به یکدیگر حسادت بیش تری دارند.معمولاً آغاز حسادت از نظر روان کاوی از حدود 16-15 ماهگی در کودکان ظاهر می شود و در همان دو سه سال اول زندگی به اوج خود می رسد.شدیدترین مرحله ی حسادت در دوران قبل از 5 سالگی است.

صورت و جلوه ی حسادت

جلوه ی حسادت، پرخاش گری، هجوم، آزار، صدمه های موذیانه و حمله و گاهی هم خودخوری و انزوا است.برخی از افراد حسود ممکن است خراب کاری کنند، فی المثل چیزهایی را بشکنند، اماکنی را ویران کنند، آشغال را در کف اتاق بریزند و ...گاهی حسادت به صورت ناسزا گفتن، ضربه زدن، خرد کردن شخصیت، آزار و اذیت کردن طرف، قهر کردن و از این قبیل است.
حسادت ممکن است به صورت انزوا طلبی، عدم شرکت در بازی دیگران، رقابت های افراطی، مبارز بودن، شهرت طلبی بیش از حد، تواضع زیادتر از اندازه، سخاوت، طمع و حرص ظالمانه خود را نشان دهد و در سنین بزرگسالی این امر به صورت سبقت جویی بی حساب در رانندگی یا در عرصه ی حیات اجتماعی و سیاسی خود را نشان دهد.
برخی از حسودان، خراب کار و منحرف بار می آیند، رابطه شان با دیگران خوب نیست، احساس تنهایی و متروک ماندن دارند، سعی در از میان بردن سوگلی خانواده می کنند، از دیدن لذت و آسایش دیگران احساس خشم می کنند، عصبانی می شوند و می کوشند وضع و موقعیت او را به خطر بیندازند.

طرز فکر کودکان در مورد حسادت

آنها هرگز در مورد حسادت پرسش نمی کنند زیرا هر کودکی در زندگی خود کمابیش آن را تجربه کرده و خوب آن را درک می کند.

منشأ حسادت:

منشأ حسادت یا تشدید کننده ی آن غالباً محیط و خانواده است.فرد فکر می کند که موقعیت او در خانواده در اثر نفوذ دیگران به خطر افتاده و دیگر نمی تواند آن موقعیت قبلی را داشته باشد.برخی از این گونه رفتارهای نادرست را ذکر می کنیم:
الف)حسادت به کودک جدید:هنگامی که کودک دیگری پا به خانه می گذارد حس حسادت کودک اول را تشدید می کند.گاهی به این علت که شما کودک اول را به خوبی برای پذیرش نوزاد آماده نکرده اید، و گاهی هم با رعایت تمام نکات و آمادگی لازم کمک برای پذیرش نوزاد، باز کودک دچار حسادت شدیدی شده است که این حسادت را به صورت های مختلفی بروز می دهد.برخی آشکارا به نوزاد صدمه می زنند برخی نیز به علت ترس از والدین در خیال به او صدمه ی شدیدی وارد می کنند یا حتی باعث مرگش می شوند.در این صورت خود اغلب دچار اضطراب و کابوس و شب ادراری می شوند، شروع به آزار و اذیت اطرافیان می کنند، ناخن می جوند، دچار اختلالات جسمی مثل آسم می گردند یا روی پوست بدنشان دانه هایی ظاهر می شود.
«هر وقت ناراحت شدی به من بگو»، شما با این بیان به او می فهمانید که احساسات او را درک می کنید.سعی کنید او را در بیان احساسات واقعی اش آزاد بگذارید نه اینکه مجبور شود بر روی آنها سرپوش بگذارد.
وقتی که کودک را در حین صدمه زدن به نوزاد غافلگیر می کنید فوراً او را بی طرفی و آرامش و خیلی جدی از این کار باز دارید و آشکارا راجع به انگیزه ی او از این کار صحبت کنید.این روش بهتر از تنبیه و ناسزاگویی یا حبس کردن به شما کمک می کند.هریک از کارهایی مثل نبوسیدن نوزاد جلوی کودک اول یا در آغوش نگرفتن نوزاد یا بد گفتن و مزاحم خطاب کردن او جلوی کودک که باعث ایجاد سوء تفاهم در کودک شود خود مشکل دیگری را بوجود می آورد.
در مورد برادر و خواهر:هرگز با کودکان بزرگ تر و کوچک تر یکسان رفتار نکنید.به کودک بزرگ تر امتیازاتی مانند پول توجیبی، دیر به رختخواب رفتن و بیشتر از فرزند کوچک تر در خارج از خانه بودن را بدهید.هرگز نخواهید کودک بزرگ تر به خاطر کودک کوچک تر یا برادر به خاطر خواهر فداکاری یا از خود گذشتگی کند.کودکان از پدر و مادر محبت یکسان نمی خواهند بلکه آنها مایلند که مانند فردی خاص و یگانه مورد محبت قرار بگیرند.ساعتی را فقط با یک کودک باشید و در آن لحظه اجازه دهید کودک احساس کند که او تنها فرزند خانواده است.بدانید که کیفیت محبت شما برای کودک اهمیت دارد نه برابری محبت.
به هر حال در طریق «اصلاح و درمان»بهتر است این نکات در نظر گرفته شود:
1-تفهیم و آگاه کردن، 2-رعایت عدالت، 3-محبت در تنهایی (مهر و محبت انفرادی تسکین دهنده و آرامش بخش است)، 4-ایجاد زمینه ی اعتماد،5-ارجاع کار(مثل سپردن کار نوزاد به کودک بزرگ تر)، 6-جرأت دادن (والدین کاری کنند که کودک احساس عظمت نماید)، 7-تفهیم زیان عجز (کودک متوجه شود که ضعیف و ناتوان بودن هم چیز خوبی نیست)، 8-جایگزین کردن (اگر قرار است خواهر یا برادرش را بزند، عروسکی به او بدهید تا دق دلی خود را سر او خالی کند)، 9-عقده تکانی (به او اجازه دهید که حس نفرت خود را بیان کند)، 10-قطع امید او (امید به اینکه او می تواند به کودک صدمه بزند را قطع کنید).

غبطه:

حسادت مثبت یا غبطه باعث پیشرفت فرد و تلاش بیشتر برای رسیدن به هدف می شود و در سنین نوجوانی ایجاد رقابت سالم بین نوجوانان لازم است(4).

تشویق (بهترین روش برای رشد و شکوفایی کودک)

طبق بررسی های علمی، ثابت شده کسانی که هیچ گاه از تشویق و تأییدی برخوردار نبوده اند، در زندگی عادی خود دچار سردرگمی بوده و در اخذ تصمیم راجع به مسایل زندگی وامانده اند.
در طریق هدایت و سازندگی فرد، از همه ی عوامل بازدارنده و یا جهت دهنده استفاده می شود و یکی از این عوامل، تشویق است.
نیاز به تأیید و تشویق به طور غریزی در همه ی ما وجود دارد.تشویق و ترغیب در فرد، تأمین روانی به وجود می آورد.برآورده نشدن این نیازدر صورت تداوم، باعث ایجاد حس عدم اعتماد و تنهایی و عدم لیاقت در فرد می شود.گاهی حالات روحی او را متزلزل می کند و او را بیمار می سازد.تشویق باید از حد معمولش فراتر نرود چون زیان آور خواهد بود.
تشویق باید طوری باشد که در فرد ایجاد انرژی بیشتر کند.محرک او برای کار و کوشش بیش تر و رفتار بهتر باشد.همچنین در او میل به ادامه ی کار خوب را به وجود آورد و باعث تداوم و پایداری این میل شود.این نیاز در کودکان و نوجوانان معمولاً از طریق پاداشهای کمی و کیفی برآورده می گردد.یا از طریق تشویق های بیرونی یعنی عکس العملی که اطرافیان در مقابل رفتار وعمل خوب کودک از خود نشان می دهند.
این که شما کودکی را تشویق می کنید، در واقع می خواهید بگویید که گفتار یا رفتارش مورد تأیید شماست و شما خواستار ادامه ی آن هستید تجربه نشان می دهد کودکانی که در مدرسه مورد تشویق قرار می گیرند بیش از دیگران در فراگیری مسایل موفق می شوند.
طفل به سوی هر کسی که به گونه ای او را مورد تأیید و تشویق قرار می دهد جلب و جذب می شود.از تشویق می توان برای تقویت انگیزه های فعالیت و دلگرمی فرد به ادامه ی کار استفاده کرد، حس حق شناسی را در او زنده کرده و به او درس قدردانی از زحمات را داد.تشویق های نابجا باعث ایجاد رقابت نادرست و سبقت جویی های بی حساب در بین کودکان می شود و یا گاهی صورتی از رشوه به خود می گیرد و آدمی را به تقلب و فریب کاری می کشاند.

فواید و اهمیت تشویق

1-تشویق سبب پیدایش شوق و رغبت به کار و تحصیل و کوشش می شود و آدمی را به جهتی خاص سوق می دهد.
2-سبب پیدایش جرأت و شهامت در آدمی شده و سبب آن می گردد که از عمل ناروا خودداری کند.
3-تشویق عمل پسندیده ای را در فرد تقویت می کند و آدمی را به تکرار آن وا می دارد.
4-تشویق عاملی برای تأمین روانی و نجات فرد از تزلزل و دودلی است، به او اعتماد و دل گرمی می بخشد که دست از عملی بردارد و به عمل دیگر بپردازد.
5-تشویق سبب نشاط روانی و شادابی کودک است.
6-تشویق امید آفرین است و سبب پیدایش خلاقیت و انرژی در افراد است.
7-تشویق عامل انرژی و سببی برای پایداری و مقاومت در امور است.
8-ار طریق تشویق فرد، می توان به او تفهیم کرد که اجتماع چه انتظاری از افراد دارد.
9-چه بسیارند مسایل و مشکلات انضباطی که در اثر تشویق می توان آنها را حل کرد.
10-و بالاخره تشویق سبب تحریک فرد و فعالیت است و سبب آن می شود که آدمی بی پروا و با استقامت به سوی هدف به پیش رود.

موارد تشدید تشویق

1-در مواردی که طفل کار مهمی انجام دهد، کاری که برحسب تصادف از او انتظار نرود.
2-هنگامی که طفل وظیفه ای را که بر عهده ی دیگر افراد گذاشته شده، با قصد قربت انجام دهد.
3-هنگامی که وظیفه ای را بدون تظاهر و ریا انجام دهد.
4-در مواردی که توانسته است برای خود و جامعه اش افتخاری بیافریند.
5-در جایی که دچار شکست روانی شده و برای سر پا نگه داشتن او، نیاز به دادن دل گرمی است.
6-کودکی که مدت ها دچار عقب ماندگی بوده و ناگهان یک درخشندگی در زندگی او پیدا شده و شما قصد دارید آن را مورد اتکا قرار دهید و براساس آن پایه ی درستی در زندگی او بنا نهید.
7-طفلی که دچار ملامت و سرشکستگی های بسیاری شده و نزدیک است یأس بر او غلبه کند.

مراقبت های لازم در تشویق

1-سن افراد، 2-رعایت نوع لذت، 3-مقتضای تلاش آن، 4-مقتضای درک و فهم، 5-رعایت نیاز، 6-رعایت استقلال.

چه چیز را تشویق کنید؟

پاسخ تربیتی این است که می بایست تکیه بر رفتار و عمل کرد طفل باشد نه خود او.مثلاً کمک طفل به پدر و مادر باید موضوع تشویق باشد نه خود او.کار درست او مورد ستایش قرار گیرد نه قد و قامت و زیبایی او.
بکوشید تشویق جنبه ی مادی پیدا نکند.اگر در تربیت بتوانید کودک را به کار وادارید که لذت کار و کوشش را در زمینه های خاص دریابد، به موفقیت بزرگی رسیده ایم.
این که شما عمل خوب و رفتار پسندیده ی کودک را در حضور او در مجلسی مطرح کنید، خود یک تشویق است.چنین امری در عین اینکه ممکن است روح تصنع و ریاکاری و فریب را در او زنده سازد، برای او شاد کننده و سازنده خواهد بود.
طفلی که نقاشی خوبی کشیده و یا به خط زیبایی چیزی نوشته، یک راه تشویق این است که مثلاً یک خط یا نقاشی او را در تابلوی حیاط مدرسه یا به دیوار کلاس بچسبانید و از این طریق او را تشویق کنید.
تشویق، گاهی می تواند در ذکر یک داستان که مورد علاقه ی کودک است خلاصه شود.
توصیه ی اسلام در تربیت این است که غبطه و سروری در فرد ایجاد کنید تا خود به انجام عمل بپردازد و خود مؤید خویشتن باشد.
شیوه هایی که می توانید کودک را مورد تشویق قرار دهید:
1-تصدیق زبانی، 2-تأیید او، 3-لبخند رضایت آمیز، 4-ذکر موفقیت او، 5-دادن رضایت نامه، 6-معرفی در حضور جمع، 7-معرفی عمل و اثر او، 8-دادن مسئولیت، 9-فرصت اظهار نظر، 10-نصب عکس او، 11-ذکر داستان، 12-ذکر کلمات احترام آمیز، 13-دادن جایزه و پاداش، 14-شیوه های دیگر ....

توصیه های عملی برای تشویق کلامی مادی و غیر مادی

تشویق فقط باید در مورد کوشش و پیشرفت کودک به عمل آید و به شخصیت و منش او ربط نداشته باشد.تصویر حقیقی اعمال کودک را نشان بدهد نه اینکه صورت اغراق آمیز و مبهمی را از شخصیت کودک ترسیم کند.طبیعی ترین راه این است که از چگونگی فعالیتش و تأثیر این فعالیت در زندگی تان صحبت کنید.
تشویق غیر مادی:بکوشید تشویق ها کمتر صورت مادی پیدا کند و تکیه روی جنبه های غیر مادی باشد.زیرا اگر بنا باشد شما برای هر کار کودک سرمایه گذاری مادی کنید اولاً پول و دارایی شما به آنقدر نمی رسد، ثانیاً کودک، فردی مادی مسلک و مادی دوست بار می آید، ثالثاً عادت غلطی است که درهمه جا قابل اجرا نیست.اگر قرار باشد تشویق جنبه ی مادی پیدا کند، باید توصیه های عملی زیر را در نظر گرفت:

توصیه های عملی برای پاداش مادی مثل:جایزه و پول

اغلب پدر و مادرها دایماً به کودکشان می گویند اگر چنین و چنان کنی، چنین و چنان پاداشی خواهی گرفت یا نخواهی گرفت.کلمه ی «اگر»ممکن است اتفاقاً کودک را به سوی هدفی آنی و فوری جلب کند اما ندرتاً می توان برای او انگیزه ی کوشش های مداوم باشد.غالباً کودک در مورد پاداش هایی که به صورت رشوه به وی داده می شود یک نوع حالت مقاومت روانی پیدا می کند.چنین روشی کودک را به صورت یک معامله گر زیرک در می آورد.پاداش های مادی اگر خیلی به ندرت و غیر منتظره به کودک ارائه شود نمایانگر قدردانی شما از کار و رفتار خوب اوست و می تواند برایش شادی آفرین و سودمند باشد.کودکی که با این روش پرورش یابد و به آن عادت کند روح رشوه خواری در او برانگیخته خواهد شد.در مورد تشویق باید موارد زیر را در نظر گرفت:
-میزان تشویق و تقدیر نباید بیش از ارزش کار کودک باشد.
-کودک را نباید به تشویق و پاداش عادت دهید.
-درست است که کودک به تشویق نیاز دارد و در محیط تشویق و تمجید از نظر فکری و شعور اجتماعی رشد بهتری می کند ولی باید سعی کنید که کودک را رفته رفته متوجه پاداش درونی سازید و به آن عادت دهید.

تشویق ابزاری کارآمد جهت تربیت کودک:

تحقیقات نشان داده است که پاداش، در استحکام بخشیدن به رفتار، اثرات فوق العاده ای دارد.در حالی که تنبیه، نقش مهمی در تضعیف رفتار دارد.
تشویق بیش از حد، نوعی تملق به حساب می آید که مورد تأیید اسلام نیست.
تشویق زمانی به کار گرفته می شود که عطشی را فرو نشاند و انتظاری را برآورده سازد و یا لااقل جانشین طبع و مذاق گردد.
بر اساس دیدگاه اسلامی ضروری است مزد را در پایان عمل به فرد بدهید تا خستگی از تنش زایل شود و روح تلاش و فعالیت در او زنده بماند.
ضروری است به والدین و مربیان هشدار دهیم که:
«شدت علاقه شان به کودک، سبب آن نشود که طفل بی جا و بدون استحقاق مورد تشویق قرار گیرد».

دوران تشویق

از آغاز تا پایان حیات را در بر می گیرد.آنچه مهم است این است که آدمی را باید به تدریج از تشویق مادی و توسط دیگران خلاص کرد، به گونه ای که از حدود سنین جوانی باید مستقلاً سر پای خود بایستد و بدون توجه به تأیید دیگران وظیفه ی خود را تشخیص دهد و به پیش رود.
از نکات مهمی که در تشویق باید مطرح و مورد نظر باشد، مراقبت در دور نگه داشتن از«رشوه»است که این تشویق ها ممکن است آثاری زودگذر یا مؤثر داشته باشد، ولی در دراز مدت، اثر آن سوء و ناروا خواهد بود.
نفوذ و اثر تشویق در سرعت و فوریت آن است.(تسریع در اجرا)

در تشویق رعایت این نکات ضروری است

1-تشویق باید به گونه ای باشد که عمل و یا رفتار و گفتار نیکو جا افتد و اثرش در اذهان تثبیت گردد.
2-تشویق یک فرد نباید به گونه ای باشد که موجبات تحقیر دیگران را فراهم آورد و سبب پیدایش اختلاف گردد.
3-در تشویق کودک و مایه گذاری در این زمینه، فکر ایامی را هم بکنید که این طفل کاری مهمتر و ارزنده تری انجام خواهد داد و در چنان روزی، دیگر چه پاداش و جایزه ای به او خواهید داد.
4-در تشویق لازم نیست همیشه تکیه بر تأیید باشد، در مواردی می توان نقاط قابل انتقاد او را هم در ضمن آن مطرح کرد.
5-در تشویق اصول و ضوابط معین و روال خاصی را باید در نظر داشت که کودک بداند والدین و مربیان همه گاه در رابطه با فلان مسئله، فلان دید مثبت یا منفی دارند.آن چنان نباشد که طفل برای یک عمل مشابه دو گونه پاداش یابد، یک بار پاداش مثبت و دیگر پاداش منفی.

تشویق بی جا، زنگ خطری برای والدین

شیوه ی تربیت از همان آغاز باید طفل را وظیفه شناس کند تا او اعمال خود را بر اساس آن شکل و جهت دهد.
خودباختگی در تشویق و تأیید، ممکن است کودک را خطرناک و رشوه خوار بار بیاورد و بعدها کار او را به حیله وفریب کشاند.
کودکی که در ازای انجام کاری، به صورت مستقیم و یا غیر مستقیم از ما رشوه می خواهد، لازم است که مورد بی اعتنایی قرار گیرد تا دریابد که مربی او اهل رشوه دادن نیست.
در تشویق، باید شرایط و مقتضیات سنی کودک را در نظر داشت.در هر سن خواسته و نیازی مطرح است، تهیه ی یک جلد کتاب گران قیمت برای تشویق یک کودک دبستانی، به همان میزان نادرست است که دادن یک جعبه شکلاتی به یک فرد بزرگ سال.
دوباره تأکید می کنیم که چه چیزی را در کودک تشویق کنید، آیا خود فرد مورد تشویق قرار می گیرد یا رفتار و عملکرد او؟ پاسخ تربیتی این است که می باید تکیه بر رفتار و عملکرد طفل باشد نه خود او(5).

تنبیه (هرگز مگر این که ...)

آیا راهی برای آرام کردن کودکان سرکش وجود دارد؟
امام علی(ع)می فرماید:«مگر کودکان ما حیوان اند که جز از راه کتک تأدیب نشوند»(6).
کودک باید بیاموزد که درخانه و اجتماع قوانین و مقرراتی وجود دارد که باید به آنها احترام بگذارد و باید بداند که برای او حد و مرزی وجود دارد و چنانچه از آن محدوده پا را فراتر بگذارد مستحق تنبیه خواهد شد.
تنبیه وسیله ای است حساس و خطرناک و می باید سعی گردد تا حد امکان به کار گرفته نشود و در صورت لزوم سنجیده باشد و مقدار و میزان آن حساب گردد.
کودکی که بر خلاف هدایت و آگاهی والدین عمل می کند، باید جریمه ی آن را نیز قبول کند و تنبیهی را که از این باب در موردش اعمال می شود، پذیرا باشد.
در اسلام بر اساس آنچه از کتاب و سنت در دسترس است، تنبیه وجود دارد، ولی شیوه ی آن به گونه ای نیست که عارضه آفرین باشد.
مربی نباید منتظر باشد که طفل خطایی را مرتکب شود تا اقدام کند، بلکه او باید همه گاه زمینه سازی هایی در هدایت و مراقبت کودک داشته باشد تا رفتارش او را به تنبیه نکشاند.

تنبیه چیست؟

در پاسخ به این سؤال باید گفت تنبیه تحریکی است عاطفی از راه خشونت و امری مقابل تشویق است.براساس آن می توان فردی را که در مسیر لغزش و انحراف است و یا از راه صلاح بیرون رفته به راه آورد و او را از کاری که ناروا می خوانیم بازداشت.

دیدگاه اسلام در این مورد

حضرت علی (ع)فرمود:«آن کس که در سایه ی مدارا و خیر خواهی و نادیده گرفتن ها، اصلاح نشود ناگزیر او را از راه مکافات و تنبیه باید اصلاح کرد»و هم فرموده است:
«در آن هنگام که احترام و گرامی داشت چاره و درمان درد نباشد باید از راه تنبیه او را به راه آورد».
تنبیه از دیدگاه اسلامی کاری است بسیار دشوار و مربی باید فردی باریک بین و محتاط و دور اندیش باشد و هم می بایست بفهمد که آیا در موردی خاص باید از چوب و ترکه استفاده کند یا از مهرورزی و ابراز محبت و تشویق و تهدید.
بسیاری از لغزش ها و کج روی های کودکان ناشی از جهل آنهاست و جهل تنها با هدایت از بین می رود نه با تنبیه.
هدف از تنبیه آگاه کردن از خطایی که مرتکب شده، می باشد نه متلاشی ساختن حیثیت و شخصیت او.

انواع تنبیه

الف)تنبیه اخلاقی:ممکن است نگاهی عمیق، کلمه ای پرمعنی، تذکر یا سلب آزادی کودک، محروم کردنش از آنچه دوست می دارد باشد.
ب)تنبیه بدنی:کتک زدن کودک، که با ترساندن و تحقیر او همراه است.تنبیه توأم با تحقیر و سرزنش، کودک را دچار ناامیدی و احساس حقارت و میل به انزواطلبی می کند.مقایسه کردن کودک با دیگری رابطه ی آن دو را بر هم می زند.ترسانیدن کودک با اعمالی نظیر حبس کردن، او را فردی ترسو بار می آورد و دچار اضطراب و دلهره ی دائمی می کند.ضررهای کتک زدن کودک این است که به او روش نامعقول رفع عصبانیت را می آموزیم و دیگر اینکه مانع رشد شعور کودک می شویم.کتک زدن سبب می شود که احساس گناهی که در کودک بر اثر خطا ایجاد شده به زودی برطرف شود.از دیگر اثرات مضر تنبیه بدنی:سرپیچی، نافرمانی، دروغ گویی و آزار دوستی کودک است و در صورت تکرار فراوان در طفل احساس لذت از تنبیه را به وجود می آورد که بسیار خطرناک است.
پدید آمدن معایب در کودک:معایب اغلب اثرات نامطلوب احساس طلفل هستند.مثلاً احساس حقارت، احساس کم توجهی و ...صفات بد و ناخوشایند طفل حاکی از احتیاج او به ارشاد و کمک ما است.
لازم است به طفل بفهمانیم که او تنها نیست و فقط به خاطر خود زندگی نمی کند و دانستن یک سلسله اصول برای رفتار و برخورد با دیگران برایش لازم است.

نتایج ناخوشایند تنبیه

ترس، احساس عدم امنیت، عدم اعتماد، دشمنی و کینه توزی، حقارت، دل سردی، نقصان در پرورش شخصیت طفل، کتک، یاغی گری، دروغ، مازوشیسم (کم کم کتک خوردن به صورت عادت برای طفل در آمده از آن لذت می برد).

شرایط تنبیه

1-در انتخاب نوع تنبیه باید دقت کافی فراوانی کنید.
2-تنبیه باید با نوع خطا و شدت آن متناسب باشد.
3-هدف از تنبیه نباید فرونشاندن خشم خود باشد.
4-کودک باید علت تنبیه شدنش را بداند.
5-کودک نباید احساس کند که چون خطایش به شما ضرر رسانده او را تنبیه می کنید.
6-نوع تنبیه باید به عمدی یا غیر عمدی بودن خطای کودک بستگی داشته باشد.
7-تنبیه نباید توأم با رسواکردن خطاکار باشد و در مقابل دیگران انجام شود.
8-تنبیه نباید باعث در هم شکستن شخصیت کودک و احساس حقارتش شود.
9-تنبیه نباید نابه جا و دائمی باشد.
10-تنبیه باید بی درنگ پس از انجام خلاف صورت گیرد.
11-تنبیه باید متناسب با روحیه ی کودک و میزان حساسیتش باشد.نگاهی عمیق یا کنایه ای ممکن است برای طفل حساس کافی باشد، اما در مورد کودکان جسور و عصبانی لازم است رفتار شدیدتری در پیش گرفت.
برای اینکه تنبیه اثر مطلوب و معقول داشته باشد، رعایت این نکات لازم است:
الف)مطالب را باید بدون عصبانیت و خشم به کودک فهماند.
ب)نتایج نامطلوب عمل بد او را برایش توضیح دهیم.
ج)در بعضی موارد می توان عملاً بعضی از مطالب را به کودک فهماند، مثلاً به او نشان داد که بخاری گرم است.
د)کودک باید احساس کند که بعضی از اتفاقات نتیجه ی مستقیم اعمال او است.مثلاً اگر دیر به خانه بیاید غذایی برایش باقی نمی ماند.
هـ )به هر تقدیر کودک نباید فکر کند «همه چیز به صورت امر و دستور می باشد».زیرا در این صورت از انجام آن بیشتر سرپیچی می کند.

چه باید کرد؟

آن لحظه ای که کودک احساس می کند می خواهید او را تنبیه کنید او را ببخشید.
کتک زدن کودک باید خیلی منحصر، محکم و نادر باشد.
تنبیه را باید آن کس عهده دار باشد که بیش از همه فرزند را دوست دارد، و فرزند هم به او بیش از همه علاقه مند بوده او را محل اطمینان می داند.
تنبیه را آن گاه در نظر بگیرید که راه چاره و تدبیر از همه سو بسته است.(نه اینکه بنا به بی حوصلگی شما مسدود باشد).چگونگی تنبیه را در خانه، شورای خانواده (بچه ها، خواهر و برادر)در حالی که پدر و مادر فقط حق حضور و حق توضیح دارند، نه حق رأی، مطرح کنید؛ و اگر فقط یک فرزند دارید، خود او، طرح قضیه کند و قبول کند که شایسته ی تنبیه است.

نوع تنبیه:

باید خوار کننده نباشد (یعنی بر سر او صدمه نزند)زیان بر اعصاب او وارد نکند، در حضور دیگران نباشد و اثر بر بدن نگذارد.
اهمیت را بر آن بدهد که اثبات زشتی عمل بشود و استحقاق تنبیه معلوم گردد که فرزند احساس ستم نکند و داوری را در خلوت نزد این و آن نبرد.
تنبیه کننده باید ابتدا به فرزند بگوید:
می دانی که تو را دوست دارم و تو کاری می کنی که از علاقه من کم شود، و من چون می خواهم که تو را بیشتر دوست داشته باشم، تو را تنبیه می کنم که اصلاح شوی، خوب شوی، باز هم دوست داشتنی باشی، باید خوب شوی.این کلمات را همراه با حال علاقه و صمیمیتی که چشم ها ابلاغ آن را می کند به فرزند اعلام دارد.
مقدار تنبیه معلوم نباشد، تا به محض اینکه در چشم های فرزند نشانه ی تأثر درونی و ندامت باطنی پیدا شد تنبیه را قطع کند.طوری که از فرزند روی بگرداند، بیرون برود، فرزند را لحظاتی در خلوت بگذارد که کسی با او در تماس نباشد تا نیک بیندیشد و عبرت بگیرد.
چون چند دقیقه گذشت، خود به سراغ او آید.مثل اینکه اتفاقی نیفتاده باشد، توپی را نزد او بیندازد و بگوید:این توپی که گم کرده بودی.
پاشو، می خواستی به پارک بروی با احمد برو.
این لباس را دوست داری که فردا بپوشی؟
چه جوراب قشنگی پوشیده ای، چقدر پول توجیبی داری؟ ببین این کلاه من زشت نیست؟ ....
و باز از جلوی فرزند رد شود.حتماً متوجه باشد تا یک شبانه روز از قضیه نگذرد، حتماً هیچ بچه ی دیگری که از تنبیه او مطلع است با او از تنبیه چیزی نگوید و داوری کودکانه و منحرف نکند تا به خوبی در روح و دل فرزند اثر بگذارد.
تنبیه هرگز نباید با سرزنش همراه باشد و هرگز نباید تعلق خاطر را بکاهد و ابداً نباید اعتماد فرزند را نسبت به اولیای خود (پدر، مادر، معلم) از دست بدهد یا آنرا بکاهد.تنبیه باید بیدار کننده باشد و فرزند را متوجه کند که او دوباره به وظایف خود پایبند و علاقه مند است(7).
ادامه دارد...

پی نوشت ها :

1-اصول کافی، ج 2، ص 307.
2-همان منبع.
3-المحجه البیضاء:ج 5، ص 327.
4-با استفاده از:دکتر قائمی، علی، تربیت و بازسازی کودکان، ص 241-236، معتدی، زهرا، رفتار با کودک، ص 75-67-سینکلر، ادوارد، دنیای کوچک بزرگ من.
5-با استفاه از:حدیث تربیت از سخنان چهارده معصوم -دکتر مظلومی؛ رجبعلی، بیایید به حرف بچه هایمان گوش کنیم -دخانیاتی، علی، تربیت فرزندان خود -خلیلیان، سید خلیل، با دنیای کودک آشنا شویم -سینکلر، ادوارد، دنیای کوچک بزرگ من -دکتر قائمی، علی، خانواده و نیازمندی های کودکان -معتمدی، زهرا، رفتار با کودک -دکتر استاپرد، مریام، همه کودکان تیز هوش اند اگر ...نشریه پیوند.
6-امام علی(ع)فرمودند:«إنّ العاقل یتعظّ بالأدب و البهائم لایتعظّ الّا بالضّرب»پند پذیری انسان عاقل به وسیله ی ادب و تربیت است، چهارپایان و حیواناتند که تنها با ضرب و زور تربیت می شوند.حدیث تربیت کودک ص 91.
7-با استفاده از حدیث تربیت از سخنان چهارده معصوم -دکتر مظلومی، رجبعلی، بیایید به حرف بچه هایمان گوش کنیم -دخانیاتی، علی، تربیت فرزندان خود -خلیلیان، سید خلیل، با دنیای کودک آشنا شویم -سینکلر، ادوارد، دنیای کوچک بزرگ من -دکتر قائمی، علی، خانواده و نیازمندی های کودکان -معتمدی، زهرا، رفتار با کودک -دکتر استاپرد، مریام، همه کودکان تیزهوش اند اگر ...نشریه پیوند -کلاسهای درس مهندس صالحی.

منبع: محمد زاده، راضیه،(1340)، مادر اگر این گونه می بود، تهران: چاپ اول، (1383).


 

 



مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط