استراتژی بیمارِ رسانه‌ی ملی در تولید برنامه‌های دینی و مذهبی

در ساده‌ترین و کلی‌ترین دسته‌بندی قالب‌های برنامه‌سازی تلویزیونی از جهت شکل و فرم برنامه، تولیدات تلویزیونی به سه دسته‌ی برنامه‌ی نمایشی، برنامه‌ی مستند و برنامه‌ی ترکیبی - که مقرر است ترکیبی از مستند و نمایش باشد - تقسیم می‌شود
چهارشنبه، 8 آبان 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
استراتژی بیمارِ رسانه‌ی ملی در تولید برنامه‌های دینی و مذهبی
استراتژی بیمارِ رسانه‌ی ملی در تولید برنامه‌های دینی و مذهبی

 

نویسنده:سید فاضل وزیری محبوب*




 
در ساده‌ترین و کلی‌ترین دسته‌بندی قالب‌های برنامه‌سازی تلویزیونی از جهت شکل و فرم برنامه، تولیدات تلویزیونی به سه دسته‌ی برنامه‌ی نمایشی، برنامه‌ی مستند و برنامه‌ی ترکیبی - که مقرر است ترکیبی از مستند و نمایش باشد - تقسیم می‌شود (۱).
البته در سال‌های اخیر و در نظام برنامه‌سازی تلویزیونی صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران این شکل سوم برنامه‌های بسیاری را در برمی‌گیرد که لزوماً ترکیبی از نمایش و مستند نیست و گاهی از آیتم‌هایی مستند در کنار پلاتوی مجری (۲)، یا در کنار گونه‌ای متطور و متحول شده‌ای از تاک‌شو (۳) شکل می‌گیرد، گاهی حتی آیتم‌های مستند به وله (۴) هایی کوتاه از موشن گرافیک و بخش‌های کوتاهی از مصاحبه با بعضی مخاطبین برنامه در کوچه و خیابان و یا تماس‌های تلفنی بینندگان برنامه فرو می‌کاهد و البته در نظام تولید برنامه‌های تلویزیونی در کشور ما همچنان اینگونه برنامه، ترکیبی نامیده می‌شود.
در حال حاضر و در صورت کم کردن برنامه‌های تکراری نمایشی و غیرنمایشی و بازپخش‌هایی که برای هر برنامه در اولین بار پخش در نظر گرفته می‌شود از کنداکتور (۵) شبکه‌های تلویزیونی صداوسیما به روشنی با این نکته مواجه می‌شویم که بیشترین تولیدات سیمای جمهوری اسلامی را برنامه‌های ترکیبی شامل می‌شوند که در ساحت مقایسه و از منظر پیش‌تولید (۶) و البته هزینه‌های مالی صورت گرفته همواره برنامه‌های کم‌هزینه و سهل‌ساخت هستند. (البته این نکته از منظر مخاطب محترم دور نماند که این خصیصه در صداوسیمای ما به برنامه‌های ترکیبی الصاق شده وگرنه در دیگر تلویزیون‌های دنیا برنامه‌ی ترکیبی که البته عموماً واقعاً ترکیبی از مستند و نمایش و یا قالب‌های مختلف مستند است در ذات خود شکلی پرهزینه و با پیش‌‌تولید مفصل است که گاهی حتی از مجموعه‌های نمایشی و یا مجموعه‌های بزرگ مستند نیز از جهت دشواری‌های تولید پیشی می‌گیرد.)
این ویژگی به ویژه زمانی بیشتر به چشم خواهد آمد که ما کنداکتور یک شبکه‌ی تلویزیونی را در ایام ویژه و مناسبت‌های خاص مذهبی مرور کنیم.
یعنی در واقع وقتی که مفاهیم موضوعه برنامه‌های تلویزیونی به مسائل اعتقادی و تشریعی مربوط است. عموم برنامه‌های تلویزیونی ساخته شده در سال‌های اخیر در موضوعات مذهبی شکلی در اصطلاح ترکیبی و البته بسیار ساده دارند.
در اغلب برنامه‌های اینچنینی یک مجری (و گاهی البته در کمال تعجب دو یا چند مجری) با کارشناسی که در بسیاری مواقع بارها و بارها در برنامه‌های مختلف دیده شده به گفتگو در خصوص موضوع برنامه می‌پردازند و البته کیفیت این گفتگو همواره ارتباط مستقیمی با سطح سواد و توانایی مجری (یا مجریان) و کارشناس مدعو دارد.
این گفتگو گاهی با پلاتوی مجری و گاهی با پلی‌بک (۷) هایی همراه می‌شود که آنها هم در اکثر اوقات مستقیماً و بدون هیچ ظرافتی موضوع برنامه را به صراحت تشریح می‌کنند. هزینه‌ی ساخت چنین برنامه‌ای در صورت دعوت از یک مجری ستاره و یا محققی در مقام مجری علاوه بر دستمزد مجری شامل هزینه‌ی ساخت دکور و هزینه‌ی تولید همان آیتم‌های پلی‌بک است و البته رقم مختصری که به کارشناس جهت حضور در برنامه اختصاص می‌یابد و در مقایسه با ارقام پرداختی به ستاره‌های موسیقی و سینما که در ویژه‌برنامه‌های سیما در ایام عید و جشن‌های ملی و مذهبی حاضر می‌شوند رقمی بسیار ناچیز است.
ساخت چنین برنامه‌هایی در هیچ موضوعی البته فی‌نفسه عملی مذموم و نامناسب نیست اما وقتی دریابید که صداوسیما هیچ‌گاه در مناسبت‌های مذهبی به خود زحمت نمی‌دهد تا ساختار‌های دیگر برنامه‌سازی را در این موضوعات تجربه کند و همیشه از خلاقیت در ساخت برنامه‌های مذهبی حتی در همین ساختار همیشگی و تکراری گریزان است یقیناً در خصوص استراتژی مذهبی صداوسیما دچار تردید و سرگردان سوالات بسیاری خواهید شد. (۸)
مشخص است مدیران تصمیم‌ساز و استراتژیست در سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران با چندین و چند بخش پژوهشی و تحقیقاتی همواره ساده‌ترین راه را برای ساخت برنامه‌های مذهبی انتخاب می‌کنند.
این ساده‌گزینی و فرار از هرگونه تجربه و تلاش نو به آن مقدار در سیاست‌های سازمان نمودار است که حتی کارشناسان اینگونه برنامه‌ها عموماً تکراری و جمعاً حتی به تعداد انگشتان دو دست هم نیستند این در حالی است که در عرصه‌ی علوم دینی و اعتقادی صاحبنظران بسیاری فعالند که از بسیاری از کارشناسان کلیشه‌ای سازمان صداوسیما در ارائه و بررسی مسائل اعتقادی و دینی تبحر و تخصص بیشتری دارند و می‌توانند به صرف حضور در چنین برنامه‌هایی کیفیت اینگونه تولیدات را به میزان قابل توجه‌ای بالاتر ببرند.
کارشناسانی که در برنامه‌های شبکه‌های ماهواره‌ای زیرنظر همین سازمان فعالند و یا در شبکه‌های خصوصی ماهواره‌ای فعال به ساخت اینگونه برنامه‌های مذهبی مشغولند. اسف‌بارترین نکته البته در جریان ساخت اینگونه برنامه‌های اصطلاحاً ترکیبی نبودن پشتوانه‌ی تحقیقاتی و پژوهشی در بسیاری از این برنامه‌هاست. تهیه‌کننده بنا به حضور یک کارشناس مسائل دینی نیازی به تحقیق نمی‌بیند و در بهترین حالت با دعوت از یک مجری تکراری اینگونه برنامه‌ها حتی از طراحی سوالات مناسب برای یک گفتگوی با کیفیت می‌گذرد و انتخاب و طراحی سوال را نیز به مجریان می‌سپارد تا عملاً هیچ‌گونه تحقیقی در روند پیش‌تولید اینگونه برنامه‌ها صورت نگیرد.
این دو ایراد شکلی و فرمی در مقایسه با ایرادات مفهومی و محتوایی وارد به این برنامه‌ها معایبی کوچک و ناچیزند اگر مفاهیم کلی ارائه شده در این دست تولیدات بررسی و تحلیل شود.
دانستن این دو مطلب یعنی انتخاب ساده‌ترین راه برای ساخت برنامه‌های مذهبی چه در ساحت مالی و سخت‌افزاری و چه در ساحت فکری و نرم‌افزاری یقیناً این سوال را در ذهن هر مخاطب آگاه پدید می‌آورد که آیا صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران که حقیقتاً دستگاهی عریض و طویل است (و در مقایسه با رادیو و تلویزیون‌های مشابه از جهت حجم و کیفیت تولیدات تقریباً ده برابر نیروی انسانی در اختیار دارد و با این وجود بازهم بخش اعظم برنامه‌های تولیدی خود را به سازندگانی خارج از استخدام خود می‌سپارد) و چندین بخش پژوهشی و علمی در خود دارد (که انصافاً در طول سال تحقیقات پربار بسیاری انجام داده و منتشر می‌سازند که البته به مقدار بسیار ناچیزی در تولیدات سازمان دخیل است) در تولیداتی از این دست سیاست کلی و استراتژی خاصی را دنبال می‌کند و یا روند کلی تولیدات این برنامه‌ها در سوءمدیریت و بی‌برنامگی جریان دارد؟ مداقه در ساختار و محتوای برنامه‌های مذهبی روشن می‌سازد که تولید برنامه‌های مذهبی در صداوسیما احتمالاً از سیاستی خاص در جهت ترویج اصول و مبانی شرع مقدس اسلام پیروی نمی‌کند.
البته لازم است تا پیش از تحلیل مفاهیم ارائه شده در مجموع تولیدات مذهبی صداوسیما مخاطبان اینگونه برنامه‌ها از منظر پایبندی به اصول و مبانی دینی و اعتقادی اسلام بررسی شده و دسته‌بندی شوند. می‌دانیم که بخش اعظمی از جامعه‌ی ما به اصول کلی دین مبین اسلام معتقد و عامل به احکام شرع مقدس بوده در انجام واجبات و ترک محرمات اهتمام کامل دارند.
همانگونه که وجود این اکثریت پذیرفتنی و غیرقابل انکار است روشن و مبرهن است که جمعیتی اقلّی به ویژه از جوانان جامعه‌ی ما یا به کلی به این اصول معتقد نیستند و یا در بنیان و بنیاد اعتقاداتشان تردیدهای بسیاری دارند که این تردید‌های پیدا و پنهان شبهات جدی در ایمان این افراد به مبانی دین مبین و شرع مقدس به وجود می‌آورد. این دسته‌ی دوم که بیش از اکثریت قابل توجهی از افراد گروه اول در معرض هجوم فرهنگی و البته اعتقادی بسیاری رسانه‌‌های خارجی و گاه متأسفانه برخی رسانه‌های مغرض داخلی قرار دارند و همواره از این جهت بدون یافتن پاسخ شبهات اولیه‌شان درگیر سوالات و شبهات جدید می‌شوند عموماً در سال‌های ابتدای جوانی قرار دارند.
سال‌هایی که باید یک مؤمن مسلمان پایه‌ی اعتقادات خود را برمبنای تفکر و تعقل و نیز مطالعه محکم کرده و تکلیف مکلّف خود را بپذیرد و در سال‌های بعد راهنمای دیگر مسلمانان جوان باشد. اما در کمال تأسف این روند مسیری معکوس را طی می‌کند و یک جوان مسلمان در یورش یکریز تردیدهای مختلف نه تنها نمی‌تواند ایمان خود به مبانی اسلام را محکم کند بلکه گاهی حتی از خواستن این امر نیز سرباز می‌زند و تعمداً بی‌اعتقادی را برمی‌گزیند.
از دیگر سو بی‌برنامگی و سوء مدیریت در تولید برنامه‌های مذهبی در صداوسیما و نیز دیگر رسانه‌های گروهی در نظام فرهنگی جمهوری اسلامی و همچنین برنامه‌ریزی دقیق و عاقلانه‌ی دستگاه‌های فرهنگی مهاجم غربی و شرقی به عنوان مروجان ایدئولوژی‌های غیر توحیدی هر روزه جمعیت این گروه دوم را افزایش داده و تعداد بیشتری از افراد جامعه‌ی ما را درگیر بی‌ثباتی اعتقادی و یا بی‌اعتقادی محض می‌کند.
این روند که توسط نظام طراحی‌شده‌ی تکنولوژیک امروز به مدد رسانه‌های تکنیکالی همچون اینترنت (۹) و با فشار پلورالیزم (۱۰) موجود در دهکده‌ی جهانی به دلیل همنشینی فرهنگی جوامع مختلف هر روزه بیش از پیش شدت می‌گیرد بی‌ثباتی و ناهماهنگی اصول اعتقادی جوانان جامعه‌ی ما را باعث می‌شود. پس از این منظر مخاطبان بالقوه‌ی صداوسیما در برنامه‌های مذهبی حداقل سه دسته‌اند که به این ترتیب شرح می‌شود.
اول گروهی که پایه‌ی اعتقادی محکمی دارند و گاهی در شیوه و روش عبادات و یا رفتار روز‌مرّه‌ی خود دچار سوالاتی می‌شوند و بیش از اصول در فروع درگیرند و سوالات فقهی و احکام دارند.
دوم گروهی که پایه‌ی اعتقادی محکمی ندارند اما زمینه‌ی محیطی و تربیت خانوادگی آنان را در معرض اعتقادات اسلامی قرار داده و آمادگی پذیرش تمایلات فطری خود را در خداپرستی دارند.
سوم گروهی که پایه‌ی اعتقادی محکمی ندارند یا به اصول اعتقادی اسلامی اعتقادی ندارند و سهواً یا عمداً در برابر ترویج و تبلیغ اصول دینی مقاومت می‌کنند.
از نظر پراکندگی جمعیت این سه گروه توازن و تعادلی ندارند. به نظر می‌رسد گروه اول اگرچه جمعیت بسیار بیشتری دارد اما تعداد افرادش رو به کاهش است. گروه سوم در عین اقلیت نه افزایش و نه کاهش جمعیتی دارد و گروه دوم در عین اقلیت بودن بیش از گروه سوم گستردگی و تنوع دارد اما افزایش روزافزون جمعیتش نگران‌کننده است. همچنین از نظر سنی نیز بیشترین اعضای گروه دوم و سوم را جوانان شکل می‌دهند که یقیناً در جامعه افرادی ساکن و ساکت نیستند و می‌توانند به راحتی اصول اعتقادی خود را به دیگر همسالانشان تسرّی دهند و یا شبهات و شکیات اعتقادی خود را به ساختار اعتقادی دیگران نیز تزریق کنند.
از این منظر به نظر نگارنده گروه دوم و سوم در هدفگیری برنامه‌های فرهنگی مذهبی بیش از گروه اول اهمییت دارند چرا که گروه اول به دلیل پایه‌ی اعتقادی محکمش حتی در صورتی که دچار سوال و شبهه نیز باشد حتماً و یقیناً بدون انگیزش بیرونی تلاش خواهد کرد پاسخ سوالات و شبهات خود را بیابد و ایمان به اصول دینی خود را به راحتی از دست نخواهد داد بلکه همواره در حال محکم‌تر کردن ایمان خود خواهد بود. اما گروه دوم و سوم نه تنها داشتن شبهه‌ی اعتقادی را مهم نمی‌داند بلکه گاهی تعمداً از حل کردن مشکلات اعتقادی خود گریزان است اگر به دنبال بی‌اعتقادی محض نباشد.
نگاهی حتی اجمالی به محتوای برنامه‌های مذهبی صداوسیما نشان می‌دهد برخلاف آنچه گفته شد سیاست‌های فرهنگی و مذهبی برنامه‌سازان تلویزیون گروه اول را مخاطب اصلی برنامه‌های خود می‌داند و گروه دوم و سوم را تقریباً نادیده گرفته یا حتی در برخی موارد به کلی منکر وجودشان است البته که گستردگی جمعیت گروه اول یقیناً لزوم برنامه‌سازی برای آنان را غیرقابل انکار ساخته اما نادیده گرفتن جمعیتی هرچند کوچک از جوانان جامعه که گروه در حال گسترشی هستند در سیاستگذاری فرهنگی خطرناک است حتی اگر وجود این گروه‌ها انکار نشود. نگارنده معتقد است مدیران سازمان صداوسیما اگرچه در گفتار خود وجود این گروه‌های مخاطب را انکار نمی‌کنند اما در عمل با اختصاص ندادن حتی یک برنامه به گروه مخاطبی از جنس گروه دوم و سوم نشان داده‌اند که چندان از پذیرفتن وجود این گروه‌ها خرسند نیستند و عملاً در حال انکار وجود اینگونه مخاطب‌ها هستند.
آیا برخورد صداوسیما با مخاطبان همان گروه اول با دستورِزبان برنامه‌سازی هماهنگ است؟ و آیا این شکل از مدیریت و سیاستگذاری موجب ترویج مبانی اعتقادی اسلام خواهد بود یا خیر؟

پی‌نوشت‌ها:

* کارشناس کارگردانی تلوزیون

1. سریال‌‌ها و مینی‌سریال‌ها، تله‌تاترها و نیز تله‌فیلم‌ها در دسته‌ی برنامه‌های نمایشی، تاک‌شوها، مجموعه‌‌های مستند، گزارش‌ها و نیز برنامه‌هایی چون پخش مستقیم رقابت‌‌های ورزشی و پخش اخبار در دسته‌ی برنامه‌های مستند و دیگر برنامه‌ها نظیر مسابقات تلویزیونی، برنامه‌های صبحگاهی و شامگاهی و نمونه‌های ویژه‌ی خبری مثل خبر بیست و سی در دسته‌ی برنامه‌های ترکیبی قرار می‌گیرند. البته برنامه‌های ترکیبی می‌توانند ترکیبی از قالب‌های مستند در کنار هم و یا به ندرت ترکیبی از قالب‌های نمایشی باشند.
2. پلاتو به متنی گفته می‌شود که در کلیات توسط نویسنده و یا گروه نویسندگان و یا شخص تهیه‌کننده برای مجری مشخص و معین شده و در یک بخش برنامه اجرا می‌شود، همچنین به محل تصویربرداری و اجرای این متون نیز پلاتو گفته می‌شود.
3. تاک‌شو گونه‌ای از برنامه‌های مستندِ گفتگو محور است که در آنها مجری نقشی تعیین‌کننده دارد و اغلب در مقام تهیه‌کننده نیز حاضر است به همین دلیل عموماً تاک‌شوها را با مجری‌هایشان می‌شناسند. در ایران برنامه‌هایی همچون صندلیِ‌داغ، شب‌شیشه‌ای، ماه‌ِعسل، ققنوس، راز و پایش نمونه‌ی موفق تاک‌شو هستند
4. وله میان‌برنامه‌های کوتاهی است که از همراهی تصاویر و موسیقی شکل می‌گیرد، این تصاویر یا بخش‌هایی از تصاویر برنامه‌است و یا با موشن‌گرافیک (گرافیک‌متحرک) در فضایی مرتبط با فضای برنامه ساخته می‌شود. زمان هر وله از حداقل چند ثانیه تا یک یا دو دقیقه متغیر بوده و گاهی با گفتاری کوتاه همچون نام برنامه پایان می‌یابد. به وله‌هایی که به نام و لوگوی برنامه ختم می‌شوند آرم استیشن نیز گفته می‌شود.
5. جدول زمانی پخش برنامه‌های یک شبکه که برای تمام طول روز و تمام ساعات پخش آن شبکه از قبل مشخص شده کنداکتور نام دارد. در ایران معمولاً کنداکتور از روز قبل آماده می‌شود اما در بسیاری ایام حتی ساعتی قبل از پخش یک برنامه کنداکتور تغییر می‌کند این در حالی است که در تمام تلویزیون‌های دنیا کنداکتورها از مدت‌ها پیش گاهی حتی نزدیک به یک سال قبل آماده شده و تغییرات کمی در جداول زمانی برنامه‌ها رخ می‌دهد، صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران از این جهت تنها استثناء دنیاست که حتی کنداکتور هفتگی مشخص نیز ندارد.
6. روند ساخت یک برنامه‌ی تلویزیونی را سه بخش پیش‌تولید، تولید و پس‌تولید شکل می‌دهد. در پیش‌تولید معمولاً تعیین عوامل، پژوهش، ساخت دکور، تهیه‌ی لباس و اینگونه فعالیت‌ها انجام می‌شود
7. در برنامه‌های استودیویی که محوریت با مجری و گفتگوی او با کارشناس یا میهمان برنامه است به قطعاتی که از پیش و در فضایی خارج از استودیو ضبط و آماده شده و در میان برنامه از اتاق فرمان پخش می‌شود پلی‌بک (Play back) گفته می‌شود.
8. البته صداوسیما در برنامه‌های نمایشی بسیاری نیز به موضوعات دینی می‌پردازد اما عموم این دست برنامه‌ها موضوعی اخلاقی و انسانی را محور مفهومی خود قرار می‌دهند که می‌تواند موضوع تولیداتی از این دست در دیگر تلویزیون‌های دنیا نیز باشد، مفاهیم چون راستگویی و صداقت، فداکاری و ایثار، قناعت، یا مذمت حرص و طمع موضوعاتی صرفاً دینی نیستند. به ندرت در برنامه‌های نمایشی به موضوعات دینی همچون نکوهش رباخواری یا روابط زناشویی در اسلام و یا سبک زندگی اسلامی پرداخته می‌شود.
9. امروزه استفاده از تکنولوژی روز علی‌رغم اینکه تکنولوژی در ذات خود ایدئولوژی همراه ندارد نوعی از ایدئولوژی را نیز به کاربر خود به نرمی و ناخودآگاه منتقل می‌کند به ویژه ابزار تکنولوژیکی چون اینترنت که همواره جز مفاهیم مطلوب کاربر مفاهیم افزوده‌ی دیگری نیز به او ارائه می‌دهد و البته به جهت خواستگاه غربی تکنولوژی این ایدئولوژی نیز غربی است.
10. پلورالیزم به معنای تکثر‌گرایی دینی به این مفهوم اشاره دارد که در میان ایدئولوژی‌ها و جهان‌بینی‌های مختلف موجود در دنیای امروز لزوماً درست و غلطی وجود ندارد. در واقع معتقدان به پلورالیزم این ایده را ترویج می‌کنند که جهان‌بینی‌‌های مختلف می‌توانند همزمان درست بوده و به حقیقت اشاره کنند یا از نگاهی دیگر این افراد معتقدند حقیقتی واحد و مطلق در میان اعتقادات مختلف وجود ندارد و عنصر حقیقت نیز می‌تواند نسبی باشد. در این فرهنگ یک مسلمان می‌تواند با یک بودایی یا یک کمونیست ملحد زندگی و یا حتی ازدواج کند بدون اینکه به اعتقاداتش ایرادی وارد باشد.

منبع: سایت ادیان نیوز (با اندکی تلخیص)



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.