با عدم قبول مسؤلیت فرزندان چه کنیم؟

عدم مسؤلیت پذیری این است که بچه ها حس کنند از پس آن کار برنمی آیند. یا به عللی نمی خواهند کاری را انجام دهند. برای مسؤلیت پذیری باید هویت فرزند و این که « من کسی هستم» برای او مشخص شده و شکل گرفته باشد. اگر این
يکشنبه، 3 آذر 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
با عدم قبول مسؤلیت فرزندان چه کنیم؟
با عدم قبول مسؤلیت فرزندان چه کنیم؟

 

نویسنده: دکتر عبدالحسین رفعتیان




 

عدم مسؤلیت پذیری فرزندان از چه زمانی آغاز می شود؟

عدم مسؤلیت پذیری این است که بچه ها حس کنند از پس آن کار برنمی آیند. یا به عللی نمی خواهند کاری را انجام دهند. برای مسؤلیت پذیری باید هویت فرزند و این که « من کسی هستم» برای او مشخص شده و شکل گرفته باشد. اگر این هویت به وجود نیامده باشد، یعنی وقتی هنوز «من» برای او وجود نداشته باشد. عامل بودن هم نمی تواند ایجاد شود. فرزند حس می کند از پس کار برنمی آید. امکان دارد در خانه همیشه به او گفته شده باشد: « تو نمی توانی» و این مطلب در بچه درونی شده باشد. در این صورت حس می کند اصلاً توانایی ندارد. بنابراین وقتی فرزندمان، حتی از خردسالی، از انجام کارهایی که از او می خواهیم به هر ترتیبی طفره می رود، باید دید در فرایند رشد او چه اتفاقی افتاده. معمولاً در فرایند رشد طبیعی، بچه ها خودشان داوطلب مسؤلیت های جدید هستند. کودک نوپا دوست دارد بدود و از حرکت کردن لذت می برد. بچه ها اساساً از به دست آوردن توانایی لذت می برند. یکی از نشانه های فرایند صحیح رشد، این است که بچه ها می خواهند مسؤلیت بپذیرند. وقتی این تمایل نباشد و کودک از پذیرفتن مسؤلیت طفره برود، طبعاً مشکلی در فرایند رشد او پیش آمده است. معمولاً بچه ها می خواهند زودتر از موعد و بیشتر از توانشان مسؤلیت بپذیرند. وقتی این حالت نباشد حتماً مشکلی هست.
عدم پذیرش مسؤلیت از همان ابتدا و از زمانی شروع می شود که به فرزند نقش فعال داده نمی شود. او خود را مسؤل خواسته های خودش نمی یابد. وقتی که او چیزی را بخواهد و برآورده نشود، غصه می خورد، احساس محرومیت می کند، صبر می کند، یا عصبانی می شود و به این ترتیب می فهمد که برای اجابت خواسته اش باید بهایی بپردازد. پیش از این، تحقق خواسته اش برای او معنایی نداشته است. هدفش انجام دادن خواسته ی دیگران بوده است. هیچ وقت از او نپرسیده اند که تو خودت چه می خواهی؟ دائماً به او گفته اند: « این کار را بکن چون من می گویم، آن کار را بکن چون مادرت خوشحال می شود، این کار را بکن تا دوستت ناراحت نشود، ...» هیچ وقت به عنوان یک انسان از او نپرسیده اند که «تو» چه می خواهی؟ چه فکر می کنی؟ آیا اگر این کار را بکنی احساس موفقیت می کنی؟ حس می کنی که کار مثبتی کرده ای؟ آیا احساس اعتماد به نفس می کنی؟
مشخص نیست که از چه زمانی یا چه سنی این مشکل به وجود می آید. این به شرایط و نوع تربیت در خانه بستگی دارد؛ و اگر پروسه ی مسؤلیت پذیری به درستی در تربیت فرد شکل نگیرد، بعد از هجده سالگی که شخصیت فرد شکل گرفت دیگر نمی توان او را تغییر داد، در این صورت یا باید خانواده خود را با او وفق بدهد یا او را مجبور کنند که با توجه به نیازهایش، خود را با محیط خانواده سازگار کند و اگر شخص نتوانست خود را با خانواده هماهنگ کند بهتر است از خانواده جدا شود و زندگی مستقلی برای خود تدارک ببیند.

چه زمانی عدم مسؤلیت پذیری نشانه ی بیماری است؟

در مواردی مشاهده شده است که کودک حتی نسبت به دوستش هم مسؤلیت پذیر نیست. در این صورت حتماً مشکل بنیادی تری در نحوه ی نگرش او نهفته است. دیگر مسئله ی خشم و زبان مشترک و غیره مطرح نیست. اصلاً ممکن است پشت این مسئله بیماری خاصی نهفته باشد. مثل این که جهان فقط در خود او خلاصه شده باشد، دیگران را اصلاً نمی بیند. در نظر او دیگران احساس و خواسته ای ندارند، خوشحالی و غمی ندارند. این مشکلی است که از نگرش و از درک او نشأت می گیرد. او کسی است که در واقع همه ی آدم ها و موجودات زنده را همچون شیء بی جان می بیند و این دیگر با موضوع مسؤلیت پذیری در ارتباط نیست.
فقدان یا کمبود مهارت های اجتماعی از نشانه های بعضی از بیماری های روانی است که در آن ها توانایی انجام دادن کار، وقت گذاشتن و تمرکز دیده نمی شود. این افراد باید در محیط های کاملاً حفاظت شده کاری را انجام دهند که در حد توانایی شان باشد. ممکن است به آدم چهل ساله ای کاری را بدهند که یک بچه ی هشت ساله می تواند انجام دهد. این ها مواردی بیمارگونه است.
کودکان در سن نوجوانی چنان به خانواده وابسته اند که به خانواده درمانی نیاز دارند. معمولاً بعد از ریشه یابی مسائل نوجوانان آشکار می شود که علت اصلی همه ی مشکلات آنان ارتباطات اعضای خانواده است.

قبل از بی مسؤلیت خواندن فرزند چه نکاتی را باید در نظر گرفت؟

قبل از این که او را به عدم مسؤلیت پذیری متهم کنیم، باید ببینیم آیا او نسبت به همه کس و همه چیز بی مسؤلیت است؟ آیا نسبت به دوستانش، کار و محیط اطرافش بی مسؤلیت است؟ اگر بی مسؤلیتی او فقط در رابطه با خانواده اش باشد، مشخصاً مشکل ارتباطی معینی وجود دارد، مثلاً ممکن است شیوه ای برای ابراز خشمش باشد. مسئله این است که باید چیزی که از او خواسته ایم و شرایطی که از ابتدا پذیرفته ایم ( شرایط هر دو طرف) روشن و آشکار باشد؛ اگر چنین نباشد نمی توانیم او را به دلیل انجام ندادن کاری که نپذیرفته، تنبیه کنیم. باید بین پدر و مادر و فرزندشان فضای سالم گفت و گو برقرار بشود تا همه ی این ها به خوبی جا بیفتد. اگر بچه به هر دلیلی - نخواستن، نتوانستن، ناخوشایند بودن، ترسیدن و... نمی خواهد مسؤلیتی را بپذیرد، باید بتواند این معذوریتش را به راحتی به زبان بیاورد باید فضای مناسبی برای صحبت کردن و درک متقابل طرفین وجود داشته باشد تا انتظارات آن ها از یکدیگر، مشخصاً، بیان شود. در مقابل مسؤلیتی که به فرزندتان می دهید چه کاری برای او انجام می دهید؟ کودک در ذهن خود تصور می کند که والدینش از او سوء استفاده می کنند و قرار نیست چیزی به او داده شود.
کودک با خود می اندیشد که تا حالا، بدون این که اصلاً چیزی به زبان بیاورد، همه چیز به طور رایگان در اختیارش بوده ولی حالا یک دفعه قرار است این همه کار سخت انجام دهد بدون این که چیز اضافه ای بگیرد. بهتر است از همان ابتدا کودک دریابد که در برابر کارهایی که والدین برای او انجام می دهند، باید نقش فعالی داشته باشد و وظایفی را به عهده بگیرد. در آغاز وقتی به او فهمانده شود که در مقابل کارهایی که برای او انجام می دهید، فقط کافی است که سپاسگزار باشد و مثلاً بگوید: « متشکرم، می دانم کار سختی بود...لباس زیبایی برایم خریدید..
یا در حالی که ترجیح می دادید در خانه بنشینید و روزنامه بخوانید مرا به سینما بردید... متشکرم.» همین ابراز تشکر خودش تبدیل به کار مهمی می شود و رفته رفته شکل مسؤلیتی را به خود خواهد گرفت؛ یعنی نباید او را آدمی منفعل بار بیاوریم. بلکه باید بداند که در برابر چیزی که می گیرد دست کم باید تشکر کند. البته این انتظار متناسب با سن او تغییر می کند و بعدها حتی توقع داریم که کاری هم انجام بدهد و نقش فعالی در خانه داشته باشد.
اگر فرزند مسؤلیتی را یک بار درست انجام نداد یا حتی اصلاً نخواست که انجام دهد، نمی توان نتیجه گرفت که برای همیشه کاری انجام نخواهد داد.
منبع مقاله:
رفعتیان، عبدالحسین، (1391)، مسؤلیت پذیری، تهران: نشرقطره، چاپ چهارم



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط