نویسنده: نجف لک زایی
تدابیر محقّق سبزواری جهت تقدیر مخارج دولت صفوی
در مورد هزینه ها رعایت امور زیر لازم است:1- شخص پادشاه باید به وضع خود و دربار سروسامان دهد. در این خصوص، سبزواری توصیه کرده که پادشاه خوب است زندگی پادشاهان پیشین را مطالعه کند و اگر در شیوه زندگی آنان قوانین بهتری است آن قوانین را معمول دارد. منظور وی از پادشاه پیشین- آن گونه که خود در قسم اول روضةالانوار متذکر شده- شاه طهماسب و شاه عباس اوّل است.
سبزواری مدّعی است که اگر در زمان این دو پادشاه، خزانه پر، لشکرها آماده و فقرا و مساکین و یتیمان مرفّه بوده اند، به علت آن بوده است که این دو پادشاه به «مسلک قناعت» عمل می کرده اند. به همین سبب بود که در ایام پادشاهی شاه طهماسب، چهار بار سلطان سلیمان، امپراتور عثمانی، به ایران حمله کرد، اما هر مرتبه مجبور به عقب نشینی شد و کاری از پیش نبرد، نیز خان ماوراء النهر و خان ترکستان شش نوبت به خراسان حمله کردند، اما چیزی جز شکست و شرمندگی نصیبشان نشد.
در دوره ی عباس اول نیز پیروزی های بزرگی نصیب ایران زمین شد، چون پادشاه مسلک قناعت را سرلوحه زندگی خویش ساخته بود. اکثر اوقات لباس های ساده می پوشید و سعی داشت مخارجش کم باشد. «بدین سبب مردم را کمال رفاهیت و آسایش بود و ملک معمور بود و رعیت آسوده و خزانه معمور و لشکر با سرانجام. آن حضرت را چندین مرتبه بر عساکر قیصر و خانان ترکستان غلبه رو داد و بسیار از ملک موروث، که در ایام فترت ها از تصرف بیرون رفته بود. فتح نمود و فتوحات عظیمه او را میسر شد و در یک سال، سه ملک مانند عراق عرب که از مواضع معتبر ایران زمین، بلکه خلاصه و زبده ی ربع مسکون است و ملک قندهار و قلعه هرموز به تصرف اولیای دولت آن حضرت درآمد».(1)
2- به مقدار ممکن از اسراف و تبذیر و هزینه هایی که منفعت عقلایی ندارد اجتناب شود.
3- در پرداخت هایی که به افراد منسوب به دربار می شود، تجدیدنظر کرده، آن چه بی جهت پرداخت می شود، اصلاح و تبدیل و تعدیل شود. همچنین لازم است به حقیقت احوال عمّال و اعمال رسید و به حسب کمیت و کیفیت و فواید و منافع هر کار و هر یک، آنها را طبق اندازه و قاعده و ضابطه درست حقوق داد.
4- «باید که انعامات و هبات و مرسومات و عطایای پادشاه بی جا و بی موقع نباشد و بر وفق اندازه ی خدمت و حد اهلیت و استحقاق بوده باشد».
5-« در تخفیف خرج های مردم باید کوشید». راه ترویج این کار این است که پادشاه وزرا از خود شروع کنند؛ اگر اینان گرد تجملات و انواع زینت ها و لباس های فاخر و امثال آن که اسراف و تبذیر است نگردند، مردم نیز در این امور وارد نخواهند شد و در نتیجه زندگی بر مردم آسان خواهد بود و توقعات بسیار از پادشاه نخواهند داشت، ضمن این که وقتی هزینه های اضافی حذف شود، زندگی طبقات پایین مردم رونق خواهد گرفت و در نتیجه عمران و آبادانی رواج بیشتری خواهد یافت و این خود سبب افزایش درآمدها می شود.(2)
تجارت داخلی و خارجی
سبزواری در فصلی با عنوان « در ذکر تدبیر تجّار و متردّدان اطراف و جوانب برّ و بحر» به پادشاه توصیه کرده است تا شیوه ای در پیش گیرد که نتیجه ی آن گسترش تجارت داخلی و خارجی باشد. تمام این نکات حول محور «اصلاح » و «سازماندهی» مسائل تجاری قرار دارد.از نظر سبزواری، سه شرط مهم سبب گسترش تجارت می شود:
1- حسن سلوک پادشاه و کارگزاران حکومتی با تجّار، از هر کجا و هر مذهب و دینی که باشند؛
2- رعایت معاهدات و قراردادهایی که با دولت های دیگر منعقد شده است؛
3- تخصص مأموران حکومتی مرتبط با امر تجارت در امور تجاری.
اگر شرایط فوق رعایت شود، فواید زیادی عاید خواهد شد، از جمله:
1- تحصیل رضایت خداوند؛
2- کسب ثواب و خلاصی از عقاب؛
3- دوام نعمت و بقای دولت؛
4- تحصیل دعای خیر؛
5- تحصیل ذکر جمیل و نام نیکو، چه تجّار به اطراف عالم حرکت می کنند و با مردم کشورهای مختلف ملاقات می کنند و از نیک و بد، هر چه می بینند و می شنوند، برای آنها بازگو می کنند... و چون از پادشاهی و مردم اقلیمی راضی و خشنود باشند، در مقام نشر و ذکر خوبی های او برمی آیند و چه بسا که خوبی ها و غیر واقع ذکر می کنند؛
6- هرگاه برخورد پادشاه و اتباع او با تجّار خارجی نیکو باشد، کسان زیادی در مملکت متوطّن شوند و این خود باعث افزایش آبادانی ملک می گردد و بر درآمدهای دولت می افزاید و اخبار بیگانگان و دشمنان به آسانی در اختیار پادشاه قرار می گیرد و...؛
7- چون پادشاه ایران چنین کند، پادشاهان کشورهای دیگر نیز با تجّار ایرانی چنین کنند و به این ترتیب فواید بسیاری از جمله رفاه و امنیت عاید خلق می شود.(3)
وی در پایان این بحث، عبارت بسیار مهمی آورده است که بیانگر دیدگاه عده ای از علما درباره ی حقوق غیرشیعیان است:
رعایت مقدماتی که مذکور شد[آن چه درباب تجارت تاکنون گفتیم]، نسبت به غربا و مردم بلاد دیگر بیشتر ضرور است، بلکه نسبت به اهل ذمّه و کفار و مخالفان مذهب نیز مراعات این امور لازم است، چه با اشتغال بر فوایدی که مذکور شد، این فایده [ را] دارد که چون کفار هرگاه در بلاد اسلام از پادشاهان اسلام و نوّاب و خواص ایشان حسن سلوک و حسن سیرت و معدلت و انصاف و راستی و دیانت و حسن خلق و حلم و احسان مشاهده کنند، ایشان را رغبت تمام به دین اسلام حاصل می شود و اعتقاد نیکو به این دین به هم می رسانند و بسیار باشد که به دین حق درآیند، و مع ذلک چون راضی و خشنود باشند و احسان دیده باشند در نشر خوبی دین اسلام و پادشاه اسلام و ایمان و اهل ایمان به غایت خواهند کوشید.(4)
در فقره ی مذکور، سبزواری بخش های مهمی از تفکر خویش را بیان کرده است. وی نشان داده که به تعبیر امروزی ها طرفدار همزیستی مسالمت آمیز میان انسان هاست، از هر دین و مذهب و آیینی که باشند. در عبارت فوق به تصریح از اهل ذمّه، کفار و مخالفان مذهب( اهل سنت) یاد کرده است که با این حساب هیچ مذهبی از دایره ی بحث خارج نمی ماند. همچنین وی اعتقاد دارد که باید اسلام با چهره ی مهربان و زیبایی معرفی شود نه با چهره ی خشن. در ضمن نشان داده که با مراودات شاهان صفوی با کشورهای اروپایی نیز موافق است، همچنان که به نظر می رسد که حسن همجواری با امپراتوری عثمانی را نیز توصیه کرده است. با توجه به نکات مذکور، وی هشدار داده است که برخورد بد با تجّار بیگانه و نقض معاهدات و قراردادها ممکن است مملکت را دچار مخاطرات عظیمی کند. سبزواری برای اثبات سخن خویش به قضیه چنگیزخان استناد کرده است؛ به نظر وی اگر با تجّار مغولی برخورد نامطلوبی صورت نمی گرفت، چنگیز به ایران حمله نمی کرد و آن همه فجایع پدید نمی آمد.
سبزواری از حادثه تاریخی فوق، که به تفصیل آن را در روضة الانوار آورده، نتایج زیر را گرفته است:
1- با تجّار و غریبان سلوک نیکو نمودن لازم است و تعدی و ظلم به ایشان در دنیا و آخرت، نتیجه ی بد می دهد؛
2- باید پادشاهان در مناطق مرزی مردمانِ عاقلِ اصیل نصب نمایند، تا گرفتار فتنه و آشوب نشوند؛
3- لازم است پادشاهان به صرف شنیدن اخبار و بدون تحقیق و کشف حقیقت، دستور به خون ریزی و قتل ندهند؛
4- باید پادشاه از نقض عهد و شکستن پیمان پرهیز کند.(5)
پی نوشت ها :
1و2- روضه، قسم اول، باب ششم، فصل ششم.
3و4- روضه، قسم دوم، باب سوم، فصل چهارم.
5-همان.
لک زایی، نجف، (1380)، اندیشه سیاسی محقّق سبزواری، قم: انتشارات بوستان کتاب (انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه ی علمیه ی قم)، چاپ اول