لبنان کشوری در جنوب غربی آسیا بر ساحل شرقی دریای مدیترانه واقع شده است. از شمال و شرق به سوریه و از جنوب به فلسطین و از غرب به مدیترانه محدود است. این سرزمین تا جنگ جهانی اول تحت فرمانروایی امپراتوری عثمانی قرار داشت. در پایان جنگ نیروهای متفقین لبنان را اشغال کردند و آن را تحت اداره ی نظامی فرانسه قرار دادند. در سال 1923، جامعه ی ملل سوریه و لبنان را (مطابق آنچه در قرارداد محرمانه ی انگلیس و فرانسه تحت عنوان سایکس - پیکو در سال 1916 منعقد شده بود) رسماً تحت قیمومت فرانسه قرار داد. تحت حکومت فرانسه، آرزوهای مردم لبنان تحقق نیافت و آرامش از این جمهوری رخت بربست... عاقبت در سال 1943 فرانسوی ها با برگزاری انتخاب آزاد موافقت کردند و ملی گراها در انتخابات پیروزی یافتند و رهبر آنان بشارة الخوری به ریاست جمهوری انتخاب شد... پس از بحران دیگری در سال 1945، توافق شد که نیروهای فرانسه و بریتانیا لبنان را تخلیه کنند. این امر در سال 1946 انجام یافت و لبنان کاملاً مستقل شد. در سال 1945 لبنان عضو اتحادیه ی عرب شد و به جامعه ی ملل پیوست. (1) پس از اشغال بخش عمده ی اراضی فلسطین از سوی صهیونیست ها و اخراج و آوارگی صدها هزار مسلمان آن سرزمین، هزاران فلسطینی به سرزمین لبنان سرازیر شدند و در آن سرزمین اسکان یافتند. در سال 1968 رژیم صهیونیستی فرودگاه بیروت را بمباران کرد. در سال 1969 نیز اسرائیلی ها لبنان را هدف بمباران خود قرار دادند و این کشور را دچار بحران کردند. در سال 1982 مجدداً این سرزمین هدف تجاوز اسرائیل قرار گرفت و صهیونیست ها با هماهنگی فالانژیست ها و مسیحیان مارونی تا پشت دیوارهای بیروت پیشروی کردند.
لبنان به عنوان یک کشور هم مرز و همسایه ی فلسطین از جمله مناطقی است که در استراتژی پیرامونی، جایگاه ویژه دارد.
این کشور همواره به عنوان هدف خط مقدم در دکترین اسرائیل نشانه گیری شده است. در کتاب جنگ های نهانی اسرائیل درباره ی لبنان آمده است:
علاقه ی اسرائیل به اتحاد با مسیحیان لبنان، از دهه ی 1950، بخش کانونی تئوری دکترین حاشیه ای را تشکیل می داده است. جنگ داخلی شرایطی را فراهم آورد که دست کم این تئوری در عمل پیاده شود. موساد و تا اندازه ی کمتری هم، شعبه اطلاعات ارتش [اسرائیل]، کانال های ارتباطی برای ایجاد این اتحاد را دارا بودند. (2)
دیوید کیمخی (کیمچی) معاون وقت سرویس اطلاعاتی اسرائیل (موساد) در دیداری با رئیس ساواک (نصیری)، در آبان سال 1355، ضمن اشاره به برنامه ها و اهداف اسرائیل در لبنان و ضرورت ایجاد جنگ داخلی در آن کشور، تا آنجا پیش می رود که موضوع حذف امام موسی صدر از صحنه ی لبنان مطرح و حتی طرح جایگزین را نیز به رئیس ساواک ارایه می کند. این گفت و گو نشان می دهد که لبنان از جنبه های مختلف سیاسی و ژئوپولیتیکی برای اسرائیل دارای اهمیت فراوان و استراتژیک بوده است. از سوی دیگر حاکی از ترس مقامات صهیونیستی نسبت به گسترش اصول، ارزش ها و فرهنگ ناب اسلامی در آن سرزمین است. تا جایی که آنها امام موسی صدر را به عنوان یک خطر جدی در مسیر استراتژی خود ارزیابی کرده و درصدد حذف آن مرد بزرگ بر می آیند. نکته ی دیگری را که این سند آشکار می سازد، تبانی و توطئه ی مشترک ساواک و موساد در ماجرای امام موسی صدر است که به طور جدی نیازمند بررسی و تحلیل دوباره است:
آقای کیمخی: [...] در مورد لبنان باید به عرض برسانم که فعالیتهای مهمی داشتیم. به نفع دست راستیها وارد عملیات شدیم و امروز این ارتباطات بسیار قوی هستند. دو هفته قبل من در منزل پیرجمایل بودم و هر دو موافق این برنامه بودیم و در ضمن شرط کردیم که اگر قرار است جنگی شروع بشود نباید بین مسلمانان و مسیحیان باشد بلکه بین چپی های افراطی و دست راستیها باید جنگ بشود [...] در این زمینه مایلیم که همکاریهای مؤثری داشته باشیم. لااقل از نظر اطلاعاتی می توانیم همکاری نماییم.
پیشنهاد کوچکی دارم. موسی صدر کارش تمام است و امروزه شیعیان لبنان رهبر ندارند و برای شما فرصت مناسبی است که موسی صدر جدیدی را انتخاب کنید و به لبنان بفرستید. البته این شخص باید در مرحله ی اول به شما وفادار باشد. گرچه سوریها در داخل لبنان صلح موقتی بوجود آورده اند ولی این پایان جنگ نیست. دست راستیها به هیچ وجه حضور فلسطینی ها را در هیچ زمانی تحمل نخواهند کرد. و منتظر فرصت هستند که جنگ را دوباره شروع کنند بنابراین ما معتقدیم که تماسهایمان را با گروه های دست راستی ادامه بدهیم. منظور ما فقط پیر جمایل و کامیل شمعون نیست بلکه ایجاد یک نیروی دست راستی قوی در داخل لبنان است.
تیمسار ریاست ساواک: متأسفانه عوامل ما فعلاً بسیار ضعیف شده و ما سفارت را در آنجا جمع کرده ایم.
آقای کیمخی: آیا به مصلحت است که به شیعیان جنوب لبنان کمک کنیم و شما مایلید که در این کمکها سهیم باشید.
تیمسار ریاست ساواک: حتماً.
آقای کیمخی: تلاشهای ما در بهبود زندگی شیعیان جنوب لبنان مؤثر خواهد بود. فکر می کنید ایجاد جبهه ای از میانه روهای معتدل کار مصلحت آمیزی باشد؟
تیمسار ریاست ساواک: باید بوجود بیاید در غیر این صورت تجزیه می شود.
آقای کیمخی: ما تا آنجا که بتوانیم تلاش می کنیم امیدواریم همکاری را هم در بعضی زمینه ها جلب نماییم. ما حتی در مورد همکاریمان با [بعضی اعضای جامعه] شیعیان لبنان و در داخل لبنان به آمریکاییها چیزی نگفته ایم. (3)
ژنرال ضمیر: ما همیشه می خواستیم با سازمان امنیت لبنان به طور جدی صحبت کنیم ولی تاکنون نتوانسته ایم و باید به عرض برسانم تا این لحظه لبنان از تروریستهای فلسطینی - ترک - ایرانی - ژاپنی و حتی اندونزی پذیرایی می کند دولت ما می داند لبنان نقطه ی حساسی است و مانند یک بچه باید از آن حمایت شود ما در عملیات خود سعی می کنیم حداقل فشار بر دولت لبنان وارد شود دولت لبنان اگر جدی در مورد کمک صحبت کند ما به هر نوع کمک حاضرین چه از طریق شما و چه از طریق دیگر، ما آشکار گفته ایم که اگر سوریه به لبنان حمله کند ما به سوریه حمله خواهیم کرد.
تیمسار ریاست ساواک: کشور لبنان یک کشور تاجری است که نمی تواند منافع تجارتی خود را زیر پا بگذارد. در حال حاضر علاوه بر سوریه، عراق نیز در لبنان پول خرج می کند. نخست وزیر قبلی جداً تصمیم داشت که فلسطینی ها را شدیداً محدود نموده و خارجیان را از کمپ های فلسطین خارج نماید. ولی متأسفانه دوام نیاورد و استعفا داد. و دولت فعلی هم معلوم نیست به چه صورتی درخواهد آمد.
در موقعیت مناسب در زمانی که احساس کنیم آنها آمادگی دارند، پیشنهادات شما را با آنها در میان خواهیم گذاشت. (4)
دیوید هِرست با رد هر گونه بهانه بنی اسرائیلی، به عنوان دلایل حمله و تجاوز اسرائیل به لبنان، معتقد است که اسرائیلی ها از مدت ها قبل بر مبنای دکترین حاشیه ای خود، در این باره برنامه ریزی کرده بودند. به نوشته او؛ مسأله ی اساسی این بود که بگین چگونه و چه وقت دست به جنگ خواهد زد... تهاجم اسرائیل به لبنان، وقتی بالاخره به وقوع پیوست، اصلاً اقدام غیر منتظره ای به نظر نیامد. ابعاد آن نیز چندان تعجب برانگیز نبود... هدف آن براساس ایجاد نظم جغرافیایی سیاسی جدید در پیرامون مرزهای دور اسرائیل قرار داشت. اسرائیل درصدد بود تا لبنان را به عنوان یک کشور مسیحی یا کشوری که تحت سلطه مسیحیان که آماده صلح با اسرائیل باشد، بازسازی کند. (6)
این نویسنده با اشاره به مندرجات نشریه «کیوونیم» (7) ارگان سازمان جهانی صهیونیسم درباره ی استراتژی اسرائیل، اقدام و عملیات تهاجمی رژیم صهیونیستی به سرزمین لبنان را بخشی از استراتژی پیرامونی صهیونیسم در کوتاه مدت، ارزیابی کرده و تصریح می کند که براساس آنچه ارگان سازمان جهانی صهیونیسم تأکید و اصرار دارد؛ اهداف دراز مدت اسرائیل باید تمام منطقه ی خاورمیانه را در بر بگیرد. (8)
پینوشتها:
1. غلامحسین مصاحب، دایرة المعارف فارسی، ج دوم، بخش اول، شرکت سهامی کتاب های جیبی، چاپ سوم، 1381، ص 2484.
2. یان بلک و بنی موریس، ص 445.
3. گزارش ساواک، متن مذاکرات ریاست ساواک با دیوید کیمخی معاون جدید سرویس اسرائیل، 2535/8/19 [1355].
4. سند ساواک، متن مذاکرات ژنرال ضمیر [زامیر] با ریاست ساواک، دوشنبه 1352/4/18.
5. ن. ک: شیمون شیفر.
6. دیوید هرست، صص 470-471.
7. Kivunim
8. همان منبع، ص 472.
تقی پور، محمدتقی؛ (1383)، استراتژی پیرامونی اسرائیل: اسرار عملیات مشترک موساد، ساواک، سرویس های اطلاعاتی ترکیه و اتیوپی در خاورمیانه و آفریقا، تهران: مؤسسه ی مطالعات و پژوهشهای سیاسی، چاپ سوم.
/م