فراواقع گرایی

من معتقدم که این دو حالت ظاهراً متناقض، که رؤیا و واقعیت باشند، در آینده به یک جور واقعیت مطلق، یک فراواقعیت، مبدل خواهند شد.
يکشنبه، 20 بهمن 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
فراواقع گرایی
فراواقع گرایی

 

نویسنده: سی. و. ای بیگزبی
مترجم: حسن افشار




 

من معتقدم که این دو حالت ظاهراً متناقض، که رؤیا و واقعیت باشند، در آینده به یک جور واقعیت مطلق، یک فراواقعیت، مبدل خواهند شد.
مانیفست سوررئالیسم، 1924

سوررئالیسم، اسم مذکر، خودکاریِ روانیِ محضی که مقصود از آن بیان شفاهی یا کتبی عملکرد حقیقی اندیشه است، اندیشه ی القا شده در غیاب هرگونه نظارت عقل و فارغ از هر نوع نظارت هنری یا اخلاقی.
مانیفست سوررئالیسم، 1924

1) ما کاری با ادبیات نداریم. اما اگر لازم شود، مثل هرکس دیگری می توانیم از آن استفاده کنیم.
2) سوررئالیسم نه یک وسیله ی بیان جدید است، نه چیزی ساده تر، و نه حتی یک مابعدالطبیعه ی شعر. وسیله ای است برای آزادسازی مطلق ذهن و امثال آن.
3) ما مصمم به ایجاد یک «انقلاب» هستیم.
4) ما واژه ی «سوررئالیسم» را با واژه ی «انقلاب» در یک ردیف قرار داده ایم تا خصلت عینی، بی غرض و حتی مستأصل انقلاب را نشان دهیم.
5) ما هیچ ادعای تغییر چیزی از اشتباهات انسان را نداریم. فقط می خواهیم نشان دهیم که چه افکار سستی دارد و خانه ی متزلزلش را روی چه پیهای لرزانی، چه خاک پوکی، ساخته است.
6)این اخطار رسمی را توی صورت جامعه پرت می کنیم. هر جور که از نابرابریهایش، از حرکتهای غلط روحش، دفاع کند، ما هدف خود را گم نمی کنیم...
7) ما در «شورش» تخصص داریم. اگر لازم شود، هیچ عملی نیست که ما قادر به ارتکاب آن نباشیم...
سوررئالیسم یک جور شعر نیست.

فریاد ذهنی است که به سوی خود چرخیده و با استیصال مصمم به شکستن غل و زنجیر خویش است.
ولو، در صورت لزوم، با چکشی مادی.
بیانیه ی 27 ژانویه ی 1925

قبول ماتریالیسم دیالکتیک به عنوان تنها فلسفه ی انقلابی، درک و پذیرش بی چون و چرای این ماتریالیسم از سوی روشنفکرانِ دارای گرایشهای ایدئالیستی، صرف نظر از چگونگی سازگاری این ایدئالیسم، با توجه به مسائل مشخص «انقلاب»- اینهاست ویژگیهای بنیادین رشد سوررئالیستها.
سوررئالیسم در خدمت انقلاب، شماره ی 3

خودکاریِ ارث رسیده از مدیوم(1) ها یکی از دو گرایش اصلی سوررئالیسم است.
سوررئالیسم و نقاشی، 1927، آندره بروتون

ما را همه چیز به سمت این باور سوق می دهد که ذهن انسان دارای نقطه ای است که در آن مرگ و زندگی، خیالی و واقعی، گذشته و آینده، انتقال پذیر و انتقال ناپذیر، ‌بالا و پایین، دیگر نقیض هم به نظر نمی رسند. اکنون با هر اندازه جستجو، هیچ نیروی محرک دیگری در فعالیتهای سوررئالیستها پیدا نمی شود مگر امید به یافتن و تعیین این نقطه. پس روشن می شود که سوررئالیسم را صرفاً سازنده یا ویرانگر تعریف کردن کاری عبث است. نقطه ای که منظور ماست به طریق اولی نقطه ای است که سازندگی و ویرانگری را دیگر نمی توان ضد یکدیگر قلمداد کرد.
مانیفست دوم سوررئالیسم، 1929

این نکته ی روشن که بین دیوانگی و نادیوانگی مرزی وجود ندارد، باعث نمی شود که من ارزش متفاوتی برای ادراکات و افکاری که از این یا آن نتیجه می شوند قائل بشوم.
ناجا، آندره بروتون

زیبایی یا تشنج زاست یا اصلاً وجود ندارد.
ناجا، آندره بروتون

پی‌نوشت‌:

1. منظور از «مدیوم» شخص واسطه ی احضار روح است که در حال بی خویشی و به طور خودکار به عنوان مجرای ارتباطی بین این دنیا و آن دنیا عمل می کند.

منبع مقاله: بیگزبی، سی. و. ای؛ (1375)، دادا و سوررئالیسم، ترجمه: حسن افشار، تهران: نشر مرکز، چاپ اول.



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.