نویسندگان:دکترکاظم قاضی زاده / حورا شاه جعفری
استادیار دانشگاه تربیت مدرس تهران / کارشناسی ارشد معارف قرآن
استادیار دانشگاه تربیت مدرس تهران / کارشناسی ارشد معارف قرآن
چکیده
نفقه درلغت به معنای خروج و مستهلک شدن است و دراصطلاح، به تمام نیازمندی های متعارف زن که با وضعیت او متناسب باشد، گفته می شود. این کلمه و مشتقات آن، بیش از 75 بار درقرآن کریم به کار رفته است.نفقه زوجه نسبت به یکدیگر نفقات از ویژگی های خاصی برخورداراست؛ از جمله : مقدم بودن بر دیگر نفقات و دیون مرد، تبدیل شدن به دین، مشروط نبودن به فقر و زوجه و یک طرفه بودن آن.
هنگامی زن می تواند از نفقه برخوردار شود که در عقد دائم و یا موقتی ای که نفقه درآن شرط شده، قرار گیرد و از شوهر خود تمکین نماید. این زن اگر در حال شیردهی و یا عده طلاق رجعی باشد، و یا اگر صاحب حمل بوده و درعده طلاق بائن و فسخ نکاح به سر برد، باز هم مستحق دریافت نفقه است.
وضعیت نفقه زوجه پس ازانحلال نکاح، مسئله ای است که امروزه مورد توجه حقوق دانان واقع شده است.
کلیدواژه ها: حقوق خانواده، نفقه زوجه، حدود نفقه، ارکان نفقه، وسع مالی زوج.
مقدمه
خانواده به عنوان اولین، اساسی ترین و بنیادی ترین عنصرجامعه، همواره از جهات متعدد مورد توجه شارع مقدس، فقها و حقوق دانان قرار داشته است؛ زیرا شخصیت هر انسانی درخانواده و در دامان والدین او شکل می گیرد. اگر خانواده از استحکام و موقعیت بهتری برخوردار باشد، تمام اعضای آن، اعم از همسران و فرزندان، با آرامش بیشتر مسیر رشد و تعالی را طی کرده و بالتبع، جامعه را نیز به آرامش و ثبات و سعادت می رسانند.یکی از راه های استحکام بخشیدن به بنیان خانواده، شناختن و عمل کردن به وظایف و تکالیفی است که خداوند برعهده اعضای آن به خصوص زوجین قرار داده، تا هیچ یک از آنها از حدود خود پا فراتر نگذارند و سطح انتظار خود از دیگری را محدود در حدود الهی نموده ودرانجام وظایف و مسئولیت های خود کوشش نمایند و بتوانند با رعایت عدالت و تقوا، درمسیرحق گام برداشته و اجازه ندهند به خاطر مسائل ساده، کانون گرم خانواده که مأمن تمام اعضا به خصوص فرزندان می باشد، به خطر بیفتد.
یکی از اصلی ترین وظایف مرد در قبال همسر، طبق آیاتی از قرآن کریم، سنت نبوی (ص)، اجماع (فرشتیان، 1371، ص 43) و حتی عقل (السعید، [بی تا]، ص 209)، برآورده کردن نیازهای مادی اوست که «نفقه» نامیده می شود. قانون مدنی نیز مسئولیت مالی و اقتصادی خانواده، به خصوص زوجه را به عهده زوج گذاشته است.
در این مقاله، با توجه به آیات قرآن کریم و قانون مدنی، معنای نفقه، اسباب و شروط، ویژگی ها، حد و حدود کمی و کیفی و جوانب آن مورد بررسی قرار میگرد.
امید آنکه همسران با آگاهی مضاعف وظایف خود را انجام داده، زندگی مشترک خود را بر پایه تفاهم و صبرو گذشت بنا نمایند.
مفهوم نفقه
در لغت عرب، «نفقه» اسمی از باب «افعال» است و در دو معنا استعمال بیشتری دارد: یکی، خروج و رفتن و مستهلک شدن ودیگری، شیوع و رواج پیدا کردن.نفقه زوجه،از ریشه خروج و خرج کردن و مستهلک شدن است. برخی از لغت شناسان، نفقه را به معنای «ما ینفقه الانسان علی عیاله » دانسته اند، اما این معنای اصلاحی نفقه است، نه معنای لغوی آن.
فقهای امامیه بدون ارائه تعریف لغوی از نفقه و با تمرکز روی معنای اصطلاحی، آن را تعریف به مصداق کرده و ـ برای مثال ـ نفقه را عبارت از خوراک و پوشاک و مسکن و... دانسته اند.
در قانون مدنی ایران «نفقه عبارت است از همه نیازهای متعارف و متناسب با وضعیت زن، از قبیل: مسکن والبسه و غذا و اثاث البیت و هزینه های درمانی و بهداشتی و خادم، در صورت عادت زن به داشتن خادم یا احتیاج او به واسطه مرض یا نقصان اعضا.(1) » در بحث «ارکان نفقه زوجه» در مورد این ماده قانونی توضیح بیشتری خواهیم داد.
اسباب نفقه
در مورد اسباب وجوب نفقه، بین فقها و حقوق دانان اختلافی نیست و همه آنان سه امر «زوجیت»، «خویشاوندی» (که خود به دو قسم تقسیم می شود: نفقه اولاد بر پدر و مادر و نفقه پدر و مادر براولاد) و «مملوک مولا بودن » را سبب پرداخت نفقه معرفی می نمایند.شروط تعلق نفقه به زوجه
برای تعلق نفقه به زوجه، دو شرط ذکر شده است :1. عقد دائم شده باشد.
2. زوجه از زوج تمکین نماید.
در مورد شروط اول، بین فقها و حقوق دانان اختلافی وجود ندارد. در ماده 1106 قانون مدنی آمده است: «در عقد دائم، نفقه زن بر عهده شوهراست.»
از این رو، اگر حتی زوجه اهل کتاب، عقد دائم شد و شرایط دیگر تعلق نفقه را نیز داشت. پرداخت نفقه به او واجب است. به عبارت دیگر، اگر زوجه در عقد منقطع بود و هنگام عقد برای دریافت نفقه شرطی نکرده بود، مستحق دریافت نفقه نخواهد بود.
برخی از مفسران، ذکر عبارت «... زنان صالح آنها هستند که متواضعند و در غیاب (همسر خود) حفظ اسرار می کنند و حقوق او را در مقابل حقوقی که خدا برای آنان قرار داده، رعایت می کنند...»(2) در آیه 34 سوره مبارکه «نساء» را دلیل بر وجوب نفقه برای زنانی که درعقد دائم هستند و تمکین کامل از شوهرانشان می کنند، دانسته اند؛ اما گروهی دیگر، نفقه را به محض برقراری خطبه عقد، حتی اگر هنوز تمکینی صورت نگرفته باشد، و نشوزی هم اثبات نشده باشد،لازم می دانند. به نظر می رسد دراین مورد هم باید به عرف هر منطقه مراجعه کرد. برای مثال، درکشور ما زمانی که اصطلاحاً دوران عقد نامیده می شود و هنوز زوجه در خانه پدر به سر برده و تمکین کامل از شوهر نمی نماید و شوهر نیز از او این توقع را
ندارد، نفقه زوجه به عهده پدرش می باشد (خویی، 1410 ق، ص393) و زوج تنها گاهی به عنوان هدیه، پول یا وسایلی را به همسرش هبه می کند.
در خصوص شرط دوم نیز باید گفت : این تمکین باید کامل در هرمکان و زمان باشد و تمکین ناقص، به این معنا که مدتی تمکین کند و مدتی نکند، فایده ای ندارد. (حلی، 1409 ق، ص 291)
در مقابل، عده دیگری از فقها، زن را به اندازه تمکین او مستحق دریافت نفقه می دانند.
در ماده 1108 قانون مدنی، آمده است : «هر گاه زن بدون مانع شرعی از ادای وظایف زوجیت امتناع کند، مستحق نفقه نخواهد بود.»
مانع شرعی یعنی : اگر زن به دلیل عذر شرعی (مانند احرام واعتکاف) و یا عذر عقلی (مانند مریضی) نتوانست تمکین کند. باز هم مستحق دریافت نفقه می باشد.
ویژگی های نفقه زوجه
نفقه زوجه دارای ویژگی های ذیل می باشد:1. حق تقدم نفقه زوجه بر نفقه اقارب و سایر دیون؛
بنابراین، اگر شوهر توانایی مالی نداشته باشد که هم به همسر و هم به خویشاوندان نسبی خود نفقه دهد، زوجه بر دیگران مقدم است. ماده 1203 قانون مدنی نیز این نظر را تأیید می کند.
2. تبدیل نفقه داده نشده به دین؛
زن می تواند نفقه زمان گذشته خود را مطالبه کند، ولی اقارب چنین حقی ندارند. ماده 1206 قانون مدنی نیز همین مطلب را تأیید می کند.
3. مشروط نبودن نفقه زوجه بر فقر او؛
بر خلاف نفقه اقارب که به شرط فقر منفق علیه و تمکن منفق، واجب می شود، نفقه زوج هیچ یک ازاین شروط را ندارد. به عبارت دیگر، حتی اگر زن ثروتمند و مرد فقیر باشد، باز هم نفقه او برعهده شوهر است.
4. یک جانبه بودن نفقه زوجه.
نفقه اقارب، هم حق است و هم تکلیف؛ به این معنا که اگر زمانی پسر فقیر بود و پدر دارا، بر عهده پدر است که نفقه فرزند را بپردازد و به عکس، اگر پدر فقیر بود و پسر دارا، برعهده پسر است که نفقه پدر را بپردازد. اما در مورد زوجه چنین نیست؛ یعنی هیچ گاه نفقه زوج برعهده زوجه گذاشته نمی شود.
پی نوشت ها :
1ـ قانون مدنی بعد از اصلاح در سال 1381، ماده 1107.
2 ـ «...فَالصالِحَات قَانِتَاتٌ حَافِظاتٌ لِّلْغَیْبِ بِمَا حَفِظ اللَّهُ...»
نشریه بانوان شیعه، شماره 20