ترجمه: حمید وثیق زاده انصاری
منبع: راسخون
منبع: راسخون
مطالعهای که توسط مؤسسهی وندربیلت انجام گرفته و در نشریه The Journal of Neuroscience منتشر گردیده است نشان میدهد کودکان مبتلا به اختلالات طیف اوتیسم (ASD) نمیتوانند اطلاعاتی را که به طور هم زمان از چشم و گوش دریافت میکنند یک پارچه سازند، گویی که مشغول تماشای یک فیلم سینمایی خارجی هستند که خیلی بد دوبله شده است.
این مطالعه که به رهبری مارک والاس، مدیر مؤسسهی مغز وندربیلت و دارندهی مدرک Ph.D، انجام گرفته است اولین مطالعهای است که یافتهی فوق را ارائه داده است و قویاً نشان میدهد که نقصان اجزای حسی مربوط به زبان و برقراری ارتباط میتواند نهایتاً سد راه مهارتهای اجتماعی و ارتباطی در کودکان مبتلا به اوتیسم شود.
والاس میگوید: "تلاش و کوشش فراوانی صرف درمان کودکان مبتلا به اوتیسم شده است، اما هیچ یک از این تلاشها عملاً بر بنیانهای محکم و تجربی مرتبط با کار کرد حسی استوار نیستند. اگر بتوانیم نقیصهی موجود در کار کرد حسی اولیه را برطرف نماییم در آن صورت ممکن است اثرات مثبت این امر را در زبان، ارتباط و تعاملات اجتماعی مشاهده نماییم."
به گفته والاس، یافتههای مذکور میتوانند از کاربرد بسیار گستردهتری برخوردار باشند، زیرا کار کرد حسی در ناتوانیهای تکاملی هم چون دیسلکسی و شیزوفرنی نیز تغییر مییابند.
در این مطالعه، محققین مؤسسهی وندربیلت 32 کودک 6 تا 18 سالهی دارای تکامل طبیعی را با 32 کودک مبتلا به اوتیسم و دارای عمل کرد بالا مقایسه نمودند و هر دو گروه را عملاً از هر جنبه از جمله از جنبهی ضریب هوشی با هم جفت و جور نمودند.
شرکت کنندگان در مطالعه در معرض مجموعهای از فعالیتها که اکثراً فعالیتهای کامپیوتری بودند قرار گرفتند. محققین انواع مختلف محرکهای صوتی - تصویری هم چون سوسوی نور و بوقهای ساده و هم چنین محرکهای محیطی پیچیدهتر همچون صدای ضربه چکش بر میخ و محرکهای کلامی را استفاده نمودند و از شرکت کنندگان خواستند که بگویند آیا روی دادهای تصویری و صوتی هم زمان رخ دادند یا نه.
این مطالعه نشان داد که کودکان مبتلا به اوتیسم در آن چه "روزنهی پیوندی موقت" (TBW) نامیده میشود دچار انبساط میشوند. این بدان معنا است که مغز نمیتواند روی دادهای تصویری و صوتی که در یک محدودهی زمانی مشخص رخ میدهند را با هم مرتبط سازد.
استیفن کاماراتا، دارندهی مدرک Ph.D و پروفسور علوم شنیداری و کلامی، که در انجام این مطالعه شرکت داشته است، میگوید: "کودکان مبتلا به اوتیسم نمیتوانند دادههای هم زمان دریافتی از طریق کانالهای سمعی و بصری را به آسانی پردازش نمایند. این امر بدان معنا است که این کودکان نمیتوانند اطلاعاتی را که به طور هم زمان از طریق چشم و گوش دریافت میکنند یک پارچه سازند. این امر در واقع مثل تماشای یک فیلم سینمایی خارجی است که خیلی بد دوبله شده است، زیرا سیگنالهای شنیداری و تصویری در مغز کودکان مبتلا به اوتیسم با هم هم خوانی ندارند."
بخش دوم مطالعه دریافت که کودکان مبتلا به اوتیسم در زمینهی میزان ایجاد ارتباط یا پیوند میان محرکهای صوتی - تصویری دارای نقاط ضعف بودند.
والاس میگوید: "یکی از تصاویر کلاسیک از کودکان مبتلا به اوتیسم تصویری است که در آن این کودکان گوشهایشان را با دست گرفتهاند. ما بر این باور هستیم که یکی از دلایل این امر میتواند این باشد که این کودکان تلاش دارند تا تنها بر یکی از حواس خود متمرکز گردیده و بدین ترتیب تغییرات در کار کرد حسی خویش را جبران نمایند. این عمل میتواند راه بردی جهت به حداقل رساندن سر در گمی میان حواس باشد."
والاس خاطرنشان ساخته است که راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات ذهنی، چاپ پنجم، که اخیراً منتشر گردیده است و به صورت همگانی در راستای تشخیصهای روان پزشکی استفاده میشود هم اکنون پردازش حسی را به عنوان یک نقیصهی کانونی در بیماران مبتلا به اوتیسم تأیید مینماید.
این مطالعه که به رهبری مارک والاس، مدیر مؤسسهی مغز وندربیلت و دارندهی مدرک Ph.D، انجام گرفته است اولین مطالعهای است که یافتهی فوق را ارائه داده است و قویاً نشان میدهد که نقصان اجزای حسی مربوط به زبان و برقراری ارتباط میتواند نهایتاً سد راه مهارتهای اجتماعی و ارتباطی در کودکان مبتلا به اوتیسم شود.
والاس میگوید: "تلاش و کوشش فراوانی صرف درمان کودکان مبتلا به اوتیسم شده است، اما هیچ یک از این تلاشها عملاً بر بنیانهای محکم و تجربی مرتبط با کار کرد حسی استوار نیستند. اگر بتوانیم نقیصهی موجود در کار کرد حسی اولیه را برطرف نماییم در آن صورت ممکن است اثرات مثبت این امر را در زبان، ارتباط و تعاملات اجتماعی مشاهده نماییم."
به گفته والاس، یافتههای مذکور میتوانند از کاربرد بسیار گستردهتری برخوردار باشند، زیرا کار کرد حسی در ناتوانیهای تکاملی هم چون دیسلکسی و شیزوفرنی نیز تغییر مییابند.
در این مطالعه، محققین مؤسسهی وندربیلت 32 کودک 6 تا 18 سالهی دارای تکامل طبیعی را با 32 کودک مبتلا به اوتیسم و دارای عمل کرد بالا مقایسه نمودند و هر دو گروه را عملاً از هر جنبه از جمله از جنبهی ضریب هوشی با هم جفت و جور نمودند.
شرکت کنندگان در مطالعه در معرض مجموعهای از فعالیتها که اکثراً فعالیتهای کامپیوتری بودند قرار گرفتند. محققین انواع مختلف محرکهای صوتی - تصویری هم چون سوسوی نور و بوقهای ساده و هم چنین محرکهای محیطی پیچیدهتر همچون صدای ضربه چکش بر میخ و محرکهای کلامی را استفاده نمودند و از شرکت کنندگان خواستند که بگویند آیا روی دادهای تصویری و صوتی هم زمان رخ دادند یا نه.
این مطالعه نشان داد که کودکان مبتلا به اوتیسم در آن چه "روزنهی پیوندی موقت" (TBW) نامیده میشود دچار انبساط میشوند. این بدان معنا است که مغز نمیتواند روی دادهای تصویری و صوتی که در یک محدودهی زمانی مشخص رخ میدهند را با هم مرتبط سازد.
استیفن کاماراتا، دارندهی مدرک Ph.D و پروفسور علوم شنیداری و کلامی، که در انجام این مطالعه شرکت داشته است، میگوید: "کودکان مبتلا به اوتیسم نمیتوانند دادههای هم زمان دریافتی از طریق کانالهای سمعی و بصری را به آسانی پردازش نمایند. این امر بدان معنا است که این کودکان نمیتوانند اطلاعاتی را که به طور هم زمان از طریق چشم و گوش دریافت میکنند یک پارچه سازند. این امر در واقع مثل تماشای یک فیلم سینمایی خارجی است که خیلی بد دوبله شده است، زیرا سیگنالهای شنیداری و تصویری در مغز کودکان مبتلا به اوتیسم با هم هم خوانی ندارند."
والاس میگوید: "یکی از تصاویر کلاسیک از کودکان مبتلا به اوتیسم تصویری است که در آن این کودکان گوشهایشان را با دست گرفتهاند. ما بر این باور هستیم که یکی از دلایل این امر میتواند این باشد که این کودکان تلاش دارند تا تنها بر یکی از حواس خود متمرکز گردیده و بدین ترتیب تغییرات در کار کرد حسی خویش را جبران نمایند. این عمل میتواند راه بردی جهت به حداقل رساندن سر در گمی میان حواس باشد."
والاس خاطرنشان ساخته است که راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات ذهنی، چاپ پنجم، که اخیراً منتشر گردیده است و به صورت همگانی در راستای تشخیصهای روان پزشکی استفاده میشود هم اکنون پردازش حسی را به عنوان یک نقیصهی کانونی در بیماران مبتلا به اوتیسم تأیید مینماید.
/م